نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار دندانپزشکی کودکان، مرکز تحقیقات دندانپزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
2 استاد دندانپزشکی کودکان، مرکز تحقیقات دندانپزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
3 دندانپزشک
4 دستیار تخصصی گروه دندانپزشکی کودکان، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: Dental caries is a common and preventable disease in children. The goal of this study was to evaluate the risk factors of dental caries in children under 6-years-old supported by welfare organization of Mashhad in 2012.
Material & Methods: A cross sectional study was carried out on 143 children under 6-years-old (63 female, 80 male) from all sub-centers of Mashhad welfare organization. Prevalence and severity of dental caries (dmft) was evaluated and a caries risk factors questionnaire was completed. The results were statistically analyzed using Chi-Square and Mann-Withney tests.
Results: Caries prevalence was 81.1% and the mean dmft was 6.1±5.4, in which decay (d) was the major component. Age, complications during pregnancy, dental plaque, white spot, deep fissures, initial caries of occlusal fissures, treatment within the past 2 years, dental extraction due to caries and the childs mother or caregivers DMFT were factors correlated with dental caries in children.
Conclusion: Caries prevalence was high among the study population, which could be partly due to inadequate attention of the children's caregivers and their lack of knowledge regarding oral hygiene.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
پوسیدگی دندانی یک بیماری عفونی مزمن بوده که برخلاف سایر بیماریهای عفونی، نمیتوان آن را توسط آنتیبیوتیک متوقف کرد. لذا سازمان بهداشت جهانی (WHO) توصیه کرده که تمام کشورها بر برنامههای آموزش بهداشت دهان و دندان تأکید داشته باشند.(1) برنامهریزی در سیستم مراقبتهای دندانی باید در جهت شناسایی فاکتورهای خطر که مستقیماً در ایجاد پوسیدگی نقش دارند، بوده و با اتخاذ استراتژیهای مناسب مبتنی بر اصول ارتقاء سلامت، پوسیدگی را کنترل و یا از ایجاد آن جلوگیری کند. استراتژیهای ارتقاء سلامت دندانی جزئی از استراتژیهای ارتقاء سلامت عمومی بدن است، و دارای یک سری ریسک فاکتورهای مشترک میباشد. رویکرد ریسک فاکتور مشترک بیان میکند که میتوان با کنترل ریسک فاکتورهای مشترک بین یک سری بیماریهای شایع، از بروز آنها جلوگیری کرد.(2) رویکرد ریسک فاکتور مشترک باید در روند پیشگیری از پوسیدگی دندانی نیز اعمال شود. مثلاً اصلاح رژیم غذایی که حاوی مقادیر زیادی از مواد قندی است، نه تنها منجر به کاهش پوسیدگی دندانی میگردد، بلکه از چاقی و سوء تغذیه ناشی از کاهش دریافت مواد مغذی نیز جلوگیری میکند. هدف از این مطالعه بررسی فاکتورهای خطر موثر بر پوسیدگی در کودکان تحت حمایت بهزیستی که جزء گروههای پر خطر (چه از نظر وضعیت اجتماعی اقتصادی و چه از نظر مشکلات جسمانی) محسوب میشوند،
بود(5-3)، با استفاده از نتایج این مطالعه میتوان برنامهریزیهای صحیح بهداشتی دست یافته و امکانات درمانی و آموزشی را در جهت ارتقا بهداشت دهان و دندان این گروه هدف، به کار بست.
مواد و روشها
این مطالعه از نوع توصیفی و مقطعی (Cross sectional) بوده و بر روی تمامی کودکان زیر 6 سال تحت حمایت سازمان بهزیستی مشهد، در سال 1391 صورت گرفت. شرکت کنندگان شامل 150 کودک از 22 مرکز نگهداری تحت حمایت سازمان بهزیستی مشهد بودند، که به دلیل عدم همکاری 7 نفر از آنها جهت معاینه، تعداد کل نمونهها به 143 کودک (63 دختر و 80 پسر) کاهش یافت.
متغیرهای مورد بررسی شامل موارد زیر بودند:
1) فاکتورهای مرتبط با وضعیت دموگرافیک و تاریخچه پزشکی کودکان (سن، تعداد فرزندان، رتبه تولد کودک در خانواده، جنس، درآمد سرانه برای کودک در ماه، مشکل طی حاملگی مادر، مشکل حین تولد کودک و بیماری خاص کودک)
2) فاکتورهای مرتبط با وضعیت تغذیه کودکان (تغذیه با شیر مادر، استفاده از فنجان شیر، تغذیه با شیشه حاوی مایعات دیگر و استفاده از پستانک)
3) فاکتورهای مرتبط با وضعیت بهداشت، سلامت دهان و عوامل مستعدکننده پوسیدگی (مسواک زدن، استفاده از خمیردندان، پلاک قابل مشاهده روی دندان، لکه سفید روی سطح دندان، شیار عمیق، شیار عمیق با پوسیدگی اولیه، ترمیم دندان طی دو سال اخیر، کشیدن دندان به دلیل پوسیدگی و آموزش بهداشت به والد یا مراقب)
معاینه کودکان با معرفی نامه اداره بهزیستی شهرستان مشهد و هماهنگی با مسئولین مراکز صورت گرفت و قبل از معاینه رضایت نامه از والد یا پرستار کودک گرفته شد.
جهت ارزیابی ریسک فاکتورهای دخیل در پوسیدگی، چک لیستی تهیه شد که روائی آن با استفاده از نظرات تعدادی از متخصصین تایید شد. اطلاعات کودکان از روی پروندههای پزشکی تکمیل شد و در صورت نداشتن پرونده از طریق مصاحبه با پرستار مرکز کسب شد. معاینات دندانی کودکان در مراکز نگهداری توسط یک دندانپزشک واحد، در نور معمولی اتاق و با استفاده از آینه مسطح دندانپزشکی و سوند انجام گرفت. تشخیص پوسیدگی طبق معیار WHO صورت گرفت و جهت تعیین وضعیت پوسیدگی دندانی کودکان از شاخص dmft استفاده شد. در صورت صفر بودن dmft کودک در گروه Caries free و در غیر این صورت در گروه ECC[1] قرار میگرفت. طریقه معاینه به این صورت بود که معاینهکننده بر روی یک صندلی و کودک بر روی صندلی دیگر در مقابل او قرار گرفته و اطلاعات مربوط در چک لیست کودک ثبت میشد. جهت کاهش خطای معاینه و کالیبره کردن معاینهکننده، قبل از شروع معاینات اصلی یک نمونه 25 نفری از کودکان جهت تعیین dmft مورد معاینه قرار گرفته و نتایج ثبت شد، نمونهها دوباره توسط یک دندانپزشک متخصص کودکان معاینه شده و نتایج با هم مقایسه شد. کل معاینات در مدت زمان 3 ماه صورت گرفت.
آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 5/11 انجام شد و جهت مقایسه بین گروهها از آزمون من ویتنی و برای مقایسه شاخصها آزمون کای دو به کار برده شد. جهت بررسی اثر همزمان متغیرها روی dmft از رگرسیون لوجستیک استفاده گردید. در تمام آزمونها سطح معنیداری، 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها
این مطالعه به منظور ارزیابی ریسک فاکتورهای مرتبط با پوسیدگی بر روی 143 کودک زیر 6 سال (میانگین سنی 3/1±41/4 سال) تحت پوشش سازمان بهزیستی مشهد انجام شده است. به دلیل عدم دسترسی به والدین یا نبود پرونده پزشکی، اطلاعات در خصوص برخی از متغیرها در همه کودکان قابل دسترسی نبود، لذا آزمون تصادفی بودن مقادیر گمشده (MCAR) به کمک نرم افزار SPSS صورت پذیرفت، مقدار به دست آمده به صورت 104/0=P، 1=df و 64/2= Chi-squareبود. نتیجه آزمون فوق نشان داد که مقادیر گمشده به صورت تصادفی رخ دادهاند. جهت دستیابی به اهداف مطالعه، دادههای کمی و کیفی توسط چک لیست جمعآوری و مورد تجزیه و تجلیل آماری قرار گرفت.
اطلاعات مرتبط با وضعیت دموگرافیک و تاریخچه پزشکی کودکان در جدول 1 نشان داده شده است. تنها 29 نفر از کودکان مورد مطالعه، تحت سرپرستی والدینشان بودند. که در همه این کودکان بیماریهای خاص از قبیل معلولیتهای بینایی، شنوایی، حرکتی و دیابت دیده میشد. از 114 کودک ساکن در پرورشگاهها، 5 نفر دارای بیماری قلبی مادرزادی و استئوپروز بودند.
از بین فاکتورهای بررسی شده تنها افزایش سن (001/0=P)، افزایش رتبه تولد کودک در خانواده (039/0=P) و مشکلات طی حاملگی (023/0=P) با افزایش پوسیدگی در کودکان ارتباط معنیدار داشت.
میانگین شاخص DMFT والدین در گروه کودکان دارای پوسیدگی زودهنگام کودکی (ECC)02/3±56/9 و در گروه کودکان بدون پوسیدگی 16/2±38/7 بود، که نشاندهنده این است که DMFT والدین با شیوع پوسیدگی در کودکان از نظر آماری ارتباط معنیداری دارد.
کودکان از نظر تغذیه با شیر مادر، استفاده از فنجان شیر، استفاده از شیشه حاوی مایعات دیگر و استفاده از پستانک مورد بررسی قرار گرفتند. مقایسه دو گروه با آزمون مجذور کای نشان داد که، هیچ یک از این فاکتورها با افزایش پوسیدگی در کودکان ارتباط معنیداری نداشت.
اطلاعات مرتبط با وضعیت بهداشت، سلامت دهان و عوامل مستعدکننده پوسیدگی در جدول 2 نشان داده شده است. از بین فاکتورهای بررسی شده، در گروه ECC، تعداد (1/70%) 82 کودک پلاک قابل مشاهده روی دندانها داشتند (020/0=P)، (1/64%) 75 کودک لکه سفید روی سطح دندانها داشتند (001/0>P)، (7/54) 64 کودک دندانهای با شیار عمیق داشتند (004/0=P)، (5/38) 45 کودک شیار عمیق با پوسیدگی اولیه داشتند (001/0=P)، (9/17) 21 کودک ترمیم دندان طی دو سال اخیر داشته (014/0=P) و (9/23) 28 کودک کشیدن دندان به دلیل پوسیدگی داشتند (005/0=P)، لذا این فاکتورها با افزایش پوسیدگی در کودکان ارتباط معنیدار داشت، و سایر فاکتورهای مورد بررسی با افزایش پوسیدگی در کودک رابطه معنیداری نداشتند.
نتیجه رگرسیون لوجستیک نشان داد که سن کودک و حضور وایت اسپات روی دندان با dmft به صورت مستقل ارتباط داشتند، و با افزایش سن کودک احتمال رخداد پوسیدگی افزایش مییابد. نتایج جدول 3 نشان میدهد که شانس پوسیدگی در کودکان 6-5 سال و 4-3 سال به ترتیب 13/16 و 54/4 برابر کودکان زیر 2 سال میباشد. همچنین شانس پوسیدگی در کودکان دارای لکه سفید نسبت به سایر افراد 85/11 برابر میباشد.
جدول 1 : توزیع فراوانی افراد تحت مطالعه بر حسب متغیرهای دموگرافیک و تاریخچه پزشکی به تفکیک وضعیت پوسیدگی، (درصد) تعداد
|
وضعیت پوسیدگی |
تعداد کل |
P-value |
|||
ECC |
Caries free |
کل |
||||
سن |
2-0 سال 4-2 سال 6-4 سال |
(1/5) 6 (3/39) 46 (6/55) 65 |
(1/23) 6 (8/53) 14 (1/23) 6 |
(4/8) 12 (0/42) 60 (7/49) 71 |
143 (0/100)
|
001/0 |
چندمین فرزند خانواده |
1 2 3 4 |
(1/58) 18 (8/25) 8 (1/16) 5 (0/0) 0 |
(0/50) 4 (5/12) 1 (5/12) 1 (25) 2 |
(4/56) 22 (1/23) 9 (4/15) 6 (1/5) 2 |
39 (3/27) |
039/0 |
جنس |
مؤنث مذکر |
(9/41) 49 (1/58) 68 |
(8/53) 14 (2/46) 12 |
(1/44) 63 (9/55) 80 |
143 (0/100) |
266/0 |
درآمد سرانه برای کودک در ماه |
<200هزارتومان 500-200هزارتومان |
(2/75) 88 (8/24) 29 |
(6/84) 22 (4/15) 4 |
(9/76) 110 (1/23) 33 |
143 (0/100) |
303/0 |
مشکل مادر در طی حاملگی |
داشته نداشته |
(3/32) 10 (7/67) 21 |
(8/77) 7 (2/22) 2 |
(5/42) 17 (5/57) 23 |
40 (0/28) |
023/0 |
مشکل حین تولد کودک |
داشته نداشته |
(0/28) 7 (0/72) 18 |
(0/0) 0 (0/100) 4 |
(1/24) 7 (9/75) 22 |
29 (3/20) |
546/0 |
بیماری خاص کودک |
داشته نداشته |
(2/22) 26 (8/77) 91 |
(8/30) 8 (2/69) 18 |
(8/23) 34 (2/76) 109 |
143 (0/100) |
354/0 |
مصرف داروی خاص توسط کودک |
داشته نداشته |
(8/12) 15 (2/87) 102 |
(5/11) 3 (5/88) 23 |
(6/12) 18 (4/87) 125 |
143 (0/100) |
000/1 |
جدول 2 :توزیع فراوانی افراد تحت مطالعه بر حسب متغیرهای وضعیت بهداشت دهان، سلامت دهان و عوامل مستعدکننده پوسیدگی به تفکیک وضعیت پوسیدگی، (درصد) تعداد
P-value |
تعداد کل |
وضعیت پوسیدگی |
|
|||
کل |
Caries free |
ECC |
||||
429/0 |
(0/100) 143 |
(1/44) 63 |
(2/22) 8 |
(0/47) 55 |
داشته |
مسواک زدن |
(9/55) 80 |
(8/77) 18 |
(0/53) 62 |
نداشته |
|||
359/0 |
(0/100) 143 |
(7/42) 61 |
(6/34) 9 |
(4/44) 52 |
داشته |
استفاده از خمیردندان |
(3/57) 82 |
(4/65) 17 |
(6/55) 65 |
نداشته |
|||
020/0 |
(0/100) 143 |
(7/65) 94 |
(2/46) 12 |
(1/70) 82 |
داشته |
پلاک قابل مشاهده روی دندان |
(3/34) 49 |
(8/53) 14 |
(9/29) 35 |
نداشته |
|||
000/0 |
(0/100) 143 |
(2/55) 79 |
(4/15) 4 |
(1/64) 75 |
داشته |
وایت اسپات روی سطح دندان |
(8/44) 64 |
(6/84) 22 |
(9/35) 42 |
نداشته |
|||
004/0 |
(0/100) 143 |
(0/49) 70 |
(1/23) 6 |
(7/54) 64 |
داشته |
فیشور عمیق |
(0/51) 73 |
(9/76) 20 |
(3/45) 53 |
نداشته |
|||
001/0 |
(0/100) 143 |
(2/32) 46 |
(8/3) 1 |
(5/38) 45 |
داشته |
فیشور عمیق با پوسیدگی |
(8/67) 97 |
(2/96) 25 |
(5/61) 72 |
نداشته |
|||
014/0 |
(0/100) 143 |
(7/14) 21 |
(0/0) 0 |
(9/17) 21 |
داشته |
ترمیم دندان طی 2سال اخیر |
(3/85) 122 |
(0/100) 26 |
(1/82) 96 |
نداشته |
|||
005/0 |
(0/100) 143 |
(6/19) 28 |
(0/0) 0 |
(9/23) 28 |
داشته |
کشیدن دندان بدلیل پوسیدگی |
(4/80) 115 |
(0/100) 26 |
(1/76) 89 |
نداشته |
|||
705/0 |
(0/100) 143 |
(1/9) 13 |
(5/11) 3 |
(5/8) 10 |
داشته |
آموزش بهداشت والد |
(9/90) 130 |
(5/88) 23 |
(5/91) 107 |
نداشته |
ECC: Early Childhood Caries
جدول 3 : آنالیز رگرسیون لوجستیک (متغیر وابسته: dmft، و متغیر مستقل: سن و وایت اسپات روی سطح دندان)
|
ضریب مدل |
O.R. |
فاصله اطمینان 95% |
Sig. |
سن 2-1 سال |
- |
r1 |
- |
|
سن 4-3 سال |
513/1 |
54/4 |
(408/21 و 963/0) |
056/0 |
سن 6-5 سال |
781/2 |
13/16 |
(685/85 و 039/3) |
001/0 |
وایت اسپات |
472/2 |
851/11 |
(277/40 و 487/3) |
001/0> |
r: گروه رفرنس
بحث
در این مطالعه فراوانی ریسک فاکتورهای مرتبط با پوسیدگی در کودکان زیر 6 سال تحت حمایت سازمان بهزیستی شهر مشهد مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه حاضر رابطه معنیداری بین افزایش سن و افزایش شیوع پوسیدگی نشان داد، که همسو با یافتههای مطالعات Ngatia(6)، Dimitrova(7) و قندهاری(1) در این زمینه است. در مطالعه پاکپور(8) نیز با افزایش سن، افزایش پوسیدگی در دندانهای دائمی مشاهده شد، که این افزایش پوسیدگی با افزایش سن را میتوان به باقی ماندن ریسک فاکتورهای پوسیدگی در طی زمان و لذا افزایش شیوع آن با افزایش سن نسبت داد. در مقابل، در مطالعه Ito(9)، سن نقش برجستهای در پوسیدگی نداشت. در مطالعه قندهاری(1) مشاهده شد که، افزایش رتبه تولد کودک در خانواده با افزایش شاخص dmft رابطه معنیداری دارد، که این یافته در راستای نتایج مطالعه حاضر میباشد.
در مطالعه حاضر شیوع پوسیدگی 1/81% و میانگین شاخص dmft 4/5±1/6 به دست آمد. در مطالعات مشابهی که بر روی کودکان پرورشگاهی در عربستان(5) و هند(10) صورت گرفت، شیوع پوسیدگی به ترتیب 30% و 58%، و میانگین dmft، 95/0±03/2 و 77/2±86/2 بوده است. لذا شیوع پوسیدگی و میانگین شاخص dmft در جمعیت مطالعه حاضر در مقایسه با مطالعات مشابه بسیار بالا میباشد، که از دلایل آن میتوان به بی توجهی و نبود نظارت درست بر تغذیه و بهداشت این کودکان و ضعف آگاهی مراقبین در این زمینه اشاره کرد.
این مطالعه بر روی 63 دختر و 80 پسر صورت گرفته است، که از بین افراد دارای پوسیدگی، 9/41% را دختران و 1/58% را پسران تشکیل میدادند. میزان شیوع افراد فاقد پوسیدگی 9/18 درصد (26 نفر) بود که شامل 14 دختر و 12 پسر بود. در کل جنس رابطه معنیداری با شیوع پوسیدگی و افزایش dmft نداشت. در مطالعه پاکپور(8)، dmft در پسران بیشتر از دختران بوده که این اختلاف را میتوان با تفاوت سن افراد مورد مطالعه توجیه کرد، زیرا مطالعه پاکپور بر روی نوجوانان صورت گرفت و با افزایش سن، توجه به ظاهر در دختران نسبت به پسران افزایش بیشتری مییابد که احتمالاً عاملی در کاهش شیوع پوسیدگی در دختران است.
در این مطالعه 9/76% از خانوادههای شرکت کننده درآمد پایین (کمتر از 200 هزار تومان) و 1/23% درآمد متوسط (200 تا 500 هزار تومان) داشتند، که 2/75% از کودکان متعلق به خانوادههای با درآمد پایین و 8/24%% از کودکان متعلق به خانوادههای با درآمد متوسط، پوسیدگی داشتند. بنابراین، رابطه معنیداری بین سطح درآمد و پوسیدگی یافت نشد. بر اساس مطالعه مروری انجام شده در سال 2012(11)، اکثر کودکان دچار ECC متعلق به خانوادههای با درآمد کم بودهاند، که این اختلاف احتمالاً به دین دلیل میباشد که در مطالعه حاضر تمام کودکان تحت حمایت بهزیستی بودهاند، لذا فاکتور وضعیت اقتصادی خانواده در شرایط نگهداری کودکان کمتر مؤثر است.
8/23% (34 نفر) از کل کودکان مورد مطالعه، بیماریهایی از قبیل دیابت، معلولیت بینایی، شنوایی و یا حرکتی، بیماری قلبی مادر زادی و استئوپروز داشتند، که از این تعداد 5/76% (26 نفر) دارای پوسیدگی بودند. علاوه بر این 16 نفر از این تعداد دارو (انسولین تزریقی، آمپول کلسیم، پروپرانولول) مصرف میکردند. همچنین 2 نفر از کودکان بدون بیماری خاص، به دلیل بیشفعالی مصرف دارو داشتند، که از این 18 کودک، در 15 مورد پوسیدگی مشاهده شد. اما رابطه معنیداری بین وجود بیماری و یا مصرف دارو، با پوسیدگی مشاهده نشد. که شاید بدین دلیل باشد که داروهای مصرف شده توسط کودکان، حاوی مواد شیرین کننده نبودهاند. این یافته با مطالعه Petersson(12)، سالم(13) و Rodrigues(14) همسو بوده است.
بین فاکتورهای تغذیهای مورد بررسی و شیوع پوسیدگی در مطالعه حاضر ارتباط معنیداری یافت نشد. نبود اطلاعات کافی از کل جامعه در زمینه تغذیه با شیر مادر و لذا کم بودن حجم نمونه میتواند دلیل این امر باشد. در خصوص سایر فاکتورهای مورد بررسی، احتمالاً مایع موجود در شیشه شیر، شیرین نبوده و لذا تأثیر چندانی در ایجاد پوسیدگی نداشته است.
1/44% (63 نفر) از کودکان، از مسواک استفاده میکردند، در حالی که در 9/55% (80 نفر) اصلاً این عادت وجود نداشت و نکته قابل توجه این است که 52 نفر از این تعداد، کودکان تحت نگهداری موسسه دولتی علی اصغر بودند، که در زمان انجام این مطالعه برنامه بهداشت دهان و مسواک در این موسسه اجرایی نشده بود. از بین کودکانی که عادت مسواک زدن داشتند، 7/66%، 9/15% و 5/17% آنها به ترتیب یک، دو و سه بار در روز مسواک میزدند، که البته این کودکان در مراکز خصوصی نگهداری میشدند. 8/96% کودکانی که مسواک میزدند از خمیردندان نیز استفاده میکردند. از بین کودکانی که مسواک میزدند، 1/84% خودشان مسواک میزدند و در 9/15% موارد والدین این مسؤلیت را عهده دار بودند. لازم به ذکر است که در هیچ موردی مسواک زدن توسط پرستار برای کودک صورت نمیگرفت. هیچ یک از فاکتورهای فوق ارتباط معنیداری با پوسیدگی نداشتند. از آنجا که میانگین سنی کودکان در مطاله حاضر 41/4 سال بوده، در این سن کودک هنوز مهارت لازم جهت مسواک زدن را کسب نکرده و لذا جهت انجام مراقبتهای بهداشتی نیازمند کمک والدین میباشد. تنها 1/9% از والدین یا پرستاران در زمینه بهداشت دهان آموزش دیده بودند، که این فاکتور با حضور پوسیدگی ارتباط معنیداری نداشت. این یافته در مطالعه Telishevesky(15) نیز مشاهده شد، والدینی که در گذشته در زمینه مسواک زدن آموزش دیده بودند، عملکردی مشابه افرادی داشتند که هرگز آموزش ندیده بودند. زیرا با گذشت زمان عملکرد والدین آموزش دیده تضعیف شده، و تمایل بازگشت به عادات بهداشت دهانی سابق مشاهده میشود.
در مطالعه حاضر بین فاکتورهای لکه سفید
(White spot) روی سطح دندان، داشتن شیارهای عمیق روی سطوح دندان، شیار عمیق با پوسیدگی اولیه، ترمیم دندان طی دو سال گذشته و کشیدن دندان به دلیل پوسیدگی (که دو فاکتور آخر میتوانند بیانگر تجربه پوسیدگی در گذشته باشند) با dmft ارتباط معنیداری وجود داشت، که این یافتهها با نتایج سایر مطالعات که نشان دادند بین فاکتورهای تجربه پوسیدگی در گذشته و پوسیدگی اولیه، با پوسیدگی حال حاضر دندانها ارتباط مثبت وجود دارد، همسو میباشد.(18-16و12) همچنین در مطالعه Sanchez Perez(19)، شکل شیارهای دندانی ارتباط قوی با پوسیدگی داشته است. مطالعه حاضر بر روی یک جمعیت خاص (کودکان زیر 6 سال تحت حمایت سازمان بهزیستی شهر مشهد) صورت گرفت، لذا نتایج آن قابل تعمیم به جامعه نمیباشد. همچنین از محدودیتهای مطالعه این است که، مدت نگهداری کودکان در مراکز مورد بررسی قرار نگرفت. لذا توصیه میشود در مطالعات آتی این فاکتور به عنوان یک عامل مهم و تاثیرگذار مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به ریسک و شیوع بالای پوسیدگی در این گروه آسیبپذیر، توصیه میشود برنامههای آموزش بهداشت و پیشگیری به صورت دورهای برای مراقبین و والدین کودکان برگذار شود تا با کاهش ریسک فاکتورهای مربوط به عادات تغذیهای و بهداشت دهان، بتوان شیوع پوسیدگی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان را در این کودکان نیازمند حمایت بهبود بخشید.
نتیجه گیری
نتایج مطالعه حاضر نشانگر شیوع بالای پوسیدگی در کودکان تحت حمایت سازمان بهزیستی شهر مشهد میباشد، که این میتواند تا حدودی مربوط به توجه ناکافی مراقبین این کودکان و عدم آگاهی آنها در زمینه بهداشت دهان باشد. لذا، برنامهریزی صحیح و تخصیص منابع انسانی و مالی برای بهبود وضعیت سلامت دهان و بهداشت این قشر از جامعه ضروری میباشد.
تشکر و قدردانی
این طرح با پشتیبانی معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد و همکاری سازمان بهزیستی مشهد انجام گردیده است، که بدین وسیله، مراتب سپاس پژوهشگران ابراز میگردد. همچنین از جناب آقای مهندس سعید اخلاقی جهت همکاری ارزنده ایشان در تجزیه و تحلیل آماری مطالعه قدردانی میشود. نتایج به دست آمده از این تحقیق برگرفته از پایاننامه دوره عمومی دندانپزشکی است که با شماره 2567 در کتابخانه دانشکده دندانپزشکی مشهد به ثبت رسیده است.