نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه پریودانتیکس دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
2 دانشیار گروه پریودانتیکس دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
3 دندانپزشک
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: Dental Implants used noticeably for treatment of edentulous patients, are foreign bodies installed in direct contact with bone. Therefore, their characteristics should not be harmful for surrounding tissues. Surface characteristics are one of the implant characteristics. This study was performed to evaluate the effect of two types of implant surface characteristics (TPS and SLA) on bone loss, pocket depth and bleeding on probing.
Materials & Methods: This prospective study was approved by ethical committee of Mashhad University of Medical sciences and performed on 56 TPS (Titanium Plasma Spray) and 39 SLA (Sandblasted, Large grit, Acid-etched) implants in Mashhad dental school in 2006. Bleeding on probing, pocket depth and bone loss were evaluated one year after insertion. The data were collected and analyzed using Mann Whitney U test.
Results: Mean bone loss and pocket depth were significantly different between SLA and TPS groups (P=0.003, P<0.001). They were lower in SLA group but no significant differences were found with respect to bleeding on probing (P=0.510).
Conclusion: Based on these findings, it is better to make use of implants with SLA surface coating.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
در سالهای اخیر استفاده از ایمپلنت های داخل استخوان جهت بازتوانی بیماران بی دندان کامل یا پارسیل موفقیت چشمگیری داشته است و توانسته است ضمن جایگزین کردن دندانهای از دست رفته، حداقل تغییرات در دندانهای دیگر و سایر بافت های داخل دهان ایجاد کند.(1) این پیشرفت از زمانی که لفظ اسئواینتگریشن توسط دو گروه تحقیقاتی Branemark و Schroederعنوان گردید آغاز شد.(3و2) در مطالعات درازمدت که بر روی انواع مختلفی از سیستم های ایمپلنت دندانی انجام شده است میزان موفقیت بالا (حدود 90 درصد) را در طی یک دوره 5 تا 10 ساله نشان داده
است.(6-4) در ده سال گذشته این ایمپلنت ها به طور گستردهای با دو روش یک مرحله ای و دو مرحله ای مورد استفاده قرار گرفته است.(7)
در اواخر سال 1980 یک سری از مطالعات جهت ارزیابی سطوح تغییر یافته تیتانیوم شروع شد. هدف از این مطالعات گسترش سطوح تیتانیومی غیر پوششی (Non-coated) بود که بتواند جایگزین سطح تیتانیوم پلاسما اسپری (TPS)[1] برای کاربرد کلینیکی در بیماران شود. مطالعه هیستومتریک توسط Buser، پنج سطح تیتانیومی مختلف را در استخوانهای بلند خوک های آزمایشگاهی ارزیابی کرد و نشان داد که تشکیل استخوان بر روی سطح سندبلاست-اسید اچ (SLA)[2] هنگامی که با سطح TPS و سطوح پالیش شده مقایسه شد بیشتر بود.(8) در مطالعه بیومکانیکال که توسط Wilke و همکارانش در ارتباط با مقایسه میزان گشتاور برداشتی (Removal torque) در ایمپلنت های تیتانیومی با سطوح مختلف در گوسفند انجام شد نشان داد که در سطح SLA این میزان در طی دوره ترمیم 6 ماهه به پانزده برابر اولیه افزایش می یابد(9) (N/cm600 و N/cm40). مزایای سطح SLA در مقایسه با TPS در طی دوره ترمیم توسطCochran با انجام مطالعه هیستومتریک روی مندیبل سگ تشریح شده است.(10) خصوصیات استئوفیلیک سطح SLA در مطالعات In vitro که سطوح مختلف تیتانیومی را در کشت های بافتی حاوی سلولهای بیشتر استئوبلاست بررسی کرده اند تایید شده است.(11) بر اساس نتایج این مطالعات تجربی که در بالا بدان اشاره شد مطالعات کلینیکی برای ایمپلنت های SLA بعد از دوره ترمیم 6 هفته ای شروع شد. یافته های کلینیکی از دوره کنترل سه ساله نتایج مطلوبی را از میزان موفقیت حدود 99 درصد از این نوع ایمپلنت ها نشان داد.(14-12) هدف از مطالعه حاضر ارزیابی نتایج رادیوگرافی و کلینیکی ایمپلنت های تیتانیومی با سطح SLA و مقایسه آن با ایمپلنت های با سطح TPS می باشد.
مواد و روش ها
این مطالعه که مسائل اخلاقی آن مورد تصویب کمیته اخلاف دانشگاه علوم پزشکی مشهد قرار گرفته است، به طریقه آینده نگر در سال 1385 جهت بررسی مقایسه دو نوع پوشش سطحی ایمپلنت (Solid Screw ITI Implant)
ITI(Biohorizons Maestro Implant, External Idex) از نظر میزان تحلیل استخوان (BL)[3]، خونریزی حین پروبینگ (BoP)[4] و عمق پاکت (PD)[5] انجام شد. یکسال پس از اعمال نیروهای اکلوزالی بر روی این ایمپلنت ها، بیمارانی انتخاب شدند که دارای شرایط زیر بودند: وجود مناطق بی دندانی دارای حجم کافی و مشابه از استخوان در هر دو گروه، وجود مقادیر مشابه و کافی بافت کراتینیزه و کرستال، عدم وجود اختلالات فکی و داشتن یک نوع پروتز و یا دنچر. مواردی که شامل خارج شدن بیماران از مطالعه شدند عبارت بودند از بروکسیسم شدید و استئولیز شدید پری آپیکال و تحلیل شدید، علایم بیماری پریودنتال شدید، بیماری مخاطی، استفاده از الکل و سیگار و حاملگی. پس از احراز شرایط فوق، تعداد 10 بیمار (9 زن و یک مرد) با میانگین سن 38 سال که در مجموع 39 ایمپلنت از نوع SLA و 18 بیمار که دارای 56 ایمپلنت TPS بودند و توسط یک پریودونتیست، ایمپلنت های آنان گذاشته شده بود انتخاب شدند و با توجه به اینکه یکسال بعد ارزیابیهای کلینیکی و رادیوگرافی روی ایمپلنت ها انجام میشد، بنابراین روکش آنها با سمان موقت چسبانده شد.
فاکتورهایی که پس از یکسال از قرار دادن ایمپلنت و وارد کردن نیرو بر آنان مورد ارزیابی قرار گرفت، شامل موارد زیر بود:
خونریزی حین پروبینگ (BOP) : با توجه به نظر Lang که استفاده از نیروی پروبینگ اعمال شده در پریودنشیوم نرمال و سالم (25/0 نیوتن) جهت ارزیابی BOP در اطراف ایمپلنتهای دندانی منطقی است(15) از این رو از پروب استاندارد با درجه بندی ویلیامز (HU-Friedy) جهت اینکار استفاده گردید. روشی که برای ارزیابی Bop مورد استفاده قرار گرفت شاخص Mombelli بود.(16)
تحلیل استخوان (BL) : جهت اندازه گیری میزان تخریب استخوان در اطراف ایمپلنت از رادیوگرافی پانورامیک OPG که بلافاصله پس از عمل قرار دادن با ایمپلنت تهیه شده بود و نیز رادیوگرافی تهیه شده در زمان مطالعه (یکسال بعد از عمل)، استفاده گردید جهت کاهش خطاهای احتمالی و بالا بردن دقت اندازه گیری دو نکته مد نظر قرار گرفت: رادیوگرافی اولیه بیمار و رادیوگرافی بعدی هر دو در یک مرکز تهیه گردید و جهت ارزیابی میزان تخریب استخوان فاصله بین شولدر ایمپلنت و اولین محل های تماس بین استخوان و ایمپلنت در سطوح مزیال و دیستال در کلیشه رادیوگرافی توسط کولیس محاسبه گردید و اختلاف آن به عنوان میزان تخریب استخوان در نظر گرفته شد. همچنین جهت کاهش دادن خطاهای احتمالی و حذف بزرگنمایی و یا کوچک نمایی، طول ایمپلنت که مشخص و ثابت است به عنوان مرجع استفاده شد. بعبارت دیگر اگر طول ایمپلنت در رادیوگرافی بزرگتر و یا کوچکتر از طول واقعی آن بود تحلیل استخوان از لبه ایمپلنت تا کرست نیز به همین میزان اصلاح می گردید.
عمق پروبینگ پاکت (PD) : ارزیابی و اندازه گیری فاصله بین مارژین لثه تا شیار لثه ای در اطراف ایمپلنت با استفاده پروب ویلیامز و با نیروی 25/0 نیوتن (برابر با وزن پروب) تعیین گردید.
جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون غیرپارامتری
UMann-Whitney با سطح معنی داری 05/0=α استفاده گردید و سپس توسط نرم افزار SPSS نتایج زیر حاصل شد.
یافته ها
در ارزیابی کلینیکی و رادیوگرافی دو نوع پوشش سطحی SLA و TPS در 95 ایمپلنت نتایج زیر بدست آمد.
در مورد BOP بین دو گروه TPS و SLA تفاوت معنیداری وجود نداشت (510/0P=).
در ارتباط با عمق پاکت (PD) بین دو گروه SLA و TPS تفاوت معنی داری مشاهده شد (001/0P<).
در تحلیل استخوان بین دو گروه TPS و SLA اختلاف معنی داری یافت شد (003/0P=).
جدول 1 : میانگین رتبه ای شاخص خونریزی حین پروبینگ (BOP) در دو گروه SLA و TPS
|
تعداد |
میانگین رتبه ای |
TPS |
56 |
98/48 |
SLA |
39 |
59/46 |
510/0P-value= |
جدول 2 : میزان و میانگین رتبه ای عمق پاکت (PD) در دو گروه SLA و TPS
|
تعداد |
میانگین رتبه ای |
TPS |
56 |
69/55 |
SLA |
39 |
96/36 |
000/0P-value= |
جدول 3 : میزان و میانگین رتبه ای تحلیل استخوان (BL) در دو گروه SLA و TPS
|
تعداد |
میانگین رتبه ای |
TPS |
56 |
94/56 |
SLA |
39 |
47/39 |
003/0P-value= |
بحث
تیتانیوم فلز بسیار واکنش پذیر بوده که در زمان خیلی کوتاه وقتی در معرض هوا قرار می گیرد اکسیده می گردد و به خاطر داشتن لایه اکسیده غیر فعال، نسبت به کروژن مقاومت بالایی دارد. این خصوصیات سطحی ایمپلنت در تلاش برای بدست آوردن انکوریج استخوانی بهتر، کاملاً ثابت شده است و در این زمینه تنها مشاهدات کلینیکی است که میتواند اعتبار و ارزش نوع خصوصیت سطحی را تعیین کند.(17) در حقیقت استفاده از سطوح مختلف و متنوع ایمپلنتها برای بدست آوردن اینتگریشن استخوانی بهتر و سریعتر در مطالعات اخیر مورد بررسی قرار گرفته اند. در بین سطوح بررسی شده، ایمپلنت های با سطح سندبلاست و اسید اچ شده با ایمپلنت های تیتانیوم پلاسمای اسپری در چندین مطالعه حیوانی مقایسه شده است.(18) نتایج رادیولوژیک این مطالعه نشان داد که ایمپلنت های SLA در موقعیت های Loading و Unloading بهتر از ایمپلنت های TPS می باشد. در عین حال نتایج هیستومتریک نیز نشان داد که سطح SLA باعث افزایش تماس استخوانی در مراحل اولیه نسبت به ایمپلنت های TPS می شود. بعلاوه Buser در مطالعه حیوانی خود پیرامون ایمپلنت های SLA گزارش کرد که دوره ترمیم این ایمپلنت ها در ماگزیلا 4 هفته و متوسط Removal torque آن نسبت به TPS بالاتر است اما اختلاف معنی داری بین دو سطح پیدا ننمود.(19) از نظر کلینیکی مقاطع هیستولوژیک تهیه شده از ایمپلنت های SLA که بطور موقتی جهت تکیه گاه (Anchorage) ارتودنسی در انسان استفاده شده بود اسئواینتگریشن بهتری را نشان داده است.(20)
با توجه به اثرات نسبی خصوصیات سطحی بر میزان موفقیت ایمپلنت،(21) مطالعه حاضر جهت این ارزیابی در بین دو نوع ایمپلنت (TPS, SLA) که فقط از نظر سطح با یکدیگر متفاوت می باشد، انجام شده است. نتایج حاصل از ارزیابیهای کلینیکی و رادیوگرافی نشان داد که به جز در مورد شاخص خونریزی حین پروبینگ (BOP) که اختلاف معنی داری بین دو نوع وجود نداشت در بقیه موارد متغیرها (عمق پاکت و تحلیل استخوان) اختلاف معنی داری داشتند. اگر چه وجود تحلیل استخوان در حد 2/1 میلیمتر در سال اول معمول بنظر می رسد(22) اما در این مطالعه میزان تحلیل استخوان در هر دو گروه کمتر از این حد بود. در هر دو گروه میزان تحلیل استخوان اندک (2/82 درصد از گروه SLA و 50 درصد از گروه TPS، متوسط تحلیل استخوان کمتر از یک میلیمتر داشته) و در عین حال در گروه SLA متوسط تحلیل استخوان کمتر از گروه TPS بود (003/0P=).
نتایج حاصل از این مطالعه منطبق با تحقیق انجام شده توسط Roccuzzo می باشد که در این مطالعه اثرات کلینیکی دو نوع ایمپلنت (TPS وSLA) را در 32 بیمار به مدت یکسال بررسی و تفاوت معنی داری در شاخص های عمق پاکت (9/2 در SLA نسبت به 03/3 در TPS) و تحلیل استخوان (65/0 میلیمتر در SLA نسبت به 77/0 میلمتر در TPS) پیدا نمود.(23) البته در شاخصBOP با مطالعه حاضر متفاوت بود در مطالعه دیگری که توسط Giovanni و همکارانش بر روی 67 ایمپلنت SLA انجام گرفت میزان از دست رفتن استخوان پس از یکسال 5/0 تا 72/0 بود که با مطالعه حاضر تطابق دارد.(8)
دلایلی را که می توان به دارا بودن مزایای فوق در گروه SLA ارتباط داد به شرح ذیل می باشد:
مقایسه سطح SLA و TPS توسط میکروسکوپ الکترونی نشان داده است که سطح SLA با توجه به پروسه
Larg grit blasting دارای خشونت بیشتری نسبت به TPS میباشد که این مسئله علاوه بر آنکه باعث شده است زمان ترمیم را از 13 هفته (TPS) به 8-6 هفته (SLA) کاهش دهد(8و23) بر فعالیت آلکالن فسفاتاز نیز تاثیر گذاشته است بطوریکه فعالیت الکالن فسفاتاز در روی ایمپلنت SLA بیشتر از TPS می باشد که این به نوبه خود باعث افزایش استئوبلاست های تمایز یافته میشود(8) و در مراحل اولیه باعث افزایش تماس استخوان می گردد(10) همچنین مطالعات نشان داده اند که میزان پروستاگلاندین و فاکتور رشد تغییر یافته که باعث افزایش سرعت ترمیم و تشکیل استخوان میشود در سطح SLA بیشتر از TPS نیز می باشد.(24)
با توجه به اینکه میکروتوپوگرافی همچنین می تواند بر
تعداد و مرفولوژی پاهای کاذب چسبنده سلول و جهت گیری سلول ها (استئوبلاست ها) تاثیر بگذارد و مهاجرت سلولها بداخل پیت های موجود در سطح ایمپلنت را راهنمایی نماید و در نتیجه رشد استخوان را افزایش دهد،(17) بنابراین آشکار می شود که این خصوصیات با توجه به دارا بودن میکروپیت در SLA بیشتر از TPS باشد.
در حالیکه مزایای بالا در مورد سطوح ایمپلنت با خشونت زیاد (عمدتاً SLA در مقایسه با TPS) مترتب است لیکن مطالعاتی نشان دهنده معایبی نیز برای این سطوح می باشد. Murray و همکاران گزارش کردند که سطوح خشن معایبی همچون افزایش لیکیج یونی و افزایش چسبندگی ماکروفاژها و متعاقباً تحلیل استخوان را دارا می باشد.(25)
همچنین گزارش شده است که Adsorption فیبرونکتین روی سطوح خشن کمتر از سطوح صاف می باشد.(26)
فیبرونکتین یک گلیکوپروتئین است که به طور سریعی بر سطوح سخت چسبیده و در نتیجه باعث چسبیدن سلولهای دیگر می شود.(27)
در حال حاضر ایمپلنتهای با خصوصیت سطحی جدید به نام Slactive ارائه شده است که دارای همان توپوگرافی قبلی است ولی برای فائق آمدن بر مشکلات فوق خصوصیات شیمیایی سطح ایمپلنت قبل را تغییر داده است که به صورت جذب اختصاصی پروتئین عمل می کند و در نتیجه باعث چسبیدن سلولهای با منشاء مزانشیال مانند استئوبلاست ها میشود.(28)
نتیجه گیری
با توجه به نتایج حاصل از مطالعه حاضر می توان بیان نمود که یکسال پس از اعمال نیرو بر ایمپلنت های با سطوح مختلف TPS و SLA میزان تحلیل استخوان و عمق پاکت بطور معنی داری در گروه SLA کمتر از گروه TPS بود و میزان BOP (خونریزی حین پروبینگ) در دو گروه تفاوت معنیداری نداشت.
پیشنهاد می شود با توجه به ارائه سطح جدید Slactive، نتایج فوق با آن مقایسه شود.
تقدیر و تشکر
با تشکر از معاونت پژوهشی دانشگاه و مرکز تحقیقات دانشکده دندانپزشکی که در انجام این تحقیق ما را یاری فرمودند.