نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دستیار تخصصی گروه اندودانتیکس دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی بابل
2 استادیار گروه دندانپزشکی کودکان دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان
3 استادیار گروه بیماریهای دهان دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان
4 دندانپزشک
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: Stainless steel crowns (SSCs) are widely used in restoring severely damaged primary molar teeth.Since these crowns do not adapt ideally to tooth substance, they may lead to some changes in surrounding gingiva. This clinical study was performed to evaluate the effect of stainless steel crowns placed on primary molars on gingival structures.
Materials & Methods: In this retrospective study, 117 crowns in eighty four 4-11 year old children attended to pediatric department of Zahedan dental school were evaluated. Convenience sampling method was done. Someclinical factors such as gingival index, tooth type, state of being either right or left molar, or upper or lower molar, time elapsed after cementation, crown marginal adaptation, excessive cementation around the margin of crown and the oral hygiene level were examined. Kruskal-Wallis and Mann-Whitney tests were used for data analysis through SPSS 15 software (P<0.05).
Results: In our study only 11.1% of the evaluated crowns demonstrated clinically healthy gingiva, and there was a significant correlation between upper and lower molar, crown marginal adaptation and oral hygiene level with gingival index (P<0.05), while gingival index was not significantly affected by tooth type, tooth side, time elapsed after cementation and presence of excessive cement around the margin of crown and sex (P>0.05).
Conclusion: Stainless steel crownshad no harmful effect on the gingiva provided performing standard preparation procedures especially in upper molars and stablishing proper marginal adaptation and good oral hygiene level.
کلیدواژهها [English]
روکش های Chrome steel که توسط Humphrey در سال 1950 معرفی شد، ترمیمهای مناسبی برای دندانهای کودکان و نوجوانان میباشند و هم اکنون Stainless steel crowns نامیده میشوند.(1) این روکشها ترمیمی ارزشمند در درمان دندانهای شیری و دایمی به شدت تخریب شده میباشند و به طور کلی نسبت به ترمیمهای آمالگام چندسطحی برتری داشته و طول عمر کلینیکی بیشتری از آنها دارند. این روکشها به صورت پوسته فلزی با آناتومی از قبل تعیین شده و در اندازههای مختلف ساخته شده و در صورت لزوم جهت تطابق با دندان کوتاه و شکل داده میشوند.(2)
آناتومی دندانهای شیری تفاوتهای بسیاری با دندانهای دایمی دارد. ریج سرویکالی باکال مولرهای شیری بخصوص در مولرهای اول بسیار واضح تر از مولرهای دایمی است. سطوح باکال و لینگوآل مولرهای شیری در سمت اکلوزالی ریج سرویکال در مقایسه با دندانهای دایمی صافتر[1] میباشد و در نتیجه سطح اکلوزال دندانهای شیری نسبت به دندانهای دایمی باریکتر است. بنابراین فلز در ناحیه لبه روکش باید نازک باشد تا روکش به اندازه کافی انعطافپذیر بوده و بتوان توسط کریمپ[2] کردن، تطابق آن با دندان را برقرار کرد.(3و1)
در کودکان مستعد به پوسیدگی و محروم از مراقبتهای بهداشتی خانگی و جلسات پیگیری، روکشها نقش مهمی در حفاظت علیه پوسیدگی ثانویه ایفا میکنند.(2) روکشهای فلزی از قبل آماده، هنوز مؤثرترین نوع ترمیم برای مولرهای شیری به شدت پوسیده میباشند.(6-4) از آنجاکه این روکشها از قبل ساخته شده هستند نمی توانند تطابق ایدهآل با نسج دندان داشته باشند، لذا منجر به اثراتی بر سلامت لثه میشوند. یکی از این عوارض ژنژیویت میباشد. ژنژیویت شامل التهاب بافت لثه بدون هیچ گونه از دست رفتن چسبندگی[3] یا استخوان در پاسخ به باکتریهای موجود در بیوفیلم میباشد. علایم کلینیکی شامل قرمزی، خونریزی در هنگام پروب کردن و ادم است.(3-1) مطالعات زیادی نشان میدهد که شایعترین بیماری پریودنتال در بچهها و نوجوانان، ژنژیویت است که ناشی از واکنش التهابی غیراختصاصی لثه مارژینال میباشد. پاسخ التهابی بافت به دنبال تجمع پلاک که خیلی
زودهنگام در طی دوره نوزادی شکل میگیرد ایجاد میشود. در بیشتر بچهها التهاب لثه به صورت سطحی باقی بماند، اما در برخی تعادل بین حمله میکروبی و پاسخهای میزبان به هم خورده و منجر به فرایندهای التهابی میشود که باعث از دست رفتن چسبندگی میگردد.(7و3) نظر به اینکه عامل مسبب، تجمع پلاک میباشد، بهداشت دهانی خوب، علایم کلینیکی را سریعاً برطرف خواهد کرد.(1)
اولین مطالعه در این زمینه به سال 1982 برمیگردد که Durr و Ashrafi تجمع پلاک و سلامت لثهای اطراف روکشهای Stainless steel را بررسی کردند.(8) Einwag در سال 1984 به این نتیجه رسید که استفاده از روکشهای به خوبی تطابق یافته مولرهای شیری، منجر به تحریک جزئی و قابل قبول کلینیکی لثه میشود.(9) Guelmann و Matsson و همکاران در سال 1988 در بررسی سلامت پریودنتال مولرهای اول دایمی مجاور مولرهای شیری دارای روکش نتیجه گرفتند که وجود روکش مولر دوم شیری بر سلامت پریودنتال مولر اول دایمی مجاور تأثیر ندارد.(10)
Chao و همکاران در سال 1992 وضعیت کلینیکی بافت لثه دندانهای ترمیم شده با روکشهای
Stainless steel را بررسی کردند. نتایج این مطالعه نشان داد در روکشهای غیر ایدهآل، اندکس لثه به صورت قابل ملاحظهای بالا است.(11) Randall با بررسی مقالات منتشر شده راجع به روکشهای فلزی از قبل آماده در سال 2002 به این نتیجه رسید که این روکشها جهت ترمیم حفرات چندسطحی در دندانهای مولر شیری بر آمالگام ارجحیت دارند.(12) Crollو همکاران در سال 2003 نتیجه گرفتند که تطابق لبهای بخش مهمی از مراحل ترمیم دندان با روکش میباشد. روکشهای با تطابق لبهای ضعیف میتوانند بر بافتهای پریودنتال اثر گذاشته و همچنین مانع رویش دندان مجاور شوند. عقیده Croll و همکاران بر این بود که لبه روکش از قبل آماده نمیتواند به صورت دقیق با دندان تطابق یابد، بنابراین مرحله تطابق نهایی باید توسط دندانپزشک انجام شود و هیچ روکشی وجود ندارد که بدون دستکاری دندانپزشک به صورت ایدهآل با دندان تطابق داشته باشد.(13)
Sharaf و Farsi در بررسی کلینیکی و رادیوگرافی روکشهای Stainless steel مولرهای شیری در سال 2004 دریافتند که تحلیل استخوان بین دندانی به صورت قابل ملاحظهای تحت تأثیر محل یا تطابق لبه روکش، حفظ تماس پروگزیمالی مناسب بین مولرها، سطح بهداشت دهان یا مدت زمان سپری شده از هنگام قراردادن روکش نیست.(14) Attari و Roberts در سال 2006 طی مرور مدون مقالات منتشر شده راجع به ترمیم مولرهای شیری با روکشهای Stainless steel دریافتند که عدم موفقیت روکشها در 9/1 تا 3/30 درصد موارد رخ داده است.(15) از مطالعه Martens و Dermaut در سال 2008 این نتیجه حاصل شد که پرداخت دقیق لبه روکش برای پیشگیری از ژنژیویت الزامی می باشد. (16)
در اغلب موارد روکش جهت ترمیم تاج دندان متعاقب درمان پالپ استفاده میشود. روکش با سایز نامناسب و فاقد تطابق لبهای خوب میتواند منجر به میکرولیکیج و آلودگی پالپی شده و درمان پالپ را به مخاطره اندازد. از طرفی دیگر چنین روکشی به ویژه اگر از نظر طول اکلوزوژنژیوالی تنظیم نشده باشد میتواند منجر به تحریک و التهاب لثه و حتی آبسه لثهای گردد که همه این موارد در طول عمر دندان نقش دارد. با توجه به اهمیت روکشهای Stainless steel در دندانپزشکی ترمیمی کودکان و با عنایت به اینکه تحقیقات راجع به اثر روکش بر بافتهای لثهای اندک میباشد هدف از انجام این پژوهش، مطالعه وضعیت سلامت بافت لثه دندانهای شیری دارای روکش Stainless steel و مقایسه آن با نتایج مطالعات دیگر بود. در این تحقیق اثر عواملی از قبیل نوع دندان ترمیم شده، زمان سپری شده از هنگام گذاشتن روکش، تطابق لبه روکش، وجود سمان اضافی اطراف لبه روکش و سطح بهداشت دهان بر وضعیت کلینیکی لثه دندانهای دارای روکش بررسی شد.
مواد و روشها
جمعیت مورد بررسی در این مطالعه گذشته نگر، شامل کودکان 4 تا 11 ساله دارای حداقل یک روکش مولر شیری مراجعه کننده به بخش دندانپزشکی کودکان دانشکده دندانپزشکی زاهدان در سال 1387 بود. حجم نمونه به استناد به مطالعه شماره 14 تعیین شد. در این تحقیق، تعداد 84 کودک (در مجموع 117 روکش) مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونهگیری به روش آسان و در دسترس انجام گرفت. جمعآوری اطلاعات با بررسی پرونده بیماران، معاینه روی صندلی دندانپزشکی و تکمیل فرم مربوطه صورت گرفت. در این مطالعه کودکان مبتلا به بیماری سیستمیک، ذهنی و دارای سابقه مصرف آنتیبیوتیک در 6 ماه گذشته حذف شدند. در هیچ یک از دندانهای روکش شده شواهدی از لقّی، فیستول، حساسیت در لمس و درد وجود نداشت. تمام دندانهای روکش شده درمان پالپ شده بودند. همچنین در این مطالعه روکشهای فاقد تماس بین دندانی، چرخیده، با تمایل زیاد باکالی یا لینگوالی و یا با اکلوژن نامناسب کنار گذاشته شدند. دندانهای مجاور روکش مورد مطالعه، همگی عاری از پوسیدگی بودند و یا ترمیم قابل قبول داشتند.
معاینه کلینیکی پس از کسب اجازه از والدین به صورت مشاهده و لمس و با کابرد آیینه، سوند، پروب و تحت نور مناسب برای دندانهای دارای روکش انجام گرفت و موارد زیر در فرم مربوطه ثبت شد: 1) مدت زمان سپری شده از هنگام گذاشتن روکش که بر اساس زمان ثبت شده در پرونده بیماران بصورت کمتر از 6 ماه قبل، بین 6 تا 12 ماه قبل، بیشتر از 12 ماه قبل دسته بندی شد. تقسیم بندی فواصل زمانی به این صورت بر اساس مطالعه مشابه قبلی صورت گرفت.(14) 2) سلامت لثه با استفاده از اندکس لثه ای [4](GI) که چهار ناحیه از لثه دندان مورد نظر (فیشیال، دیستال، مزیال و لینگوال) از نظر تغییر رنگ و ادم بررسی شد. در صورت غیرطبیعی بودن رنگ لثه و ادم، خونریزی از شیار لثه توسط حرکت دادن یک پروب پریودنتال در امتداد دیواره بافت نرم شیار لثه ارزیابی شد و بر اساس معیارهای Loe H. که دارای چهار کد میباشد، وضعیت سلامت یا التهابی لثه تعیین شد
(کد 0 = لثه طبیعی، کد 1 = التهاب خفیف، تغییر رنگ خفیف و ادم مختصر - خونریزی در هنگام پروب کردن وجود ندارد، کد 2 = التهاب متوسط، قرمزی، ادم و Glazing خونریزی در هنگام پروب کردن وجود دارد،
کد 3 = التهاب شدید، قرمزی و ادم مشخص، زخم - تمایل به خونریزی خودبخود وجود دارد). کدهای نواحی چهارگانه با هم جمع و بر عدد 4 تقسیم شد تا GI دندان مورد نظر بدست آید. نمره GI 1/0 تا 1 نشانگر التهاب خفیف، 1/1 تا 2 نشانگر التهاب متوسط و 1/2 تا 3 نشانگر التهاب شدید بود.(17) جهت توصیف وضعیت کلینیکی لثه
بصورت کیفی و کاربردیتر و نه صرفاً کمی، تصمیم بر این گرفـته شد که وضعیت لثه بصورت رتبهای ثبت شود.
3) تطابق لبه روکش که بر مبنای گیر سوند، روکشها به دو دسته روکشهای با تطابق خوب و ضعیف تقسیم شدند. در مواردی که در هنگام کشیدن سوند در جهت ژنژیوال به اکلوزال در محل لبه روکش، گیر سوند احساس میشد، روکش دارای تطابق ضعیف و در صورت عدم گیر سوند، روکش دارای تطابق خوب در نظر گرفته شد. 4) وجود یا عدم وجود سمان اضافی در اطراف لبه روکش نیز بر اساس مشاهده و معاینه با سوند بصورت بلی و خیر تعیین شد. 5) سطح بهداشت دهان با استفاده از اندکس دبری ساده شده (DI-S)[5] که با استفاده از سوند دندانپزشکی میزان دبری موجود در دندانهای 26 یا 65، 11 یا 51، 16 یا 55، 31 یا 71 و سطوح لینگوال دندانهای 36 یا 75، 46 یا 85 کدبندی شد. (کد 0= بدون دبری، کد 1= دبریهای نرم 3/1 یا کمتر، از سطح دندان را میپوشاند، کد 2= دبریهای نرم بیشتر از 3/1 تا کمتر از 3/2 سطح دندان را میپوشاند، کد 3= دبریهای نرم بیشتر از 3/2 سطح دندان را میپوشاند). با جمع کردن کدهای سطوح دندانی و تقسیم آنها بر تعداد سطوح معاینه شده، DI-S فرد بدست آمد که به صورت زیر دستهبندی شد: خوب: 0 تا 6/0، متوسط: 7/0 تا 8/1، ضعیف: 9/1
تا 3.(17) 6) نوع دندان بر اساس دندان ذکر شده در پرونده بیماران ثبت شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرمافزار آماری SPSS و آزمونهای کروسکال-واریس و من-ویتنی انجام گردید و درهمه آزمونها سطح معنیداری 05/0 مدنظر بوده است.
یافتهها
در این تحقیق 117 روکش مولر شیری در 84 کودک 4 تا 11 ساله با میانگین سنی 14±88 ماه شامل 40 دختر و
44 پسر مورد بررسی قرار گرفت. در معاینه وضعیت لثه در نمونههای مورد مطالعه، 13 دندان (1/11 درصد) از نظر کلینیکی دارای لثه سالم و عاری از التهاب بودند در حالی که 50 نمونه (7/42 درصد) وضعیت التهابی خفیف، 46 مورد (3/39 درصد) وضعیت التهابی متوسط و 8 نمونه (8/6 درصد) التهاب شدید لثه داشتند. 7/8 درصد از پسران و 4/5 درصد از دختران در دندانهای دارای روکش، التهاب شدید لثه داشتند. در این مطالعه اگرچه وضعیت سلامت لثه در دختران بهتر از پسران بود، براساس آزمون من-ویتنی اختلاف معنیداری بین دو جنس از نظر GI بدست نیامد (70/0=P).
نمودار 1 درصد فراوانی نمونهها بر حسب نوع دندان روکش شده را نشان میدهد. براساس این نمودار، شایعترین دندانهای مورد مطالعه در این تحقیق به ترتیب دندانهای 75، 85 و 84 بودند. 32 مورد از کل نمونههای مورد مطالعه، دندان 75 بود. لثه سالم و طبیعی از نظر کلینیکی بیشتر از همه، به ترتیب در دندانهای 75 و 85 مشاهده شد. وضعیت التهابی شدید لثه نیز در دندان 64 بیشتر از سایر دندانها بود.
در این مطالعه از لحاظ آماری اختلاف معنیداری بین نوع دندان روکش شده و GI و همینطور بین دندانهای روکش شده سمت راست و چپ و GI بدست نیامد (به ترتیب 67/0= Pو 77/0=P). جدول 1 پراکندگی حالات مختلف GI در دندانهای مولر بالا و پائین را نشان میدهد. مطابق این جدول هیچکدام از مولرهای بالا دارای لثه سالم کلینیکی نبودند در حالی که 13 مورد از مولرهای پائین دارای لثه عاری از التهاب بودند. بر اساس آزمون من-ویتنی ارتباط معنیداری بین دندانهای روکش شده بالا و پائین و GI بدست آمد (003/0=P).
در این مـطالعه حداکثر فاصـله زمانی سـپری شده از
زمان گذاشتن روکش 30 ماه و میانگین زمان در گروه بیشتر از 12 ماه، 17 ماه بود. مطابق جدول 2 با افزایش زمان، سلامت لثه به خطر نیفتاد و طبق آزمون کروسکال-والیس رابطه معنیداری بین زمان و GI بدست نیامد (86/0=P).
همانگونه که در جدول 2 مشاهده میشود وضعیت سلامت کلینیکی لثه در گروه دارای تطابق خوب لبه روکش در مقایسه با گروه دارای تطابق ضعیف بهتر میباشد. در گروه با تطابق ضعیف هیچکدام از نمونهها لثه سالم از نظر کلینیکی نداشتند، همچنین هیچکدام از نمونههای گروه با تطابق خوب دارای التهاب شدید لثه نبودند. با انجام آزمون من-ویتنی ارتباط معنیداری بین تطابق لبه روکش و وضعیت کلینیکی لثه بدست آمد (001/0>P).
در 17 مورد از کل روکشهای مورد مطالعه، سمان اضافی اطراف لبه روکش یافت شد که هیچکدام از آنها در گروه لثه با التهاب شدید جای نداشتند و متعلق به گروههای زمانی کمتر از 6 ماه و 6 تا 12 ماه بودند. همانطوری که در جدول 2 مشاهده میشود بر اساس آزمون من-ویتنی ارتباط معنیداری بین سمان اضافی لبه روکش و وضعیت لثه بدست نیامد (27/0=P).
دراین تحقیق در هیچ کدامیک از نمونههای گروه بهداشت دهانی متوسط و ضعیف لثه طبیعی مشاهده نشد. همچنین هیچکدام از نمونههای گروه با بهداشت خوب، لثه با التهاب شدید نداشتند. بر طبق جدول 2 مشاهده میشود با تغییر سطح بهداشت دهان از وضعیت خوب به ضعیف، وضعیت التهابی لثه افزایش یافته است. دادهها توسط آزمون کروسکال-والیس مقایسه شد و نتیجه آزمون نشان داد که ارتباط معنیداری بین بهداشت دهان و وضعیت سلامت لثه وجود دارد (001/0>P).
دندان |
درصد |
نمودار 1 : درصد فراوانی روکشهای Stainless steel بررسی شده در مطالعه حاضر
جدول 1 : توزیع فراوانی شاخص لثه در مولرهای بالا و پائین
قوس دندانی |
GI |
انحراف معیار±میانگین |
میانگین رتبه |
P-value |
||||
طبیعی (درصد)تعداد |
خفیف (درصد)تعداد |
متوسط (درصد)تعداد |
شدید (درصد)تعداد |
کل (درصد)تعداد |
||||
بالا |
(0/0) 0 |
(11/36) 13 |
(77/52) 19 |
(11/11) 4 |
(0/100) 36 |
62/0±75/1 |
17/72 |
003/0 |
پایین |
(04/16) 13 |
(67/45) 37 |
(33/33) 27 |
(93/4) 4 |
(0/100) 81 |
75/0±27/1 |
15/53 |
|
کل |
(1/11) 13 |
(7/42) 50 |
(3/39) 46 |
(8/6) 8 |
(0/100) 117 |
- |
- |
جدول 2 : اثر عوامل مورد مطالعه بر شاخص لثه دندانهای دارای روکش
عوامل |
GI |
انحراف معیار±میانگین |
میانگین رتبه |
P-value |
|||||
طبیعی (درصد)تعداد |
خفیف (درصد)تعداد |
متوسط (درصد)تعداد |
شدید (درصد)تعداد |
کل (درصد)تعداد |
|||||
زمان |
<6ماه |
(1/11) 4 |
(4/44) 16 |
(1/36) 13 |
(3/8) 3 |
(0/100) 36 |
81/0±42/1 |
60/58 |
86/0 |
12-6ماه |
(1/11) 4 |
(7/45) 16 |
(1/37) 13 |
(7/5) 2 |
(0/100) 35 |
77/0±38/1 |
00/57 |
||
>12ماه |
(8/10) 5 |
(1/39) 18 |
(7/43) 20 |
(5/6) 3 |
(0/100) 46 |
78/0±46/1 |
90/60 |
||
تطابق |
خوب |
(1/17) 13 |
(5/60) 46 |
(4/22) 17 |
(0/0) 0 |
(0/100) 76 |
63/0±05/1 |
90/43 |
001/0> |
ضعیف |
(0/0) 0 |
(8/9) 4 |
(7/70) 29 |
(5/19) 8 |
(0/100) 41 |
54/0±10/2 |
10/87 |
||
سمان |
دارد |
(0/0) 0 |
(2/41) 7 |
(8/58) 10 |
(0/0) 0 |
(0/100) 17 |
50/0±60/1 |
70/66 |
27/0 |
ندارد |
(0/13) 13 |
(0/43) 43 |
(0/36) 36 |
(0/8) 8 |
(0/100) 100 |
81/0±40/1 |
70/57 |
||
DI-S |
خوب |
(2/34) 13 |
(2/3) 24 |
(6/2) 1 |
(0/0) 0 |
(0/100) 38 |
52/0±70/1 |
00/29 |
001/0> |
متوسط |
(0/0) 0 |
(7/37) 26 |
(6/53) 37 |
(7/8) 6 |
(0/100) 69 |
62/0±70/1 |
76/70 |
||
ضعیف |
(0/0) 0 |
(0/0) 0 |
(0/80) 8 |
(0/20) 2 |
(0/100) 10 |
42/0±20/2 |
90/91 |
||
کل |
|
(1/11) 13 |
(7/42) 50 |
(3/39) 46 |
(8/6) 8 |
(0/100) 117 |
|
|
|
بحث
مطالعه حاضر به هدف بررسی وضعیت کلینیکی بافت لثه دندانهای شیری دارای روکش Stainless steel انجام گرفت. طبق نتایج به دست آمده از این تحقیق، 1/11 درصد از دندانهای دارای روکش از لثه سالم و بدون التهاب از نظر کلینیکی برخوردار بودند. 7/42 درصد التهاب خفیف، 3/39 درصد التهاب متوسط و 8/6 درصد التهاب شدید لثه داشتند. در این تحقیق، اگرچه وضعیت سلامت کلینیکی لثه در دختران بهتر از پسران بود، بر اساس آزمون من-ویتنی هیچگونه اختلاف معنیداری بین دو جنس از نظر اندکس لثهای بدست نیامد.
از نـظر نوع دنـدان روکش شده، هـرچند که در ایـن
تحقیق لثه سالم کلینیکی بیشتر از همه، در دندانهای مولر دوم شیری پائین مشاهده شد و وضعیت التهابی شدید لثه نیز در دندان مولر اول شیری چپ بالا بیشتر از سایر دندانها بود هیچگونه ارتباط آماری معنیداری بین نوع دندان روکش شده و سمت چپ یا راست با GI بدست نیامد. در این مطالعه تنها اختلاف آماری قابل ملاحظهای بین دندانهای روکش شده بالا و پائین و GI بدست آمد (003/0P=). بدین معنی که وضعیت کلینیکی لثه در مولرهای پائین در مقایسه با مولرهای بالا بهتر بود. این مسأله میتواند ناشی از آناتومی خاص مولرهای شیری بالا و شکلدهی سختتر روکشهای بالا در مقایسه با روکشهای پائین باشد که باعث میشود برقراری تطابق خوب در ناحیه لبه روکش را دچار اشکال کند. از نظر نوع دندان روکش شده Einwag طی تحقیقی مشاهده کرد که اغلب دندانهای دائمی روکش شده دچار خونریزی، ادم، تغییر رنگ لثه و افزایش عمق سالکوس میباشند در حالی که لثه دندانهای شیری دارای روکش به خوبی تطابق یافته، وضعیت کلینیکی قابل قبول داشتند.(9)
در مطالعه ما سلامت کلینیکی لثه تحت تأثیر مدت زمان سپری شده از هنگام وجود روکش در دهان قرار نداشت. بدین معنی که با افزایش زمان از کمتر از 6 ماه به بیشتر از 6 ماه و یک سال تغییر در وضعیت کلینیکی لثه حاصل نشد. مطالعه Sharaf و Farsi نیز نشان داد که زمان اثری بر سلامت لثه ندارد(14) و از این جهت مشابه نتایج مطالعه حاضر است. همچنین در این تحقیق به این نتیجه رسیدیم که ارتباط آماری معنیداری بین تطابق لبه روکش و اندکس لثهای وجود دارد (001/0>P). بدین معنی که وضعیت کلینیکی لثه در دندانهای با تطابق ضعیف لبه روکش، نامناسب تر بود. این یافته موافق مطالعه Durr و Ashrafi میباشد که نتیجه گرفتند درجه ژنژیویت اطراف دندانهای ترمیم شده با روکش غیر ایدهآل در مقایسه با کل حفره دهان به صورت قابل ملاحظهای بالاتر است.(8) همین طور مطالعه Einwag نیز آشکار ساخت که روکشهای به خوبی تطابق یافته مولرهای شیری، منجر به تحریک جزئی و قابل قبول کلینیکی لثه میشوند(9) که مشابه تحقیق حاضر است. تحقیق Chao و همکاران نشاندهنده افزایش اندکس لثه در روکشهای غیر ایدهآل در مقایسه با دندانهای کنترل و بقیه حفره دهان بود(11) که نتایج این محققین با یافتههای مطالعه حاضر همخوانی دارد. به نظر Croll و همکاران روکشهای با تطابق لبهای ضعیف میتوانند بر بافتهای پریودنتال اثر گذاشته و همچنین مانع رویش دندانهای مجاور شوند.(13) طبق مطالعه Sharaf و Farsi نیز تطابق لبهای روکش اثر قابل ملاحظهای بر اندکس لثه دارد(14) که مشابه یافتههای مطالعه حاضر است.
نتایج تحقیق ما نشان میدهد که ارتباط معنیداری بین سمان اضافی موجود در لبه روکش و GI وجود ندارد. تمامی روکشهای دارای سمان اضافی در گروههای زمانی کمتر از 6 ماه و تا 12 ماه جای داشتند و هیچکدام التهاب شدید لثه نداشتند. پژوهش Fuks و همکاران نشان داد که در ارزیابی 6 ماه هیچ گونه سمان اضافی در اطراف لبه روکش وجود ندارد.(18) نتیجه بررسی پژوهش ما گویای این مطلب است که کودکان تا فاصله زمانی 12 ماه بعد از گذاشتن روکش قادر به تحمل سمان اضافی اطراف لبه روکش بوده و بافتهای لثه در برابر آن تطابق مییابند. در این بررسی امکان ارزیابی اثر سمان اضافی لبه روکش بر وضعیت لثه در زمان بیشتراز 12 ماه وجود نداشت چرا که در این گروه زمانی، هیچگونه سمان اضافی مشاهده نشد.
اثر تجمع پلاک بر ژنژیویت و بیماری پریودنتال در مقالات بسیاری آمده است. مطالعه ما نشان داد که فاکتور بهداشت دهان بر سلامت لثه دندانهای روکش شده تأثیر دارد (001/0>P). کودکان با بهداشت دهان ضعیف، بروز بالایی از ژنژیویت را نشان دادند، در حالی که هیچکدام از کودکان با بهداشت دهانی خوب، لثه ملتهب شدید در اطراف روکش نداشتند. این یافته در توافق با مطالعه Sharaf و Farsi است که ارتباط معنیداری بین اندکس پلاک و GI یافتند(14) و اما در پژوهش Durr و Ashrafi همبستگی مثبت متوسطی بین اندکس پلاک و لثه دندانهای دارای روکش غیر ایدهآل وجود داشت.(8) همچنین مطالعه Gluemann و همکاران نشان داد که اختلاف آماری قابل ملاحظهای در اندکس پلاک و لثهای در دو گروه مولرهای اول دائمی مجاور مولر شیری بدون روکش و دارای روکش وجود ندارد. طبق این تحقیق وجود روکش Stainless steel روی مولر شیری دوم بر سلامت پریودنتال مولر اول دائمی مجاور بیتأثیر است.(10) Chao و همکاران طی تحقیقی نشان دادند که تنها همبستگی مثبت متوسطی بین پلاک بالای لثهای و ژنژیویت وجود دارد.(11) Sharaf و Farsi نیز نتیجهای مشابه تحقیق حاضر گرفتند بدین معنی که ارتباط قابل ملاحظه آماری بین سطح بهداشت دهان و GI به دست آوردند. این محققین به این نتیجه رسیدند که روکشهای Stainless steel ترمیمی ارزشمند هستند که در صورت حفظ بهداشت دهانی خوب هیچ گونه اثر مضری بر لثه و استخوان ندارند.(14)
نتیجه گیری
روکشهای Stainless steel در اغلب موارد سبب التهاب لثه میشوند و هر چه تطابق لبه روکش ضعیفتر باشد احتمال وقوع ژنژیویت افزایش مییابد. با رعایت اصول علمی هنگام روکش کردن دندانها، بخصوص مولرهای شیری بالا و دقت بیشتر در برقراری تطابق خوب در لبه روکش و تاکید بر رعایت بهداشت دهان میتوان اثرات مضر روکش بر نسج لثه را کاهش داد. پیشنهاد میشود در رابطه با اثرات روکشهای استینلس استیل بر سلامت لثه، تحقیقی بصورت کارآزمائی بالینی، با حجم نمونه بالاتر و در مدت زمان معین انجام شود. بدین ترتیب میتوان با بررسی روکشهائی که تنها توسط یک دندانپزشک گذاشته شده اثر فاکتور عملکننده را نیز حذف کرد.
تشکر و قدردانی
بدین وسیله مساعدت معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در تصویب این طرح را ارج نهاده و از کودکان عزیز شرکت کننده در این تحقیق و والدین آنها تقدیر و تشکر میشود. از زحمات آقای دکتر مهدی محمدی که ما را در تهیه این مقاله بسیار یاری دادند نیز کمال تشکر را داریم.