نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه ارتودانتیکس، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی زاهدان
2 استادیار گروه ارتودانتیکس، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه آزاد تهران
3 استاد گروه ارتودانتیکس، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
4 دانشیار آسیب شناسی دهان، فک و صورت، مرکز تحقیقات بیماریهای دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: Mandibular deficiency is one of the most common malocclusions that is treated with functional appliances during growth periods. The aim of this study was to evaluate the histologic changes of the single local injection of rBMP2 in combination with bite jumper therapy in a rabbit model TMJ.
Materials & Methods: Eighteen 8-week old Albino New Zealand white male rabbits were divided into three groups: The first group served as control and in the second and third groups rBMP2 and normal saline were injected respectively. The second and third groups had bite jumper appliance. After 8-weeks of bite jumper therapy, in the second group 12.5mgr rBMP2 powder plus 2.5cc normal saline and in the third group only 2.5 cc normal saline was injected in the TMJs on both sides. After 16-weeks of treatment, the animals were sacrificed and the joints were examined histologically.
Results: The rBMP2 group showed greater cartilage cells and maximum condylar cartilage thickness (in the form of cartilage hyperplasia) than control and normal saline groups. The control group had the lowest disc deformity histologically and the rBMP2 group showed lower disc deformity than normal saline group.
Conclusion: rBMP2 is able to accelerate condylar cartilage growth in the form of cartilage hyperplasia.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
کوچکی فک پایین شایعترین دفورمیتی دنتوفاسیال است که 65% از بیماران ارتودنسی به آن مبتلا هستند. به طور معمول درمان این دسته از بیماران ارتدنسی، در محدوده سنی رشد فعال و توسط دستگاههای فانکشنال صورت میپذیرد. اما آنچه در این میان جلب توجه میکند موارد شدیدی هستند که به درمانهای معمول توسط دستگاههای فانکشنال پاسخ نمیدهند. علاوه بر این به طور اخص در تعدادی از سندرمهای کرانیوفاسیال مواردی از دفی شنسی فک پایین به همراه مالفورماسیونهای دیگر به چشم میخورد که توجه ویژهای را میطلبد. به طور مثال میتوان به سندرم پیرروبین اشاره نمود که دفی شنسی شدید فک پایین در بدو تولد، میتواند ادامه حیات را برای نوزاد چالش برانگیز سازد. همچنین در بیماران مبتلا به همی فیشیال میکروزومی IIIو Grade II، به دلیل هیپوپلازی نسجی، فک پایین در یک سمت دچار دفی شنسی شده و باعث آسیمتری صورت میگردد، که این امر این بیماران را در طول زندگی نیازمند جراحیهای عدیده و تهاجمی مینماید. علاوه بر این، شکستگیهای قدیمی کندیل در سنین کودکی در صورت کاهش فانکشن نیز میتواند منجر به دفی شنسی ناقرینه در فک پایین گردد. ناهنجاریهایی که ذکر شدند از جمله مواردی هستند که به درمانهای معمول با دستگاههای فانکشنال پاسخ نمیدهند. حال اگر در این میان بتوان از یک عامل موضعی جهت افزایش مدلینگ بافتی سر کندیل به منظور افزایش پاسخ دستگاههای فانکشنال بهره جست، شاید بتوان با چشمانداز بهتری نسبت به درمان این دسته از بیماران نگریست. مادهای که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت، Bone Morphogenetic Protein2 (BMP2) بود. BMP2 جزء خانواده Transforming Growth Factor β (TGF-β) است که در رشد و رژنراسیون بافتهای اسکلتال موثر است. تأثیر اولیه BMP2 تنظیم اجزاء کلیدی در توالی القای استخوان برای رژنراسیون بافتهای اسکلتال میباشد. علاوه بر این BMP2 قادر به افزایش بروز فنوتیپ کندروژنیک است که باعث افزایش سنتز کلاژن تیپ II و پروتئوگلیکان و کاهش سنتز کلاژن تیپ I میشود.(1) BMP2 قادر به تشکیل استئوفیت و غضروف آرتیکولار است(2) و با تحریک سلولهای مزانشیمال اندیفرانسیه در نواحی شکستگی استخوانها میتواند سبب پرولیفریشن سلولهای استئوبلاستیک، کندروبلاستیک و فیبروبلاستیک شده و با تسهیل ارگارنوژنز استخوان، روند ترمیم را سرعت بخشد.(3) از BMP2 به طور گسترده در بیماران شکاف کام (Cleft palate)، استئودیسترکشن، استئوژنزیس در شکستگیهای مقاوم به ترمیم و ... استفاده میشود.(8-4)
بنابراین درصورتی که تزریق موضعی BMP2 در سر کندیل حیوانات آزمایشگاهی بتواند باعث افزایش رسوب استخوانی و تحریک تشکیل کال استخوانی در سر کندیل و بالطبع افزایش طول فک پایین شود، میتوان امیدوار بود که بتوان استفاده از BMP2 را در موارد مقاوم به درمان و نیز در سندرومهای کرانیوفاسیال به نمونههای انسانی تعمیم داد.
هدف این مطالعه تعیین تغییرات بافتی ناحیه مفصل گیجگاهی-فکی خرگوش به دنبال تزریق موضعی
rBMP2 پس از جلو آوردن فک پایین توسط دستگاه بایت جامپر (Bite jumper) بود.
مواد و روشها
این تحقیق یک مطالعه مداخلهای بود که به صورت مطالعه حیوانی انجام شد. حجم نمونه در هر گروه 6 عدد(2) محاسبه شد و با توجه به تعداد کل گروههای مورد مطالعه (3 گروه) تعداد 18 عدد خرگوش در این تحقیق بکار برده شد.
مواد مورد استفاده شامل موارد زیر بود:
1) rBMP225mg در فرم لیوفیلیزه (پودری) از منبع E coli و ساخت شرکت Axxora آمریکا، (شرکت فروشنده: هرمز پژوهان)- به تعداد 6 ویال
2) آلژینات برای قالبگیری
3) پودر آکریل فوری و مونومر
4) داروی بیهوشی کتامین 10% و زایلازین 2%
خرگوش ها به 3 گروه به ترتیب زیر تقسیم گردیدند:
گروه اول خرگوشهای بدون بایت جامپر و بدون تزریق داخل مفصلی (گروه کنترل)
گروه دوم خرگوشهای دارای بایت جامپر و تزریق داخل مفصلی نرمال سالین 9/0% (گروه نرمال سالین)
گروه سوم خرگوشهای دارای بایت جامپر و تزریق داخل مفصلی نرمال سالین 9/0% به همراه پودر
rBMP2 (گروه rBMP2)
در گروه دوم و سوم، یعنی در تعداد 12 عدد از خرگوشها، بعد از بیهوش نمودن آنها، یک قالب آلژینات از فک بالای آنها گرفته شد، به طوری که دو دندان سانترال و بخشی از روگا ثبت شده بود. به کمک این قالب، یک تری اختصاصی ساخته و دستگاه بایت جامپر (Bite jumper) روی کست نهایی، با آکریل فوری جهت جلو آوردن فک پایین ساخته شد.
دستگاه به صورت یک صفحه شیبدار عمودی به سمت لینگوال بود که در سطح لینگوال دندانهای سانترال پائین قرار میگرفت و به ناچار با سر دادن این دندانها بسمت بالا و جلو، فک پایین در حالت پروترود قرار میگرفت.(10و9)
ابتدا در محل سطح تماس مزیالی دو دندان سانترال بالا یک سوراخ ودر لبه انسیزال و سطح لبیال هم حفراتی تهیه شد (تصویر 1). سپس سطح دندان به مدت 30 ثانیه جهت حداکثر گیر مکانیکی اچ گردید و شستشو داده شد. داخل دستگاه توسط فرز، چندین شیار و سوراخ تعبیه شد. بعد از این مرحله، داخل پلاک توسط آکریل فوری و مونومر، ریلاین شد و روی سطح دندانها قرار گرفت و تا ست شدن کامل اکریل در موضع نگهداشته شد (تصویر 2). این دستگاه به منظور ایجاد پروتروژن فک پایین و اورجت منفی درپایان درمان طراحی گردید (تصویر 3).
محـل تـزریق در مـطالعه Pilot با کالبدشـکافی ناحیه
مفصل تعیین گردید، همچنین در مطالعات قبلی(11)، با پیدا کردن و لمس سر کندیل از روی پوست خرگوش در طی حرکات طرفی و همچنین باز و بسته کردن دهان، در همین محل تعیین شده بود، به طوری که بعد از برخورد با اولین استخوان متحرک (یا همان سر کندیل) تزریق انجام میشد (تصویر 4).
تصویر 1 : آماده سازی دندانها
تصویر 2 : ریلاین کردن بایت جامپر جهت اتصال به دندانها
تصویر 3 : ایجاد اورجت منفی و رابطه کلاس III در انتهای دوره مطالعه
تصویر 4 : انجام حرکات طرفی در فک پایین جهت برجسته شدن سر کندیل
در گروه سوم، ml5 از محلول رقیق شده rBMP2 با رقت mg/ml5 تهیه گردید. (mg25 پودر rBMP2 در 5 میلیلیتر محلول نرمال سالین، حل شد). در گروه سوم، 5/2 میلیلیتر از این محلول به طور موضعی در ناحیه سر کندیل در هر طرف تزریق شد.(2) در گروه کنترل در دو سمت فقط 5/2 میلیلیتر محلول نرمال سالین تزریق گردید.
از آنجایی که تفاوتی در رشد غضروف با تزریق منفرد یا سه تزریق در روزهای متوالی گزارش نشده است(3)، ما نیز در این مطالعه از یک تزریق استفاده کردیم.
لازم به ذکر است که تمامی تزریقها توسط یک نفر صورت گرفت. کل زمان مطالعه چهار ماه بود. در پایان این مدت، خرگوشها توسط وایتال پرفیوژن به منظور بررسی بافت شناسی، قربانی شدند.
بعد از آماده شدن لامها، تصاویر میکروگراف از برشهای هر نمونه با استفاده از میکروسکوپ نوری (Light microscope OLYMPUS BX-4) و دوربین دیجیتالی ویژه میکروسکوپ (OLYMPUS DP-12 Camera) با بزرگنمایی x100 و x40 تهیه شد.
یافتهها
این مطالعه بر روی 18 خرگوش انجام گرفت. افزایش
وزن خرگوشها در طول مطالعه 2000 تا 2500 گرم بود. هیچ علامتی از عفونت و آماس چه به لحاظ بالینی و چه از نظر بافت شناسی دیده نشد.
دفورمیتی دیسک (غالباً به شکل کاهش یا افزایش ضخامت دیسک) در هر سه گروه وجود داشت؛ به طوری که میزان کاهش ضخامت دیسک در گروه کنترل 24% و در گروههای نرمال سالین و rBMP2 به ترتیب 53% و 30% بود و افزایش ضخامت دیسک در گروه کنترل 20% و در گروه های نرمال سالین و rBMP2 به ترتیب 45% و 25% بود. (تصاویر 7-5). لازم به ذکر است که شاخص نرمال بودن دیسک، حداکثر ضخامت مشاهده شده دیسک در گروه کنترل (76% خرگوشهای این گروه) در نظر گرفته شد، چرا که در گروه کنترل هیچ گونه مداخلهای در ناحیه مفصل TM صورت نگرفت.
از لحاظ بافتشناسی، میزان هیپرپلازی غضروف در گروه rBMP2 بیشتر از گروه کنترل بود اما بین گروه کنترل و نرمال سالین تفاوتی نبود. در گروه rBMP2 به لحاظ هیستوپاتولوژی و شهودی، قریب به 95% از نمونهها در سمت چپ و راست هیپرپلازی غضروف را نشان دادند، در حالی که این میزان در گروه کنترل و نرمال سالین به میزان30% بود (تصاویر 10-8). لازم به ذکر است معیار وضعیت نرمال دیسک و ضخامت نرمال غضروف حداکثر دادههای مشاهده شده مطابق با اطلسهای جانورشناسی در نظر گرفته شد و وضعیتی بود که در اکثر نمونه های گروه کنترل مشاهده شد.
بحث
ما در این مطالعه، از خرگوش استفاده نمودهایم چرا که ساختار TMJ[1] منحصر به پستانداران است، اما در بین گروههای مختلف آنها فانکشن و مورفولوژی متفاوت دارد. تحقیقات مفصل گیجگاهی-فکی بیشتر بر روی حیوانات رت، خرگوش و خوک بوده است.(9) مطالعات بسیاری روی TMJ خرگوش صورت گرفته است.(10) وجود شباهتهای بسیار بین مفصل تمپورو مندیبولار خرگوش و انسان، خرگوش را به یکی از بهترین مدلهای حیوانی برای مطالعه سیستم ماضغه انسان مبدل نموده است. خرگوش در رابطه با ساختار عضلانی و مکانیسمهای کنترل حرکتی به انسان شبیه است. عضله ماستر خرگوش در ساختار و فعالیت شبیه انسان است.(11) شباهت دیگر بین سیستم ماضغه انسان و خرگوش، در الگوی جویدن است که شامل حرکات در سمت کارگر و غیرکارگر میباشد.(12) علاوه بر این بافت شناسی و آناتومی این ناحیه و به خصوص سر کندیل در هر دو بهم شبیه است.(13)
این مطالعه نشان داد که یک تزریق موضعی منفرد داخل مفصلی rBMP2 به همراه نرمال سالین تزریقی باعث ایجاد هیپرپلازی غضروف در مقایسه با دو گروه نرمال سالین و کنترل گردید. چهارچوب این مطالعه به منظور تقلید تزریق داخل مفصلی صورت پذیرفت و به خرگوشها زمان کافی برای بازتوانی بین تزریق و مابقی درمان داده شد. یافتههای این مطالعه و تاثیر rBMP2 در افزایش سلولاریتی غضروفی مشابه مطالعات ذیل است و یافتههای این مطالعات را تائید میکند.
هیپرپلازی غضروف سر کندیل در این مطالعه بارزترین یافته مشاهده شده بود. در فرآیند جلو آوردن فک پایین به کمک دستگاههای فانکشنال پرولیفریشن سلولهای غضروفی رخ داده و استخوان سازی اندوکندرال به وقوع پیوست.
تصویر 5 : (A) غضروف بدون تغییر سر کندیل، (D) ضخامت دیسک بدون تغییر در گروه کنترل با رنگ آمیزی H & E
با درشت نمایی x40
تصویر 6 : (D) افزایش ضخامت دیسک در گروه rBMP2
با رنگ آمیزی H & E با درشت نمایی x40
تصویر 7 : D)) کاهش ضخامت دیسک در گروه نرمال سالین
با رنگ آمیزی H & E با درشت نمایی x40
تصویر 8 : غضروف سر کندیل دارای دو ناحیه هیپر پلازی غضروف (A) و بدون تغییر(B) در گروه rBMP2 با رنگ آمیزی
H & E با درشت نمایی x40
تصویر 9 : (A) هیپر پلازی غضروف سر کندیل در گروه
rBMP2 با رنگ آمیزی H & E با درشت نمایی x100
تصویر 10 : ((B غضروف سر کندیل بدون تغییر در گروه
rBMP2 با رنگ آمیزی H & E با درشتنمایی x100
اگر rBMP2 قادر به تشدید فرایند ساخت سلولهای غضروفی باشد به نظر میرسد در آینده ما قادر به ارتقای نتایج درمان بیماران کلاس 2 با کوچکی فک پایین باشیم.
BMPs عضوی از خانواده TGF-β هستند. این مواد پروتئینهای چند منظورهای هستند که دارای اثرات درمانی در بیماریهای مفصلی میباشند.(5) مطالعات
In vivo قبلی نشان دادهاند که تجویز اعضای خانواده TGF-β (از جمله rBMP2) به بیماران دارای آرتریت سبب تحریک ترمیم غضروف میشود.(4) تزریق rBMP2 در مفصل زانوی موشها سبب هیپرپلازی غضروف و افزایش ساخت پروتئوگلیکان غضروف مفصلی میگردد(13) که مشابه یافتههای مطالعه فوق میباشد.
rBMP2 همچنین نقش موثری در ترمیم غضروف مفصلی زانوی خرگوش بعد از ایجاد نقایص عمدی در مفصل دارد.(4) این ماده سبب تکثیر و سنتز ماتریکس توسط سلولهای غضروفی در استئوآرتریت مفصل TM در موشها میشود.(8)
علاوه بر این تجویز سیستمیک rBMP2 درخرگوشها سبب کاهش ارتشاح سلولهای آماسی و اروژن مفصل میشود.(2)
این پروتئینهای مولتی فانکشنال سبب تحریک ساخت پروتئوگلیکان در کندروبلاستها فعالیت آلکالن فسفاتاز پاسخ به هورمون پاراتیروئید و ساخت کلاژن نوع 2 در استئوبلاستها میشوند و ثابت شده است که در تشکیل استخوان و غضروف نقش به سزایی دارند.(14و13)
در یک مطالعه بررسی اثرات BMPs در فرایند ترمیم غضروف مفصلی در آرتریت، سه تزریق موضعی rBMP2 با دوز ng200 با شکست مواجه شد.(13) این یافتهها نشان میدهد اثرات درمانی rBMP2 در آرتریت محدود است. بنظر میآید مقایسه اثرات rBMP2 در دوزهای یکسان مشکل است چراکه دوزهایی از rBMP2 که بر تکثیر و تمایز سلولهای استئوپروژنیتور اثر میگذارند بسیار بیشتر از دیگر سیتوکاینها و فاکتورهای رشدی است.(15)
در بیماران دارای مشکلات داخلی مفصل گیجگاهی فکی نشان داده شده است که rBMP2 در کندروسیتهای اطراف نواحی تخریب شده متمرکز است.(18-16) این یافته پیشنهاد کرده است که rBMP2 میتواند در فرایند ترمیم این نوع مشکلات مفصلی موثر باشد.
rBMP2 قادر به تحریک تشکیل استخوان جدید در نواحی داخل عضلانی و داخل اسکلتی به شکل همراه با کلاژن نوع 1 میباشد.(22-19)
مطالعات حیوانی زیادی توانایی خانواده BMPs را در جهت تشدید فرایند ترمیم شکستگیها و نواحی استئوتومی نشان دادهاند که مشابه با یافتههای ما در این مطالعه بوده است. به طور مثال از خانواده BMPs بطور موفق در درمان شکستگیهای باز تیبیا(5) و عدم جوش هورمونهای مزمن تیبیا در نمونههای انسانی استفاده شده است.(1)
rBMP2 سبب تشدید فرایند ترمیم نقایص ایجاد شده در ناحیه کندیل به کمک تشکیل بافت غضروفی میشود، در حالی که در گروه کنترل این نقایص صرفاً با بافت فیبروز پر میشود.(2)
تزریق داخل مفصلی rBMP2 در مفصل زانوی Murineها (یک جاندار دریایی) باعث افزایش پروتئوگلیکان غضروف میشود.(13)
بارز شدن ژنهای سازنده rBMP2و فعالیت چند مرحلهای ان طی تکامل مفصل(8) میتواند نحوه پاسخ مفصل توسط rBMP2 حین جلو آوردن فک پایین را تحت تاثیر قرار دهد.
BMPs به هـمراه آنتاگونیستهای خـود طـی تـکامل
جنینی، نقش مهمی را در تمایز و تخصصی شدن مفاصل سینوویال بازی میکنند. دانستن نحوه تکامل مفصل گیجگاهی-فکی جهت تعیین فاکتورها یا فرایندهای جدید مورد استفاده در استراتژیهای درمانی ضروری است.(15) یک استرتژی برای شکلگیری یا ترمیم تمایز سلولهای غضروفی از سلولهای تمایز نیافته مزانشیمی است.
rBMP2 سبب تحریک روند کندروژنزیس میشود زیرا کندروسیتهای ارتیکولار به سیگنالهای rBMP2 حساسند.(16)
قابلیت فاکتورهای رشد مثل rBMP2برای القای تشکیل استخوان یا غضروف جدید به نوع خاص هر فاکتور رشد، دوز و غلظت آن ناحیه تزریق و نوع ماده انتقال دهنده هر فاکتور بستگی دارد. یک ماده انتقال دهنده مناسب جهت رژنراسیون اپتیمال استخوان و غضروف، به دلیل تاثیری که این ماده بر تعیین ثبات دوز و فعالیت بیولوژیک سیگنال مورفوژنتیک میگذارد، ضروری است.
ایدهآلترین ماده انتقالدهنده نباید به بافتهای میزبان صدمهای بزند.(20) در این مطالعه از نرمال سالین به عنوان ماده انتقال دهنده استفاده شد. مزیت این ماده خنثی و استریل بودن آن است چرا که خطر انتقال بیماری از طریق آن وجود ندارد. آمادهسازی آسان آن نیز برای کاربردهای کلینیکی اهمیت دارد.(21)
فقدان آماس و آبسه در گروه rBMP2 نشان داد که این ماده احتمالاً یک ماده مطمئن و سازگار با بافتهای میزبان میباشد؛ اما اثبات این موضوع نیازمند مطالعات بیشتر است. ما هیچ تفاوت بارزی به لحاظ کلینیکی بین سمت چپ و راست مشاهده نکردیم که گویای این مطلب است که rBMP2 سبب رشد ناقرینه نمیشود. تفاوت مشاهده شده بین دو گروه کنترل و rBMP2 در مورد هیپرپلازی غضروف، بر خلاف دو گروه کنترل و نرمال سالین به لحاظ شهودی بارز بود؛ که این امر دلالت بر این مسئله دارد که عامل تاثیرگذار احتمالاً وجود rBMP2 در گروه مورد بوده است نه وجود نرمال سالین یا بایت جامپر. دفورمیتی دیسک در هر سه گروه مشاهده شد که کمترین میزان آن در گروه کنترل بود. حضور دفورمیتی دیسک در گروه کنترل، که فاقد هرگونه عوامل مداخلهگری در ناحیه مفصل بودند، میتواند به دلیل مسیر نرمال رشد در خرگوشها یا به دلیل نگهداری آنها در یک محیط مصنوعی و یا به علت تغذیه تعیین شده آنها از سوی پژوهشگر باشد. در مقایسه دو گروه نرمال سالین و rBMP2، میزان دفورمیتی دیسک در گروه rBMP2 کمتر بود، چرا که rBMP2 قادر به تنظیم فرایندهای تشکیلی و تحلیلی به صورت همزمان میباشد.(5) البته ناگفته نماند که ایجاد دفورمیتی میتواند به دلایل بسیاری از جمله نیروی رو به جلوی دستگاه، صدمه مکانیکی تزریق وجود نرمال سالین و یا rBMP2باشد. پیشنهاد میشود برای تعیین علت دقیق دفورمیتی مطالعات بیشتری صورت گیرد. عدم همکاری خرگوشها تفاوتهای فردی بین خرگوشها، نحوه عملکرد پژوهشگر شرایط محل نگهداری خرگوشها عدم امکان بازسازی کامل شرایط درمان در خرگوشها در مقایسه با انسانها مدت زمان پیگیری و نوع مفصل مورد بررسی از محدودیتهای این مطالعه بود. بنابراین مطالعات بیشتر و برای مدت زمان بیشتری نیاز است تا بتوان به طور مطمئن از rBMP2 در درمان بیماریهای TMJ و تحریک رشد فک پایین در دفی شنسیهای فک پایین در انسانها بهره برد.
نتیجه گیری
براساس نتایج این مطالعه، تزریق داخل مفصل گیجگاهی rBMP2 باعث افزایش فعالیت رشدی غضروف کندیلار گـردید که ایـن افزایش فـعالیت عمدتاً به شکل هیپرپلازی غضروف مشاهده گردید.
تشکر و قدردانی
بدینوسیله از حمایتهای معاونت محترم پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان و مشهد تقدیر و تشکر میگردد.