نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار ارتودانتیکس، مرکز تحقیقات دندانپزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
2 دستیار تخصصی گروه بیماریهای دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: It has been demonstrated that nanoparticle-containing mouthrinses could be effective for plaque control. This study aimed to evaluate the color stability of a dental composite after exposure to several colloidal solutions containing nanoparticles.
Materials & Methods: The composite specimens were prepared and immersed in distilled water for 24 hours. Then, the colors of all specimens were assessed according to the CIELAB system (First stage; baseline). Afterwards, the specimens were immersed for 24 hours in mouthrinses containing nanoTiO2, nanoZnO, nanoAg, nanoCuO, chlorhexidine (positive control) or distilled water (negative control) and color assessment was performed again (second stage; after immersion in mouthrinse). Finally, the teeth were brushed with an electrical toothbrush for 1minute, and color measurement was performed again. The level of color change between different treatments stages was compared among the study groups using ANOVA and Tukey test (α=0.05)
Results: ANOVA showed significant between-group differences in the color change among different treatment stages (P<0.05). The color change between the first and second stages was significantly lower in chlorhexidine and silver mouthwash compared to CuO and TiO2 mouthwashes. Discoloration in all groups was significantly greater than distilled water (P<0.05). The color change between the first and third stages was statistically comparable in all mouthrinse groups, and was significantly greater than distilled water (P<0.05).
Conclusion: Nanoparticle-containing mouthwashes exhibited the same or even greater staining effect compared to chlorhexidine. Tooth brushing had little effect on stain removal from the composite specimens.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
پوسیدگی دندان و مشکلات پریودنتال شایعترین بیماریهای دهان و دندان در جهان محسوب میشود و در بسیاری از کشورها به عنوان یک موضوع مهم بهداشتی مطرح میباشد. اگرچه استراتژیهای مختلفی برای جلوگیری یا کاهش این بیماریها پیشنهاد شده است، روشهای مکانیکی کنترل پلاک از جمله مسواک زدن و استفاده از تمیزکنندههای بین دندانی همچنان به عنوان استاندارد طلایی در این زمینه در نظر گرفته میشوند.(1) با وجود این، در برخی بیماران از جمله افراد کم توان یا آنهایی که به تازگی تحت تروما یا جراحی دهان قرار گرفته اند، کنترل پلاک دندانی با روشهای مکانیکی به طور مناسب امکان پذیر نیست.(2)
در این موارد، روشهای شیمیایی کنترل پلاک مانند استفاده از دهانشویه به عنوان محلول ضدعفونی کننده میتواند در کنترل پلاک موثر واقع شود. در افرادی که استعداد زیادی به تشکیل پوسیدگی دارند و یا بیمارانی که تحت درمان ارتودنسی ثابت میباشند، دهانشویهها به صورت مرسوم به عنوان یک ابزار کمکی در کنترل پلاک دندان تجویز میشوند.(3) با وجود این، عوارض ناشی از برخی دهانشویهها از جمله تغییر رنگ و طعم ناخوشایند سبب محدودیت استفاده از آنها شده است. کلر هگزیدین از جمله همین دهانشویهها میباشد. کلرهگزیدین از گروه آنتیسپتیکهای با بیسبیگوانید بوده و بر روی طیف وسیعی از باکتریها، کاندیدا و برخی از ویروسها از جمله ویروس مولد ایدز و هپاتیت موثر میباشد و از تشکیل پلاک و جینجیوایتیس جلوگیری میکند. از مزایای کلرهگزیدین اتصال و چسبندگی محکم آن به اغلب نواحی دهان میباشد که باعث میشود این ماده پس از مصرف به تدریج و آهسته آزاد گردد و در یک محدوده زمانی، دائماً محیط ضدمیکروبی در دهان فراهم آورد. علت چسبندگی کلرهگزیدین را به خاصیت کاتیونی آن نسبت میدهند که باعث اتصال آن به گروههای آنیونیک موجود در گلیکوپروتئینها و فسفوپروتئینهای سطح مخاط دهانی میگردد. محققین بر این عقیده هستند که مکانیزم اثر کلرهگزیدین در ارتباط با تمایل شدید این ماده برای چسبندگی و اتصال قوی به غشاء باکتریها است. متاسفانه عوارض جانبی چون تغییر رنگ دندانها، استفاده معمول از این دهانشویه را به عنوان عامل کنترل پلاک محدود کرده است. کلرهگزیدین موجب پدیدآمدن رنگ قهوهای بر روی دندانها و پرکردگیهای همرنگ دندان، مخاط دهان و زبان میشود.(8-4) این امر به اتصال گروههای کاتیونی کلرهگزیدین به فاکتورهای موجود در رژیم غذایی مانند گالیک اسید و تانیس و رسوب این فاکتورهای رنگی بر دندانها و مخاط نسبت داده میشود و شدت آن بستگی به مقدار ماده مصرفی و زمان مصرف آن دارد.(9)
یکی از مهمترین پیشرفتها در عرصه مواد دندانپزشکی به کارگیری نانوتکنولوژی است. طراحی، ساخت، توسعه و استفاده از محصولاتی که اندازه آنها در بازه 1/0 تا 100 نانومتر قرار دارد را نانوتکنولوژی میگویند. خواص باکتریوسیدی و باکتریوستاتیکی دهانشویههای حاوی نانوذرات فلزی در یک تحقیق پیشین نشان داده شده است.(10) استفاده از نانوذرات فلزی به صورت دهانشویه جدید یا در ترکیب با دهانشویههای فعلی ممکن است به صورت یک ابزار موثر در کنترل پلاک و جایگزینی مناسب برای دهانشویههای مرسوم عمل نماید. در این صورت بررسی هر گونه عارضه جانبی احتمالی مربوط به این دهانشویهها از جمله تغییر رنگ مواد ترمیمی ضروری میباشد.
مطالعات قبلی در زمینه رنگپذیری مواد ترمیمی عمدتاً مربوط به بررسی تغییر رنگهای ناشی از دهانشویههای کلرهگزیدین و فلوراید(13-11) یا بررسی ثبات رنگ مواد ترمیمی در مجاورت نوشیدنیهای مختلف(18-14) بوده است. نتیجه اکثر این مطالعاتتغییر رنگ مواد ترمیمی بعد از قرار گرفتن در مجاورت دهانشویه کلرهگزیدین بوده است. از طرفی بیشترین تغییر رنگ کامپوزیت رزین به ترتیب در اثر نوشیدنیهای زیر مشاهده شده بود.
شراب >قهوه>چای>نوشابه>آب. (14)
بر طبق بر طبق اطلاعات نویسندگان، تاکنون مطالعهای در زمینه تأثیر محلولهای کلوئیدال حاوی ذرات نانو روی ثبات رنگ مواد ترمیمی انجام نشده است. بنابراین، هدف از این تحقیق بررسی اثرات چند دهانشویه جدید حاوی نانوذرات اکسید مس، اکسید روی، اکسید تیتانیوم و نقره روی ثبات رنگ کامپوزیت دندانپزشکی بود. فرضیه اولیه این مطالعه بر این اساس بود که دهانشویه حاوی نانوذرات فلزی مذکور تاثیری بر ثبات رنگ کامپوزیت رزین ندارند.
مواد و روشها
در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی تعداد شصت نمونه کامپوزیتی آماده سازی و مورد رنگسنجی قرار گرفت. جهت تهیه نمونههای کامپوزیتی، از کامپوزیت هیبریدمیکروفیل GradiaDirect (GC Dental Products Corp., Tokyo, Japan) استفاده شد. نمونههای کامپوزیتی با قطر mm 10 و ضخامت mm 2 به کمک یک حلقه فلزی تهیه شدند. برای این منظور حلقه فلزی به وازلین آغشته شد و روی اسلب شیشهای قرار گرفت. داخل حلقه با رزین کامپوزیت پر شد و روی آن نوار ماتریکس شفاف و سپس یک اسلب شیشه ای دیگر قرار گرفت (تصویر 1).
تصویر 1 : نمونه کامپوزیتی آماده شده
پس از خروج اضافات رزین، نمونه کیور گردید. کیورینگ توسط دیود نوری Bluephase C8 (IvoclarVivadent, Schaan, Liechtenstein)با شدت mW/cm2 650 به مدت 20 ثانیه انجام شد، به طوری که فاصله نوک دستگاه تا نمونهها mm 1 بود.(18و16)
نانوذرات اکسید تیتانیوم (TiO2)، اکسید روی (ZnO)، نقره (Ag) و اکسید مس (CuO) به صورت از پیش ساخته شده با خلوص بیشتر از 99% از شرکت آراز تجهیز خریداری شدند. در مرحله بعد با اضافه کردن نانوذرات فلزی به بیس آبی در دانشکده داروسازی مشهد محلولهای کلوئیدال نانو تهیه شد. برای این منظور، نمکهای فلزی در داخل آب توسط جریان الکتریسیته احیا شدند. محلولهای کلوئیدال حاوی ذرات نانو در این مطالعه با غلظت اولیه ppm 25 تهیه و قبل از انجام آزمایشات با اتوکلاو استریل شدند. جهت بررسی توزیع اندازه ذرهای و تایید توانایی فرمولاسیون جهت تهیه ذرات نانومتری دستگاه Particle size analyzer مورد استفاده قرار گرفت. میانگین اندازه ذرات نانواکسید روی 25 نانومتر، ذرات نانوی اکسید مس و تیتانیوم 60-40 نانومتر و ذرات نانوی نقره 60-50 نانومتر تعیین گردید.
پس از تهیه نانوذرات به صورت محلول کلوئیدال، 6 گروه متفاوت ایجاد شد: گروه اول: محلول کلوئیدال حاوی نانوذرات اکسید تیتانیوم؛ گروه دوم: محلول کلوئیدال حاوی نانوذرات اکسیدروی؛ گروه سوم: محلول کلوئیدال حاوی نانوذرات نقره؛ گروه چهارم: محلول کلوئیدال حاوی نانوذرات اکسید مس؛ گروه پنجم: دهانشویه کلر هگزیدین دی گلوکونات 2/0% (کنترل مثبت) و گروه ششم: آب مقطر (کنترل منفی).
تعداد 10 نمونه کامپوزیتی در هر گروه مورد رنگسنجی قرار گرفت. نمونههای کامپوزیتی پس از آمادهسازی، به مدت 24 ساعت در آب مقطر در دمای C˚37 نگهداری شدند. سپس رنگ تمام نمونهها توسط دستگاه اسپکتروفتومتر Easyshade(Vita-Zanhnfabrik, Germany) و بر اساس سیستم CIELAB تعیین گردید (مرحله اول[T1] ؛ ابتدای کار). برای رنگسنجی از قسمت وسط سطح نمونه کامپوزیتی استفاده شد. سپس نمونههابه مدت 24 ساعت(18و16-14) در ml 20 از محلولهای گروههای اول تا ششم غوطه ور شدند و در این مدت هر 3 ساعت محلولها تکان داده میشد تا هموژن گردند. نمونهها به مدت 1 دقیقه با آب شسته شده و خشک شدند و مجدداً توسط اسپکتروفتومتر سنجش رنگ انجام شد (مرحله دوم[T2] ؛ بعد از قرارگیری در دهانشویه). در نهایت، سطح نمونهها توسط مسواک برقی Oral B به مدت 1 دقیقه تمیز شد. برای یکسان بودن میزان خمیر دندان، در تمام گروهها cm 1 خمیر دندان Crest مورد استفاده قرار گرفت. سپس دندانها به مدت 1 دقیقه شسته شده و خشک شدند و مجدداً مورد آزمایش سنجش رنگ قرارگرفتند (مرحله سوم[T3] : بعد از مسواک زدن).
به منظور کاهش خطای اندازهگیری رنگسنجی در هر نمونه دو بار انجام شد و میانگین مقادیر L، a و b مربوط به هر نمونه محاسبه گردید. میزان تغیر رنگ (ΔE) بین مراحل مختلف درمان بر اساس فرمول زیر تعیین شد:
2+ (Δa)2 + (Δb)2ΔE = √ (ΔL)
توزیع نرمال دادهها با استفاده از آزمون Kolmogorov-Smirnovتأیید شد (05/0P>). برای تعیین تفاوت بین گروهها در تغییر رنگ بین مراحل مختلف درمان از آزمون واریانس یک عاملی و پس آزمون توکی استفاده شد و سطح معنی داری 05/0P< در نظر گرفته شد.
یافته ها
اطلاعات تـوصیفی شامل مـیانگین، انحراف مـعیار و نتایج آزمون آماری در ارتباط با تغییر رنگ گروههای مورد بررسی بین مراحل مختلف درمان در جدول 1 ارائه شده است. آزمون واریانس یک عاملی اختلاف معنیداری را میان گروههای مختلف در تغییر رنگ بین مراحل اول و دوم (001/0P<)، دوم و سـوم(001/0P<) و اول و سـوم (001/0P<) نشان داد.
در ارتباط با تغییر رنگ بین مراحل اول (ابتدای کار) و دوم (پس از قرارگیری در دهانشویه)، آزمون توکی نشان داد که میزان تغییر رنگ در دهانشویه کلرهگزیدین و دهانشویه حاوی نانوذرات نقره به طور معنیداری کمتر از دهانشویههای حاوی نانوذرات مس و نانوذرات تیتانیوم بود (05/0P<) و در عین حال تمام گروهها تغییر رنگ بیشتری نسبت به گروه آب مقطر نشان دادند (05/0P<) (جدول 1).
در بررسی تغییر رنگ بین مرحله دوم (پس از قرارگیری در دهانشویه) و سوم (پس از مسواک زدن)، آزمون توکی تفاوت معنیداری را بین گروه آب مقطر و دهانشویه حاوی نانوذرات اکسید مس (Cuo) نشان داد، به طوری که میزان تغییر رنگ در دهانشویه حاوی نانوذرات اکسید مس به صورت قابل توجهی بیشتر از گروه آب مقطر بود (05/0P<) (جدول 1).
مقایسه دو به دوی گروهها از نظر تغییر رنگ بین مراحل اول و سوم نشان داد که میزان تغییر رنگ نمونههای کامپوزیت در تمام گروههای دهانشویه از لحاظ آماری در یک سطح و به صورت قابل توجهی بیشتر از گروه آب مقطر بود (05/0P<) (جدول 1).
بحث
تغییر رنگ دندانها به ویژه تغییر رنگهای ناشی از دهانشویهها جزو مواردی هستند که برای بیماران آزاردهنده میباشند. Eriksen و Nordbo(4) پیشنهاد کردند که حداقل سه مکانیسم در تشکیل رنگدانههای خارجی دخالت دارند که عبارتند از: تولید اجزای رنگی در پلاک به وسیله باکتریهای کروموژن، باقی ماندن مواد رنگی موجود در رژیم غذایی و تشکیل محصولات رنگی ناشی از تغییر شکل اجزای پلیکل. به دلیل محدودیتهای کنترل مکانیکی پلاک دندانی، امروزه توجه محققین به دهانشویههای شیمیایی و ارزیابی تأثیر آنها رو به فزونی گذاشته است.
با ورود فناوری نانو به عرصه دانش بشری و استفاده از آن در پیشرفت علوم زیستی و پزشکی، علم دندانپزشکی نیز از این فنآوری بینصیب نمانده است.
جدول 1 : میانگین، انحراف معیار و نتایج آزمون آماری در ارتباط با تغییر رنگ نمونههای کامپوزیت بین مراحل مختلف درمان در گروههای مورد بررسی
|
∆ET1-T2 |
∆ET2-T3 |
∆ET1-T3 |
||||||
|
میانگین |
انحراف معیار |
مقایسه دوبدو* |
میانگین |
انحراف معیار |
مقایسه دوبدو* |
میانگین |
انحراف معیار |
مقایسه دوبدو* |
TiO |
15/96 |
1/53 |
c |
84/1 |
21/1 |
a,b |
71/14 |
77/1 |
b |
ZnO |
13/99 |
1/42 |
b,c |
09/2 |
65/0 |
a,b |
71/13 |
53/1 |
b |
Ag |
12/46 |
1/81 |
b |
01/2 |
52/0 |
a,b |
28/14 |
84/1 |
b |
CuO |
15/58 |
2/38 |
c |
23/3 |
63/2 |
b |
71/14 |
15/2 |
b |
CHX |
12/87 |
1/58 |
b |
53/1 |
64/0 |
a,b |
23/14 |
58/1 |
b |
H2O |
12/1 |
46/. |
a |
09/1 |
89/0 |
a |
34/1 |
69/0 |
a |
ANOVA |
14/113 F= و 001/0P< |
32/3 F= و 001/0P< |
30/81 F= و 001/0P< |
* آزمون توکی؛ گروههایی که با حروف غیر یکسان مشخص شده اند، تفاوت معنیدار با یکدیگر دارند، در حالی که گروههای دارای حروف یکسان از لحاظ آماری تفاوت معنیدار دارند.
در یک مطالعه که اخیراً صورت گرفته است، خواص آنتی باکتریال برخی از دهانشویههای حاوی ذرات نانو بر علیه استرپتوکوک موتانس و استرپتوکوک سانگوئیس، برای اولین بار مورد بررسی قرار گرفت(10) طبق این مطالعه دهانشویه حاوی نانوذرات دی اکسید تیتانیوم بیشترین کاهش را در تعداد کلونیهای استرپتوکوک سانگوئیس نشان داد. در مطالعه حاضر اثر رنگزایی دهانشویههای نانو که یک عارضه جانبی مهم هر نوع دهانشویه میباشد، مورد بررسی قرار گرفت. البته سایر خواص این دهانشویهها، از قبیل سازگاری زیستی و تغییر در حس چشایی نیز باید در مطالعات بعدی ارزیابی شود.
در این مطالعه، تغییر رنگ نمونههای کامپوزیتی در اثر دهانشویههای حاوی ذرات نانوی فلزی (دی اکسید تیتانیوم، اکسید روی، نقره و اکسید مس) با کلرهگزیدین (کنترل مثبت) و آب مقطر (کنترل منفی) مقایسه شد. رنگسنجی در مرحله اول به عنوان بیس لاین قبل از قرارگیری در داخل محلولها، در مرحله دوم پس از 24 ساعت غوطه وری درون محلولها و در مرحله سوم بعد از مسواک زدن انجام شد و تغییر رنگ بین مرحله اول و دوم، بین مرحله دوم و سوم وبین مرحله اول و سوم مورد مقایسه قرار گرفت. رنگسنجی در این مطالعه توسط دستگاه اسپکتروفتومتر EasyShade و بر طبق سیستم رنگی CIELAB انجام شد. سیستم رنگی CIELAB برای اندازهگیری رنگ بر پایه ادراک انسان ایجاد شده است و امروزه به طور وسیع برای سنجش رنگ مورد استفاده قرار میگیرد. مطابق تحقیق Liena و همکاران(19)، Easy Shade از قابلیت تکرار بالایی برخوردار است و بنابراین میتواند در مطب برای ارزیابی رنگ دندان یا بررسی تغییرات بعد از درمان به کار رود. این وسیله خطاهای احتمالی سنجش رنگ به وسیله چشم را کاهش میدهد.
در بررسی تغییر رنگ بین مرحله اول (ابتدای کار) و دوم (بعد از قرار دادن در دهانشویه) تفاوت معنیداری بین گروه آب مقطر و سایر دهانشویهها مشاهده شد. همچنین میزان تغییر رنگ در دهانشویههای حاوی نانوذرات نقره و کلرهگزیدین به صورت قابل توجهی کمتر از دهانشویههای حاوی نانوذرات اکسید مس و تیتانیوم بود، در حالی که میزان تغییر رنگ در دهانشویه حاوی نانوذرات اکسید روی مابین این گروهها بود و تفاوت معنیداری با آنها نداشت. ترتیب تغییر رنگ بین مرحله اول و دوم در نمونههای کامپوزیت به ترتیب زیر بود: TiO2 CuO > Ag ChX > H2O.
در سیستم CIELAB، اگر ∆Eبرابر و یا بالاتر از 7/3 باشد، تغییر رنگ از لحاظ بالینی محسوس و بنابراین غیرقابل قبول در نظر گرفته میشود.(19) در این مطالعه تغییر رنگ بین مرحله اول و دوم در تمام دهانشویههای مورد بررسی بیشتر از 7/3 بود. به عبارت دیگر از لحاظ بالینی تغییر رنگ کامپوزیت در اثر استفاده از تمام دهانشویهها محسوس بود و در این میان دهانشویههای حاوی نانو ذرات TiO2 و CuO بیشترین تغییر رنگ را در نمونههای کامپوزیتی ایجاد کرده بودند. با توجه به این که خواص مختلف دهانشویههای حاوی ذرات نانو برای اولین بار در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت، امکان مقایسه نتایج این مطالعه با سایر مطالعات وجود ندارد.
در بررسی تغییر رنگ بین مرحله دوم و سوم (بعد از مسواک زدن) تفاوت معنیداری بین گروه آب مقطر و دهانشویه حاوی نانو ذرات اکسید مس مشاهده شد، به طوری که میزان تغییر رنگ بین مرحله دوم و سوم در گروه دهانشویه حاوی نانوذرات مس به صورت قابل توجهی بیشتر از گروه آب مقطر بود. به طور کلی مقادیر تغییر رنگ بین مرحله دوم و سوم بسیار کمتر از مراحل اول و دوم بود که این بدان معنا است که قسمت عمده تغییر رنگ ناشی از دهانشویههای فوق با مسواک زدن برداشته نشده بود. در این بین بیشترین تأثیر مسواک بر تغییر رنگ ناشی از دهانشویه حاوی نانو ذرات مس بود.
Ertas و همکاران(14) در مطالعه خود در مورد تغییر رنگ رزین کامپوزیت در اثر نوشیدنیهای مختلف، به این نتیجه رسیدند که تغییر رنگ کامپوزیت توسط چای، به خاطر جذب سطحی مواد رنگی قطبی (Polar) به سطح رزین کامپوزیت، میتواند توسط مسواک زدن برداشته شود، در حالی که تغییر رنگ با قهوه به خاطر هم جذب سطحی و هم جذب عمقی مواد رنگی قطبی به داخل کامپوزیت ایجاد می شود. این جذب سطحی و نفوذ مواد رنگی به داخل فاز آلی احتمالا به علت سازگاری فاز پلیمر با رنگدانههای زرد موجود در قهوه است.(14)
با توجه به عدم وجود مطالعات مشابه در مورد مکانیسم تغییر رنگ کامپوزیت و دندان توسط ذرات نانوی فلزی، دلیل مقاومت در برابر حذف تغییر رنگ ایجاد شده نیاز به مطالعات بیشتر دارد.
در بررسی تغییر رنگ بین مرحله اول و سوم تفاوت معنیداری بین گروه آب مقطر و سایر گروهها مشاهده شد، به طوری که میزان تغییر رنگ کامپوزیت در تمام گروههای دهانشویه در یک سطح و به صورت قابل توجهی بیشتر از گروه آب مقطر بود و این نشان می دهد که تمام دهانشویهها سبب تغییر رنگ محسوس کامپوزیت دندانپزشکی میشوند و نیز این که مسواک زدن در حذف رنگ از روی نمونههای کامپوزیتی تأثیر اندکی دارد.
ساختار یک رزین کامپوزیت و مشخصات ذرات آن از جمله سایز و نوع فیلر بر صافی سطح و حساسیت به رنگپذیری خارجی تأثیرگذار است.(21و20) علاوه بر ترکیب مواد، روشهای پرداخت نیز ممکن است روی کیفیت سطحی کامپوزیت و بنابراین رنگپذیری آن اثر بگذارند.(22) کامپوزیت مورد استفاده در مطالعه ما از نوع هیبرید میکروفیل با ماتریکس اورتان دی متاکریلات (UDMA) و فیلرهای Pre-polymerized بود. نشان داده شده است که خصوصیات ماتریکس رزین، به خصوص سرعت جذب آب، نقش مهمی را در استعداد به رنگپذیری بازی میکند.(22و20) به نظر میرسد BIS-GMA بیشتر از UDMA ثبات رنگ داشته باشد که این به علت قابلیت انحلال کم و جذب آب پایین آن میباشد. Imamura و همکاران(21) در مطالعه خود کمترین تغییر رنگ کامپوزیت رزین در دندانهای مصنوعی را در کامپوزیتهای دارای فیلر Pre-polymerized مشاهده کردند. در مورد کامپوزیتهای لایت کیور نیز میزان Conversion تاثیر زیادی بر مقاومت کامپوزیت به تغییر رنگ دارد.(24و23)
محلولهای کلوئیدال حاوی ذرات نانو در این مطالعه با غلظت اولیه ppm25 تهیه شدند که بسیار بالاتر از غلظت موثر باکتریسیدال و باکتریوستاتیک آنها در برابر باکتریهای شایع در محیط دهان میباشد. بنابراین منطقی به نظر می رسد که تغییر رنگ ایجاد شده توسط آنها در مقایسه با دهانشویههایی که با غلظت موثر ذرات نانو ساخته شده باشند، به مراتب بیشتر باشد. پیشنهاد میشود که در تحقیقات بعدی اثر رنگزایی دهانشویههای نانو در غلظت موثر باکتریسیدال و باکتریوستاتیک بررسی شود.
نتیجه گیری
دهانشویههای نانو با غلظت ppm 25 تغییر رنگی در حد کلرهگزیدین و بیشتر نشان دادند. مسواک زدن تأثیر اندکی در برداشتن رنگ از روی نمونهها داشت.
تشکر و قدردانی
بدینوسیله از حـمایتهـای مـالی مـرکـز تـحقیقـات دندانپزشکی و معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد قدردانی می گردد. این مقاله منتج از پایان نامه دوره دکترای عمومی به شماره 2603 دندانپزشکی است که در کتابخانه دانشکده دندانپزشکی مشهد به ثبت رسیده است.