نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه ارتودانتیکس دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد
2 دندانپزشک
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction:Oral habits are patterns of muscle contractions, which are of a complicated nature and inflict unnatural forces on teeth, jaws, muscle and temporomandibular joints. The aim of this study was to determine the association between some of parafunctional habits with signs and symptoms of temporomandibular disorders in high school girls.
Materials & Methods: In this study, a group of 630 girls, aged 15-17 years, randomly selected from seven high schools in Yazd, completed a questionnaire and were examined clinically with regard to various signs of tempomandibular disorders. Clinical examination included the followings: 1.Mastication muscle (temporalis and masseter) tenderness on palpation. 2.TMJ tenderness during opening and closing. 3.Clicking of TMJ. 4.Maximum extent of vertical mouth opening. The data were analyzed by ANOVA and Chi-square test.
Results: The prevalence of parafunctional habits was 87.9%. The highest prevalence of parafunctional habit was hand leaning, following by gum chewing. The mean gum chewing time was 2.02h/day±1.37. The lowest prevalence of parafunctional habit was jaw play. A total of 50.7% of girls had at least one sign of TMD. There was a significant relationship between hand leaning and tenderness of TMJ (P=0.004) and mastication muscle (P=0.025). There was a significant relationship between gum chewing and tenderness of TMJ (P=0.003), clicking (P=0.031) and limited mouth opening (P=0.003). The most prevalent symptom of TMD was TMJ noises. The most prevalent sign of TMD was limitation of vertical mouth opening.
Conclusion: In our study, there was a significant correlation between parafunctional habits and TMJ disorders.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
در فرهنگ نامه های لغت فارسی و غیر فارسی عنوان عادت به صور مختلفی معنی و تفسیر شده است در لغتنامه عمید عادت این گونه تعریف شده: «کاری که انسان به آن خو بگیرد و در وقت معینی انجام دهد». در فرهنگ پزشکی Dorland واژه عادت (Habit) که از ریشه لاتین Habitus گرفته شده چنین بیان می شود« عملی تکراری که بطور خودبخود صورت بگیرد و آمادگی قبلی برای انجام آن در فرد وجود نداشته باشد». از عادات مضر دهانی که می تواند سبب وارد شدن نیروهای غیر طبیعی به دندانها، قوس فکی و عضلات شود می توان به Grinding، جویدن ناخن، جویدن آدامس، بازی کردن با فک (Jaw play) و ... نام برد.
از طرفی مقالات مختلف علت اختلالات مفصل گیجگاهی– فکی را مال اکلوژن، اعمال پارافانکشنال، استرس و تروما ذکر نموده اند(6-1) و لیکن سهم هر کدام از این فاکتورها در ایجاد اختلالات مفصل گیجگاهی - فکی هنوز کاملاً مشخص نشده است.(8-5) زیرا نه تنها خود باعث اختلالات مفصل گیجگاهی - فکی بلکه بر میزان عامل دیگر نیز موثر هستند برای مثال اگر استرس نوعی انرژی در نظر گرفته شود (تئوری سایکوفیزیولوژیکال). هنگامی که شرایط پر استرس بر فرد حاکم می شود انرژی در بدن تولید میگردد. این انرژی باید الزاماً به صورتی آزاد گردد. از نظر اصولی دو روش جهت آزادسازی انرژی وجود دارد. اولی روند برون فکنی یا خارجی است و دومی روند درون فکنی یا داخلی است. روند درون فکنی با فرایندهایی مثل زخمهای معده، افزایش فشار خـون، آسـم، اختـلالات قلبـی-عـروقی، TMD، اعـمـال پارافانکشنال و غیره همراه است و اغلب این روش آزادسازی استرس شایع تر از روش برون فکنی است به این ترتیب نه تنها استرس خود باعث TMD می شود بلکه از
طریق انجام اعمال پارافانکشنال نیز باعث TMD خواهد شد.(1)
اعمال پارافانکشنال نیز بسته به مدت و شدت نیروهای وارده بر انساج، بر سیر تخریب مؤثر خواهند بود. بطوریکه هنگامی که نیرو از حد تحمل ساختمانی فراتر رود تخریب اتفاق می افتد.(10و9و3-1)
هر یک از ساختمانهای سیستم جونده فقط تا حدودی میتواند افزایش فشارهای حاصله از ازدیاد فعالیت عضلات را تحمل نمایند. هنگامی که فشارهای وارده به انساج از این سطح حیاتی که تحمل ساختاری (Stractural tolerance) نامیده می شود بالاتر روند، فرایند تخریب و آسیب آغاز می گردد. اولین آثار تخریب در اجزایی از سیستم جونده ظاهر می گردد که دارای پائین ترین تحمل ساختمانی هستند. بنابراین محل بروز آسیب از فردی به فرد دیگر تفاوت می کند(10و9و3-1)
اختلالات مفصل گیجگاهی - فکی می تواند با علائم زیر همراه باشد:(11-9و7و2)
چنانچه ضعیف ترین جزء سیستم جونده عضلات آن باشد، افراد بصورت شایع از درد و حساسیت عضلات حین حرکات فک شکایت خواهند داشت. این حالت به صورت محدود شدن حرکات مندیبل در اثر وجود درد تظاهر مینماید. چنانچه مفصل گیجگاهی- فکی ضعیف ترین قسمت حلقه باشند درد و حساسیت به لمس مفصل گزارش خواهد شد. بعلاوه ممکن است حرکات مفصلی با Clicking همراه باشند و اگر ضعیف ترین قسمت انساج نگهدارنده دندان باشد، تخریب به صورت لقی دندانها بروز می کند و اگر نقطه ضعیف خود دندانها بوده و عضلات و مفاصل و ساختمان نگهدارنده دندان از تحمل ساختمانی بالایی برخوردار باشند، علائمی مثل آماس و التهاب پالپ و یا سائیدگی دندانها بروز خواهد کرد. بروز توأم تمام این عوارض در فرد، امری نادر می باشد. غالباً در شکایت اصلی بیمار یکی از این علائم حضور داشته و سایرین غایب می باشند که این امر به دلیل تحمل ساختمانی متفاوت انساج است که در مطالب فوق ذکر شد.(1)
در مطالعهای که Nilner روی نوجوانان 12-10 ساله انجام داد 47% آنها حداقل یکی از عادات پارافانکشنال دهانی را انجام میدادند و یک رابطه قوی میان عادات پارافانکشنال و حساسیت عضلات جونده در لمس بدست آمد.(12)
Haley، Fricton و Schiffmanبا مطالعه روی 269 دانشجوی پرستاری (22-19 ساله)، شایعترین عادت را جویدن آدامس (87%) گزارش کردند. و یک رابطه مثبتی میان اختلالات مندیبولار و عادات بدست آوردند.(8)
Gavish با مطالعه روی 248 دختر 16-15 ساله شایعترین عادت پارافانکشنال را جویدن آدامس گزارش کرد. در ضمن رابطه معنی داری میان جویدن آدامس، بازی با فک و تکیه به بازو با حساسیت عضلات در لمس و TMD گزارش کرد ولی هیچ رابطه معنی داری میان Grindingو حساسیت عضلات در لمس یا اختلال مفصل T.M مشاهده نکرد.(2)
در مطالعه دیگری که توسط Winocur روی 323 دختر 16-15 ساله انجام داد. جویدن آدامس شایع ترین عادت روزانه بود و دخترانی که بیش از 4 ساعت در روز آدامس میجویدند با درد ناحیه گوش در طول فانکشن و استراحت و نیز صدای مفصل مواجه بودند.(9)
طبق مطالعهای که Alamoudi روی بچههای 7-3 ساله انجام داد. یک رابطه مشخص و معنی داری میان Attrition و درد مفصل گیجگاهی فکی، حساسیت عضلات و محدودیت در بازکردن دهان گزارش کرد.(7)
در مطاالعهای که توسط Sari و Sonmez روی 182 بچه
8-5 ساله صورت گرفت، یک رابطه مشخصی میان مکیدن انگشت و جویدن ناخن و اختلالات مفصل گیجگاهی فکی در دورة دندانهای مختلف یافت شد.(3)Farsi با مطالعه روی 1976 بچه 15-3 ساله با استفاده از تکمیل پرسشنامه و معاینه بالینی گزارش کرد که ارتباط مشخص و معنی داری میان جویدن ناخن و جویدن گونه، Grinding با اکثر علائم اختلالات گیجگاهی - فکی وجود دارد و بطور کلی عادات مضر دهانی نقش مشخص و واضحی در اختلالات گیجگاهی فکی دارند.(10)
با توجه به اینکه عادات مضر پارافانکشنال بر روی ساختمان دندانی - فکی اثر می گذارد و اگر دیر تشخیص داده شود و درمان به تأخیر بیفتد مشکلات شدید بعدی را در پی خواهد داشت که یا غیر قابل جبران بوده و یا با هزینه فراوان و مشکلات تکنیکی بالا و رنج فراوان بیمار همراه خواهد بود. لازم است برای کاهش این عادات اقدامات لازم و برنامه ریزی صحیح صورت گیرد. که این امر بدون تهیه آمار میسر نخواهد بود لذا بر آن شدیم تا با بدست آوردن اطلاعاتی از شیوع عادات پارافانکشنال، رابطه میان آن و اختلالات مفصل گیجگاهی – فکی را در دانش آموزان دختر مقطع اول تا سوم دبیرستان شهر یزد بعنوان قسمتی از جامعه ایرانی مورد ارزیابی قرار دهیم.
مواد و روش ها
این تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی است که به روش مقطعی اجرا شد. روش جمعآوری اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه و معاینه بالینی بوده است.
در این تحقیق از روش نمونهگیری خوشهای استفاده شد. بدین صورت که لیست دبیرستانهای دخترانه شهر یزد از ادارة کل آموزش و پرورش گرفته شد. 7 دبیرستان به عنوان 7 خوشه بصورت تصادفی انتخاب شد و سپس با توضیح پرسشنامه به دانشآموزان، پرسشنامه توسط 90 دانشآموز اول تا سوم هر مقطع 30 نفر تکمیل شد و سپس در حالیکه هر دانشآموز پرسشنامه خود را در دست داشت بصورت Uprightروی صندلی معمولی نشسته و توسط آبسلانگ، کولیس (جهت بررسی میزان باز شدن دهان)، گوشی (جهت بررسی صدای مفصل) و لمس عضلات جونده معاینه بالینی
بعمل آمد.
قبل از تکمیل پرسشنامه، دانشآموزان از دلایل و اهمیت این تحقیق آگاهی یافتند و نیز تمام متغیرها و نکات داخل پرسشنامه برای دانشآموزان توضیح داده شد، تا نکته مبهمی باقی نماند و دانشآموزان با درک و شناخت کامل از اهمیت این تحقیق و آگاهی دقیق از نکات ذکر شده در آن، پرسشنامه را تکمیل نمایند.
در معاینه بالینی ابتدا میزان باز شدن دهان با استفاده از کولیس اندازهگیری شد. سپس از دانشآموز درخواست میشد تا دهان خود را چندین مرتبه ببندد و باز کند، تا با گوشی صدای مفصل در صورت وجود شنیده شود. و سپس عضلات جونده صورت (ماستروتمپورال) با دست لمس میشد تا وجود درد و سفتی عضلات گزارش شود. و نیز در حین معاینه بالینی در مورد رعایت بهداشت دهان، ترمیم
پوسیدگی های دندانی و یا احیاناً درمانهای پیچیدهتر برای دانشآموزان بطور جداگانه تذکر داده میشد.
همچنین در پایان معاینه بالینی، برای دانشآموزان مشکلدار بطور دسته جمعی در مورد ترک عادت، روش های ترک عادت و عوارض احتمالی آینده در صورت ترک نکردن عادت صحبت میشد. متغیرهای مورد بررسی در پرسشنامه شامل عادتهای پارافانکشنال، علائم گزارشی و علائم بالینی بود.
عادت های پارافانکشنال شامل جویدن آدامس، جویدن گونه، جوِیدن در طرف مورد علاقه، بازی با فک، تکیه به دست، تکیه به بازو و شامل کلنچینگ (فشردن دندان) و بروکسیزم روزانه (ساییدن و فشردن دندانها) بود. لازم به توضیح است که حرکات غیر فانکشنال مندیبل بدون تماس دندانها را بازی با فک یا Jaw play می گویند
علائم گزارشی نشانه هایی از TMD است که بیمار در پرسشنامه بیان می کرد و شامل صدای مفصلی، سردرد صبحگاهی، صدا در ناحیه گوش، درد ناحیه گوش، خستگی عضلات، درد در هنگام باز کردن دهان و درد عضلات صورت بود.
علائم بالینی که توسط محقق مورد بررسی و معاینه قرار می گرفت شامل موارد زیر بود:
- حداکثر میزان باز شدن دهان: این شاخص با استفاده از کولیس اندازه گیری شد و از آنجائی که میزان نرمال آن به اندازه عرض سه انگشت و یا 45-40 میلیمتر است(13و12) کمتر از 40 میلیمتر به عنوان محدودیت در باز شدن دهان تلقی شد.
- حساسیت عضلات جونده: عضلات مورد بررسی تمپورال و ماستر بود و برای معاینه از لمس استفاده شد.
- حساسیت مفصل گیجگاهی فکی: برای بررسی در حالیکه با دست مفصل TM لمس می شد از دانش آموز میخواستیم تا دهانش را چندین بار باز و بسته نماید.
- Click مفصلی که با استفاده از لمس و گوشی پزشکی معاینه گردید.
برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS برای آنالیز اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت. تست
Pearson chi-squared جهت تعیین ارتباط بین عادات پارافانکشنال و علائم بالینی TMD و نیز جهت تعیین توزیع فراوانی عادات مضر دهانی و علائم بالینی TMD بکار برده شد. تست ANOVA برای بررسی ارتباط بین مدت زمان جویدن آدامس و علائم بالینی TMD مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها
شیوع برخی عادات پارافانکشنال در نمودار 1 خلاصه شده است. بطور کلی میزان شیوع عادات پارافانکشنال 9/87% بود و شایعترین عادات در دختران مورد مطالعه تکیه به بازو (5/66%)، جویدن آدامس (8/57%) بود. بازی با فک
(Jaw Play) حداقل شیوع را در دختران دبیرستانی داشت (5/7%). میانگین مدت زمان جویدن آدامس در یک محدودۀ 5-1 ساعت، 02/2 بود. طبق جدول 1 افزایش مدت زمان جویدن آدامس با Click مفصل، حساسیت مفصل در لمس و میزان باز شدن دهان مرتبط است ولی با حساسیت عضلات در لمس ارتباط ندارد.
دلایل مختلف جویدن آدامس نیز مورد بررسی قرار گرفت. علت ها به ترتیب ایجاد آرامش و کاهش استرس (7/50%)، جلوگیری از بوی بد دهان (9/39%)، جلوگیری از پوسیدگی (1/1%) و خشکی دهان (3/8%) ذکر شده است.
شیوع علائم گزارش شده توسط دختران در نمودار 2 نشان داده شده است صدای مفصلی 3/20%، سردرد صبحگاهی 8/19% شایعترین علائم گزارش شده توسط دختران دبیرستانی بود.
شیوع علائم بالینی اختلالات مفصل گیجگاهی – فکی در نمودار 3 نشان داده شده است. از 319 دختر مورد بررسی 7/50% حداقل یکی از علائم کلینیکی TMD را داشتند که به تفکیک شیوع: محدودیت باز شدن دهان (8/38%)، وجود Click مفصلی (6/36%)، حساسیت مفصل در لمس (6/17%) و حساسیت عضلات جونده در لمس (4/9%) بود.
جدول 2 رابطه میان عادات پارافانکشنال و علائم کلینیکی را نشان می دهد. در میان عادات ذکر شده، رابطه بازی با فک و تکیه دادن روی بازو با هیچ کدام از علائم کلینیکی TMD معنی دار نشد. جویدن آدامس بطور معنی دار با حساسیت مفصل در لمس (003/0P=) و Click مفصلی (031/0P=) و محدودیت باز شدن دهان (003/0=P) مرتبط بود.
جویدن ناخن با حساسیت مفصل در لمس (000/0P=) و حساسیت عضلات در لمس (000/0P=) ارتباط معنی دار داشت. جویدن گونه نیز با حساسیت مفصل در لمس (013/0P=) و حساسیت عضلات در لمس (000/0P=) ارتباط معنی دار داشت. همچنین بین Grinding و حساسیت مفصل گیجگاهی فکی در لمس (005/0P=) و حساسیت عضلات در لمس (000/0P=) رابطه معنی دار وجود داشت. ولی بین Grinding با Click مفصلی و محدودیت باز شدن دهان ارتباط معنی دار وجود نداشت.
جویدن غذا در یک طرف با حساسیت مفصل در لمس (017/0P=) و Click مفصلی (037/0P=) ارتباط معنی دار داشت. تکیه به دست با حساسیت در لمس (004/0P=) و حساسیت عضلات در لمس (025/0P=) ارتباط معنی دار داشت.
جدول 1 : میانگین و انحراف معیار مدت جویدن آدامس بر حسب علائم بالینیTMD
علائم بالینی |
تعداد |
میانگین جویدن آدامس (ساعت) |
انحراف معیار |
P-value |
باحساسیت TMJ در لمس |
78 |
6/2 |
71/1 |
001/0P< |
بدون حساسیت TMJ در لمس |
286 |
86/1 |
22/1 |
|
با Click مفصلی |
37 |
27/2 |
43/1 |
245/0 |
بدون Click مفصلی |
37 |
27/2 |
43/1 |
|
با حساسیت عضلات جونده در لمس |
150 |
93/1 |
32/1 |
301/0 |
بدون حساسیت عضلات جونده در لمس |
214 |
08/2 |
4/1 |
|
با محدودیت باز شدن دهان |
146 |
45/2 |
56/1 |
001/0P< |
بدون محدودیت باز شدن دهان |
218 |
73/1 |
14/1 |
جدول 2 : رابطه میان عادات پارافانکشنال و علائم بالینی مفصل گیجگاهی - فکی
عادات پارافانکشنال |
علائم بالینی |
|||
حساسیت TMJ در لمس |
Click مفصلی |
حساسیت عضلات جونده در لمس |
محدودیت باز شدن دهان |
|
جویدن ناخن |
001/0P< |
424/0 |
001/0P< |
286/0 |
جویدن گونه |
013/0 |
153/0 |
001/0P< |
153/0 |
Grinding |
005/0 |
336/0 |
001/0P< |
455/0 |
Jaw play |
060/0 |
067/0 |
405/0 |
303/0 |
جویدن در یک طرف |
017/0 |
037/0 |
929/0 |
12/0 |
تکیه به دست |
004/0 |
21/0 |
025/0 |
17/0 |
تکیه به بازو |
267/0 |
967/0 |
322/0 |
677/0 |
جویدن آدامس |
003/0 |
031/0 |
420/0 |
003/0 |
نمودار 1 : توزیع فراوانی انواع عادات پارافانکشنال در جامعه مورد بررسی
نمودار 2 : توزیع فراوانی علائم TMD گزارش شده توسط افراد مورد مطالعه
|
نمودار 3 : توزیع فراوانی علائم بالینی اختلالات مفصل گیجگاهی– فکی در افراد مورد بررسی
بحث
مطالعات اپیدمولوژیک که بر اساس اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسشنامه ها می باشد، یک وسیله تحقیقاتی مؤثر برای دستیابی به اطلاعات می باشد. ارزش این مطالعات به جمله بندی سئوالات، ضریب هوشی جمعیت هدف، تعداد نمونه ها و بازبینی سئوالات به صورت جمعی یا فردی توسط یک پرسشگر ماهر بستگی دارد. بعلاوه، یک معاینه کلینیکی توسط فرد متخصص می تواند اعتبار و صحت علائم بالینی و نشانه های ذکر شده توسط بیمار (Sing , symptom) را زمانی که بنظر می رسد یک رابطه معنی دار وجود دارد، افزایش دهد.
با توجه به اینکه ناهنجاری مفصل گیجگاهی فکی در دختران شایع تر از پسران است(6و5) برای بررسی این امر این مطالعه روی یک گروه از دختران دبیرستانی 17-15 ساله شهر یزد جهت ارزیابی شیوع عادات پارافانکشنال و رابطه آنها با مشکلات مفصل گیجگاهی - فکی (TMD) صورت گرفت.
با توجه به اینکه شیوع علائم کلینیکی TMD تحت تأثیر جنسیت قرار دارد(2) این مطالعه تنها بر روی دانش آموزان دختر دبیرستانی صورت گرفت. و از آنجائی که عادات پارافانکشنال و همچنین علائم و نشانه های TMD با افزایش سن، افزایش می یابد(9) مطالعه حاضر در مقطع سنی خاص یعنی دانش آموزان 17-15 ساله صورت گرفت. همچنین با توجه به نتایج مطالعه حاضر، شیوع کلی عادات پارافانکشنال 9/87% به دست آمد. در حالیکه شیوع عادات دهانی در دانشآموزان دبستانی یزد 13/40% می باشد(14) که نشان دهنده افزایش شیوع عادات دهانی همراه با افزایش سن می باشد.
اولین و شایع ترین عادت در جامعه مورد بررسی، تکیه به دست (Hand leaning) (5/66%) بود. در حالیکه شایع ترین عادت حاصل از نتایج مطالعه Gavish(2) و Winocur(9) و Schiffman(8) جویدن آدامس بود که این اختلاف می تواند به دلیل شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هر جامعه و همچنین نقش یادگیری دانش آموزان در بدست آوردن عادات مشابه باشد. و نیز این اختلاف می تواند بعلت تبلیغات رسانههای کشورهای اروپائی در مورد آدامس های بدون گلوکز و تأثیر این آدامس ها در جلوگیری از پوسیدگی های دندانی و رفع بوی بد دهان باشد.
طبق نتایج مطالعه حاضر، تکیه به دست با حساسیت مفصل گیجگاهی - فکی (004/0P=) و حساسیت عضلات جونده (تمپورال و ماستر) در لمس (025/0P=) معنی دار شد.
در این مطالعه دومین عادت شایع جویدن آدامس (8/57%) بود، که نسبت به مطالعه Schiffman که 87% بود(8) و مطالعه Gavish که 3/92% بود(2) و Winocur که 4/62% بود(9)، کمتر است.
میانگین مدت زمان جویدن آدامس در مطالعه حاضر، 02/2
ساعت در روز (37/1SD=) بود. این میانگین کمتر از میانگین مدت زمان جویدن آدامس در مطالعات Gavish که 1/3 ساعت(2) و Winocur که 95/3 ساعت(9) گزارش شده است، می باشد. در مطالعه حاضر و مطالعات انجام شده توسط Gavish(2) و Winocur(9)، شدت جویدن آدامس بوسیله تعداد ساعات جویدن آدامس در روز مورد بررسی قرار گرفت از آنجائیکه شدت این عادت منظرمهمی ازپتانسیل زیان آورآن به سیستم دندانی- فکی فرد می باشد. مقدار دو ساعت در روز بعنوان نقطه ارزشیابی برای تشخیص ارتباط بین مدت زمان جویدن آدامس و علائم بالینی TMD در نظر گرفته شد.
در مطالعه حاضر ارتباط آماری معنی دار و ضریب همبستگی مثبت بین مدت زمان جویدن آدامس با حساسیت مفصل گیجگاهی-فکی در لمس و Click مفصلی و محدودیت باز شدن دهان مشاهده شد و این موضوع با مطالعه Winocur(9) و مطالعه Gavish(2) همخوانی داشت که نشاندهنده اثر جویدن آدامس بر روی اختلالات مفصل گیجگاهی-فکی می باشد.
بر اساس مطالعه حاضر بنظر می رسد که جویدن آدامس هنگامی که به شدت انجام شود (بیشتر از 2 ساعت در روز) برای مفصل گیجگاهی-فکی و نیز عضلات جونده مضر است. مکانیسم این یافته ها می تواند اعمال نیروی مداومی باشد که در طی جویدن آدامس بر روی مفصل گیجگاهی-فکی و عضلات جونده وارد می شود.
در مطالعه حاضر، بیشترین علت جویدن آدامس کاهش استرس و ایجاد آرامش (7/50%) بود که می تواند نشان دهنده نقش استرس در بروز عادات دهانی مانند جویدن آدامس باشد. در این رابطه نتایج مطالعه Vanderas(15) و مطالعه Yassaei(14) نیز نشان دهنده تأثیر استرس در بروز عادات دهانی بود که با نتیجه مطالعه حاضر همخوانی دارد.
سومین عادت شایع در این مطالعه جویدن غذا در یک طرف خاص (4/39%) بود. جویدن غذا در یک طرف خاص با حساسیت مفصل گیجگاهی-فکی در لمس (017/0P=) و Click مفصل گیجگاهی فکی (037/0P=) معنی دار شد. در مطالعه Magnusson(16) میان جویدن غذا در یک طرف خاص و اختلال در عملکرد مندیبل رابطه معنی داری (05/0P<) یافت شد که از این نظر با مطالعه حاضر همخوانی دارد. جویدن غذا در یک طرف خاص نیز مثل جویدن آدامس ممکن است باعث ایجاد شرایطی در مفصل گیجگاهی فکی گردد که منجر به حساسیت مفصل TM می شود.
چهارمین عادت شایع که در این مطالعه بدست آمد تکیه روی بازو (Arm leaning) (6/31%) بود. که نسبت به مطالعه Gavish(2) که 3/29% گزارش شد،بیشتر بوده و نسبت به مطالعه Winocur(8) که 1/51% بود، کمتر می باشد. در مطالعه فعلی تکیه روی بازو با هیچکدام از علائم بالینی TMD مورد مطالعه معنی دار نشد. ولیکن در مطالعه Gavish(2) این عادت با صدای مفصل گیجگاهی-فکی (01/0P<)، گرفتگی مفصل (01/0P<) و سفتی مفصل (001/0P<) یک رابطه معنی دار داشت. و در مطالعه Winocur(8) تکیه روی بازو با هیچکدام از علائم TMD گزارش شده توسط بیمار معنی دار نشد. بنابراین نتایج مطالعه حاضر با مطالعه Gavish(2) مغایرت داشته ولی با نتایج مطالعه Winocur(8) همخوانی دارد.
گروه دیگری از اعمال پارافانکشنال که در ادامه بحث بیان شده است شامل جویدن ناخن، جویدن گونه، Grinding، و Jaw play می باشند. شیوع جویدن ناخن در این مطالعه 3/13% بود که نسبت به 5/25% گزارش شده توسط Gavish(2) و 22% گزارش شده توسط Winocur(9) و 45% گزارش شده توسط Nilner(11) و 7/27% گزارش شده توسط Farsi(10) و از 2/55% گزارش شده توسط Widmalm(4) کمتر می باشد. این اختلاف می تواند به دلیل اختلاف فرهنگی جامعه ایرانی با جوامع مورد بررسی محققین بالا باشد بطوریکه این عادت در جامعه ایرانی کاملاً مردود می باشد.
در این مطالعه یک رابطه کاملاً معنی دار آماری میان جویدن ناخن با حساسیت مفصل گیجگاهی-فکی در لمس (001/0P<) و حساسیت عضلات جونده در لمس (001/0P<) یافت شد.
در مطالعه Gavish(2) رابطه معنی داری بین جویدن ناخن و
علائم بالینی TMD و علائم گزارش شده توسط بیمار یافت نشد. در مطالعه Sari(3) رابطه معنی داری میان جویدن ناخن و TMD در دوره دندانی مختلط گزارش شد. بنابراین نتایج مطالعه حاضر با مطالعه Gavish(2) مغایرت داشته ولی با نتایج مطالعه Sari(3) همخوانی دارد.
در مطالعه فعلی شیوع جویدن گونه 7/12% بدست آمد که از 5/23% گزارش شده توسط Farsi(10) کمتر بود و بین جویدن گونه با حساسیت مفصل گیجگاهی-فکی در لمس (013/0P=) و نیز حساسیت عضلات در لمس (001/0P<) رابطه معنی دار بدست آمد. در مطالعه Vanderas(15) رابطه معنی دار میان جویدن گونه با حساسیت عضلات در لمس (01/0P=)، Click مفصلی (017/0P=) و محدودیت باز کردن دهان بدست آمد. در مطالعه Alamoudia(7) رابطه معنی داری میان جویدن گونه و Click مفصلی گزارش شد.
عادت پارافانکشنال دیگری که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت، Grinding و Clenching بود. در مطالعات قبلی از تکنیک های مختلفی جهت بررسی Grinding استفاده شده است.(17) یکی از این موارد ارزیابی سایش (Atrition) سطح دندانها است. ولیکن تفاوت قائل شدن میان سایش سطح دندانها ناشی از اعمال فانکشنال و پارافانکشنال کار دشواری است. نکته دیگر اینکه جهت سایش سطح دندان، گذشت زمان مورد نیاز است که ممکن است Grinding به تازگی شروع شده باشد و هنوز سایش سطح دندان صورت نگرفته باشد.
تکنیک دیگری که جهت بررسی این عادت پارافانکشنال استفاده می شود، اندازه گیری فعالیت عضلات جونده توسط دستگاه الکترومایوگرافی در آزمایشگاه خواب است که این روش خیلی گران و وقت گیر بوده و در ضمن برای بچه ها ناخوشایند است.(3) در این مطالعه برای بررسی Grinding از روش پرسشنامه و معاینه بالینی که در بیشتر مقالات قبلی بکار برده شده است، استفاده شد.
منظور از Grinding در این مطالعه، آن دسته از Grinding
می باشد که خود فرد از وجود آن آگاه است. شیوع Grinding و Clenching در این مطالعه 6/8% بود که از 22% گزارش شده توسط Gavish(2) و 18% گزارش شده توسط Winocur(8) و از 20% گزارش شده توسط Widmalm(4) کمتر بود. ولی شیوع این عادت در جامعه مورد بررسی کاملاً شبیه مطالعه Farsi(9) بود که می تواند به دلیل شرایط فرهنگی مشابه بین دو جامعه مورد بررسی باشد.
در مطالعه حاضر رابطه معنی دار آماری میان Grinding و Clenching با حساسیت مفصل گیجگاهی-فکی در لمس (005/0P=) و حساسیت عضلات جونده در لمس (001/0P<) یافت شد. در مطالعه Alamoudia(7) رابطه معنیدار آماری میان حساسیت عضلات در لمس با Grinding یافت شد که با مطالعه حاضر همخوانی دارد.
در مطالعه فعلی شیوع بازی با فک 5/7% بود که نسبت به مطالعه Gavish(2) که 2/40% و مطالعه Winocur(9) که 3/14% بود کمتر می باشد. در این مطالعه رابطه معنی داری میان علائم بالینی TMD و بازی با فک یافت نشد که می تواند به دلیل شیوع کم بازی با فک در جامعه ایرانی باشد و ممکن است با افزایش تعداد حجم نمونه این رابطه معنی دار شود.
شایع ترین علامت گزارش شده توسط افراد در مطالعه حاضر صدای مفصلی (3/20%) بود که با مطالعات Farsi(10) و Gavish(2) همخوانی دارد و شایع ترین علامت کلینیکی TMD در این مطالعه محدودیت باز شدن دهان بود.
در مطالعه حاضر، بالا بودن شیوع علائم کلینیکی TMD را می توان به بالا بودن شیوع کلی عادات پارافانکشنال در جامعه مورد بررسی (9/87%) نسبت داد. بنابراین باید بیماران را نسبت به وجود این عادات مضر و استعداد تخریب آنها هشدار داد و آموزش رسانه ای و فرد به فرد یک روش مناسب برای جلوگیری و درمان این عادات می باشد.
نتیجه گیری
نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده شیوع کلی عادات پارافانکشنال به میزان 9/87% بود. شایع ترین عادات
Hand leaning و جویدن آدامس بود. همچنین شایع ترین علامت بالینی TMD، محدودیت باز شدن دهان بود. و نیز میان اکثر عادات پارافانکشنال دهانی و علائم بالینی TMD ارتباط معنی داری مشاهده شد، که نشان دهنده تأثیر عادات پارافانکشنال در بروز TMD می باشد.
پیشنهاد
به دلیل اثر سوء عادات پارافانکشنال دهانی بر روی مفصل گیجگاهی-فکی و عضلات جونده و نیز شیوع بالای عادات پارافانکشنال در جامعه مورد بررسی، آگاهی و شناخت دندانپزشکان در این زمینه امری ضروری بنظر می رسد. چنانچه این عادات در سالهای اولیه زندگی تشخیص داده شوند، در حذف و یا کاهش TMD وابسته به عادات پارافانکشنال مؤثرتر خواهند بود در ضمن نقش رسانه های جمعی در آموزش افراد جامعه جهت بالا بردن آگاهی آنها بسیار مثمرثمر می باشد.
تقدیر و تشکر
بدینوسیله از معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی یزد که ما را در انجام این طرح یاری نموده اند، تشکر می گردد.