نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه اندودانتیکس دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
2 استادیار گروه میکروبیولوژی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
3 اندودنتیست
4 کارشناس ارشد بخش میکروبیولوژی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction:Complete root canal seal is one of the most important aims of root canal treatment. For this purpose, elimination of the smear layer and the kind of sealer used have important roles. The aim of this study was to compare the sealing ability of two sealers (ZOE and resin based) against the microleakage of entrococcus faecalis when used in association with three different root canal irrigants (17% EDTA, 7% citric acid, 20% citric acid).
Materials & Methods:In this experimental study, 170 single - rooted extracted human teeth were selected. Step back canal preparation was performed to Iso size No. 40 in the apical portion of the canals with 5.25% Naocl irrigation. The teeth were randomly divided into 8 groups: six experimental groups of 25 teeth and two control groups of 10 teeth. Final irrigation in groups 1 and 2 was preformed with EDTA+NaClO; in groups 3 and 4 with 7% citric acid+NaClO; and in groups 5 and 6 with 20% citric acid+NaClO. Groups 1, 3 & 5 were obturated with guttapercha and AH26 sealer, and groups 2, 4 & 6 with guttapercha and Tubliseal sealer using lateral condensation. The 10 positive control teeth were obturated with a single guttapercha cone and the 10 negative control teeth were thoroughly obturated with gutta-percha and sealer.After 48 hours in 100% humidity and 37ºc temperature, the roots were assembled in the designed system for this experiment. A fresh solution of entrococus faecalis was injected to the system every 3 days. The samples were evaluated daily for 160 days and the time of culture contamination with E. faecalis was registerd in each case. ANOVA and Duncan tests were used to analyze the results.
Results: All the samples in positive control group were infected after 24 hours. None of the negative control samples were infected after 160 days. Group 1 (EDTA+AH26) and group 3 (7 %citric acid+AH26) had no significant difference with group 2 (EDTA+Tubliseal) and group 5 (20% citric acid+AH26), but group 2 and 5 were significantly different (P<0.001). Group 4 (7% citric acid+Tubliseal) was not significantly different from group 6 (20% citric acid+Tubliseal) but they both were significantly different from the other four groups (P<0.001).
Conclusion:In this study 20% citric acid used in association with AH26 showed the greatest microleakage mean time. The least microleakage mean time occurred in the group for which 20% citric acid was used in association with Tubliseal.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
مهر و موم کردن کانال دندان به منظور جلوگیری از ریزنشت و نفوذ باکتریها و مواد مغذی آنها به ناحیه پری اپیکال از اهمیت بسزایی در تعیین پیش آگهی درمان ریشه برخوردار است. هر چند عقیده کلی بر این است که ترکیبی از گوتا پرکا و سیلر می تواند ماده پرکننده مناسبی برای کانال باشد، وقوع ریزنشت
به خصوص از فاصله دیواره های کانال و سطح سیلر امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. از طرفی ریزنشت کرونالی به عنوان یکی از عوامل مهم در شکست درمانهای ریشه امروزه مورد توجه قرار گرفته است.
میکروارگانیسم ها مهمترین عامل اتیولوژیک آغاز، پیشرفت و مقاومت بیماریهای پالپ و پری اپیکال
می باشند؛ موفقیت درمانهای ریشه به میزان کاهش و حذف باکتریها و جلوگیری از آلودگی مجدد متعاقب آن بستگی دارد.(1) هر چند اولین قدم در این راه
آماده سازی مکانیکی- شیمیایی کانال می باشد، مطالعة Bystrom نشان داد که آماده سازی و شستشو، تنها 50% در حذف باکتریهای کانال موثر
می باشند.(2) بنابراین استفاده از داروهای داخل کانال برای زمان مناسب قبل از پر کردن، جهت حذف مؤثر باکتریها پیشنهاد شد. مرحله نهایی درمانهای غیرجراحی ریشه پر کردن سه بعدی سیستم کانال ریشه است. هدف از یک پر کردگی مناسب علاوه بر محدود کردن فضا و ممانعت از رشد مجدد باکتریهای باقیمانده در کانال، توقف نفوذ مجدد میکروارگانیسمها و جلوگیری از کلونیزه شدن آنها در کانال ریشه است. به علت محدودیتهای فیزیکی گوتا پرکا و عدم چسبندگی آن به دیواره های عاجی کانال، سیلرها جهت پر کردن فضاهای باقیمانده معرفی شده اند.
از عوامل مهم در جلوگیری از ریزنشت میکروبی کاربرد سیلرها و برداشتن لایه اسمیر می باشد. خصوصیات فیزیکی سیلر مانند میزان حلالیت، ثبات حجمی و تطابق با دیواره های کانال در میزان ریزنشت موثر است. Orstavik علاوه بر میزان حلالیت بافتی، نحوه تطابق و چسبندگی سیلرها به دیواره کانال و ثبات حجمی آنها را از خواص فیزیکی مهم در تعیین میزان سیل می داند.(3) Dumsha وHovland نیز با عنوان این مطلب که بیشترین ریزنشت در فاصله ماده پرکننده و دیواره کانال اتفاق می افتد به اهمیت نقش سیلر در کاهش ریزنشت اشاره نمودند.(4)
اهمیت کلینیکی حضور یا حذف لایه اسمیر مورد بحث فراوان قرار گرفته است. به نظر می رسد با حذف لایه اسمیر سطح تماس سیلر و توبولهای عاجی افزایش می یابد و با نفوذ سیلر به داخل توبولها، ریزنشت کاهش می یابد.(5) به نظر می رسد نوع سیلر و خواص فیزیکی آن در میزان ریزنشت موثر می باشد. در این حالت علاوه بر گیر مکانیکی ناشی از نفوذ سیلر به درون توبولها، چسبندگی مواد به دیواره کانال نیز ممکن است از اهمیت برخوردار باشد. Orstavik و Wennborg در مقایسه سیلر رزینی و زینک اکساید چسبندگی بیشتری را در گروه اول گزارش نمودند.(6) لایه اسمیر بطور کلی سد محکمی نسبت به باکتریها نیست. این لایه تحت تاثیر آنزیمهای پروتئولیتیک آزاد شده از باکتریها قرار گرفته و تجزیه می شود و سپس فضایی بین ماده پر کننده و دیواره کانال بوجود
می آید که این فضا باعث ریزنشت باکتریها و محصولاتشان در طول دیواره کانال و به داخل توبولهای عاجی می شود. White و همکارانش در دو مطالعه جداگانه مشاهده نمودند که سیلرها و مواد پرکننده پلاستیک پس از برداشتن لایه اسمیر قادر به نفوذ به داخل توبولهای عاجی می باشند.(8و7) هدف از این مطالعه تعیین و مقایسه ریزنشت میکروبی با استفاده از محلول شستشوی EDTA و اسید سیتریک با کاربرد سیلر AH26 و Tubliseal در دندانهای درمان ریشه شده انسان بود.
مواد و روش ها
در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی تعداد 170 دندان تک کانال انسان بدون پوسیدگی با ریشه کاملاً تشکیل شده، استفاده گردید. سطح ریشه ها توسط کورت تمیز شد و همگی برای یک شب در محلول هیپوکلریت 5/2% جهت ضد عفونی نگهداری شدند و در طول مطالعه در محلول سالین قرار داده شدند. جهت تسهیل ارزیابی و استاندارد کردن نمونه ها، تاج دندانها از ناحیه CEJ توسط دیسک الماسی دو طرفه قطع شد و طول متوسط ریشه ها mm15 در نظر گرفته شد. طول کارکرد با استفاده از یک فایل شماره 10 با کاهش mm1 از زمانیکه نوک فایل از انتهای دندان دیده شد، بدست آمد. آماده سازی کانال تا شماره 40 در ناحیه اپیکال با تکنیک دستی Step-back انجام گردید. در حین کار شستشوی فراوان با هیپوکلریت 25/5% صورت گرفت و در نهایت توسط فایل 15 اولیه باز بودن مسیر بررسی شد و دندانها به طور تصادفی به 6 گروه تقسیم شدند (1 تا 6). شستشوی نهایی در گروه 1 و2 توسط ml 5 EDTA 17% که تا 8/7=PH بافر شده بود، به مدت 5 دقیقه، سپس شستشو با ml5 هیپوکلریت سدیم 25/5% و پس از آن شستشو با ml5 آب مقطر انجام شد.
شستشوی نهایی در گروه 3 و4 توسط ml5 محلول اسیدسیتریک 7% به مدت 5 دقیقه و سپس شستشو با ml5 هیپوکلریت سدیم 25/5% و پس از آن شستشو با ml5 آب مقطر بدست آمد و در گروه 5 و 6 ابتدا شستشو با محلول اسید سیتریک 20% به مدت 5 دقیقه و بعد از آن شستشو باml 5 هیپوکلریت سدیم 25/5% و سپس ml5 آب مقطر انجام گرفت. شستشوی نهایی با آب مقطر به منظور پایان دادن به هر گونه فعالیت مواد شستشودهنده در کانال و همچنین جلوگیری از هر گونه رسوب که از مواد شستشودهنده ایجاد شده است، مثل کریستالهای اسید سیتریک، می باشد.
پس از شستشوی نهایی، دندانها توسط اتوکلاو استریل شدند و سپس گروه 1، 3و5 توسط گوتا پرکا و سیلر رزینی (De Trey Ferese, Zurich , Switzerland)
AH26 و گروههای 2، 4 و6 توسط گوتا پرکا و سیلر ZOE بیس (Kerr, Romulus, MI, USA) Tubliseal به روش تراکم جانبی پر شد و با یک پلاگر متراکم گردید.
20 دندان باقیمانده در گروه کنترل قرار گرفتند. 10 دندان با یک کن گوتا به تنهایی و بدون استفاده از سیلر پر شدند (کنترل مثبت) و 10 دندان دیگر کاملاً با گوتا پرکا و سیلر پر شدند (کنترل منفی). با رادیوگرافی در جهت باکو لینگوال و مزیودیستال کیفیت پرکردگی دندانها چک شد. دندانها برای 48 ساعت در رطوبت 100% و دمای ˚C37 نگهداری شدند تا سیلرها به طور مناسب سخت شوند.
در مرحله بعد سطح ریشه ها به جز mm2 ناحیه اپیکال آنها با دو لایه لاک ناخن پوشانده شد (در گروه کنترل منفی تمام سطح ریشه دندان پوشانده شد). سپس دندانها در دستگاهی جهت ارزیابی میزان ریزنشت کرونالی قرار گرفتند. این دستگاه با اندکی تغییر از مدل اولیه توضیح داده شده توسط Lima و همکاران تهیه شد.(9) ابتدا ریشه ها از داخل یک میکروپیپت (اپندروف) عبور داده شد و محل اتصال آنها توسط دو لایه چسب سیانو آکریلات و سپس یک لایه لاک ناخن سیل گردید. بعد از آن میکروپیپت از سوراخ در شیشة آنتی سرم که حاوی cc10 (Brain heart infusion) BHI استریل بود، عبور داده شد بطوریکه حداقل mm2 اپیکالی ریشه در محلول قرار گیرد. سپس دستگاههای تهیه شده توسط گاز اتیلن اکساید به مدت 12 ساعت استریل شدند و جهت اطمینان از این مطلب به مدت 3 روز در انکوباتور قرار گرفتند. بروز کدورت در محلول نشانه آلوده شدن نمونه بود که در این صورت از مطالعه خارج می شد.
در قسمت بالای دستگاه (داخل میکروپپیت) cc1 محلول BHI حاوی 109 باکتری انتروکوک فکالیس تزریق گردید و نمونه ها در انکوباتور در دمای °C37 نگهداری شدند. محلول تازه حاوی انتروکوک هر 3 روز یکبار به سیستم تزریق می گردید. ریزنشت باکتریال توسط ایجاد کدورت در BHI درون شیشه ارزیابی می گردید. نمونه ها به مدت 160 روز، روزانه بررسی شدند و زمان وقوع کدورت در مورد هر نمونه ثبت گردید. محلول کدر شده هر نمونه کشت داده
می شد تا اطمینان حاصل شود که عامل آلودگی تنها باکتری انتروکوک فکالیس باشد.
با توجه به عدم برقراری شرط همسانی واریانس
جهت آنالیز واریانس دو طرفه و با توجه به وجود
اثر متقابل داده ها با آزمون کروسکال - والیس و من - ویتنی تحلیل آماری شدند. متغیرهای مستقل مطالعه، محلول شستشو و سیلر و متغیر وابسته، میانگین زمان کدورت بود.
یافته ها
میانگین زمان بروز کدورت و Pvalue محاسبه شده بین گروه ها در جدول های 1 و 2 و نمودار 1 آمده است.
جدول 1 : میانگین زمان بروز کدورت در 6 گروه مورد پژوهش
گروه |
تعداد |
میانگین |
انحراف معیار |
بازه اطمینان |
حداقل |
حداکثر |
|
کرانه پائین |
کرانه بالا |
||||||
(AH26+EDTA)1 |
25 |
03600/85 |
99521/61 |
7696/56 |
9504/110 |
00/2 |
00/161 |
(Tubliseal+EDTA)2 |
25 |
96000/60 |
13189/50 |
2666/40 |
6534/81 |
00/2 |
00/150 |
(AH26+Citric Acid 7%)3 |
25 |
3200/84 |
40370/65 |
3227/57 |
3173/111 |
00/2 |
00/161 |
(Tubliseal + Citric Acid 7%)4 |
25 |
7200/24 |
64431/40 |
9429/7 |
4971/41 |
00/2 |
00/160 |
(AH26+Citric Acid 20%)5 |
25 |
8000/96 |
17401/66 |
4847/69 |
1153/124 |
00/2 |
00/161 |
(Tubliseal+ Citric Acid 20%)6 |
25 |
5600/20 |
65489/25 |
9702/9 |
1498/31 |
00/2 |
00/100 |
جمع کل |
150 |
1200/62 |
74680/60 |
3191/52 |
9209/71 |
00/2 |
00/161 |
جدول 2 : Pvalue محاسبه شده از مقایسه دو به دوی گروه های مورد مطالعه توسط آزمون مان ویتنی
گروه |
1(AH26 + EDTA) |
2(Tubliseal + EDTA) |
3(AH26+ Citric Acid 7%) |
4(Tubliseal + Citric Acid 7%) |
5(AH26+ Citric Acid 20%) |
6(Tubliseal+ Citric Acid 20%) |
(AH26+EDTA)1 |
- |
118/0 |
898/0 |
**001/0< |
441/0 |
**001/0< |
(Tubliseal+EDTA)2 |
- |
- |
147/0 |
**005/0 |
*028/0 |
**002/0 |
(AH26+Citric Acid 7%)3 |
- |
- |
- |
**001/0< |
625/0 |
**001/0< |
(Tubliseal + Citric Acid 7%)4 |
- |
- |
- |
- |
**001/0< |
977/0 |
(AH26+Citric Acid 20%)5 |
- |
- |
- |
- |
- |
**001/0< |
(Tubliseal+ Citric Acid 20%)6 |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
* تفاوت معنی دار در حد Pvalue کوچکتر از 0.05
** تفاوت معنی دار در حد Pvalue کوچکتر از 0.01
|
نمودار 1 : مقایسه میانگین زمان ریزنشت به تفکیک دو نوع سیلر
بحث
مهر و موم کردن کانال دندان به منظور جلوگیری از ریزنشت و نفوذ باکتریها به ناحیه پری اپیکال از اهمیت بسزایی در تعیین پیش آگهی درمان ریشه برخوردار است. ریزنشت کرونالی به عنوان یکی از عوامل مهم در شکست درمانهای ریشه، امروزه مورد توجه قرار گرفته است.
از عوامل مهم در جلوگیری از ریزنشت میکروبی کاربرد سیلر ها و برداشتن لایه اسمیر می باشد. به همین علت ارزیابی کلینیکی توانایی انواع سیلر در برابر نفوذ کرونالی باکتریها و همچنین تأثیر انواع محلولهای شستشودهنده در برداشتن لایه اسمیر منطقی به نظر می رسد.
جهت بررسی میزان ریزنشت روشهای متفاوتی وجود دارد.(10) در این میان استفاده از نفوذ باکتریها وسیله ای مطمئن تر و نزدیکتر به شرایط کلینیکی
می باشد.(11) انتخاب باکتری انتروکوک فکالیس برای این مطالعه به این علت بود که این باکتری فلور نرمال دهان بوده و به طور قابل ملاحظه ای از کانال دندانهایی که درمان ریشه آنها شکست خورده، جدا
می شود. از طرفی درمان عفونتهای ثانویه ایجاد شده به واسطه این باکتری نیز بسیار مشکل می باشد.(12) فاکتورهای ویرولانس شناخته شده این باکتری شامل سیتولیزین (در برابر پستانداران)، مادة اتصال دهنده (موثر در چسبندگی به سلولهای میزبان)، فرمون ها (جهت کموتاکسی نوتروفیلها)، اسید لیپوتکوئیک (تحریک تولید سیتوکائین از منوسیتها) و آنزیم های لیتیک مانند ژلاتیناز و هیالورونیداز می باشد.(13) از دیگر عوامل پاتوژنزاین باکتری توانایی منحصر به فرد آن در حمله به کلاژن توبولهای عاجی و اتصال لانه گزینی آنها در حضور سرم است.(13) از طرفی بیوفیلم ایجاد شده توسط این باکتری نیز می تواند از عوامل مقاومت آن در برابر درمانهای اندو باشد.(9) نکته مهم دیگر در انتخاب این باکتری توانایی رشد آن بدون نیاز به پشتیبانی سایر میکروارگانیسم ها در محیط محدود کانال ریشه می باشد.(12)
با توجه به مطالب ذکر شده و از آنجائی که انجام مطالعه و ارزیابی مشاهدات با استفاده از یک نوع باکتری از دقت بالاتری برخوردار است، انتخاب این میکروارگانیسم برای مطالعه حاضر توجیه می گردد.
استفاده از بزاق در این مطالعه تا حدودی از مزیت بیشتری برخوردار است چون به شرایط کلینیکی نزدیکتر است ولی از آنجایی که ایجاد شرایط حفره دهان مانند تغییرات دما و PH، حرکت بزاق و تأثیر تغذیه قابل تقلید نبود به استفاده از یک سوش باکتری بسنده شد.
تأثیر حضور لایه اسمیر، بر قدرت مهر و
موم کنندگی سیلرها نیز موضوع مورد بحث می باشد. از آنجایی که حذف این لایه نفوذ سیلرها به توبولهای عاجی را تسهیل می کند،(15و14) در این مطالعه جهت بهبود تطابق و چسبندگی بهتر سیلرها به دیوارة کانال، لایه اسمیر حذف و در ضمن میزان ریزنشت متعاقب شستشو با سه محلول اسید سیتریک 20%، اسید سیتریک 7% و EDTA 17% مقایسه گردید.
در این مطالعه برای استاندارد کردن کار از دندانهای تک کانال انسان با طول متوسط mm15 استفاده شده و دندانها با روش فشردن جانبی
گوتا پرکای سرد پر شد. تمام مراحل توسط یک نفر انجام گردید و برای هر گروه از وسایل نو استفاده شد.
در این مطالعه بالاترین میانگین زمان بروز کدورت در
گروه 5 (اسید سیتریک 20%+ AH26) وجود داشت (80/96 روز) و کمترین آن در گروه 6 (اسید سیتریک 20%+ Tubliseal)
رخ داد (56/20 روز)، که این اختلاف معنی دار بود. مفهومی
که از این اختلاف درک می شود این است که تفاوت مربوط به نوع سیلر می باشد. اسید سیتریک 20% طبق مطالعة خادمی و همکاران سبب خوردگی و تحلیل دهانه توبولهای عاجی و سطح عاج می گردد(16) و سطح تماس عاج را افزایش می دهد. سیلر AH26 دارای خاصیت چسبندگی به دیواره عاجی می باشد، یعنی خاصیتی که در Tubliseal وجود ندارد. بنابراین اینگونه استنباط می شود که AH26 به درون خلل و فرجی که در اثر اسید سیتریک 20% در دیواره عاجی ایجاد شده است، نفوذ می کند و حالتی را مثل گیر مکانیکی رزین کامپوزیت به دیواره عاجی اچ شده ایجاد می کند، اما Tubliseal قادر به ایجاد این باند نیست و بنابراین باکتری از خلال بی نظمی هایی که در دیواره عاجی ایجاد شده است، آسانتر عبور می کند و به اپکس
می رسد.
میانگین زمان بروز کدورت بین گروه 3 (اسید سیتریک 7%+AH26) با میانگین زمان 32/84 روز و گروه 4 (اسید سیتریک 7%+Tubliseal) با میانگین زمان 72/24روز، تفاوت معنی دار داشت. مجدداً مشاهده
می شود که تفاوت مربوط به نوع سیلر می باشد. اسیدسیتریک 7% طبق مطالعه خادمی و همکاران سبب باز شدن دهانه توبولهای عاجی و برداشتن لایه اسمیر می گردد.(16) سیلر AH26 قادر به نفوذ به داخل دهانه توبولهای عاجی و ایجاد تگهای (tag) رزینی می باشد و دارای خاصیت چسبندگی به دیوارة عاجی است، یعنی خصوصیتی که در Tubliseal وجود ندارد در نتیجه این سبب ریزنشت بیشتر در گروه 4 می شود.
میانگین زمان بروز ریزنشت بین گروه 1
(EDTA 17%+AH26) با میانگین 03/85 روز و گروه 2 (EDTA 17%+Tubliseal) با میانگین زمان 69/60 روز تفاوت معنی داری نداشت. هر چند می توان نتیجه گرفت گروه 1 دارای ریزنشت کمتری می باشد و از لحاظ کلینیکی تفاوت قابل ملاحظه ای بین این دو گروه مشاهده می گردد. این تفاوت باز به توانایی AH26 در باند شدن به دیوارة عاجی بر می گردد.
یافته های این مطالعه با یافته های Madison مطابقت ندارد، او سه نوع سیلر AH26، Sealapex و s´Roth را مقایسه نمود و نتیجه گرفت در گروه AH26 میزان ریزنشت به طرز چشمگیری بیشتر از Sealapex و Roth's بود.(17) همچنین Chailertvanitkul و همکاران تفاوت معنی داری در نشت بین گروههای AH26 و Tubliseal نیافتند.(18) Barthel و همکاران با استفاده از نشت میکروبی هیچ تفاوت معنی داری بین گروههای AH26، Roth´s 801 و Ketac-Endo نیافتند. ولی با استفاده از روش نفوذ رنگ، گروه AH26 نشت بسیار بالاتری را در مقایسه با Ketac-Endo نشان داد.(19)
مطالعة Limkangwalmangkol و همکاران در توافق با یافته های این مطالعه است. آنها اظهار کردند AH26 نفوذ رنگ کمتری از گروههای Apexit، Sealapex و Tubliseal داشت.(20) در مطالعه فرهاد و همکاران نیز بیشترین میانگین روز نفوذ در سیستم بزاقی ساکن مربوط به سیلر AH26 و کمترین میانگین روز نفوذ مربوط به سیلر ZOE بود.(21) Goldman، Madison، Oguntebi و Shen اذعان داشتند AH26 سیل اپیکالی بهتری نسبت به انواع دیگر سیلر ایجاد می کند.(22) Orstavik و Lim خصوصیات چسبندگی و توانایی سیل AH26 را ارزیابی کردند و عنوان کردند AH26 در مقایسه با سیلرهای دیگر بهترین نتایج را دارد.(24و23)
علت این تفاوتها ممکن است مربوط به نوع باکتری مورد آزمایش یا روش بررسی ریزنشت، طول مدت آزمایش، نوع دستگاه مورد استفاده برای بررسی ریزنشت، برداشتن یا بر نداشتن لایه اسمیر و نوع محلول شستشودهنده برای برداشتن لایه اسمیر باشد.
مقایسه بین میانگین زمان بروز کدورت بین گروههای 1 (EDTA 17%+AH26) با میانگین زمان 03/85 روز، گروه 3 (اسید سیتریک 7%+AH26) با میانگین زمان 32/84 روز و گروه 5 (اسید سیتریک 20%+AH26) با میانگین زمان 80/96 روز نشان داد که تفاوت این گروهها معنی دار نبود. بنابراین مشاهده
می شود در مواردی که از AH26 برای پر کردن کانال استفاده شده است، تفاوت بین سه محلول شستشودهنده معنی دار نبوده است. اما از لحاظ کلینیکی می توان گفت اسیدسیتریک 20% بهتر از اسیدسیتریک 7% و آن نیز بهتر از EDTA 17%
می باشد، هر چند اختلاف کمی بین میانگین زمان در گروه اسید سیتریک 7% و EDTA 17% مشاهده
می گردد. با توجه به خاصیت چسبندگی AH26 به دیوارة عاجی، اسیدسیتریک 20% سبب ایجاد سطح عاجی بیشتری در مقایسه با اسید سیتریک 7% و EDTA 17% می گردد و بنابراین سطح اتصال و نفوذ AH26 بیشتر گشته و نفوذ باکتری محدودتر می شود.
این نتیجه مطابق با یافته Lenarda می باشد که اسیدسیتریک را مؤثرتر از EDTA در برداشتن لایه اسمیر دانست.(25) همچنین Machado و همکاران نشان دادند که قدرت دکلسیفیه کنندة اسید سیتریک 10% بر روی عاج از EDTA 17% بیشتر است. (26)
در مطالعة Scelza تفاوت قابل توجهی از
نظر برداشتن لایه اسمیر بین شستشو با
اسیدسیتریک 10%+NaClO 1% و EDTA+NaClO 5% مشاهده نشد.(27) Yamada مشاهده نمود که
EDTA 17%+NaClO موثرتر از اسید سیتریک
25%+NaClO در برداشتن لایه اسمیر است.(28)
تفاوتهای موجود می تواند مربوط به نوع دندانهای مورد استفاده، درصد استفاده شده برای محلول شستشودهنده، توالی استفاده از محلولهای شستشودهنده و مدت زمان انجام شستشو و نیز طول مدت آزمایش باشد.
با توجه به این نکته که در نهایت چون قدرت مهر و موم کنندگی و جلوگیری از ریزنشت کانال برای موفقیت درمان مهم می باشد، طبق نتایج مطالعه حاضر در مواردی که از سیلرهای رزینی استفاده می شود تحلیل و خوردگی دهانه توبولهای عاجی مزیت محسوب شده و به اندازه برداشتن لایه اسمیر مهم
می باشد.
در مقایسه بین گروههای 2(EDTA 17%+Tubliseal) با میانگین روز بروز کدورت 96/60 روز، گروه 4 (اسید سیتریک 7%+Tubliseal) با میانگین 72/24 روز و گروه 6 (اسید سیتریک 20%+Tubliseal) با میانگین 56/20 روز، اختلاف معنی درای بین گروه 4 و 6 مشاهده نگردید ولی این دو گروه با گروه 2 اختلاف معنی دار داشتند.
می توان این برداشت را کرد که با توجه به خصوصیات فیزیکی Tubliseal که قادر به چسبندگی و باند به دیواره عاجی نمی باشد، هر چه محلول شستشودهنده خلل و فرج کمتری در عاج ایجاد نماید، راه نفوذ باکتری کمتر خواهد بود. بنابراین EDTA نسبت به اسید سیتریک 7% و 20% در موارد کاربرد Tubliseal، کمتر سبب ریزنشت خواهد شد. هرچند اختلاف بین گروه 4 و 6 معنی دار نیست، ولی مشاهده می شود ریزنشت در گروه 4 میانگین زمان بالاتری دارد که این مربوط به توانایی کمتر اسید سیتریک 7% نسبت به اسید سیتریک 20% در ایجاد خلال و فرج و خوردگی در سطح عاج می باشد.
با توجه به مطالب ذکر شده بدیهی به نظر می رسد که اختلاف بین گروه 2 (EDTA 17%+Tubliseal) با میانگین زمان بروز کدورت 96/60 با گروه 5 (اسیدسیتریک 20%+AH26) با میانگین 80/96 روز، کاملاً معنی دار باشد. این اختلاف مربوط به توانایی نوع محلول شستشودهنده و سیلر مورد استفاده
می باشد.
به طور کلی می توان با یافته های مطالعه حاضر این نتیجه گیری را کرد که در میان سه محلول شستشو دهنده، اسید سیتریک 20% هنگامی که با سیلر AH26 استفاده شود، بهترین نتیجه را خواهد داشت و بالاترین میانگین زمان بروز کدورت را نشان می دهد. کمترین میانگین روز بروز کدورت مربوط به گروهی است که از اسید سیتریک 20% و Tubliseal استفاده گردد.
نتیجه گیری
بسیاری از عدم موفقیت های درمان ریشه به علت ریز نشت میکروبی متعاقب عدم آماده سازی مناسب کانال یا پر کردن نامناسب کانال است و در صورتیکه بتوان یک سیل خوب ایجاد نمود، موفقیت درمان ریشه به طرز چشمگیری افزایش می یابد.
طبق نتیجه مطالعه حاضر، در مواردی که کانال ریشه با سیلر رزینی و گوتا پرکا پر می شود، ایجاد تغییرات و خوردگی میکروسکوپی در دیواره عاجی
می تواند در راستای هدف درمان ریشه باشد. این تحقیق استفاده از اسید سیتریک را برای آماده سازی کانال بر محلولهای دیگر از جمله EDTA و MTAD در موارد استفاده از سیلر رزینی ارحج می داند، زیرا دو محلول اخیر سبب خوردگی در ساختار عاج نمی شود و به اصطلاح حالت اچ در آن ایجاد نمی کند در حالیکه اسید سیتریک مخصوصاً در غلظت بالا سبب ایجاد خلل و فرج در سطح عاج می گردد. نتایج مطالعه حاضر طبیعتاً می تواند باعث دید و نگرش جدید دندانپزشکان و بخصوص اندودنتیستها بر نحوة تهیه و آماده سازی کانال دندانها برای دسترسی به درمانی کامل و ایده آل برای بیمار بشود.
تشکر و قدردانی
از حمایت مادی و معنوی معاونت محترم پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در انجام این طرح تحقیقاتی قدردانی می گردد.