نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه اندودنتیکس، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران
2 دندانپزشک، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: Bacteria and their products have an important role in root treatment failure and their continued presence in seemingly well-filled canals, cause disturbances in healing process after the treatment. Thus the use of proper disinfectants for mechanical cleaning of canals has a great importance. Nowadays, scientists are seeking better alternatives with greater efficiency and less toxic effect for common chemical disinfectants. Therefore, the aim of this study was to evaluate the antimicrobial effects of Matrica and Chlorhexidine compared to Sodium hypochlorite on Enterococcus faecalis and Candida albicans in the laboratory conditions.
Materials & Methods: In this in vitro study, Candida albicans and Enterococcus faecalis microorganisms were cultured with Kirby Bauer method on Mueller Hinton agar medium. Then paper disks impregnated with Matrica (pure and 50%), chlorhexidine (0.2% and 0.1%) and sodium hypochlorite 1% were placed on the medium. Forty-eight hours later, the zone of growth inhibition was measured in terms of millimeters. Data were analyzed by SPSS-18 software using ANOVA and TUKEY statistical tests.
Results: According to the findings of this study, the highest mean diameter of inhibition zone of bacteria Enterococcus faecalis and Candida albicans, was for sodium hypochlorite 1% followed by chlorhexidine 0.2%, chlorhexidine 0.1%, pure Matrica and Matrica 50%, respectively (P<0.000).
Conclusion: Considering the results of this study, it seems that the antimicrobial effect of herbal composition of Matrica is not as efficient as sodium hypochlorite and chlorhexidine.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
علی رغم پیشرفت های شگرف در حیطه اندودنتیکس، مطالعات نشان داده اند که حتی با انجام تکنیک های پاک سازی کانال، میزان موفقیت در حذف عوامل میکروبی کانال ریشه تنها 50 درصد است. این درصد در موارد درمان های مجدد و دندان های با ضایعات پری رادیکولار پایدار بالاتر نیز می باشد. اگرچه بسیاری از این شکست ها به خاطر مشکلات تکنیکی حین کار بوده ولی گاهی حتی در دندان هایی که به نظر خوب درمان شده اند نیز با عدم موفقیت رو به رو هستیم. باکتری ها نقش اساسی در شروع و پیشرفت بیماری های پری رادیکولار دارند، بنابراین حضور آن ها به همراه محصولاتشان در کانال های ریشه ای که به ظاهر خوب درمان شده اند، می تواند موجب اختلال در روندهای ترمیمی پس از درمان شود.(1)
هدف اصلی درمان های اندودنتیک، حذف کامل یا به حداقل رساندن تحریکات میکروبی که یکی از مهم ترین عوامل آسیب رسان به بافت پالپ دندان هستند، می باشد.(2) شایعترین علت ایجاد ضایعات پری آپیکال مقاوم به درمان، عفونت های داخل کانالی است،(4و3) که اغلب به دلیل وجود باکتری های مقاوم به فعالیت های ضد باکتریایی داخل کانالی همانند انتروکوکوس فکالیس رخ
می دهند.(5-3)
انتروکوک ها گونه ای از کوکسی های گرم مثبت هوازی-بی هوازی اختیاری هستند.(3) انتروکوکوس فکالیس یکی از شایع ترین گونه هایی است که پس از درمان ریشه جدا شده است.(5-3) این باکتری به دلیل داشتن توانایی تهاجم به توبول های عاجی، می تواند از فعالیت ابزار ها و مواد شستشو دهنده ی اندودنتیکس فرار کند.(6و5) برخلاف گونه های مولد بیماری های اولیه کانال ریشه، انتروکوکوس فکالیس می تواند در عفونت های تک گونه ای نیز کلونیزه شود، بنابراین به مواد غذایی تولیدی سایر گونه های باکتریایی نیاز ندارد.(5و4)
کاندیدیازیس شایع ترین عفونت قارچی دهان است که توسط قارچ کاندیدا ایجاد می شود. از طرفی در دو دهه اخیر گونه های کاندیدا به عنوان عوامل موثر در عفونت های اندودنتیکس مورد توجه قرار گرفته و قارچ ها در عفونت های اندودنتیکس اولیه و مقاوم به درمان مشاهده شده اند.(8و7) در عفونت های پایدار کانال ریشه حضور قارچ ها در 7 درصد موارد گزارش شده که در بین آنها کاندیدا آلبیکنس شایعترین نمونه قارچی جداشده بوده است.(2) دهانشویه های معمول از جمله پرسیکا قادر به از بین بردن این قارچ نیستند. همچنین شرایط خاص هر فرد همانند سن، جنسیت، نحوه و نوع مصرف مواد غذایی و بهداشت دهان و دندان بر میزان تجمع و رشد قارچ تاثیر می گذارد.(9و7)
هیپوکلریت سدیم به دلیل خاصیت آنتی باکتریال بالا و قدرت حل کنندگی بافت پالپ یکی از موثرترین مواد مورد استفاده جهت شستشوی کانال دندان می باشد.(11و10) در دو مطالعه درون تنی نشان داده شد محلول 5/2 درصد هیپوکلریت سدیم در کاهش تعداد باکتری های کانال ریشه بسیار موثر می باشد.(13و12) البته این ماده معایبی نیز دارد از جمله بوی بد، خوردگی و تغییر رنگ وسایل و سمیت بافتی، ماندگاری کم در کانال ریشه، همچنین تنفس بخار هیپوکلریت سدیم و کلر آزاد شده از آن باعث سرفه و تحریک شدید دستگاه تنفس می گردد.(4) از سوی دیگر این ماده توانایی نفوذ به عاج را ندارد و کانالهای کوچک و بی نظمیهای کانال توسط آن به خوبی شسته نمیشوند.(14) درنتیجه سال هاست که محققین در تلاش برای پیدا کردن جایگزین بهتری برای آن هستند.
کلرهگزیدین یکی از پرمصرفترین محلولهای ضدمیکروبی دهانی میباشد و به علت قدرت ضدمیکروبی مناسب، دوام اثر نسبتاً طولانی و نداشتن سمیت، به عنوان یک استاندارد طلایی کنترل پلاک جهت مقایسه با سایر مواد ضدپلاک معرفی شده است. البته کلرهگزیدین دارای عوارض گوناگونی همچون تغییر رنگ دندانها، تغییر رنگ ترمیم های هم رنگ دندان، تغییر حس چشایی، سوزش و خشکی دهان، پوسته پوسته شدن لثه و اثرات سیستمیک منفی در صورت بلع است.(17-15)
دهانشویه گیاهی ماتریکا با نام تجاری کامی سل، یکی از دهانشویههای گیاهی ساخت داخل کشور و محصول شرکت دارویی باریج اسانس است که در کشور آلمان استفاده از آن در بیماری های پوستی و دهان به رسمیت شناخته شده است. ماده اصلی این دهانشویه شیره گیاه بابونه است که رشد میکروب ها را دچار وقفه می سازد.(18) ترکیبات Azulen اسانس حاصل از کاپیتولهای گیاه بابونه حاوی ماده فلاونوئیدی شامل آپیزنین، لوتئولین وکوئرستین است.(20و19)
اگرچه چندین تحقیق در رابطه با اثرات ضدمیکروبی دهانشویه گیاهی ماتریکا انجام شده است، ولی به علت وجود نتایج متفاوت و متناقض لزوم انجام مطالعات بیشتر به صورت درونتنی و برون تنی محسوس می باشد. از طرفی به دلیل اینکه در استفاده بالینی از داروهای شستشودهنده کانال، ماده ای که دارای سمیّت کمتر و کارآیی بیشتر باشد مطلوب تر است، لذا هدف ما در این مطالعه بررسی اثرات ضدمیکروبی ماتریکا و کلرهگزیدین در مقایسه با هیپوکلریت سدیم بر انتروکوکوس فکالیس و کاندیدا آلبیکنس در شرایط آزمایشگاهی بود.
مواد و روش ها
در این مطالعه آزمایشگاهی، از میکروارگانیسم های کاندیدا آلبیکنس (با کد شناسایی 5027) (PTCC) و انتروکوکوس فکالیس (با کد شناسایی 1393) (PTCC) استفاده شد که از مجموعه باکتری ها و قارچ های صنعتی و عفونی ایران (PTCC) تهیه گردید. ویال های این میکروب های لیوفلیزه که به صورت پودرهای فشرده شده هستند، ابتدا در کنار شعله همراه با ماسک و دستکش با قلم الماس بریده شد. در شرایط کاملاً استریل از محیط کشت Tryptic Soy Broth (MerkKGaA, Darmstadt, Germany) توسط سرنگ استریل برداشته شد و به داخل ویال شکسته شده تزریق گردید و بعد از مخلوط کردن کامل با میکروارگانیسم پودر مانند به صورت کاملاً هموژن درآمد و جهت تکثیر اولیه داخل لوله حاوی محیط Tryptic Soy Broth (MerkKGaA)، کشت داده شد. سپس به مدت 48 ساعت درون انکوباتور با دمای 37 درجه سانتیگراد قرار داده شد و از محیط مایع Tryptic Soy Broth (MerkKGaA) توسط لوپ برداشته و بر روی محیط کشت (MerkKGaA) Muler Hinton Agar برای داشتن کلنی ایزوله (تک) کشت داده شد. محیط کشتها به مدت 48 ساعت در دمای 37 درجه سانتیگراد انکوبه گردید تا کاملاً کلنیها مشخص و واضح گردد. این کلنیها توسط لوپ برداشته شده و به داخل لوله حاوی 2 میلی لیتر سرم فیزیولوژی استریل منتقل و کاملاً هم زده شد و سپس براساس روش کربی بائر کدورتی از میکروارگانیسم خالص به میزان نیم واحد مک فارلند (مخلوطی از اسید سولفوریک و کلرورباریوم که کدورتی برابر با 108×5/1 میکروارگانیسم در میلی لیتر ایجاد کرده و برای به کار بردن تعداد معینی باکتری در آزمایش استفاده می شود.) ایجاد شد. از این تعلیق میکروبی توسط سوآپ استریل برداشته شد. سپس سوآپ در سطح پلیت Muler Hinton Agar (MerkKGaA) به روش Spread plate کشت داده شد به طوری که تمام سطح محیط آغشته به باکتری شود. یک ساعت در دمای اتاق گذاشته تا مایع جذب محیط جامد شود. مقادیری با غلظت های مشخص از کلرهگزیدین 2/0 درصد (شرکت داروسازی شهر دارو، تهران، ایران)، کلرهگزیدین 1/0 درصد، هیپوکلریت سدیم 1 درصد (شرکت کیمیا، تهران، ایران) و ماتریکا (شرکت داروسازی باریج اسانس، کاشان، ایران) با غلظت کارخانه (خالص) و ماتریکا رقیق شده به میزان 50 درصد، تهیه گردید. دیسکهای کاغذی (بلانک) (پادتن طب، تهران، ایران) با 40 میکروگرم از هرکدام از داروها آغشته شده و به مدت دو ساعت در فور با دمای 50 درجه سانتی گراد گذاشته شد تا کاملا خشک گردید. سپس هرکدام از دیسک ها با پنس استریل بر سطح محیط جامد حاوی باکتری قرار داده شد و به مدت 48 ساعت در دمای 37 درجه سلسیوس انکوبه گردید تا میکروب ها به رشد کامل برسند. در نهایت قطر هاله عدم رشد برحسب میلی متر به وسیله کولیس (Mitoyo, Kioto, Japan) با دقت 1/0 میلی متر اندازه گیری شده و سپس نتایج در چک لیست پیوست ثبت گردید. در مجموع برای انتروکوکوس فکالیس 5 پلیت و در هر پلیت 5 دیسک و برای کاندیدا آلبیکنس نیز 5 پلیت و در هر پلیت 5 دیسک قرار داده شد. علاوه بر این یک دیسک آغشته به تتراسایکلین به عنوان کنترل مثبت برای انتروکوکوس فکالیس و یک دیسک آغشته به نیستاتین به عنوان کنترل مثبت برای کاندیدا آلبیکنس و دو دیسک بلانک به عنوان کنترل منفی برای هر دو نوع میکروارگانیسم استفاده شد.
قطر هاله عدم رشد در اطراف دیسکهای آغشته به مواد که شامل غلظتهای مختلف ماتریکا (غلظت کارخانه و 50 درصد)، کلرهگزیدین (2/0 درصد، 1/0 درصد) و هیپوکلریت سدیم 1 درصد بودند به دقت بوسیله کولیس و در زیر نور چراغ مطالعه اندازهگیری شد.
داده ها پس از جمع آوری توسط نرم افزار SPSS با ویرایش 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت مقایسه میانگین قطر منطقه مهار رشد باکتری از آزمون آماری ANOVA استفاده شد. از آزمون آماری Tukey نیز به منظور تعیین اختلاف میانگین قطر منطقه مهار رشد باکتری در غلظت های مختلف گروه های تحت مطالعه استفاده گردید. سطح معنی داری در آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها
همان طور که جدول 1 نشان می دهد بیشترین میانگین قطر هاله عدم رشد باکتری انتروکوکوس فکالیس مربوط به هیپوکلریت سدیم 1 درصد و کمترین میانگین مربوط به ماتریکا 50 درصد بود. آزمون ANOVA اختلاف آماری معنیداری بین گروه های مختلف و محلول های مورد بررسی با منطقه مهار رشد باکتری نشان داد. (001/0P=)
در مقایسه دو به دوی گروهها، طبق آزمون آماری Tukey بیشترین اختلاف میانگین قطر هاله عدم رشد باکتری انتروکوکوس فکالیس بین ماتریکا 50% و هیپوکلریت سدیم 1% و به میزان 18000/18 میلیمتر بود، یعنی قطر هاله عدم رشد باکتری در حضور دیسک آغشته به محلول هیپوکلریت سدیم 1% به میزان 18000/18 میلیمتر بیشتر از قطر هاله عدم رشد باکتری در حضور دیسک آغشته به محلول ماتریکا 50% بوده است. کمترین میزان اختلاف میانگین نیز مربوط به هیپوکلریت سدیم 1%، کلرهگزیدین 2/0% و به میزان 1000/3 میلیمتر بود. آزمون Tukey نشان داد کلیه گروهها به طور دو به دو با هم اختلاف معنیداری داشتند (001/0P<).
جدول 2 نیز نشان می دهد که بیشترین میانگین قطر هاله عدم رشد باکتری کاندیدا آلبیکنس مربوط به هیپوکلریت سدیم 1 درصد و کمترین میانگین مربوط به ماتریکا 50 درصد است. آزمون ANOVA اختلاف آماری معنیداری بین گروه های مختلف و محلول های مورد بررسی با منطقه مهار رشد باکتری نشان داد (001/0P=).
در مورد کاندیداآلبیکنس در مقایسه دو به دوی گروهها، طبق آزمون آماری Tukey، بیشترین اختلاف میانگین قطر هاله عدم رشد کاندیداآلبیکنس بین ماتریکا 50% و هیپوکلریت سدیم 1% و به میزان 7600/19 میلیمتر بود، یعنی قطر هاله عدم رشد باکتری در حضور دیسک آغشته به محلول هیپوکلریت سدیم 1% به میزان 76000/19 میلیمتر بیشتر از قطر هاله عدم رشد باکتری در حضور دیسک آغشته به محلول ماتریکا 50% بوده است. کمترین میزان اختلاف میانگین نیز مربوط به هیپوکلریت سدیم 1% و کلرهگزیدین 2/0% و به میزان 36000/2 میلیمتر بود. با توجه به آزمون توکی همه گروهها دو به دو با هم اختلاف معنیداری داشتند (001/0P<).
جدول 1 : میانگین و انحراف معیار قطر هاله عدم رشد در تاثیر خاصیت ضدمیکروبی غلظت های مختلف ماتریکا، کلرهگزیدین و هیپوکلریت سدیم بر انتروکوکوس فکالیس
موارد بررسی غلظت |
تعداد |
انحراف معیار |
میانگین (میلیمتر) |
حداقل |
حداکثر |
|
هیپوکلریت سدیم 1/0% |
5 |
35637/0 |
1800/18 |
80/17 |
60/18 |
|
کلرهگزیدین 2/0% |
5 |
63008/0 |
0800/15 |
20/14 |
70/15 |
|
کلرهگزیدین 1/0% |
5 |
45056/0 |
5600/11 |
90/10 |
10/12 |
|
ماتریکا خالص |
5 |
05477/0 |
0400/6 |
00/6 |
10/6 |
|
ماتریکا50% |
5 |
00000/0 |
0000/0 |
00/0 |
00/0 |
|
جدول 2 : مقایسه اثر ضدمیکروبی غلظت های مختلف ماتریکا، کلرهگزیدین و هیپوکلریت سدیم بر کاندیدا آلبیکنس
موارد بررسی غلظت |
تعداد |
انحراف معیار |
میانگین (میلیمتر) |
حداقل |
حداکثر |
هیپوکلریت سدیم 1/0% |
5 |
65803/0 |
7600/19 |
00/19 |
80/20 |
کلرهگزیدین 2/0% |
5 |
46368/0 |
4000/17 |
80/16 |
00/18 |
کلرهگزیدین 1/0% |
5 |
58907/0 |
2200/13 |
950/12 |
80/13 |
ماتریکا خالص |
5 |
05477/0 |
1400/6 |
10/6 |
20/6 |
ماتریکا50% |
5 |
00000/0 |
0000/0 |
00/0 |
00/0 |
بحث
باکتری ها، آنزیم ها و مواد تولیدی توسط آن ها نقش اساسی در شروع و پیشرفت بیماری های پری رادیکولار و بنابراین شکست درمان های ریشه دارند و حضور پایدارشان در کانال های ریشه ای به ظاهر خوب پرشده موجب اختلال در روندهای ترمیمی پس از درمان می شوند.(21) انتروکوکوسفکالیس یکی از باکتری های مقاوم به درمان بوده و مطالعات متعدد نشان داده اند که این باکتری یکی از شایع ترین گونههایی است که پس از درمان ریشه جدا شده است.(5) در میان عفونت های قارچی نیز کاندیدا آلبیکنس یکی از شایع ترین گونه های یافت شده در حفره دهان بوده است.(7)
اگرچه محلول هیپوکلریت سدیم دارای محاسنی از جمله خاصیت حلکنندگی بافتهای نکروزان، قیمت ارزان و در دسترس بودن میباشد؛ ولی به دلیل سمیت بالا و خاصیت بیرنگکنندگی آن، همواره محققین در جستجوی یافتن شویندههای مطمئنتر و در عین حال موثرتر بودهاند. بررسیها نشان داده که کلرهگزیدین دارای طیف وسیع و گسترده ضدمیکربی بوده و حداقل سمیت را نیز دارا میباشد. اما باید این نکته را هم در نظر گرفت که این ماده قدرت حل کردن بافتهای نکروز شده و حذف اسمیرلایر را نداشته و از این نظر کارآیی کمتری دارد.(22)
به طور کلی یک ماده شستشو دهنده و ضدعفونی کننده کانال باید دارای خصوصیاتی از قبیل سمیت و کشش سطحی کم، لغزندگی، دوام اثر ضدمیکروبی، دسترسی آسان، بوی قابل قبول و قیمت مناسب باشد. به همین دلیل اخیراََ مواد ضدعفونی کننده گیاهی بسیار مورد توجه قرار گرفته اند.(23)
در مطالعه ای که توسط Clegg و همکارانش(24) انجام شد با قرار دادن محیط کشت عفونت داخل کانال دندان، روی بخشهایی از آپکس، معلوم شدکه محلول هیپوکلریت سدیم نسبت به کلرهگزیدین در غیرفعال کردن باکتریها ارجح بوده است. در مطالعه White(25) نیز تفاوت معنی داری بین خاصیت آنتی باکتریال هیپوکلریت سدیم 25/5 درصد و کلرهگزیدین گلوکونات 2/0 درصد به دست نیامد. اگرچه نتایج مطالعه ای که توسط جاویدی(26) انجام شد بیانگر این مطلب بود که اختلاف معنیداری بین محلول های شوینده ی هیپوکلریت سدیم 5/2 درصد و 25/5 درصد با نرمال سالین و کلرهگزیدین در کاهش میکروارگانیسم های داخل کانال وجود داشت، به طوری که آنها جهت حذف بهتر میکروارگانیسمها در دندانهای نکروزه، محلول هیپوکلریت سدیم با رقت 5/2 درصد را توصیه کردند. در مطالعه حاضر نیز اختلاف معنیداری بین خاصیت آنتی باکتریال هیپوکلریت سدیم 1 درصد و کلرهگزیدین گلوکونات 2/0 درصد وجود داشت و در واقع هیپوکلریت سدیم 1 درصد به طور معنیداری عملکرد بهتری نسبت به سایر شستشودهنده های مورد استفاده در این مطالعه داشت.
مطالعات Mcpherson(27) و صادقی(28) نشان داد ماتریکا به طور معنی داری اثرات ضدباکتری بیشتری نسبت به پرسیکا دارد، ولی ماتریکا و پرسیکا در مقایسه با کلرهگزیدین به طور معنی داری دارای اثرات کمتری هستند. در مطالعه ما نیز خاصیت آنتی باکتریال ماتریکا به طور معنی داری از کلرهگزیدین و هیپوکلریت سدیم کمتر بود. البته در مطالعه حاضر هیچ اثر آنتی باکتریالی برای ماتریکا با غلظت 50 درصد یافت نشد.
یافتههای مطالعه حاضر نشان داد که هنوز ترکیب گیاهی ماتریکا از نظر اثر ضدمیکروبی آن بر روی میکروارگانیسمهایی همچون انتروکوکوس فکالیس و کاندیدا آلبیکنس قابل رقابت با کلرهگزیدین و هیپوکلریت سدیم نمیباشد. این یافته با مطالعات متعددی همخوانی دارد.(30و29)
خیاط و همکاران(31) نیز به بررسی بیرون دهانی اثر ضدمیکروبی هیپوکلریت سدیم، اکسید کلسیم هیدراته، عصاره آویشن و نرمال سالین، به عنوان محلول شستشو دهندهی کانال بر روی میکرارگانیسمهای انتخابی کانال پرداختند. یافتههای این بررسی، نمایانگر اثرات ضدمیکروبی قوی دو مادهی پیشنهادی عصاره آویشن و آب آهک بود. آنها همچنین عنوان کردند که اگر دیگر خواص این دو ماده مانند سم زدایی، قابلیت تحمل بافتی و جز آن نیز، در بررسیهای بعدی مطلوب باشد، میتوان از این مواد، برای شستشوی کانال در درمانهای اندودنتیکس بهره جست.
اثرات ضدمیکروبی دهاشویههای گیاهی پرسیکا، ماتریکا و دهانشویهی کلرهگزیدین در بیماران ارتودنسی نیز طی مطالعهای توسط صالحی و همکاران(32) بررسی شد. طی این مطالعه استفاده از دهانشویههای گیاهی پرسیکا و ماتریکا در بیماران ارتودنسی باعث کاهش معنیدار سطح میکروارگانیسمهای پیرامون قاعده براکتها بدون ایجاد عوارض جانبی، مانند تغییر رنگ دندانها (برخلاف کلرهگزیدین) میگردد. بنابراین، میتوان استفاده از آنها را برای مهار باکتریها در بیماران ارتودنسی پیشنهاد کرد.
در این مطالعه آزمایش تعیین حساسیت باکتری ها توسط روش Disk Diffusion انجام شد. مزایای این روش همانند سادگی و سرعت انجام، آسانی حمل و نقل پلیت ها، امکان اندازهگیری دقیق قطر هاله ایجاد شده و اینکه مقدار کمی محلول ضدمیکروبی برای اشباع شدن دیسک لازم است، آن را تبدیل به یکی از موثرترین و متداول ترین روش ها برای تعیین حساسیت نسبت به مواد ضدمیکروبی کرده است.(33) با وجودی که این روش به دلیل سهولت کاربرد شایعترین تکنیک کاربردی میباشد، جهت تعمیم نتایج آن به شرایط کلینیکی باید محدودیتهای این تکنیک را مدنظر قرار داد. به طور مثال در این تکنیک نمیتوان باکتریسید یا باکتریوستاتیک بودن مواد را تعیین نمود. قابلیت زیست و حیات میکروارگانیسمها در این تکنیک قابل بررسی و مقایسه نمیباشد.(34) همچنین جهت بدست آوردن نتایج دقیق، نیاز به استاندارد کردن و کنترل فاکتورهای بسیاری است.
نتیجه گیری
باتوجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه، در مورد هر دو میکروارگانیسم بیشترین قدرت مهاری مربوط به هیپوکلریت سدیم 1 درصد و کمترین قدرت مربوط به ماتریکا 50 درصد بود. به نظر می رسد که ترکیب گیاهی ماتریکا در زمینه تغییر فلور میکروبی به میزان کافی قابل رقابت با هیپوکلریت سدیم وکلرهگزیدین نمی باشد.
تشکر و قدردانی
بدین وسیله از اعضای محترم شورای پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان و نیز جناب آقای رضا بهرام آبادی و جناب آقای دکتر رضا وزیری نژاد که صمیمانه در انجام این تحقیق زحمات زیادی متقبل شدند، کمال قدردانی و تشکر را داریم.