نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار دندانپزشکی کودکان، مرکز تحقیقات دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
2 استادیار دندانپزشکی کودکان، مرکز تحقیقات دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، بیرجند ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: Sensory processing problems can affect social, cognitive, sensorimotor development, and emotional level leading to behavioral difficulties in children. The purpose of this study was to investigate the relationship between sensory processing abilities and anxiety with the cooperation of preschool children in dentistry.
Materials and Methods: In this cross-sectional study, 101 patients within the age range of 4-6 years (52 females and 49 males) were selected using convenience sampling. Sensory profile questionnaire was used to evaluate sensory processing problems. Moreover, children’s anxiety and cooperation during injection and drilling procedures evaluated by Venham Clinical Anxiety Scale and Venham Clinical Cooperation Scale, respectively. The data were analyzed in SPSS Software (Version.18) through the Kruskal-Wallis test, Mann-Whitney U test, and Spearman's rank correlation coefficient.
Results: According to the results, a significant relationship was observed between auditory processing and children’s anxiety with cooperation during injection and drilling procedures (P<0.05). In addition, the results showed that higher levels of oral processing were correlated with non-cooperation during drilling (P=0.008). There was also a significant relationship between children’s sensory processing related to tolerance/endurance and anxiety with cooperation during injection (P<0.05).
Conclusion: The evaluation of oral, endurance, and auditory sensory processing abilities using the sensory profile questionnaire can be helpful in the prediction of dental anxiety and level of cooperation in children.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
در طی چند دههی اخیر علم دندانپزشکی پیشرفتهای چشمگیری را از نظر تکنیکها، تکنولوژی و مواد داشته است. علاوه بر این سطح آگاهی عموم جامعه در حوزهی بهداشت دهان و دندان به صورت قابل ملاحظهای افزایش یافته است. امّا به رغم پیشرفتهای صورت گرفته، ترس و اضطراب دندانپزشکی و نیز عدم همکاری کودک در محیط دندانپزشکی همچنان به عنوان یک مشکل برای بیماران و تیم دندانپزشکی مطرح میباشد.(2و1)
شناخت عوامل احتمالی مؤثر بر عدم همکاری کودک در محیط دندانپزشکی و نیز توانایی پیش گویی احتمال بروز رفتارهای منفی از سوی کودک در محیط دندانپزشکی، جهت ارائهی درمان ایده آل و ایجاد نگرش مثبت نسبت به مراقبتهای دندانپزشکی در بیماران کودک بسیار مفید و حائز اهمیت میباشد.
در مطالعات مختلف عوامل متعددی نظیر خصوصیات سرشتی و شخصیتی کودک، ترس و اضطراب عمومی، مشکلات شناختی رفتاری، اضطراب والدین یا مراقبین کودک، وضعیت سلامت دهانی و عمومی و سابقهی درمانهای پزشکی و دندانپزشکی قبلی بیمار به عنوان اتیولوژی اضطراب و عدم همکاری در محیط دندانپزشکی عنوان شده اند.(4و3)
در سالهای اخیر به نقش پردازشهای حسی در عملکرد کودک در محیطهای مختلف توجه بیشتری شده است. مطالعات مختلفی نشان داده اند که نقص در هریک از بخشهای پردازش حسی، بر روند تکامل اجتماعی، شناختی و حسی حرکتی کودک اثر گذاشته و میتواند منجر به مشکلاتی در رفتار کودک در خانه، مدرسه و یا سایر موقعیتهای اجتماعی گردد.(6و5) البته در مطالعات مختلف در زمینهی تاثیر هر یک از این فاکتورها بر اضطراب دندانپزشکی و مشکل کنترل رفتاری اختلاف نظر وجود دارد. پردازش حسی احتمالاً اساسی ترین عنصر سیستم عصبی است که زیر بنای چگونگی ادراک و واکنش افراد نسبت به محرکهای محیطی را شکل میدهد. پردازش حسی یک پروسهی پیچیدهی عصبی است که شامل ثبت، تعدیل و سازمان دهی اطلاعات حسی (شنیداری، دیداری، لامسه، تعادل و حرکت، چشایی و بویایی) میباشد و برای ارائهی پاسخهای سازگارانهی موفق در شرایط مختلف محیطی ضروری است.(7) به عبارت دیگر پردازش حسی در انسان شامل دریافت یک محرک فیزیکی، تبدیل محرک به یک ایمپالس عصبی و درک و آگاهی از محرک حسی میباشد. این پروسه اساس یادگیری، درک و فعالیتهای انسان است.(8) وجود مشکل در هر یک از بخشهای روند پردازش حسی سبب مختل شدن توانایی فرد برای دستیابی و حفظ عملکرد مطلوب برای تطابق با چالشهای مختلف در زندگی میگردد. همچنین این مشکل میتواند بر روند تکامل اجتماعی، شناختی، هیجانی و حسی حرکتی کودک اثرگذار باشد.(5) کودکانی که از آستانهی حسی پایینی برخوردارند، هم از نظر فیزیولوژیک و هم از نظر رفتاری متفاوت از کودکان با آستانهی حسی بالا میباشند. افرادی که دارای الگوی پردازشی "بیش از حد پاسخ دهنده" هستند، رفتارهایی نظیر اجتناب کردن فعّال از محرکها یا افزایش حساسیت نسبت به محرک ناخوشایند را بروز میدهند. این گروه از کودکان ممکن است در برخورد با تحریکات لامسهای معمول احساس ناراحتی کنند، در پاسخ به صداهای پیرامون، گوشهای خود را بگیرند و یا از فعالیتهای حرکتی که برای دیگران رضایت بخش و غیرآسیب رسان است، دوری کنند. همچنین این گروه ممکن است حساسیت زیادی نسبت به بو و مزهی غذاها داشته باشند و به همین علت گاهی رژیم غذایی خودرامحدود میکنند. علاوه بر این، ممکن است در محیطهای خاص، نظیر محیط دندانپزشکی، بیش از حد تحت شرایط و محرکهای موجود در محیط قرار گرفته و واکنشهای هیجانی شدیدی به محرکهای خیلی معمول نشان دهند و در مواردیکه سطح نیازها افزایش یابد، رفتارهای از هم گسیختهای را بروز میدهند.(10و9)
همچنین براساس برخی از مطالعات بین تواناییهای پردازش حسی در کودکان و بالغین و سطح کلی اضطراب ارتباط معنی داری وجود دارد.(6) از این رو میتوان این فرضیه را مطرح کرد که اختلال در تواناییهای پردازش حسی میتواند به عنوان یکی از علل مرتبط با اضطراب و عدم همکاری کودک در محیط دندانپزشکی باشد. البته نکته مهمی که باید ذکر شود این است که اضطراب میتواند هم عامل و هم نتیجهی یک الگوی حسی شدید باشد. به عبارت دیگر، اضطراب میتواند روی درک محرکهای حسی اثر گذاشته و سبب افزایش توجه و واکنش پذیری به محرکهای حسی شود. از طرف دیگر، افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی، نظیر ترس از مکانهای شلوغ، ممکن است دارای مشکلاتی در پردازشهای حسی باشند.(6)
البته تا آنجا که ما می دانیم تاکنون پژوهشی درزمینه ی رابطه بین تواناییهای پردازش حسی درکودکان و همکاری آنها در کلینیک دندانپزشکی انجام نشده است. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی رابطه ی توانمندی پردازش حسی در کودکان با میزان اضطراب و همکاری آنها در کلینیک دندانپزشکی بود.
مواد و روش ها
101 نمونه ی مورد مطالعه در این پژوهش توصیفی تحلیلی به روش نمونه گیری آسان، از میان کودکان 4 تا 6 سالهی مراجعه کننده به بخش کودکان دانشکده دندانپزشکی مشهد در سال تحصیلی 94-93 با معیارهای زیر انتخاب شدند:
1- برخورداری از سلامت جسمانی و روانی کامل
2- داشتن حداقل یک دندان مولر شیری مندیبل که نیاز به درمان با بی حسی موضعی (ترمیم یا درمان پالپ) داشته باشد. 3- رضایت آگاهانهی کتبی والدین
معیارهای عدم ورود به مطالعه شامل موارد زیر بود:
1- کودکان نیازمند درمان اورژانس درمان پالپ یا کشیدن دندان، 2- داشتن سابقهی بستری شدن در بیمارستان، 3- سطح اضطراب بالای والدین در مصاحبهی اولیه، 4- عدم تمایل والدین برای شرکت در مطالعه و تکمیل پرسشنامهی نیمرخ حسی
برای تعیین حجم نمونه، با توجه به اینکه مطالعهی مشابهی در این زمینه قبلاً انجام نشده است، مطالعهای به صورت آزمایشی (پایلوت) بر روی 15 بیمار انجام شد. چون به نظر میرسد که متغیر "پردازش دهانی" بیشتر از سایر متغیرها ممکن است با درمانهای دندانپزشکی مرتبط بود، براساس میزان همبستگی )25/0=r) بین میزان اضطراب و همکاری با این متغیر، حجم نمونه حدود 101 بیمار تخمین زده شد.
برای سنجش تواناییهای پردازش حسی بیماران از پرسشنامهی نیمرخ حسی Dunn(11) که در کودکان 3 تا 10 سال کاربرد دارد، استفاده شد. پرسشنامه توسط والدین کودک براساس گزارش میزان تکرار رفتارهای ذکر شده در هر یک از آیتمها تکمیل میگردد. سه بخش عمده این پرسشنامه شامل بخش پردازش حسی، تعدیل حسی و پاسخهای رفتاری و هیجانی میباشد ودر بررسی کلی آیتمهای مختلف چهار الگوی پردازش حسی "ثبت، حساسیت، اجتنابی و حس جویی" بررسی گردید. پرسشنامه یاد شده دارای 125 پرسش است. چهار قسمت عمده این پرسشنامه شامل الف) قسمت پردازش حسی شامل 7 بخش پردازش شنیداری، بینایی، دهلیزی، لامسه ای، چندحسی و دهانی، ب) قسمت تعدیل شامل: 5 بخش پردازش حسی مرتبط با تحمل و استقامت، تعدیلهای مرتبط با موقعیت بدن و حرکت، تعدیلهای حرکتی تاثیرگذار روی سطح فعالیت، تعدیل ورودیهای حسی تاثیرگذار روی پاسخهای هیجانی، تعدیل ورودیهای بصری تاثیرگذار روی پاسخهای هیجانی و سطح فعالیت، ج) قسمت پاسخهای رفتاری و هیجانی شامل 3 بخش پاسخهای اجتماعی هیجانی، برون ده رفتاری پردازش حسی و آستانه های پاسخ، قسمت الگوی حسی شامل 4 بخش ثبت ضعیف، حس جویی، حساسیت حسی و اجتناب حسی بود. تعداد سوالات در هر بخش بین 3 تا 18 پرسش و در حیطه های مختلف دامنه ی نمرات نرم و اختلاف نمرهی نمونه ها با نمره ی نرم، بر اساس جدول راهنمای ارزیابی پاسخ سوالات پرسشنامه متفاوت بود. برای نمره دهی سوالات پرسشنامهی نیمرخ حسی Dunn از مقیاس لیکرت 5 نقطهای با دامنهی از "همیشه" تا "هرگز" برای ثبت پاسخها استفاده و به پاسخها از یک تا 5 نمره داده میشد. نمرهی آیتمهای پرسشنامهی نیمرخ حسی مربوط هر یک از بخشها ی پرسشنامه و نیز الگوهای حسی با یکدیگر جمع شده و نمرات بهدست آمده براساس طبقه بندی پرسشنامه رتبه بندی شدند.
از آنجایی که تاکنون فرم کامل این پرسشنامه در ایران مورد استفاده قرار نگرفته بود، در این مطالعه جهت بومی سازی و تعیین روایی پرسشنامه تمام آیتمهای آن از انگلیسی به فارسی و بالعکس ترجمه شدند و در پایان بعد از انجام اصلاحات، از دو نفر متخصص روانشناسی کودکان نظر سنجی شد. جهت تأیید پایایی ضریب آلفای کرونباخ برای هریک از بخشهای پرسشنامه تعیین گردید. ضریب یادشده در بخشهای مختلف بین 91/0-61/0 بدست آمد. همچنین ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه محاسبه گردید که معادل 83/0 بدست آمد.
فرمهای تکمیل شده جمع آوری و در پایان مطالعه نمرهدهی شدند. درمان برای تمام بیماران توسط یک عمل کننده انجام شد و در جلسات درمان، عمل کننده از نتایج پردازش حسی بیمار اطلاع نداشت. جهت ثبت دقیق رفتارهای کودک برای سنجش سطح اضطراب و همکاری حین درمان با استفاده از دو شاخص VCAS (12) و VCCS، از یک دوربین فیلم برداریSony (HDR -XR260E) استفاده گردید. دوربین روبروی یونیت روی یک پایه به گونهای ثابت شده بود که تمام سر، دستها و پاهای بیمار به طور کامل در میدان دید دوربین قرار داشته باشند. در جلسهی اول در ابتدا کودک با محیط و وسایل آشنا گردید و سپس پروفیلاکسی با رابرکپ و هندپیس و نهایتاً فلوراید تراپی با ژل سدیم فلوراید 1/1 درصد برای بیمار انجام شد. سپس در جلسه دوم که به طور متوسط به فاصلهی 2-1 هفته بعد از جلسه اول بود، رفتار کودک در حین تزریق و تهیه حفره دندان مولر شیری فک پایین ثبت گردید. تمام درمانها در کلینیک دندانپزشکی کودکان دانشکده دندانپزشکی و به طور متوسط به مدت 45-30 دقیقه انجام شد.
فیلمهای تهیه شده از کودکان توسط دو نفر مشاهده گر بصورت جداگانه مشاهده گردید و رفتار کودک در دو مرحله تزریق بی حسی بلاک آلوئولار تحتانی 10 دقیقهی ابتدای تراش دندان با توربین با استفاده از شاخصهای VCAS و VCCS ارزیابی و نمرهدهی شد. بر این اساس نمره سطح اضطراب و همکاری هر کودک در دامنه ی بین صفر تا 5 (کاملا آرام تا عدم برقراری ارتباط) تعیین می شد.
جهت تایید قابلیت اطمینان نظر دو آزمون گر، 15 فیلم از بیماران دو بار و به فاصلهی 2 هفته توسط دو مشاهده گر نمرهدهی شدند و ضریب همبستگی 7/0 بهدست آمد. در صورت وجود تفاوت در نمرههای دو مشاهده گر، فیلم مربوطه مجدداً مرور شد تا در نهایت هر دو مشاهده گر بر روی یک نمره توافق نمایند. به این ترتیب برای هر کودک دو نمره مربوط به سطح اضطراب و همکاری در ابتدای جلسه دوم (تزریق بی حسی) و دو نمره مربوط به سطوح اضطراب و همکاری حین تهیه حفره بهدست آمد. برای تمام بیماران، والدین در جلسهی معاینه همراه کودک بودند، امّا در جلسات درمان دندانپزشکی والدین در اتاق انتظار حضور داشتند.
برای آنالیز دادهها از نرم افزار یاد شده و برای توصیف دادهها از نمودارها و جداول آماری و شاخصهای پراکندگی و مرکزی استفاده شد. جهت مقایسه گروهها از آزمونهای ناپارامتری من ویتنی و کروسکال والیس استفاده گردید. برای تأیید نرمال بودن دادهها از آزمون Kolmogrov-Smirnov استفاده شد. ارتباط متغیرهای رتبهای با یکدیگر با ضریب همبستگی اسپیرمن مورد ارزیابی قرار گرفت. تمام آنالیزها با استفاده از نرم افزار SPSS با ویرایش 18 انجام شد و سطح معنی داری تمامی آزمونها 5 درصد در نظر گرفته شد.
یافته ها
در این مطالعه، 101 کودک 4 تا 6 ساله با میانگین سنی 20/9±94/58 ماه شرکت داشتند که از این تعداد 49 نفر (5/48 درصد) پسر و 52 نفر (5/51 درصد) دختر بودند. یافتههای مطالعه نشان داد که سطح اضطراب و همکاری نمونه ها در دختران و پسران در مراحل تزریق و تراش با یکدیگر تفاوت معنی داری نداشتند ( جدول 1) همچنین با توجه به نتایج ثبت شده از آزمونهای من-ویتنی و کروسکال والیس مشاهده شد که تفاوت معنی داری بین متغیرهای پردازش حسی در بین دختران و پسران و همچنین بین گروههای سنی وجود نداشت.
جدول 1 : مقایسهی همکاری و اضطراب در مراحل تزریق و تراش حفره در نمونههای مورد مطالعه براساس جنس
مرحله درمان |
شاخص اضطراب و همکاری |
میانگین رتبه |
نتیجه آزمون من ویتنی |
|
مذکر |
مونث |
|||
تزریق |
اضطراب |
15/52 |
91/49 |
680/0 |
همکاری |
68/50 |
30/51 |
912/0 |
|
تراش حفره |
اضطراب |
76/50 |
523/51 |
930/0 |
همکاری |
03/53 |
09/49 |
406/0 |
فراوانی سطوح پردازشی هریک از متغیرهای پردازشی در نمودارهای 1 تا 3 نشان داده شده است. جهت تسهیل بررسی فراوانی پنج محدودهی عملکردی پردازش حسی و نمایش در نمودارها هر یک از متغیرها در سه محدوده کلی طبقه بندی شدند:
1. گروه بیشتر از نرمال (با ادغام گروه "تفاوت قطعی بیشتر از دیگران" و "تفاوت احتمالی بیشتر از دیگران")
2. گروه عملکرد نرمال (بدون تغییر)
3. گروه کمتر از نرمال ( با ادغام گروه "تفاوت قطعی کمتر از دیگران" و "تفاوت احتمالی کمتر از دیگران")
نمودار 1 : درصد فراوانی نسبی سطوح عملکردی در هر یک از زیر گروههای پردازش حسی در نمونههای مورد مطالعه
نمودار 2 : درصد فراوانی نسبی سطوح عملکردی هریک از زیرگروههای تعدیل حسی و واکنشهای هیجانی اجتماعی در نمونههای مورد مطالعه
1 – پردازش حسی مربوط به تحمل و توان، 2 – تعدیل حسی مربوط به وضعیت بدن و حرکت 3 – تعدیل حرکات موثر بر فعالیت 4 – تعدیل ورودیهای بینایی موثر بر واکنشهای واکنشهای هیجانی و سطح فعالیت 5 – پاسخهای اجتماعی هیجانی 6 – برون ده رفتاری پردازش حسی
نمودار 3 : درصد فراوانی نسبی سطوح عملکردی در هر یک از الگوهای پردازشی حسی در نمونههای مورد مطالعه
براساس مندرجات جدول 2، میانگین رتبه ای اضطراب بیماران در مرحله تزریق با پردازش شنیداری، پردازش حسی مربوط به تون/استقامت و برون ده رفتاری پردازش حسی ارتباط معنی داری داشت. نمرههای اضطراب در گروه "بیشتر از دیگران"پردازش حسی بالاتر از سایر گروهها بود. همچنین مشاهده شد که در مرحله تزریق بین میانگین رتبه ای اضطراب بیماران و الگوی پردازش حسی "حساسیت حسی" ارتباط معنی دار وجود داشت. (006/0P=)
جدول 2 : میانگین رتبه ای سطح اضطراب و سطوح عملکردی پردازش های حسی بهنگام تزریق بیحسی موضعی در نمونه های مورد مطالعه
|
سطوح عملکردی پردازش های حسی |
|
|
||||
پردازشهای حسی و پارامترهای مرتبط با آنها |
تفاوت قطعی بیشتر از دیگران |
تفاوت احتمالی بیشتر از دیگران |
عملکرد نرمال |
تفاوت کمتر از دیگران |
نتیجهی آزمون کروسکال والیس |
ضریب همبستگی اسپیرمن |
|
r |
Sig |
||||||
پردازش شنیداری |
46/62 |
46/62 |
66/43 |
00/59 |
*011/0 |
286/0 - |
*011/0 |
پردازش دیداری |
50/76 |
17/47 |
76/52 |
10/41 |
240/0 |
125/0 - |
213/0 |
پردازش تعادل و حرکت |
77/52 |
31/48 |
50/48 |
- |
734/0 |
076/0 - |
453/0 |
پردازش لامسه |
28/53 |
35/54 |
98/49 |
50/9 |
154/.0 |
121/0 - |
227/0 |
پردازش چند حسی |
90/61 |
74/54 |
46/47 |
39/51 |
416/0 |
106/ 0 - |
290/0 |
پردازش حس دهانی |
81/56 |
11/54 |
39/45 |
- |
168/0 |
185/0 - |
064/0 |
پردازش حسی مربوط به توان / استقامت |
42/68 |
94/45 |
20/42 |
- |
*001/0 |
381/0 - |
*001/0> |
تعدیل حسی مربوط به وضعیت بدن و حرکت |
53/55 |
50/50 |
28/47 |
- |
401/0 |
134/0 - |
184/0 |
تعدیل حرکات موثر بر سطح فعالیت |
17/51 |
99/56 |
59/43 |
- |
097/0 |
146/0 - |
144/0 |
تعدیل ورودیهای بینایی موثر بر واکنشهای هیجانی و سطح فعالیت |
17/61 |
05/54 |
88/47 |
00/70 |
277/0 |
095/0 - |
346/0 |
واکنشهای اجتماعی/هیجانی پردازش |
64/62 |
09/52 |
55/47 |
50/43 |
308/0 |
174/0 - |
083/0 |
برون ده رفتاری پردازش حسی |
34/66 |
76/52 |
28/46 |
23/40 |
*027/0 |
289/0 - |
*003/0 |
ثبت ضعیف |
90/58 |
05/45 |
01/50 |
50/36 |
177/0 |
156/0 - |
119/0 |
حس جویی |
86/53 |
72/48 |
35/46 |
00/90 |
339/0 |
085/0 - |
398/0 |
اجتناب حسی |
33/57 |
47/51 |
91/47 |
70/36 |
346/0 |
171/0 - |
088/0 |
حساسیت حسی |
35/68 |
92/46 |
49/48 |
79/33 |
*008/0 |
271/0 |
*006/0 |
* 05/0P<
براساس مندرجات جدول 3، میانگین رتبه ای همکاری بیماران در مرحله تزریق با پردازش شنیداری، پردازش حسی مربوط به تحمل / استقامت و برون ده رفتاری پردازش حسی ارتباط معنی داری را نشان داد و نمرههای همکاری در گروه "بیشتر از دیگران" پردازش حسی بالاتر از سایر گروهها بود. میانگین رتبه ای سطح همکاری در این مرحله با واکنشهای هیجانی- اجتماعی و برون ده رفتاری پردازش حسی همبستگی معنی داری را نشان داد (05/0P<) همچنین مشاهده شدکه در مرحله تزریق بین میانگین رتبه ای همکاری بیماران و الگوی پردازش حسی "حساسیت حسی" ارتباط معنی داری وجود داشت. (014/0P=)
جدول 3 : میانگین رتبه ای سطح همکاری و سطوح عملکردی پردازش های حسی بهنگام تزریق بیحسی موضعی در نمونه های مورد مطالعه
|
سطوح عملکردی پردازش های حسی |
|
|
||||
پردازشهای حسی و پارامترهای مرتبط با آنها |
تفاوت قطعی بیشتر از دیگران |
تفاوت احتمالی بیشتر از دیگران |
عملکرد نرمال |
تفاوت کمتر از دیگران |
نتیجهی آزمون کروسکال والیس |
ضریب همبستگی اسپیرمن |
|
r |
Sig |
||||||
پردازش شنیداری |
83/72 |
23/60 |
58/43 |
73/63 |
*010/0 |
243/0 - |
014/0 |
پردازش دیداری |
00/78 |
89/48 |
98/50 |
77/48 |
572/0 |
052/0 - |
605/0 |
پردازش تعادل و حرکت |
24/54 |
44/42 |
24/49 |
- |
276/0 |
117/0 - |
245/0 |
پردازش لامسه |
53/52 |
38/55 |
21/48 |
00/47 |
717/0 |
097/0 - |
333/0 |
پردازش چند حسی |
05/66 |
24/49 |
00/48 |
21/53 |
297/0 |
065/0 - |
519/0 |
پردازش حس دهانی |
45/56 |
37/54 |
47/45 |
- |
198/0 |
175/0 - |
080/0 |
پردازش حسی مربوط به توان / استقامت |
05/67 |
30/49 |
97/40 |
- |
*0001/0 |
378/0 - |
*001/0> |
تعدیل حسی مربوط به وضعیت بدن و حرکت |
08/57 |
64/53 |
16/45 |
- |
143/0 |
197/0 - |
050/0 |
تعدیل حرکات موثر بر سطح فعالیت |
92/46 |
26/58 |
00/45 |
- |
088/0 |
072/0 - |
474/0 |
تعدیل ورودیهای بینایی موثر بر واکنشهای هیجانی و سطح فعالیت |
78/71 |
50/55 |
44/45 |
17/83 |
*007/0 |
175/0 - |
080/0 |
واکنشهای اجتماعی/هیجانی پردازش |
29/67 |
66//51 |
87/45 |
50/62 |
076/0 |
204/0 - |
*040/0 |
برون ده رفتاری پردازش حسی |
92/66 |
58/53 |
40/43 |
41/49 |
*021/0 |
262/0 - |
*008/0 |
ثبت ضعیف |
10/59 |
10/50 |
90/45 |
90/52 |
254/0 |
173/0 - |
084/0 |
حس جویی |
80/55 |
46/44 |
95/48 |
50/93 |
132/0 |
110/0 - |
275/0 |
اجتناب حسی |
35/57 |
25/50 |
72/46 |
20/53 |
511/0 |
127/0 - |
204/0 |
حساسیت حسی |
93/66 |
46/50 |
63/44 |
21/51 |
*030/0 |
243/0 - |
*014/0 |
* 05/0P<
یافتههای مطالعه حاضر نشان داد (جدول 4) که میانگین رتبه ای اضطراب در مرحله تراش در بین سطوح عملکردی با پردازش شنیداری، تعدیل ورودیهای بینایی مؤثر بر واکنشهای هیجانی و سطح فعالیت و برون ده رفتاری پردازش حسی تفاوت آماری معنی داری دارد. (05/0P<).
جدول 4 : میانگین رتبه ای سطح اضطراب و سطوح عملکردی پردازش های حسی بهنگام تهیه حفره در نمونه های مورد مطالعه
|
سطوح عملکردی پردازش های حسی |
|
|
||||
پردازشهای حسی و پارامترهای مرتبط با آنها |
تفاوت قطعی بیشتر از دیگران |
تفاوت احتمالی بیشتر از دیگران |
عملکرد نرمال |
تفاوت کمتر از دیگران |
نتیجهی آزمون کروسکال والیس |
ضریب همبستگی اسپیرمن |
|
r |
Sig |
||||||
پردازش شنیداری |
33/61 |
33/61 |
88/46 |
92/48 |
*042/0 |
113/0 - |
260/0 |
پردازش دیداری |
00/44 |
56/45 |
77/53 |
37/41 |
369/0 |
062/0 - |
538/0 |
پردازش تعادل و حرکت |
07/53 |
28/42 |
43/52 |
- |
323/0 |
059/0 - |
555/0 |
پردازش لامسه |
13/44 |
30/47 |
15/56 |
00/25 |
150/0 |
142/0 |
157/0 |
پردازش چند حسی |
15/52 |
11/45 |
87/53 |
29/48 |
639/0 |
022/0 |
828/0 |
پردازش حس دهانی |
64/46 |
39/59 |
78/48 |
- |
164/0 |
001/0 |
994/0 |
پردازش حسی مربوط به توان / استقامت |
58/56 |
57/54 |
47/45 |
- |
219/0 |
195/0 - |
050/0 |
تعدیل حسی مربوط به وضعیت بدن و حرکت |
38/49 |
94/51 |
70/50 |
- |
946/0 |
018/0 |
862/0 |
تعدیل حرکات موثر بر سطح فعالیت |
40/47 |
54/53 |
42/49 |
- |
650/0 |
008/0 |
939/0 |
تعدیل ورودیهای بینایی موثر بر واکنشهای هیجانی و سطح فعالیت |
33/65 |
00/45 |
28/49 |
00/89 |
*022/0 |
030/0 |
766/0 |
واکنشهای اجتماعی/هیجانی پردازش |
07/60 |
34/50 |
64/48 |
50/60 |
528/0 |
096/0 - |
341/0 |
برون ده رفتاری پردازش حسی |
58/62 |
68/41 |
30/54 |
36/38 |
*024/0 |
111/0 |
267/0 |
ثبت ضعیف |
55/49 |
48/47 |
03/53 |
10/55 |
851/0 |
072/0 |
473/0 |
حس جویی |
91/49 |
65/48 |
78/55 |
50/85 |
465/0 |
080/0 |
429/0 |
اجتناب حسی |
15/54 |
03/53 |
51/47 |
80/46 |
737/0 |
107/0 - |
285/0 |
حساسیت حسی |
33/59 |
67/49 |
41/48 |
93/49 |
496/0 |
120/0 - |
231/0 |
* 05/0P<
یافته های مطالعه براساس آزمون کروسکال والیس نشان داد (جدول 5) که سطح همکاری در مرحله تراش به صورت معنی داری با پردازش حس شنیداری، پردازش دهلیزی، پردازش حس دهانی و نیز تعدیل ورودیهای بینایی موثر بر واکنشهای هیجانی و سطح فعالیت مرتبط است (05/0P<).
جدول 5 : میانگین رتبه ای سطح اضطراب و سطوح عملکردی پردازش های حسی بهنگام تهیه حفره در نمونههای مورد مطالعه
|
سطوح عملکردی پردازش های حسی |
|
|
||||
پردازشهای حسی و پارامترهای مرتبط با آنها |
تفاوت قطعی بیشتر از دیگران |
تفاوت احتمالی بیشتر از دیگران |
عملکرد نرمال |
تفاوت کمتر از دیگران |
نتیجهی آزمون کروسکال والیس |
ضریب همبستگی اسپیرمن |
|
r |
Sig |
||||||
پردازش شنیداری |
67/71 |
10/63 |
16/46 |
58/46 |
*010/0 |
112/0 |
263/0 |
پردازش دیداری |
50/35 |
61/46 |
19/52 |
73/49 |
710/0 |
043/0 |
672/0 |
پردازش تعادل و حرکت |
08/54 |
94/37 |
17/53 |
- |
*037/0 |
101/0 |
316/0 |
پردازش لامسه |
50/44 |
12/49 |
61/54 |
50/35 |
328/0 |
129/0 |
198/0 |
پردازش چند حسی |
00/56 |
53/43 |
43/53 |
05/49 |
393/0 |
020/0 |
846/0 |
پردازش حس دهانی |
28/50 |
56/62 |
53/44 |
- |
*008/0 |
152/0 - |
129/0 |
پردازش حسی مربوط به توان / استقامت |
08/54 |
26/52 |
42/48 |
- |
681/0 |
113/0 - |
260/0 |
تعدیل حسی مربوط به وضعیت بدن و حرکت |
89/50 |
83/50 |
13/50 |
- |
988/0 |
015/ - |
881/0 |
تعدیل حرکات موثر بر سطح فعالیت |
90/49 |
03/51 |
36/50 |
- |
982/0 |
008/0 - |
936/0 |
تعدیل ورودیهای بینایی موثر بر واکنشهای هیجانی و سطح فعالیت |
50/67 |
45/44 |
68/49 |
33/77 |
*021/0 |
002/0 |
988/0 |
واکنشهای اجتماعی/هیجانی پردازش |
29/57 |
44/50 |
05/49 |
75/67 |
505/0 |
064/0 - |
522/0 |
برون ده رفتاری پردازش حسی |
50/54 |
62/46 |
28/53 |
36/45 |
514/0 |
026/0 - |
797/0 |
ثبت ضعیف |
93/51 |
73/48 |
78/50 |
50/56 |
919/0 |
009/0 |
930/0 |
حس جویی |
57/50 |
50/50 |
63/53 |
50/35 |
874/0 |
025/0 |
802/0 |
اجتناب حسی |
83/53 |
50/53 |
12/47 |
40/48 |
621/0 |
120/0 - |
233/0 |
حساسیت حسی |
78/57 |
56/53 |
14/48 |
79/41 |
301/0 |
190/0 - |
057/0 |
* 05/0P<
بحث
تجارب انسان در موقعیتهای مختلف، در بستر رخدادهای حسی شکل میگیرند و واکنش حسهای گوناگون افراد به محرکهای یکسان آنها را از یکدیگر متمایز میسازد. در بسیاری از مطالعات مشاهده شده است که پروسهی درک، سازمان بندی و اختلاط ورودیهای حسی بر پاسخ دهی کودکان در موقعیتهای مختلف اثرگذار است.(14و13) از آنجایی که کودکان در محیط دندانپزشکی با مجموعهای از محرکهای حسی مختلف روبرو میشوند، به نظر میرسد که توانایی آنها در پردازش حسی ورودیهای حسی، فاکتور مهمی در تعیین سطح اضطراب و همکاری آنها حین درمان باشد. یافتههای مطالعهی کنونی نشان دادند که در بیشتر متغیرهای پردازشی، درصد کودکان گروه "با عملکرد پردازش حسی نرمال" بالاتر از سایر گروهها است. با توجه به اینکه این مطالعه در کودکان با تکامل نرمال و بدون ناتوانی خاص انجام شده است، این یافته قابل توجیه میباشد. یافتههای مطالعهی حاضر نشان داد که عملکرد پردازش شنیداری ارتباط معنی دار و منفی با سطح اضطراب و همکاری نمونههای مورد مطالعه حین تزریق داشت (05/0P<) همچنین مشاهده شد که بین پردازش شنیداری با سطح همکاری در مرحلهی تراش ارتباط معنی داری وجود داشت (042/0P=). بدیهی است کودکانی که عملکرد پردازش شنیداری نرمالی دارند به ندرت به صداهای پیرامون خویش واکنش منفی نشان میدهند. در حالیکه آن دسته از کودکانی که در این سیستم عصبی مشکل داشته باشند ورودیهای حس شنوایی برایشان مبهم و گیج کننده و یا آزاردهنده است.(9) کودکانی که در گروه با عملکرد "بیشتر از دیگران" قرار میگیرند همیشه و یا در اغلب موارد در مواجهه با صداهای محیط واکنش منفی و شدیدی بروز میدهند. در محیط دندانپزشکی یکی از اضطراب آورترین مراحل، کاربرد توربین جهت آماده سازی دندان است.(15) یکی از علل ایجاد ترس و اضطراب در این مرحله ایجاد صدایی مشابه دریل است. براساس نتایج مطالعهی کنونی، کودکانی که عملکرد پردازش حس شنیداری نرمالی داشتند کمترین اضطراب و بیشترین همکاری را در مرحلهی تراش نشان دادند. در کودکان با پردازش شنیداری غیر نرمال، ورودیهای حسی شنیداری ناواضح یا بیش از حد تحمل بود و درنتیجه، این امر سبب افزایش اضطراب و بروز رفتارهای از هم گسیخته در کودکان میشود.(16و9) براساس نتایج مطالعهی حاضر مشاهده شد که همکاری کودکان مورد مطالعه در مرحلهی تراش دندان ارتباط معنی داری با سطح عملکرد پردازش حس دهانی آنان داشت (008/0P=) و کودکان با نقص در پردازش حس دهانی، همکاری ضعیفتری را در این مرحله نشان دادند. بدیهی است که یکی از دلایل ایجاد ترس و اضطراب و عدم همکاری در مرحله تراش، پاشیده شدن آب در دهان کودک است. به صورت کلی، کودکان با عملکرد نرمال پردازش حسی در حس چشایی، به تجارب حسی در دهان خود کمتر واکنش نشان میدهند. براساس یافتههای مطالعهی حاضر نیز مشاهده شد که این گروه از کودکان مورد مطالعه، در مرحله تزریق دارای کمترین اضطراب و بیشترین سطح همکاری بودند. محرکهای چشایی، یکی از انواع ورودیهای حسی است که در حین درمان دندانپزشکی، به صورت مکرر سیستم عصبی کودک را تحریک میکنند. گیرندههای چشایی که در نواحی مختلف دهان پراکنده اند در تماس با محرکهای چشایی تحریک شده و سبب درک و واکنش کودک نسبت به آن میگردند. از آنجا که تشخیص قوام ماده به وسیله حس لامسه در دهان انجام میشود و نیز وجود مواد تحریک کننده در دهان می توانند تجربه چشایی کودک را به میزان زیادی تحت تأثیر قرار دهند.
نتایج مطالعهی حاضر نشان داد که اگرچه نقص در پردازش لامسهای با سطح بالاتر اضطراب و نیز سطوح ضعیف تر همکاری مرتبط است، امّا این ارتباط از نظر آماری معنی دار نبود. در یک مطالعه مشاهده شد کودکانی که در حس لامسه حساس هستند، اضطراب بالاتری را در طی لمس شدن توسط فرد دیگر تجربه میکردند.(6) در مطالعهی کنونی، همبستگی معنی داری بین عملکرد پردازش حسی مرتبط با سطح تحمل/استقامت و همکاری و اضطراب در مرحلهی تزریق بی حسی مشاهده شد وکودکانی که در گروه با عملکرد "بیشتر از دیگران" قرار داشتند، بالاترین اضطراب و ضعیف ترین همکاری را نشان دادند و این ارتباط از نظر آماری معنی دار بود. کودکانی که در این عملکرد دچار نقص هستند، سست و بی حال به نظر میرسند و نمی توانند به مدت طولانی در یک محل نشسته و ارتباط خود را با اطرافیان حفظ کنند.(17و16) به همین علت میتوان انتظار داشت که در هنگام درمان، این گروه از کودکان خیلی زودتر خسته شده و شروع به بروز رفتارهای منفی کنند. البته به نظر میرسد که با مهارتهای مدارا(Coping) ، کودکانی که از نظر جسمانی و روانی هیچ گونه مشکل تکاملی ندارند، میتوانند بتدریج بر این مشکل خویش غلبه کنند و سطح توان خود را افزایش دهند و شاید این توجیهی برای عدم مشاهدهی ارتباط معنی دار بین سطح اضطراب و همکاری بیماران در مرحله تراش با این بخش از تعدیل سازی حسی باشد.
در مطالعهی حاضر مشاهده شد که در نمونههای مورد مطالعه، بین "تعدیلهای حرکتی مؤثر بر سطح فعالیتها" و همکاری در مراحل تزریق و تراش حفره همبستگی منفی وجود دارد ولی این ارتباط ازنظر آماری معنی دار نبود. کودکانی که در بخش تعدیل حسی دارای اختلال هستند، اغلب سطح انرژی پایینی دارند و تمایل به شرکت در فعالیتهای نشسته و آرام دارند.(18) از این رو میتوان انتظار داشت در جلسات درمان دندانپزشکی، خصوصاً جلسهی اول درمان، این گروه از کودکان توان تحمل طول مدت درمان را نداشته باشند و رفتارهای منفی بیشتری را نشان دهند. در مطالعهی حاضر مشاهده شد که کودکانی که نمرههای مربوط به تعدیل ورودیهای بینایی آنها درگروه "عملکرد نرمال" قرار میگیرد به صورت معنی داری سطح اضطراب اولیهی پایین تر و همکاری بهتری درمرحله تزریق بی حسی دارند. "تعدیل ورودی بینایی مؤثر بر پاسخهای هیجانی و سطح فعالیت" به عنوان یکی از زیر گروهای بخش تعدیل است که سطح درک مفاهیم و توانایی کودک در استفاده از سرنخهای بینایی محیط جهت برقراری ارتباط با دیگران را ارزیابی میکند. کودکانی که در این تعدیل ورودیهای بینایی دچار مشکل هستند، معمولاً به علت نقصان و کاستی در درک مفاهیم نمی توانند پاسخهای مطلوبی را در شرایط مختلف بروز دهند.(18) از این رو میتوان انتظار داشت در محیط دندانپزشکی، این گروه از کودکان سطح همکاری ضعیف تری را نشان دهند. همچنین مشاهده شد در کودکانی که عملکرد نرمالی در سطح عملکردی پاسخهای هیجانی اجتماعی نداشتند، بین نمرههای این بخش با سطح همکاری آنها در مرحله تزریق همبستگی منفی معنی داری وجود داشت. کودکانی که در پاسخهای هیجانی- اجتماعی دارای مشکل هستند ممکن است اطلاعات نامفهوم و گیج کنندهای را از سیستمهای حسی دریافت کند و در نتیجه خیلی سریع ناراحت و ناامید میشوند. در این کودکان گاهی تفسیر ورودیهای حسی توسط سیستم عصبی در یک مسیر نامفهومی صورت میگیرد و به این ترتیب کودک در مورد اتفاقات اطرافش احساس بی کفایتی میکند. این گروه از کودکان به راحتی گریه میکنند، اغلب لجباز و غیر همکار بوده و در مواردی که با شکست مواجه شوند پاسخهای هیجانی شدیدی را بروز میدهند.(17) تمام این خصوصیات در کودکان میتواند منجر به افزایش اضطراب و بروز رفتارهای منفی در شرایط دشوارتجربهی درمان دندانپزشکی شود. در مطالعهی حاضر بین نمرههای برون ده رفتاری پردازش حسی و سطح همکاری در مرحلهی تزریق همبستگی معنی داری مشاهده شد. همچنین مشاهده شد که نقص در این عملکرد پردازشی سبب افزایش سطح اضطراب در مراحل تزریق بی حسی و تراش حفره میشود. وجود نقص در برون ده رفتاری پردازش حسی میتواند نشان دهندهی این باشد که این گروه از کودکان در تکمیل وظایف خویش در موقعیتهای مختلف دچار مشکل بوده و کارها را با کیفیت پایین تری انجام میدهند و کفایت کمتر از حد کارها میتواند یک عامل تحریک کنندهی شروع اضطراب در موقعیتهای حساس باشد. براساس مدل Dunn بین عملکردهای سیستم عصبی فرد و راهکارهای خود تنظیمی وی ارتباط وجود دارد و براین اساس چهارالگوی پردازش حسی "ثبت ضعیف، حس جویی، حساسیت حسی و اجتناب حسی" را میتوان با استفاده از پرسشنامه نیمرخ حسی در کودکان مورد بررسی قرارداد.(5) در مطالعهی حاضر در مراحل تزریق بی حسی و تراش حفره ارتباط منفی بین نمرههای الگوهای اجتناب حسی و حساسیت حسی و سطح اضطراب و همکاری مشاهده گردید. به عبارت دیگر کودکانی که دارای الگوهای پردازش شدیدتری بودند، بالاترین اضطراب و کمترین سطح همکاری حین درمان را نشان دادند. در الگوی حساسیت حسی، به دلیل مشکل در توانایی بازداری اطلاعات ورودی، سیستم عصبی فرد در معرض بمباران تحریکات حسی قرار میگیرد. مشکل در تمرکز و واکنش شدید به محرکها که در کیفیت تعامل با دیگران و محیط پیرامون اثر گذار است، یکی از نتایج واکنش بیش از حد به محرکهاست.(19) براساس شواهد بالینی و مطالعات قبلی افرادی که آستانهی عصبی پایینی دارند، اغلب در پاسخ به محرکها ترس، هیجانات منفی و پاسخهای شدیدی را از خود نشان میدهند. نتایج برخی از پژوهشها نشان میدهدکه پردازشهای حسی مرتبط با سطوح آستانهی عصبی پایین میتوانند به عنوان یک ریسک فاکتور احتمالی برای افزایش سطح اضطراب باشد.(21و20) به همین علت این گروه از کودکان در مواجهه با محرکهای حسی که برای دیگران قابل تحمل است ممکن است رفتارهای منفی و شدیدی را از خود بروز دهند. الگوهای پردازش حسی شدید و در نتیجهی آن افزایش سطح اضطراب میتواند اثرات منفی و مخربی بر روی تنظیم فیزیولوژیک، رفتار و عملکرد کودک در شرایط مختلف در زندگی داشته باشد. در مطالعهی کنونی مشاهده شد که کودکان با الگوی حساسیت حسی شدید، سطح همکاری پایین تری در مرحله تزریق بی حسی داشتند همچنین این گروه از کودکان سطح اضطراب بالاتری را در مرحلهی تزریق نشان دادند. کودکانی که حساسیت حسی شدیدی دارند، محرکهای حسی معمولی را بیش از دیگران متوجه میشوند و ممکن است نسبت به تحریکات مختصر واکنشهای شدیدی را از خود نشان دهند. این گروه از کودکان در صورتیکه در بیش از حد توان خود در مقابل تحریکات محیط قرار بگیرند و تحریکات حسی در آنها بیش تر از معمول باشد، واکنشهای هیجانی شدید و رفتارهای از هم گسیخته در پاسخ به محرک بروز میدهند.(10و9) براساس نتایج پژوهشگران، تزریق به عنوان استرس زاترین مرحلهی دندانپزشکی است.(15) این یافته به علت دیدن سرنگ تزریق، درد ناشی از ورود سوزن به مخاط و نیز طعم تلخ ماده بی حسی موضعی میباشد. در کودکان با الگوی حساسیت حسی شدید محرکهای مرتبط با درد ناشی از تزریق بیشتر احساس شده و به همین علت این گروه از کودکان اضطراب بیشتر و همکاری ضعیف تری را در این مرحله از خود نشان میدهند. این گروه از کودکان اغلب مقاوم بوده و تمایلی به شرکت و ورود به موقعیتهای متفاوت و جدید را ندارند، به همین علت ضروری است که از مواجهه آنان با محرکهای غیرمنتظره پرهیز شود. مشاهده شده است که کودکان با آستانهی عصبی پایین، اغلب پاسخهای منفی، تهاجمی و یا اجتنابی را نشان میدهند.(5) در کودکان با الگوهای شدید مرتبط با آستانهی عصبی پایین، خصوصاً الگوی اجتناب حسی کاهش محرکهای غیرمنتظره میتواند سبب کاهش اضطراب و افزایش کفایت پاسخ به محرکها شود. عدم مشاهدهی ارتباط معنی دار بین این الگوهای حسی و رفتارهای از هم گسیخته و اضطراب در مرحله تراش ممکن است ناشی از معرفی مرحله به مرحلهی محرکها در این مراحل و افزایش سطح تحمل کودک باشد. در همین ارتباط براساس نتایج مطالعات، مشاهده شده است که حساسیت حسی به صورت مستقیم منجر به نتایج بالینی منفی میشود. در مطالعهی Liss و همکارانش(22) مشاهده شد که حساسیت حسی با اضطراب مرتبط میباشد. یافتههای مطالعهی حاضر نشان داد که در دختران در بیشتر مراحل سطح اضطراب حین درمان بالاتر و سطح همکاری پایین تر از پسران بود. البته این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود. در مطالعهی مروری Winer(23) و نیز برخی مطالعات دیگر(24)، بین ترس و اضطراب دندانپزشکی و نیز مشکلات کنترل رفتاری و جنسیت ارتباط معنی داری یافت نشده است. البته در برخی مطالعات ترس و اضطراب دندانپزشکی و نیز مشکلات کنترل رفتاری، اختلاف آماری معنی داری را بین دختران و پسران نشان داده اند.(26و25) این تفاوتها میتواند به علت نوع شاخصهای مورد استفاده جهت ارزیابی اضطراب و همکاری و اختلافات فرهنگی-اجتماعی در نمونههای مورد مطالعه باشد. علاوه بر این، تفاوت بین اضطراب در دختران و پسران ممکن است به عوامل بیولوژیک و تغییرات هورمونی نیز مرتبط باشد.(24و2) در مطالعهی حاضر مشابه بسیاری از مطالعات دیگر(28و27و2)، کودکان سالم گروه سنی قبل از مدرسه، در بازه سنی 6-4 سال به عنوان گروه هدف در نظر گرفته شدند تا از نظرسن شناختی در سطح نسبتاً ثابتی قرار داشته باشند و از تداخل تاثیر محیط مدرسه بر رفتار کودک جلوگیری شود(29) بدیهی است اختلال در سلامت روانی و جسمانی کودکان نیز می تواند بر نحوه ی تعامل آنها با محیط پیرامون و همکاری وی در محیط دندانپزشکی تاثیرگذار باشد و نتایج مطالعات نیز نشان داده است که در بسیاری از اختلالات نظیر اوتیسم، کودکان مبتلا به بیش فعالی، کم توجّهی، سندروم x شکننده، اختلالات خلقی، اختلالات یادگیری و تکاملی الگوهای پردازش حسی مشخصتر و شدیدتر از کودکان با تکامل نرمال متفاوت است(31و30و14) بهمین دلیل کودکان سالم برای انجام مطالعه کنونی انتخاب شدند.
تجربهی یک ویزیت دندانپزشکی ناخوشایند میتواند منجر به ایجاد ترس و اضطراب دندانپزشکی در کودک و به دنبال آن بروز رفتارهای منفی و ضعیف در جلسات بعدی گردد.(34-32) همچنین در مطالعات بسیاری مشاهده شده است که بین تجربهی بی حسی موضعی، رفتارهای منفی درگذشته و مشکلات دندانی با همکاری ضعیف در دندانپزشکی ارتباط وجود دارد.(35) از این رو در مطالعهی حاضر، جهت حذف این فاکتور مداخله گر کودکانی برای ورود به مطالعه انتخاب شدند که سابقهی هیچ گونه درمان دندانپزشکی یا مشکل حاد دندانی در گذشته نداشته باشند.
در مطالعه حاضر به علت پایین بودن سن کودکان، پرسشنامه توسط والدین آنها تکمیل گردید. Gustafsson و همکاران(25) مشاهده کردند که بین رتبه دهی اضطراب کودک توسط والدین و رتبه دهی اضطراب توسط خود کودک همبستگی بالایی وجود دارد و بیان شد که رتبه دهی اضطراب کودک توسط والدین، خصوصاً در جمعیت با ترس بالا، معتبر است.
در مطالعهی کنونی سطح اضطراب و همکاری بیماران در مراحل سخت تزریق و تراش حفره مورد ارزیابی قرار گرفت. براساس مطالعات انجام شده، در بین پروسههای دندانپزشکی دیدن سرنگ تزریق و احساس کردن درد ناشی از تزریق بی حسی موضعی، تراش دندان با هندپیس وکاربرد رابردم ترس برانگیزترین مراحل دندانپزشکی گزارش شده است.(15) در مطالعهی کنونی از پرسشنامهی نیمرخ حسی جهت سنجش تواناییهای پردازش حسی در کودکان استفاده گردید. پردازش حسی شامل دریافت یک محرک فیزیکی، تبدیل محرک به ایمپالس عصبی و درک یا آگاهی از تجربهی حسی است.(8) به علّت ماهیت عصبی این پروسه، در شرایط بالینی امکان اندازه گیری آن به صورت مستقیم وجود ندارد.(7) از این رو در اکثر مطالعات از روش اندازه گیری رفتاری پاسخهای حسی مختلفی استفاده شده است.(9و7) در بین پرسشنامههای موجود در این زمینه، پرسشنامهی نیمرخ حسی ویژه گروه سنی 3 تا 10 سال، از نظر سایکومتریک کم نقص معرفی شده و کاربرد، نمرهدهی و تفسیر آن راحت و سریع است. یکی دیگر از مزایای این پرسشنامه طبقه بندی آن به آیتمهای مختلف گزارش شده است که سبب تفسیر راحت تر بخشی از سیستم حسی میشود که با عملکرد کودک تداخل دارد.(7) باید اذعان کردکه مطالعه حاضر یک گزارش اولیه از بررسی سطوح پردازش حسی درکودکان در محیط دندانپزشکی است و در تفسیر نتایج آن لازم است که محدودیتهای مطالعه در نظر گرفته شوند:
حجم نمونه این مطالعه نسبتاً کم بود و جهت تعمیم دادن یافتههای مطالعه به کل جامعه، انجام مطالعاتی با حجم نمونههای بالاتر توصیه میشود. نمونهها در این مطالعه با روش نمونه گیری آسان از بین بیماران مراجعه کننده به بخش کودکان دانشکدهی دندانپزشکی مشهد انتخاب شدند. با توجه به در نظر گرفتن تاثیر فاکتورهایی نظیر سطح تحصیلات والدین و سطح فرهنگی- اجتماعی والدین در میزان اضطراب و همکاری، به نظر میرسد که امکان تعمیم دادن دقیق نتایج به کل جامعه وجود ندارد. به رغم وجود حجم زیادی از مطالعات پردازش حسی، تا کنون مطالعهی مشابهی در این زمینه در حوزه دندانپزشکی انجام نگرفته است تا امکان مقایسه نتایج وجود داشته باشد. دادههای این مطالعه براساس یک ابزار غربالگری مبتنی بر پاسخهای رفتاری بهدست آمده است. اگرچه در بیشتر مطالعات از این ابزار به تنهایی جهت ارزیابی تواناییهای پردازش حسی استفاده شده است، اما به نظر میرسد جهت بررسی دقیق تر عملکرد پردازش حسی، نیاز به ارزیابی توأم تظاهرات فیزیولوژیک و رفتاری در نمونههای مورد مطالعه باشد. در این مطالعه تأیید عدم وجود مشکلات روانی و جسمانی در کودکان تنها براساس اظهارات والدین بود که این روش نسبت به شناسایی بیماران یاد شده بر اساس معیارهای ویژه شناسایی احتلالات خاصی نظیر اوتیسم و یا اختلالات کم توجهی-بیش فعالی از اعتبار کمتری برخوردار است.
نتیجه گیری
نتایج پژوهش حاضر نشان داد ارزیابی تواناییهای پردازش حسی کودکان، ممکن است بتواند در ارزیابی سطح اضطراب و همکاری آنان درکلینیک دندانپزشکی مفید باشد.
تشکر و قدردانی
این مقاله برگرفته از پایان نامه تخصصی شماره 553 سال تحصیلی 94–93 دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد گرفته شده است. بدینوسیله نویسندگان مقاله مراتب سپاس خود را از مدیر محترم مرکز تحقیقات دانشکده ی دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشاور روانشناسی این طرح پژوهشی، جناب آقای دکتر امین یزدی، دانشیار روانشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی اعلام می دارند.