بررسی آلودگی باکتریایی یونیت‏های بخش‏های ترمیمی و پریوی دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

چکیده

مقدمه: آلودگی باکتریال سطوح کلینیکی می‏تواند یکی از علل عفونت‏های متقاطع باشد. هدف از این مطالعه، بررسی میزان و نوع آلودگی باکتریایی در یونیت‏های بخش ترمیمی و پریوی دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی قبل و بعد از کار بر روی بیماران در سال تحصیلی
90-91 بود.
مواد و روش‏ها: نمونه‏گیری به روش تصادفی ساده بر روی 30 یونیت فعال بخش‏های ترمیمی و پریو صورت گرفت. از سه محل پشتی صندلی، کلید روشن خاموش چراغ و دستگیره سینی، قبل و بعد از کار با یک بیمار با استفاده از سواپ استریل مرطوب نمونه‏گیری به عمل آمد. کلونی‏‏های تشکیل شده شمارش و از تست‏های شیمیایی برای شناسایی باکتری‏های جداشده استفاده شد. جهت آنالیز آماری از تست‏های من ویتنی، کای اسکوئر و کروسکال والیس استفاده شد و سطح معنی‏داری 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته‏ها: نمونه‏گیری بعد از اتمام کار درمانی نشان داد که 57 مورد از 90 نمونه‏گیری، آلوده بودند و بیشترین باکتری از نوع استافیلوکوک اورئوس بود. آلودگی تابوره بیشتر از دو ناحیه دیگر بود (025/0P=) ومیزان آلودگی در بخش ترمیمی بیشتر از پریو گزارش شد (036/0P=).
نتیجه گیری: آلودگی میکروبی سطوح کار بعد از درمان یک بیمار، بطور قابل ملاحظه‏ای افزایش می‏یابد. بنابراین ضدعفونی کردن سطوح یونیت و صندلی در فواصل بیماران ضروری به نظر می‏رسد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Evaluation of the Bacterial Contamination of Dental Units in Restorative and Peridontics Departments of Dental School of Shahid Beheshti University of Medical Sciences

نویسندگان [English]

  • a a
  • a a
  • a a
  • a a
چکیده [English]

Introduction: Surface bacterial contamination has been shown to be a potential source of cross infection. Our objective therefore was to determine the level and type of bacterial contamination present on dental units in two departments of dental school before and after treatment in 2011 and 2012.
Materials & Methods: The study was carried out at Shahid Beheshti University of Medical Sciences (dental school). A random survey of 30 dental units fromrestorative andperiodontics departments were included in this study. The surface of three sites of the units (seat, light on/off switch and tray handle) was sampledusing moist sterile swabs. The colony forming units were counted and isolated bacteria were characterized by morphological and biochemical analyses. Comparisons of data sets were performed using the Wilcoxon,Mann-Whitney test and the Chi-square tests; P<0.05 was considered as statistically significant.
Results: After finishing the treatment, samling results showed that 57 from 90 were positive for bacterial isolates. Staphylococcus areus was more prevalent on the surfaces. Also, bacterial contamination of the seat was greater than the other parts (P=0.025). The isolates were significantly (P=0.036) more prevalent on units from restorative department than on those from periodontics department.
Conclusion: Microbial contamination of dental units is considerably increased after treatment of each patient. So, surfaces disinfection is essential between patients treatment.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Microbial contamination
  • Dental units
  • Cross Infection

مقدمه

کنترل انتقال عفونت در محیط کار دندانپزشکی به دلیل تماس مداوم با ترشحات آلوده دهانی و آغشته به خون بیماران، جزء اولویت‏های ویژه درمراکزدندانپزشکی می‏باشد.(2و1) ماهیت بسیاری از اعمال دندانپزشکی به گونه‏ای است که باید روش‏‏های خاصی برای جلوگیری از انتقال میکروارگانیسم‏ها بین پرسنل دندانپزشکی و بیماران اتخاذ گردد. با توجه به افزایش روزافزون مبتلایان به بیماری‏‏های عفونی نظیر ایدز و هپاتیت و با در نظر داشتن این مسئله که تمام بیماران عفونی را نمی‏توان با توجه به تاریخچه، معاینه و تست‏های آزمایشگاهی تشخیص داد؛ باید تمام بیماران را عفونی تلقی کرد و پرهیز از تماس با خون و مایعات بدن تمام بیماران باید به طور جدی اجرا شود.(5-3) به طور کلی انتشار ذرات معلق و ترشحات در محیط دندانپزشکی یکی از راه‏‏های انتقال عفونت در دندانپزشکی است. آیروسل‏ها ذرات معلق جامد، مایع یا ترکیبی از مایع و جامد هستند که بر اساس تعریف Micik قطری کمتر از 50 میکرون دارند و می‏توانند برای مدت‏ها در محیط باقی بمانند. وی ذرات بزرگتر از 50 میکرون را مواد مترشحه (Splatter) نامید.(7و6)

تجهیزات و سطوح موجود در یک مطب یا مرکز دندانپزشکی به طور مداوم در معرض ذرات معلقی می‏باشند که آلوده به خون و بزاق بیماران است. بیشتر آلودگی این آیروسل‏ها از نوع کوکسی‏‏های گرم مثبت استرپتوکوک ویریدانس و استافیلوکوک می‏باشد.(9و8)

سطوح کلینیکی درمطب دندانپزشکی مستقیماً با بیمار در تماس نیستند؛ اگرچه می‏توانند در طی کار آلوده شده و سپس به عنوان منبع آلودگی میکروبی عمل کنند. این سطوح می‏توانند به طور مستقیم از طریق پخش ذرات معلق و پاشیدن خون، بزاق و آبی که حاوی مایعات بدن می‏باشد، یا از طریق تماس با وسایل دندانپزشکی آلوده و یا تماس با دستکش آلوده DHCW (dental health care workers یا شاغلین حرفه دندانپزشکی) آلوده شوند. میکروارگانیسم‏ها سپس می‏توانند به سایر وسایل و یا دست شاغلین حرف پزشکی و یا بیماران منتقل شوند. کلید چراغ‏ها، کلید‏‏های کنترل یونیت، کلید‏های کنترل صندلی، زیر سری، دسته هندپیس، قسمت Tray یونیت (محل قرار دادن سینی وسایل)، شلنگ هندپیس، پوآر آب و هوا، تابوره یا صندلی دندانپزشکی مثال‏هایی از سطوح کلینیکی هستند.(11و10و7)

بیماران با سابقه بیماری روماتیسم قلبی، اندوکاردیت، پرولپس دریچه میترال، دریچه قلبی مصنوعی و یا پروتز‏های مفصلی، حساسیت ویژه‏ای نسبت به عفونت دارند.(2)

بهداشت صحیح دست‏ها و استفاده از PPE (Personal protective equipment) یا وسایل حفاظت شخصی نظیر دستکش، یک بخش ضروری در کاهش پتانسیل انتقال عفونت از طریق چنین سطوحی است. اما مسئله مهم‏تر استفاده از پوشش‏های محافظ یا تمیز و ضدعفونی کردن این سطوح در فواصل بین بیماران است. برای جلوگیری از عفونت متقاطع، مراکز دندانپزشکی باید از یک پروتکل استاندارد برای گذاشتن و برداشتن پوشش‏ها پیروی کنند. این سطوح چنانچه توسط پوشش‏های مناسب محافظت نشوند، بایستی پس از درمان هر بیمار، تمیز و ضدعفونی شوند.(12)

Walker و همکاران(13) به بررسی بیوفیلم و آلودگی میکروبی در محیط دندانپزشکی پرداختند و به این نتیجه رسیدند که در این محیط بیش از 1000 گونه باکتریایی وجود دارد. همچنین در تحقیقی که توسط مهدویان و همکاران(14) بر روی آلودگی باکتریایی یونیت‏های بخش پروتز دانشکده دندانپزشکی مشهد انجام شد، قسمت‏های زیادی از یونیت‏ها مورد بررسی قرار گرفت و اهمیت استفاده از ماده ضدعفونی کننده جهت از بین بردن میکروارگانیسم‏ها نشان داده شد. در تحقیق نصوحی و همکاران(15) نیز اثر سه نوع محلول ضدعفونی کننده بر روی قسمت‏های مختلف یونیت‏های دندانپزشکی مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که اختلاف معنی‏داری بین این سه نوع محلول در ضدعفونی سطوح یونیت‏ها وجود ندارد.

هر چند مساله استفاده از روکش‏های یک بار مصرف بر روی برخی از سطوحی که توسط دندانپزشک لمس می‏شود؛ پذیرفته شده است، اما به نظر می‏رسد، برخی از قسمت‏های یونیت اغلب بدون پوشش مانده و از نظر رعایت اصول کنترل عفونت مورد بی‏توجهی قرار می‏گیرند. تابوره یا صندلی دندانپزشکی یکی از مواردی است که به دلیل مجاورت با یونیت دندانپزشکی و محل انجام اعمال دندانپزشکی مستعد انواع آلودگی می‏باشد. سطح تابوره می‏تواند به طور مستقیم بر اثر پراکنده شدن خون و بزاق و نیز از طریق پدیده  Aerosolization (پخش میکروارگانیسم‏ها در هوا) آلوده شود. همچنین سطح تابوره به ویژه قسمت پشتی آن می‏تواند از طریق تماس دستکش دندانپزشک با آن آلوده شود. تجربه نشان داده است اکثر دانشجویان و شاغلین حرف پزشکی در حین انجام درمان‏های دندانپزشکی به دفعات با دستکش آلوده تابوره را جا به جا کرده و از این طریق باعث انتقال غیرمستقیم آلودگی‏ها می‏شوند. چراغ یونیت نیز می‏تواند در اثر پخش آئروسل‏ها و یا تماس با دستکش هنگام تنظیم نور چراغ آلوده شود. اگرچه دسته چراغ به وسیله فویل آلومینیومی یا پلاستیک پوشیده می‏شود ولی کلید روشن و خاموش چراغ بدون پوشش بوده و احتمال آلودگی آن وجود دارد. دستگیره تابلت یا قسمتی که سینی وسایل روی آن قرار می‏گیرد نیز از دیگر قسمت‏هایی است که ممکن است مورد غفلت قرار گرفته و بدون پوشش باقی بماند. این دستگیره، همان جایی است که به دفعات توسط دندانپزشک برای دور یا نزدیک کردن سینی وسایل لمس می‏شود.

الزام کلینیکی و اخلاقی برای کاهش اکسپوژر به میکروارگانیسم‏ها و جلوگیری از انتقال متقاطع عفونت در بین بیماران و نیز خود دندانپزشک و سایر کادر دندانپزشکی انجام تحقیقات را در بخش‏های مختلف دندانپزشکی ضروری می‏سازد. از آنجا که تنها باکتری‏های هوازی، بر روی سطوح اطراف، قادر به زنده ماندن و در نتیجه ایجاد بیماری هستند، لذا هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان و نوع باکتری‏های هوازی سطوح کلینیکی یونیت، قبل وبعد از درمان یک بیمار روتین دندانپزشکی در بخش‏های ترمیمی و پریوی دانشکده دندانپزشکی شهیدبهشتی درسال 91-1390 بود.

 مواد و روش‏ها

این مطالعه در سال 1391 بر روی 30 یونیت بخش‏های ترمیمی و پریوی دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی که مربوط به دانشجویان ترم‏های 7 و 9 و 11 بودند، با روش نمونه‏گیری تصادفی ساده انجام شد. همه یونیت‏ها دارای پوشش یا کاور جهت قسمت‏های معمول و روتین بودند. تمامی محیط‏های کشت مورد استفاده در این مطالعه از شرکت کیولب (مونترال، کانادا) تهیه شد.

ابتدا (قبل از شروع کار دانشجو بر روی بیمار)، قسمت‏های مورد نظر، شامل پشتی تابوره، کلید روشن و خاموش چراغ و دستگیره­ی سینی، توسط اسپری آلپروسید (ساخت شرکت آسیا شیمی، ایران) که به طور معمول در بخش‏ها جهت ضدعفونی کردن یونیت‏ها از آن استفاده می‏شود ضدعفونی شدند. پس از گذشت زمان مورد نیاز جهت تاثیر آلپروسید (1 دقیقه)، از سطوح مورد نظر توسط سوآب استریل در ابعادی به عرض 2 و طول 10 سانتی‏متر نمونه­برداری صورت گرفت. برای نمونه‏گیری، ابتدا سوآپ استریل به مایع (TSB) Trophic soy broth (کیولب، مونترآل، کانادا) آغشته شده (مرطوب می‏شود) و در مجاورت شعله (در شعاع 20-15 سانتی­متری از چراغ الکلی) با سطح مورد نظر تماس داده ­شد و سپس مجدداً در همان لوله­ی حاوی مایع TSB قرار ­گرفت و درب لوله بسته شد. محیط­های انتقالی حاوی سوآب‏های نمونه­گیری به آزمایشگاه میکروبیولوژی دانشکده دندانپزشکی منتقل شده و به مدت 24 ساعت در دمای 37 درجه سانتی­گراد در انکوباتور قرار ­گرفتند.

همین کار دوباره پس از اتمام کار دانشجو تکرار ­شد. بدین صورت که پس از اتمام درمان بیمار، به طور دقیق از همان محلی که در ابتدا نمونه­گیری شده بود به همان روش قبلی نمونه­گیری انجام گرفت (البته این بار بدون اسپری کردن سطوح) و به انکوباتور آزمایشگاه منتقل گردید.

بعد از گذشت 24 ساعت، با رقیق سازی نمونه­های Broth (مایع)، انتقال آنها به محیط‏های جامد (آگاردار) مثل مک کانکی (جهت رشد باکتری‏های گرم منفی) و محیط بلادآگار (جهت رشد باکتری‏های گرم مثبت) جهت شمارش باکتری‏ها و جداسازی باکتری‏های گرم مثبت و گرم منفی انجام شد.. بعد از گذشت 24 ساعت شمارش باکتری‏ها انجام شده و بر حسب واحد شمارش باکتری (Colony Forming Unit)CFU گزارش ­گردید برای تعیین نوع باکتری‏ها، از هر نوع کلونی، لام رنگ­آمیزی گرم تهیه ­شد تا گرم مثبت یا گرم منفی بودن و کوکسی یا باسیل بودن باکتری مشخص شود. پس از آن، تست­های تشخیصی اولیه مثل اکسیداز و کاتالاز و نیز تست­های اختصاصی بیوشیمیایی جهت شناسایی نهایی باکتری‏ها انجام گرفت (لازم به ذکر است که تمامی محیط‏های کشت جهت اطمینان از استریل بودن، قبل از انجام هر آزمایش، 24 ساعت در انکوباتور قرار می‏گرفتند).

در آنالیز آماری با استفاده از نرم‏افزار SPSS با ویرایش 16، برای بررسی تعداد باکتری‏ها در بخش‏های پریو و ترمیمی از آزمون من- ویتنی استفاده شد. برای بررسی مناطق آلوده بر روی یونیت‏ها، نوع باکتری در محل‏های نمونه‏برداری و در بین دانشجویان ترم‏های مختلف از تست Chi square استفاده شد همچنین آزمون کروسکال والیس برای بررسی اختلاف در تعداد میکروب‏ها در سه منطقه یونیت و اختلاف در تعداد باکتری‏ها (بر حسب CFU) در نمونه‏های آلوده در ترم‏های مختلف مورد استفاده قرار گرفت. سطح معنی‏داری 05/0 در نظر گرفته شد.

یافته‏ها

الف- بررسی فراوانی مناطق آلوده در کل نمونه‏های مورد بررسی

نمونه‏گیری قبل از شروع کار، هیچ نوع آلودگی را در مناطق نمونه‏برداری نشان نداد و تمامی نقاط استریل بودند.

بعد از اتمام کار، در 3/63 درصد از 90 نمونه بررسی شده آلودگی وجود داشت که به تفکیک محل‏های نمونه‏برداری در جدول 1 نشان داده شده است. آزمون کای اسکوئر نشان داد، اختلاف معنی‏داری در فراوانی مناطق آلوده، بعد از اتمام کار وجود داشت. (018/0P= و 04/8x2=) به طوری که منطقه چراغ کمترین آلودگی و منطقه تابوره و دسته سینی بیشترین موارد آلودگی را دارا بود. همچنین منطقه تابوره و دسته سینی از نظر فراوانی موارد آلوده، اختلاف معنی‏داری نداشتند.

ب-بررسی فراوانی و تعداد باکتری در محل‏های نمونه‏گیری بعد از اتمام درمان

در 30 یونیت مورد بررسی پس از درمان، 10 نوع باکتری مختلف پس از پروسه درمانی مشاهده شد که فراوانی انواع باکتری‏ها در سه محل نمونه‏گیری از یونیت پس از اتمام درمان در جدول 2 نشان داده شده است.

آزمون کروسکال والیس اختلاف معنی‏داری را در تعداد میکروب در سه منطقه نشان داد، بطوری که در منطقه تابوره به طور معنی‏داری تعداد میکروب بیشتری مشاهده شد (025/0P=).


 

 

 

جدول 1 : توزیع فراوانی نمونه‏های استریل و آلوده در سه محل نمونه‏گیری پس از اتمام پروسه درمان*

 

استریل

آلوده

کل

 

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

چراغ

17

7/56

13

3/43

30

0/100

تابوره

7

33/23

23

7/76

30

0/100

دسته سینی

9

0/30

21

0/70

30

0/100

کل

33

6/36

57

3/63

90

0/100

* قبل از کار همه نمونه‏ها استریل بودند. 018/0P= و 04/8X2=

 

جدول 2 : فراوانی انواع باکتری در سه محل نمونه‏برداری پس از اتمام پروسه درمان

 

چراغ

تابوره

دسته سینی

کل

 

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

استاف اپیدرمیس

4

80/30

4

40/17

2

50/9

10

50/17

استاف اورئوس

3

10/23

6

10/26

10

60/47

19

30/33

استاف ساپروفیتکوس

0

0

6

10/26

4

00/19

10

50/17

استرپتوکوک پنومونیه

2

40/15

0

0

2

50/9

4

00/7

انتروکوک فوکالیس

0

0

2

70/5

0

0

2

50/3

استاف اورئوس و استرپتوکوک پنومونیه

2

40/15

0

0

0

0

2

50/3

استرپتوکوک ویریدانس و استاف اورئوس

0

0

2

70/8

0

0

2

50/3

استاف اورئوس و باسیلوس سرئوس

 

 

2

70/8

 

 

2

50/3

استروپتوکوک پنومونیه باسیلوس سرئوس

2

40/15

 

 

 

 

2

50/3

استرپتوک پنومونیه سودومانس آئروژینوزا

0

 

 

 

2

50/9

2

50/3

استرپتوکوک ویریدانس وباسیلوس سوبتیلیس

0

0

1

30/4

0

0

1

80/1

باسیلوس سرئوس و استرپتوکوک پایوژنز

0

0

0

0

1

80/4

1

80/1

کل (پروسه‏های دارای آلودگی)

13

0/100

23

0/100

21

0/100

57

0/100


 

 

 

 

 

 

 

 

 


ج-مقایسه میزان آلودگی سطوح مورد مطالعه در دو بخش پریو و ترمیمی

در بخش ترمیمی، از بین 45 مورد نمونه‏برداری (سه ناحیه نمونه‏برداری از 15یونیت) بعد از اتمام کار، 1/31% استریل و 9/68% آلوده بودند.

در بخش پریو، از 45 مورد نمونه‏برداری (سه ناحیه نمونه‏برداری از 15یونیت) بعد از اتمام کار، 2/42% استریل و 8/57% آلوده بودند.

آزمون کای اسکوار نشان داد، اختلاف معنی‏داری در فراوانی مناطق آلوده پس از درمان در بخش‏های پریو و ترمیمی وجود ندارد (274/0P=)

د-مقایسه تعداد باکتری سطوح مورد مطالعه در دو بخش پریو و ترمیمی

1- میانگین تعداد باکتری در بخش ترمیمی در 31 نمونه آلوده پس از درمان، برابر با CFU 106×395±106×694 گزارش شد که از حداقل 26000 تا حداکثر 1010×10 CFU متغیر بود.

2-میانگین تعداد باکتری در بخش پریو با 26 نمونه ی آلوده پس از درمان، برابر با CFU 106×227±106×124 گزارش شد که از حداقل 14200 تا حداکثر 106×1180 CFU متغیر بود.

آزمون من ویتنی اختلاف معنی‏داری را در تعداد میکروب در دو بخش نشان داد به طوری که بخش ترمیمی به طور معنی‏داری تعداد میکروب بیشتری داشت (036/0P=).

ه-مقایسه آلودگی سطوح مورد مطالعه در بین دانشجویان ترم 7 و 9 و 11

در یونیت‏های دانشجویان ترم 7، از بین 15 مورد نمونه‏برداری (سه ناحیه نمونه‏گیری از 5 یونیت) بعد از اتمام کار؛ 7/26 درصد (4 یونیت) استریل و 3/73 درصد (11 عدد) آلوده بودند. در یونیت‏های دانشجویان ترم 9، از بین 15 مورد نمونه‏برداری (سه ناحیه نمونه‏گیری از 5 یونیت) بعد از اتمام کار؛ 7/26 درصد (4 یونیت) استریل و 3/73 درصد (11 عدد) آلوده بودند. در یونیت‏های دانشجویان ترم 11، از بین 60 مورد نمونه‏برداری (سه ناحیه نمونه‏گیری از 20 یونیت) بعد از اتمام کار؛ 7/41 درصد (25 عدد) استریل و 3/58 درصد (35 عدد) آلوده بودند.

آزمون کای اسکوئر بعد از اتمام پروسه درمان بیمار نشان داد، درصد مناطق آلوده در دانشجویان ترم 7 و9 بیشتر و در دانشجویان ترم 11 کمتر بود ولی این اختلاف معنی‏دار نبود (38/0P=).

بر اساس آزمون کروسکال والیس تعداد باکتری‏ها (بر حسب CFU) در نمونه‏های آلوده در ترم‏های مختلف معنی‏دار، بود به طوری که یونیت‏های مورد بررسی دانشجویان ترم 11 تعداد باکتری کمتری داشتند (046/0P=) (نمودار 1).


 

 

 

 

 

 

 

نمودار 1 : مقایسه تعداد باکتری (بر حسب CFU) در سطوح آلوده در بین دانشجویان ترم‏های مختلف

 

 


بحث

کنترل عفونت به لحاظ رابطه نزدیکی که با درمان‏های دندانپزشکی دارد همواره در محافل علمی و حقوقی دنیا مورد توجه خاص بوده است.(2) شیوع بیماری‏های عفونی مهلک و کشنده­ای مانند هپاتیت و ایدز بر اهمیت موضوع افزوده است.(16) در اغلب درمان‏های دندانپزشکی، آلوده شدن به خون و بزاق امری غیر قابل اجتناب است؛ لذا عاری نمودن وسایل و ابزار دندانپزشکی از میکروب‏ها به طور دقیق باید صورت گیرد.(18و17)

آیروسل‏ها یا ذرات معلق حاوی میکروب‏هایی از حفره دهان بیمار هستند که طی کار با ابزار‏های چرخنده پرسرعت نظیر توربین در اقدامات دندانپزشکی ایجاد می‏شوند، پتانسیل آلوده سازی و نیز شعاع پراکندگی این ذرات معلق به یکی از نگرانی‏های رو به افزایش در دندانپزشکی تبدیل شده است.(20و19)

در مطالعه‏ای که توسط Rautemaa و همکاران(6) صورت گرفت، نشان داده شد که در فاصله کمتر از 1 متر از بیمار، تراکم آلودگی باکتری‏های هوازی CFU 823  در هر مترمربع می‏باشد. و بیشترین آلودگی‏ها از نوع کوکسی‏های گرم مثبت شامل استرپتوکوک ویریدانس و استافیلوکوک‏ها است نتایج تحقیق ما نیز نشان داد که بیشترین انواع باکتری پس از انجام کار، مربوط به استافیلوکوک‏ها و استرپتوکوک‏ها می‏باشد.

در تحقیق حاضر از 30 یونیت مورد مطالعه در دو بخش ترمیمی و پریو، 100 درصد نمونه‏ها، قبل از کار فاقد آلودگی بودند. این یافته را می‏توان به اثر ضدعفونی‏کنندگی خوب اسپری آلپروسید مربوط دانست. چرا که قبل از نمونه‏گیری در ابتدای کار، محل‏های مورد نظر توسط اسپری آلپروسید ضدعفونی می‏شدند. مطالعه طاهری(21) در مورد اثر ضدعفونی کنندگی آلپروسید در دندانپزشکی نیز تائیدی بر این مساله می‏باشد. آن‏ها در مطالعه خود به این نتیجه رسیده بودند که آلپروسید فرآورده ایده آلی برای ضدعفونی کردن سطوح کاری در محیط دندانپزشکی است.

3/63 درصد از 90 نمونه­ مورد بررسی، بعد از اتمام کار آلوده بودند. این مساله نشان می­دهد که آئروسل­ها و ذرات پراکنده از بیمار چقدر می­تواند در آلودگی سطح و به تبع آن آلودگی متقاطع نقش داشته باشند. نتایج حاصل از مطالعه ما به نوعی تائید عملی بر یافته‏های Rautemaa و همکاران(6) می‏باشد.

در مطالعه Williams و همکاران(22) میزان آلودگی سطوح در مطب دندانپزشکی مورد بررسی قرارگرفت. نمونه‏های مورد بررسی از دسته لامپ، آستین‏های روپوش، سینک و کف اتاق تهیه شدند. نتایج، حاکی از آن بود که میزان باکتری در ساعت‏های پایانی روز بیشتر از ساعت‏های قبل از شروع به کار بود. در مطالعه ما، آلودگی سطوح مختلف قبل از شروع به کار بر روی یک بیمار و بعد از اتمام کار مقایسه شدند. همچنین در مطالعه ما سطوح دیگری (تابوره، کلید روشن و خاموش چراغ و دسته سینی) مورد نمونه‏گیری قرار گرفت. نتایج مطالعه ما تائیدی بر تحقیق Williams بوده و تاکید می‏کند که آلودگی پس از درمان یک بیمار نیزافزایش قابل ملاحظه‏ای می‏یابد. بنابراین ضدعفونی نمودن سطوح در فواصل بین بیماران حائز اهمیت می‏باشد.

در مطالعه Kurita و همکاران(23) احتمال انتقال استافیلوکوک اورئوس‏های مقاوم به Methicillin از طریق سطوح کار دندانپزشکی مورد مطالعه قرار گرفت. عفونت‏هایی با کلونیزاسیون این نوع باکتری در 8 نفر از 140 بیمار مراجعه کننده به این مرکز دندانپزشکی مشاهده شد. آنتی بیوگرام این 8 نفر نشان داد که گونه‏های ایزوله شده در این بیماران همانند گونه‏های ایزوله شده از سطوح بود. این نتایج نشان می‏دهد که احتمال آلودگی و انتقال متقاطع عفونت از طریق سطوح دندانپزشکی وجود دارد که نتایج مطالعه ما نیز همین مطلب را تائید می‏کند.

در بررسی نوع آلودگی در این مطالعه دریافتیم که آلودگی سطوح، توسط 10 نوع باکتری شامل استافیلوکوک اورئوس، استافیلوکوک اپیدرمیس، استاف ساپروفیتیکوس، استرپتوکوک پنومونیه، انتروکوک فکالیس، باسیلوس سروئوس، سودوموناس آئروژینوزا، استرپتوکوک ویریدانس، باسیلوس سابتیلیس و استرپتوکوک پیوژن ایجاد شده بود. اغلب این گونه­های باکتریایی، فلور نرمال بدن انسان و غیربیماری‏زا می‏باشند ولی در شرایط مختلفی از جمله ضعف سیستم ایمنی می‏توانند بیماری‏های مختلفی ایجاد نمایند. همین گونه‏های باکتریایی در نتایج مطالعات دیگر نیز به چشم می‏خورد. ازجمله در مطالعه قوامو علیقلی(24) در مورد آلودگی میکروبی مواد پر مصرف در دندانپزشکی نیز انواع استافیلوکوک‏ها، انتروکوکوک فکالیس و گونه‏هایی از باسیل یافت شد.(24)

در مطالعه حاضر تعداد استافیلوکوک اورئوس بر حسب CFU (واحد شمارش باکتری بر حسب تعداد تشکیل کلونی) در مجموع بیشتر از باکتری‏های دیگر بود. هر چند استاف اورئوس جزء فلورنرمال بدن انسان می‏باشد ولی در صورت تغییر سویه‏های آن به انواع بیماری‏زا و یا در موارد ضعف سیستم ایمنی، می‏تواند بیماری‏های خطرناک پوستی نظیر زرد زخم ایجاد کند. در مطالعه(21) نیز بیشترین آلودگی سطوح قبل از ضدعفونی، از نوع استافیلوکوکوس اورئوس بود. در مطالعه عباسی و همکاران(25) بیشترین آلودگی مشاهده شده در دستگاه‏های رادیوگرافی از نوع میکروکوک (7/75%) بود.

نکته قابل توجه در این مطالعه این است که با وجود اینکه می­توان با استفاده از فویل­ها و پوشش­ها، از آلودگی دستگیره چراغ جلوگیری کرد ولی درمطالعه ما نشان داده شد که کلید روشن و خاموش چراغ نیز پس از پایان درمان، در 3/43 درصد موارد دارای آلودگی بوده و می‏تواند آلودگی باکتریایی را در بین بیماران انتقال دهد. بنابراین ضدعفونی کردن کلید چراغ در فواصل بین بیماران نباید فراموش شود.

یافته‏های مطالعه ما نشان داد که در انتهای کار، تابوره یا صندلی دندانپزشک بیشترین میزان آلودگی را دارا بوده است (106×7085 CFU در مجموع 23 مورد آلوده). جالب است که با وجود این که تابوره دندانپزشک به طور مستقیم در مسیر پراکندگی آئروسل­ها قرار ندارد ولی بیشترین میزان آلودگی را داشته است. شاید تماس دستکش آلوده دندانپزشک با پشتی تابوره، هنگام بلند شدن و برخواستن از صندلی یا جا به جا کردن صندلی، دلیلی برای میزان زیاد آلودگی در این قسمت باشد. بنابراین اهمیت ضدعفونی کردن دقیق تابوره در فواصل بیماران، روشن می‏گردد.

همچنین در این مطالعه مشاهده شد که میزان آلودگی در یونیت‏های دانشجویان ترم 7 به طور معنی‏داری، بیشتر از سایر یونیت‏ها بوده است. این مساله را می‏توان ناشی از استرس بیشتر دانشجویان ترم 7 در اوایل ورود به بخش و درمان بیماران؛ عدم آگاهی کافی از روش‏های کنترل عفونت و نهادینه نشدن اهمیت کنترل عفونت در این دانشجویان دانست. در حالی که یونیت‏های دانشجویان ترم 11 به طور معنی‏داری تعداد میکروب کمتری داشتند که دانش و تجربه بیشتر دانشجویان ترم‏های بالاتر، می‏تواند توجیهی بر این مساله باشد.

در بررسی­های انجام شده در این مطالعه، قسمت­های سه گانه­ی یونیت­های بخشی ترمیمی (دسته چراغ، سینی و تابوره) آلوده­تر از بخش پریو بودند. (05/0P<) شاید سرعت بیشتر توربین همراه با اسپری آب خنک کننده­ی آن در بخش ترمیمی توجیهی بر این اختلاف باشد(26) همچنین باید این نکته را در نظر گرفت که طول مدت درمان یک بیمار در بخش ترمیمی معمولا طولانی‏تر از درمان یک بیمار در بخش پریو بوده و این امر نیز می‏تواند در میزان بیشتر آلودگی موثر باشد.

با توجه به مراجعۀ بیماران با سیستم ایمنی تضعیف شده به کلینیک‏ها و دانشکده‏های دندانپزشکی و نیز حساسیتی که در مورد بیماران مبتلا به اندوکاردیت و افراد دارای پروتز‏های مفصلی و غیره وجود دارد، می‏توان به اهمیت فراهم کردن محیطی امن و عاری از میکروب پی برد. چرا که این بیماران در مقابل کمترین آلودگی‏ها نیز مستعد عفونت هستند و سهل انگاری در زمینه رعایت کنترل عفونت ؛ می‏تواند مشکلات این بیماران را دو چندان کند. باتوجه به نتایج مطالعه حاضر، می‏توان گفت آلودگی سطوح یونیت دندانپزشکی اجتناب ناپذیراست واین موضوع اهمیت ضدعفونی کردن سطوح مختلف یونیت در فواصل بین بیماران را نشان می­دهد تا بدین طریق بتوان میزان انتقال آلودگی را از بیماری به بیمار دیگر کاهش داد. از آنجا که کنترل عفونت به لحاظ اقتصادی و در ارزیابی هزینه- سود در میان تداخلات پزشکی در دسته با صرفه‏ترین است، لذا آموزش پرسنل دندانپزشکی و حتی آگاهی دادن به بیماران در این خصوص حائز اهمیت می‏باشد.

نتیجه گیری

میزان آلودگی باکتریایی بر روی سطوح مختلف دندانپزشکی، بعد از درمان یک بیمار به میزان قابل توجهی افزایش می‏یابد و بیشترین باکتری از نوع استافیلوکوک اورئوس می‏باشد. از طرف دیگر بر اساس نتایج این مطالعه و از بین سطوح مورد مطالعه، بیشترین آلودگی را تابوره ی دندان پزشک به خود اختصاص می‏دهد. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که آلودگی یونیت دانشجویان ترم‏های بالاتر کمتر از دانشجویان ترم‏های پایین‏تر بود.

تشکر و قدردانی

این مقاله حاصل طرح تحقیقاتی مصوب معاونت پژوهشی دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی و پایان نامه خانم دکتر فرشید نیا به شماره 3059 به راهنمایی دکتر اعظم ولیان می‏باشد.

  1. Moradi Khanghahi B, Jamali Z, Pournaghi Azar F, Naghavi Behzad M, Azami-Aghdash S. Knowledge, attitude, practice, and status of infection control among Iranian dentists and dental students: A systematic review. J Dent Res Dent Clin Dent Prospects 2013;7(2): 55-60.
  2. Cleveland JL, Bonito AJ, Corley TJ, Foster M, Barker L, Brown G, et al. Advancing infection control in dental care settings: Factors associated with dentists' implementation of guidelines from the centers for disease control and prevention. J Am Dent Assoc 2013;143(12):1127-39.
  3. Wenzel RP, Edmond MB. Listening to sars: Lessons for infection control. Annals of internal medicine 2003;139(7):592.
  4. Arigbede A, Ogunrinde T, Okoje V, Adeyemi B. Cross-infectivity of HIV infection: Assessment of behaviour of patients attending a university dental centre. Int J Dent Sci 2009;8(1): 56-61
  5. Hayajneh WA, Masaadeh HA, Hayajneh YA. A case-control study of risk factors for Hepatitis B virus infection in north jordan. J Med Virol 2010; 82(2): 220-3.
  6. Rautemaa R, Nordberg A, Wuolijoki-Saaristo K, Meurman J. Bacterial aerosols in dental practice: A potential hospital infection problem? J Med Hospital Infec 2006; 64(1): 76-81.
  7. Coleman DC, J O'Donnell M, Boyle M, Russell R. Microbial biofilm control within the dental clinic: Reducing multiple risks. J Infect Prev 2010; 11(6): 192-8.
  8. Kimmerle H, Wiedmann-Al-Ahmad M, Pelz K, Wittmer A, Hellwig E, Al-Ahmad A. Airborne microbes in different dental environments in comparison to a public area. Arch Oral Biol 2012; 57(6): 689-96.
  9. Bennett A, Fulford M, Walker J, Bradshaw D, Martin M, Marsh P. Occupational health: Microbial aerosols in general dental practice. Br Dent J 2000; 189(12): 664-7.
  10. Prospero E, Savini S, Annino I. Microbial aerosol contamination of dental healthcare workers' faces and other surfaces in dental practice. Infect Control Hospital Epidemiol 2003; 24(2): 139-41.
  11. Al Maghlouth A, Al Yousef Y, Al Bagieh N. Qualitative and quantitative analysis of bacterial aerosols. J Contemp Dent Pract 2004; 5(4): 91-100.
  12. Santacroce L, Cagiano R, Carlaio R, Del Prete R, Bottalico L. Dentistry oral hygiene and endocarditis. Pathophysiology and prophylactic therapy. Recent Prog Med 2008; 99(10): 516-21. (Italian)
  13. Walker J, Bradshaw D, Fulford M, Marsh P. Microbiological evaluation of a range of disinfectant products to control mixed-species biofilm contamination in a laboratory model of a dental unit water system. App Environ Microbiol 2003; 69(6): 3327-32.
  14. Mahdavian SJ, Ghanaat J, Sadeghi J, Rahimi M. A study of bacterial contamination control of dental units in Prosthodontic department of Mashhad Dental School. J Mash Dent Sch 2000; 24(1-2): 72-63. (Persian)
  15. Nasoohi N, Vand Yousefi J, Mahdisear F, Sheikhiekh Gol Zardi M. Evaluation of antibacterialeffects of three disinfectant solutions on dental operatory surfaces. J Res Dent Sci 2012; 9(1): 36-43.
  16. Shivakumar K, Prashant G, Madhu Shankari G, Subba Reddy V, Chandu G. Assessment of atmospheric microbial contamination in a mobile dental unit. Indian J Dent Res 2007; 18(4): 177-80.
  17. Harrel SK, Molinari J. Aerosols and splatter in dentistry: A brief review of the literature and infection control implications. J Am Dent Assoc 2004; 135(4): 429-37.
  18. Cristina ML, Spagnolo AM, Sartini M, Dallera M, Ottria G, Lombardi R, et al. Evaluation of the risk of infection through exposure to aerosols and spatters in dentistry. Am J Infect Control 2008; 36(4): 304-7.
  19. Taheri J, Rafieian N, Azimi MSH, Navidnia M. Investigation of disinfecting effect of alprocid solution in dentistry. Iranian J Med Microbiol 2009; 3(2-3): 34-9.
  20. Williams HN, Singh R, Romberg E. Surface contamination in the dental operatory: A comparison over two decades. J Am Dent Assoc 2003; 134(3): 325-30.
  21. Kurita H, Kurashina K, Honda T. Nosocomial transmission of methicillin-resistant staphylococcus aureus via the surfaces of the dental operatory. Br Dent J 2006; 201(5): 297-300.
  22. Ghavam M, Aligholi M. Bacterial contamination of four commonly used dental materials. J Islamic Dent Assoc Iran 2006; 18(3): 84-91. (Persian)
  23. Abbasi F, Eslami G, Ghaem Maghami A. Prevalence of gram positive cocci contamination in the water lines of Shahid Beheshti Dental School units and drinking water supply of local area. J Dent 2005; 23(2): 256-63.
  24. Kedjarune U, Kukiattrakoon B, Yapong B, Chowanadisai S, Leggat PA. Bacterial aerosols in the dental clinic: Effect of time, position and type of treatment. Int Dent J 2000; 50(2): 103-7.

18.    Szymanska J. Microbiological risk factors in dentistry. Current status of knowledge. Ann Agric Environ Med2005; 12(2): 157-63.

19.    Szymanska J. Dental bioaerosol as an occupational hazard in a dentist's workplace. Ann Agric Environ Med 2007; 14(2): 203-7.