نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استاد گروه پروتزهای دندانی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
2 دانشیار گروه پروتزهای دندانی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
3 استادیار گروه پروتزهای دندانی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction:Today, many controversies about the most beneficial design of distal extension base partial dentures exist. Although the purpose is minimizing the stress on abutment teeth and supporting tissues, different results and theories have been reported. The purpose of this study was to analyze the stress applied on distal extended abutment in different types of conventional clasp designs.
Materials & Methods:The skull of a 42 year old man was CT-Scanned with 0.6mm sections and data were used to make a 3D model of the mandible in mimics software. Then a frame work of Kenedy's class I partial denture with 3 different clasp designs (Aker's, Bar type and combination) was designed on this model. Occlusal force was applied on the saddle and stress was measured with a finite element method analysis using "cosmos works 2008" soft ware.
Results:In Aker's design, stress concentration pattern showed applying distal load on abutment. The combination clasp presented identical pattern, but stress concentration was significantly lower than that of the Aker's. On the contrary, stress concentration pattern showed that bar type clasp applied mesial load to abutment. In all designs, buccal load was applied from partial denture to abutment in buccolingual dimension.
Conclusion:Aker's clasp in distal extension base partial dentures applies extra stress on distal extended abutment in unfavorable (distal) direction, which is greater than tooth tolerance.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
جمعیت سالمندان در جهان رو به افزایش است. با توجه به بهتر شدن روز افزون وضعیت کلی بهداشت و سلامت، هر چند هنوز افراد زیادی با بی دندان کامل وجود دارند، اما موارد بیدندانی پارسیل افزایش چشمگیری خواهد داشت.(2و1) از آنجا که هنوز پروتزهای پارسیل پرکاربردترین راه حل برای بیدندانی میباشد، مهم است بدانیم چه اثرات مضری در این روش درمانی نهفته است و چه راههایی برای حل آن وجود دارد. به نظر میرسد که افزایش لقی دندانهای پایه از عوارض نامطلوب و همیشگی پروتزهای پارسیل انتهای آزاد است.(3) اثرات مخرب پروتزهای پارسیل بر سلامت پریودنتال دندانهای باقیمانده اثبات شده است.(4) همچنین به لزوم طراحی مناسب پروتز جهت هدایت صحیح نیروها به گونهای که در حد تحمل فیزیولوژیک انساج باشند اشاره شده است.(5) علاوه بر توجه به اصول طراحی پروتز پارسیل عوامل دیگری نیز بر چگونگی توزیع نیروها در انساج سخت و نرم ساپورتکننده پروتز پارسیل موثرند از جمله: روش قالبگیری، اندازه طول بیس انتهای آزاد، استفاده از فشارشکنها، گسترش توزیع نیروها به صورت وسیعتر، اثرات ریلاینهای مکرر و نقش پیگیریهای منظم.(7و6) اثرات مخرب کلاسپ معمولی بر روی دندان پایه انتهایی در پروتزهای پارسیل انتهای آزاد نیز بررسی شده است.(6) نتایج یک بررسی نشان داده است که نیروهای اعمال شده از سوی پروتز پارسیل انتهای آزاد بر دندان پایه خلفی موجب حرکت مزیالی آن میشود و ارتباط بین محل رست و جهت نیروی اعمال شده رد شد.(8) در یک مطالعه دیگر تفاوتی از نظر میزان اعمال نیروها به استخوان اطراف دندان پایه با توجه به قرارگیری رست در مزیال یا دیستال، پیدا نشد.(9) مطالعات جداگانه دیگر بیانگر این بودند که پس از قرار دادن پروتز پارسیل در دهان، لقی دندانهای پایه در جهت باکالی افزایش پیدا میکند ولی در جهت لینگوالی تغییر معنیداری رخ نمیدهد.(10و3) در یک بررسی داخل دهانی مشخص شد که اصولاً رستهای مزیالی نسبت به رستهای دیستالی نیروها را بهتر به دندان پایه منتقل میکنند.(11)Taylor حرکت دندان پایه را در هنگام استفاده از طراحی کلاسپ RPI[1]، مزیالی و در هنگام استفاده از کلاسپ حلقوی، دیستالی بیان داشت.(12)Ronald اظهار کرد در صورت قراردهی رست در مزیال، دندان پایه به سمت مزیال و در صورت قراردهی رست دیستالی دندان پایه به سمت دیستال منحرف خواهد شد.(13)Muraki در یک بررسی به روش آنالیز اجزا محدود جابجایی دندان پایه را در حالت قرارگیری رست در مزیال کمتر از زمانی که رست در دیستال قرار میگیرد به دست آورد.(14)Ardelin در بررسی دیگری به روش آنالیز اجزا محدود تجمع تنشها را در هنگام استفاده از کلاسپ Aker'sدر سمت دیستال دندان پایه مشاهده نمود.(15)
با توجه به اینکه در مطالعات گذشته بیشتر به تأثیر تغییر محل رست پرداخته شده است، بررسی بیشتر در زمینه اثر طراحی مجموعه کلاسپ بر توزیع تنشها ضروری به نظر میرسد. با نتایج حاصل از این تحقیق میتوان تصمیمگیری منطقیتری در مورد طراحی مجموعه کلاسپ در این گونه پروتزها انجام داد.
مواد و روشها
در این مطالعه جهت ساخت مدل سه بعدی فک پایین از دادههای حاصل از CT-Scan جمجمه مرد 42 ساله که با مقاطع 6/0 میلیمتری تهیه شده بود، استفاده گردید. این دادهها به صورت فایل کامپیوتری ذخیره شده و جهت مدل سازی به نرمافزار Mimics منتقل گردید. Mimics نرمافزار پردازش تصویر سه بعدی جامعی میباشد که دادههای CT-Scan و MRI را به مدلهای سه بعدی CAD تبدیل میکند. فایل خروجی از نرمافزار Mimics به گونهای است که قابلیت انتقال به نرمافزارهای تحلیلگر را ندارد؛ بنابراین باید ابتدا این فایل را به یک نرمافزار مدلساز مانند Solid works منتقل کرد. Solid works 2008 یکی از پیشرفتهترین و کامل ترین نرم افزارهای مدل ساز موجود میباشد. این نرمافزار قابلیت ارتباط بسیار قوی با دیگر نرمافزارهای مدل ساز و نرمافزارهای تحلیل اجزای محدود را دارد. از آنجایی که در این مطالعه دندانهای پرمولر اول به عنوان پایه پروتز پارسیل برای قرارگیری انواع کلاسپهای مورد بررسی انتخاب شده بودند، الگوی تاج آنها با استفاده از تصاویر کتاب آناتومی و مورفولوژی دندان(16) بازسازی شدند. به این ترتیب خط H.O.C.[2] و زاویه تقارب سرویکالی در این دندان تا حد ممکن با الگوی نرمال دندانهای پرمولر اول پایین تطابق داده شد. لازم به ذکر است که از نقاط قوت مدل تهیه شده حضور بافت نرم با ضخامت مناسب در نواحی تحت بررسی و همچنین PDL در اطراف دندانها بود. جهت مدل سازی پروتز پارسیل مشخصات قسمتهای مختلف از قبیل ابعاد و شکل مقطع لینگوال بار، ضخامت و مقطع و میزان Taper شدن بازوهای گیر و تقابل، شکل جایگاه رست و شکل اتصالدهنده فرعی و بیس پروتز در ناحیه بیدندانی با استفاده از کتب مرجع و مقالات تعیین شد(17و2) پس از انتقال مدلهای ساخته شده به نرمافزار Cosmos works 2008، ویژگیهای فیزیکی قسمتهای مختلف تعریف گردید (جدول 1).(19و18)
جدول 1 : ضریب کشسانی و ضریب پواسان مواد
مواد |
ضریب کشسانی |
ضریب پواسان |
عاج مینا لیگامان پریودونتال استخوان کورتیکال استخوان اسفنجی غشای مخاطی آلیاژ کروم کبالت |
104 × 86/1 103 ×80 10 × 89/6 104 × 37/1 103 × 37/1 10 × 345/0 103 × 2069 |
30/0 30/0 45/0 3/0 3/0 45/0 33/0 |
در بیشتر بررسیها، استخوان به عنوان یک ماده ایزوتروپ (ماده ای که خصوصیات مکانیکی آن در تمام جهات یکسان میباشد) در نظر گرفته شده است. اما بررسیها نشان داده است، که استخوان ایزوتروپ نبوده و ویژگیهای مکانیکی آن در جهات گوناگون، متفاوت است. لذا برای افزایش دقت واکاویها در این بررسی، استخوان ایزوتروپ در نظر گرفته نشد.(20) سپس شرایط مرزی تعریف شد. منظور از شرایط مرزی اطلاعات مربوط به مقدار، جهت و محل اعمال نیروها، اطلاعات مربوط به تکیهگاهها و نوع آنها و همچنین تعریف نوع اتصالات بین اجزای مختلف موجود در مدل میباشد. پس از تعیین شرایط مرزی و خصوصیات فیزیکی مواد، نوبت به تهیه مش مدل موجود میرسد. منظور از تهیه مش، تقسیم مدل به اجزاء کوچک (المان) میباشد. بدین ترتیب مدل دارای 133287 اِلِمان و 198258 گره گردید و درصد خطا به 075/0 میلیمتر تقلیل یافت (تصویر 1).
در این مطالعه محل اتصال عضلات ماستر و پتریگوئید داخلی به عنوان محل اعمال نیروی مقاوم در برابر فشارهای جوشی وارد بر سطح اکلوزال دندانها مشخص شد. محل اتصال عضلات با استفاده از اطلسهای آناتومی مشخص شد.(21) مقدار نیروی وارده به لقمه غذایی به وسیله افراد با دندانهای طبیعی، یا پروتز ثابت و پروتزهای متحرک متفاوت است. مقدار این نیرو در افراد دارای پروتز پارسیل متحرک در حدود 26 پوند بر اینچ مربع محاسبه شده است.(23و22) نحوه اعمال نیروها در این بررسی به گونهای طراحی شد که برآیند آنها، نیروی 26 پوند در محل فوسای مرکزی مولر نخست باشد. با توجه به اندازه دندانها، این نقطه 13 میلیمتر دیستالیتر از دندان پرمولر نخست در نظر گرفته شد. محل وارد آمدن نیرو (لقمه غذایی) نیز، در همیـن جا بر روی زیـن پروتز
پارسیل تعریف شد (تصویر 2).
تصویر 1 : الگوی بازسازی شده فک و پروتز پارسیل پس از
مش بندی
تصویر 2 : نگاره رایانه ای پس از انجام مراحل اعمال نیرو و آنالیز اجزاء محدود
یافتهها
الف) نتایج آنالیز اجزاء محدود در طراحی کلاسپ Aker's
تصویر دندان از نمای مزیالی بیانگر تجمع حداقل استرسها در دندان پایه پره مولر چه در سطوح ریشه ای و چه در تاج دندان در محل تماس با دندان کانین میباشد. در بررسی دندان از نمای دیستالی تجمع زیاد تنشها را زیرصفحه پروگزیمالی به خصوص در نواحی میانی آن شاهد هستیم (تصویر 3). در سطح ریشهای تجمع تنشها در نواحی کرستال استخوان مشاهده میشود. تصاویر نمای باکالی و لینگوالی نشانگر مناطق تمرکز تنش در سطوح ریشهای میباشند (تصویر 4). این مناطق در سمت باکال تقریباً در نزدیکی کرست استخوان قرار گرفتهاند و مشابه آن مناطق تمرکز تنش در سمت لینگوال 3/1 انتهایی ریشه نیز وجود دارد. میزان تمرکز تنشها در سمت لینگوالی ریشه در ناحیه کرست حداقل میباشد. با توجه به بازه رنگی مناطق تحت استرس میزان این نیرو در حد متوسطی ارزیابی میشود. در بررسی تصاویر باکالی و لینگوالی در سمت باکال دندان، زیر منطقه 3/1 انتهایی کلاسپ نگهدارنده ناحیهای از تمرکز بالای تنشها را داریم. بررسی تصاویر از نمای اکلوزال بیانگر تجمع میزان متوسطی از تنشها در جایگاه رست میباشد.
ب) نتایج آنالیز اجزاء محدود در طراحی کلاسپ (Combination).
تصویر دندان از نمای مزیالی بیانگر تجمع حداقل استرسها در دندان چه در سطوح ریشهای و چه در تاج دندان در محل تماس با دندان کانین میباشد. این نوع تجمع تنشها مشابه الگوی تجمع تنش در دندان پایه در طراحی کلاسپ به شیوه Aker's میباشد. تصاویر دندان از نمای دیستالی بیانگر تجمع میزان متوسطی از تنشها در سطح ریشهای میباشد. در تصویر دیستال دندان شاهد تجمع استرس زیر صفحة پروگزیمالی هستیم (تصویر 5). با بررسی تصاویر نمای باکالی و لینگوالی دندان وضعیتی مشابه آنچه در کلاسپ Aker's بدست آمد، دیده میشود (تصویر 6). تفاوت طرح کلاسپ ترکیبی با طرح کلاسپ Aker's در سمت باکال در زیر بازوی گیر و محل تماس آنها با دندان پایه میباشد و مشاهده میشود که در این طرح نیروهای چندانی به دندان وارد نشده است. بررسی تصاویر دندان پایه از نمای اکلوزال بیانگر تجمع میزان متوسطی از تنشها در جایگاه رست میباشد.
ج) نتایج آنالیز اجزاء محدود در طراحی کلاسپ باری شکل
بررسی تحلیلی تصاویر نمای باکالی و لینگوالی دندان پایه بیانگر تجمع بیشتر تنشها در سمت باکال ریشه در نزدیکی ناحیه کرست و در سمت لینگوال در نزدیکی 3/1 میانی دندان و مقادیر کمتری از تنشها در نزدیکی کرست سمت لینگوال میباشد (تصویر 7). در تصاویر باکالی از دندان پایه مشخص میشود که زیر بازوی گیر مقدار حداقلی از تنشها مشاهده میشود. این مقدار نسبت به ناحیه تجمع تنشها در زیر نوک بازوی گیر در طراحی Aker's کمتر است. بررسی تصاویر مزیالی دندان پایه بیانگر حضور منطقهای از تجمع و تمرکز استرس در ناحیه تماس دندان با دندان کانین میباشد. در قسمت ریشهای در تصاویر مزیالی تجمع نیروی چندانی مشاهده نمیشود (تصویر 8). با بررسی تصاویر نمای دیستالی دندان، تجمع تنشها را در زیر صفحه پروگزیمالی مشاهده میکنیم. در نمای دیستالی دندان به نظر میرسد که به قسمتهای سرویکالی تاج دندان استرسهای کمتری وارد میآید. قسمتهای ریشهای تقریباً فاقد نواحی تجمع استرس میباشند. در بررسی تصاویر از نمای اکلوزالی، زیر رست تجمعی از تنشها مشاهده نمیشود که این یافته برخلاف یافتههای مربوط به الگوهای قبلی (Aker's و کلاسپ سیم مفتولی) میباشد.
تصویر 3 : نگاره دندان پایه پره مولر اول از نمای دیستال در طراحی کلاسپ Aker's
تصویر 4 : نگاره دندان پایه پره مولر اول از نمای باکال در طراحی کلاسپ Aker's
تصویر 5 : نگاره دندان پایه پره مولر اول از نمای دیستال در طراحی کلاسپ Combination
تصویر 6 : نگاره دندان پایه پره مولر اول از نمای باکال در طراحی
کلاسپ Combination
تصویر 7 : نگاره دندان پایه پره مولر اول از نمای باکال در طراحی کلاسپ باری
تصویر 8 : نگاره دندان پایه پره مولر اول از نمای مزیال در طراحی کلاسپ باری
بحث
در تحقیق حاضر از مجموع نتایج چنین استنباط میشود که قراردهی رست در دیستال دندان پایه مجاور فضای انتهای آزاد (Free end) سبب ایجاد تنشهایی در دیستال دندان در کرست ریج آلوئول و در اطراف ساکت دندانی میشود که گواه ایجاد نیروی دیستالی به تاج دندان است و در طرحهای دارای رست مزیالی محل تماس دندان پرمولر و کانین متحمل تنش میشوند که بیانگر حرکت مزیالی تاج دندان و فشرده شدن آن به سمت مزیال است. این یافتهها با بعضی از مطالعات پیشین همخوانی دارد.(24و14و13و11و9و6)
در هیچ یک از تحقیقاتی که تاکنون انجام شده میزان تنشهای وارده به جایگاه رست بررسی نشده است. چرا که بدون بهرهگیری از نرمافزاری مانند آنالیز اجزاء محدود عملاً با روشهایی از قبیل استفاده از Pressure gauge و یا فتوالاستیک، بررسی نیرو و تنش اعمال شده در جایگاه رست امکان پذیر نیست. در تحقیق حاضر نتیجهای که به دست آمد حاکی از عدم حضور منطقه تمرکز تنش در جایگاه رست مزیالی بود. بدین معنا که با وجود توجیه Kratochvil در خصوص انتقال نیرو به دندان پایه از طریق رست ولی اصولاً رست مزیالی آن طور که انتظار میرود در این مورد نقش قابل توجهی ندارد. به عبارت دیگر با استفاده از نتایج حاضر مشخص میشود که صفحه پروگزیمالی محل مرکز چرخش میشود و رست مزیالی در هنگام اعمال نیروهای عمودی به سمت نسج در انتهای آزاد از جایگاه خود بلند میشود. نتایج تحقیق حاضر بیانگر حضور مناطقی از تمرکز تنش در زیر صفحه پروگزیمالی بود. در مطالعه پیشین ما نیز بیشترین نقطه تمرکز تنش در سطح دیستال دندان پایه زیر صفحه پروگزیمالی بود.(25)
تمرکز تنش در زیر صفحه پروگزیمالی دیستالی میتواند بیانگر نیروی اعمال شده از سمت صفحه پروگزیمالی و کل مجموعه پروتز پارسیل به سمت مزیال باشد که حضور منطقه تمرکز تنش در تماس بین دندان کانین و پرمولر مؤید آن است.
نکته جالب توجه اینکه محققینی همچون Ceconi(8) و Ko(9) در تحقیقات خود به مسئله حرکت مزیالی دندان چه در حضور رست مزیالی و چه در حالت قراردهی رست در دیستال اشاره داشتند. Fingold در یک بررسی جامع نتیجه مشابهی را گزارش کرد.(26) وی در مقاله خود در رابطه با علت تفاوت نظرهای گسترده در رابطه با تأثیر محل رست بر الگوی تنشهای وارده چنین استدلال کرد که در مطالعات مختلف چه به صورت کلینیکی و چه به صورت آزمایشگاهی شیب ریج باقیمانده در دیستال دندان پایه مورد توجه قرار نگرفته است. وی عامل اصلی تفاوت آراء را عدم توجه به این موضوع دانست و بیان کرد در صورتی که شیب ریج باقیمانده شدید باشد هرگونه نیروی عمودی وارده به بیس انتهای آزاد مولفه مزیال قدرتمندی را ایجاد میکند که از طریق صفحه پروگزیمالی به دندان پایه منتقل میشود. در تحقیق حاضر به جهت جلوگیری از اثر مداخلهگر نکته ذکر شده ناحیه تحت پوشش بیس انتهای آزاد تقریباً منطقهای افقی، در نظر گرفته شد که به نظر میرسد این امر اختلاف یافته تحقیق حاضر با تحقیقات Ceconi(8) و Ko(9) را توجیه میکند.
نکته جالب توجه دیگر اینکه در مطالعه حاضر مشخص شد که نیروی مزیالی وارده از سمت صفحه پروگزیمالی به دندان در طرحهایی که رست در مزیال قرار میگیرند در محل تماس با دندان کانین مستهلک میشوند. این یافته به دلیل توانایی خاص نرم افزاری FEM به دست آمد، چرا که توزیع تنشها در سراسر نمونه بررسی میشود. در مطالعاتی که تاکنون صورت گرفتهاند به دلیل محدودیتهای تکنیکی چنین بررسی انجام نشده بود. در بررسیهایی که به روش فتوالاستیک انجام میشود فقط میتوان گسترش تنشها را در مناطقی بررسی کرد که با رزین مخصوص بازسازی شده باشد که تمامی تحقیقات توجه خود را به بازسازی اطراف ریشه معطوف کردهاند. از مشاهده تصاویر تحقیق حاضر نتیجهگیری میشود که در سمت مزیال ریشه اصولاً تنش چندانی مشاهده نمیشود چرا که قبل از آنکه PDL در ناحیه مزیالی بخواهد متحمل نیروهای مزیال شود تماس دندان پایه با دندان کانین تنشها را در خود مستهلک میکند.
این یافته میتواند توجیهی بر این باشد که چرا در گروهی از مطالعات پیشین وارد آمدن نیروی مزیالی به دندان نادیده گرفته شده است. این موضوع در مطالعه Ko که به صورت فتوالاستیک انجام شده بود به چشم میخورد.(9) چرا که بررسی تنشها در محدوده اطراف ریشه انجام شده بود و تنشهایی که در محل تماس دندان کانین و پرمولر اعمال شده است نادیده گرفته شده اند.
Fritel با توجه به این موضوع در مطالعه خود که به صورت آنالیز فتوالاستیک انجام داد PDL را به وسیله مواد الاستومری بازسازی کرد و به نقش تماس پروگزیمالی بسته به مزیال دندان پایه اشاره کرد.(6) وی دریافت که در صورتی که محل تماس دندان پایه با دندان جلویی تماس محکم و با ثباتی داشته باشد نیروهای مزیالی وارده به دندان نمیتوانند اثرات مخربی اعمال کنند.
از آنچه به تفصیل بیان شد میتوان نتیجه گرفت که:
با بکارگیری طرحهایی مانند Aker's و سیم مفتولی که رست را در دیستال قرار میدهند شاهد اعمال نیروی دیستالی به دندان پایه هستیم، در حالی که با طراحی کلاسپ بـاری که رست در مـزیال قرارگرفته است شاهد
وارد آمدن نیروی مزیالی هستیم.
از نکات مهم مورد مطالعه در تحقیق حاضر، بررسی الگوی تنشها در سمت باکال و لینگوال دندان پایه بود. اصولاً مبحث اعمال نیروهای طرفی از سوی پروتز پارسیل و ایجاد حرکات باکولینگوالی در دندان پایه همواره مورد توجه بوده است.
در این رابطه Good kind در یک بررسی کلینیکی(10) دریافت که پس از قراردهی پروتز پارسیل انتهای آزاد با کلاسپ سیم مفتولی در دهان، دندان پایه در جهت باکالی لقی قابل توجهی پیدا میکند، اما لقی دندان در جهت لینگوالی چندان زیاد و قابل توجه نیست. وی در توضیح یافته تحقیق خود نازکی استخوان باکالی روی ریشه دندان پایه در مقابل ضخامت زیادتر استخوان روی سطح لینگوالی ریشه را مطرح کرد.
Tebrok در یک بررسی کلینیکی نتایجی مشابه تحقیق Good kind به دست آورد.(3) البته Tebrok در توضیح یافته تحقیق خود به اثر Bracing بازوی لینگوالی کلاسپها در جلوگیری از حرکت دندان به سمت لینگوال و عدم توانایی بازوهای گیر در ایفای چنین نقشی اشاره کرد.
در تحقیق حاضر در همه طرحهای کلاسپ وضعیت تمرکز تنشها در سمت باکال ریشه مشابه بود. این تشابه تمرکز تنشها در سمت لینگوال نیز به چشم میخورد. در سمت باکال تجمع تنشها در ناحیه نزدیک کرست استخوان آلوئول است و در سمت لینگوال این منطقه تمرکز تنش به نزدیک آپکس در یک سوم انتهایی دندان منتقل شده است. چنین حالتی نشان دهنده این است که حرکت چرخشی دندان حول مرکز چرخش آن که در ریشه قرار دارد، به سمت باکال می باشد. این یافته با یافتههای Tebrok(3) و Good kind(10) همسو میباشد.
در توضیح این نوع حرکت دندان به نظر میرسد هم نظریه Good kind مبنی بر نازکی استخوان سمت باکال و هم نظریه Tebrok مبنی بر اثر Bracing بازوی لینگوالی هر دو توجیهات قابل قبولی هستند که میتوانند همزمان مورد توجه قرار گیرند و مکمل یکدیگر باشند.
نتیجه گیری
نتایج تحقیق حاضر بیانگر حضور مناطقی از تمرکز تنش در زیر صفحه پروگزیمالی دیستالی بود و این مطلب نشانگر این است که این صفحه مرکز چرخش میشود و رست مزیالی در هنگام اعمال نیروهای عمودی به سمت نسج در انتهای آزاد از جایگاه خود بلند میگردد. نکته جالب توجه دیگر اینکه نیروهای وارده مزیالی از سمت صفحة پروگزیمالی به دندان در طرح RPI در محل تماس با دندان کانین مستهلک میشود.
همچنین این نتیجه بدست آمد که پروتز پارسیل باعث حرکت طرفی دندان پایه به سمت باکال میگردد و این حرکت از نوع Tipping بوده به گونهای که مرکز این چرخش در محل یک سوم آپیکالی و میانی ریشه میباشد. در طرح Aker's الگوی تمرکز تنشها دلالت بر اعمال نیروی دیستالی به دندان پایه داشت و کلاسپ سیم مفتولی الگوی مشابهی را ارائه میداد که تمرکز تنشها به مراتب کمتر از کلاسپ Aker's بود. کاربرد کلاسپ Aker's در پروتز پارسیل انتهای آزاد بر روی دندان پایه خلفی تنشهایی بیش از حد تحمل دندان در جهتی نامناسب (دیستالی) به آن وارد میکند.
پیشنهادات
در تحقیق حاضر الگوی اعمال نیروها به صورت عمود بر سطح اکلوزال در ناحیه دندانهای پرمولر دوم و مولر اول بوده است. این الگوی اعمال نیروها در تقلید از نیروهای اکلوزال انتخاب شد. مطمئناً در سیکلهای جوشی و بلع و سایر فانکشنهای دهان دندانها به یکدیگر نیروهای طرفی نیز وارد میکنند. همچنین شیب کاسپها نیز نیروهای عمودی را به مولفههای افقی تبدیل میکنند. بنابراین به نظر میرسد بررسی نیروهای افقی و تاثیر آنها در الگوی تمرکز تنشها نیز بتواند نتایج با ارزشی را ارائه کند.
تشکر و قدردانی
این بررسی در شورای پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد به تصویب رسیده و هزینههای مربوطه از سوی معاونت محترم پژوهشی دانشگاه تأمین گردیده، که به این وسیله سپاسگزاری میگردد.