نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه پروتزهای دندانی دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
2 استاد گروه پروتزهای دندانی دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
3 متخصص پروتزهای دندانی
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction:In an ideal situation, the wear resistance of a restorative material should be similar to dental enamel. This study was performed to observe the wear resistance of targis wear compared with porcelain, composite, and natural enamel.
Materials & Methods:In this in vitro study, 120 samples (2×8×13mm) were prepared including 60 Targis samples (140 Dentin Targis veneered with S1 Incisal Targis), 20 porcelain samples (VITA VMK95-A2 Incisal), 20 composite samples (Tetric-ceram HB-A2) and 20 natural enamel samples (buccal surface of maxillary central tooth). The samples were mounted in Acrylic block and placed in a wearing machine (periods=30000 times, frequence=198 cycles per second, pressure=300gr invironment=artifitial saliva solution) after finishing by silicone carbide paper (240-1000) for 20 minutes. The samples were studied in three groups: Targis-Porcelain, Targis-Composite and Targis- Enamel. Vertical reduction of each sample was measured by a digital caliper (Mitutoyo, Japan) with a precision of 0.01mm. The results were analyzed by a T-test and SPSS software.
Results:Porcelain was 3.5 times more resistant to wear than Targis and the difference was statistically significant (P<0.05). The wear resistance of targis was not significantly different from Tetric ceram HB composite (P>0.05). When compared to enamel, it was observed that Targis was less wear resistant but the difference was not significant (P>0.05).
Conclusion: According to the results, targis, having suitable mechanical properties, maybe a good alternative for porcelain composite.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
در سالیان اخیر در ترمیمهای تمام چینی پیشرفتهای چشمگیری حادث شده است. با توجه به خصوصیات بارز چینی لازم است به قدرت سایندگی بالا و شکنندگی که از نقاط ضعف آن محسوب
می شود اشاره کرد.(1) محققین تا به امروز در تلاش بوده اند که به یک جایگزینی مناسب برای آمالگام در ترمیمهای خلفی، دست یابند. همیشه یکی از اصلی ترین نگرانی ها در مورد کامپوزیت های خلفی، سایش اکلوزالی بوده است که حاصل آن پیدایش مواد جدیدی از جمله سرومرها می باشد. بر اساس ادعای
کارخانه های سازنده، سایش این مواد مشابه مینا
می باشد. برای بررسی این فاکتور اساسی تصمیم گرفتیم که مقاومت سایشی این ماده را در مقابل چینی، کامپوزیت خلفی و مینای دندانی بصورت آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار دهیم.
در سال 1971 مطالعه ای توسط Monasky GE و همکارانش(2) برای مقایسه سایش مینای دندان (سانترال بالا) آلیاژ طلا (تیپ III) و چینی رایج (با چهارسطح آماده سازی متفاوت) صورت گرفت. بر اساس این مطالعه چینیهای خشن و پرداخت نشده سایش بیشتری در مینا ایجاد کرده و سایش طلا در مقابل چینی خیلی سریع اتفاق افتاد.
Fisher و همکارانش در سال 1983 تحقیقی بر روی سایش مینا در تماس با محل اتصال فلز- چینی (دو نوع فلز قیمتی و غیرقیمتی) انجام دادند(3) و نتیجه گرفتند که سایش مینا در قسمتی که در تماس با چینی بوده بیش از ناحیه در تماس با فلز است و در
نمونه هایی که زاویه تماس چینی- فلز در آنها 60 درجه بوده است، ترک هایی در چینی مشاهده شد. تحقیق Ralph delong و همکارانش در سال 1992 نشان داد که مینای دندان در مقابل چینی رنگ آمیزی شده (سرامکو دایکور) 2 تا 5 برابر بیشتر از چینی های
رنگ آمیزی نشده دچار سایش می شود و این سایش در مقایسه با سایش مینا مقابل طلا حدود 10 تا 15 برابر است.(4)
Ratledge و همکارانش در سال 1994 نشان دادند که در بین آمالگام، کامپوزیت و چینی، چینی ویتادور آلفا و بدنبال آن IPS empress بیشترین سایش را بر روی مینای دندان ایجاد می کنند.(5)
تحقیق Jagger و همکارانش در سال 1994 مشخص کرد که چینی گلیز شده و گلیز نشده میزان سایش یکسانی بر روی دندان ایجاد می کنند اما سایش توسط چینی پالیش شده بطور واضحی کمتر بود.(6)
Merrie و همکارانش در سال 1997 نشان دادند که سایش مینا در مقابل طلای تیپ III مشابه چینی
Dicor MGC و کمتر از چینی Vita mark II و
IPS empress بود.(7)
Ahmads Al-Hiyasat و همکارانش در سال 1999 نشان دادند که سایندگی آلفا پرسلن و Duceram مشابه هم بوده و هر دو این مواد نسبت به چینی Vita mark II قدرت سایندگی بیشتری دارند.(8)
Pascal mange و همکارانش در سال 1999 طی مطالعه ای مشخص کردند که چینی Duceram سایندگی بیشتری از چینی فلدسپاتیک دارد.(9) در سال 1999 تحقیق Kern M و همکارانش نشان داد که مینا سایش کمتری از رزین کامپوزیت داشته اما سایش تارجیس با مینا تفاوتی نشان نمی دهد.(10)
تحقیق Gohring TN و همکارانش در سال 1999 بر روی سایش 20 اینله بریج از جنس تارجیس وکتریس نشان داد که بعد از یکسال نمونه ها سالم بوده و سایش یا نقیصه ای نداشتند.(11)
مطالعه Kurt T. Metzler و همکارانش در سال 1999 نشان داد که چینی امگا 900 و Finesse تخریب کمتری از چینی سرامکو II بر روی دندان دارند.(12)
هدف این تحقیق مقایسه میزان سایش تارجیس در مقابل چینی ویتا VMK95، کامپوزیت تتریک سرام HB و مینای دندانی در شرایط آزمایشگاهی است.
مواد و روش ها
مواد مورد استفاده در این مطالعه آزمایشگاهی عبارت بودند از:
تارجیس (Targis): ماده پوشاننده سطحی (Veneer) در سیستم تارجیس- وکتریس بوده و از جنس Ceramic optimized polymer حاوی 80% وزنی فیلرهای سرامیکی غیرآلی می باشد.
کامپوزیت تتریک سرام: نوعی کامپوزیت ترمیمی سخت شونده با نور و ساخت ویوادنت است که نوع HB در ترمیم های خلفی قابل فشرده شدن است.
چینی ویتا: در این مطالعه از چینی انسیزال
Vita VMK95 استفاده شده است.
تعداد نمونه های این مطالعه 120 عدد بلوک به ابعاد 2×8×13 میلیمتر بود که 60 نمونه آن از تارجیس ساخته شد. نمونه های تارجیس از تارجیس دنتین 140 (مشابه A2) به ضخامت 1 میلیمتر بود که بر روی آن تارجیس انسیزال S1 به ضخامت 1 میلیمتر قرار گرفت. طبق دستور کارخانه سازنده پس از 20 ثانیه نوردهی و پوشانیدن نمونه ها با ژل تارجیس، آنها را بمدت 25 دقیقه با برنامه شماره 1 کوره اصلی تارجیس پلیمریزه نمودیم. 20 بلوک از جنس چینی ویتا VMK95 به رنگ A2 و طبق دستور کارخانه سازنده تهیه گردید. 20 بلوک کامپوزیتی از جنس کامپوزیت تتریک سرام HB به رنگ A2 تهیه و به مدت 60 ثانیه با نور مناسب سخت گردید. همچنین 20 نمونه از مینای دندان انسان از سطح فاسیال دندانهای انسیزور بالا که تازه کشیده شده بودند تهیه گردید. کلیه نمونه ها بر روی یک بلوک آکریلی به شکل مستطیل (13×13×23 میلیمتر) که در دستگاه ماشین سایش قرار می گرفت، توسط آکریل فوری ثابت و محکم شدند (تصویر 1).
تصویر 1 : نمونه های آماده شده و مانت شده در بلوک های آکریلی
تمام نمونه های مانت شده با ماشین پرداخت و با کاغذ سیلیکون کارباید به ترتیب به شماره های
240-400-800 و 1000 در مدت 20 دقیقه پرداخت شدند. بطوریکه در پایان کار سطحی کاملاً صاف و فاقد خشونت حاصل شد. در این آزمایش از ماشین سایش (Simulated hand brushing) ساخته شده در دانشکده دندانپزشکی مشهد استفاده شد. این دستگاه دارای 8 بازوی متحرک با حرکات رفت و برگشت با دامنه 1 سانتیمتر و تناوب 198 دور در دقیقه است که تعداد حرکات انجام شده بر روی شمارنده ای ثبت
می شود. هر بازو بصورت مستقل عمل کرده و به مقدار 300 گرم بارگذاری گردید. تمام نمونه ها در این ماشین در داخل آکواریومی که از مایع بزاق مصنوعی پرشده بود شناور شدند.
نحوه قرارگیری نمونه ها در مقابل هم بنحوی بود که نیمی از سطوح نمونه های قرار گرفته در بازوهای فوقانی (تارجیس) در مقابل نیمی از سطح نمونه های بازوهای پایینی دستگاه (مینا- چینی- کامپوزیت) بر روی هم اورلپ شدند. بطوریکه پس از انجام آزمایش نیمی از سطوح سایش یافته و نیمی دیگر دست نخورده باقی ماندند. نمونه ها بصورت کاملاً موازی با تماس سطح به سطح بر روی هم قرار گرفتند (تصویر 2). بعبارت دیگر 20 نمونه تارجیس در مقابل مینا، 20 نمونه تارجیس در مقابل چینی و 20 نمونه تارجیس در مقابل کامپوزیت قرار گرفته بود.
ارتفاع نمونه ها قبل از آزمایش و پس از انجام 000/30 تناوب از دستگاه سایش به توسط کولیس دیجیتال (Mitutoyo) ساخت ژاپن با دقت 01/0 میلیمتر و در یک محل مشخص و به دفعات سه بار برای هر نقطه اندازه گیری شد. اعداد حاصل به توسط آزمون
t-test و نرم افزار SPSS و با سطح معنی داری 05/0 تحت آنالیز آماری قرار گرفتند.
یافته ها
گروه تارجیس- چینی: بین میزان سایش تارجیس (میانگین 079/0 میلیمتر) و سایش چینی (میانگین 022/0 میلیمتر) اختلاف معنی دار بوده و میزان سایش تارجیس حدود 5/3 برابر چینی بوده است.
گروه تارجیس- کامپوزیت: بین میزان سایش تارجیس (میانگین 054/0 میلیمتر) و سایش کامپوزیت (میانگین 057/0 میلیمتر) از نظر آماری اختلافی نیست. میانگین سایش تارجیس و کامپوزیت تقریباً یکسان است (جدول 1 و نمودار 1).
گروه تارجیس - مینا: بین میزان سایش تارجیس (میانگین 032/0 میلیمتر) و سایش مینا (میانگین 027/0 میلیمتر) اختلاف معنی داری وجود ندارد (جدول 1 و نمودار 1).
تصویر 2 : قرار گرفتن نمونه ها در بازوهای فوقانی و تحتانی ماشین سایش
جدول 1 : مقایسه میانگین، انحراف معیار و آنالیز آماری تارجیس با سه گروه مورد مطالعه
گروه |
میانگین (mm) |
انحراف معیار |
P-value |
تارجیس چینی |
079/0 022/0 |
034/0 012/0 |
05/0 P< |
تارجیس کامپوزیت |
054/0 057/0 |
016/0 012/0 |
05/0 P> |
تارجیس مینا |
032/0 027/0 |
095/0 086/0 |
05/0 P> |
نمودار 1 : میزان اختلاف میانگین های سایش بین تارجیس و سه گروه مورد مطالعه (بر حسب میلیمتر)
بحث
برای تعیین میزان سایش معمولاً دو روش بکار
می رود:
تعیین کاهش ارتفاع (روشی که در این مطالعه بکار رفته است) از نظر کلینیکی ارتباط بیشتری با کاهش ارتفاع عمودی اکلوژن دارا می باشد.(13)
در این مطالعه سایش مینا کمتر از کامپوزیت و تقریباً مشابه با سایش تارجیس بود، که با نتایج
Kern M و همکارانش(10) (1999) مطابقت دارد. در این تحقیق مشابه نتایجی که از تحقیقات Ralph delong و همکارانش(4) (1992) و Ahmads.Al-Hiyasat(8) (1999) و بسیاری تحقیقات دیگر گرفته شد، چینی بعنوان یک ماده ترمیمی ساینده معرفی شده است و حتی براساس مطالعه حاضر میزان سایش تارجیس در برابر چینی حدود 5/3 برابر بوده است.
مشابه نتایج مثبت کلینیکی Gohring TN و همکارانش(11) در سال 1999، تارجیس جایگزین خوبی برای طلا در مواردی که نیاز به زیبایی بیشتری است می باشد. اما برای بررسی موفقیت کلینیکی این ماده به تحقیقات بیشتری نیاز خواهد بود.
ما همیشه نگران سایش مینا در برابر چینی و همچنین سایش، تخریب و شکست کامپوزیت در برابر مینا بوده ایم. از این نظر تارجیس می تواند با کسب خصوصیات مکانیکی مناسب، حتی برای چینی و کامپوزیت هم جایگزین مناسبی باشد. با توجه به سایشی که تمام مواد ترمیمی مورد مطالعه از خود نشان دادند، حتی الامکان بایستی از رنگ آمیزی های سطحی برای رسیدن به رنگ و افکت های مخصوص پرهیز نمود چرا که این نوع رنگ آمیزی بسیار
آسیب پذیر است.
خلاصه و نتیجه گیری
از تحقیق حاضر نتایج زیر حاصل شد.