نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار بیماریهای دهان، فک و صورت، مرکز تحقیقات دندانپزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
2 دانشیار بیماریهای دهان، مرکز تحقیقات بیماریهای دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
3 دانشجوی دندانپزشکی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
4 دندانپزشک
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: Proper and prompt diagnosis of oral mucosal diseases improves their prognosis level and therapy, but unfortunately these lesions are often misdiagnosed because of their clinical features resemblance. General dentists are important in early diagnosis and treatment of common oral diseases, therefore assessing their knowledge and practice is crucial. The aim of this study was to assess knowledge and skill of general dentists toward common oral lesions in Khorasan Razavi Province.
Materials & Methods: A cross-sectional survey was conducted on 260 dentists using an illustrated questionnaire. Knowledge and diagnostic skill of oral diseases were assessed and the responses were analyzed by SPSS software.
Results: Of the 260 dentists surveyed, 257 responded. The mean knowledge score of the dentists working in the city of Mashhad and other cities was 3.03 and 2.94; and the average of diagnostic skill was 2.024 and 1.97, respectively.
Conclusion: There was no significant difference between two groups regarding knowledge score but the difference was significant in diagnostic skill. General dentists working in the city of Mashhad had better results in diagnostic skill significantly. Considering the overall low diagnostic skill score, it is recommended to schedule more workshops toward common oral diseases for general dentists.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
بیماریهای مخاط دهان از جمله بیماریهای شایعی است که به علت تنوع در تظاهرات و نیز مشابهت بسیار زیاد بین ضایعات مختلف، همیشه به عنوان یکی از چالش برانگیزترین مسائل در دندانپزشکی مطرح بوده است.(1) از طرفی سازمان بهداشت جهانی (WHO) آموزش بهداشت را مجموعه آگاهیها و تجربیاتی میداند که رفتارهای بهداشتی افراد با کسب آنها و متناسب با آنها تغییر مییابد(2)از آنجایی که این مسئله دارای چهار مرحله آگاه شدن، باور کردن، عمل کردن و عادت کردن میباشد، بنابراین برای برنامهریزی صحیح در زمینه بهداشت و پیشگیری، اصل مهم در نظر گرفتن سطح اطلاعات و آگاهی افراد یعنی ارزیابی مرحله اول از روند ایجاد آموزش بهداشت در افرادی که میخواهند این آموزشها را به مردم منتقل کنند، میباشد(5-3)در همین راستا دانستن اطلاعات کافی و مفید از بافت نرم و طبیعی دهان و تغییرات طبیعی آناتومیک که نیاز به درمان ندارند و نیز آگاهی علمی و به روز از ضایعات بدون علامت پیش سرطانی که بسیاری از اوقات نادیده گرفته میشوند میتواند نقش به سزایی در یک تشخیص زودهنگام و صحیح داشته باشد.
تشخیـصهای نادرست همـچون نسبت دادن آفت یا ضایعه تروماتیک به یک ضایعه ظاهراً مشابه ولی بدخیم SCC و به دنبال آن درمانهای نامطلوب می تواند منجر به خسارات جبران ناپذیری به بیمارانی که وقت را از دست دادهاند شود.(6) از آنجا که در چرخه تشخیص و درمان بیماریهای دهان، دندانپزشکان اولین و مهمترین نقش را به عهده دارند بنابراین میزان آگاهی و مهارت تشخیصی آنها در خصوص انواع و اقسام بیماریهای مخاط لازمه قبول مسؤلیت درمان است.
بازخورد هرگونه تحقیقی که درباره شناخت میزان آگاهی و مهارت تشخیصی دندانپزشکان انجام میشود مسلماٌ در جهت ارتقای آگاهیهای علمی و تخصصی آنان مؤثر خواهد بود و قدرت تشخیصی بهتر و مطلوبتر آنان را در پی خواهد داشت. بدیهی است یکی از بهترین روشهای ارزشیابی دندانپزشکان در هر شهر انجام این نوع تحقیقات میباشد تا ضمن شناخت وضعیت موجود زمینه مناسبی برای برنامهریزی در مورد آموزش پیشگیری و درمان بیماریهای دهان ارائه نمود. لازم به ذکر است که تا به حال مطالعهای که همزمان به بررسی «آگاهی» و «مهارت تشخیصی» دندانپزشکان شاغل در مورد بیماریهای دهان بپردازد در ایران انجام نشده است.
مـطالعه حاضر با هدف بررسی بیشتر و دقیقتر میزان آگاهی و مهارت تشخیصی دندانپزشکان عمومی شاغل در استان خراسان رضوی در زمینه بیماریهای رایج دهان میباشد تا با آگاهی یافتن از ایرادهای تشخیصی دندانپزشکان نسبت به ارائه راهکارهایی جهت رفع این کمبودها اقدام گردد.
مواد و روشها
در این مطالعه تحلیلی– مقطعی با توجه به تعداد کل افراد جامعه مورد بررسی (تمامی دندانپزشکان عمومی شاغل در استان خراسان رضوی) و در اختیار داشتن امکانات مناسب جهت نمونهگیری و برای بالا بردن اطمینان استنباطهای آماری حدوداً 20% از هر گروه مورد سنجش قرار گرفتند یعنی 260 نفر از دندانپزشکان عمومی فارغالتحصیل.
اطلاعات مورد نیاز از آگاهی و مهارت تشخیصی نمونهها از طریق پرسشنامهای شامل 4 سوال در زمینه آگاهیسنجی و 11 سوال مربوط به سنجش مهارت تشخیصی به دست آمد. حداقل امتیاز هر سؤال آگاهی 1 و حداکثر 4 امتیاز بود. در حیطه مهارت تشخیصی در صورت تشخیص صحیح 4 امتیاز در صورت تشخیص نادرست صفر امتیاز و در صورت عدم پاسخ به سؤال 1 امتیاز لحاظ گردید. در انتها برای هر فرد مجموع امتیازات سؤالهای آگاهی و مهارت به تفکیک جمع گشته، تقسیم بر تعداد سؤالهای مربوطه گردید. سپس میانگین به دست آمده را به سه گروه، «ضعیف»، «متوسط» و «بالا» تفسیر شد.
این پرسشنامه توسط متخصصین گروه بیماریهای دهان دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد مورد استانداردسازی قرار گرفته و از جهت روایی نیز مورد پذیرش قرار گرفت. همچنین با روش Test-reTest پایایی مناسبی (74 درصد) به دست آورد. پرسشنامه در محل مطب دندانپزشکان توزیع گشته و با نظارت خود محققین و با ذکر این نکته که اطلاعات شخصی کاملاً محرمانه باقی خواهند ماند تکمیل و جمعآوری گردید. دادهها توسط جداول توزیع فراوانی و شاخصهای پراکندگی از مرکز توصیف گردید و برای تحلیل و آنالیز دادهها از آزمونهای Mann-Whitney و Kolmogrov-Smirnov استفاده شد.
یافتهها
از مجموع 257 پرسشنامه پخش شده توسط محققین، 13 مورد به علت عدم کامل بودن پرسشنامه حذف گردید و تعداد 244 پرسشنامه مورد قبول از 135 دندانپزشک مرد و 109 دندانپزشک زن پذیرفته شد. میانگین سن افراد مورد مطالعه 13/37 سال بود و به طور متوسط 9 سال از مدت زمان فارغالتحصیلی آنها میگذشت، همچنین میانگین مدت زمان اشتغال به کار 07/8 سال بود (جدول 1).
میانگین و انحراف معیار نمره آگاهی در افراد شاغل در مشهد 756/0±03/3 و در افراد شاغل در شهرستانهای استان خراسان رضوی 669/0±94/2 به دست آمد. بنابراین با توجه به 084/0P= تفاوت معنیداری بین این دو گروه از لحاظ آگاهی مشاهده شد (نمودار 1).
طبق پاسخهای داده شده به سؤالات، بیش از 50 درصد دندانپزشکان نسبت به نحوه آموزش بیماریهای شایع دهان کاملاً موافق بوده اما حاضر به شرکت در برنامههای بازآموزی جهت کسب امتیاز سالیانه نبودند (جدول 2 و 3).
سایر شهرستان های استان خراسان رضوی مشهد شهرستان محل خدمت |
نمودار 1 : نمودار جعبهای وضعیت متوسط نمرۀ آگاهی در گروههای تحت مطالعه
جدول 1 : شاخصهای آماری مرتبط با سن، مدت زمان اشتغال بکار و مدت زمانی که از فارغ التحصیلی افراد گذشته است
نام متغیر |
کمترین مقدار (سال) |
بیشترین مقدار (سال) |
دامنه تغییرات (سال) |
میانگین (سال) |
انحراف معیار |
سن |
24 |
66 |
42 |
13/37 |
95/7 |
مدت زمان اشتغال بکار |
0 |
38 |
38 |
07/8 |
29/6 |
مدت زمان گذشته از فارغ التحصیلی |
1 |
38 |
37 |
9 |
55/6 |
جدول 2 : توزیع فراوانی پاسخ به سوال " آیا آموزش بیماریهای شایع مخاط دهان در دورههای بازآموزی برای دندانپزشکان یک ضرورت میباشد؟"
نام متغیر |
دندانپزشکان شاغل در مشهد |
دندانپزشکان شاغل در سایر شهرستانها |
||
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
|
نمی دانم |
5/4 |
4 |
2/2 |
2 |
کاملاً مخالف |
5/1 |
2 |
2/2 |
2 |
موافق |
9/57 |
41 |
6/7 |
7 |
کاملاً موافق |
6/34 |
79 |
0/62 |
57 |
مخالف |
5/1 |
7 |
1/26% |
24 |
کل |
100 |
133 |
100% |
92 |
جدول 3 : توزیع فراوانی پاسخ به سوال " (آگاهی) آیا تمایل دارید جهت کسب امتیاز سالانه در دورههای بازآموزی بیماریهای دهان برای دندانپزشکان شرکت نمائید؟"
نام متغیر |
تعداد |
درصد |
بلی |
27 |
3/20 |
خیر |
106 |
7/79 |
کل |
133 |
0/100 |
میانگین نمره مهارت دندانپزشکان شاغل در مشهد 24/2 (انحراف معیار: 71/0) به دست آمد و در دندانپزشکان شاغل در سایر شهرستانهای استان خراسان رضوی 97/1 (انحراف معیار: 718/0) به دست آمد. بنابراین تفاوت بین مهارت تشخیصی این دو گروه با 007/0P= معنیدار بود (نمودار 2).
میزان درصد پاسخهای صحیح دندانپزشکان به تفکیک نوع ضایعات در جدول 4 آورده شده است.
در شهرستانهای استان خراسان رضوی (به غیر از مشهد) میانگین نمره مهارت تشخیصی زنان 12/2 و مردان 85/1 به دست آمد. لذا با توجه به 015/0P= میتوان گفت ادعا کرد که مهارت تشخیصی زنان به صورت قابل توجهی از مردان بیشتر است.
نتایج همچنان نشان داد که در بین زنان یا مردان دندانپزشک شاغل در مشهد تفاوت معنیداری از نظر آگاهی (47/0P=) یا مهارت تشخیصی (21/0P=) وجود نداشت.
آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که آگاهی و مهارت تشخیصی مستقل از مدت زمان فارغالتحصیلی میباشند. (P به ترتیب 093/0 و 839/0 به دست آمد)
سایر شهرستان های استان خراسان رضوی مشهد شهرستان محل خدمت |
نمودار 2 : نمودار جعبهای وضعیت متوسط نمره مهارت تشخیصی در گروههای تحت مطالعه
جدول 4 : درصد پاسخ به سوالات مهارت تشخیصی بر اساس طبقه بندی نوع ضایعات مربوط به دندانپزشکان شاغل در شهرستان مشهد و
سایر شهرستانهای استان خراسان رضوی
نوع ضایعه |
شاغلین شهرستان مشهد |
شاغلین سایر شهرستانهای استان |
||||||
درصد پاسخهای درست |
درصد پاسخهای نادرست |
درصد نمیدانم |
درصد کل |
درصد پاسخهای درست |
درصد پاسخهای نادرست |
درصد نمیدانم |
درصد کل |
|
ضایعات سفید و قرمز |
8/65 |
9/28 |
3/5 |
0/100 |
0/48 |
6/45 |
4/6 |
0/100 |
بدخیمی |
15/63 |
7/32 |
15/4 |
0/100 |
3/66 |
0/31 |
7/2 |
0/100 |
پیگمانته |
2/52 |
0/41 |
8/6 |
0/100 |
9/48 |
41/43 |
7/7 |
0/100 |
زخمی |
9/50 |
3/44 |
8/4 |
0/100 |
3/41 |
2/54 |
5/4 |
0/100 |
اگزوفیتیک |
6/40 |
4/56 |
0/3 |
0/100 |
8/35 |
0/62 |
2/2 |
0/100 |
نورولوژیک |
3/38 |
9/48 |
8/12 |
0/100 |
0/25 |
8/59 |
2/15 |
0/100 |
بحث
مطالعات زیادی در مورد میزان آگاهی، مهارت تشخیصی، نگرش و عملکرد دندانپزشکان در ارتباط با بیماریهای دهان و دندان در دسترس نیست اما آنچه در مطالعات مشابه، محققان به دنبال آن بودهاند یافتن راههای مؤثر در جهت ارائه هرچه بهتر خدمات دندانپزشکی بوده است. به طور طبیعی انتظار میرود که دندانپزشکان از تازهترین و بیشترین معلومات در حد ممکن در مورد بیماریهای دهان برخوردار باشند بدین منظور پس از فراغت تحصیل هم نیاز است که میزان آگاهی و مهارت تشخیصی آنها کنترل گردد مطالعه حاضر با این هدف، میزان آگاهی و مهارت تشخیصی 260 نفر (20%) از دندانپزشکان عمومی شاغل در استان خراسان رضوی در مورد بیماریهای شایع دهان را بررسی کرده است. نمرات به دست آمده در این تحقیق نزدیک به حداقل قابل قبول (جدول 1) به نظر میرسد. در تحقیق حاضر میانگین مهارت تشخیصی دندانپزشکان شاغل در مشهد و سایر شهرستانها 48% بوده است. که این یافته با نتایج مطالعه زارعی و همکاران که در سال 2004 که مهارت تشخیصی دندانپزشکان شرکتکننده در چهلمین کنگره بین المللی انجمن دندانپزشکی ایران را مورد بررسی قرار دادند، بسیار نزدیک است. در مطالعه زارعی مهارت تشخیصی دندانپزشکان 45% گزارش گردیده است.(7)
طبق نتایج به دست آمده متوسط نمرات سطح آگاهی دندانپزشکان عمومی شاغل در مشهد و سایر شهرستانهای استان تفاوت معنیداری ندارد؛ درحالی که متوسط نمره مهارت تشخیصی دندانپزشکان عمومی شاغل در مشهد (24/2) از سایر شهرستانهای استان خراسان رضوی (97/1) به مراتب بالاتر است، بنابراین جهت پیشگیری از مشکلات و حوادث ناگوار احتمالی در قبال درمانهای نادرستی که به خصوص توسط دندانپزشکان شاغل در سایر شهرستانها ممکن است انجام شود از هم اکنون باید اقدام مقتضی را به عمل آورد.
طبق جـدول 3 بیش از 50 درصد دندانپزشکان (9/57 درصد دندانپزشکان شاغل در مشهد و 62 درصد دندانپزشکان سایر شهرستانها) در پاسخ به این سوال که آیا آموزش بیماریهای شایع مخاط دهان در دورههای بازآموزی برای دندانپزشکان یک ضرورت میباشد کاملاً موافق بودند. این حاکی از آن است که دندانپزشکان عمومی وقتی در محیطهای کاری یا مطب با بیمارانی که ضایعات دهانی دارند مواجه میشوند عملاً دچار مشکلات و سرگردانی میشوند و ضعف خود را در مورد تشخیص و درمان این بیماران احساس میکنند؛ بنابراین آموزش بیماریهای شایع مخاط دهان را به عنوان یک ضرورت احساس میکنند.
از طرفی طبق جدول 4 مبنی بر اینکه آیا تمایل دارید جهت کسب امتیاز سالانه در دوره بازآموزی بیماریهای دهان برای دندانپزشکان شرکت نمائید 7/79% جواب خیر و 3/20% جواب بلی دادهاند؛ این بدین معناست که دندانپزشکان برای شرکت در دورههای بازآموزی و کسب امتیاز سالانه تمایل نشان نمیدهند که از این موضوع میتوان چندین مسئله را استنباط کرد اول اینکه دندانپزشکان احساس مینمایند که شرکت در دورههای بازآموزی از جنبه آموزشی اثرات چندان مفیدی ندارد و برنامههای آموزشی متناسب با وقتی که میگذارند مثمرثمر نیست. دوم اینکه شرکت در دورههای بازآموزی تداخل با مطب داری و مشکلات کسب و کار آنها به وجود میآورد و مشکلات سفر از شهرستانها را نیز میتوان بر آن افزود و سوم اینکه بسیاری از دندانپزشکان به خصوص آنها که مدتی از اشتغال آنها گذشته است و در مشهد شاغل هستند نیاز به امتیازات بازآموزی ندارند، بنابراین آموزش را به عنوان یک اصل کلی و یک ضرورت قبول دارند اما تمایل به شرکت در دورههای بازآموزی را ندارند. بنابراین جا دارد که مسئولین امور آموزشی به شکل اصولی و اساسی نحوه برگزاری برنامههای علمی پربار و نوین را پیگیری نمایند.
در تحقیق حاضر نقاط قوت و ضعف و چالشها در زمینههای مختلف بیماریهای دهان به تفکیک بررسی شد، طبق جدول 5 دندانپزشکان شاغل در مشهد بیشترین نمره مهارت را در زمینه تشخیص ضایعات سفید و قرمز بدست آوردند (8/65 درصد پاسخ صحیح) و دندانپزشکان شاغل در سایر شهرستانها در زمینه ضایعات بدخیمی بیشترین مهارت تشخیصی را به دست آوردند (3/66 درصد پاسخ صحیح). در هر دو گروه کمترین درصد پاسخ صحیح مربوط به تشخیص ضایعات اگزوفیتیک (6/40 درصد دندانپزشکان شاغل در مشهد و 8/35 درصد دندانپزشکان شاغل در سایر شهرستانها) و ضایعات نورولوژیک (3/38 درصد دندانپزشکان شاغل در مشهد و 25% دندانپزشکان شاغل در سایر شهرستانها) بوده است که این نتایج لزوم تمرکز بیشتر برنامههای آموزشی بر آموزش نحوه تشخیص ضایعات اگزوفیتیک و نورولوژیک را آشکار میکند.
در این مطالعه مهارت تشخیصی کلیه دندانپزشکان در زمینه ضایعات بدخیمی متوسط رو به بالا به دست آمده است (1/63% دندانپزشکان شاغل در مشهد و 3/66% دندانپزشکان شاغل در سایر شهرستانهای استان سوالات مربوط به بدخیمی را درست پاسخ داده بودند). مطالعات مشابهی در این زمینه انجام شده است از جمله در مطالعهای که توسط ثقفی و همکاران جهت بررسی میزان آگاهی دندانپزشکان عمومی در ارتباط با سرطان دهان در دانشکده دندانپزشکی مشهد در سال 2007 انجام شد(8)، 91% دندانپزشکان شایعترین نوع سرطان دهان، 25% نمای اولیه سرطان دهان و 35% شایعترین جایگاه آن را میشناختند. همچنین در مطالعهای که توسط Leao در سال 2005 در برزیل انجام شد نشان داده شد که میزان آگاهی دندانپزشکان از سرطان دهان از حد مورد انتظار کمتر است.(9)
شاید دلیل تمرکز شمار بسیاری از تحقیقات به این مسئله این است که دندانپزشکان عمومی علاوه بر درمان دندانها (اندو، ترمیم، کرون) وظیفه مهمتر و شاید در اولویت بیشتری دارند و آن معاینه مخاط و بافت نرم داخل دهان در درجه اول و شناخت و مهارت بیشتر نسبت به بیماریهای دهان است، اگرچه یافتههای این مطالعه میزان آگاهی و مهارت تشخیصی دندانپزشکان را در حد قابل قبول نشان داد ولی ایدهآل و مطلوب نبود. بنابراین پیشنهاد میشود دورههای بازآموزی و برنامههای علمی با تاکید بیشتر بر نقاط ضعف دنداپزشکان برگزار گردد. به هر حال مشکلات موجود در زمینه شناخت، آگاهی و مهارت تشخیص دندانپزشکان از بیماریهای دهان، ارجاع به موقع و رابطه تنگاتنگ دندانپزشکان با بخش بیماریهای دهان دانشکده را میطلبد. همچنین ارجاع بیماران از شهرستانها و مطبها به بخش بیماریهای دهان هرچه سریعتر باید انجام شود و از تاخیر در این مورد بایستی خودداری شود. از آنجایی که این مطالعه فقط در استان خراسان رضوی انجام شده است نتایج قابل تعمیم به کل کشور نیست بنابراین جا دارد مطالعات مشابهی با حجم نمونه بیشتر در چندین نقطه از سطح کشور انجام شود تا بتوان آمار دقیقتر و قابل تأملتری به دست آید و راهکارهای لازم را در جهت بهبود آن ارائه نمود.
نتیجه گیری
متوسط نمره آگاهی دندانپزشکان شاغل در مشهد و سایر شهرستانهای استان تفاوت معنیداری نداشت ولی بین متوسط نمره مهارت تشخیصی این دو گروه اختلاف معنیداری داشت و مهارت تشخیصی دندانپزشکان شاغل در مشهد بهتر از گروه دیگر بود. مهارت تشخیصی افراد مورد مطالعه در تحقیق از حد مطلوب پایینتر بود، لذا توصیه میشود دورههای بازآموزی بیشتری در زمینه بیماریهای مختلف دهان طراحی و اجرا گردد.
تشکر و قدردانی
این مقاله منتج از پایان نامه آقای کامل برون به شماره 2276 به راهنمایی آقای دکتر سرآبادانی و خانم دکتر پاکفطرت میباشد که در محل کتابخانه دانشکده دندانپزشکی مشهد به ثبت رسیده است.