Document Type : original article
Authors
1 Assistant Professor, Dept of Oral Medicine, School of Dentistry, Zahedan University of Medical Sciences, Zahedan, Iran
2 Assistant Professor, Dept of Oral & Maxillofacial Pathology, Zahedan University of Medical Sciences, Zahedan, Iran
3 Instructor, Dept of Nutrition & Food Sciense, School of Medical, Zahedan University of Medical Sciences, Zahedan, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
در حال حاضر بیماری دیابت در تمام کشورهای دنیا چه پیشرفته و چه در حال توسعه مشکل عمده بهداشتی می باشد و شیوع آن در جوامع مختلف از جمله ایران روز به روز بیشتر میشود. با عنایت به عوارض بیماری دیابت، سرمایهگذاریهای لازم در امر آموزش، پیشگیری و کنترل دیابت از نظر اجتماعی و اقتصادی دارای اهمیت بسیار است، به طوری که بررسیهای فدراسیون بینالمللی دیابت (IDF) نشان میدهد که هزینه مربوط به درمان و کنترل دیابت 10 درصد بودجه ملی هر کشور را به خود اختصاص داده است.(1) بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت تعداد مبتلایان به این بیماری در سال 2000، صد و هفتاد و یک میلیون نفر بوده که در صورت عدم به کارگیری راهبردهای مناسب پیشگیری و درمان، این میزان در سال 2030 به 366 میلیون نفر افزایش خواهد یافت.(2) همچنین بسیاری از موارد جدید ابتلا به دیابت مربوط به کشورهای در حال توسعه است که به نظر میرسد خاورمیانه بیشترین افزایش را در شیوع دیابت در سال 2030 خواهد داشت.(3) در ایران نیز بر اساس آخرین آمار (1383)، نزدیک به 4 میلیون بیمار دیابتی وجود دارد که بر اساس آمارهای بین المللی هر 15 سال یک بار تعداد آنها 3 برابر خواهد شد.(2)
افراد با کنترل ضعیف قندخون، مستعد بروز عوارضی از جمله عفونت، التیام ضعیف زخم، بیماریهای کلیوی، قلبی، عصبی و .... میباشند.(4) علاوه بر آن، مبتلایان به دیابت به علت ضعف سیستم ایمنی بیش از افراد عادی مستعد ابتلا به عوارض دهانی نیز خواهند بود، از جمله اینکه بیماران دیابتی با کنترل ضعیف قندخون در معرض خطر بیشتری از جهت ابتلا به بیماریهای پریودونتال هستند.(5) از طرفی بهبود ضعیف زخم و عفونتهای پس از جراحی بیشتری را تجربه کرده، در نتیجه باید تا حد امکان درمانهای غیر جراحی و محافظه کارانهتری را برای آنها در نظر گرفت.(6) برخی تحقیقات نشان میدهد که به علت افزایش میزان گلوکز بزاق و خشکی دهان، ممکن است این افراد استعداد بیشتری جهت ابتلا به پوسیدگی دندانی داشته باشند.(6) با توجه به اینکه امروزه درمان ایمپلنت در بسیاری از موارد جانشین پروتز متحرک/ثابت شده است و از آنجایی که هایپرگلیسمی شدت بیماری پریودونتال را افزایش میدهد، بنابراین میزان کنترل قندخون به عنوان یک فاکتور اصلی در تعیین موفقیت درمان ایمپلنت در بیماران دیابتی محسوب میشود و بیماران با کنترل مطلوب قندخون موفقیت بیشتری در انجام درمان ایمپلنت خواهند داشت.(7)
بنابراین یکی از مهمترین اهداف در درمان این بیماران دستیابی به کنترل مناسب قندخون میباشد. شاخص مهم کنترل قندخون در این بیماران هموگلوبین گلیکوزیله میباشد که برخلاف دیگر شاخصها تحت تاثیر نوسانات روزانه قندخون قرار نمیگیرد. در واقع بهترین هدف در کنترل و درمان بیماری دیابت حفظ میزان هموگلوبین گلیکوزیله در محدوده طبیعی میباشد.(2) در واقع اگر مقدار این هموگلوبین نشان دهد که دیابت به خوبی کنترل نشده است (مقادیر بالاتر از 9 درصد) دندانپزشک ممکن است پیشآگهی دندانهای خاصی را مشکوک و بد ارزیابی کند و طرح درمان خود را تغییر دهد.(8) به طور مثال بیمار دیابتی با کنترل مناسب قندخون، که دچار سطح معینی از بیماری پریودونتال است، میتواند نامزد درمان پروتز ثابت یا درمانهای پیچیده پریو-پروتز شود، همین بیمار در صورت عدم کنترل مناسب دیابت به علت پیش آگهی مشکوک دندانهای پایه، نامزد درمانهای سادهتر پروتز مانند پروتزهای متحرک ساده که نیاز چندانی به پایههای قوی ندارند خواهد شد، بنابراین مقدار هموگلوبین گلیکوزیله میتواند طرح درمان دندانپزشکی را تحت تاثیر قرار دهد.(8)
بنابراین با توجه به اینکه، دندانپزشکان نیز به عنوان عضوی از تیم بهداشتی در کشف موارد جدید دیابت و ارائه خدمات دندانی، به بیمارانی که در حال حاضر تحت درمان دیابت هستند، نقش بسزایی دارند، آگاهی از سطح کنترل قندخون و بروز عوارض ناشی از دیابت و کنترل سریع بیماری که برای خدمات دندانپزشکی مراجعه نموده است، دارای اهمیت فوق العادهای است.(4)
با توجه به افزایش شیوع دیابت و نتایج مطالعات قبلی مبنی بر کنترل ضعیف قندخون در اکثر بیماران دندانی دیابتی و ارتباط قوی بین بروز عوارض و سطح کنترل قندخون(9)، بر آن شدیم تا سطح کنترل قندخون بیماران دیابتیک را قبل از انجام اقدامات دندانپزشکی بررسی نماییم.
مواد و روشها
در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، تعداد 100 بیمار دیابتیک که جهت درمان مشکلات دندانی به دانشکده دندانپزشکی زاهدان در طی ماههای اردیبهشت تا پایان اسفند سال 1384 مراجعه نمودند، مورد بررسی قرار گرفتند. روش نمونهگیری به صورت سرشماری و شامل تمامی مبتلایان به دیابت مراجعهکننده به دانشکده دندانپزشکی زاهدان در طی مدت یاد شده بود.
معیارهای ورود بیماران به مطالعه عبارت بودند از: گذشت حداقل یک سال از زمان تشخیص ابتلا به دیابت، درمان بیماری با قرصهای خوراکی،انسولین یا هر دو.
معیارهای حذف بیماران از مطالعه شامل موارد زیر بود، عدم رضایت بیماران جهت شرکت در مطالعه، ابتلا به عوارض ناشی از بیماری مانند نارسایی کلیه، نابینایی و ...، ابتلا به انواع بیماریهایی که بر میزان هموگلوبین گلیکوزیله تاثیرگذار بود مانند ابتلا به انواع آنمیها، هموگلوبینوپاتیها، اورمی، همودیالیز و حاملگی.
ابزار مورد استفاده، پرسشنامهای بود که شامل دو بخش اصلی بود. در بخش اول مشخصات فردی شامل سن، جنس، شغل، سطح تحصیلات و در بخش دوم وضعیت بالینی شامل نوع درمان (خوراکی، تزریقی، هر دو)، طول مدت ابتلا به بیماری و میزان هموگلوبین گلیکوزیله بررسی شد. به این منظور افرادی که واجد شرایط ورود به مطالعه بودند، پس از دادن اطلاعات مورد نیاز و اخذ رضایتنامه کتبی، مورد مصاحبه قرار گرفتند. سپس یک نمونه خون وریدی جهت تعیین میزان HbA1c از بیمار گرفته شد و با حفظ شرایط استاندارد به آزمایشگاه ارسال گردید. سطح کیفی کنترل قندخون بر اساس میزان HbA1c به صورت زیر تعریف شد.(10)
کنترل عالی 6% < HbA1c
کنترل خوب 5/7% ≥≤ HbA1c 6%
کنترل متوسط 9/8% تا 6/7%
کنترل ضعیف 20% تا 9%
اطلاعات پس از استخراج از فرمهای اطلاعاتی وارد کامپیوتر شده و طبق برنامه کامپیوتری آماری SPSS و آزمونهای آماری من ویتنی، کای دو، کروسکال والیس و t مستقل مورد ارزیابی و آنالیز قرار گرفت، سپس نتایج به صورت شاخصهای آماری توصیفی گزارش شد و 05/0P< معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها
از 100 بیمار دیابتیک مورد مطالعه، 5 نفر در گروه سنی کمتر از 30 سال، 26 نفر در گروه سنی 31 تا 45 سال، 54 نفر در گروه سنی 46 تا 60 سال و 15 نفر در محدوده سنی بالاتر از 60 سال قرار داشتند. 40 نفر (40%) از بیماران مرد با متوسط سنی 5/13±5/51 و60 نفر (60%) زن با متوسط سنی 41/9±2/46 بودند.
48% (48 نفر) بیماران مراجعه کننده بیسواد، 16% (16 نفر) دارای تحصیلات زیر دیپلم، 18% (18 نفر) دیپلم و 18% (18 نفر) دارای تحصیلات دانشگاهی بودند. 88% (88 نفر) بیماران از داروهای خوراکی و 12% (12 نفر) از انسولین جهت درمان استفاده مینمودند.
بر اساس نتایج حاصل از مطالعه 5% (5 نفر) دارای
کنترل قند عالی با متوسط سنی 97/4±4/51، 32% (32 نفر) دارای کنترل قند خوب با متوسط سنی 05/13±5/48، 28% (28 نفر) دارای سطح کنترل قند متوسط با متوسط سنی 28/10±9/49 و 35% (35 نفر) دارای سطح کنترل قند ضعیف با متوسط سنی 64/11±42/46 بودند.
با توجه به جدول 1، بیشترین تعداد بیماران در گروه سنی 46-60 سال قرار داشتند و در این گروه بیشترین درصد بیماران (4/31%) (17نفر) سطح کنترل قند خوبی داشتند اگر چه آزمون کای دو (X2) رابطه معنیداری را بین سن بیماران و سطح کنترل قندخون نشان نداد. (56/2=X2، 86/0=P)
از آزمون من ویتنی جهت مقایسه وضعیت کنترل قندخون و جنس بیماران استفاده شد که نتایج تفاوت معنیداری را بین این دو نشان نداد (04/1-=Z،
29/0P=).
در جدول 1 وضعیت کنترل قندخون بر حسب تحصیلات ارائه گردیده است و نشان میدهد که 5/37% (18 نفر) از بیماران بیسواد دارای سطح کنترل قندخون ضعیفی بودند، ولی براساس آزمون کروسکال والیس سطح تحصیلات ارتباط معنیداری را با وضعیت کنترل قندخون نشان نداد. (3=df، 5/0P=)
بـر اساس نـتایج حاصل از مـطالعه، در گروه بیماران
دیابتی تحت درمان با انسولین 3/58% (7 نفر) افراد سطح کنترل قند ضعیفی داشتند (جدول 1) اما با استفاده از آزمون t مستقل بین نوع درمان دریافتی و وضعیت کنترل قندخون بیماران ارتباط معنیداری وجود داشت.
(008/0P=)، به طوری که گروه دریافتکننده انسولین میزان HbA1c بالاتر و کنترل قندخون ضعیفتری داشتند (جدول 2).
طبق نتایج ارائه شده بیشترین درصد کنترل قندخون ضعیف (48%) (12 نفر) را در بیمارانی شاهد بودیم که مدت بیماری آنها بیشتر از 5 سال بود، ولی آزمون آماری همبستگی پیرسون ارتباط معنیداری را بین میزان HbA1c و طول مدت بیماری نشان نداد. (04/0=r، 6/0P=)
همچنین بیشترین درصد (5/54%) (6 نفر) کنترل قندخون خوب را بیماران دیابتی کارمند داشتند، اگرچه آزمون ناپارامتری کروسکال والیس تفاوت آماری معنیداری را نشان نداد (5=df، 185/0P=).
جدول 2، میانگین HbA1C بر حسب متغیرهای مورد بررسی در بیماران دیابتی مورد مطالعه را نشان میدهد.
جدول 1 : توزیع فراوانی HbA1c بر حسب متغیرهای مورد بررسی در بیماران دیابتی مورد مطالعه
متغیر |
تعداد بیماران |
HbA1c |
||||||||
6% ≥ |
5/7-6% |
9/8-6/7% |
≥9% |
|||||||
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
|||
سن |
30 ≥ |
5 |
0 |
0 |
2 |
40% |
1 |
20% |
2 |
40% |
31 -45 |
26 |
0 |
0 |
7 |
27% |
7 |
27% |
12 |
1/46% |
|
60 -46 |
54 |
5 |
2/9% |
17 |
4/31% |
16 |
6/29% |
16 |
6/29% |
|
≥60 |
15 |
0 |
0 |
6 |
40% |
4 |
6/26% |
5 |
3/33% |
|
تحصیلات |
بیسواد |
48 |
2 |
1/4% |
13 |
27% |
15 |
2/31% |
18 |
5/37% |
زیر دیپلم |
16 |
1 |
2/6% |
8 |
50% |
3 |
7/18% |
4 |
25% |
|
دیپلم |
18 |
1 |
5/5% |
6 |
3/33% |
5 |
7/27% |
6 |
3/33% |
|
دانشگاهی |
18 |
1 |
5/5% |
5 |
7/27% |
5 |
7/27% |
7 |
8/38% |
|
شغل |
بیکار |
5 |
0 |
0 |
2 |
40% |
0 |
0 |
3 |
60% |
کارمند |
11 |
0 |
0 |
6 |
5/54% |
3 |
2/27% |
2 |
1/18% |
|
آزاد |
12 |
1 |
3/8% |
5 |
6/41% |
2 |
6/16% |
4 |
3/33% |
|
بازنشسته |
11 |
0 |
0 |
4 |
3/36% |
6 |
5/54% |
1 |
09/9% |
|
خانه دار |
56 |
4 |
1/7% |
15 |
7/26% |
16 |
5/28% |
21 |
5/37% |
|
سایر شغل ها |
5 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
20% |
4 |
80% |
|
نوع درمان |
خوراکی |
88 |
5 |
6/5% |
30 |
09/34% |
25 |
4/28% |
28 |
8/31% |
انسولین |
12 |
0 |
0 |
2 |
6/16% |
3 |
25% |
7 |
3/58% |
|
مدت بیماری |
2≥ |
33 |
1 |
03/3% |
16 |
4/45% |
6 |
21/21% |
10 |
3/30% |
3 -5 |
42 |
2 |
7/4% |
12 |
5/28% |
15 |
7/35% |
13 |
9/30% |
|
≥5 |
25 |
2 |
8% |
4 |
20% |
7 |
24% |
12 |
48% |
|
جنس |
زن |
60 |
4 |
6/6% |
15 |
25% |
18 |
30% |
23 |
3/38% |
مرد |
40 |
1 |
5/2% |
17 |
5/42% |
10 |
25% |
12 |
30% |
جدول 2 : میانگین HbA1C بر حسب متغیرهای مورد بررسی در بیماران دیابتی مورد مطالعه
متغیر |
تعداد بیماران |
میانگین HbA1C |
انحراف معیار |
P-value |
|
جنس |
مرد |
40 |
26/8 |
72/1 |
29/0 |
زن |
60 |
58/8 |
11/2 |
||
نوع درمان |
انسولین |
12 |
86/9 |
47/2 |
008/0 |
خوراکی |
88 |
26/8 |
81/1 |
||
شغل |
آزاد |
12 |
23/8 |
88/1 |
185/0 |
بیکار |
5 |
26/9 |
45/2 |
||
بازنشسته |
11 |
74/7 |
94/0 |
||
خانه دار |
56 |
57/8 |
1/2 |
||
کارمند |
11 |
79/7 |
35/1 |
||
سایر شغلها |
5 |
94/9 |
32/1 |
||
تحصیلات |
بیسواد |
48 |
63/8 |
96/1 |
5/0 |
ابتدایی و راهنمایی |
16 |
09/8 |
22/2 |
||
دیپلم |
18 |
39/8 |
95/1 |
||
|
دانشگاهی |
18 |
37/8 |
82/1 |
بحث
در تحقیق حاضر، ارزیابی سطح کنترل قندخون بر اساس میزان HbA1c نشان داد که اکثر بیماران مورد مطالعه دارای کنترل قندخون بودند هستند که با نتایج دیگر تحقیقات از جمله مطالعات Wong، Mahmood، Azab، Booya و حیدری مطابقت داشت.(13-10و2)
همچنین در مطالعاتی که جهت بررسی وضعیت کنترل قندخون بیماران دیابتی از طریق اندازهگیری میزان HbA1c در کردستان، کاشان و چهار محال بختیاری انجام شد بیشتر بیماران دارای میزان HbA1c بالا و کنترل ضعیف قندخون بودند که با مطالعه ما همخوانی داشت.(16-14)
در مطالعات Azab و Rhodus نیز اگرچه معیارهای ارزیابی سطح کنترل قندخون میزان HbA1c نبوده است و سطح کنترل قندخون بر اساس میزان FBS بیان شده ولی نتیجه کلی حکایت از سطح کنترل ضعیف قندخون در اکثر بیماران مبتلا به مشکلات دندانی داشته است.(13و9)
نتایج حاصل از مطالعات فوق نشان میدهد که تعداد زیادی از بیماران دیابتی تحت کنترل خوب قندخون نمیباشند و از آنجایی که این بیماران بیشتر مستعد بروز عوارضی نظیر عفونت، به خصوص بعد از اعمال جراحی دهانی پیچیده هستند، لذا دندانپزشکان باید همیشه از میزان کنترل قندخون بیماران دیابتی آگاه باشند. همچنین طبق مطالعاتی که تاکنون صورت گرفته، اندازهگیری HbA1c بهترین معیار کنترل دراز مدت بیماری دیابت است، چرا که در بسیاری از بیماران به دلیل رعایت رژیم غذایی در یک محدوده زمانی به طور موقت میزان FBS پایین آمده،
در صورتی که میزان HbA1c بالا میباشد.(1)
در بررسی ما مشخص گردید که بیش از 70% بیماران دیابتیک مراجعه کننده به دانشکده دندانپزشکی بالای 40 سال هستند که با مطالعه شفیعی و همکاران مطابقت دارد.(2) با وجودی که در مطالعه حاضر بیشترین درصد کنترل قندخون ضعیف (1/46%) را بیماران در محدوده سنی 31-45 سال داشتند ولی از لحاظ آماری ارتباط معنیداری بین سن و کنترل قندخون وجود نداشت که مشابه با نتایج تحقیق متینی و همکارانش در کاشان بود، ولی در این مطالعه 3/57% از بیمارانی که کنترل قندخون ضعیف داشتند، در محدوده سنی 60 سال و بالاتر بودند(14) در مطالعات Dongsheng(17)، Maizlish(18)، Benoit(19) و Nichols(20) سن با میزان HbAlc ارتباط معنیداری داشت و افراد جوانتر کنترل قندخون ضعیفتری داشتند. همچنین در مطالعه Tokuyama(21) مشخص شد که سن شروع دیابت یک فاکتور پیشگوئیکننده مهم در کنترل دیابت است، به طوری که افرادی که سن شروع دیابت آنها پایینتر میباشد (کمتر از 48 سال)، به طور معنیداری HbAlc بالاتری داشتند که احتمالاً به دلیل ایجاد تغییر در سبک زندگی و فقدان فعالیت فیزیکی همراه با افزایش ریسک فاکتورهایی نظیر چاقی در افراد جوانتر، افزایش استرس کاری و افسردگی میباشد. از طرفی پذیرش درمان به همراه مراقبتهای پزشکی با افزایش سن بیشتر میشود. بنابراین باید مداخلات پیشرفتهتری برای این دسته افراد به منظور پیشگیری از عوارض طولانی مدت دیابت در نظر گرفته شود.(21)
در تحقیق حاضر 60% بیماران دیابتیک، زن بودند که مشابه نتایج Wong و Dongsheng و شفیعی میباشد.(17و11و1) در مطالعه ما بیشترین درصد کنترل قندخون ضعیف (3/38%) را زنان تشکیل میدادند ولی آزمونهای آماری ارتباط معنیداری را بین جنس و سطح کنترل قندخون نشان نداد، که مشابه نتایج مطالعات متینی(14) و حیدری(2) بود ولی در تحقیق Dongsheng(17) این ارتباط معنیدار بوده و کنترل قندخون در زنان وضعیت بدتری داشت، که این مسئله تا حدی تعجب آور است زیرا عموماً زنان نسبت به مردان تمایل بیشتری به رعایت رژیمهای درمانی و برنامههای مراقبت از سلامتی دارند، بنابرین چند فاکتوری که ممکن است زنان را در کنترل قندخون با مشکل مواجه کند شامل چاقی بیشتر، مقاومت بالاتر به انسولین و یا عملکرد ضعیفتر پانکراتیک میباشد.
از طرفی در مطالعه Maizlish(18) و درویش مقدم(22) زنان سطح کنترل قندخون بهتری داشتند که شاید به همان علت بیشتر اهمیت دادن آنها به رعایت رژیم درمانی و در نتیجه مراقبت از خود، پذیرش مسئولیتهای اجتماعی بیشتر توسط مردان و بیاعتنایی نسبی آنها به تندرستی خویش باشد.
همچنین در تحقیق حاضر بیشترین درصد کنترل قندخون ضعیف (48%) را در بیمارانی شاهد بودیم که مدت بیماری آنها بیشتر از 5 سال بود ولی بین طول مدت بیماری دیابت و میزان HbAlc ارتباط معنیداری یافت نشد، که مشابه مطالعه Tokuyama بود.(21) این اختلاف در مطالعات Dongsheng و Benoit و حیدری معنیدار بود و افزایش طول مدت دیابت با کنترل ضعیف قندخون ارتباط مثبتی داشت که ممکن است به علت کاهش ترشح انسولین و افزایش مقاومت به انسولین در اثر پیشرفت بیماری و سهلانگاری بیشتر بیمار در مورد کنترل قندخون به علت ازمان بیماری باشد.(19و17و2) در مطالعه متینی و همکارانش مشخص شد که در آن دسته از بیماران دیابتی که بیش از 5 سال انسولین مصرف میکردند خطر عدم کنترل بیماری آنها 48 برابر افزایش داشت.(14)
همچنین پس از آنالیز دادهها در تحقیق ما بین میزان تحصیلات وسطح کنترل قندخون ارتباط معنیداری یافت نشد که مشابه مطالعه درویش مقدم و همکارانش در کرمان بود(22) در حالی که مطالعه Rodriguez-Moctezuma نشان داد که بین سطح تحصیلات بالاتر وکنترل بهتر قندخون ارتباط مثبت وجود دارد.(23) همچنین در مطالعه متینی و همکارانش مشخص شد که خطر بیسوادی عدم کنترل بیماری را تا 18 برابر افزایش میدهد.(14)
در این تحقیق80% از بیمارانی که دارای کنترل ضعیف قندخون بودند از داروهای خوراکی پایین آورنده قندخون و 20% از رژیم انسولینی برای درمان استفاده میکردند و بین کنترل قندخون و نوع داروی مصرفی ارتباط معنیداری یافت شد به طوری که افراد دریافت کننده انسولین کنترل قندخون ضعیفتری داشتند، که مشابه مطالعه Benoit و همکارانش بود. در این بررسی نیز انسولین یک فاکتور پیشگوئیکننده کنترل ضعیف قندخون بود.(19) ولی با مطالعه حیدری و همکارانش مغایرت داشت.(2) این اختلاف میتواند احتمالاً به دلیل تفاوت در حجم نمونه، تعداد بیشتر بیماران مورد مطالعه و در نتیجه تنوع بیشتر رژیمهای درمانی مورد استفاده و زمان طولانیتر مطالعه فوق باشد.
نتیجه گیری
مطالعه حاضر که با هدف ارزیابی سطح کنترل قندخون بیماران دیابتیک مراجعه کننده به کلینیک دندانپزشکی انجام شد نشان داد که تعداد زیادی از بیماران مبتلا به مشکلات دهانی دیابتیک، تحت کنترل مناسبی از نظر قندخون نیستند و ممکن است نیاز به تغییر طرح درمان دندانپزشکی داشته باشند. لذا آگاهی دندانپزشک از سطح کنترل قندخون بیمارانی که تحت اعمال دندانپزشکی و به خصوص عمل جراحی دهانی قرار میگیرند، لازم است.
تشکر و قدردانی
بدینوسیله از زحمات و همکاری صمیمانه همکاران بخش بیماری های دهان دانشکده دندانپزشکی زاهدان و تمامی عزیزانی که ما را در این تحقیق یاری نموده اند تقدیر و تشکر میگردد.