Assessment of Incidence of Denture Hyperplasia Lesion in Biopsies Referred to Department Of Oral and Maxillofacial Pathology of Mashhad Dental School

Document Type : original article

Authors

1 Assistant Professor, Dept of Oral & Maxillofacial Pathology, School of Dentistry, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran

2 Associate Professor, Dept of Oral & Maxillofacial Pathology, School of Dentistry, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran

3 Instructor, Dept of Oral & Maxillofacial Pathology, School of Dentistry, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran

Abstract

Introduction: Complications resulting from removable denture consist of a wide range of oral mucosal lesions, the prevention of which and dealing with their complications are both the dentist’s and the patient’s responsibilities. The aim of this study was to evaluate the frequency of denture hyperplasia in Mashhad Dental School.
Materials & Methods: In this descriptive-cross sectional study, we aimed to assess the incidence of denture hyperplasia lesions on biopsies received in the Department of Pathology of Mashhad Dental School since 1357 till 1387  Collected data were statistically analyzed using the SPSS software and tables and diagrams were generated.
Results: The lesions results from denture were 5.6% of all lesions. From 462 cases, 368 cases occurred in women and 94 in men. In 97.8% of patients IFH and in 2.2% of patients IPH were found. In this study, IFH with 452 cases were observed more frequently in the female (79.7%)  than the male subjects and in the 5th and 6th decades (68.2%). The common location of this lesion was mandible (69.9%) and anterior region (85.7%).  Lesion enlargement (4.6%), Pain and burning (9%) sensation were recognized as the two most common referring factors to the dentist associated with these lesions.
Conclusion: In this study  the IFH had the highest frequency and the IPH occurred only in a small percentage of lesions. Overall, the denture hyperplasia was more common in females in the 4th and 5th decades. The highest frequency of referring to the Dental School was between years 1367-1376 (54.9%).

Keywords


مقدمه

دنچر یا دست دندان به مجموعه دندان‏های مصنوعی اطلاق می‏شود که جایگزین دندان‏های طبیعی از دست رفته باشد. حرکت بیش از حد یک دست دندان نامناسب در طی عمل جویدن، باعث وارد آمدن تروما به بافت نرم خصوصاً مخاط غیرکراتینیزه می‏شود و اثرات تخریبی شدیدی در سلامت بافت دهان دارا می‏باشد. آزار مکانیکی ناشی از پروتزهای دندانی، تجمع پلاک میکروبی روی دنچر و گاهی واکنش آلرژیک یا توکسیک نسبت به مواد تشکیل‏دهنده دنچر می‏تواند باعث برانگیخته شدن واکنش مخاطی گردد و در بافت زیرین خود ضایعه ایجاد کند.(2و1) در مطالعه‏ای که توسط Freitas و همکارانش در برزیل انجام گرفت، مشاهده شد که در بین عوارض حاصل از پروتزهای دندانی متحرک، التهاب گوشه لب (Angular Cheilitis)، استوماتیت دست دندانی (Denture Stomatitis) و فیبروز هیپرپلازی التهابی (Inflammatory Fibrous Hyperplasia) بیشترین فراوانی را دارا بودند.(3) در مطالعه حاضر، ضایعات ناشی از دنچر به دو گروه کلی اپولیس فیشوراتوم یا Inflammatory Fibrous Hyperplasia (IFH) و هیپرپلازی پاپیلری التهابی یاInflammatory Papillary Hyperplasia (IPH) تقسیم شدند.

به طور کلی  شبه تومور به دسته‏ای  از ضایعات اطلاق

می‏گردد که به صورت هیپرپلازی ناشی از پرولیفراسیون به دنبال عامل محرک ایجاد می‏شود. هیپرپلازی‏های واکنشی شایع‏ترین رشدهایی هستند که در حفره دهان با آن مواجه می‏شویم.(4)

دنچر هیپرپلازی ضایعه اگزوفیتیکی است که اغلب در تمام مسیر فلنج دنچر به وجود می‏آید و معمولاً دارای شیاری است که فلنج دنچر در آن قرار می‏گیرد.(5) از نظر بالینی، قوام آن سفت است و معمولاً نمای التهابی ندارد، ولی امکان دارد که در قاعده و یا در بین دو چین متصل به هم که فلنج پروتز در آن قرار می‏گیرد زخم وجود داشته باشد. این ضایعه در 12% افرادی که از پروتز استفاده می‏کنند، دیده می‏شود و به دنبال استفاده از انواع پروتز کامل، پارسیل و فیکس به وجود می‏آید.(6)

تعدادی از پروتزهای لق و نامناسب فک بالا، باعث شروع یک پاسخ هیپرپلاستیک در بافت ناحیه کام می‏شوند. این پاسخ هیپرپلاستیک به خصوص در پروتزهایی که در سطح داخلی خود دارای ریلیف هستند (به خاطر ایجاد فشار منفی در ناحیه کام) شدید‏تر است. در این حالت پاسخ بافت کام به این تحریکات به صورت نواحی کوچکی از هیپرپلازی فیبروی موضعی اریتماتوز است که شبیه سطح یک پاپیلوما می‏باشد.(7و4)

هیپرپلازی پاپیلری التهابی I.P.H ندول‏های متعدد کوچکی هستند که شامل ازدیاد و تکثیر بافت همبند فیبروز همراه با التهاب مزمن هستند و در زیر یک دست‏دندان نامناسب تشکیل می‏شوند. هیپرپلازی فیبروی التهابی ناشی از پروتزهای دندانی، حتی اگر تحریکات ناشی از دست دندان حذف شده و یا دست دندان از دهان خارج شود، خود به خود و به طور کامل از بین نمی‏رود. در هر صورت با خارج کردن دنچر ضایعه کوچک‏تر می‏شود و علت آن کاهش میزان التهاب ضایعه است. لذا قبل از ساخت یک دست دندان جدید، وضعیت نسج نرم زیرین باید با جراحی اصلاح شود.(4)

هدف از این مطالعه، جمع‏آوری اطلاعات آماری صحیح و کامل در جهت ارزیابی شیوع ضایعه دنچر هیپرپلازی در دانشکده دندانپزشکی مشهد بود، چرا که این امر می‏تواند در کنترل آموزش و ارائه خدمات درمانی موثر باشد، همچنین شاید بتواند در آینده منجر به ارائه راهکاری مناسب جهت پیشگیری و کاستن از عوارض و درمان این ضایعه باشد.

مواد و روش‏ها

این مطالعه توصیفی-مقطعی، بر روی 8188 نمونه ارسالی به بخش آسیب‏شناسی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی مشهد از سال 1357 تا 1387 (به مدت 30 سال) انجام گرفت. به طور کلی، در این مطالعه دو ضایعه اپولیس فیشوراتوم (I.F.H) و هیپرپلازی پاپیلری کام (I.P.H) به عنوان عوارض ناشی از دنچر مورد مطالعه قرار گرفتند و مواردی که تشخیص پاتولوژی آنها یکی از دو ضایعه فوق بود، انتخاب شده و نمونه آن مجدداً توسط پاتولوژیست مورد بازبینی و تایید قرار گرفت. مواردی که فاقد این تشخیص بودند از مطالعه حذف گردیدند. اطلاعات مورد نیاز شامل سن و جنس بیمار، جایگاه ضایعه، علائم بالینی همراه ضایعه، تشخیص بالینی و پاتولوژی ضایعه، از دفاتر استخراج و ثبت گردید. اطلاعات به دست آمده توسط نرم‏افزار SPSS با ویرایش 13 تجزیه و تحلیل گردید. سپس با استفاده از روش‏های آماری میزان فراوانی و درصد فراوانی محاسبه و جداول فراوانی تهیه و نمودارهای مربوطه ترسیم گردید.

یافته‏ها

در این مطالعه از مجموع 8188 نمونه موجود در بایگانی، تعداد 462 نمونه (6/5%) با تشخیص پاتولوژی دنچر هیپرپلازی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. از این تعداد 18/97% با تشخیص I.F.H و 82/2% با تشخیص I.P.H بودند، که نمایانگر بروز بیشتر ضایعه I.F.H در جمعیت مورد مطالعه بود.

بیشترین و کمترین سن بیماران به ترتیب 88 و 30 سال و میانگین سنی بیماران 31/10±79/53 سال بود. بیشترین فراوانی بیماران در دهه پنجم دیده شد که شامل 172 نفر (6/38%) بود (نمودار1).

در مجموع 368 نفر 7/79%) از جمعیت مورد مطالعه زن و 94 نفر (3/20%) مرد بودند، لذا میزان فراوانی این ضایعه در این تحقیق در زنان تقریباً 4 برابر مردان بود. این تحقیق همچنین نشان داد هر دو ضایعه در این مطالعه در زنان بیشتر از مردان بود که بر اساس آزمون دقیق فیشر رابطه معنی‏داری میان تشخیص پاتولوژی و جنسیت وجود نداشت (733/0P=) (جدول 1).

بروز دنچر هیپرپلازی در سه مکان عمده مورد بررسی

قرار گرفت. 265 مورد (1/68%) از ضایعات در مندیبل بودند و 112 مورد (29%) آنها ماگزیلا را درگیر نموده بودند؛ یعنی میزان درگیری مندیبل 2 برابر ماگزیلا بود. 11 مورد (9/2%) از این ضایعات بر روی مخاط گونه نیز مشاهده شدند. ضایعات مشاهده شده در گونه به علت گسترش بیش از حد این ضایعه در خلف فکین بوده است که از ریج به مخاط گونه امتداد یافته بودند. در رابطه با ضایعه I.F.H، 99 مورد (92/27%) در ماگزیلا و 265 مورد (9/69%) در مندیبل و تنها 11 مورد (9/2%) در گونه مشاهده شد. ضایعه I.P.H در تمامی موارد بر روی کام سخت مشاهده گردید.

از دیدگاه قدامی-خلفی، در مجموع 203 مورد (7/85%) ضایعات در قدام فکین و 21 مورد (9/8%) آنها در خلف و 13 مورد (5/5%) بر روی کام سخت گزارش شدند. در این تحقیق، شیوع ضایعه در قدام فکین به خصوص فک پایین بیشتر بود.

با توجه به اطلاعات موجود، دو علامت بالینی همراه با ضایعه دنچر هیپرپلازی، درد و سوزش (9%) در ناحیه ضایعه و دیگری بزرگ شدن ضایعه (6/4%) بود.

9/54% از مراجعات بین سال‏های 67 تا 76 صورت گرفته بود و بیشترین تعداد مراجعه مربوط به سال 69 (4/10%) بود. در دهه‏های اول و سوم سال‏های مورد بررسی کاهش موارد این ضایعه دیده شد و این در حالی است که تقریباً در دهه دوم افزایش ضایعه گزارش شد (نمودار 2).

 


 

 

نمودار 1 : میزان فراوانی دنچر هیپرپلازی در دهه‏های سنی متفاوت



جدول 1 : توزیع فراوانی ضایعات تحت مطالعه بر اساس جنس و جایگاه

ضایعه

تعداد

جنس

ماگزیلا

مندیبل

زن

مرد

IFH

449

358 (73/79%)

91 (26/20%)

99 (2/27)

265 (9/69)

IPH

13

10 (92/76%)

3 (07/23%)

-

-



 

 

نمودار 2 : میزان فراوانی دنچر هیپرپلازی در سال‏های مورد مطالعه

 

 


2/89% از تشخیص‏های بالینی اولیه، به درستی ضایعه مربوطه را مشخص نموده بودند. اما سایر تشخیص‏های بالینی نظیر پاپیلوم، ژآنت سل گرانولومای محیطی، فیبرو اپی تلیال پولیپ و فیبروم تحریکی و حتی یک مورد S.C.C هم در ضایعات گزارش شده وجود داشتند، که تمامی این ضایعات در تشخیص پاتولوژی، دنچر هیپرپلازی بودند.

بحث

مخاط دهان جایگاه شایعی برای وقوع تعداد زیادی از جراحات است که توسط دنچرهای با قدرت تطابق کم، پروتزهای فوری و پروتزهایی که مدت زمان زیادی استفاده شده‏اند، ایجاد می‏شود. اپولیس فیشوراتوم هیپرپلازی شبه تومور بافت همبند است که درلبه‏های نامناسب دنچر کامل یا پارسیل به دنبال فشار مکانیکی بیش از حد به مخاط ایجاد می‏شود.(7و2)

این ضایعه یکی از شایع‏ترین واکنش‏های نسجی نسبت به یک دنچر می‏باشد.(2) اگرچه پاتوژنز آن به خوبی شناخته نشده است اما دنچر نامناسب، بهداشت بد دهان که باعث عفونت‏های ناشی از کاندیدا می‏شود، استفاده از پروتز در تمام طول روز، حساسیت به مواد سازنده بیس‏دنچر، مصرف دخانیات، تغییرات وابسته به سن و وضعیت سیستمیک از جمله موارد مرتبط با آن می‏باشد.(8) این عارضه نزد خانم‏ها شایع‏تراز آقایان و در فک پایین بیشتر از فک بالا اتفاق می‏افتد.(9) ضایعات ممکن است منفرد یا متعدد باشند. نماهای بافت‏شناسی ضایعه متغیر و غیراختصاصی بوده و اساسا شامل مرکز متراکمی از نسج فیبروزه حاوی تعداد زیادی عروق خونی کوچک بوده و توسط اپی‏تلیوم سنگفرشی مطبق پوشیده می‏شود. این اپی‏تلیوم امکان دارد ضخامت طبیعی داشته یا هیپرپلازی و یا زخم شدگی را نشان دهد. وسعت و شدت ارتشاح سلول آماسی بسیار متغیر است. در موارد نادر، استئوئید و کندروئید نیز مشاهده می‏شوند؛ که این محصولات نادر به عنوان متاپلازی کندروماتوزاسئوس خوانده می‏شوند و نوعی پدیده واکنشی به دنبال تحریک مزمن ناشی از دنچر نامناسب است.(7)

در بـررسی حـاضر، ضـایعه دنـچر هـیپرپلازی 6/5%

نمونه‏های ارسالی به بخش پاتولوژی دانشکده دندانپزشکی مشهد در طی 30 سال گذشته را تشکیل می‏داد.

ضایعه I.F.H بیشترین فراوانی (97.18%) را به خود اختصاص داده بود و ضایعه I.P.H تنها درصد بسیار ناچیزی (82/2%) در این مطالعه داشت.

طبق آمار بدست آمده در این مطالعه دنچر هیپرپلازی بیشتر در زنان (7/79%) و در دهه چهارم و پنجم (2/68%) و بیشتر در فک پایین (1/68%) و در ناحیه قدام (7/85%) مشاهده گردید.

در مطالعه انجام شده توسط Jainkittovong و همکارانش در سال 2010 در تایلند، 5% ضایعات مرتبط با دنچر در بیماران را دنچر هیپرپلازی تشکیل می‏داد و برخلاف مطالعه ما شیوع این ضایعه در مردان بیش از زنان بود.(10)

با توجه به آمار به دست آمده در این مطالعه مکان شایع ضایعه را می‏توان قدام فکین در نظر گرفت لذا توجه به این نکته که قسمت‏های قدامی پروتز‏ها می‏توانند بیشترین آسیب را به مخاط دهان وارد نمایند، دارای اهمیت است.

در مطالعه Canger و همکارانش در ترکیه، شیوع IFH و  IPH در زنان بیش از مردان بود. اما بر خلاف نتایج ما ضایعات در ماگزیلا شیوع بیشتری نسبت به مندیبل داشتند.(8)

در مطالعه Ferreira و همکارانش در برزیل، دنچر هیپرپلازی 8/12% ضایعات در افراد بالای 60 سال را تشکیل می‏داد.(11)

در مطالعه Mandali و همکارانش در ترکیه، ضایعه دنچر هیپرپلازی به طور معنی‏داری در زنان بیش از مردان بود. وی نتیجه گرفت شاید دلیل این امر آن است که زنان به دلایل زیبایی زمان بیشتری دنچر را در دهان خود استفاده می‏کنند.(12) Buchner و همکارانش نیز پیشنهاد نموند که در دوره پس از یائسگی مخاط دهان دچار آتروفی شده و این باعث کاهش دفاع نسبت به یک پروتز نامناسب می‏شود.(13)

Sasai و همکارانش طی مطالعه‏ای در ژاپن اعلام کردند که دنچر هیپرپلازی بیشتر در خانم‏ها، بین سنین 50 تا 70 سال و در نواحی آلوئولار ریج و سالکوس فک بالا دیده می‏شود.(6)

Corbet و همکارانش در هنگ کنگ و در بررسی ضایعات مخاطی دهان افراد بین 65 تا 74 سال دریافت که ضایعات ناشی از دنچر، 7-5% کل این ضایعات را تشکیل می‏دهند، که این مقدار با نتایج مطالعه ما همخوانی دارد. ضایعات در مطالعه آنان بیشتر در شیار باکال فک بالا و پایین دیده شده بودند.(14)

Reichart در مطالعه توصیفی-مقطعی بر روی ضایعات مخاطی دهان در افراد سالمند آلمانی به این نتیجه رسید که در گروه سنی 65 تا 74 سال، 18% از ضایعات دهانی را دنچر هیپرپلازی تشکیل می‏دهد.(15) لازم به ذکر است که در اکثر مطالعات صورت گرفته، گروه سنی سالمندان از 65 تا 74 سال، موارد بیشتری از این ضایعات را به خود اختصاص داده بودند که از این نظر یک تفاوت کلی بین این مطالعات و مطالعه ما وجود داشت.

 Coelho و همکارانش در یک مطالعه گذشته نگر (در طی 25 سال گذشته) در دانشکده دندانپزشکی بر روی ضایعه I.F.H اعلام نمودند که این ضایعه بیشتر در زنان و در دهه 5 و 6 بروز می‏نماید.(16) تشابه مطالعه فوق با تحقیق حاضر نشان‏دهنده این مساله می‏باشد که مطالعات گذشته‏نگر در مدت زمان طولانی می‏توانند نتایج بسیار ارزشمند و مشابهی را داشته باشند. همانطور که مشخص است از لحاظ جنسیت و دهه سنی بروز این ضایعه در هر

دو مطالعه کاملاً مشابه می‏باشد.

تهیدست و همکارانش در بررسی فراوانی ضایعات ناشی از دنچر در دانشکده دندانپزشکی تهران، میزان وقوع اپولیس فیشوراتوم را 55% و بیشتر در فک پایین و سهم زنان را 2 برابر مردان معرفی کردند. همچنین در مطالعه آنان میزان وقوع هیپرپلازی پاپیلری کام 3/8% برآورد شد(17) که در مقایسه با مطالعه ما بیشتر بود.

Macedo و همکارانش در مطالعه‏ای به میزان شیوع I.F.H در طی سال‏های 1979 تا 2001 پرداختند و نشان دادند که این ضایعه بیشتر در زنان (6/71%) و افراد بالای 40 سال (70%) دیده می‏شود. همچنین درد در 70% موارد جزء شکایت بیماران محسوب می‏شد.(18) در مطالعه ما نیز شیوع ضایعه در سنین بالای 40 سال دیده شد. این پایین‏تر بودن سن بیماران در مقایسه با مطالعات سایر کشورها که شیوع ضایعه را در سنین بالای 60 سال گزارش کرده‏اند، شاید به دلیل کمتر بودن مراقبت‏های دهان و دندان در کشور ما باشد که باعث از دست دادن دندان‏ها در سنین پایین‏ترمی شود.

فراوانی این ضایعه در فک پایین و زنان از مواردی هستند که در این مطالعه با مطالعه ما تشابه دارند. این نکته که در ایران جایگاه شایع این ضایعه فک پایین و در زنان بیشتر از مردان است با تشابه این دو مطالعه دور از ذهن نمی‏باشد. بیشتر بودن میزان وقوع این ضایعه در خانم‏ها نسبت به آقایان ممکن است مربوط به توجه بیشتر زنان به امر زیبایی و یا سلامت باشد، از طرفی تغییرات هورمونی هم شاید در ایجاد این ضایعات نقش داشته باشد که تایید این امر مطالعات بیشتری را طلب می نماید.

Vallejo و همکارانش با تحقیق بر روی ریسک فاکتورهای ضایعات بافت نرم دهان در میان بالغین اسپـانیایی اعـلام نمودند که I.F.H، 2/5% از کل ضایعات

دهانی را شامل می‏شود.(19)

هاشمی پور و همکارانش در بررسی ضایعات شبه تومور بافت نرم دهان نشان دادند که اپولیس فیشوراتوم، 7/10% از کل در سال 1380 این ضایعات را به خود اختصاص داده بود و فراوانی آن در زنان بیشتر بود.(20)

بر طبق نتایج حاصل از این مطالعه بیش از نیمی از مراجعات در بین سال‏های 67 تا 76 صورت گرفته بود. شاید علت این مساله رویکرد جامعه در مراجعه به دندانپزشکان تجربی در سال‏های 67 تا 76، یا شاید هم سیاست‏گذاری دولت در این سال‏ها و توجه بیشتر افراد جامعه به سلامتی خود باشد. خوشبختانه در سال‏های اخیر با کاهش موارد این ضایعه روبرو هستیم که نشان می‏دهد دندانپزشکان از آموزش خوبی در ساخت پروتز برخوردار بوده‏اند و گرایش مردم به دندانپزشکی نوین نیز بیشتر شده است.

برای دندانپزشک ساختن دست دندان و تحویل آن به بیمار، پایان کار نیست. هرچند مراقبت و توجه دقیق در ساخت دست دندان، تغییرات زیانبار ایجاد شده در بافت‏های زیرین آن را به حداقل خواهد رساند، اما هیچ‏گاه نمی‏توان صد در صد از این تغییرات جلوگیری کرد. به هر حال بخشی از مسئولیت پیشگیری و کاستن از این عوارض بر عهده دندانپزشک و بخش دیگر متوجه بیمار است.

نتیجه گیری

با توجه به آمار به دست آمده در این مطالعه ضایعه اپولیس فیشوراتوم بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده بود و ضایعه هایپرپلازی پاپیلری التهابی تنها درصد بسیار ناچیزی در این مطالعه داشت. در مجموع ضایعه دنچر هیپرپلازی بیشتر در زنان و در دهه چهارم و پنجم و بیشتر در فک پایین و ناحیه قدام مشاهده گردید. بیشترین میزان مراجعه‏کنندگان به بخش پاتولوژی دانشکده دندانپزشکی مشهد (9/54%) در سال‏های بین 1367 تا 1376 بودند.

 

تشکر و قدردانی

بدینوسیله از زحمات آقای جوان که در تجزیه و تحلیل آماری این مقاله همکاری نمودند قدردانی می‏گردد.

  1. Zarb GA, Bolender CL, Eckert SE, Jacob RF, Fenton AH, Merioske-Stern R. Prosthodontic treatment for edentulous patients: Complete Dentures and Implant-Supported Prostheses. 12th ed. St. Louis: Mosby Co; 2004. P. 160.
  2. KafasP, UpileT, StavrianosC,AngouridakisN, JerjesW. Mucogingivalovergrowthinageriatricpatient. Dermatol Online J 2010;16(8): 7.
  3. Freitas JB, Gomes RS, De Abreu MH, Ferreira E, Ferreira E. Relationship between the use of full dentures and mucosal alterations among elderly Brazilians. J Oral Rehabil 2008; 35(5): 370-4.
  4. Regezi Ja, Sciubba JJ, Jordan RC. Oral Pathology: Clinical Pathologic Correlation. 5th ed. St. Louis: Mosby Co; 2008. P. 159.
  5. Wood NK, Goaze PW. Differential Diagnosis of Oral and Maxillofacial Lesions. 5th ed. St. Louis: Mosby Co; 1997. P. 139.
  6. Sasai H, Yamamoto H, Matsumoto T, Fukumoto M, Otake S, Kobayashi K, et al. A clinicopathological study of so-called denture fibroma. J Nihon Univ Sch Dent 1990; 32(3): 204-10.
  7. Neville BW, Damm DD, Allen CM, Bouquot JE. Oral and Maxillofacial Pathology, 3th ed.Philadelphia: W.B. Saunders Co; 2009. P. 510-3.
  8. Canger EM, Celenk P, Kayipmaz S. Denture-related hyperplasia: A clinical study of a Turkish population group. Braz Dent J 2009; 20(3): 243-8.
  9. Soames JV, Southam JC. Oral Pathology. 4th ed. London Oxford Medical Pulications; 2005.
  10. Jainkittivong A, Aneksuk V, Langlais RP. Oral mucosal lesions in denture wearers. Gerodontology 2010; 27(1): 26-32.
  11. Ferreira RC, Magalhaes CS, Moreira AN. Oral mucosal alterations among the institutionalized elderly in Brazil. Braz Oral Res 2010; 24(3): 296-302.
  12. Mandali G, SenerID, TurkerSB, UlgenH. Factors affecting the distribution and prevalence of oralmucosal lesions in complete denture wearers. Gerodontology 2011; 28(2): 97-103.
  13.  Buchner A, Calderon S, Ramon Y. Localizedhyperplastic lesions of the gingiva: A clinicopathologicalstudy of 302 lesions. J Periodontol 1977; 48(2): 101-4.
  14. Corbet EF, Holmgren CJ, Philipsen HP. Oral mucosal lesions in 65-74-year-old Hong Kong Chinese. Community Dent Oral Epidemiol 1994; 22(5 Pt 2): 392-5.
  15. Reichart PA. Oral mucosal lesions in a representative cross-sectional study of aging Germans. Community Dent Oral Epidemiol 2000; 28(5): 390-8.
  16. Coelho CM, Zucoloto SZ, Lopez RA. Denture-induced fibrous inflammatory hyperplasia: A retrospective study in a school of dentistry. Int J Prosthodont 2000; 13(2): 148-51.
  17. Tohidast Akrad Z, Rezaei Nejad L. The incidence of lesions caused by removable denture wears among the patients of dental faculty of Tehran University of Medical Sciences 2000-2001. J Islamic Dent Assoc 2003; 15(45): 68-74. (Persian)
  18. Macedo Firoozmand L, Dias Almeida J, Guimarães Cabral LA. Study of denture-induced fibrous hyperplasia cases diagnosed from 1979 to 2001. Quintessence Int 2005; 36(10): 825-9.
  19. García-Pola Vallejo MJ, Martínez Díaz-Canel AI, García Martín JM, González García M. Risk factors for oral soft tissue lesions in an adult Spanish population. Community Dent Oral Epidemiol 2002; 30(4): 277-85.
  20. Hashemipour MA, Rad M, Mojtahedi A. A survey of soft tissue tumor-like lesions of oral cavity: A clinicopathological study. Iranian Journal of Pathology 2008; 3(2): 81-7. (Persian)