نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه پروتزهای دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اهواز
2 دستیار تخصصی گروه پروتزهای دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اهواز
3 دکتری آمار زیستی، گروه آمار زیستی و اپیدمیولوژی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اهواز
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: This study aims at comparing and analyzing the shear bond strength of the two zirconia cores on two porcelains proposed by the manufacturing company in two systems of VITA and IVOCLAR
Materials & Methods: In this laboratory study, at first, the tooth-like brass sample was made by the CNC machine. Then, using the CAD CAM machine, 20 zirconia cores of Vita in Ceram YZ Cubes and 20 zirconia cores of IPS e. max zirCAD were provided. Half of the cores were provided using Vita VM9 porcelain and the other half were veneered with the use of IPS e. max ceram. In groups one to four, Vita Core and Veneer, Vita Core and Ivoclar Veneer, Ivoclar Core and Vita Veneer, and Ivoclar Core and Veneer were used respectively. Afterwards, the samples were put under the static force in the Universal Test machine (UTM) with the speed of 0/5 mm per minute to bring about fracture. The type of fracture was determined by electronic microscope. Schmitz-Schulmeyer Test was applied to evaluate the shear bond strength of core-veneer. In order to analyze the data, Two-Way ANOVA and logestic regression were carried out using SPSS 19 (α=0. 05).
Results: The rate of shear bond strength for groups one to four were 10.85±2.67, 10.35±3.30, 10.35±3.30 and 6.72±2.47 mega pascal respectively. The type of core had no effects on shear bond strength (P=0. 869), but the veneer kind was important in the rate of shear bond strength (P=0.027). The Vita veneer showed a higher level of shear bond strength. After the microscopic evaluation, samples showed a combination of the cohesive fracture at the veneer layer and mixed (cohesive, adhesive) fracture at the edge of the two layers; No adhesive fracture between the zirconia cores and veneers was observed.
Conclusion: The results show that the shear bond strength of zirconia core and the covering porcelain veneers and the fracture type are not influenced by the core type, but are affected by the type of veneer.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
در سالهای اخیر استفاده از زیرکونیا در دندانپزشکی فزونی یافته و با معرفی تکنولوژی [1]CAD/CAM اقبال عمومی به سیستمهای سرامیکی به خصوص از نوع زیرکونیایی بیشترشده است.(1) ماده زیرکونیای خالص در فرم تتراگونال در دمای اتاق ناپایدار است لذا برای ایجاد ثبات، از اکسیدهایی مانند اکسید سریوم، اکسید ییتریوم و اکسید منیزیوم استفاده میشود. مادهای که امروزه بیشتر استفاده میشود، دارای اکساید ییتریوم با درصد مولی 3% است.(2) از مزایایی زیرکونیا به عنوان ماده کور میتوان به خواص مکانیکی اشاره کرد.(3) از بین تمام سرامیکهای دندانپزشکی زیرکونیا (Y-TZP) بالاترین استحکام خمشی (Mpa 1000-900) و بالاترین مقاومت به شکست (Mpa10-9) را دارد و مقاومت به فشار آن (Mpa 2000) است.(5و4) Luthy و همکارانش(6) متوسط میزان نیروی تحمل شده توسط سرامیکهای مختلف را اندازه گرفتند که مقدار آن برای رستوریشنهای آلومینا N 518، برای لیتیوم دی سیلیکات N 282 و برای زیرکونیا N 755 بود. Tinschert و همکارانش(7) در مطالعه لابراتواری خود نشان دادند که پروتزهای ثابت از جنس زیرکونیا مقاومت به شکست بیشتر از N 2000 دارند.
از دیگر خصوصیات زیرکونیا وجود پدیده Transforming Toughening است، به این ترتیب که تحت استرس فاز تتراگونال به فاز مونوکلینیک تبدیل میشود به دنبال این تغییر شکل افزایش حجم 4 درصدی (5%-3%) رخ خواهد داد. این افزایش باعث ایجاد استرس تراکمی در زیرکونیا میشود که باعث جلوگیری از گسترش ترک در آن میشود.
از معایب رستوریشنهای با پایه زیرکونیا میتوان به اپک بودن زیر کونیا اشاره کرد، اگرچه فریم ورکهای زیرکونیا نسبت به انواع فلزی زیباتر هستند ولی بسیار سفید و اپک میباشند. از دیگر مشکلات کنده شدن و پریدگی پرسلن ونیر میباشد. Sundh و همکارانش(8) نشان دادند که پریدگی در کروانهای زیرکونیای ونیرشده اساساً به صورت کنده شدن ونیر از روی کور سالم روی میدهد، در حالی که در کراونهای از جنس لیتیوم دی سیلیکات ونیر شده شکست هم در کور و هم در ونیر اتفاق میافتد. برخی میزان این نوع شکستگی را 8%-3% گزارش کردهاند،(9-1) همچنین محققین دیگر شیوع شکستگیهای به شکل پریدگی را به شرح زیر گزارش کردهاند: 15% بعد از 24 ماه، 25% بعد از 31 ماه، 8% بعد از 32 ماه و 13% بعد از 38 ماه. شیوع این نوع شکستگی نسبت به پروتزهای فلزی– سرامیک بسیار بیشتر است (4/0% برای تککراونها و 2-4% برای پروتزهای ثابت پارسیل در مدت 5 سال).(9) چند علت برای پریدگی ونیر از روی کور ارایه شده است(5): ساپورت کم سرامیک پوشاننده، طراحی غلط فریم ورک، ضخامت لایه سرامیک پوشاننده، جهت، شدت و تعداد دفعات نیروهای اکلوزالی وارده، نقایص داخل سرامیک، استرسهای باقی مانده به علت تفاوت ضریب انبساط حرارتی، ترشوندگی ضعیف کور توسط پرسلن. مکانیزم اتصال پرسلن به زیرکونیا هنوز مشخص نیست، عامل پذیرفته شده برهم کنشهای میکرومکانیکال است.(1) مطالعات قبلی نشان دادهاند که علیرغم استحکام بالای زیرکونیا، باند بین کور و پرسلن کم است.(3) این نقص رستوریشن را مستعد پریدگی سرامیک پوشاننده میکند(2) از سوی دیگر هر یک از کارخانههای سازنده کورهای زیرکونیایی، پرسلن خاصی را جهت باند بهتر با کور زیرکونیایی خود پیشنهاد میکنند. Ozkurt و همکارانش(10) اثر نوع سرامیک پوشاننده را بر استحکام باند برشی چهار نوع تجاری زیرکونیا (Dc-zircon, lava cercon, zirconzahn) بررسی کردند. آنها در مطالعه خود نتیجه گرفتند که در دو نوع Cercon و Zirconzahn نوع پرسلن تاثیر معنیداری در استحکام باند برشی نداشت ولی در دو نوع Lava و Dc-zircon نوع پرسلن ونیر در میزان پریدگی اثر معنیداری داشت. Aboushelib و همکارانش(11) اثر نوع زیرکونیا را بر استحکام باند ریز کششی آن با ونیرهای مختلف بررسی کردند، آنها نتیجه گرفتند که نوع زیرکونیا تأثیر معنیداری بر استحکام باند دارد و باند کور-ونیر وابسته به مواد است. لذا با مرور مطالعات قبلی نتایج متفاوتی در مورد سیستمهای مختلف دیده شد. هدف از این مطالعه مقایسه استحکام برشی دو کور زیرکونیایی به دو پرسلن به پیشنهاد کارخانه سازنده در دو سیستم VITA و IVOCLAR میباشد تا سازگاری ونیرها با کورهای موجود بررسی گردد.
مواد و روشها
نحوه آمادهسازی نمونهها برای آزمون استحکام برشی:
ابتدا توسط دستگاه تراش CNC از یک میله برنجی به قطر ١٠ میلیمتر استوانهای به قطر داخلی ٧ میلیمتر و قطر خارجی ٩ میلیمتر و ارتفاع ٧ میلیمتر تراش داده شد (تصویر 1) و ابعاد خارجی با یک کولیس دیجیتال به صورت دستی اندازه گیری شد. نمونه تراش داده شده شبیه سازی از یک دندان تراش خورده می باشد که جهت اسکن به دستگاه CAD-CAM منتقل شد، پس از اسکن تعداد ٢٠ عدد روکش از جنس زیرکونیای Vita In-Ceram YZ Cubes و ٢٠ عدد روکش از جنس زیرکونیا IPS e. max zirCAD تراشیده شد (تصویر 2). سپس نمونهها مطابق دستور کارخانه سازنده سینتر شدند. روکشها در هر گروه به صورت تصادفی به دو زیرگروه تقسیم شدند، سپس بدون هیچ گونه آمادهسازی سطحی، نمونهها توسط آب مقطر و دستگاه اولتراسونیک به مدت ١٥ دقیقه تمیز شده و به دنبال آن با بخار آب تمیز شدند. برای قرار دادن پرسلن از یک مولد از جنس پلکسی گلاس با قطر ٧ میلیمتر و ضخامت ٣ میلیمتر استفاده شد. جهت جبران انقباض ناشی از پخت پرسلن، این کار دو بار انجام گرفت، برای متراکم کردن و جذب آب پرسلن، از کاغذ نم گیر استفاده شد. در گروه اول از کور زیرکونیایی Vita و پرسلن Vita، گروه دوم کور Vita پرسلن Ivoclar، گروه سوم کور Ivoclar و پرسلن Vita و گروه چهارم کور و پرسلن شرکت Ivoclar استفاده شد. در همه گروهها از پرسلن دنتین استفاده شد و مشخصات سیکل پخت پرسلن در جدول 1 آمده است:
سپس نمونهها علامتگذاری شدند و توسط سورویر در رزین اکریلی صورتی خود سخت شونده (Ivoclar Vivadent, Liechtenstein) مانت شدند و برای اطمینان از مساحت دقیق هر نمونه، قطر هر نمونه در سه جهت مختلف توسط کولیس دیجیتال ثبت و از قطر میانگین جهت محاسبه مساحت سطح مقطع ونیر پرسلن استفاده شد. نمونههای آماده شده توسط دستگاه تست یونیورسال مورد آزمون استحکام برشی قرار گرفتند (تصویر 3). سرعت Cross- Head ثابت و 5/0 میلیمتر در دقیقه انتخاب شد. جهت نیرو موازی با سطح تماس زیرکونیا – پرسلن و سر Cross-Head تا حد امکان نزدیک سطح تماس قرار داده شد.
تصویر 1 : نمونه برنجی آماده شده
تصویر 2 : کور زیرکونیایی و پرسلن
تصویر 3 : شیوه قرارگیری نمونه مانت شده در دستگاه
جدول 1 : سیکل پخت پرسلن در دو سیستم مورد آزمایش
دمای نهایی |
Heat rate |
Dry time |
پودر پرسلن |
Preheat |
C750 |
41 درجه سلسیوس بر دقیقه |
4دقیقه |
VM9 |
C403 |
C930 |
55 درجه سلسیوس بر دقیقه |
5دقیقه |
IPS e. max Ceram |
C500 |
سپس نمونهها برای حذف آلودگیها به مدت 10 دقیقه توسط دستگاه اولتراسونیک تمیز شدند. پس از خشک شدن، توسط دستگاه پوشش دهی Sputter coater, Germany (Sc 7620) با طلا پوشش داده شدند وتوسط میکروسکوپ الکترونی (LEO_model1455vp; Germany) با بزرگنمایی400 برابر مورد بررسی قرار گرفتند. نوع شکست مشاهده شد: شکست در داخل ونیر (Cohesive)، شکست در ناحیه حد فاصل کور و ونیر (Adhesive)، شکست در داخل ونیر همراه شکست در ناحیه حد فاصل کور- ونیر (Mixed) پس از آن جهت مقایسه میانگین قطر شکست، و میانگین ماکزیمم نیروی وارده در چهار گروه آزمایش از آنالیز واریانس دو عاملی و رگرسیون لجستیک استفاده شد، تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS با ویرایش 19 انجام شد و سطح معنیداری آزمونها برابر 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها
در جدول 2 میانگین و انحراف معیار قطر نمونهها، میانگین و انحراف معیار ماکزیمم استحکام برشی و همچنین درصد شکست Cohesive در چهار گروه آزمایشی نشان داده شده است. در گروه اول که شامل کور و پرسلن VITA بود میانگین قطر نمونهها 48/2±71/6 میلیمتر بود و متوسط استحکام برشی 67/2±85/10 مگاپاسکال شد. در گروه دوم که شامل کور VITA و پرسلن IVOCLAR بود میانگین قطر نمونهها 17/0±81/6 میلیمتر بود و متوسط استحکام برشی 32/9 مگاپاسکال شد. در گروه سوم که شامل کور IVOCLAR و پرسلن VITA بود میانگین قطر نمونهها 19/0±63/6 میلیمتر بود و متوسط استحکام برشی 35/10 مگاپاسکال شد. در گروه چهارم که شامل کور و پرسلن IVOCLAR بود میانگین قطر نمونهها 16/0±91/6 میلیمتر بود و متوسط استحکام برشی 72/6 مگاپاسکال شد.
آنالیز واریانس دوعاملی برای مقایسه میانگین قطر و میانگین استحکام باند برشی انجام گردید. با توجه به جدول 2 استحکام مربوط به گروه VV و کمترین استحکام در گروه II مشاهده شد. نتایج نشان داد اختلاف مشاهده شده به علت نوع ونیر است (027/0P= ، 2/5F=) و نوع کور اثری در استحکام باند برشی ندارد (357/0P= ، 87/0F=) و بین کور و ونیر اثر متقابلی وجود نداشت.
در مورد قطر شکست بیشترین قطر مربوط به گروه II و کمترین مربوط به گروه IV بود (جدول 2). در اینجا نیز آنالیر واریانس دو عاملی نشان داد، نوع ونیر بر قطر شکست موثر است (003/0P= ، 5/10F=) ولی تاثیر نوع کور معنی دار نبود. (86/0P= ، 027/0F=) همچنین بین کور و ونیر اثر متقابل وجود نداشت.
در رابطه با شیوه شکست، هیچ شکست کاملی (Cohesive) بین کور و ونیر مشاهده نشد و تمامی پریدگیهای پرسلن از روی کور به دو صورت Mixed (Cohesive & Adhesive) و شکست در داخل لایه ونیر (Cohesive) بود. در گروه A: 70% گروه B: 30% گروه C:70% گروه D90% شکست در لایه ونیر اتفاق افتاد (جدول 3 و تصویر 4). نتایج رگرسیون لجستیک (جدول 4) نشان داد اثر کور معنیدار نشده (294/0P=) و اختلاف مشاهده شده در نوع ونیر است (003/0P=). بنابراین میتوان نتیجه گرفت دو گروه VV و IV از لحاظ سه خصیصه مورد آزمایش عملکرد یکسان دارند اما با گروه II اختلاف معنیداری دارند یا به عبارت دیگر دو نوع کور عملکرد یکسان دارند اما دو نوع ونیر مورد بررسی اختلاف معنیداری داشتند و ونیر Vita به طور معنیداری بهتر از ونیر Ivoclar بود.
جدول 2 : اطلاعات توصیفی مشاهدات در چهار گروه آزمایش
VITA |
Ivoclar |
ونیر |
||
VITA |
Ivoclar |
VITA |
Ivoclar |
کور |
(67/2)85/10 |
(30/3)35/10 |
(12/5)32/9 |
(48/2)72/6 |
ماکزیمم نیرو (مگاپاسکال) (انحراف معیار، میانگین) |
(20/0)71/6 |
(19/0)63/6 |
(17/0)81/6 |
(16/0)91/6 |
قطر شکست (میلیمتر) (انحراف معیار، میانگین) |
(0/70)7 |
(0/70)7 |
(0/30)3 |
(0/90)9 |
شکست Adhesive (درصد) تعداد |
جدول 3 : نتایج به دست آمده از SEM (Scanning Electron Microscope)
Mixed |
Cohesive |
Adhesive |
پرسلن ونیر |
کور زیرکونیایی |
گروه |
3 |
7 |
0 |
VM 9 veneering ceramic |
VITA In-Ceram® YZ |
A (VV) |
7 |
3 |
0 |
IPS e. max Ceram |
VITA In-Ceram® YZ |
B (VI) |
3 |
7 |
0 |
VM 9 veneering ceramic |
DC-Zirkon |
C (IV) |
1 |
9 |
0 |
IPS e. max Ceram |
DC-Zirkon |
D (II) |
جدول 4 : نتایج رگرسیون لجستیک جهت مقایسه اثر نوع کور و نوع ونیر بر نوع شکست
|
متغیرها |
B |
S. E. |
Wald |
P-value |
|
کور |
045/3 |
260/1 |
840/5 |
294/0 |
ونیر |
350/1 |
260/1 |
148/1 |
047/0 |
|
کور-ونیر |
045/3- |
594/1 |
650/3 |
086/0 |
تصویر 4 : تصاویر میکروسکوپی: بزرگنمایی 400 برابر، راست به چپ گروههای d,c,b,a. در سه گروه اول لایهای از پرسلن روی کور زیرکونیایی باقی مانده و در تصاویر کور و پرسلن هردو مشاهده میشود، در گروه D در اکثر تصاویر فقط لایه ونیر مشاهده می شود. (نقاط توخالی حبابهای هوای بدام افتاده حین پرسلن گذاری در لایه ونیر می باشند)
بحث
در این مطالعه میزان استحکام باند برشی چهار گروه مختلف مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده نشان داد که میانگین SBS برای گروهها مقداری تفاوت با سایر مطالعات دارد. سرعت Cross-head در این آزمون 5/0 میلیمتر در دقیقه انتخاب شد. در مورد سرعت نیرو مقالات مختلف، مقادیر متفاوتی را بیان کردهاند. محدوده این سرعت از 5/0 تا 5 میلیمتر در دقیقه گزارش شده است(13و12) به طور کلی این عقیده وجود دارد که هرچه سرعت اعمال نیرو بیشتر باشد، استرسها غیرنرمالتر توزیع میشوند و احتمال شکست Cohesive در مواد بیشتر میشود و نتایج به دست آمده را تحت تأثیر قرار خواهد داد.(4) لذا در این مطالعه به منظور توزیع بهتر نیرو و افزایش احتمال شروع شکست از ناحیه سطح تماس کور و ونیر و از سرعت کمتر (5/0 میلیمتر در دقیقه) استفاده شد. با توجه به دادههاى آمارى به دست آمده در این مطالعه مقدار استحکام باند برشى (SBS) پرسلنهاى VM9 و IPS e. max ceram به کورهاى Vita in ceram YZ و IPS zirCAD در چهار گروه مذکور از لحاظ آمارى تفاوت معنیدارى داشت. اختلاف در میزان استحکام برشی باند در کورهای دو سیستم VITA و Ivoclar معنیدار نبوده اما تفاوت معنیداری بین ونیرهای این دو سیستم وجود دارد و استفاده از ونیر VITA استحکام باند برشی بهتری را فراهم میکند. همچنین با بررسی نوع شکست مشاهده شد که کورهای زیر کونیای Ivoclar به همراه ونیر Ivoclar کمترین تعداد شکست Adhesive را دارند که میتواند ناشی از شکست در ماکزیمم نیروی 72/6 باشد که کمتر از سایر گروهها بوده است. مطالعه مشابه López-Mollá و همکاران(14) به مقایسه استحکام باند کور و ونیرهاى مختلف شرکت Ivoclar پرداخته است که میزان SBS کور IPS zirCAD به پرسلن IPS e. max ceram 86/7 مگاپاسکال به دست آمده است. در مطالعه Lopez شیوه انجام آزمایش و سرعت دستگاه مشابه این مطالعه مىباشد ولى مقدار جزئى اختلاف در مقدار SBS به دلیل تفاوتهای: شیوه قرارگیرى و شکل نوک تیغه بر روى نمونه، همچنین تفاوت در دماى پخت پرسلن، آمادهسازى نمونه و استفاده از لاینر بین کور و ونیر مىباشد و همچنین در مطالعه Lopez نوک تیغه دستگاه صاف بوده و به جای تماس با اینترفیس پرسلن /زیرکونیا با تمام پرسلن ونیر در تماس بوده است که باعث مقداری تفاوت میشود. در مطالعه دیگر Zeynep ÖZKURT و همکاران(10) به بررسى استحکام باند برشى ونیرهاى سرامیکى به زیرکونیا در چند سیستم دیگر پرداخته است و پیشنهاد کرده است که با به کاربردن پرسلن و کور ساخته شده توسط یک کارخانه سازنده، میزان بالاترى از استحکام را در سیستمهاى Lava با پرسلن Lava ceram و کور Dczirkon با پرسلنTri ceram به دست میآید. البته براى سیستم کور Cercon و Zirkonzhan نوع پرسلن پیشنهادى توسط کارخانه سازنده با بقیه ونیرها در میزان SBS تفاوت معنیداری نداشت. در این مطالعه نیز مقداراستحکام باند برشى پرسلنهاى Vita و Ivoclar به کورهاى همنام و غیرهمنام در چهار گروه مذکور از لحاظ آمارى تفاوت معنیدارى نداشت ولی در مطالعه ÖZKURT و همکاران بعد از بررسى میکروسکوپى، همه شکستها به صورت Mixed بوده و فقط در سیستم Cercon 80% شکستها به صورت Adhesive و 20% Cohesive در لایه پرسلن بوده است، در نتیجه ذکر شده که نوع زیرکونیا در اتصال بهتر مهم نمىباشد که همسو با این تحقیق مىباشد. هرچند در مطالعه Zeynep ÖZKURT براى یکسان کردن تمامى نمونهها از لحاظ خشونت سطحى با دیسک کاغذی سیلیکون کارباید خشن شده و سپس از سندبلاست و لاینر استفاده شده است. در حالى که در این مطالعه هیچ آمادهسازى سطحى صورت نگرفته است و همچنین سرعت تیغه دستگاه برشى 1 میلیمتر در دقیقه بوده است که همگی این عوامل میتواند باعث تفاوت در مقادیر عددی استحکام باند شوند. همچنین ذکر شده است که بالاتر بودن استحکام باند برشى در کورهاى Dc Zirkon به از قبل سینتر شده بودن بلوکها مربوط شود.
در مطالعه دیگر Aboushelib و همکارانش(11) اثر نوع زیرکونیا را بر استحکام باند ریز کششی با ونیرهای مختلف بررسی کردند، آنها نتیجه گرفتند که نوع زیرکونیا تأثیر معنیداری بر استحکام باند دارد و باند کور- ونیر وابسته به مواد است. تفاوت عددى مقدار SBS در این مطالعه و مطالعه López-Mollá با مطالعه Aboushelib به خاطر استفاده از تست SBS به جاى تست MTSB است. همچنین در مطالعه Aboushelib شیوه انجام مطالعه متفاوت و از پرسلن پرس شونده به جاى لایهای استفاده شده است. تفاوت در دادههاى آمارى در مطالعات مختلف بسته به ترکیب، استحکام، ضریب انبساط حرارتی، انقباض پخت و سیکل پخت پرسلن، همچنین اندازه ذرات، ضخامت، شکل، ترکیب، دانسیته و سختى کور دارد. ضخامت پرسلن لایه داده شده در میزان استحکام باند برشى مؤثر است.
در مطالعه Hu X و همکاران(15) به بررسى استحکام باند برشى ضخامت ونیر پرسلن به زیرکونیا پرداخته و نشان مى دهد که ونیربه ضخامت mm ٢ میزان بالاترى از استحکام باند برشى نسبت به ونیر به ضخامت mm ١ دارد. به همین علت در این مطالعه سعى شده است از ضخامت یکسان پرسلن روی کورها استفاده شود.
در مطالعه Guess و همکاران(1) میزان استحکام برشى براى کور و ونیر Vita 3/2±12/5 مگاپاسکال و براى Dc-Zirkon 3/4±11/5 به دست آمد. روش اجراى این مطالعه شبیه به مطالعه Guess مىباشد، با این تفاوت که در مطالعه Guess بین کور و ونیر از لاینرهاى پیشنهادى توسط کارخانه سازنده استفاده شده و نمونهها قبل از قرار دادن لاینر سندبلاست شده اند. اثر سندبلاست بر میزان گیر کورهاى زیرکونیایى در مطالعات زیادى مورد بررسى قرار گرفته است، و با توجه به تحقیقات سندبلاست با تغییر فاز تتراگونال به مونو کلینیک در لایه سطحى از استحکام باند برشى مىکاهد. لذا در این مطالعه براى تهیه نمونهها از سندبلاست استفاده نشده است. دادههای مطالعه Guess از مطالعه انجام شده بالاتر بود البته این حالت میتواند به دلیل شرایط حاکم بر آزمون نیز باشد. زیرا همانطور که قبلاً ذکر شد سرعت Cross-Head، 5/0 میلیمتر در دقیقه انتخاب شد و این حالت به شکست نمونهها از ناحیه سطح تماس کور-ونیر کمک میکند. در مطالعهGuess ژئومترى کور و ضخامت پرسلن ونیر نیز تفاوت داشت که از عوامل مؤثر در میزان استحکام باند برشى مىباشد. مقادیر عددى SBS در این مطالعه در مورد کور و ونیر Vita به مطالعه فوق نزدیک مىباشد.
مکانیسم باند پرسلن به زیرکونیا دقیقاً مشخص نیست ولى اختلاف در CTE از عوامل تأثیرگذار مىباشد و از آنجایی که هدایت گرمایی زیرکونیا نسبت به فلز کمتر مىباشد فرایند سرد شدن و انتقال حرارتى دیرتر انجام شده و استرسهاى ناشى از تغییرات حرارتى باقى مانده و منجر به شکست مى شود. نزدیک بودن CTE پرسلن به زیرکونیا باند بهترى را فراهم مى آورد. مطالعه Guazzato(16) به این موضوع میپردازد میکند که اختلاف بیشتر در CTE کور و ونیر باعث ایجاد لایهای با استرس بالاتر در اینترفیس دو ماده شده و مستعد ایجاد ترک میباشد. محدوده مجاز اختلاف CTE کور و ونیر ppm 7/1 در رستوریشنهای زیرکونیایی ذکر شده است و میزان ایدهآل ppm 1 میباشد. در این مطالعه اختلاف CTE همه کور و ونیرها در محدوده مجاز میباشد ولی این اختلاف برای کور IPS emaxzirCAD و ونیرIPS emax ceram کمتر است. هرچند در این مطالعه به بررسی این موضوع پرداخته نشده است و نیاز به تحقیقات تکمیلی است. با توجه به دادههای بدست آمده در این مطالعه در ونیر کردن کورهای زیرکونیایی Ivoclar و Vita نوع پرسلن پیشنهادی توسط کارخانه در میزان استحکام باند برشی اهمیت دارد و برای کورهای Vita استفاده از پرسلن Vita ارحج است در حالی که کورهای Ivoclar که با پرسلن Vita ونیر شدند استحکام باند بالاتری نسبت به ترجیح خود شرکت دارند. و استفاده از ونیر VITA استحکام باند برشی بهتری را برای هر دو نوع کور فراهم میکند. باند هرچند در کورهای شرکت IVOCLAR درصورت رعایت دستور کارخانه سازنده اکثر شکستها به صورت Cohessive در پرسلن بوده که از مزایای آن توانایی ترمیم داخل دهانی میباشد و نیاز به پروسههای لابراتواری کمتر میشود. در پایان لازم به ذکر است که این مطالعه به صورت آزمایشگاهی انجام شده و عواملی مانند شکل آناتومیکی رستوریشن، دما و رطوبت محیط، جهت نیروی اکلوزال، ضخامت پرسلن ونیر در شرایط دهان متفاوت است که در این مطالعه لحاظ نشده است و نیاز به تحقیقات تکمیلی دارد.
نتیجه گیری
این مطالعه نشان داد که اختلاف در میزان استحکام برشی باند در کورهای دو سیستم VITA و Ivoclar معنیدار نبود اما تفاوت معنیداری بین ونیرهای این دو سیستم وجود داشت و استفاده از ونیر VITA استحکام باند برشی بهتری را فراهم میکرد.
تشکر و قدردانی
این مطالعه در دانشکده دندانپزشکی اهواز انجام گرفت. از تمامی اساتید گروه پروتزهای دندانی که در انجام این تحقیق ما را یاری کردند صمیمانه تقدیر و تشکر میکنیم.