نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دندانپزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه شاهد، تهران، ایران
2 استادیار، گروه پریودانتیکس، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه شاهد، تهران، ایران
3 استادیار، گروه پروتزهای دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه شاهد، تهران، ایران
4 استادیار، مرکز تحقیقات گیاهان داروئی، دانشگاه شاهد، تهران، ایران
5 دستیار تخصصی، گروه پروتزهای دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه شاهد، تهران، ایران
6 دانشیار، گروه پروتزهای دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه شاهد، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: Chlorhexidine is the gold standard of dental plaque prevention. This clinical study assessed the use of a herbal mouthwash (containing thyme, Mentha piperita, and Tanacetum balsamita) to eliminate the negative effects of chlorhexidine mouthwash on crown lengthening post-operative healing.
Materials and Methods: Patients were randomly assigned to four groups (n=15) according to the use of different mouthwashes: chlorhexidine, herbal, herbal-chlorhexidine, and normal saline. Modified gingival index (MGI) and plaque index (PI) were measured on the day of surgery. After two weeks, indices of mouthwash flavor, mouthwash preference, parotid gland swelling, tongue discoloration, staining index (SI), plaque index (PI), and modified gingival index (MGI) were measured. Data were analyzed using non-parametric Kruskal-Wallis and Mann-Whitney tests at 5% level.
Result: As evidenced by the obtained results, herbal mouthwash significantly improved gingival inflammation and plaque indices (p < /em>= 0.008). Nevertheless, it demonstrated no significant difference with chlorhexidine mouthwash (MGI: 0.656 and PI: p < /em>=0.080). Furthermore, none of the adverse effects similar to chlorhexidine mouthwash was observed in the patients who used herbal mouthwash.
Conclusion: In comparison to chlorhexidine, herbal mouthwash has fewer side effects on parotid swelling indices, discoloration of the tongue and teeth, and taste improvement. It has also positive effects on the improvement of GI and PI indices similar to the chlorhexidine group; therefore, it can be alternatively used instead of chlorhexidine.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
لازمه پروسه التیام، پیشگیری از عفونت زخم و آلودگی های باکتریایی ناحیه جراحی (پریودنتال، ایمپلنت) و ایجاد یک محیط مطلوب است.(5-1) در مراحل اولیه، التهاب بر التیام زخم جراحی غالب می شود، که به نوبه ی خود سبب ایجاد پلاک میشود.(7و6) اگر تشکیل پلاک محدود شود، التیام زخم ها نیز سریع تر میشود و عوارض کمتری را نشان میدهد؛ در حالی که وجود پلاک عفونی در نواحی جراحی، منجر به تضعیف بهبود کلینیکی و حتی بدتر شدن آن میشود.(8و5-1) کلونیزه شدن باکتریها در سطوح دندان عامل مهمی در پیشرفت التهاب لثه و پریودنتیت است.(9) کشیدن نخ و مسواک روزانه دندان ها (روش مکانیکی ) راه اصلی حذف پلاک است. علی رغم اثرات مثبت کنترل مکانیکی، تعداد زیادی از بیماران، ناراحتی و حساسیت را در نواحی جراحی شده گزارش کردند؛ لذا روش های متنوعی از جمله کنترل شیمیایی پلاک نیز معرفی شده است.(10) دهانشویه کلرهگزیدین (CHX) بخاطر خواص ضد میکروبی فوق العاده، امروزه به عنوان استاندارد طلایی در این مورد پذیرفته شده است. کلرهگزیدین یک Bis-biguanide است که تاثیرش بر هر دو گروه باکتری گرم مثبت و منفی، قارچ ها و برخی ویروس های لیپوفیلیک اثبات شده است.این دهان شویه ترمیم زخم را بیشتر می کند و عوارض بعد جراحی را کاهش می دهد.(12-10) اثر ضدمیکروبی کلرهگزیدین وابسته به دوز است. کلرهگزیدین در غلظت های پایین (02/0 درصد تا 06/0 درصد) فعالیت باکترواستاتیک دارد، در حالی که در غلظت های بالاتر (بالاتر از 12/0 درصد) نقش باکتریوسیدالی دارد.(13) استفاده از غلظت های 12/0 درصد تا 2/0 درصد کلرهگزیدین در دهانشویه ها باعث کاهش قابل توجه شاخص های پلاک، التهاب و میزان خونریزی لثه می شود.(14) استفاده بلند مدت از کلرهگزیدین (بیشتر از دو هفته) در درمان دندان پزشکی اغلب باعث تغییر رنگ دندان، زبان و ترمیم های کامپوزیتی و گلاس آینومر می شود. علاوه بر این، کلرهگزیدین می تواند باعث تحریک مخاط موکوزی و اختلالات طعم و تورم یک طرفه یا دو طرفه غده پاروتید (بصوت نادر) شود، اما این نشانه ها موقت هستند و در پی اتمام درمان محو می شوند.(17-15) کلرهگزیدین تحت اثر نور و هوا در درازمدت به تدریج تیره می شود.(18) فعالیت کلرهگزیدین به PH محیط وابسته است و محدوده مطلوب آن 5/5 تا 7 است.(19) فعالیت آن در حضور سرم، خون، چرک و دیگر مواد آلی و همچنین در حضور صابون ها و دیگر ترکیبات آنیونی کاهش می یابد و نمی تواند میکروارگانیسم های Acid fast و اسپور را از بین ببرد.(21-20) انجمن دندانپزشکان آمریکا، کلرهگزیدین و اسانس ها (Essential Oil) را به عنوان آنتی سپتیک در دهانشویه ها تأیید کرده است.(22) با توجه به رویکرد های اخیر به استفاده از گیاهان دارویی و ترکیب های طبیعی در صنایع دارویی و به دلیل سازگاری آنها با بدن انسان، کاربرد مواد ضد میکروبی گیاهی ضروری به نظر می رسد.(23) گیاهانی با اثرات ضدالتهابی، ضدمیکروبی و آنتی اکسیدانی شناخته شده اند.(24) محصولات گیاهی در فرم های خمیر دندان و دهان شویه می توانند بر پایه یک ترکیب گیاهی یا ترکیب چندین گیاه دارویی باشند.(25)
نعنا فلفلی شامل 25 تا 30 گونه است که عمدتاً به طعم مشخص و تازه کنندگی شان شناخته می شوند.(26) برخی نویسندگان معتقدند که نعنا فلفلی به واسطه ماده Linalool موجود در آن، فعالیت ضد قارچی، ضد میکروبی، ضدموتاژنیک، مسکنی، ضد التهابی و آنتی اکسیدانی دارد.(26) نشان داده شده است که نعنا فلفلی نسبت به اسید آسکوربیک آنتی اکسیدان قوی تری محسوب می شود.(26) متابولیت ثانویه نعنا شامل منتول نیز فعالیت های قابل توجهی برای مدیریت التهاب لثه دارد.(27) وجود منتول در آن تنها بر یک سویه باکتری تأثیر دارد، در حالی که لینالول به عنوان عامل بالقوه در کنترل باکتری توصیف شده است.(26)
آویشن شامل حدود 400 گونه است. اسانس آویشن شیرازی برای درمان گلودرد، التهاب لوزه ها و بیماری های لثه استفاده می شود. این اسانس به عنوان یک آنتی سپتیک، ضد میکروب، ضد اسپاسم، آنتی اکسیدان، و ماده ضدسرطان توصیه شده است.(28) پماد ساخته شده با آویشن شیرازی، کامیفورا میرا و خوک طلایی (Golden seal) برای درمان هرپس های دهانی استفاده می شود.(29) عصاره آویشن شیرازی مقابل استرپتوکوکوس موتانس موثر است.(29)
گیاه شاه اسپرم خاصیتهای ضدالتهابی، ضد میکروبی، ضد قارچی و حشره کشی را نشان میدهد. Carvone (51.0%), beta-thujone (20.8%), 1,8-cineole (4.4%), alpha-thujone (3.2%) از ترکیبات اصلی این گیاه هستند. فعالیت ضد میکروبی اسانس شاه اسپرم در in vitro مقابل 8 باکتری گرم مثبت و گرم منفی مطالعه شد. نتایج نشان داد که اسانس این گیاه دارای فعالیت ضد میکروبی متوسط تا شدید است.(30)
برای کمک به دندانپزشکان در انتخاب موثرترین دهانشویه جهت پیشگیری از تشکیل پلاک، محصولات باید مورد آزمایش قرار گیرند، زیرا مواد افزودنی موجود برای ایجاد طعم و رنگ ممکن است اثر دهانشویه را کاهش دهد. با توجه به عوارض استفاده از کلرهگزیدین به عنوان دهانشویه پس از جراحی، هدف مطالعه حاضر مقایسه اثر دو دهانشویه گیاهی (حاوی آویشن شیرازی، نعنا فلفلی و شاه اسپرم) و کلرهگزیدین بر روی التیام لثه بعد از انجام جراحی افزایش طول تاج کلینیکی دندان بود.
مواد و روش ها
این مطالعه بصورت کارآزمایی بالینی شاهد دار تصادفی یک سویه کور طراحی شد. پس از گرفتن رضایت نامه آگاهانه بیماران در قسمت جراحی لثه کلینیک شهید منتظری در شهر تهران مورد ارزیابی قرار گرفتند.
در این مطالعه 60 نفر ثبت شدند که در گروه های 15 نفره به شکل تصادفی در 4 گروه قرار گرفتند. عرق و اسانس گیاهان مورد استفاده در این مطالعه همگی توسط پژوهشکده گیاهان داروئی دانشگاه شاهد فرموله و تهیه شدند. گروه های مورد مطالعه عبارت بودند از HM: دهانشویه گیاهی حاوی عرق گیاه شاه اسپرم، آویشن شیرازی، نعنا فلفلی و اسانس آویشن شیرازی (به ترتیب به نسبت حجمی 1: 5/7: 5/0: 1/0)، CHX: دهانشویه کلرهگزیدین 2/0 درصد به عنوان کنترل مثبت، HCHX: ترکیب کلرهگزیدین و عرق گیاه شاه اسپرم، آویشن شیرازی، نعنا فلفلی و اسانس آویشن شیرازی (به ترتیب به نسبت حجمی 5/0: 1: 7: 5/0: 1/0)، : NS دهانشویه نرمال سالین (محلول 9/0 درصد سدیم کلراید) به عنوان پلاسبو (کنترل منفی).
معیارهای ورود به این مطالعه شامل موارد بیماران با اندیکاسیون جراحی لثه روی حداقل یک دندان و موافقت بیماران با شرکت کردن در مطالعه بود. معیار های خروج از این مطالعه شامل موارد مصرف آنتی بیوتیک یک ماه قبل از مطالعه، داشتن دیابت یا هر نوع بیماری سیستمیک، مصرف داروهای مداخله کننده با التیام لثه، بارداری، آلرژی، حساسیت به مواد دهان شویه، افراد سیگاری، داشتن ضایعات پاتولوژیک در مخاط دهانی، داشتن پروتز دندانی یا وسایل ارتودنسی، وجود پریودنتیت در ناحیه جراحی و داشتن تغییر رنگ دندانی ناشی از عوامل سیستمیک بود.
مجری طرح تحت آموزش متخصص جراحی لثه، کالیبره شد. در صورت وجود جرم و رنگدانه در بیماران، جرمگیری و برساژ انجام شد و در نهایت روش مسواک زدن Modified Bass و کشیدن صحیح نخ دندان به بیماران آموزش داده شد.
بیماران یک هفته بعد برای جراحی مراجعه کردند. قبل از جراحی، شاخص های لثه ای اصلاح شده (MGI) و پلاک، در دندان های مورد نظر برای جراحی اندازه گیری شد. با توجه به جرمگیری و برساژ و آموزش بهداشت داده شده، شاخص رنگ پذیری سطح دندان های مورد نظر، صفر در نظر گرفته شد. برای کورسازی بیماران، دهانشویه ها در بطری هایی با ظاهر کاملا یکسان با برچسب های متفاوت (G1,G2,G3,G4) قرارداده شد و همراه مسکن تجویز شد. بروشور دستورالعمل مصرف دهانشویه ها به بیماران داده شد به طوری که بیماران در دو نوبت صبح و شب، یک ساعت بعد از مسواک زدن دهان خود را با 10 میلی لیتر دهانشویه به مدت 30 ثانیه طبق توصیه سازندگان شستشو داده و این کار را از شب جراحی شروع کرده و به مدت دو هفته ادامه می دادند. همچنین بیماران از مسواک زدن و کشیدن نخ دندان در ناحیه تحت جراحی به مدت یک هفته منع شدند. برای همسان سازی مطالعه، به تمام بیماران از یک نوع مسواک نرم (مسواک باربی شرکت جیانگ سو)، نخ دندان (شرکت مینا) و خمیر دندان (نسیم شرکت پاکسان) داده شد.
هفت روز بعد از جراحی بیماران برای کشیدن بخیه مراجعه کردند. به بیماران گفته شد که بعد از این تمام دندان هایشان را مسواک بزنند. در روز چهاردهم بعد از جراحی بیماران برای گرفتن شاخصهای PI، MGI و SI (از نظر وسعت و شدت) در دندانهای تحت جراحی، تغییر رنگ زبان، تورم غده پاروتید، طعم دهان شویه و ترجیح طعم دهان شویه مراجعه کردند.
Modified Gingival Index (MGI) با هدف بررسی التهاب لثه بکار گرفته شد.
چهار ناحیه از دندان (مزیال، دیستال، فاسیال و لینگوال) از نظر شدت التهاب نمره ای از 1 تا 4 دریافت کردند. این 4 نمره با هم جمع شده و تقسیم بر 4 شدند تا نمره هر دندان بدست آید.(31) 4 نمره تعریف شده در این شاخص به صورت زیر است:
0-بدون التهاب، 1-التهاب خفیف که فقط قسمتی از لثه مارجینال یا پاپیلری را درگیر کند، 2-التهاب خفیف که تمام لثه مارجینال یا پاپیلری را درگیر کند، 3-التهاب متوسط به همراه قرمزی، ادم و یا هایپرتروفی لثه مارجینال یا پاپیلری، 4-التهاب شدید، قرمزی مشخص، ادم ویا هایپرتروفی لثه مارجینال یا پاپیلری، خونریزی خود به خودی.
Plaque index (PI) به روش Loe(32) توسط سوند در 4 سطح دندان (فاسیال، لینگوال، مزیوفاسیال، دیستوفاسیال) مورد ارزیابی قرار گرفت و مانند شاخص MGI محاسبه شد.
کد صفر: اگر اصلا پلاک نداشت، کد یک: اگر یک لایه سطحی پلاک چسبیده بود، کد دو: اگر پلاک لثه مشاهده شود و نیاز به سوند گذاشتن نباشد. کد سه: اگر پلاک زیاد باشد و تا نیمی از دندان را پوشانده باشد، که برای هر دندان در 4 ناحیه اندازه گیری و تقسیم بر 4 شد.
Staining index یا شاخص رنگ پذیری (SI) که به روش lobene(33) بر اساس شدت و ناحیه دندان مورد نظر ارزیابی قرار گرفت. به هر دندان از 0 تا 3 نمره داده شد. میانگین نمرات دو سطح دندان، میزان این شاخص را مشخص می کرد.
0-بدون لکه، 1- لکه ملایم (زرد تا قهوه ای یا خاکستری کمرنگ )، 2- لکه متوسط (قهوه ای متوسط)، 3- لکه شدید ( قهوه ای تیره یا سیاه)
نمره دهی ناحیه به این صورت بود:
0- لکه ای تشخیص داده نشد، 1- لکه تا یک سوم ناحیه را پوشش داده بود، 2- لکه بیشتر از یک سوم تا دوسوم ناحیه را پوشش داده بود، 3- لکه دو سوم یا بیشتر از دوسوم ناحیه را پوشش داده بود.
طعم دهانشویه به پنج دسته خیلی خوب، خوب، معمولی، بد، خیلی بد تقسیمبندی و از 1 تا 5 کد داده شد. مجموع این کدها میزان این شاخص را نشان می داد. هرچه مجموع کد ها بیشتر بود طعم دهانشویه بهتر بود. کد طعم دهانشویه به شرح ذیل بود.
خیلی بد، بد، معمولی، خوب، خیلی خوب
تغییر رنگ زبان، به سه دسته تغییر رنگ کمتر از نصف زبان، بیشتر از نصف زبان یا نداشتن تغییر رنگ در قسمت دوسوم قدامی زبان تقسیمبندی شد که بر اساس معیار Claydon تنظیم شده بود.(34)
تورم غده بزاقی، به سه دسته نداشتن تورم، تورم یکطرفه و تورم دوطرفه تقسیمبندی شد.
در مقایسه مستقیم بین دو دهانشویه، پس از تکمیل دوره مصرف یک دهانشویه، دهانشویه دیگری به بیمار داده شد تا با یکبار استفاده از آن، طعم دهانشویه مطلوبتر را انتخاب کند.
شاخصهای طعم دهانشویه، تغییر رنگ زبان، تورم غده بزاقی و ترجیح طعم دهانشویه، بر اساس اطلاعات به دستآمده در پرسشنامه وارد شد.
ابتدا روی دادههای خام تست نرمالیته انجام شد و دادههای نرمال به روش پارامتریک و دادههای غیر نرمال به روش غیر پارامتریک تجزیه و تحلیل شدند. با توجه به ماهیت دادههای به دست آمده، دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS با ویرایش 25 تجزیه و تحلیل شدند. در نهایت آنالیز آماری با استفاده از آزمونهای Kruskal-Wallis و Mann-Whitney در سطح 5 درصد انجام گرفت.
یافته ها
در این مطالعه، 60 نفر (با متوسط سنی 26/12±5/39 سال و محدوده سنی 17 تا 66 سال) متشکل از 36 زن (60 درصد افراد مطالعه، با متوسط سنی 05/12±3/43 سال) و 24 مرد (40 درصد افراد مطالعه، با متوسط سنی 40/10±8/33 سال) وارد مطالعه شدند. ترکیب سنی و جنسی گروه های مورد مطالعه در جدول 1 ذکر شده است.
طبق جدول 2، از نظر کیفیت طعم دهانشویه براساس تحلیل آزمون Kruskal-Wallis تفاوت آماری بین گروه HM با CHX و گروه HM با HCHX معنی دار بود (005/0P=). همچنین از نظر شاخص تورم غده پاروتید (225/0P=) و شاخص لثه ای اصلاح شده (MGI)، تفاوت بین گروه ها معنادار نبود (656/0P=). با توجه به آزمون آماری Kruskal-Wallis، اختلاف التهاب قبل و بعد از درمان برای شاخص لثه ای اصلاح شده (MGI)، در هر یک از چهار گروه معنادار بود و میزان التهاب بعد از درمان کاهش یافت.
با توجه به نتایج آزمون Kruskal-Wallis در مقایسه بین گروه ها از نظر تغییر رنگ سطح زبان، تفاوت بین گروه HM با CHX، گروه HM با HCHX، گروه CHX با NS و گروه NS با HCHX معنادار بود (000/0P=). (جدول 2).
شاخص ترجیح طعم دهان شویه تنها بین دو گروه HM و CHX مقایسه شد. با توجه به آزمون Mann-Whitney اختلاف بین دو گروه معنادار بود (0001/0P<). (جدول 2).
طبق آزمون Kruskal-Wallis از نظر شاخص پلاک (PI)، تنها تفاوت بین گروه های CHX با NS معنادار بود (001/0P=). (جدول 2). همچنین با توجه به آزمون آماری Wilcoxon، اختلاف در میزان پلاک قبل و بعد از استفاده از دهانشویه، در هر یک از چهار گروه معنادار بود و کاهش پیدا کرده بود.
در مورد شاخص شدت و وسعت رنگ پذیری، دادهها غیر نرمال بود و به روش غیر پارامتریک و آزمون Kruskal Wallis تجزیه و تحلیل شد. با توجه به نتایج این آزمون، تفاوتها بین گروه HM با CHX، گروه HM با HCHX، گروه CHX با NS و گروه HCHX با NS معنادار بود (جدول 2).
جدول 1 : میانگین و انحراف معیار سن و توزیع فراوانی جنسیت در گروه های تحت مطالعه
گروه |
میانگین سن |
تعداد افراد مرد (درصد) تعداد |
تعداد افراد زن (درصد) تعداد |
HM |
07/13 ± 4/37 |
(7/26)4 |
(3/73)11 |
CHX |
03/14 ± 6/42 |
(3/53)8 |
(7/46)7 |
HCHX |
78/11 ± 06/39 |
(3/53)8 |
(7/46)7 |
NS |
56/10 ± 39 |
(7/26)4 |
(3/73)11 |
P-value |
706/0 |
107/0 |
203/0 |
HM:دهانشویه گیاهی ,CHX: دهانشویه کلرهگزیدین ,HCHX: ترکیب دهانشویه کلرهگزیدین و گیاهی ,NS: نرمال سالین
جدول 2 : میانگین رتبه ای شاخص های اندازه گیری شده در گروه های مختلف
گروه ها |
صفات اندازه گیری MEAN OF RANK |
|||||||
شاخص طعم دهانشویه |
شاخص تورم غده پاروتید |
شاخص لثه اصلاح شده |
شاخص تغییر رنگ سطح زبان |
شاخص ترجیح طعم دهانشویه |
شاخص پلاک |
شاخص شدت تغییر رنگ دندان |
شاخص وسعت تغییر رنگ دندان |
|
HM |
13/43a |
93/28a |
20/34a |
00/20c |
00/27a |
93/28ab |
47/19b |
80/19b |
CHX |
13/23b |
03/33a |
43/31a |
97/44a |
00/12b |
77/43a |
87/43a |
13/44a |
HCHX |
90/26b |
03/33a |
90/29a |
03/37b |
-- |
70/29ab |
97/37ab |
57/38ab |
NS |
83/28ab |
00/27a |
47/26a |
00/20c |
--- |
60/19c |
70/20b |
50/19b |
P-value |
005/0 |
225/0 |
656/0 |
001/0> |
001/0> |
001/0 |
001/0> |
001/0> |
حروف متفاوت بیانگر تفاوت معنادار آماری می باشد.
آزمون کروسکال – والیس و مقایسه دو به دو بوسیله آزمون من – ویتنی با اصلاح بن - فرنی
بحث
در مطالعه حاضر تاثیر دهان شویه گیاهی (حاوی آویشن شیرازی، نعنا فلفلی و شاه اسپرم) و کلرهگزیدین بعد از جراحی افزایش طول تاج کلینیکی بر شاخصهای طعم دهانشویه، ترجیح طعم دهانشویه، تورم غده پاروتید، تغییر رنگ زبان، رنگپذیری دندان (SI)، پلاک ایندکس (PI) و ایندکس لثه اصلاح شده (MGI) مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج مطالعه حاضر نشان داد که اگرچه تاثیر دهانشویه کلرهگزیدین در بهبود شاخص PI از نرمال سالین بهتر بود ولی با دهانشویه گیاهی و ترکیب دهانشویه گیاهی با کلرهگزیدین تفاوت معنادار آماری نداشت که نشان دهنده تاثیر مشابه دهانشویه گیاهی در بهبود این شاخص نسبت به کلرهگزیدین است. Laugisch و همکاران(35)، با مقایسه تأثیر دهانشویه ترکیبی کلرهگزیدین 05/0 درصد عصاره گیاهی و دهانشویه کلرهگزیدین 1/0 درصد به این نتیجه رسیدند که دو دهانشویه توانستند این شاخص را بهبود بخشند و هیچ تفاوت معناداری بین دو گروه دیده نشد که با نتایج تحقیق حاضر موافق است. در مطالعه کمالی(36)، اثرات دهانشویه کلرهگزیدین 2/0 درصد و پرسیکا (حاوی گیاه مسواک، بومادران و نعنا) با هم مقایسه شد که در نهایت دهانشویه کلرهگزیدین با اختلاف معناداری بهبود این شاخص را نسبت به پرسیکا نشان داد. از نظر فراوانی همانند مطالعه حاضر، کلرهگزیدین بهتر از دهانشویه گیاهی عمل کرد اما برخلاف مطالعه حاضر، اختلاف معنادار گزارش شد. همچنین در مطالعه علائی و همکاران(37) در مقایسه دهانشویه نعناع با کلرهگزیدین، پلاک ایجاد شده در گروه نعناع، 4/1 برابر گروه کلرهگزیدین گزارش شد که مخالف نتیجه پژوهش حاضر است. به نظر میرسد این اختلافات به دلیل ترکیبات متفاوت دهانشویههای گیاهی و تفاوت زمان آزمایش و عدم استفاده از یک روش خاص برای کنترل پلاک باشد.
نتایج مطالعه حاضر نشان داد که چهار دهانشویه از نظر شاخص MGI اثرات مشابهی دارند.MGI بروز و شدت التهاب لثه را ارزیابی میکند. این شاخص به روش غیرتهاجمی فقط با استفاده از دیدن و بدون استفاده از پروب تأکید دارد. این یافته بدین معناست که نرمال سالین در بهبود شاخص MGI مشابه سایر دهانشویه ها عمل نموده است. این مسئله را می توان مربوط به حذف کردن فیزیکی پلاک بر روی زخم جراحی و کمک به بهبود زخم دانست. جمال پور و همکارانش(38)، تحقیقی را تحت عنوان مقایسه اثرات دهانشویه پرسیکا (حاوی گیاه مسواک، بومادران و نعنا) و کلرهگزیدین روی دو شاخص لثه و پلاک انجام دادند که درنهایت، نتایج نشان داد که تأثیر ضدالتهابی دو دهانشویه یکسان بوده است که همجهت با نتایج مطالعه حاضر میباشد. Gupta و همکاران(39)، اثر عصاره گیاه Terminalia chebula و کلرهگزیدین را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که گروه کلرهگزیدین و Terminalia chebula توانستند شاخص لثه را بهبود بخشند ولی تفاوتها بین آنها معنادار نبود که در تایید نتایج مطالعه حاضر می باشد. البته هر دوی این گروهها، تفاوت معناداری را با گروه نرمال سالین نشان دادند که این نتیجه با نتایج مطالعه حاضر مغایرت دارد. در مطالعه Gupta و همکاران(39)، از بیماران خواسته شد که روش مسواک زدن خود را تغییر ندهند که میتواند روی کنترل پلاک و التهاب لثه مؤثر باشد و این دلیل احتمالی اختلاف نتیجه دو مطالعه است.
داده های حاصل از این مطالعه نشان داد که طعم دهانشویه گیاهی از بقیه دهانشویه های مورد مطالعه بهتر است. از آنجا که طعم دهانشویه کلرهگزیدین تحت تاثیر محتویات شیمیایی آن قرار دارد این نتیجه نشان می دهد افراد شرکت کننده طعم دهانشویه گیاهی را نسبت به طعم کلرهگزیدین ترجیح می دهند. در مطالعه علائی و همکاران(37) بر روی مقایسه تأثیر دهانشویه نعناع با کلرهگزیدین بر میزان پلاک میکروبی، و پذیرش افراد، تمام افراد شرکتکننده، طعم دهانشویه نعناع را پسندیدند. در حالی که هیچیک از افراد، طعم دهانشویه کلرهگزیدین را نپسندیدند که موافق با نتایج تحقیق حاضر است. Gupta و همکاران(39)، اختلاف طعم بین گروه در مطالعه Terminalia chebula و کلرهگزیدین معنادار بود و نتیجه آن، همسو با نتایج پژوهش حاضر بود. در مطالعه عابدی پور و همکاران(40)، اثر دهانشویه پرسیکا و کلرهگزیدین جهت پیشگیری از استوماتیت در بیماران تحت شیمیدرمانی بررسی شد. دهانشویه پرسیکا حاوی گیاهان مسواک، بومادران و نعناع (Mentha spicata) میباشد. 73/2 درصد بیماران گروه کلرهگزیدین و 86/7 درصد بیماران گروه پرسیکا از طعم و بوی دهانشویه رضایت داشتند که البته این اختلاف معنادار نبود و با نتایج تحقیق حاضر مخالف است. دلیل این تناقض ممکن است مربوط به تفاوت گیاهان تشکیلدهنده باشد. گیاه نعناع در این مطالعه (Mentha spicata) و در پژوهش حاضر (Mentha piperata)، از خانواده نعناعیان بود.
نتایج مطالعه حاضر نشان داد که از لحاظ شدت و وسعت تغییر رنگ، کلرهگزیدین نسبت به بقیه دهانشویه های مورد آزمایش تغییر رنگ شدید تر و وسیع تری دارد. نشان داده شده است که تغییر رنگ در دهانشویههای ضد میکروبی مانند کلرهگزیدین، در اثر تغییر ماهیت شیمیایی پلیکل و پروتئینهای پلاک و تهنشینی پسین سولفید آهن شکل میگیرد.(41) در مطالعه علائی و همکاران(37) میزان تغییر رنگ در گروه کلرهگزیدین، 8/2 برابر گروه نعناع بود که این میزان معنادار بوده و با نتایج مطالعه حاضر همسو می باشد. در مطالعه کمالی(36)، اثرات دهانشویه کلرهگزیدین 2/0 درصد و پرسیکا در کنترل پلاک میکروبی بعد از جراحی پریودنتال بررسی شد و به این نتیجه رسید که میزان بروز رنگ ریزه در گروه کلرهگزیدین 6/6 برابر گروه پرسیکا بود که با نتایج تحقیق حاضر موافق است. Laugisch و همکاران(35)، اثرات دهانشویه ترکیبی کلرهگزیدین 05/0 درصد عصاره گیاهی و دهانشویه کلرهگزیدین 1/0 درصد را در پی جراحی پریودنتال و ایمپلنت مقایسه کردند. در این مطالعه مشخص شد که دو گروه تفاوت معناداری در این شاخص نشان ندادند و هر دو گروه باعث تغییر رنگ زیادی در دندانها نشدند که با نتایج تحقیق حاضر مخالف است. دلیل این تناقض ممکن است مربوط به استفاده از غلظت پایینتر دهانشویه کلرهگزیدین باشد.
از محدودیت های این مطالعه، می توان به امکان عدم پیروی افراد مورد آزمایش از دستورالعمل های استفاده از دهانشویه در منزل اشاره کرد. همچنین ممکن است مصرف دهانشویه کلرهگزیدین به علت تغییر رنگ های ایجاد شده محدود گردد. جهت مطالعات آتی در این زمینه پیشنهاد میشود مطالعات کار آزمایی بالینی دو سویه کور و سه سویه کور روی این دهانشویه ها صورت پذیرد. همچنین از سایر شاخصهای در ارتباط با بهبود شرایط لثه و دندان مانند BOP (خونریزی حین پروبینگ) در دندان های سالم و WHI (شاخص التیام زخم) استفاده شود.
نتیجه گیری
کاربرد دهانشویه گیاهی، نرمال سالین و ترکیب دهانشویه گیاهی با کلرهگزیدین، دارای اثراتی مشابه با گروه کلرهگزیدین در بهبود شاخص GI می باشد.
کاربرد دهانشویه گیاهی و ترکیب دهانشویه گیاهی با کلرهگزیدین، دارای اثراتی مشابه با گروه کلرهگزیدین در بهبود شاخص PI بود. دهانشویه گیاهی نسبت به کلرهگزیدین دارای کمترین عوارض در شاخصهای تورم پاروتید، تغییر رنگ زبان و دندان،به همراه بهبود طعم بود و می تواند جایگزین مناسبی برای کلرهگزیدین باشد.
تشکر و قدردانی
این مقاله از پایان نامه دوره عمومی دندانپزشکی به شماره ثبت 508 در کتابخانه دانشکده دندانپزشکی شاهد استخراج گردیده است. ضمناً از معاونت محترم پژوهشی دانشکده دندانپزشکی شاهد که هزینههای این طرح را تامین نمودند، تقدیر و تشکر میگردد.