Document Type : original article
Authors
1 DDS, Dept of Orthodontics, School of Dentistry, Tabriz University of Medical Sciences, Tabriz, Iran
2 MD, Researcher, School of Medicine, Tabriz University of Medical Sciences, Tabriz, Iran
3 DDS, Dept of Cosmetic Dentistry, School of Dentistry, Tabriz University of Medical Sciences, Tabriz, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
درد پس از درمان ریشه یکی از عوارض شایع درمان های اندودانتیکس با شیوع 2 تا 20 درصد بوده و اثرات قابل توجهی روی کیفیت زندگی فرد دارد.(1) میزان بروز این درد، بعد از درمان از 40 درصد در 24 ساعت اول، به 11 درصد در هفته اول کاهش می یابد. گاهی ممکن است شدت درد بلافاصله بعد درمان از سطح قبل از درمان نیز بیشتر شود که علت آن احتمالاً تشدید فرآیند التهابی در اثر پاک سازی آپیکال بویژه در دندان های با التهاب پری رادیکولار قبلی است. هرچند درد بسیار شدید و غیرقابل تحمل پس از درمان های اندودنتیکس شایع نیست، ولی درصد قابل ملاحظه ای از بیماران از درد خفیف تا متوسط شاکی می باشند.(2)
علل مختلفی برای این درد مطرح است که از آن جمله می توان به باقی ماندن بافت پالپ، Over instrumentation، اکلوژن تروماتیک و عبور داروها و محلول های شستشودهنده و بقایای کانال (دبری) یا میکروارگانیسم ها از سوراخ اپیکال اشاره کرد. از جمله عوامل قابل پیشگیری که می توانند منجر به دردهای پس از درمان ریشه شوند، فاکتورهای مرتبط با دندانپزشک و روش کار می باشند. از جمله این عوامل می توان به روش پاک سازی و آماده سازی کانال و نوع فایل به کار رفته (دستی یا روتاری) اشاره نمود.(3)
تمامی تکنیک های آماده سازی حتی با وجود خاتمه در حد انتهایی اپیکال کانال تا حدودی منجر به نفوذ باقیمانده های کانال در ناحیه اپیکال می گردند.(4) درمان های اندودانتیک بر روی دندان های کشیده شده، کرم اندودونتیک (Endodontic worm) به طور شایع مشاهده می گردد. این اصطلاح، توده ای توبولار از بقایای کانال است که به علت فشرده شدن و راندن بقایا از میان سوراخ آپیکال طی اعمال تکنیک، شستشوی نامناسب و نبود رکاپیتولاسیون ایجاد گردیده است. در حقیقت، کرم اندودنتیک شامل باکتری، قطعات دندانی، مواد محرک و پالپ ملتهب یا نکروزه است که همگی جزیی از محتویات کانال ریشه محسوب شده و وقتی در بافت های آپیکال قرار می گیرد، منجر به التهاب و درد پس از درمان می گردد.(5)
ابزار روتاری نیکل-تیتانیوم از آنجایی که شکل دهی را همزمان با کاهش خطاهای ایاتروژنیک تسهیل می کنند و نسبت به ابزار ضدزنگ دستی از انعطاف پذیری بیشتری برخوردارند، طی سالیان اخیر محبوبیت زیادی در بین دندانپزشکان کسب کرده اند.(8-6) تکنیک Crown-down نیز روشی بسیار سودمند است، چراکه منجر به کاهش استرس حین استفاده از ابزار شده و با توجه به اینکه گشادسازی کرونال امکان نفوذ مایع پاک سازی کننده به یک سوم آپیکال را تسهیل می سازد، دبریدمان کانال ریشه را بهبود می بخشد.(10و9) در حقیقت، در بسیاری از تکنیک های روتاری نیکل-تیتانیوم جدید به واسطه حرکات چرخشی و تکنیک آماده سازی کراون داون و شستشوی فراوان کانال، میزان نفوذ باقیمانده به سوراخ اپیکال کمتر بوده و در نتیجه، میزان درد و ناراحتی پس از درمان در آن ها اندک خواهد بود.(12و11) مزیت حرکات Reciprocating در مقایسه با حرکات چرخشی این است که خطرات ناشی از چرخش مداوم در انحنای کانال را کاهش می دهد؛ هر چند این حرکات معایبی نظیر کارآیی برشی محدود، نیاز به اعمال نیروی بیشتر به سمت داخل و توانایی کمتر خارج کردن دبری ها از کانال را نیز به همراه دارند.(13) از آنجایی که در روش های آماده سازی کانال کنترل بر روی وسیله و جلوگیری از خروج باقیمانده ها از سوراخ اپیکال یک فاکتور اساسی در کاهش بروز درد و شدت آن بعد از درمان است، شاید بتوان با استفاده از سیستم های جدید آماده سازی کانال مانند سیستم فایل منفرد (Single-file) نظیر Reciproc دردهای پس از درمان را کاهش داد.(14) با وجود مزایای متعدد سیستم های روتاری نیکل-تیتانیوم، کاربرد تعدادی از فایل ها برای ایجاد سایز و تقارب کافی در آماده سازی باعث افزایش زمان درمان می گردد، درحالی که امروزه، بر کمترین زمان جهت آماده سازی کانال تأکید شده است. جهت تسهیل درمان ریشه و کاهش زمان، محصولات جدیدی مانند سیستم های Reciproc و Wave-one بر اساس رویکرد فایل منفرد با استفاده از آلیاژ جدید نیکل-تیتانیوم به نام M-wire ساخته شده اند.
تحقیق حاضر با هدف تعیین میزان درد پس از درمان با سیستم آماده سازی فایل منفرد با استفاده از Reciproc در مقایسه با آماده سازی با فایل RaCe به روش Crown down در دندان های نکروزه صورت گرفته است.
مواد و روش ها
در این مطالعه کارآزمایی بالینی، فراوانی و شدت درد پس از درمان غیرجراحی اندودنتیک در دو گروه تحت پاک سازی و آماده سازی کانال ریشه با استفاده از وسایل RaCe و Reciproc مورد مقایسه قرار گرفت. این مطالعه به تایید کمیته اخلاقی دانشگاه علوم پزشکی تبریز رسیده و از تمامی بیماران رضایتنامه کتبی آگاهانه اخذ شده است.
جهت تعیین حجم نمونه با توجه به اینکه در زمان ارائه طرح، مطالعه مشابهی صورت نگرفته بود، از نتایج مطالعه پایلوت در مقیاس 5 نمونه استفاده شد. با توجه به نتایج مطالعه پایلوت، اختلاف 5/10 واحدی بین میانگین میزان درد در گروه Reciproc و RaCe در 12 ساعت بعد از درمان به ترتیب با انحراف معیار 12/20 و 04/12 در نظر گرفته شد. که با در نظر گرفتن 05/0=α، توان 80 درصد و اختلاف قابل قبول در شدت درد، حجم نمونه نهایی، مقایسه میانگین ها در دو گروه مستقل استفاده گردید 80 مورد (40 مورد در هر گروه) برآورد شد. جهت افزایش اعتبار مطالعه 10 درصد به این مطالعه افزوده شده و 45 نمونه در هر گروه انتخاب گردید. این مطالعه بر روی بیماران مراجعه کننده به بخش اندودانتیکس دانشکده دندانپزشکی تبریز طی مدت یک سال (آبان 93 لغایت آبان 94) صورت پذیرفت. بدین منظور تمامی بیماران دارای دندان مولر ماندیبل که نیازمند درمان ریشه بوده و شرایط لازم را داشتند، وارد مطالعه گردیدند.
شرایط ورود به مطالعه شامل این موارد بود: سن بالای ۱۸ سال، بیماری سیستمیکمولر های ماندیبل دارای پالپ نکروزه بدون درد قبل از درمان، یا ضایعه کوچک تر از دو میلیمتر در رادیوگرافی، حساسیت به دق، بدون حساسیت به لمس، قابل ترمیم، عدم حضور سینوس ترکت و آبسه های پری اپیکال یا سلولیت صورتی.
شیردهی، بارداری، حساسیت به لیدوکائین، عدم بروز بی حسی لب بعد از تجویز بی حسی، خونریزی بعد از اکسپوز پالپ، مصرف داروهای آنالژزیک 48 تا 72 ساعت قبل از درمان، مصرف کورتون تا یک هفته قبل از درمان، از شرایط خروج از مطالعه بود.
تشخیص کلینیکی پالپ نکروزه به واسطه عدم پاسخ به تست های حرارتی و تست الکتریکی مسجل گردید.وضعیت پالپ هر بیمار توسط تست های حرارتی (تست سرما با Green Endo Ice(1،2،1،1 تترا فلورو اتان HygenicCorp, Akron, OH) و تست گرما با گوتا پرکای داغ) و تست الکتریکی(The Element Diagnostic Unit, SybronEndo, Glendora, CA) و وضعیت پری رادیکولار نیز توسط تست دق، لمس و رادیو گرافی قبل کار ارزیابی شد. بی حسی موضعی با تزریق لیدو کائین 2 درصد با اپی نفرین 80000/1 انجام شد. پس از تهیه حفره دسترسی، اوریفیس کانال ها پیدا شد و ایزولاسیون با رابردم انجام گردید. وجود مسیر و طول کانال ها توسط فایل K شماره 15 و با استفاده از آپکس لوکیتور (Morita Corp)Root ZX اندازه گیری شد و سپس طول کارکرد توسط رادیوگرافی دیجیتال KodakRVGتائید گردید. بیماران به دو گروه فایل روتاری RaCe (Dentaire سوئیس) و فایل Reciproc (VDW آلمان) به صورت تصادفی تقسیم گردیدند. بدین منظور نرم افزار تولید اعداد تصادفی موجود در وب سایت https://www.randomizer.org به کار گرفته شد. با استفاده از این نرم افزار به هر بیمار یک شماره تصادفی تعلق می گرفت که هر شماره، متعلق به یکی از دو گروه مداخله بود.
هر گروه با فایل مربوطه طبق دستور کارخانه در همان جلسه پاک سازی و شکل دهی شد. در ادامه بعد از قرار دادن کن اصلی و تهیه رادیوگرافی و خشک کردن کانال ها با کن کاغذی، کانال ها با سیلر AH26 (Dentsply Maillefer سوییس) و گوتا به روش تراکم کناری پر شد و در پایان حفره دسترسی توسط زونالین سیل گردید. فرم مقیاس آنالوگ چشمی یا VAS هم به صورت کتبی و هم شفاهی توضیح داده شد تا بیمار میزان درد خود را در بازه های زمانی 4, 12, 24, 48 و 72 ساعت و هفته اول پس از عمل(12) علامت بزند.
طبقه بندی VAS بدین ترتیب بود:(15) بدون درد: mm0، درد کم: mm0 > >mm20، درد متوسط:
mm20 > >mm40، درد شدید: mm40 > >mm60، درد بسیار شدید: mm60 > >mm80 و شدیدترین درد ممکن: mm80 > >mm100
بیمار از روش مورد استفاده آگاه نبود و فرم ها در نهایت توسط یک فرد ناآگاه به مراحل کار آنالیز گردید.
در گروه RaCe یک سوم کرونالی ریشه با فایل 08/35 و 10/40 آماده سازی شد و در ادامه، طول کارکرد با آپکس لوکیتور و رادیوگرافی پری آپیکال تائید گردید. در مرحله بعد توسط فایل 06/30 تا جایی که فایل بدون فشار وارد کانال شود، آماده سازی انجام گرفت. در صورت رسیدن این فایل به طول کارکرد، آماده سازی در این مرحله به پایان می رسید و در صورت کوتاه تر بودن آماده سازی مرحله بعدی انجام می شد (در کانال های دیستال مولرهای ماندیبل آماده سازی بوسیله فایل های 04/35 و یا 04/40 آغاز گردید). در مرحله بعد توسط فایل 04/30 تا جایی که فایل بدون فشار وارد کانال می گردید، آماده سازی انجام می گرفت. در صورت رسیدن فایل به طول کارکرد، آماده سازی در این مرحله به پایان می رسید و در صورت کوتاه تر بودن آماده سازی مرحله بعد انجام می شد. در مرحله بعد فایل 06/25 تا جایی که فایل بدون فشار وارد کانال شود، آماده سازی انجام گرفت. در صورت رسیدن فایل به طول کارکرد آماده سازی در این مرحله به پایان می رسید و در صورت کوتاه تر بودن آماده سازی مرحله بعد انجام می شد. در مرحله بعد فایل 04/25 تا جایی که فایل بدون فشار وارد کانال شود، آماده سازی انجام گرفت. در صورت رسیدن فایل به طول کارکرد آماده سازی در این مرحله به پایان می رسید و در صورت کوتاه تر بودن آماده سازی از فایل 04/20 برای آماده سازی ناحیه اپیکال تا طول کارکرد استفاده شد. برای مشابه سازی اندازه نهایی ناحیه اپیکال و با توجه به حداقل اندازه مورد نیاز جهت رسیدن ماده شست و شودهنده به ناحیه اپیکال، همه نمونه ها در آخرین مرحله توسط فایل 04/30 آماده سازی شد و بین مراحل، شست و شو با نرمال سالین و هیپوکلریت انجام شد و در مرحله نهایی از EDTA 17% به همراه هیپوکلریت 25/5 درصد استفاده شد و در آخر شست و شو با نرمال سالین انجام شد و بعد از تهیه رادیوگرافی از مستر کن، کانال با کن کاغذی خشک شده و باسیلر AH26 و گوتاپرکا با روش تراکم کناری پر شد و در پایان حفره دسترسی توسط زونالین سیل گردید.
در گروه Reciproc بعد از اندازه گیری طول با K فایل 15، گشادسازی اندکی توسط فایل دستی 15 انجام شد، داخل حفره دسترسی با محلول شست وشودهنده (هیپوکلریت سدیم طی مراحل شست و شو و نرمال سالین در پایان شست و شو) پر شده سپس فایل Reciproc با حرکت out slow in-andPecking با فشار خیلی اندک، تا جایی که داخل کانال برود، برده شد و بعد از 3 حرکت Pecking، فایل از داخل کانال خارج شده و دبری هایش پاک گردید. حفره دسترسی با محلول شست و شودهنده پر شد و حرکات قبلی همچنان تکرار شد تا جایی که فایل به طول کامل کانال برسد. انتخاب نوع فایل، بر اساس کرو کانال و سایز آپیکال بود. در کانال های باریک از فایل R25 و در کانال های با سایز متوسط (فایل 20 دستی به راحتی و بدون فشار به طول کارکرد برسد) از فایل 0R4 و در کانال های با سایز بزرگ (فایل 30 دستی به راحتی و بدون فشار به طول کارکرد برسد) از فایل R50 استفاده شد. در مرحله نهایی از EDTA 17% به همراه هیپو کلریت 25/5 درصد استفاده شد در آخر شست و شو با نرمال سالین انجام شد و پس از تائید مستر کن با رادیوگرافی دیجیتال، کانال ها با کن کاغذی خشک شد و با سیلر AH26 و گوتا با تکنیک لترال کامپکشن پر شد و در پایان، حفره دسترسی توسط زونالین سیل شد.
در این مطالعه از بیماران خواسته شد که در صورت داشتن درد، یک ضددرد ملایم (400 میلی گرم ایبوپروفن) مصرف کرده و آن را در برگه VAS ثبت نمایند. از آنجایی که فعالیت ایبوپروفن وابسته به دوز است، اثر آن پس از 8 ساعت به طور کامل از بین می رود. لذا این بیماران پس از مقاطع زمانی مورد نظر جهت ثبت درد، از این نظر مشابه سایر بیماران بوده اند. بیمارانی که بیش از دو قرص ایبوپروفن در 24 ساعت اول مصرف کردند، و مواردی که بعد از 24 ساعت قرص ایبوبروفن مصرف کردند، از مطالعه حذف شدند.
آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 صورت پذیرفت. جهت مقایسه داده های کمی بین دو گروه از آزمون تی برای گروه های مستقل و جهت مقایسه داده های کیفی بین دو گروه از آزمون کای دو یا دقیق فیشر استفاده شد. جهت مقایسه شدت درد در مقاطع زمانی به صورت درون و بین گروهی از آزمون اندازه گیری های مکرر (Repeated Mesures Analysis) استفاده گردید. سطح معنی دار آماری در این مطالعه 05/0در نظر گرفته شد.
یافته ها
مشخصات دموگرافیک بیماران مطالعه شده در دو گروه در جدول 1 خلاصه و مقایسه شده اند. براین اساس دو گروه از نظر سن و جنس همسان بودند.
متوسط شدت درد بر اساس VAS در مقاطع زمانی مختلف در دو گروه بررسی شده در جدول 2 خلاصه شده است.
بر اساس نتایج آزمون اندازه گیری های مکرر، در هر دو گروه، شدت درد از ساعت 4 تا هفته اول به طور معنی داری کاهش یافت (001/0>P).
بر اساس نتایج همین آزمون، متوسط شدت درد به جز
در مقاطع زمانی ساعت 4 و هفته اول در گروه RaCe به طور معنی داری کمتر بود (001/0>P).
فراوانی کیفیت درد در دو گروه در مقاطع زمانی مختلف در جدول 3 خلاصه و مقایسه شده است.
براین اساس و با توجه به نتایج آزمون کای دو در ساعت 4 تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد؛ در ساعت 12، درصد فراوانی موارد بدون درد یا درد کم در گروه RaCe به طور معنی داری بیشتر بود؛ در ساعت 24 تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد؛ در ساعت 48 درصد فراوانی موارد بدون درد یا درد کم در گروه RaCe به طور معنی داری بیشتر بود؛ در ساعت 72 درصد فراوانی موارد بدون درد یا درد کم در گروه RaCe به طور معنی داری بیشتر بود؛ و در هفته 1 تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد.
جدول 1 : مشخصات دموگرافیک بیماران بررسی شده در دو گروه
متغیر |
گروه RaCe (45 مورد) |
گروه Reciproc (45 مورد) |
P-value |
|
سن (سال) |
97/8±22/33 |
35/10±73/33 |
80/0 |
|
جنس |
مذکر |
(0/40)18 |
(1/51)23 |
29/0 |
|
مونث |
(0/60)27 |
(9/48)22 |
|
داده ها به صورت میانگین و انحراف معیار و متوسط یا (درصد) تعداد نشان داده شده اند.
جدول 2 : متوسط شدت درد بر اساس مقیاس آنالوگ چشمی (VAS) در دو گروه در مقاطع زمانی مختلف
گروه |
ساعت 4 |
ساعت 12 |
ساعت 24 |
ساعت 48 |
ساعت 72 |
هفته 1 |
P-value1 |
RaCe |
01/5±89/32 |
31/4±71/25 |
12/4±69/22 |
41/5±36/17 |
24/3±24/11 |
97/8±00/1 |
001/0> |
Reciproc |
46/8±51/33 |
04/6±36/31 |
29/8±80/26 |
68/6±02/24 |
19/7±11/20 |
24/1±04/2 |
001/0> |
P-value2 |
25/0 |
001/0> |
001/0> |
001/0> |
001/0> |
46/0 |
|
داده ها به صورت انحراف معیار±میانگین نشان داده شده اند.
P-value1: مقایسه درون گروهی در طول زمان
P-value2: مقایسه بین گروهی در مقاطع زمانی مختلف
جدول 3 : فروانی کیفیت درد در دو گروه در مقاطع زمانی مختلف
مقطع زمانی |
وضعیت درد |
گروه RaCe |
گروه Reciproc |
P-value |
ساعت 4 |
بدون درد-درد کم |
(2/2) 1 |
(0/0) 0 |
50/0 |
|
درد متوسط |
(4/84) 38 |
(8/77) 35 |
|
|
درد شدید |
(3/13) 6 |
(2/22) 10 |
|
ساعت 12 |
بدون درد-درد کم |
(2/22) 10 |
(4/4) 2 |
01/0 |
|
درد متوسط |
(1/71) 32 |
(4/84) 38 |
|
|
درد شدید |
(7/6) 3 |
(1/11) 5 |
|
ساعت 24 |
بدون درد-درد کم |
(3/33) 15 |
(8/17) 8 |
09/0 |
|
درد متوسط |
(4/64) 29 |
(8/77) 35 |
|
|
درد شدید |
(2/2) 1 |
(4/4) 2 |
|
ساعت 48 |
بدون درد-درد کم |
(7/66) 30 |
(0/40) 18 |
01/0 |
|
درد متوسط |
(3/33) 15 |
(6/55) 25 |
|
|
درد شدید |
(0/0) 0 |
(4/4) 2 |
|
ساعت 72 |
بدون درد-درد کم |
(4/84) 38 |
(7/66) 30 |
05/0 |
|
درد متوسط |
(6/15) 7 |
(3/33) 15 |
|
|
درد شدید |
(0/0) 0 |
(0/0) 0 |
|
هفته 1 |
بدون درد-درد کم |
(0/100) 45 |
(0/100) 45 |
- |
|
درد متوسط |
(0/0) 0 |
(0/0) 0 |
|
|
درد شدید |
(0/0) 0 |
(0/0) 0 |
|
مقادیر P در مقایسه گروه بدون درد-درد کم در مقابل گروه درد متوسط-شدید محاسبه شده اند.
بحث
در مطالعه فعلی، تکنیک فایل منفرد (Single-file) با استفاده از Reciproc در مقایسه با تکنیک Crown-down با استفاده از RaCe منجر به درد شدیدتر پس از درمان گردید. البته این تفاوت در مقاطع زمانی ساعت 4 و یک هفته پس از عمل از نظر آماری معنی دار نگردید. با توجه به اینکه عوامل مخدوش گر احتمالی نظیر سن و جنس بیماران، نوع دندان، نوع پاتولوژی زمینه ای و همچنین محلول شست و شوی به کار رفته و دندانپزشک در دو گروه مشابه بودند، این تفاوت در درد پس از درمان را می توان با اطمینان بالایی به تکنیک آماده سازی کانال نسبت داد.(5)
تاکنون مطالعات انگشت شماری در این زمینه صورت پذیرفته اند. در یکی از این مطالعات، میزان بروز و شدت درد پس از عمل در استفاده از دو تکنیک Crown-down روتاری TF و تکنیک فایل منفرد با استفاده از Reciproc در دندان های پره مولار و مولار با پالپ نکروزه مقایسه شد. در این مطالعه، هم میزان بروز و هم شدت درد در دو گروه Reciproc بیشتر بود و نتیجه گیری شد که در موارد با پالپ نکروزه روش نیکل-تیتانیوم Rotary crown-down بر Reciproc ارجحیت دارد.(5) همانگونه که ملاحظه می گردد نتایج مطالعه ما نیز هم راستا با یافته های این مطالعه می باشد. با این حال مطالعه ما از نظر بیشتر بودن حجم نمونه بررسی شده بر مورد فوق برتری دارد. در یک مطالعه دیگر که اخیراً توسط Pasqualini و همکاران(16) صورت پذیرفته است، کیفیت زندگی (و از جمله درد) بیماران پس از درمان در دو گروه تحت درمان با فایلProTaper و فایل Wave One مورد مقایسه قرار گرفت. در این مطالعه نیز همانند بررسی فعلی، شدت درد پس از درمان در گروه Rotary به طور معنی داری کمتر بود. در این جا نیز حجم نمونه بررسی شده نسبت به مطالعه ما کمتر بوده است.
دو مکانیسم احتمالی در زمینه بروز بیشتر خروج دبری و درد شدیدتر پس از درمان در استفاده از Reciproc مطرح می باشند:
1) در تکنیک Reciprocating حرکات رفت و برگشتی توسط زاویه برش پهن تر و زاویه آزادسازی کوچک تر صورت می پذیرد. یک زاویه آزادسازی کوچک تر احتمال فشار دادن بقایای کانال به سمت آپیکال را افزایش می دهد.(17)
2) مشخص شده است که ابزار نیکل-تیتانیوم روتاری در تکنیک Crown-down به بهترین نحو عمل می کنند، چراکه بخش کرونال در ابتدا و بخش آپیکال در انتها درگیر است.(17) درنتیجه احتمال بیرون زدگی کمتر می شود، چراکه بخش های کرونال کانال پیش از بخش آپیکال پاک سازی می گردند. به علاوه، جایگذاری ابزار در این شیوه، آرام، محتاطانه و به صورت پاسیو صورت می پذیرد.(18)
از سوی دیگر، تکنیک Reciproc یک فایل منفرد کاملاً سخت با Taper افزایش یافته را بکار می گیرد که مستقیماً داخل آپکس می گردد. در بسیاری از موارد جهت رسیدن به طول عملکردی بایستی ابزار Reciproc را با نیرو به سمت آپیکال فشار داد که همین امر شانس فشار دادن مواد باقیمانده داخل کانال به داخل سوراخ آپیکال را افزایش می دهد.(5) به علاوه، توانایی برش فایل Reciproc در مقایسه با فایل های روتاری کمتر است که همین امر فشار اصطکاکی و نیاز چرخشی به علت گیرکردن مواد باقیمانده در داخل عاج ها را افزایش می دهد.(5)
علاوه بر تمایل به فشار دادن مواد باقیمانده داخل کانال فراتر از آپکس به علت تکنیک متفاوت استفاده از Reciproc، سایر موارد نیز ممکن است در افزایش شدت درد در این دسته از بیماران نقش داشته باشند که از آن جمله می توان به تاثیر درد پیش از عمل و پاتولوژی پالپ اشاره نمود.(19) به طور مثال نشان داده شده است که دردهای شدید پس از عمل و Flare-up، در بیماران دچار نکروز بیشتر از موارد دارای پالپ وایتال می باشد. همین امر می تواند توجیه گر درصد نسبتاً بالای درد شدید در بیماران گروه Reciproc نسبت به سایر مطالعات مشابه در ساعات اولیه پس از درمان باشد (2/22 درصد در ساعت 4 و 1/11 درصد در ساعت 12) باشد. این میزان در مطالعه Gambarini و همکاران(5) در حدود 13 درصد و در سایر مطالعات(22-20و5) صورت گرفته کمتر از 10 درصد بوده است.
علاوه بر این بایستی به تفاوت در روش تقسیم بندی شدت درد و نیز تفاوت در بیماران مورد بررسی در مطالعات مختلف نیز اشاره نمود.(26-23)بعنوان مثال نشان داده شده است که جنس مونث در مقایسه با جنس مذکر در گزارش شدت درد پس از عمل اغراق آمیزتر عمل می کند(27) و همین تفاوت جنسیتی بیماران بررسی شده در مطالعات مختلف می تواند منجر به تفاوت در گزارش میزان بروز و شدت درد شود.
نکته جالب توجه دیگر در این مطالعه عدم وجود تفاوت آماری معنی دار بین دو گروه طی 4 ساعت اول و هفته اول پس از درمان اندودنتیک بود. نشان داده شده است که بیشترین شدت درد در این گروه از بیماران، طی 4 تا 6 ساعت اول پس از درمان مشاهده می گردد (28) و همین امر می تواند دلیل عدم وجود تفاوت بین دو گروه، طی 4 ساعت اول باشد. از سوی دیگر، همان گونه که پیشتر اشاره شد، مکانیسم اصلی درد در این دسته از بیماران، ورود بقایای کانال به بافت اطراف و ایجاد التهاب و عفونت است و به نظر می رسد 4 ساعت فرصت کافی جهت بروز این تغییرات را فراهم نمی سازد. یک هفته پس از درمان اندودنتیک در تمامی بیماران دو گروه، عدم وجود درد یا درد اندک گزارش گردید و همین امر نیز می تواند به عنوان تاییدی بر مکانیسم اشاره شده احتمالی تلقی گردد که به مرور زمان به صورت موضعی رفع شده و درنتیجه درد نیز از بین می رود.(29)
همراستا با این یافته برخی مطالعات، نیز نشان داده اند که فراوانی درد پس از اعمال اندودنتیک بدون توجه به تکنیک بکار رفته پس از 4 روز معمولاً اندک است.(31و30و3)
این مساله وقتی بیشتر مورد توجه قرار می گیرد که در برخی مطالعات موفقیت استفاده از این دو نوع فایل در رفع عفونت را یکسان گزارش کرده اند.(33و32) بنابراین نقش التهاب اضافه شده در زمان های سپری شده پس از درمان در بروز درد بیشتر نمایان می گردد.
نتیجه گیری
بر اساس یافته های این مطالعه استفاده از فایل Reciproc در مقایسه با فایل RaCe منجر به درد شدیدتر پس از آماده سازی کانال ریشه در دندان های دچار نکروز می گردد.
تشکر و قدردانی
این مقاله منتج از پایان نامه تخصصی دکتر آیلا حسنی می باشد که در کتابخانه دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز به ثبت رسیده است.