Document Type : original article
Authors
1 Assistant Professor, Dept of Endodontics, School of Dentistry, Rafsanjan University of Medical Sciences, Rafsanjan, Iran
2 Associate Professor, Dept of Social Medicine, School of Medicine, Rafsanjan University of Medical Sciences, Rafsanjan, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
امروزه با تخصصی و طولانیتر شدن درمانهای دندانپزشکی و در هم آمیخته شدن رشته دندانپزشکی و بنیانهای زیست شناختی و مراجعه افراد مسن با سابقه بیماریهای مختلف به مطب دندانپزشکی احتمال برخورد دندانپزشکان با فوریتهای پزشکی در طول دوره کاری آنها افزایش یافته است و وقوع حوادث اورژانس در مطبهای دندانپزشکی مسئلهای انکارناپذیر است.(1) غالب اورژانسهای پزشکی میتواند در مطبهای دندانپزشکی بروز کند. 2/70% از دندانپزشکان عمومی انگلستان چنین وقایعی را کنترل نمودهاند.(2) موارد اورژانس پزشکی در مطبهای دندانپزشکی عموماً زندگی فرد را به خطر نمیاندازند، اما در یک گزارش 10 ساله در انگلستان، 20 مورد مرگ ناشی ازاین حوادث گزارش شده است.(2) در
4/1-1/1 درصد از وقایع اتفاق افتاده در مطب دندانپزشکی٬ درمان احیاء قلبی-ریوی (Cardiopulmonary Resuscitation) یا به طور اختصار CPR انجام شده است.(3) سایر مطالعات نشان دادهاند که یک هفتم از دندانپزشکان استرالیایی(4)و 5% از دندانپزشکان اوهایو(5) حداقل در طول دوره کاری خود یک بیمار را احیاء قلبی-ریوی کردهاند. 3% از دندانپزشکان برزیلی نیز وقوع ایست قلبی را در مطبهای دندانپزشکی گزارش کرده اند.(6)
کنترل مـوارد اورژانس در مطب دندانپزشکی مسئولیت
دندانپزشک است.(7) Matsuura در طی تحقیقی اعلام کرد 5/1% حوادث مخاطره آمیز قبل از درمان و 74% در حین درمان و بقیه بعد از درمان اتفاق افتاده است.(8)Nunn عنوان کرد که شایعترین اورژانسها به ترتیب سنکوپ وازوواگال، هیپوتانسیون وضعیتی، شوک آدرنال، هیپرونتیلاسیون، آسم، نارسایی قلبی، سکته مغزی، هیپوگلیسمی و شوک آنافیلاکسی میباشند.(9) عدم توانایی دندانپزشک در کنترل اورژانسهای پزشکی میتواند منجر به عواقب ناخوشایندی گردد.(10) بنابراین دندانپزشکان باید آمادگی لازم دربرخورد با اورژانسهای پزشکی را داشته باشند.(11و6و4) تعدادی از مطالعات نشان دادهاند که حدود نیمی از دندانپزشکان سراسر جهان قادر به انجام صحیح CPR نیستند.(14-12و6و4)
در اورژانسهای پزشکی نقش اصلی دندانپزشک عبارتست از تامین حمایتهای اولیه حیاتی (Basic life support) قبل از درمان مشخص اورژانس.(10) حمایتهای اولیه حیاتی (BLS) مهارتی است که شاغلین بخش سلامت باید در انجام آن توانمند باشند. نقطه نظرات متفاوتی در مورد نحوه آموزش BLS در مقطع دندانپزشکی عمومی وجود دارد.(15) اگرچه اخیراً در بیشتر دانشکدههای دندانپزشکی کشورهای اروپایی(17و16و13) و آمریکا(18) BLS آموزش داده میشود٬ اما تنها 30% از دندانپزشکان عمومی انگلستان(13) و بیش از نیمی از دندانپزشکان نیوزلند(19) خود را قادر به کنترل موارد اورژانس میدانستند. Kieser گزارش کرده است که یکی از بزرگترین اضطرابهای دانشجویان دندانپزشکی در مقطع عمومی مربوط به اورژانسهای پزشکی بوده است.(20) البته مطالعه دیگری نیز این فرضیه را مطرح کرده است که ضعف عمومی دانشجویان دندانپزشکی در انجام مهارتهای CPR میتواند ناشی از علاقه کم آنها در مورد این موضوع باشد.(16)
به دندانپزشکان توصیه میشود که هر یک از آنها یک کیت اختصاصی که استفاده از آن برای آنها راحتتر است، تهیه نمایند و یا کیتی را خریداری کنند که حاوی داروهای اورژانسی باشد که در مورد نحوه استفاده از آنها به خوبی آموزش دیده باشند. بهترین کیتهای داروهای اورژانس آنهایی هستند که دندانپزشک خود، داروهای آن را انتخاب نموده باشد، به نحوی که متناسب با نیازهای اختصاصی و تواناییهای وی باشد.(21)Dym در مطالعه خود اشاره کرده است که یک مطب دندانپزشکی، از بین وسایل اصلی اورژانس، باید دارای انواع سرنگها، آمبوبگ، سیستم پرتابل اکسیژن و دستگاه الکتروکاردیوگراف و شوک باشد و داروهای اورژانس نیز شامل آمونیاک، آسپرین و نیتروگلیسرین میباشد.(22)
بهنیا در تحقیق خود در سال 1376، بر روی 384 نفر از دندانپزشکان که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، نشان داد که احتمال وقوع حداقل یک مورد فوریت پزشکی برای هر دندانپزشک در مدت یک سال، تقریباً 90% میباشد.(23) در تحقیق ملاشاهی که در سال 1384 در شهر زاهدان انجام گرفت، مشخص گردید که بیش از نیمی از دندانپزشکان مورد مطالعه در طول یکسال گذشته با یک مورد فوریت پزشکی مواجه شده بودند.(24)
در مطالعه مسگرزاده که در سال 1381 و در شهر تبریز
انجام شد،هیپوتانسیون وضعیتی و سنکوپ وازودپرسور شایعترین حوادث اورژانس بودند. بیشترین داروهای اورژانس، اپینفرین و اکسیژن بودند. بیشترین لوازم موجود در کیت اورژانس شامل ساکشن، سرساکشن و سرم بودند و غالباً فاقد آمبوبگ و Airway که از نیازهای اساسی CPR محسوب میشود، بودند.(25)
تحقیق بیات که در سال 83-1382 نشان داد که 99% از دندانپزشکان شاغل در مطبهای شهر کرج، به احتمال وقوع مورد اورژانس در مطب اعتقاد داشتند و 9/61% از آنان با این امر به نحوی مواجه شده بودند. حدود 40% آنها تنها 4-1 قلم از تجهیزات و داروهای اورژانس را در کیت خود داشتند. یک پنجم از دندانپزشکان، در طول سابقه کاری خود با مواردی که نیاز به CPR داشتند، مواجه شده بودند که 73% آنان موفق به اجرای آن شده بودند.(26)
با توجه به اهمیت موضوع مورد بررسی، مطالعه حاضر به ارزیابی میزان دسترسی به داروها و تجهیزات مورد نیاز در اورژانسهای پزشکی در مطبهای دندانپزشکی در چهار شهر جنوبی ایران در سال 1387-1386 پرداخت.
مواد و روشها
این مطالعه به روش توصیفی-مشاهدهای (Descriptive_Observational) و با استفاده از چک لیستی که براساس آخرین اطلاعات و منابع موجود در رابطه با داروها و تجهیزات مورد نیاز در برخورد با موارد اورژانس در مطبهای دندانپزشکی طراحی گردیده بود،انجام شد.(21و2و1) در این مطالعه کلیه مطبهای دندانپزشکی موجود در چهار شهر جنوبی کشور یعنی شهرهای بندرعباس، رفسنجان، زرند و شهر بابک مورد بررسی قرار گرفتند. آدرس و تعداد مطبهای دندانپزشکی شهرهای فوق با مراجعه به سازمان نظام پزشکی این شهرها بدست آمد. در هر مطب در حضور دندانپزشک، داروها و تجهیزات اورژانس مشاهده و در چک لیست مطالعه توسط کارشناس آموزش دیده ثبت شد. بررسی مطبها و تکمیل چک لیست از ابتدای بهمن ماه سال 1386 تا پایان اردیبهشت ماه سال 1387، انجام شد.
تکنیک جمعآوری دادهها مشتمل بر انجام هماهنگی تلفنی و تعیین وقت قبلی جهت مراجعه کارشناسان به مطبهای دندانپزشکی شهرهای مورد نظر، مصاحبه با دندانپزشک، مشاهده کیت اورژانس و تکمیل فرم اطلاعاتی بود. جمعآوری و ثبت اطلاعات مشاهده شده و نیز دریافت شده در مصاحبه رو در رو (Face to face) توسط کارشناسان آموزش دیده و با روشی دقیق و یکسان انجام شد. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل چک لیستی بود که سؤالات آن در سه قسمت تنظیم شده بود. قسمت اول شامل چهار سؤال دموگرافیک (سن، جنس،مدت اشتغال و محل اشتغال) و قسمت دوم شامل پنج سؤال در رابطه با فراوانی بروز حوادث اورژانس، وجود کیت اورژانس، گذراندن دوره فوریتهای پزشکی و مقرون به صرفه بودن کیت اورژانس بود. آخرین قسمت شامل چک لیستی در رابطه با نام داروها و تجهیزات مورد نیاز اورژانس و وجود آنها در مطب دندانپزشکان بود. زمان انجام مصاحبه با موافقت دندانپزشک مربوطه تنظیم و از ذکر نام دندانپزشکان در پرسشنامه طرح خودداری میشد.
اطلاعات پس از بررسی،در محیط SPSS مورد پردازش قرار گرفت. از روشهای آماری پارامتریک
(t-test) و روشهای آماری غیرپارامتریک (Chi–Square و Fisher’s Exact) برای انجام مقایسات استفاده شد.
یافتهها
در مـجموع از مطبهای مـوجود در چهار شهر مورد
مطالعه تعداد 9 دنـدانپزشک حاضر به همکاری نشدند، که
3 نفر آنها از مجموع 59 مطب شهر بندرعباس و 6 نفر آنها از مجموع 47 مطب شهر رفسنجان بودند. تمامی 20 مطب فعال در شهرهای زرند و شهر بابک در مطالعه همکاری داشتند. در مجموع در این چهار شهر 126 مطب موجود بود که 117 دندانپزشک (هر مطب یک دندانپزشک) دعوت محققین را پذیرفته و همکاری کامل داشتند.
در این مطالعه 5/73% (86 نفر) از دندانپزشکان را مردان و بقیه را زنان 5/26% (31 نفر) تشکیل میدادند. میانگین سنی دندانپزشکان مورد مطالعه 6/7±36 سال (حداقل 26 سال و حداکثر 71 سال) بود که میانگین سنی مردان (8±25/37 سال، حداقل 27 و حداکثر 71 سال) بیشتر از زنان (5±4/32 سال، حداقل 26 و حداکثر 45 سال) بود. میانگین زمانی که از فارغالتحصیلی افراد میگذشت، 2/7±4/8 سال (حداقل 1 سال، حداکثر 44 سال) و میانگین زمانی که از تأسیس مطب آنها میگذشت 9/6±6/6 سال (حداقل 1 سال، حداکثر 42 سال) بود. دندانپزشکان شاغل در چهار شهر مورد بررسی اختلاف سنی معنیداری نداشتند.
توزیع فراوانی افراد تحت مطالعه بر اساس جنسیت آنها و گذراندن دوره فوریتهای اورژانس به این ترتیب بود که 53% (62 نفر) از افراد، دوره فوریتهای اورژانس را گذرانده بودند، که 3/52% (45 نفر) از مردان و 8/54% (17 نفر) از زنان را شامل میشدند. اختلاف معنیداری بین دو جنس از نظر گذراندن دوره فوریتهای اورژانس وجود نداشت (جدول 1). از مجموع افرادی که این دوره را گذرانده بودند، 90% (56 نفر) دوره مقدماتی و 10% (6 نفر) دوره پیشرفته را شامل میشدند.
توزیع فراوانی افراد تحت مطالعه بر اساس جنسیت آنها و سابقه برخورد با حادثه اورژانس به این صورت بود که 4/15% (18 نفر) سابقه برخورد با حادثه اورژانس در طی یک سال گذشته را داشتند (جدول 1). 2/81% افراد (95 نفر) اعتقاد داشتند که وجود کیت اورژانس در مطب دندانپزشکی مقرون به صرفه میباشد. از نظر مدت زمانی که از تأسیس مطب میگذشت، بین دو گروه دارای کیت اورژانس و فاقد کیت اورژانس اختلاف معنیداری مشاهده نشد.
توزیع فراوانی افراد تحت مطالعه بر اساس جنسیت آنها و وجود یا عدم وجود کیت اورژانس در مطب آنها، بدین ترتیب بود که 3/39% (46 نفر) دارای کیت اورژانس در مطب بودند به طوری که دندانپزشکان مرد به طور معنیداری (3/45%٬ 39 نفر) بیش از زنان دندانپزشک (6/22%، 7 نفر) کیت مورد نظر را در مطب خود داشتند (02/0P=، 1df=، 90/4=2χ). اگرچه تمامی کیتها ناقص بوده و بقیه افراد (7/60%، 71 نفر) هیچ گونه کیت اورژانسی را نداشتند (جدول 1).
توزیع فراوانی افراد تحت مطالعه بر اساس سابقه برخورد با حادثه اورژانس و وجود کیت اورژانس به این شکل بود که 4/44% (8 نفر) از افرادی که سابقه برخورد با حادثه اورژانس در طی یک سال گذشته را داشتند دارای کیت اورژانس و 6/55% (10 نفر) این افراد فاقد کیت اورژانس بودند (جدول 2).
توزیع فراوانی افراد تحت مطالعه براساس گذراندن دورههای مختلف فوریتهای اورژانس و وجود کیت اورژانس نیز به این ترتیب بود که درصد بیشتری از افرادی که دوره پیشرفته فوریتها را گذرانده بودند (7/66%) نسبت به افرادی که دوره مقدماتی را گذرانده بودند (5/37%) دارای کیت اورژانس در مطب خود بودند، اگر چه این اختلاف معنیدار نبود (جدول 3).
در شهر بندرعباس بیشترین داروی اورژانس موجود در مطبها دیازپام (2/23%، 13 مورد) و کمترین داروی موجود نالوکسان (0%) بود. بیشترین درصد فراوانی تجهیزات اورژانس نیز مربوط به پد الکلی (6/19%، 11 مورد) و کمترین درصد فراوانی تجهیزات اورژانس مربوط به Portable Unit و Flow Rate Indicator (0%) بود.
در شهر رفسنجان بیشترین داروی اورژانس موجود در مطبها نیتروگلیسیرین (9/65%، 27 مورد) و کمترین داروی موجود گلوکاگن (9/4%، 2 مورد) بود. بیشترین درصد فراوانی تجهیزات کیت اورژانس مربوط به گاز و سرنگ استریل (5/41%، 17 مورد) و کمترین درصد فراوانی تجهیزات اورژانس مربوط به تخته CPR (0%) بود.
در شهرهای زرند و شهر بابک نیز بیشترین داروی اورژانس موجود در مطبها نیتروگلیسیرین (25%، 5 مورد) و کمترین داروی موجود نالوکسان (5%، 1 مورد) بود. بیشترین درصد فراوانی تجهیزات کیت اورژانس مربوط به گاز و سرنگ استریل (20%، 4 مورد) وکمترین درصد فراوانی تجهیزات اورژانس مربوط به Flow Rate Indicator و تخته CPR (0%) بود.
جدول 1 : جدول توزیع فراوانی جنسی افراد تحت بررسی براساس شرکت در دوره فوریتهای پزشکی ٬ سابقه برخورد با حادثه اورژانس و وجود کیت اورژانس در مطب
|
مذکر (درصد) تعداد |
مؤنث (درصد) تعداد |
کل (درصد) تعداد |
نتیجه آزمون |
شرکت در دوره فوریتهای پزشکی |
(3/52) 45 |
(8/54) 17 |
(0/53) 62 |
48/0= P 06/0= 2χ |
سابقه برخورد با حادثه اورژانس |
(1/15) 13 |
(1/16) 5 |
(4/15) 18 |
54/0=P 02/0= 2χ |
وجود کیت اورژانس در مطب |
(3/45) 39 |
(6/22) 7 |
(3/39) 46 |
02/0=P 90/4= 2χ |
جدول 2 : جدول توزیع فراوانی افراد تحت بررسی بر اساس سابقه برخورد با حادثه اورژانس و وجود کیت اورژانس
|
سابقه برخورد با حادثه اورژانس |
کل |
|||||
سابقه برخورد با حادثه اورژانس |
عدم سابقه برخورد با حادثه اورژانس |
||||||
درصد فراوانی |
فراوانی مطلق |
درصد فراوانی |
فراوانی مطلق |
درصد فراوانی |
فراوانی مطلق |
||
وجود کیت اورژانس |
بلی |
4/44 |
8نفر |
4/38 |
38نفر |
3/39 |
46 نفر |
خیر |
6/55 |
10نفر |
6/61 |
61نفر |
7/60 |
71نفر |
|
کل |
|
100 |
18نفر |
100 |
99نفر |
100 |
117نفر |
(40/0P═٬ 1df=٬ 23/0═2χ)
جدول 3 : جدول توزیع فراوانی افراد تحت بررسی بر اساس گذراندن دورههای متفاوت فوریتهای اورژانس و وجود کیت اورژانس
|
نوع دوره |
کل |
|||||
مقدماتی |
پیشرفته |
||||||
درصد فراوانی |
فراوانی مطلق |
درصد فراوانی |
فراوانی مطلق |
درصد فراوانی |
فراوانی مطلق |
||
وجود کیت اورژانس |
بلی |
5/37 |
21نفر |
7/66 |
4 نفر |
3/40 |
25نفر |
خیر |
5/62 |
35 نفر |
3/33 |
2 نفر |
7/59 |
37 نفر |
|
کل |
|
100 |
56 نفر |
100 |
6 نفر |
100 |
62 نفر |
(17/0=Fisher Exact , P)
بحث
با توجه به میزان پاسخدهی (Response Rate) 9/92% در مطالعه حاضر، میتوان نتیجه گرفت که اطلاعات جمعآوری شده از دقت بالایی برخوردار بوده و به راحتی بخش اعظم جامعه هدف را تحت پوشش قرار داده است. از جمله دلایل این موفقیت عبارتند از انجام هماهنگی تلفنی جهت تعیین وقت قبلی، ملاقات حضوری با دندانپزشک٬ ایجاد اطمینان خاطر در افراد تحت مطالعه از جهت رعایت ملاحظات اخلاقی و پر نمودن فرم اطلاعاتی توسط کارشناسان آموزش دیده. البته چنانچه در استان هرمزگان نیز مشابه استان کرمان چند شهر مختلف مورد بررسی قرار میگرفت، امکان مقایسه دو استان هم وجود داشت.
نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که درصد بالایی از دندانپزشکان شاغل در شهرهای مورد بررسی را مردان تشکیل میدهند (5/73%). میانگین سنی افراد تحت بررسی نیز نشان میدهد که افراد مورد مطالعه، در گروه سنی جوان بوده و در ابتدای سالهای ارائه خدمت خود میباشند. با توجه به میانگین زمانی که از فارغ التحصیلی افراد میگذشت (4/8 سال) و میانگین زمانی که از تاسیس مطب میگذشت (6/6 سال)،میتوان دریافت که افراد تحت بررسی سالهای متمادی به ارائه خدمت خواهند پرداخت و هر گونه برنامهریزی در جهت توجه به موضوع تحت بررسی نتایج درازمدت به دنبال خواهد داشت و از نظر اقتصادی مقرون به صرفه خواهد بود. نتایج ما نشان داد که تنها حدود نیمی از افراد (53%) دوره فوریتها را گذرانده بودند که با توجه به اهمیت موضوع، بسیار اندک میباشد و بایستی به ارائه این دورهها برای افراد تحت بررسی همت گماشت.
کمتر از یک پنجم افـراد مورد مطالعه (1/15%)، سابقه
برخورد با حادثه اورژانس در طی یک سال گذشته را داشتند که حتی اگر موارد اورژانس پیش آمده موارد خطرناکی نبوده باشند، هشداری برای برنامهریزان بهداشتی میباشد. چرا که تنها یک حادثه اورژانس در یک مطب دندانپزشکی در تمام طول دوره اشتغال به کار یک فرد میتواند در صورت در دسترس نبودن داروی مورد نیاز و یا عدم آگاهی و مهارت دندانپزشک در انجام اقدامات مناسب منجر به از دست رفتن جان یک فرد گردد که سبب ایجاد عواقب قانونی، شرعی و اخلاقی برای دندانپزشک در پی خواهد داشت.
اگرچه اختلاف معنیداری بین دورههای متفاوت فوریتهای اورژانس و وجود یا عدم وجود کیت اورژانس وجود نداشت،اما 2/81% افراد اعتقاد داشتند که وجود کیت اورژانس در مطب دندانپزشکی مقرون به صرفه میباشد. این درحالی بود که تنها 3/39% از مطبها مجهز به کیت اورژانس بودند که همگی ناقص بودند و بین زنان و مردان نیز از نظر وجود کیت اورژانس اختلاف معنیداری وجود داشت. لفظ ناقص به این دلیل در نظر گرفته شد که هر یک از داروها و تجهیزات در موارد اورژانس کاربرد خاص خود را داشته و از هیچ کدام نمیتوان به جای دیگری استفاده کرد، به همین دلیل کلمه ناقص، گویاترین لفظ جهت توصیف کیتهای موجود در مطبهای بررسی شده میباشد. در این مطالعه هیچ یک از مطبها دارای کیت کامل اورژانس نبودند و حتی وجود عنصری به نام اکسیژن که یکی از مهمترین ابزارهای کنترل وقایع اورژانس و شناخته شدهترین عضو کیت اورژانس میباشد، تنها در 30 (64/25%) مطب از 117 مطب وجود داشت. اپی نفرین، دیازپام، آتروپین، دیفن هیدرامین، نیترو گلیسیرین، هیدروکورتیزون، سالبوتامول، کلرفنیرامین و گلوکاگن نیز در خیلی از موارد وجود نداشت. شاید بتوان علل متفاوتی جهت توضیح این وضعیت برشمرد، از جمله عدم وجود سیاستهای صحیح آموزشی که دندانپزشکان خود را ملزم به تهیه و نگهداری کیت اورژانس بدانند، عدم آشنایی نظری و عملی دندانپزشکان با داروها و تجهیزات کیت اورژانس و نحوه کنترل حوادث اورژانس و تجویز داروها و استفاده صحیح از ابزار کیت اورژانس، عدم کنترل صحیح و متناوب کیت اورژانس و عدم سنجش میزان آگاهی و مهارتهای دندانپزشکان توسط مراجع ذیصلاح.
نتایج حاصل از مطالعه Atherton و همکارانش که به صورت مشاهدهای در انگلستان انجام شد، نشان داد 75% از پاسخدهندگان آموزشهای لازم CPR را قبل از فارغالتحصیلی دریافت کرده بودند، 95% نیز بعداً آموزشهایی را در زمینه فوریتهای پزشکی دیده بودند و 96% نیاز به بازآموزی مجدد را احساس میکردند.(2) این نتایج در مقایسه با تحقیق حاضر، 8/48% برخورداری از آموزشهای دوره فوریتهای پزشکی را نشان میدهد، تفاوت فاحشی دارد و نشان میدهد که در جامعه دندانپزشکان ما در شهرهای تحت بررسی نواقص مهمی از این جهت وجود دارد که باید رفع گردد.
در مطالعه حاضر سابقه برخورد با حادثه اورژانس 4/15% بود که با تحقیق بهنیا که در آن احتمال وقوع حداقل یک مورد فوریت پزشکی برای هر دندانپزشک در مدت یک سال تقریباً 90% بود، متفاوت است.(23) شاید علت تفاوت در این باشد که در تحقیق ما سابقه برخورد با حادثه اورژانس ولی در مطالعه بهنیا احتمال بروز حادثه اورژانس بررسی شده است. از طرفی در این تحقیق، هیچ دندانپزشکی کیت داروها و تجهیزات اورژانس را به طور کامل در دسترس نداشت که با مطالعه بهنیا همسو میباشد.
در تحقیق ملاشاهی در شهر زاهدان، بیش از نیمی از دندانپزشکان مورد مطالعه در طول یک سال گذشته، با یک مورد فوریت پزشکی مواجه شده بودند در حالی که 9/41% هیچ برخوردی را با موارد اورژانس گزارش نکرده بودند(24) که این نتایج با نتایج مطالعه ما متفاوت میباشد. از طرفی در مطالعه حاضر، میزان شرکت در دوره فوریتهای پزشکی 53% بود که با مطالعه ملاشاهی که در آن این میزان 1/37% گزارش شده بود، تفاوت داشت و شاید دلیلی بر تمایل بیشتر دندانپزشکان مورد مطالعه ما به شرکت در این دورهها باشد.
در تحقیق مسگرزاده، بیشترین داروی اورژانس اپینفرین و اکسیژن و بیشترین لوازم اورژانس، ساکشن، سر ساکشن و سرم بودند(25)، در حالی که در مطالعه ما، در شهرهای رفسنجان، زرند و شهر بابک بیشترین داروی اورژانس، نیتروگلیسیرین و بیشترین لوازم اورژانس، گاز و سرنگ استریل بود. در شهر بندرعباس نیز بیشترین داروی اورژانس دیازپام و بیشترین تجهیزات اورژانس مربوط به پد الکلی بود؛ که این تفاوت شاید به علت عدم یکسانی چک لیست داروها و لوازم اورژانس باشد. در مطالعه مسگرزاده اکثریت قریب به اتفاق فاقد آمبوبگ و Air way که از نیازهای اصلی CPR میباشند بودند که با نتایج مطالعه ما مشابه میباشند.(25)
در مطالعه بیات، حدود 40% از دندانپزشکان، 4-1 قلم از تجهیزات و داروهای اورژانس را در کیت خود داشتند.(26) در مطالعه ما نیز 3/39% کیت اورژانس داشتند که البته همگی ناقص بودند. در تحقیق بیات با افزایش مدت زمان مطبداری، کیت اورژانس و داروهای آن قابل قبولتر میگردید که نشاندهنده رابطه مستقیم این دو متغیر بود، در حالی که در مطالعه ما این رابطه تایید نشد که احتمالاً به دلـیل تفاوت جـامعههای مورد مطالعه و جوان
بودن اکثر دندانپزشکان در مطالعه ما بود.(26)
نتیجه گیری
با توجه به اهمیت وجود داروها و تجهیزات اورژانس ضروری در مطبهای دندانپزشکی، که برنامه ریزان بهداشتی و درمانی در مناطق مورد بررسی و شاید تمامی کشور بایستی قدمهای اساسیتری را در این جهت برداشته و مشکل را جدیتر پیگیری نمایند.
تشکر و قدردانی
بدین وسیله از اعضای محترم شورای پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان و نیز سرکار خانم دکتر معصومه سهیلی، سرکار خانم دکتر سمیه شنبه زاده و جناب آقای دکتر مصطفی نجفی، که در جمعآوری اطلاعات زحمات زیادی متقبل شدند، تقدیر و تشکر میگردد.