Document Type : original article
Authors
1 Assistant Professor, Dept of Endodontics, School of Dentistry, Rafsanjan University of Medical Sciences, Rafsanjan, Iran
2 Dentist
Abstract
Keywords
مقدمه
درد یک حس ناخوشایند است که از یک ناحیه خاص از بدن منشأ میگیرد و معمولاً به وسیله روندهایی که باعث آسیب به بافتهای بدن میشوند یا به صورت بالقوه قادرند باعث آسیب شوند، ایجاد میشود.(1) تحریک بافتهای پری آپیکال در حین درمان، باعث ایجاد التهاب و آزادسازی گروهی از مواد شیمیایی میشود که پاسخهای التهابی را آغاز میکنند.التهاب به وسیله هیستامین، برادی کینین و پروستاگلندینها آغاز میشود.(2) پروستاگلندینها نفوذپذیری عروقی و فعالیت کموتاکتیک و حساسیت رسپتورهای درد را نسبت به دیگرمدیاتورهای التهابی افزایش میدهند.(3) در نتیجه درد و ناراحتی از عوارض جانبی معمول در درمانهای اندودنتیک است (این مشکل برای 40-25% بیماران اتفاق میافتد)(4) بنابراین به منظور کاهش التهاب و در نتیجه کاهش درد پس از درمان ریشه، استفاده از داروهای مختلفی مانند آنتیبیوتیکها، ضدالتهابهای استروئیدی و غیراستروئیدی (NSAIDها) توصیه شده است.(5)
استفاده از آنتیبیوتیکها محدود به موارد درگیری سیستمیک عفونت یا در مواردی که تهاجم به فضاهای صورتی وجود داشته باشد و یا بیماران با نقص ایمنی میباشد، در حالی که استفاده پروفیلاکتیک از NSAIDها و استروئیدها به منظور پروفیلاکسی برای درد پس از کار، حتی در دندانهای بدون علامت توصیه شده است.(7و6)
به نظر میآید NSAIDها به وسیله پیشگیری از فعالیت آنزیمهای سیکلواکسیژنازمانع سنتز پروستاگلندینها و نهایتاً باعث کاهش التهاب و درد میشوند. دو فرم آنزیم سیکلواکسیژناز شناخته شده است: 1-Cox و 2-Cox. آنزیم 1-Cox در همه حال و در همه بافتها حضور دارد و مسؤل ساخت پروستانوئیدها و فعالیتهای حفاظتی سلول است. آنزیم 2-Cox به طور نرمال در بافتها حضور ندارد و تنها زمانی که صدمه و التهابی در بافت اتفاق می افتد وارد عمل میگردد. NSAIDها مانع فعالیت هر دو آنزیم میگردند.(8)
ایبوپروفن یک مسکن رایج از خانواده NSAID است که دارای کمترین میزان عوارض معدی-رودهای در بین سایر NSAIDها است. فعالیت وابسته به دوز ایبوپروفن
8-4 ساعت است که در مقایسه با نیمه عمر کوتاه آن (حدود 2 ساعت) طولانیتر است و دوز پیشنهادی برای آن 400-200 میلیگرم میباشد.(9)
سولینداک یک نمونه نخستین از عامل ضدالتهاب غیراستروئیدی (NSAIDs) است که دارای اثرات تسکینی و ضدالتهابی است.(10) نیمه عمر این دارو 8 ساعت و مدت زمان فعالیت آن 16-12 ساعت است. دوز پیشنهادی ضدالتهابی برای آن 200 میلیگرم میباشد.(9)این دارو در مقایسه با داروهای ضدالتهابی که نیازمند دوز بالا هستند (مانند آسپیرین یا ایندومتاسین) دو مزیت بزرگ دارد:
1- میتواند به صورت دو دوز در روز مصرف شود 2- به خوبی تحمل میشود و نسبت به آسپیرین دارای عوارض جانبی کمتری بر دستگاه گوارش است.(11)
هدف از مطالعه حاضر مقایسه اثر ضددردی ایبوپروفن و سولینداک بر کاهش درد پس از درمان ریشه بود. ایبوپروفن، یک مسکن معمول مورد استفاده در درمان دردهای پس ازدرمان اندو میباشد و سولینداک یک مسکن شناخته شده و مؤثر از خانواده ضدالتهابهای غیراستروئیدی میباشد و تاکنون در درمانهای اندو مورد استفاده قرار نگرفته است، البته این دارو در سایر موارد دندانپزشکی مانند پریودنتولوژی مورد مطالعه قرار گرفته است.(12)
مواد و روشها
این مطالعه مداخلهای به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی شده سه سوکور، که در پایگاه WWW.IRCT.ir با شماره IRCT138809222847 N1 ثبت شده است، انجام شد. همچنین این مطالعه توسط کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان نیز مورد تائید واقع گردید. تعداد 48 بیمار با بازه سنی 50-25 سال انتخاب شدند. همگی بیماران دارای یک دندان دارای یک کانال، زنده، دارای پوسیدگی شدید و درد خود به خود کمتر از 30 (بر مبنای درجه بندی Visual Analog Scale)، بودند. اما ضایعه، تورم، حساسیت به دق و فیستول نداشتند و به تستهای پالپی پاسخ مثبت میدادند. نحوه Randomization بیماران بدین ترتیب بود که مجری طرح مسئولیت کدگذاری داروها را به سه کد A,B,C برعهده گرفت، سپس از هر کد 16 برگه تهیه و برگهها پس از بر زدن همراه با داروی مورد نظر داخل پاکتهای سربسته قرار داده شدند. عملکننده به ترتیب به افرادی که واجد شرایط ورود به مطالعه بودند یک پاکت، که حاوی داروی مصرفی مورد نظر بود، میداد. از آنجایی که تمام داروها در اندازه و شکل یکسان تهیه شده بودند، بیمار نیز مانند عملکننده، نسبت به نوع داروی دریافتی بیاطلاع بود، در مرحله آخر، پس از جمعآوری کلیه اطلاعات مربوط به بیماران، این دادهها در اختیار مشاور آماری (که وی نیز از نوع دارو بیاطلاع بود)، جهت تجزیه و تحلیل قرار گرفت. دادهها بر اساس کد اختصاص یافته تجزیه و تحلیل شدند و پس از اتمام تجزیه و تحلیلها، کد هر دارو توسط مجری طرح مشخص گردید.
بیماران از نظر سابقه پزشکی سالم بودند. بیمارانی که به هر دلیل منع مصرف داروهای مورد مطالعه را داشتند، افرادی که ظرف 12 ساعت گذشته مسکن دریافت کرده بودند و همچنین بیمارانی که دارای درد شدید و غیرقابلتحمل پس از درمان ریشه بودند و ناچار شده بودند که از داروی مسکنی به جز استامینوفن کدئین (300 میلیگرم استامینوفن و 10 میلیگرم کدئین) داده شده به آنها استفاده کنند، از مطالعه حذف شدند.
قبل از انجام درمان، برای بیماران در مورد تحقیق در حال انجام توضیح داده شد و پس از دادن آگاهیهای لازم به بیماران، رضایت آگاهانه از آنها دریافت شد. در تمام گروههای آزمایشی، درمان به صورت یک جلسهای و توسط یک نفر (دندانپزشک عمومی) انجام شد.
داروهای مـورد نظر (سولینداک، ایبوپروفن ودارونما)
در کپسولهای متحدالشکلی قرارداده شدند. به هرسه گروه A و B وC یک ساعت قبل از درمان کپسولی به عنوان پروفیلاکسی داده شد. این کپسول بسته به گروهی که بیمار در آن قرار گرفته بود شامل: دارونما (نشاسته)، 400 میلیگرم ایبوپروفن (آریا، تهران، ایران) یا 200 میلیگرم سولینداک (Merck sharp & Dohme, USA) بود. با توجه به این که دادن مسکن به صورت پروفیلاکسی به طور معمول در درمان دندانپزشکی رایج نیست و شرایط ورود به مطالعه داشتن درد خفیف (40-0 VAS) بود و همچنین به بیماران توصیه شده بود که در صورت داشتن درد از استامینوفن کدئین (300 میلیگرم استامینوفن و 10 میلیگرم کدئین) (فاخر، تهران، ایران) داده شده به آنها، استفاده کنند و با توجه به اینکه در صورت عدم تحمل درد میتوانستند از مطالعه خارج شوند، بنابراین استفاده از پلاسبو در این مطالعه منعی نداشت.
در این بیماران حداکثر تعداد کارپول لیدوکائین به همراه اپینفرین تزریق شده دو کارپول بود که پس از برداشتن پوسیدگیها و تهیه حفره دسترسی و ایزولاسیون دندان بوسیله کلمپ و رابردم، درمان به روش استاندارد انجام شد. با توجه به رادیوگرافی اولیه، اندازه طول کانال توسط یک فایل با شماره مناسب که متناسب با اندازه کانال بوده و به کمک آن بتوان تعیین طول (با فاصله یک میلیمتر کوتاهتر از آپکس رادیوگرافیک) را انجام داد، تعیین شد. پس از انجام رادیوگرافی برای اندازهگیری طول کانال، قسمت آپیکالی کانال تا سه شماره بالاتر از فایل اندازه گیری (در این مطالعه از K-file استفاده شد) آمادهسازی شد و شستشوی کانال به وسیله محلول نرمال سالین انجام شد، (بین هر دو شماره فایل استفاده شده 2 میلیلیتر از محلول به کار رفت). پس از انجام پاکسازی و شکل دهی به روش backStep-، کانالها توسط گوتاپرکا و سیلر AH26(Densply detrey GmbH, Germany) به روش تراکم جانبی پر شد و با کویت ترمیم موقت انجام شد و در نهایت هم اکلوژن چک شد. برای اندازهگیری شدت درد، در جلسه درمان پرسشنامهای به بیماران داده شد تا شدت درد احتمالی خود را با استفاده از معیار VAS)) که به صورت پرسشنامه به آنها ارائه گردیده بود گزارش کنند. طبق این معیار، صفر بدون درد و 100 حداکثر درد تجربه شده میباشد.
پس از پایان درمان، همه بیماران به مدت 72 ساعت تحت کنترل قرار گرفتند و همچنین به بیماران دو عدد قرص استامینوفن کدئین (300 میلیگرم استامینوفن و 10 میلیگرم کدئین) (فاخر، تهران، ایران) داده شد و از آنها خواسته شد که در صورت وجود درد، ضمن ذکر میزان درد تجربه شده در (VAS) ساعت مصرف آن را یادداشت کرده و هر 4 ساعت یکی از آنها را مصرف کنند و در صورت وجود درد شدید که با استامینوفن کدئین تسکین نیابد بیمار مجاز به استفاده از مسکن قویتر بود واز مطالعه خارج میگردید.
اطلاعات پس از جمعآوری در محیط SPSS با ویرایش 15 مورد پردازش قرارگرفتند. برای مقایسه میانگین درد بین گروهها از آزمون Chi-Squere، ANOVA و Repeated measurement استفاده شد و مقادیر 05/0P< معنیدار تلقی گردید.
یافتهها
با توجه به انتخاب تصادفی بیماران تعداد مردها و زنها در گروه ایبوپروفن مساوی اما در گروه دارونما، تعداد مردها 6 نفر (5/37%) و تعداد زنها 10 نفر (5/62%) بود. در گروه سولینداک، تعداد مردها 9 نفر (3/56%) و تعداد زنها 7 نفر (8/43%) بود که از لحاظ آماری این تفاوت معنیدار نبود. (جدول 1)
در این مطالعه، محدوده سنی بیماران 50-25 سال بود که میانگین سنی در گروه دارونما (93/6±88/33) سال، در گروه سولینداک (66/6±81/33) سال و در گروه ایبوپروفن (52/6±81/33) سال بود که از لحاظ آماری این تفاوت معنیدار نبود.
میزان درد قبل از درمان تمام بیماران در محدوده
30-0 (با توجه به معیار VAS) بود، به طوری که در گروه دارونما میانگین درد (47/4±50/27)، در گروه سولینداک (14/10±13/23) و در گروه ایبوپروفن (56/8±50/22) بود که این تفاوت از لحاظ آماری معنیدار نبود.
(جدول 2)
مطالعه نشان داد که 6 ساعت پس از درمان، درگروه دارونما میانگین درد (01/17±13/33)، در گروه سولینداک (78/18±63/20)، در گروه ایبوپروفن (69/15±38/19) بود که اختلاف بین گروهها از لحاظ آماری معنیدار نبود. (جدول 2)
میانگین درد 12 ساعت پس از درمان، در گروه دارونما (96/20±63/25)، در گروه سولینداک (58/12±25/11) و در گروه ایبوپروفن (04/15±63/15) بود و این اختلاف از لحاظ آماری معنیدار نبود.
(جدول 2)
در این مطالعه مشخص شد که 24 ساعت پس از درمان، در گروه دارونما میانگین درد (93/16±50/17)، در گروه سولینداک (56/8±50/7) و در گروه ایبوپروفن (23/11±38/9) بود ولی اختلاف از لحاظ آماری معنیدار نبود. (جدول 2)
همچنین این مطالعه نشان داد که 48 ساعت پس از درمان، در گروه دارونما میانگین درد (69/15±38/9)، در گروه سولینداک (30/7±5) و در گروه ایبوپروفن (78/4±13/3) بود و اختلاف از لحاظ آماری معنیدار نبود. (جدول 2)
و یافته آخر این بود که 72 ساعت پس از درمان، در گروه دارونما میانگین درد (93/10±38/4)، در گروه سولینداک (47/4±50/2) و در گروه ایبوپروفن (13/8±38/4) بود که این اختلاف از لحاظ آماری معنیدار نبود. (جدول 2)
در این مطالعه از آزمون Repeated measurement نیزاستفاده و نتایج نشان داد مدت زمان باعث کاهش درد در همه گروهها شده است (8/162F= و001/0P<)، اما گروهها با هم تفاوت معنیداری نداشتند.
جدول 1 : توزیع فراوانی افراد شرکتکننده در مطالعه بر حسب نوع داروی دریافتی و جنسیت
جنسیت |
گروه |
|||
دارونما (درصد) تعداد |
سولینداک (درصد) تعداد |
ایبوپروفن (درصد) تعداد |
کل (درصد) تعداد |
|
مرد |
(5/37%) 6 |
(3/56%) 9 |
(50%) 8 |
(9/47%) 23 |
زن |
(5/62%) 10 |
(8/43%) 7 |
(50%) 8 |
(1/52%) 25 |
کل |
(100%) 16 |
(100%) 16 |
(100%) 16 |
(100%) 48 |
557/0=P 2=df 169/1=Chi-square
جدول 2 : میانگین و انحراف معیار درد بر اساس زمان در سه گروه مورد مطالعه
درد بر اساس زمان |
گروهها |
|||
سولینداک انحراف معیار±میانگین |
ایبوپروفن انحراف معیار±میانگین |
دارونما انحراف معیار±میانگین |
نتیجه آزمون ANOVA |
|
قبل از درمان |
14/10 ± 13/23 |
56/8 ± 50/22 |
47/4 ± 50/27 |
815/1=(45/2)F 175/0P= |
6 ساعت پس از درمان |
78/18 ± 63/20 |
69/15 ± 38/19 |
01/17 ± 13/33 |
122/3=(45/2) F 054/0P= |
12 ساعت پس از درمان |
58/12 ± 25 /11 |
04/15 ± 63/15
|
96/20 ± 63/25 |
162/3= (45/2)F 052/0P= |
24 ساعت پس از درمان |
56/8 ± 50/7 |
23/11 ± 38/9 |
93/16 ± 50/17 |
789/2=(45/2)F 072/0P= |
48 ساعت پس از درمان |
30/7 ± 5 |
78/4 ± 13/3 |
69/15 ± 38/9 |
531/1= (45/2)F 227/0P= |
72 ساعت پس از درمان |
47/4 ± 50/2 |
13/8 ± 38/4 |
93/10 ± 38/4 |
273/0= (45/2)F 762/0P= |
نمودار 1 : مقایسه میانگین درد در بین سه گروه مورد آزمایش
بحث
مطالعات متعددی فاکتورهای مرتبط با دردهای پس از درمان اندو را بررسی کردهاند. نتایج نشان داده است عواملی از قبیل حضور درد قبل از درمان، نوع دندان، سن، جنس، تاریخچه آلرژی و درمان مجدد پیشبینیکنندههای مهمی برای دردهای پس از درمان اندو و Flare-up هستند.(13) در هر صورت اغلب مطالعات نشان دادهاند که بیشترین میزان درد، در 24 ساعت اول پس از درمان، اتفاق میافتد،(14) و مشخصترین عاملی که درد پس از درمان اندودنتیک را پیشبینی مینماید وجود بیشدردی (هایپرآلژزیا) قبل از درمان میباشد. بنابراین استفاده از داروهای NSAID به صورت پروفیلاکسی در کاهش درد پس از درمان ریشه کمک شایانی مینماید.(13)
در این مطالعه از داروهای سولینداک و ایبوپروفن به عنوان مسکن و دارونما جهت مقایسه اثرات ضددردی این دو دارو استفاده شد. میانگین شدت درد در سه گروه، در مقطع زمانی قبل از درمان، تفاوت معنیداری با یکدیگر نداشت که این امر نشانگر همسانی نسبی سه گروه از نظر میزان درد اولیه و به عبارت دیگر همسانی شرایط مقایسه بود.
در مورد سولینداک و ایبوپروفن، کاهش درد در تمام دورههای زمانی 6، 12، 24، 48 و 72 ساعت پس از درمان مشاهده شد. در حالی که در گروه دارونما، کاهش درد در دورههای 12، 24، 48 و 72 ساعت پس از درمان مشاهده شد. اما 6 ساعت پس از درمان در این گروه، درد نسبت به درد قبل از درمان، افزایش یافته بود.
در 6، 12، 24 و 48 ساعت پس از درمان، سولینداک و ایبوپروفن، کاهش درد بیشتری را نسبت به دارونما نشان دادند خصوصاً در زمانهای 6 و12 ساعت پس از درمان که P به ترتیب 054/0 و 052/0 بود و با توجه به اینکه در این مطالعه 05/0>P معنیدار تلقی گردید میتوان آنها را از نظر کلینیکی حائز اهمیت دانست (نمودار 1) البته این تفاوتها از نظر آماری معنیدار نبودند. اما در 72 ساعت پس از درمان، سولینداک در مقایسه با دو داروی دیگر کاهش درد بیشتری را نشان داد که باز هم از نظر آماری معنیدار نبود.
Dieppe و همکارش مطالعهای را جهت مقایسه اثر سولینداک و ایبوپروفن بر 40 بیمار دارای استئوآرتریت لگن، در یک دوره 8 هفتهای انجام دادند و دریافتند که سولینداک به طور معنیدار، باعث کاهش درد بهتری نسبت به ایبوپروفن در این بیماران شد.(15) این نتایج با مطالعه حاضر در تضاد بود که میتواند به دلیل متفاوت بودن موضوع مورد بررسی در این دو مطالعه، از جمله پروفیلاکتیک نبودن مطالعه Dieppe و تفاوت در طول دوره بررسی آنها باشد. همچنین مطالعهای برای مقایسه اثر ضددردی سولینداک و آسپیرین بر بیماران دارای استئوآرتریت و روماتوئید آرتریت، توسط Huskisson و همکارش انجام شد و نتایج نشان داد که سولینداک به اندازه آسپیرین در کاهش درد مؤثر است، هر چند تفاوت بین این دو گروه از نظر آماری معنیدار نبود.(11)
در مطالعات متعدد دیگری مقایسه دو داروی مسکن جهت کاهش درد انجام شده است. Menk و همکارانش، متوجه اثرات ضد دردی بهتر ایبوپروفن در فواصل 4 و 8 ساعت پس از درمان نسبت به اتودولاک شدند.(16) قشلاقی آذر با هدف مقایسه اثر تسکینی ایبوپروفن و سلکوکسیب بر درد ناشی از پریودونتیت حاد آپیکال، مطالعهای را انجام داد و نتایج به دست آمده نشان دهنده عدم وجود تفاوت معنیدار بین این دو گروه تا مقطع زمانی 75 دقیقه بود. اما پس از 90 دقیقه اثر سلکوکسیب به صورت معنیداری بهتر از ایبوپروفن بود.(17) پرتویی با هدف مقایسه اثر ضد دردی سلکوکسیب و ایبوپروفن در کنترل درد پس از درمان اندو مطالعهای را انجام داد که نتایج آن نشاندهنده عدم معنیدار بودن اختلاف اثر ضددردی این دو داروی مسکن در زمانهای مختلف بود.(18)
Gopikrishna و همکارانش، مطالعهای پیرامون مؤثر بودن استفاده پروفیلاکتیک رفکوکسیب در مقایسه با ایبوپروفن روی درد پس از درمان ریشه انجام دادند. نتایج این مطالعه بدین صورت بیان شد که در یک دوره زمانی 12 و 24 ساعته رفکوکسیب کاهش درد معنیدار بهتری را نسبت به ایبوپروفن و دارونما نشان داد.(19)
Holesten و همکارانش نیز مطالعهای مروری را با عنوان تأثیر NSAIDها بر دردهای پس از درمان اندو انجام دادند. نتیجه گیری نهایی بدین صورت بود که NSAIDها برای درمان دردهای پس از درمان اندو مؤثرند و مؤثرترین مسکن به صورت ترکیبی از Flurbiprofen و ترامادول یا استفاده از یک رژیم ترکیبی مصرف Flurbiprofen، قبل یا بعد از درمان است.(20)
در مطالعهای دیگر که به منظور مقایسه اثر ضددردی ترامادول هیدروکلراید و ایبوپروفن توسط بیدار و همکارانش انجام شد، نتایج حاصل نشان داد که در فاصله زمانی 12 ساعت پس از درمان اختلاف آماری معنیداری بین اثر تسکینی ترامادول و ایبوپروفن وجود نداشت؛ اما این اختلاف 24، 48 و72 ساعت پس از درمان معنیدار بود، به طوری که قدرت ضد دردی ترامادول بیشتر از ایبوپروفن بود.(21)
Attar و همکارانش جهت بررسی اثر پیشدرمانی داروهای مسکن از قرص ایبوپروفن و ژل ایبوپروفن به صورت تک دوز قبل از درمان استفاده کردند و بدین نتیجه رسیدند که کاهش درد ناشی از استفاده از تک دوز مسکن قبل از درمان، بیشتر از کاهش درد ناشی ازانجام درمان نیست.(22) در مطالعه ما نیز کاهش درد ناشی از کاربرد تک دوز ایبوپروفن و سولینداک قبل از درمان، بیشتر از کاهش درد ناشی از درمان نبود.
نتیجه گیری
هر چند در هر دو گروه سولینداک و ایبوپروفن نسبت به گروه پلاسبو در زمانهای مختلف پس از درمان، کاهش درد مشاهده شد اما به دلیل اینکه اختلافات از لحاظ آماری بین گروهها معنیدار نبود، این مطالعه کاربرد پروفیلاکتیک هیچ کدام از دو داروی فوق را برای کاهش درد پس از درمان اندو پیشنهاد نمیکند.
تشکر و قدردانی
بدین وسیله از اعضای محترم شورای پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان و نیز جناب آقای دکتر علی روحبخش و جناب آقای دکتر محسن رضائیان که صمیمانه در انجام این تحقیق زحمات زیادی متقبل شدند، کمال قدردانی و تشکر را داریم.