Document Type : original article
Authors
1 Assistant Professor, Torabinejad Dental Research Center, Dept of Oral Public Health, School of Dentistry, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran.
2 Dental Students Research Center, School of Dentistry, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
سلامت دهان و دندان و میزان پوسیدگی از عواملی است که معمولاً کیفیت زندگی کودکان را تحت تاثیر قرار می دهد.(1) کودکان در هر جامعه در معرض ابتلا به انواع بیماری های دهان و دندان از جمله پوسیدگی، مال اکلوژن، ناهنجاری های فک و صورت و بیماری های پریودنتال و لثه قرار دارند. چنانچه خدمات پیشگیری اولیه در زمان مناسب انجام نگیرد با گسترش این بیماری ها پیامدهای جسمی، اجتماعی و روحی روانی برای کودک و دیگر افراد مرتبط با او از جمله اعضای خانواده ایجاد می کند. به طور طبیعی پیامدهای بیماری های دهان و دندان کودک روی زمان کار و فعالیت، استراحت، وضعیت اقتصادی و شرایط روحی روانی والدین اثر می گذارد و می توان اظهار داشت که کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان و دندان کودک وابستگی نزدیکی به خانواده اش دارد.(2)
پوسیدگی دندان و مشکلات پریودنتال شایع بوده و باعث عوارض و محدودیت هایی در عملکرد روزانه کودکان می گردند.(3) وضعیت اجتماعی اقتصادی پایین، آگاهی پایین والدین، و بهداشت پایین دهان و دندان از جمله عوامل موثر در ایجاد پوسیدگی هستند.(4) یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار بر سلامت دهان، معلولیت های ذهنی و جسمی کودکان است. مطالعات مربوط به وضعیت بهداشت دهان و دندان افراد معلول در چند دهه گذشته نشان داده که هرچند کودکان معلول زندگی خود را با دندان ها و لثه های قوی و سالم که مشابه کودکان عادی است شروع می کنند با این حال رژیم غذایی، الگوهای غذا خوردن، داروها و محدودیت های جسمانی و عدم توانایی تمیز کردن و نیز نگرش پدر و مادر و ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی، کودک را به سمت بهداشت دهان و دندان ضعیف می رساند.(5)
یک دسته از کودکان نیازمند مراقبت های خاص کودکان با اختلال شنوایی هستند؛ اختلال شنوایی می تواند روی رفتارهای کلی معلولین اثر بگذارد. در جامعه به طور کلی به کسانی که در درک گفتار با صدای معمولی مشکل دارند ناشنوا اطلاق می شود و نقص شنوایی به مواردی گفته می شود که حس شنوایی فرد نسبت به صداهایی که به وسیله افراد عادی شنیده می شود حساس نباشد. شدت نقص شنوایی بر حسب اینکه یک صدا نسبت به حد معمول چقدر باید بلندتر باشد تا توسط فرد درک شود تعریف می شود.(6) در حال حاضر 278 میلیون فرد با اختلال شنوایی در دنیا موجود می باشد که 80 درصد این افراد در کشورهای در حال توسعه می باشند.(7) در خصوص پیشگیری از بیماری های دهان و دندان ناشنوایان، مشکلات و درمان آن ها تحقیقات و بررسی های بالینی نسبتاً محدودی انجام گرفته است. درمان های محافظه کارانه دندانپزشکی بخش مهمی از برنامه های بهداشتی برای همه افراد از جمله ناشنوایان است و برنامه ریزی برای این مهم مستلزم داشتن اگاهی از DMFT موجود در آن ها می باشد.(8)
ناشنوایان به دلیل محرومیت از حس شنوایی و محدودیت های ناشی از آن در مقایسه با افراد عادی بیشتر در معرض خطر از دست دادن دندان ها هستند که خود از انجام غلط برنامه های بهداشتی و عملکرد غیرصحیح عضلات زبان و دهان ناشی می شود. درضمن مشکل برقراری ارتباط و تفهیم مطالب به دانش آموزان ناشنوا توسط جامعه دندانپزشکی در رسانه های گروهی موجب ناتوانی آن ها در دریافت پیام های بهداشتی شده است.(9)
مطالعه ای با عنوان «بررسی میزان DMFT در دانش آموزان ناشنوای 12 ساله مدارس استثنایی تهران» توسط دکتر مهدی شهرابی و همکاران(8) انجام شد. میانگین DMFT در این تحقیق 07/3 به دست آمد. 109 نفر در گروه افراد با درجه ناشنوایی خیلی شدید قرار داشتند که دارای میانگین DMFT، 99/2 بودند. در گروه افراد با درجه ناشنوایی شدید، 7 نفر با میانگین 14/4 بودند و در گروه افراد با ناشنوایی متوسط تا شدید تنها یک نفر با میانگین DMFT 4 قرار داشت.
مطالعه ای درسال 79-1378 به منظور ارزیابی وضیت سلامت دهان و دندان دانش آموزان پسر 12و 15 ساله در مرکز ناشنوایان تهران نشان داد 10 درصد افراد بدون پوسیدگی بودند؛ در جمعیت 12 ساله 5/37 درصد و در جمعیت 15 ساله 5/37 درصد لثه ها سالم بودند و از نظر نیازهای درمانی، 92 درصد افراد مورد مطالعه به نوعی درمان دندانپزشکی نیازمند بودند. آمار درکل نشان دهنده این بود که میزان پوسیدگی و نیازهای درمانی کودکان ناشنوا، بیش از دیگر همسالان ایشان می باشد و این قشر از اجتماع به دلیل ناتوانی در فراگیری عادی دستورات بهداشتی، نیازمند توجه بیش از پیش دندانپزشکان و مسئولین مربوطه در اجرای برنامه های پیشگیری و درمانی می باشند.(9)
با وجود اهمیت اطلاع از وضیت بهداشت دهان و دندان و نیازهای درمانی این گروه های خاص، تا به حال مطالعه خاصی بر روی این کودکان در استان اصفهان صورت نگرفته است. بنابراین هدف از این مطالعه، بررسی عادات بهداشتی و نیازهای درمانی و بهداشتی مرتبط با سلامت دهان و دندان کودکان 4 تا 12 ساله ناشنوا در استان اصفهان و برنامه ریزی های آموزشی و درمانی بر پایه آن بود.
مواد و روش ها
این مطالعه به صورت مطالعه مقطعی – تحلیلی (Cross- Sectional) و مورد تایید معاونت پژوهشی دانشکده دندانپزشکی اصفهان با کد تحقیقاتی 393411 بود. جامعه مورد مطالعه، کودکان 4-12 ساله ناشنوای استان اصفهان بودند که در مراکز روزانه تحت نظارت سازمان بهزیستی و آموزش و پرورش، آموزش می دیدند. طبق مشاوره با معاون توانبخشی در سازمان بهزیستی استان، 4 مرکز روزانه آموزشی برای کودکان 4-6 ساله در استان (2 مرکز در شهر اصفهان و 2 مرکز در نجف آباد و فلاورجان) مشغول به فعالیت بودند. کودکان 6-12 ساله در مدارس کودکان استثنایی مشغول به تحصیل بودند؛ تعداد حجم نمونه 43 نفر کودک 4-6 سال و 94 نفر کودک 6-12 سال بود.
معیار ورود شامل کودکان 4-12 ساله ناشنوا (ناشنوا و کم شنوا) که معلولیت همزمان دیگری نداشتند، بود و معیار خروج، عدم رضایت والدین یا عدم همکاری کودک، در ارزیابی و معاینات داخل دهانی بود.
کلیه کودکان توسط یک معاینه گر که در زمینه برخورد با این کودکان، تشخیص پوسیدگی، تشخیص دبری و جرم و تشخیص التهاب و سلامت لثه آموزش دیده بود، مورد معاینه کامل دهانی و دندانی قرار گرفتند. جهت ارزیابی پوسیدگی در کودکان از شاخص DMFT, dmft (تعداد دندان های پوسیده، پرشده یا کشیده بر اثر پوسیدگی) و با کمک نور لامپ متصل به سر و پروب WHO انجام شد اطلاعات در فرم پیشنهادی WHO(10) که مدل تغییر یافته آن در پیمایش کشوری سال 1391 مورد استفاده قرار گرفت ثبت گردیدند. بر اساس تقسیم بندی رایج برای وضعیت پوسیدگی(11) محدوده dmft بین 0 تا 4 به عنوان پوسیدگی کم، 9-5 به عنوان پوسیدگی متوسط و برای مقادیر بالاتر از 9 حالت پوسیدگی زیاد، در نظر گرفته شد.
جهت ارزیابی وضعیت بهداشت دهان کودکان از شاخص «بهداشت دهان ساده شده» و ارزیابی همزمان میزان دبری و جرم روی دندان های پایه دایمی (16 و 11 و 26 و 46 و 31 و 36) و شیری (55 و 51 و 65 و 75 و 71 و 85) استفاده شد. در نهایت بر اساس میانگین نمره افراد، سطح بهداشت به صورت سطح خوب (0-2/1)، متوسط (3/1-3) و ضعیف (1/3-6) گزارش گردید.(12)
سلامت لثه به صورت شاخص لثه ای و با استفاده از آینه و پروب ارزیابی شد. جهت انجام کار همان دندان های پایه مورد استفاده برای شاخص OHI-S انتخاب و میزان التهاب لثه و خونریزی آن برای 4 سطح از هر دندان محاسبه و در نهایت برای هر فرد شاخص لثه ای محاسبه شد (عددی بین 0-3). تفسیر بالینی نتایج به صورت التهاب لثه خفیف، متوسط و شدید بر اساس میانگین نمرات کسب شده برای هر فرد بود (خفیف 0-1، متوسط 1/1 تا 2 و شدید 1/2 تا 3).(13)
جهت اطمینان از صحت تشخیص ها فرد معاینه گر (دانشجوی همکار طرح) توسط یکی از اساتید گروه جامعه نگر و یک متخصص پریو آموزش داده شد و بر روی 20 بیمار مطالعه راهنما، کالیبراسیون لازم انجام شد و ضریب توافق محاسبه گردید.
ضریب توافق (Reliability Coefficient) برای تشخیص پوسیدگی و ثبت DMFT 93/0، جهت ثبت التهاب لثه یا GI معادل 94/0 و جهت ثبت شاخص ساده شده بهداشت یا OHI-s، معادل 92/0 محاسبه شد.وضعیت ترومای دندانی، سایش دندان و فلوروزیس نیز به عنوان متغیر های فرعی بر اساس فرم معاینه ثبت شدند.
اطلاعات مربوط به عادات بهداشتی و میزان آشنایی کودکان با وسایل بهداشت دهان و دندان بر اساس فرم جمع آوری اطلاعات تهیه شده ثبت گردیدند؛ سوالات عادات بهداشتی در خصوص نحوه تمیز کردن دندان ها توسط کودکان و مواد و وسایل به کار رفته توسط آنها، دفعات مسواک زدن و تکرار آن در طول هفته بود. دیگر اطلاعات ثبت شده دفعات مصرف مواد قندی, وضعیت عادات پارافانکشنال شامل مکیدن انگشت و یا جویدن ناخن، سابقه و الگوی مراجعه به دندانپزشک، سابقه تروما به ناحیه سرو صورت و اطلاعات دموگرافیک آنها شامل سن و جنس بود. نحوه مسواک زدن کودک (روش و کامل بودن آن) توسط معاینه گر و با ارایه یک مسواک به هر کودک و در خواست از او برای نمایش دادن نحوه مسواک زدن (روش رول یا چرخش مسواک روی دندان ها، روش اسکراب یا حرکت افقی مسواک روی دندان ها و یا ترکیبی) بر روی خود در فرم ثبت گردید.
این فرم بر پایه مطالعات قبلی برای کودکان در رده سنی 12-4 سال طراحی گردید. جهت اطمینان از روایی صوری و محتوا، چک لیست در اختیار جمعی از صاحب نظران (3 نفر از اساتید گروه جامعه نگر) قرار داده شده و تاییدیه آنها کسب گردید. همچنین توانایی درک سؤالات چک لیست تهیه شده توسط کودکان ناشنوای 12-4 سال، طی مشاوره ای که با یکی از اساتید شنوایی سنجی دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان صورت گرفت تأیید شد.
برای کودکان 12-6 ساله با کمک مربی مستقر در مرکز، سوالات از کودک پرسیده شده و توسط معاینه گر ثبت گردید. در مورد کودکان 4-6 ساله، چک لیست توسط والدین تکمیل گردید. پیش از انجام مطالعه، طی هماهنگی با مراکز آموزشی کودکان ناشنوا از آنها خواسته شد تا ضمن شرح اهداف طرح از والدین کودکان رضایت نامه کسب کنند.
اطلاعات در نرم افزار SPSS وارد شد؛ جهت توصیف و توزیع متغیر های مطالعه از آمار توصیفی شامل شیوع پوسیدگی به تفکیک اجزای آن (میانگین دندان های پوسیده، کشیده و پر شده)، میانگین شاخص لثه ای، میانگین شاخص بهداشت دهان و درصد فراوانی پاسخ ها به هر کدام از سوالات چک لیست محاسبه شد. جهت مقایسه میانگین ها در گرو ه های سنی از آزمون ANOVA، برای دو جنس t-test، مقایسه درصد فراوانی سوالات در گروه های مختلف جنسی و سنی (6-4 ساله و 12-6 ساله) از آزمون کای–دو و برای مقایسه شاخص های طبقه ای مانند سطح بهداشت از آزمون Mann-Whitney استفاده شد. ضریب خطای α برای کلیه محاسبا ت 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته ها
137 کودک دچار اختلال شنوایی در محدوده سنی
4-6 و 12-6 ساله شامل 5/55 درصد پسر و 5/44 درصد دختر مورد معاینه قرارگرفتند، که از این تعداد 43 نفر در گروه سنی 6-4 سال (4/31 درصد) و 94 نفر (6/68 درصد) در گروه سنی 6-12 سال بودند.
نتایج نشان دادند حداقل dmft (شیری) در بین کودکان معاینه شده 0 و حداکثر آن 20 و میانگین آن 1/4±4/3 بوده است. در مورد DMFT کل میانگین 4/4±8/3 گزارش شد. مقایسه dmft (شیری) در دو گروه سنی اختلاف معنی دار نشان داد (001/0P=). میانگین اجزای dmft شیری و کل برای کل معاینه شوندگان، گروه 6-4 و 12-6 سال به تفکیک در جدول 1 نشان داده شده اند. از سوی دیگر، معاینات نشان دهنده آن بوده که در مورد دندان های شیری در گروه کودکان 6-4 و 12-6 سال به ترتیب 2/30 درصد و 2/37 درصد دارای 0dmft= بودند، در حالی که این ارقام در DMFT کل به ترتیب 6/25 درصد و 7/11 درصد گزارش شد. مقایسه کودکان بر اساس سطح بندی میزان پوسیدگی در نمودار 1 و 2 نمایش داده شده است.
بهداشت دهان و دندان بر اساس شاخص OHI-S نشان داد که در کل جامعه آماری، 7/57 درصد دارای بهداشت دهان خوب، 6/41 درصد متوسط و 7/0 درصد ضعیف بودند. این ارقام به تفکیک در گروه سنی 6-4 سال 8/62 درصد، 2/37 درصد و 0 و در گروه 12-6 سال به ترتیب 3/55 درصد، 6/43 درصد و 1/1 درصد بود. اختلاف معنی داری بین دوگروه سنی دیده نشد. معاینه سلامت لثه با شاخص GI (نمودار 3) نشان داد که تنها 9/10 درصد کل کودکان دارای لثه سالم و بدون التهاب بوده اند (23 درصد در گروه 6-4 سال و 3/5 درصد در گروه سنی 12-6 سال). وضعیت لثه براساس شاخصGI در دو گروه سنی اختلاف معنی دار داشت (012/0=P).
جدول 1 : مقایسه وضعیت دندان های پوسیده،کشیده شده و پرشده در دو گروه سنی 6-4 و 12-6 ساله
گروه سنی 12-6 |
|
|
گروه سنی 6-4 سال |
|
|||||||||
FT |
MT |
DT |
DMFT کل |
DMFT دایمی |
Dmft* شیری |
|
|
FT |
MT |
DT |
DMFT کل |
Dmft* شیری |
|
9/0 |
6/0 |
6/2 |
2/4 |
53/1 |
7/2 |
|
|
5/0 |
5/0 |
2/4 |
2/5 |
2/5 |
میانگین |
5/1 |
1/1 |
7/2 |
1/3 |
93/1 |
1/3 |
|
|
2/1 |
6/1 |
02/5 |
4/5 |
4/5 |
SD |
*- مقایسه بیانگر اختلاف معنی دار بین دو گروه سنی می باشد(001/0P=).
نمودار 1 : توزیع فراوانی نسبی وضعیت dmft (شیری) کل معاینه شوندگان به تفکیک گروه های سنی
نمودار 2 : توزیع فراوانی نسبی وضعیت DMFT کل (شیری و دائمی) معاینه شوندگان به تفکیک گروه های سنی (برحسب درصد)
نمودار 3 : توزیع فراوانی نسبی وضعیت لثه کل معاینه شوندگان به تفکیک گروه های سنی براساس شاخص GI (برحسب درصد)
در معاینه جهت کشف ضایعات تروماتیک مشاهده شد که 4/96 درصد فاقد ترومای دندانی بودند و از تعداد کل افراد مبتلا به این عارضه، 9/2 درصد موارد در حد شکستگی مینا و عاج بود و در 7/0 درصد از آنها تروما باعث لقی دندان شده بود. آمار تفکیکی در گروه سنی
6-4 و 12-6 ساله در جدول 2 نمایش داده شده است. در مورد سایش دندانی، 81 درصد از کل کودکان معاینه شده فاقد سایش دندانی بودند. وضعیت تروما و سایش در دو گروه اختلاف معنی داری نشان نداد (جدول 2). در معاینه و بررسی فلوروزیس، 8/8 درصد از کل کودکان معاینه شده، (6/18 درصد کودکان 6-4 ساله و 3/4 درصد از کودکان 12-6 ساله) مبتلا به فلوروزیس بودند.
بر اساس نتایج به دست آمده از فرم جمع آوری اطلاعات مشخص گردید که به طور کلی همه کودکان از مسواک برای تمیز کردن دندان هایشان استفاده می کردند. اکثر کودکان (8/70 درصد) اظهار داشتند فقط یک بار در روز مسواک می زنند و تنها 3/53 درصد از کودکان هرروز مسواک زدن را تکرار می کردند. نتایج به صورت تفکیکی در جدول 1 آمده است. در مورد عادات بهداشتی در دو گروه اختلاف معنی داری مشاهده نشد. 3/26 درصد از کودکان یک بار در روز از مواد شیرین و 65 درصد بیش از یک بار در روز از مواد شیرین استفاده می کردند.
جدول 2 : توزیع فراوانی شاخص های سلامت دهان و دندان، عادات بهداشتی و عادات پارافانکشنال کودکان با اختلال شنوایی
در دو گروه سنی 6-4 و 12-6
|
|
12-6 سال |
6-4 سال |
P-value |
مراجعه به دندانپزشک* |
بلی خیر |
(5/74) 70 (5/25) 24 |
(9/20) 9 (1/79) 34 |
001/0P= 4/35c2= |
عادات پارافانکشنال*
|
بلی خیر |
(3/22) 21 (7/77) 73 |
(0/48) 20 (0/52) 22 |
P<001/0 4/71c2= |
ترومای دندانی |
بلی خیر |
(3/4) 4 (7/95) 90 |
(3/2) 1 (7/97) 42 |
22/0P= 8/1c2= |
سایش |
بلی خیر |
(9/14) 14 (1/85) 80 |
(9/27) 12 (1/72) 31 |
06/0P= 2/3c2= |
دفعات مسواک زدن در روز |
نمی زند یک بار دو بار بیش از دو بار |
(0/0) 0 (9/64) 61 (5/25) 24 (6/9) 9 |
(0/0) 0 (7/83) 36 (0/14) 6 (3/2) 1 |
07/0P= 4/5c2= |
OHI-S |
میانگین رتبه |
6/70 |
3/65 |
07/0P=* |
GI* |
میانگین رتبه |
2/74 |
6/57 |
012/0P=* |
*) آزمون من – ویتنی
نتایج به دست آمده از فرم جمع آوری اطلاعات درخصوص عادات پارافانکشنال، نشان دادند که 7/46 درصد کودکان دارای عاداتی بودند که بیشترین آن شامل مکیدن انگشت (5/25 درصد) و دندان قروچه (8/8 درصد) بود. به تفکیک، در گروه سنی 6-4 سال همه کودکان معاینه شده دارای عاداتی بودند که 1/79 درصد دارای عادت مکیدن انگشت و 9/20 درصد دارای عادت دندان قروچه بودند. در گروه سنی 12-6 سال فقط 3/22 درصد دارای عاداتی بودند و بیشترین عادت در این گروه مربوط به ناخن جویدن (6/9 درصد) و دندان قروچه و گاز گرفتن لب (2/3 درصد) بود. بررسی سابقه ضربه وارده به سر و صورت کودکان نشان داد که 2/29 درصد کل کودکان معاینه شده سابقه تروما به سر و صورت را داشتند (2/51 درصد کودکان گروه 6-4 سال و1/19 درصد کودکان 12-6 سال).
در بررسی سابقه مراجعه به دندانپزشکی، پاسخ 4/58 درصد از کل جامعه آماری، مثبت و به تفکیک در گروه 6-4 سال 3/23 درصد سابقه مراجعه داشتند و بیشتر خدمات صورت گرفته شامل ترمیم (9/27 درصد) و معاینه (14 درصد) بوده در حالی که درگروه 12-6 سال، 5/74 درصد مراجعه داشتند و بیشترین مراجعات برای کشیدن (5/25 درصد) و ترمیم دندان ها (4/23 درصد) بوده است. از نظر مراجعه منظم اختلاف دو گروه سنی معنی دار بود (001/0Chi-square, P˂).
جهت مشخص کردن عوامل تاثیرگذار بر وضعیت پوسیدگی کل دندان ها، آنالیز رگرسیون خطی استفاده شد. با در نظر گرفتن DMFT کل به عنوان متغیر وابسته و متغیرهای نوع معلولیت (کم شنوا/ناشنوا)، جنسیت، سن، سابقه معاینات منظم دندانپزشکی، شاخص بهداشت دهان و همچنین تعداد دفعات مسواک زدن، مشخص گردید (001/0P< و 24/0R2=) که تنها سن کودکان
(04/0P< و 5/0- B-coefficient =) و نوع معلولیت (001/0P< و 4/3 B-coefficient =) و شاخص بهداشت (03/0P= و 2/1 B-coefficient =) به طور معنی داری بر میانگین DMFT کل تاثیر داشتند (جدول 3). بدین ترتیب بیماران با سن پایین تر، بیماران با اختلال کم شنوایی و بیمارانی که سطح بهداشت پایین تری داشتند، میانگین DMFT در آنها بالاتر بود.
جدول 3 : مدل رگرسیون عوامل موثر بر DMFT کل
متغیرهای باقیمانده در مدل نهایی |
Beta Coefficients |
انحراف معیار |
P-value |
ثابت |
-062/5 |
583/3 |
161/0 |
سن |
309/0- |
154/0 |
048/0 |
معلولیت |
404/3 |
902/0 |
000/0 |
OHI-s |
173/1 |
555/0 |
037/0 |
از میان کودکانی که از مسواک استفاده می کردند، 8/82 درصد از روش اسکراب، 5/4 درصد از روش رول و بقیه از هر دو روش برای مسواک زدن استفاده می کردند. فقط 56 درصد کودکان به صورت کامل تمام مراحل مسواک زدن را جلوی معاینه گر انجام دادند.
بحث
امروزه بهبود کیفیت زندگی افراد ناتوان جسمی به عنوان یک هدف بازتوانی به شمار می رود. سلامت دهان و دندان از عواملی است که معمولاً کیفیت زندگی افراد را تحت تاثیر قرار می دهد.(14) کودکان ناتوان جسمی معمولاً مراقبت های زیادی در مورد معلولیت خود دریافت می کنند اما توجه کمی به بهداشت دهان و دندانشان می شود و اغلب به علت ترس و عدم آگاهی نادیده گرفته می شود.
در این پژوهش، میانگین dmft و DMFT کل (شیری و دائمی) به ترتیب 1/4±4/3 و 8/3±4/4 به دست آمد. میانگین DMFT کل نیز در کودکان 12 ساله، 5/2±6/3 گزارش شد. در مطالعه ای مشابه که در مدارس استثنایی تهران توسط مهدی شهرابی(8) انجام شده بود، میانگین DMFT کودکان ناشنوای 12 ساله 07/3 گزارش شد. همچنین در مطالعه مشابه دیگر توسط بی ریا(9) در کودکان ناشنوای 12 و 15 ساله، میانگین DMFT 12 ساله ها 34/2±52/3 گزارش شد که تقریباً مشابه نتایج مطالعه ما بود. در مطالعه اسکندریان و همکاران(15) در کودکان استثنایی شیراز، میانگین DMFT در کودکان
12-10 ساله ناشنوا 57/4±46/5 گزارش شد که از جمعیت مورد مطالعه حاضر بیشتر می باشد. تفاوت در میانگین پوسیدگی می تواند به علت تفاوت معاینه گر و معیارهای تشخیصی پوسیدگی و نیز شرایط زندگی و تغذیه ای باشد.
طبق آخرین آمار در مورد وضعیت پوسیدگی در کودکان استان اصفهان در سال 1383 میانگین dmft شیری در کودکان سالم 6 ساله در این استان 7/4 محاسبه گردید که نسبت به میانگین dmft در کودکان 6 ساله (4/4±5/6) پژوهش حاضر کمتر است. اختلاف های مشاهده شده می تواند به علت عدم توجه کودک و خانواده کودکان ناشنوا به وضعیت دهان و دندان باشد.(16)
1/16 درصداز کودکان هیچ پوسیدگی دندانی نداشتند و به اصطلاح Caries free بودند. میزان Caries free در کودکان 6 و 9 ساله در این پژوهش به ترتیب 9/5 و 6/28 درصد بود در حالی که طبق سیمای سلامت استان اصفهان، سال 1383، این ارقام به ترتیب 3/11 درصد و 7/5 بود. میزان Caries free در مطالعه دکتر بی ریا(9) روی کودکان ناشنوای 12 ساله، 11 درصد گزارش شد که نسبت به پژوهش حاضر (2/15 درصد) کمتر بود. همچنین در مطالعه ای در کویت(17) هم، این درصد 17 درصد اعلام گردید. در حالی که در مطالعه ای در هند میزان کودکان بدون پوسیدگی 65 درصد گزارش شد. که این اختلاف ناشی از مکان ارزیابی در مطالعه اخیر (یک مدرسه خصوصی با رفاه بالا و دسترسی بالا به خدمات دندانپزشکی) می باشد.(14)
همچنین میانگین DMFT دائمی، از میانگین dmft شیری کودکان 12-4 ساله مطالعه حاضر کمتر بود که این کاهش می تواند به علت توجه بیشتر والدین و کودک در سنین بالاتر به وضعیت سلامت دهان و دندان و نیز آموزش ها و خدمات بهداشتی ارائه شده از طرف مدارس باشد. در مورد مراجعات به دندانپزشکی نیز، کودکان
12-6 ساله مراجعات بیشتری داشتند که خود می تواند مؤید همین نکته باشد.
مطلب قابل توجه دیگر این است که بیشترین جزء DMFT/dmft مربوط به پوسیدگی بود که این امر دلالت بر عدم توجه به درمان در بسیاری از کودکان دارد. البته در سیمای سلامت دهان استان در سال 1383 نیز، بیشترین جزء مربوط به دندان های پوسیده بود. بالابودن جزء پوسیدگی در این کودکان مصداق «نیاز های درمان نشده» است که فاکتورهای زیادی از جمله دسترسی پایین به خدمات و یا عدم اطلاع از نیاز به آن را ایجاد می کند.(18) در کودکان با اختلالات شنوایی، دسترسی پایین خدمات تا حد زیادی به علت مشکلات در برقراری ارتباط موثر ارایه کنندگان خدمات سلامت از جمله دندانپزشکان با این گروه از کودکان می باشد. در مطالعه ای در انگلستان مشخص شد کودکان زیر 5 سال 23 مرتبه کمتر از کودکان در سنین بالاتر شانس مراجعه به دندانپزشک را داشته اند و دو سوم موارد مشکل در دسترسی ناشی از اختلالات برقراری روابط بوده است.(19)
در خصوص عادت بهداشتی، نتایج حاصل از فرم جمع آوری اطلاعات نشان داد تقریباً همه کودکان از مسواک برای تمیز کردن دندان هایشان استفاده می کردند. در مطالعه مشابه فائضی(20) مشخص شد 88 درصد کودکان ناشنوا از مسواک استفاده می کردند. در مطالعه ای دیگر در هند نتایج نشان داد 100 درصد ناشنوایان مورد مطالعه، روزی یک بار از مسواک برای تمیز کردن دندان هایشان استفاده می کردند.(21)
19 درصد کودکان دچار سایش دندانی بودند، 7/46 درصد از کودکان عادات پارافانکشنال داشتند که بیشترین عادت مربوط به مکیدن انگشت و دندان قروچه بود. علت بالابودن عادات پارافانکشنال در این کودکان می تواند ناشی از استرس بالاتر در این کودکان نسبت به همسالان سالم خود باشد.(22) با توجه به این که هم سایش و هم عادات در کودکان 6-4 ساله بیشتر بود می توان نتیجه گرفت بسیاری از سایش های دندانی در نتیجه دندان قروچه کودک بوده است. در معاینه دندان ها جهت بررسی ترومای دندانی، مشخص شد 6/3 درصد کودکان دارای تروما بودند. در مطاله بی ریا(9)، 9/4 درصد کودکان ناشنوا دارای شکستگی دندان قدامی براثر ترومای دندانی بودند.
در مورد بهداشت دهان و دندان بر اساس شاخص OHI-S مشخص گردید 7/57 درصد از بهداشت خوب برخوردار بودند میانگین به دست آمده در این مطالعه برای این ایندکس 5/0±1/1 گزارش شد که بسیار کمتر از مطالعه اسکندریان(15) (68/2±25/3) و نیز مطالعه هند(20) (08/1±52/2) بود. در مطالعه دیگری در هند توسط Rawlani و همکاران(14) نیز این شاخص 76/2±49/1 محاسبه شد. این تفاوت ها علاوه بر تفاوت در نحوه تمیز کردن دندان ها و آموزش می تواند به علت تفاوت معاینات باشد. با توجه به نقش تاثیر گذار دفعات مسواک زدن در وضعیت پوسیدگی (با توجه به مدل رگرسیون)، تاکید بیشتر بر آموزش مراقبت های سلامت دهان در این کودکان را باید مدنظر قرار داد. در خصوص وضعیت لثه براساس شاخص GI مشخص شد 1/89 درصد کل معاینه شوندگان التهاب لثه داشتند. در مطالعه کشوری سال 83 در رده سنی 9 ساله ها تنها نزدیک 3 درصد التهاب لثه داشتند (البته شاخص اندازه گیری در طرح کشوری، GI نبوده و التهاب تنها به صورت چشمی و براساس داشتن/نداشتن ثبت شده بود). این رقم بالای التهاب می تواند در نتیجه عدم حذف کامل پلاک توسط کودک و بهداشت ضعیف کودک باشد.
مهارت اجتماعی مجموعه رفتار های آموخته شده ای است که فرد را قادر می سازد با دیگران رابطه اثربخش داشته و از واکنش های نامعقول اجتماعی خودداری کند. همکاری، مشارکت با دیگران، کمک کردن، آغازگر رابطه بودن، تقاضای کمک کردن، تعریف و تمجید از دیگران و قدردانی کردن مثال هایی از این نوع رفتار است. مطالعات نشان داده که کودکان با اختلال شنوایی اکثراً از سطح پایین تر مهارت های اجتماعی در مقایسه با همسالان سالم خود برخوردار هستند. شنوایی آشکارا اهمیت بیشتری در یادگیری دارد تا بینایی و رشد اجتماعی و شخصیتی افراد در جامعه تا حد زیادی منوط به ارتباط است. در جمعیت شنوا زبان رایج ترین وسیله انتقال پیام ها بین مردم است. جامعه به اختلالات شنوایی کمتر از اختلالات بینایی اهمیت می دهد، در نتیجه آثار روانی مبتلایان به اختلالات شنوایی به مراتب بیشتر از آثار روانی مبتلایان به اختلالات بینایی است و کودک ناشنوا بیشتر در معرض اختلالات روانی قرار دارد(23) و لازم است با لحاظ موارد ذکر شده این کودکان بیشتر مورد حمایت خانواده و جامعه قرار گیرند.
همانطور که گفته شد این قشر از اجتماع به دلیل ناتوانی در فراگیری عادی دستورات بهداشتی نیازمند توجهات بیشتری از جانب دندانپزشکان و مسئولین مربوطه در اجرای برنامه های پیشگیرانه و درمانی می باشند، به واسطه چند فاکتوری بودن وضعیت پوسیدگی نیاز است در جهت بهبود ارتقای وضعیت بهداشتی همکاری و همیاری بین بخش های مختلف جامعه اعم از کودک و والدین، دندانپزشکان و سیاستگذاران به وجود آید و با توجه به نتایج، اهمیت ایجاد امکانات درمانی دندانپزشکی خاص و افزایش آگاهی مشخص می شود. می توان با برگزاری کلاس های آموزشی بهداشت دهان و دندان برای والدین و مربیان بهداشت در مدرسه و ارائه برنامه های اموزشی بصری خاص توسط رسانه ها و نیز انجام معاینات دوره ای ناشنوایان توسط دندانپزشکان و تعیین نیازهای پیشگیرانه و درمانی، تاسیس مراکز دندانپزشکی مختص ناشنوایان و نیز تربیت پرسنل کافی برای آموزش برنامه های بهداشتی به آنها سطح بهداشت و سلامت دهان و دندان در این گروه خاص را ارتقا بخشید.
نتیجه گیری
در کل مقایسه های صورت گرفته نشان داد وضعیت پوسیدگی در کودکان تحت مطالعه، بیش از میانگین استانی و کشوری در رده سنی 12-4 ساله می باشد. همچنین درصد پایینی از کودکان از سلامت کامل لثه برخوردار بودند و عادات بهداشتی آنها نیز در سطح پایینی بود. از سویی با افزایش سن، وضعیت پویسیدگی و رعایت رفتارهای مرتبط با سلامت دهان در این کودکان بهبود می یابد که یا ناشی از وجود برنامه های مبتنی بر مدارس (آموزش و معاینات منظم تر) و یا افزایش توانمندی کودکان و والدین آن ها در انجام مراقبت های سلامت دهان می باشد.
تشکر و قدردانی
مقاله حاضر حاصل بخشی از یافته های پایان نامه تحقیقاتی با شماره ثبت 393411 می باشد. بدین وسیله مراتب قدردانی خود را از معاونت محترم پژوهشی دانشکده دندانپزشکی بابت پشتیبانی مالی و اداری و نیز آموزش و پرورش کل استان، آموزش و پرورش استثنایی و سازمان بهزیستی استان اصفهان جهت همکاری اجرایی اعلام می داریم.