نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار گروه بیماریهای دهان، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران
2 پزشک، دانشجوی دوره PhD دانشکده آموزش علوم پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران
3 دانشیار گروه ترمیمی و زیبایی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران
4 دستیار تخصصی گروه بیماریهای دهان، دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمان، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: Exam is an inseparable part of education and the main tool to evaluate the results of educational process. If based on scientific rules, it can show the level of achievement to educational goals. This study was accomplished to evaluate the quality of theoretical exams in different departments of Dental School, Shahid Beheshti University of Medical Sciences
Materials & Methods: In this cross-sectional study, the quality of all written final exams of the first theoretical courses of 10 departments were evaluated in terms of 30 indices regarding structural validity, content relevance and content coverage, differential index, difficulty index, value of distracters, and taxonomy. Millman's check list, content analysis table and standard formula were used to collect the data. SPSS software version15 was used to analyze the data.
Results: Out of 544 questions, 67.5% were multiple choice questions, 13% were descriptive and 19.5% were true–false queries. Content relevance and content coverage was considered in 85.4% and 84.5% of questions respectively. Standard structural rules were observed in 96.4% of questions and 72.2% of exams. Difficulty index and value of distracters were estimated to be 67.8%, 22.3%, and 24.5% respectively. 84.6% of questions were of taxonomy I, and the remaining 15.4% were of taxonomy II.
Conclusion: Content relevance, content coverage, consideration of structural rules, and difficulty index were acceptable in theoretical written exams, whereas taxonomy, differential index and value of distracters needed to be reconsidered.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
ارزیابی عبارت است از فرایند نظاممند گردآوری، تحلیل و تفسیر دادهها به منظور ارزشگذاری و قضاوت؛ به طوری که تعیین کند آیا هدف مورد نظر تحقق یافته یا در حال تحقق یافتن است و میزان تحقق یافتن آن به چه میزان است.(1) دراین میان آزمون به عنوان ابزار اصلی ارزیابی، بخش جداییناپذیر فرآیند آموزش و تدریس بوده و چنانچه بر اساس اصول و موازین علمی و به طور مستمر انجام گیرد، نشانگر میزان دستیابی استاد و دانشجو به اهداف از پیش تعیین شده و یادگیری دانشجویان و در نهایت میزان دستیابی به اهداف آموزشی میباشد. این در حالی است که اگر یک آزمون از طراحی مطلوب در زمینه انتخاب تاکسونومی سوالات، رعایت قواعد ساختاری، روایی محتوا و سایر شاخصهای استانداردسازی آزمون برخوردار نباشد، نه تنها نقش اصلی آزمون از دست میرود بلکه این امر بر انگیزه فراگیران اثرات منفی بر جای گذاشته و خطر به هدر رفتن تلاش استادان و سیستم آموزشی را خواهد داشت. لذا بررسی کیفیت سوالات و استاندارد بودن آزمون ضروری است.(2) با وجود این سطح از اهمیت، مطالعات جامعی که سوالات آزمونهای نظری را از نظرشاخصهای مختلف کیفی بررسی کرده باشند، اندک میباشد. نتایج حاصل از تحقیقات معدود صورت گرفته در این حوزه نشان میدهد که در اغلب آزمونها از سوالات مناسب کمتر استفاده شده است و استادان مهارت کافی در ساخت آزمونهای درسی را نداشته و برای اندازهگیری پیشرفت تحصیلی دانشجویان اغلب مفاهیم ساده و سطحی درس را اندازهگیری میکنند و در اکثر مواقع سوالات مبهم بوده و بسیاری از مدرسان بدون این که آموزش کافی در سنجش و اندازهگیری و شیوه ساخت آزمونها کسب کرده باشند تدریس مینمایند.(5-3) از آنجایی که برای رفع این مشکل ابتدا باید اولویتها، کاستیها و نقاط ضعف موجود در هر بخش را شناسایی کرد ما برآن شدیم تا با انجام این مطالعه جامع میزان انطباق سوالات آزمونهای نظری بخشهای مختلف دانشکده دندانپزشکی شهیدبهشتی را با 30 شاخص مربوط به اصول طراحی سوال و آزمون چون اعتبار ساختاری، ارتباط و پوشش محتوایی
(Content relevance and content coverage)، تاکسونومی، ضریب دشواری، ضریب تمیز، رعایت قواعد ساختاری، نگارش صحیح و صریح ارزیابی نماییم.
مواد و روشها
در این مطالعه توصیفی- مقطعی تمامی سوالات آزمونهای کتبی دروس 1 نظری پایان ترم بخشهای ارتودنسی، بیماریهای دهان، فک و صورت، پریودانتیکس، اطفال، ترمیمی، رادیولوژی دهان، فک و صورت، جراحی دهان، فک و صورت، آسیب شناسی دهان، فک و صورت، پروتز ثابت و متحرک دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی در نیمسال اول سال تحصیلی 91-1390 به صورت سرشماری از نظر 24 شاخص مربوط به رعایت قواعد ساختاری طراحی سوال و قواعد نگارشی آزمون (اعتبار صوری) و 6 معیار مربوط به محتوای آزمون شامل پوشش محتوایی (Content coverage) یا همسویی با طرح درس، ارتباط محتوایی (Content relevance)، تاکسونومی، ضریب دشواری، ضریب تمیز، و ارزش مورد نظر برای هر گزینه انحرافی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
با توجه به اینکه بعضی بخشها (ارتودنسی، آسیب شناسی دهان، فک و صورت و پروتز ثابت و متحرک) فقط نمونه سوال آزمون پایان ترم خود را در اختیار محقق گذاشتند و محقق دسترسی به برگههای تصحیح شده نداشت، در نتیجه برای این آزمونها، ضریب دشواری و ضریب تمیز و ارزش مورد نظر برای هر گزینه انحرافی محاسبه نشد. ولی در مورد همه بخشهای شرکتکننده در مطالعه (چه دسترسی به نمونه سوالات امتحانی، چه برگههای تصحیح شده) ارتباط و پوشش محتوایی، سطح شناختی (تاکسونومی) و میزان رعایت شدن قواعد ساختاری سوالات و قواعد نگارشی آزمونها بررسی شد. بخش اندودانتیکس و دندانپزشکی جامعه نگر نیز در این تحقیق شرکت نکردند.
برای محاسبه ضریب دشواری سؤال کافی است که تعداد کل افرادی را که به آن سؤال جواب درست دادهاند بر تعداد کل آزمون شوندگان تقسیم کنیم و نتیجه را در 100 ضرب نماییم. هر اندازه ضریب دشواری یک سؤال بزرگتر باشد، آن سؤال آسانتر است و هر اندازه کوچکتر باشد، سؤال دشوارتر است. به طور کلی ضرایب دشواری بین 30/0 تا 70/0 حداکثر اطلاع را درباره تفاوت بین آزمودنیها به دست میدهد.
برای محاسبه ضریب تمیز یک سوال تعداد انتخابهای درست گروه پایین از تعداد انتخابهای درست گروه بالا کسر میگردد و حاصل بر تعداد افراد یک گروه تقسیم میشود.
برای محاسبه ارزش مورد نظر برای هر گزینه انحرافی تعداد انتخابهای گروه بالا با تعداد انتخابهای گروه پایین جمع و بر مجموع تعداد دو گروه تقسیم میشود.
برای به دست آوردن تعداد افراد هر گروه (بالا و پایین) برای هر آزمون، لیست نمرات دانشجویان از نمرات بیشتر به کمتر مرتب شد. یک سوم تعداد دانشجویانی که نمرات بالای دامنه را کسب نموده بودند گروه بالا و یک سوم دانشجویانی که نمرات پایین دامنه را کسب کرده بودند گروه پایین را تشکیل دادند (مثلا اگر آزمونی 45 نفر شرکتکننده داشت 15 نفر گروه بالا و 15 نفر گروه پایین را تشکیل دادند). چنانچه تعداد دانشجویان بیش از 50 نفر باشد گروه بالا و پایین به صورت 27 درصد کل دانشجویان محاسبه میشود.
لیست نمرات هر آزمون از طریق آموزش در اختیار محقق قرار داده شد که از لیست نمرات اصلی کپی گرفته شده اسامی دانشجویان از لیست نمرات جدا شد و فقط نمرات در لیستهای کپی شده موجود بود. سپس برگههای امتحانی افراد گروه بالا و گروه پایین هر آزمون از بین برگههای آزمون جدا شد و برای هر سوال به صورت مجزا تعداد انتخابهای درست در هر گروه شمرده شد و در فرمولهای فوق گذاشته شد تا ضریب تمیز یا ضریب دشواری برای هرسوال به دست آید.
سنجش انتخابهای درست برای سوالات چند گزینهای یا صحیح و غلط به راحتی صورت میگیرد.
در سوالات تشریحی تک قسمتی نیز، مانند سوالات چند گزینهای میتوان به راحتی انتخابهای درست را شمرد. در سوالات تشریحی چند قسمتی برای هر قسمت به صورت جداگانه تعداد انتخابهای درست شمرده شد (مثلا اگر در سوال تشریحی ذکر شده 4 مورد را ذکر کنید برای هر مورد جداگانه تعداد انتخابهای درست تعیین شد).
تطابق سوالات و آزمونها با قواعد ساختاری سوالات و قواعد نگارشی آزمون بر اساس چک لیست Millman سنجیده شد.(6)
سطح شناختی (تاکسونومی) سوالات و ارتباط و پوشش محتوایی آزمونها توسط سه نفر از اعضای هیئت علمی هر بخش سنجیده شد. تاکسونومی به دو دسته یک و دو تقسیم شد. عدد 1 برای سوالاتی که محفوظات دانشجو را میسنجد و فقط جنبه یادآوری را دارند و عدد 2 برای سوالاتی که دانشجو برای پاسخگویی نیاز به تجزیه و تحلیل دارد.
ارتباط محتوایی، مشخصکننده مرتبط بودن سوالات آزمون با اهداف آموزشی مورد نظر آن درس میباشد و وقتی 100 درصد میباشد که همه سوالات مرتبط با اهداف آموزشی باشند و سوالی نباشد که هدفی را نسنجیده باشد یا غیرمرتبط با اهداف یا محتوای درس مورد نظر باشد. درصد ارتباط محتوایی از تقسیم کردن تعداد سوالات مرتبط با اهداف درس بر تعداد کل سوالات و ضرب حاصل آن در 100 به دست میآید.
پوشش محتوایی، مشخصکننده پوشش اهداف آموزشی میباشد یا به عبارت دیگر برای هر هدف متناسب با اهمیت آن تعداد مناسبی سوال در نظر گرفته شده باشد و هدفی نباشد که برای سنجش آن سوالی در نظر گرفته نشده باشد. درصد پوشش محتوایی از تقسیم کردن تعداد اهداف لحاظ شده در سوالات بر تعداد کل اهداف آموزشی و ضرب حاصل مربوطه در 100 به دست میآید.
لازم به ذکر است که سوالات از بخشهای مختلف دانشکده بدون نام اساتید طرحکننده دریافت شد و به کلیه اساتیدی که داوطلبانه و با تایید مدیران گروه برای همکاری در این تحقیق اعلام آمادگی نمودند گواهی شرکت در کارگاه مربوطه اعطا گردید.
دادههای به دست آمده از مطالعه با استفاده از نرمافزار آماری SPSS با ویرایش 15 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و جهت توصیف یافتهها از جداول فراوانی و درصد فراوانی استفاده شد.
یافتهها
از مجموع 12 بخش تخصصی دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی، 10 بخش با در اختیار گذاشتن سوالات پایان ترم نیمسال اول تحصیلی 91-90 در این مطالعه شرکت کردند. در مجموع 544 سوال، شامل 368 سوال (5/67 درصد) چندگزینهای، 70 سوال (13 درصد) تشریحی و 106 سوال (5/19 درصد) از نوع صحیح و غلط از لحاظ 24 شاخص مربوط به قواعد ساختاری سوالات و و قواعد نگارشی آزمون و 6 معیار مربوط به محتوای آزمون مورد بررسی قرار گرفتند. میزان رعایت اصول طراحی سوال در آزمونهای بخشهای مختلف دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی در جدول 1 نشان داده شده است. بر اساس این جدول میزان رعایت قوانین ساختاری سوالات از 92 درصد تا 98 درصد در بخشهای مختلف متغیر بود. همچنین میزان رعایت قواعد نگارشی آزمونها از 50 درصد تا 100 درصد و درصد ضریب دشواری آزمونها از 60 درصد تا 76 درصد متغیر بود. نتایج جدول بالا نشان میدهد که ضریب تمیز اکثریت آزمونها ضعیف بوده است چون هیچکدام از آنها ضریب تمیز بالای 30 درصد نداشتند. این درحالی است که ضریب تمیز هر چقدر به 1 نزدیکتر باشد بهتر است. ولی ضریب دشواری اکثر آزمونها مناسب بود چون همه آنها بین 25/0 تا 75/0 بودند که از نظر آموزشی مناسب میباشد.
در جدول 2 رعایت شدن 24 معیار از قواعد ساختاری سوالات آزمونها به تفکیک نشان داده شده است. طبق این جدول اکثر قواعد در بیش از 90 درصد موارد رعایت شدهاند و تنها «برجسته کردن کلمات منفی در سوال» در 88 درصد موارد رعایت شده بود.
میزان رعایت شدن شاخصهای کیفیت آزمون به تفکیک بخشهای شرکتکننده در مطالعه، در جدول 3 آورده شده است. این جدول نشان میدهد آزمونهای دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی دارای ارتباط محتوایی 4/85 درصد و پوشش محتوایی 5/84 درصد بودند. همچنین قواعد ساختاری سوال در 4/96 درصد موارد و قواعد نگارشی آزمون در 2/72 درصد موارد رعایت شده بود. ضریب دشواری سوالات 8/67 درصد ضریب تمیز 3/22 درصد و ارزش مورد نظر برای هر گزینه انحرافی 5/24 درصد برآورد شد. 6/84 درصد سوالات دارای تاکسونومی 1 و 4/15 درصد سوالات، دارای تاکسونومی 2 بودند.
جدول 2 : میزان رعایت شدن قواعد ساختاری در سوالات بخشهای مختلف دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی
تعداد کل موارد |
تعداد موارد رعایت شده |
درصد موارد رعایت شده |
شاخصها |
نوع سوالات |
70 |
70 |
0/100 |
از کاربرد کلمات چه کسی و چه وقت پرهیز شود |
تشریحی |
106 |
106 |
0/100 |
طول متن سوالات صحیح و غلط یکسان |
صحیح / غلط |
368 |
346 |
8/94 |
همسانی طول گزینهها |
چند گزینه ای |
368 |
347 |
1/95 |
طولانی نبودن گزینهها |
|
368 |
321 |
0/88 |
کلمات منفی مشخص و برجسته |
|
368 |
355 |
3/97 |
عدم کاربرد گزینههای متضاد که یکی از آنها صحیح است. |
|
368 |
366 |
7/99 |
عدم طراحی سوالات منفی مضاعف |
|
368 |
368 |
0/100 |
فقط یک جواب صحیح |
|
368 |
360 |
4/98 |
گزینه انحرافی از لحاظ طولانی بودن، ساختار، کلمات به کار رفته |
|
368 |
364 |
5/99 |
عدم استفاده از واژههای مشابه درساقهها وگزینهها |
|
368 |
345 |
7/93 |
عدم استفاده از عبارت الف و ب یا ب وج |
|
368 |
366 |
7/99 |
عدم تکرار یک عبارت در همه گزینهها |
|
368 |
350 |
1/95 |
عدم استفاده از عبارت همه موارد یا هیچکدام |
|
544 |
534 |
0/99 |
عدم استفاده ازقیودمطلق مثل فقط،هرگزوهمیشه وکلماتی مانندغالبا،بعضی وقتها |
کلیه سوالات |
544 |
520 |
0/96 |
رعایت نکات دستوری |
|
544 |
524 |
7/96 |
عدم کاربرد جای خالی در اول یا وسط متن سوال |
|
544 |
500 |
0/92 |
عدم استفاده از علائم اختصاری |
|
544 |
536 |
2/99 |
بدون اشکال انشایی |
|
544 |
520 |
0/96 |
بدون غلط املایی |
|
544 |
534 |
0/99 |
مطلب اصلی بطور کامل در متن اصلی سوال |
|
544 |
532 |
5/98 |
سوال واضح و روشن |
|
544 |
529 |
7/97 |
ارزیابی یک هدف اختصاصی |
|
544 |
534 |
0/99 |
طولانی نبودن نا مرتبط متن سوال |
|
544 |
508 |
5/93 |
استفاده از افعال مثبت |
|
جدول 3 : شاخصهای کیفیت آزمونها ی دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی بر اساس معدل
تعداد کل آزمونها |
درصد موارد رعایت شده |
نام متغیر |
10 |
5/84 |
پوشش محتوایی |
10 |
4/85 |
ارتباط محتوایی |
10 |
4/96 |
رعایت شدن قواعد ساختاری سوالات |
10 |
2/72 |
رعایت قواعد نگارشی آزمون |
7 |
8/67 |
ضریب دشواری |
6 |
3/22 |
ضریب تمیز |
6 |
5/24 |
ارزش مورد نظر برای هر گزینه انحرافی |
10 |
6/84 |
تاکسونومی I |
10 |
4/15 |
تاکسونومی II |
بحث
با توجه به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها، 5/67 درصد سوالات آزمونها چندگزینهای، 13 درصد تشریحی و 5/19 درصد صحیح و غلط بوده است. این یافتهها با نتایج تحقیق شکورنیا(3) که به این نتیجه رسید بیشتر اساتید در پایان ترم از سوالات چهار گزینهای استفاده میکنند هماهنگ است. بر این اساس میتوان گفت که بیشتر اساتید دانشگاه از سوالات عینی جهت سنجش پیشرفت تحصیلی دانشجویان استفاده میکنند و از آزمونهای ذهنی یا تشریحی کمتر استفاده میشود و این امر شاید به دلیل سهولت تصحیح سوالات عینی باشد.
قواعد ساختاری بین 50 تا 100 درصد در بخشهای مختلف رعایت شده بود. مواردی که به طور کامل رعایت شده بودند عبارت بودند از پرهیز از کاربرد کلمات چه کسی و چه وقت، یکسان بودن طول متن سوالات صحیح و غلط و داشتن فقط یک جواب صحیح. مواردی که کمتر رعایت شده بودند عبارت بودند از مشخص و برجسته بودن کلمات منفی، عدم استفاده از علائم اختصاری، همسان بودن طول گزینهها، استفاده از افعال مثبت و نداشتن غلط املایی. این نتایج با یافتههای تحقیق واعظی(7) و امام جمعه و زاهدی فر(8) و توده زعیم(9) همسویی دارد. بر این اساس میتوان گفت که به طور متوسط میزان رعایت قواعد ساختاری سوالات توسط اساتید بیشتر از 65 درصد میباشد که این امر نشاندهنده ضعف در رعایت قواعد ساختاری سوالات عینی میباشد.
در 100 درصد از سوالات از کاربرد کلمات چه کسی و چه وقت پرهیز شده است. در سوالات صحیح / غلط در 100 درصد موارد طول متن سوالات یکسان بود. در سوالات چند گزینهای اکثریت قواعد ساختاری در بیش از 95 درصد سوالات رعایت شده بود و فقط برجسته کردن و مشخص کردن کلمات منفی در 88 درصد سوالات رعایت شده بود. در مجموع در 95 درصد سوالات کلیه قواعد ساختاری یعنی عدم استفاده از قیود مطلق مثل فقط، هرگز و همیشه و کلماتی مانند غالباً، بعضی وقتها، رعایت نکات دستوری، عدم کاربرد جای خالی در اول یا وسط متن سوال، عدم استفاده از علائم اختصاری، بدون اشکال انشایی، بدون غلط املایی، مطلب اصلی به طور کامل در متن اصلی سوال، سوال واضح و روشن، ارزیابی یک هدف اختصاصی، استفاده از افعال مثبت رعایت شده بود. این نتایج با یافتههای منصوریان(10) که به این نتیجه رسیدند در اکثر موارد مشکلات مربوط به روایی صوری سوالات چند گزینهای شامل، وجود سوالات منفی، وجود کلمات اضافه و تکراری در گزینهها، ناقص بودن تنه سوال، عدم به کارگیری سطوح مختلف حیطه شناختی و به کارگیری علایم اختصاری بوده است، همخوانی دارد. بر این اساس میتوان گفت که اکثریت استادان دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی آشنایی خوبی با قواعد ساختاری تدوین آزمون دارند.
ارتباط محتوایی آزمونهای مورد بررسی بین 69 درصد تا 99 درصد درصد و به طور میانگین 4/85 درصد و پوشش محتوایی آزمونها بین 81 تا 100 درصد و به طور میانگین 5/84 درصد متغیر بوده است. این نتایج با یافتههای تحقیق کاظمی و احسان پور(11) که نشان دادند در ارزیابی 1013 سؤال از مجموع ارزشیابی هجده درس 38/92 درصد سؤالات روایی محتوایی و 45/80 درصد سؤالات روایی صوری داشتند، مطابقت دارد. با توجه به نتایج ذکر شده میتوان گفت که ارتباط و پوشش محتوایی آزمون اکثریت دروس مناسب بوده است یعنی سوالات آزمون با مطالب محتوای هر فصل همخوانی دارد.
با توجه به جدول 1، ضریب دشواری آزمونها بین 60 تا 76 درصد بوده است. این نتایج با یافتههای تحقیق امام جمعه و زاهدی فر(8) که به این نتیجه رسیدند حدود 62 درصد از سؤالها آسان، 3/19 درصد متوسط و 7/18 درصد آنها مشکل طراحی شده بودند همخوانی دارد. با توجه به اینکه بهترین ضریب دشواری در دامنه 70-30 درصد میباشد میتوان گفت که ضریب دشواری آزمونهای برگزار شده در بیشتر دروس توسط اساتید دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی دارای ضریب دشواری مناسب بوده است.
همچنین میزان ضریب تمیز سوالات بین 19 تا 27 درصد به دست آمد. با توجه به این که ضریب تمیز بزرگتر نشاندهنده قوه تمیز آن سوال است و هر چقدر درصد این ضریب به عدد 100 نزدیکتر باشد مناسبتر است. میتوان گفت که ضریب تمیز آزمونهای برگزار شده در بیشتر دروس مختلف توسط اساتید خیلی پایین بوده و قدرت تشخیص لازم برای دانشجویان ضعیف و قوی را نداشته است.
جدول 1 نشان میدهد که ارزش مورد نظر برای هر گزینه انحرافی بین 20 تا 31 درصد متغیر بوده است. با توجه به اینکه ضریب حدود 25 درصد در سوالات چهار گزینهای برای هر گزینه انحرافی مناسب میباشد.(2) بنابراین ارزش مورد نظر برای هر گزینه انحرافی در سوالات دروس مختلف مورد بررسی در این تحقیق مناسب میباشد و گزینههای انحرافی آزمونهایی که ارزش مورد نظر آنها کمتر از 25/0 میباشد نیاز به بازبینی دارند.
با توجه به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها، 69 درصد تا 99 درصد سوالات بخشهای مختلف دانشکده دندانپزشکی از نوع تاکسونومی Iبوده است و میزان تاکسونومی II، بین 1 تا 31 درصد متغیر بوده است. این نتایج با یافتههای تحقیق شکورنیا(3) که نشان داد90 درصد سوالات چندگزینهای در سطح تاکسونومی I طراحی شده بود، شباهت دارد. با توجه به اینکه سوالاتی که در سطح تاکسونومی I تنظیم و طراحی میشوند، بیشتر سطح دانش و فهمیدن پاسخگویان یا همان مفروضات ذهنی آنها را میسنجد و سوالاتی که در سطح تاکسونومی II تنظیم و طراحی میشوند بیشتر سطح کاربرد، تجزیه و تحلیل، ترکیب و ارزشیابی سطوح شناختی Bloom را میسنجد؛ بر این اساس میتوان گفت که بیشتر سوالاتی که اساتید از دانشجویان امتحان میگرفتند مفروضات ذهنی آنها را سنجیده بود.
با توجه به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها، در کل میزان ارتباط و پوشش محتوایی دروس به ترتیب 4/85 و5/84 درصد، رعایت شدن قواعد ساختاری (روایی صوری) سوالات 4/96 درصد، رعایت قواعد نگارشی (روایی صوری) کل آزمون 2/72 درصد، ضریب دشواری 8/67 درصد، ضریب تمیز 3/22 درصد، ارزش مورد نظر برای هر گزینه انحرافی 5/24 درصد، تاکسونومی I، 6/84 درصد و تاکسونومی II، 4/15 درصد بوده است، بر این اساس ارتباط و پوشش محتوایی، روایی صوری سوالات و آزمون، ارزش مورد نظر برای هر گزینه انحرافی و ضریب دشواری آزمونهای اساتید مناسب و خوب بودهاند، اما ضریب تمیز، میزان سوالات مربوط به تاکسونومی I و تاکسونومی II نامناسب بوده است. این یافتهها با نتایج تحقیقات منصوریان(10)، حق شناس(5)و کاظمی و احسان پور(11)، امین(12)، شکورنیا(3)، امام جمعه و زاهدی فر(8) به نوعی هماهنگی دارد.
از جمله محدودیتهای این مطالعه میتوان به عدم همکاری بعضی از اساتید با محقق در زمینه ارائه سوالات یا آزمونهای تصحیح شده و عدم همکاری در زمینه پر کردن جدول مربوط به تاکسونومی و ارتباط و پوشش محتوایی، کمبود منابع اطلاعاتی درباره موضوع این تحقیق، عدم وجود حد نصاب استاندارد برای سنجش بعضی از متغیرها (مثلاً ارتباط و پوشش محتوایی یا میزان رعایت شدن قواعد ساختاری) اشاره نمود.
پیشنهاد میشود پژوهشهایی با این موضوع در دانشکدههای دیگر نیز انجام شودو پس از بررسی وضعیت موجود در صورت لزوم گارگاههایی به منظور آموزش طراحی سوال برای اساتید برگزار شود و کیقیت سوالات قبل و پس از برگزاری کارگاه بررسی گردد.
نتیجه گیری
آزمونهای کتبی دروس نظری دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی از لحاظ ارتباط و پوشش محتوایی، رعایت قواعد ساختاری و ضریب دشواری در وضعیت مطلوبی میباشند ولی از نظر طراحی گزینههای انحرافی و تاکسونومی نیاز به بازنگری دارند.
تشکر و قدردانی
این مقاله بر اساس پایان نامه شماره 3089 دوره دکترای عمومی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی که توسط الهام عباس زاده و با راهنمایی دکتر مریم بهاروند و مشاوره دکتر محمد حسینزاده و دکتر زهرا جابری انصاری در سال تحصیلی 91-90 انجام شد، نوشته شده است. بدین وسیله از کلیه مدیران محترم گروههای آموزشی و اساتیدی که در مراحل مختلف انجام این تحقیق همکاری نمودند صمیمانه قدردانی میشود. این تحقیق با حمایت و تحت نظارت مرکز توسعه آموزش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و دفتر توسعه آموزش دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی انجام گرفته است.