نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه آموزشی ترمیمی و زیبائی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی همدان
2 دندانپزشک
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction:
The width ratio of teeth is very important for esthetic of maxillary anterior teeth. Some dentists utilize golden proportion (1.618) as a main guidance to establish a harmonious proportion. Although the proportion has been used frequently in dentistry, it has rarely been studied, especially among Iranian population. The aim of this study was to evaluate golden proportion in a group of Iranian dental students, in Hamedan.
Materials & Methods:
This cross-sectional study was conducted with 165 dental students (79 female and 86 male) in Hamedan Dental School-Iran. The inclusion criteria for case selection was lack of rotation, tilt, spacing, caries, restoration or missing in anterior maxillary teeth. Photographs of the subject’s teeth were taken from frontal view. The apparent width of the teeth were measured by a digital caliper and width ratio’s of central to lateral, lateral to canine and canine to first premolar were calculated. Then data were analysed by student t-test, t-paired t-test and one sample t-test.
Results:
In this study the mean ratio of central to lateral, lateral to canine and canine to first premolar width on the right side were 1.489±0.153, 1.200±0.153, 1.432±0.271 respectively and 1.525±0.151, 1.235±0.170, 1.477±0.368 for the left side.
Conclusion:
In comparing the results and golden proportion (1.618), it was concluded that golden proportion was absent in a high percent of the subjects. Comparing the mentioned ratios showed that central to lateral width was the closest ratio to golden proportion and lateral to canine width had the lowest similarity to golden proportion. In addition, it was showed that there was not a significant difference between male and female in apparent width ratios, in maxillary antetior teeth. This study indicated that golden proportion can not be assumed as a constant ratio between the apparent widths of maxillary anterior teeth in all conditions.
کلیدواژهها [English]
مقدمه:
دندانپزشکی مجموعهای از علم و هنر است. دندانپزشکان کوشش میکنند که ضمن برطرف ساختن نیازهای عملکردی، تا حد ممکن زیبایی مورد انتظار بیمار را نیز فراهم سازند. ظاهر دندانهای قدامی در جذابیت چهره و زیبایی لبخند، اهمیت زیادی دارد. عوامل زیادی بر القاء این زیبایی موثر است(1). هنگامی که بیمار لبخند میزند زیبایی چهرهی او به عوامل متعددی از جمله نظم و رنگ دندانها، هماهنگی کانتورها، اندازهی لبهی انسیزال، پلان اکلوزال، میدلاین و غیره بستگی دارد.
یکی از این عوامل نیز رابطهایست که بین اندازهی دندانها وجود دارد. تناسب اندازه دندانها باید به گونهای باشد که موجب تنش زیبایی نگردد(3و2).
از نظر عددی، در بین دندانهای قدامی فک بالا، ثنایای میانی عریضترین دندانها هستند، کانینها
در رتبهی بعدی قرار دارند و ثنایای کناری،
کم عرضترین آنها میباشند. ولی از نمای فرونتال، اندازه دندانها باید به تدریج از خط میانی به طرف دیستال کوچکتر شود. پیشنهاد شده است که این کاهش باید به نسبت طلایی (618/0) نزدیک باشد. مطابق این فرمول هندسی، عرض آشکار
(Apparent width) هر دندان، 618/0 عرض آشکار دندان مزیالی آن است(3و2).
فیثاغورث در 530 قبل از میلاد سعی نمود برای تعیین زشتی یا زیبایی راه حل ریاضی پیدا کند. پیشنهاد او عدد طلایی بود که با حرف F نشان داده میشود. این عدد برابر میباشد که همان نسبت طلایی (618/0) است(4).
پس از قرن سیزدهم، نسبت طلایی توسط
Filius Bonaccia به شکل عبارات جبری تدوین شد و از آن پس این ارتباطات عددی به نام سریهای Fibonacci مشهور شد(5).
لئونارد داوینچی در 1509 رسالهای درباره نسبت طلایی ارائه نمود. این رساله در سال 1956 در میلان به طبع رسید(5).
Zeising در 1850 کل بدن را متناسب با سریهای فیبوناچی تقسیمبندی نمود(5).
در 1966 در یک مطالعه 15 ساله، نسبت طلایی مجدداً مورد توجه قرار گرفت. در این مطالعه با استفاده از کامپیوتر چهل کودک بررسی شده و اطلاعات مفصلی راجع به مورفولوژی صورت انسان بدست آمد. طی این پژوهش، مرکز تقارن در نمای ساژیتال، کشف شد(5).
دندانپزشکان نیز دربارهی نسبت طلایی نوشتههایی ارائه دادهاند. طی یک مقالۀ جامع، راجع به زیبایی که در 1973 توسط Lombardi منتشر شد از نسبت طلایی نام برده و کاربردهای آن را در دندانپزشکی مفصلاً تشریح کرده است(6).
Semih Berksun در 2002 مطالعهای را انجام داد که طی آن ارتباط بین دندانهای قدامی و نوع جنسیت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تعیین جنسیت افراد تنها براساس مشاهده دندانهای قدامی، امری دشوار میباشد(1).
در 1383 مطالعهای توسط مینو مهشید انجام شد که این تحقیق نشان داد که نسبت طلایی در تناسب عرضی دندانهای قدامی بالا در دانشجویان مورد بررسی وجود ندارد(7).
با وجود کاربردهای مکرر نسبت طلایی در دندانپزشکی تاکنون تنها مطالعات اندکی در ارتباط با اندازه نسبت پهنای دندانها صورت گرفته است، به علاوه در تمامی این مطالعات وجود چنین نسبتی به طور یقین به اثبات نرسیده است.
نکته دیگر تفاوت احتمالی نژادها از نظر نسبت اندازه اندامهای بدن به خصوص در ارتباط با نسبت عرض دندانها میباشد. مطالعات انجام شده تاکنون غالباً در کشورهای غربی انجام گرفتهاند. شایان ذکر است که فقط یافتههای یک پایاننامه که توسط مهشید در 1383 صورت گرفته است مربوط به قسمتی از جمعیت ایرانی می باشد(7).
بر همین اساس، انجام چنین مطالعهای در میان افراد ایرانی ضروری میباشد. نظر به اینکه مطالعهای از این دست تاکنون در شهر همدان انجام نشده و در بقیه شهرهای کشور عزیزمان نیز به ندرت انجام شده، لذا هدف مطالعه حاضر این است که نسبت عرض ظاهری دندانهای قدامی فک بالا در دانشجویان دانشکده دندانپزشکی همدان سنجیده شده و چگونگی وضعیت این نسبت و شباهت یا تفاوتهای احتمالی آن با نسبت طلایی تعیین گردد.
مواد و روشها:
نوع تحقیق توصیفی- مقطعی (Cross-sectional) بود که در فاصله اردیبهشت تا بهمن 1383 انجام شد و جمعیت مورد مطالعه از دانشجویان دانشکده دندانپزشکی همدان بودند. با در نظر گرفتن ضریب اطمینان 99% و دقت 1/0 میلیمتر و برآورد انحراف معیار برابر 5/0 میلیمتر، طبق فرمول ذیل تعداد نمونه براساس نسبت کانین به پرمولر اول محاسبه گردید.
حجم نمونه برابر 165 نفر برآورد شد. نمونهگیری به صورت تصادفی ساده انجام شد، با شرط دارا بودن اکلوژن طبیعی و نداشتن شلوغی دندان، چرخش، تیلت، فضای بین دندانی، ترمیم و پوسیدگیهای پروگزیمالی، مشکلات پریودنتال، پوسیدگی و دفکتهای انسیزالی، فقدان دندانی، دندان اضافی و دندان برنجی شکل در دندانهای قدامی فک بالا.
از هر نمونه انتخاب شده، فتوگرافی به عمل آمد. فتوگرافها توسط دستگاه فتوگرافی دیجیتالی Canon مدل S20- ژاپن گرفته شد. فتوگرافها از فاصله 30 سانتیمتری و از روبرو از دندانهای هر فرد تهیه شدند. برای اینکه فتوگرافها دقیقاً از نمای فرونتال گرفته شوند، خط بین مردمکها، با لبهی افقی مانیتور، موازی نگهداشته میشد و میدلاین صورت با خط فرضی میانی مانیتور، انطباق داده میشد. عکسها در نور معمولی اتاق گرفته شد و توسط پرینتر از آنها پرینت تهیه شد.
برای اندازهگیری عرض آشکار دندانهای مورد نظر، ابتدا طول دندان اندازهگیری شد و محل انسیزالی و میانی مشخص گردید. آنگاه توسط مداد نوکتیز یک خط مستقیم افقی مابین انسیزالی و میانی رسم شد. طول هر قطعه از این خط در بین لبهی دیستال و مزیال به عنوان عرض آشکار آن دندان در نظر گرفته شد و با استفاده از کولیس دیجیتالی[1] این طول بر حسب میلیمتر اندازهگیری شد.
لازم به ذکر است که کلیهی اندازهگیریها توسط یک نفر انجام شده و تقریباً در 5% موارد، اندازهگیری مجدد صورت گرفت که نتیجه آن بود.
به این ترتیب به ازاء هر دانشجو 8 عدد بدست آمد (عرض دندانهای سانترال، لترال، کانین و پرمولر اول دو طرف فک بالا). که به تفکیک جنس (مونث و مذکر) ثبت شد.
نسبت عرض ظاهری سانترال به لترال، عرض لترال به عرض قسمت قابل رویت کانین و عرض
قسمت قابل رویت کانین به عرض قسمت قابل رویت پرمولر اول تا سه رقم اعشار محاسبه شد و اعداد بدست آمده توسط نرم افزار آماری SPSS ویرایش دهم، با استفاده از آزمونهای T. test و T-paired و
One sample t. test مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافتهها:
در مطالعه حاضر نسبت عرض ظاهری دندان سانترال به لترال در سمت راست و چپ به ترتیب 153/0±489/1 و 151/0±525/1 بدست آمد. نسبت عرض ظاهری لترال به کانین در سمت راست و چپ به ترتیب 136/0±200/1 و 170/0±235/1 تعیین شد. نسبت عرض ظاهری پرمولر به کانین نیز در سمت راست و چپ به ترتیب 271/0±432/1 و 368/0±477/1 تعیین شد (جدول 1). بین نسبت عرض ظاهری دندانهای سمت چپ و راست، اختلاف معنیداری وجود نداشت. میانگین نسبت عرض ظاهری سانترال به لترال (045/0P=)، لترال به کانین (025/0P=) و کانین به پرمولر اول (032/0P=) با نسبت طلایی مقایسه گردید که اختلاف معنیداری مشاهده شد. بین دختر و پسر نیز در تمام حالات فوق اختلاف معنیداری مشاهده نشد. همچنین مشاهده شد که در مورد نسبت عرض ظاهری سانترال به لترال و کانین به پرمولر اول در سمت چپ و راست در محدودهی 15%± و 20%± بیشترین اختلاف با نسبت طلایی وجود داشت ولی در مورد عرض ظاهری لترال به کانین بیشترین اختلاف در محدودهی 20%± و 20%-< و >20% + مشاهده شد (جدول 2).
جدول 1 : شاخصهای آماری نسبت عرض ظاهری دندانهای قدامی سمت راست و چپ فک بالا در دانشجویان دانشکدهی دندانپزشکی همدان در سال 1383
شاخص آماری |
نسبت |
|||||
سانترال به لترال |
لترال به کانین |
کانین به پرمولر اول |
||||
سمت چپ |
سمت راست |
سمت چپ |
سمت چپ |
سمت راست |
سمت چپ |
|
تعداد |
165 |
165 |
165 |
165 |
165 |
165 |
میانگین |
525/1 |
489/1 |
235/1 |
200/1 |
477/1 |
432/1 |
انحراف معیار |
151/0 |
153/0 |
170/0 |
136/0 |
368/0 |
271/0 |
میانه |
54/1 |
460/1 |
23/1 |
174/1 |
54/1 |
400/1 |
فاصله اطمینان 95% برای میانگین |
55/1-49/1 |
51/1-45/1 |
27/1-20/1 |
22/1-17/1 |
54/1-41/1 |
48/1-38/1 |
کمترین |
266/1 |
240/1 |
960/0 |
924/0 |
004/1 |
874/0 |
بیشترین |
218/2 |
004/2 |
914/1 |
564/1 |
913/2 |
603/2 |
جدول 2 : توزیع درصد فراوانی تغییرات نسبت عرض ظاهری سانترال به لترال، لترال به کانین و کانین به پرمولر اول در فک بالا در مقایسه با نسبت طلایی در دانشجویان دندانپزشکی همدان در سال 1383
دامنه تغییرات در مقایسه با نسبت طلایی |
نوع نسبت |
|||||||||||
سانترال به لترال |
لترال به کانین |
کانین به پرمولر اول |
||||||||||
سمت چپ |
سمت راست |
سمت چپ |
سمت چپ |
سمت راست |
سمت چپ |
|||||||
دختر |
پسر |
دختر |
پسر |
دختر |
پسر |
دختر |
پسر |
دختر |
پسر |
دختر |
پسر |
|
(5+ تا 5-) درصد |
9/33 |
2/44 |
6/12 |
30 |
9/6 |
1/5 |
2 |
5/1 |
5/19 |
9/20 |
16 |
6/20 |
(10+ تا 10-) درصد |
1/65 |
8/74 |
4/44 |
1/51 |
12 |
4/8 |
6/3 |
5/3 |
26 |
1/34 |
28 |
6/34 |
(15+ تا 15-) درصد |
8/84 |
4/91 |
4/70 |
6/70 |
2/19 |
9/13 |
9/12 |
1/9 |
8/45 |
2/47 |
9/45 |
1/55 |
(20+ تا 20-) درصد |
92 |
5/94 |
4/84 |
86 |
34 |
5/30 |
31 |
5/26 |
2/54 |
4/65 |
65 |
69 |
(پایین تر از 20- و بالاتر از 20+) درصد |
8 |
5/5 |
6/15 |
14 |
66 |
5/69 |
69 |
5/73 |
6/45 |
6/34 |
35 |
31 |
بحث:
تحقیق حاضر نشان داد که نسبت طلایی در تناسب عرضی دندانهای قدامی بالا، در دانشجویان مورد بررسی وجود ندارد.
مطالعهای که توسط مهشید در 1383 انجام شده است، نیز نتایج مطالعه ما را تایید میکند(7).
در مطالعه ما گرچه نسبت طلایی در افرادی سنجیده شده که بینظمی دندان، پوسیدگی یا از دست دادن دندان نداشتند، اما نمیتوان مدعی شد که این سنجش در افراد دارای لبخند زیبا انجام گرفته است. یقیناً زیبایی دارای ویژگیهایی است که به مراتب فراتر از عدم وجود ناهماهنگی دندان یا عدم وجود پوسیدگی و یا شاخصهایی بود که برای شرکت دادن افراد در این مطالعه در نظر گرفته شد. در مطالعه مهشید نیز شاخصهای مشابه همراه با رضایت فرد از لبخند خود، جهت شرکت در مطالعه در نظر گرفته شدند. مطالعه مهشید گزارش نمود، نسبت طلایی در تناسب عرضی دندانهای قدامی بالا در افراد برخوردار از لبخند زیبا وجود ندارد. ما در مطالعه خود مدعی نیستیم که افراد دارای لبخند زیبا را بررسی کردهایم اما در مورد اینکه افراد بررسی شده در برخی مطالعات دارای لبخند زیبا بودهاند، تردید وجود دارد چرا که شاخصهای عنوان شده و ادعای خود افراد معاینه شونده، به تنهایی دلیل برخورداری از زیبایی نمیباشد.
Perston (1993) نیز در مطالعه خود 42 نفر (19 مرد و 23 زن) را بررسی نمود و میانگین نسبت دندان لترال به سانترال را 66/0 و کانین به لترال را 84/0 گزارش نمود. در مطالعه وی وجود نسبت طلایی در دندانها قدامی بالا، فقط در موارد اندکی مشاهده شده است(8).
Gillen (1994) نیز طی تحقیقات خود وجود نسبت طلایی را رد نمود که یافتههای او مشابهت زیادی با تحقیق ما دارد(9).
Rosentiel (2000) گزارش نمود که دندانپزشکان نسبت طلایی را برای تناسب عرضی دندانهای خیلی بلند میپسندند ولی به کارگیری آن در دندانهای کوتاه و متوسط را بدترین نسبت میداند(10).
Ward (2001) نیز بکارگیری نسبت 7/0 را به جای نسبت طلایی ترجیج میدهد(11).
Snow (1999) نسبت طلایی را به عنوان یک ابزار ریاضی در ایجاد تقارن نسبت به میدلاین، تفوّق قدامی یا سانترال (Anterior or central dominance) و نسبت کاهشیابنده (Regressive proportion) جهت دستیابی به لبخند زیبا معرفی نمود. ولی از آنجا که مقاله وی غیرتحقیقی بوده و تنها به بیان نظریهی فردی پرداخته است، قابلیت بحث و مقایسه نتایج را نداشت(12).
در مطالعه حاضر نسبت عرض ظاهری سانترال به لترال در مقایسه با دو نسبت دیگر یعنی لترال به کانین و کانین به پرمولر اول بیشترین نسبتی بود که به نسبت طلایی نزدیک بود و کانین به پرمولر اول در رده دوم قرار داشت و نسبت لترال به کانین کمترین نزدیکی را به نسبت طلایی از خود نشان داد. در مطالعه مینو مهشید و Perston نیز مشاهده میشود که نسبت سانترال به لترال در مقایسه با لترال به کانین به نسبت طلایی نزدیکتر میباشد.
نتیجهگیری:
تقدیر و تشکر:
بدین وسیله از مشاور محترم آماری، جناب آقای مهندس خسرو مانیکاشانی و کلیه عزیزان دانشجو که با این تحقیق همکاری کردند، تشکر میشود.