Document Type : original article
Authors
1 Associate Professor, Dept of Oral & Maxillofacial Radiology, School of Dentistry, Shiraz University of Medical Sciences, Shiraz, Iran
2 Professor of Internal Medicine, Endocrine and Metabolism Research Center, School of Medicine, Shiraz University of Medical Sciences, Shiraz, Iran
3 Dentist
4 Postgraduate Student, Dept of Prosthodontics, School of Dentistry, Shiraz University of Medical Sciences, Shiraz, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
استئوپورز یک بیماری سیستمیک پیشرونده است که در نتیجه عدم تعادل میان سرعت تشکیل و تحلیل استخوان ایجاد میشود و باعث از دست رفتن توده معدنی استخوان میشود. مشخصه این بیماری کاهش توده استخوانی و تغییرات ریز ساختاری بافت استخوان میباشد.(1)
کاهش توده استخوانی مرتبط با استئوپورز منجر به افزایش احتمال وقوع شکستگیهای استخوانی میشود به طوری که این بیماری مهمترین دلیل زمینهای شکستگی در سنین میانسالی و بالغین مسنتر به شمار میرود.(2) فاکتورهای ایجاد توده استخوانی پایین شامل: جنس مؤنث، افزایش سن، کمبود استروژن، نژاد سفید، وزن پایین، تاریخچه خانوادگی استئوپورز، سیگار کشیدن، تاریخچه شکستگیهای قبلی و استفاده از الکل و نوشیدنیهای حاوی کافئین میباشد. از دلایل استئوپورز در خانمها، کمبود استروئیدهای جنسی در دوره یائسگی است که منجر به افزایش جایگزینی استخوان و تحلیل آن میشود. تحقیقات جدید نشان میدهد که دانسیته توده معدنی استخوانی BMD[1]و شیوع شکستگیهای مهرهای در مردان مرتبط با استرادیول سرم و نه در ارتباط با تستسترون میباشد. همچنین به نظر میرسد که استرادیول، هورمون جنسی غالب برای تنظیم تحلیل استخوان در مردان است. کاهش غلظت استروئیدهای جنسی که تأثیراتی مستقیم و غیرمستقیم بر روند جایگزینی استخوان دارد، بر سرعت تحلیل استخوان اثرگذار میباشند.(5-3)
سازمان بهداشت جهانی، استئوپورز در زنان یائسه را براساس BMD و با شاخصی به نام T-score تعریف مینماید. براساس این تقسیم بندی، در صورتی که T-score بیش از 5/2 و انحراف معیار زیر میزان متوسط افراد بزرگسال جوان باشد، فرد دچار استئوپورز است و افرادی که BMD آنان بین 1 تا 5/2 و انحراف معیار پایینتر از این میزان باشد، مبتلا به استئوپنی هستند.(6) همچنین براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، روش استاندارد طلایی در تشخیص استئوپورز ارزیابی دانسیته مواد معدنی استخوان یا BMD به روش Dual X-ray Absorptiometry (DXA) میباشد.(7)
برخلاف چندین دهه تحقیقات، هنوز توافق کلی مبنی بر این که آیا افراد مبتلا به استئوپورز و استئوپنی در معرض خطر بیشتری برای تحلیل استخوان فکین، پریودنتیت و از دست دادن دندانها هستند یا خیر وجود ندارد. به طور کلی این پژوهشها محدود به نژادهای خاصی بوده و یا از معیارهای غیرمستقیم تحلیل استخوان مانند سطح اتصالات پریودنتالی کلینیکی استفاده کردهاند.(8)
نتایج تحقیقات صورت گرفته در این زمینه نشان میدهد که ایندکسهای مختلف براساس رادیوگرافیهای دهانی میتوانند برای تشخیص گروه پرخطر، که نیازمند اندازهگیریهای دانسیته استخوان هستند، استفاده شوند. با توجه به این که رادیوگرافیهای دهانی برای تعداد کثیری از بیماران دندانپزشکی مورد استفاده قرار میگیرد، دندانپزشک میتواند نقش مهمی به عنوان اولین کلینیسین مسئول برای ارجاع زنان واقع در گروه پرخطر را داشته باشد، اما در هر حال به دست آوردن ابزار تشخیصی قابل اعتماد برای استفاده کلینیکی روزمره نیازمند تحقیقات گستردهای میباشد.(9)
هدف از این مطالعه مقایسه میزان تحلیل استخوان آلوئول و تعداد دندانهای باقیمانده بین خانمهای یائسه با توده استخوانی نرمال و خانمهای یائسه با توده استخوانی پایین، محاسبه شده براساس DXA میباشد.
مواد و روشها
در بین خانمهای مراجعهکننده به بخش سنجش تراکم استخوان بیمارستان نمازی شیراز، 115 خانم داوطلب 40 تا 70 ساله که همگی از نژاد ایرانی بودند و سابقه هیچگونه بیماری سیستمیک، مصرف الکل، سیگار و هورمون منفی نداشتند. افرادی که حائز این شرایط نبودند و احتمال ابتلا به استئوپورز ثانویه، هیپرپاراتیروییدیسم، تیروتوکسیکوز کنترل نشده، سوءجذب، بیماریهای کبدی و الکلیسم داشتند از مطالعه حذف گردیدند. افراد داوطلب، فرم رضایتنامه ورود آگاهانه به طرح را تکمیل نمودند.
با توجه به گزارش DXA در ناحیه مهرههای کمر (Spine L2-L4)، لگن (Total Hip) و سرفمور افراد با اتصال پایین به صورت زیر طبقه بندی شدند:
FBMD (TScore) یا SBMD کمتر و یا مساوی 1- (استئوپنیک/ استئوپروتیک)
FBMD (TScore)یا SBMD کمتر و یا مساوی 5/2- (استئوپروتیک)
FBMD (TScore) و SBMD کمتر و یا مساوی 5/2- (استئوپروتیک)
جهت تعیین میزان تحلیل استخوان آلوئول، رادیوگرافیهای پری اپیکال به روش موازی از نواحی مولرهای اول و دوم دو سمت و سانترالهای فک پایین به وسیله دستگاه رادیوگرافیPlanmeca Intra Dentsply Rinn=0.32 (KVP=60 , MA=8) و فیلم Ekta speed Kodak تهیه شدند. رادیوگرافیهای تهیه شده به وسیله اسکنر Microtek Scanmaker I 800 با رزولوشن 300 DPI و همگی به ابعاد 457×1352 پیکسل دیجیتالی شدند. مقادیر تحلیل استخوان آلوئول با اندازهگیری فاصله بین CEJ تا پایینترین ناحیه کرست آلوئول در نواحی مزیال و دیستال دندانهای مولر اول و دوم و سانترال فک پایین به وسیله نرم افزار اتوکد 2007 با دقت صدم میلیمتر اندازهگیری شد. مواردی که در آنها تشخیص CEJ به علت پوسیدگی عمیق، پرکردگی و یا روکش امکانپذیر نبود در این قسمت لحاظ نشدند. مراحل اندازهگیری تحلیل و تراکم استخوان آلوئول توسط یک متخصص رادیولوژی فک و صورت دو بار و به فاصله یک هفته تکرار شد. همچنین تعداد دندانهای از دست رفته براساس رادیوگرافی پانورامیک بدون در نظرگرفتن دندانهای عقل محاسبه گردید. تمامی رادیوگرافیها حداکثر دو هفته پس از انجام DXA تهیه شدند.
آزمون آماری مورد استفاده جهت بررسی میزان تحلیل استخوان آلوئول t-test بود. برای مقایسه تعداد دندانهای از دست رفتهاز تست آماری Mann-Whiteny استفاده شد. برای محاسبه دقت مشاهدهگر Intraobserver reliability، از آزمون Paird t- test استفاده شد.
یافته ها
از تعداد 115 فرد شرکت کننده، 15 نفر به علت پرونده ناقص و یا وجود پاتولوژی در فک از مطالعه حذف شدند. بنابراین، 100 خانم برای تجزیه و تحلیل در نظر گرفته شدند. متوسط سن افراد مورد مطالعه 88/54 سال بود. 41 نفر (26/43 درصد) که دارای BMD نرمال در هر دو ناحیه بودند به عنوان گروه شاهد قرار گرفتند. مجموع 59 (73/56 درصد) نفر در گروه مبتلا به استئوپنی/استئوپروز قرار گرفتند که از میان آنها 14 زن در هر دو ناحیه استئوپروز داشتند.
همانگونه که در جداول 1 الی 3 مشاهده می شود، متوسط میزان تحلیل استخوان آلوئول به ترتیب در چهار گروه ذکر شده 45/3، 47/3، 62/3 و 5/3 میلیمتر به دست آمد که از لحاظ آماری تفاوت قابل ملاحظهای نداشتند (05/0P>). همچنین میانگین تعداد دندانهای از دست رفته در گروههای مورد بررسی به ترتیب 78/5، 05/8، 36/8 و 5/4 بود که تفاوت آماری قابل ملاحظهای نداشتند (05/0P>).
آزمون Paired t-test با 05/0P≥ دقت کافی مشاهدهگر را نشان داد.
جدول 1 : مقایسه مقادیر تحلیل عمودی استخوان آلوئول و همچنین تعداد دندانهای از دست رفته در زنان سالم و مبتلا به استئوپورز/استئوپنی) افرادی که FBMD T-Score یا SBMD T-Score آنها کمتر و یا مساوی 1- بود(
|
FBMD یا SBMD T-score ≤1- (پایین BMD) N=59 |
نرمال N=41 |
P-value |
||
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
||
فاصله تا CEJ(mm) |
47/3 |
57/1 |
45/3 |
28/1 |
959/0 |
تعداد دندانهای از دست رفته |
05/8 |
4/7 |
78/5 |
69/5 |
14/0 |
جدول 2 : مقایسه مقادیر تحلیل عمودی استخوان آلوئول و همچنین تعداد دندانهای از دست رفته در زنان سالم و مبتلا به استئوپوز (افرادی که SBMD T-score و FBMD آنها کمتر و یا مساوی 5/2- بود)
|
FBMD یا SBMD T-score ≤5/2- (استئوپروز) N=14 |
Normal N=41 |
P-value |
||
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
||
فاصله تا CEJ(mm) |
62/3 |
98/0 |
45/3 |
28/1 |
176/0 |
تعداد دندانهای از دست رفته |
36/8 |
4/3 |
78/5 |
69/5 |
375/0 |
جدول 3 : مقایسه مقادیر تحلیل عمودی استخوان آلوئول و همچنین مقایسه تعداد دندانهای از دست رفته در زنان سالم و مبتلا به استئوپورز (SBMD T-Score یا FBMD آنها کمتر و یا مساوی5/2- بود)
|
FBMD or SBMD T-score ≤5/2- (Osteoporosis) N=14 |
Normal N=41 |
P-value |
||
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
||
فاصله تاCEJ |
50/3 |
94/1 |
45/3 |
28/1 |
742/0 |
تعداد دندانهای از دست رفته |
5/4 |
32/3 |
78/5 |
69/5 |
562/0 |
بحث
در رابطه با بروز پریودنتیت متعاقب استئوپروز، برخی تحقیقات مقطعی انجام شده، ارتباطی را میان BMD و بیماریهای پریودنتال نشان ندادهاند.(11و10)اما تحقیقاتی که نشان دادهاند کاهش Metacarpal BMD با پریودنتیت در ارتباط است، مشخصکننده ارتباطی بین توده استخوانی در فکین و بیماریهای پریودنتال هستند.(12)همچنین نشان داده شده که کاهش Trochanter BMD و Femur BMD با از دست رفتن استخوان آلوئول بین دندانی و کاهش کلینیکی چسبندگی پریودنتال در ارتباط است.(13)Yoshihara و همکاران در پژوهشی که بر روی 38 خانم یائسه انجام دادند، نتیجهگیری کردند که از دست رفتن ارتفاع استخوان آلوئول در طول دوره تحقیق ارتباطی قوی با BMD اولیه در ناحیه مهرههای کمری دارد.(14)
Lundströmو همکاران ارتباط میان استئوپورز در ناحیه زانوها و پیشرفت بیماری پریودنتال را در طی سه سال مورد بررسی قرار دادند. در این تحقیق 179 نفر که همگی بالای 70 سال بودند بررسی گردیدند. برخلاف نتایج تحقیقات قید شده، در این پژوهش نشان داده شد که ارتـباط مـعنیداری مـیان BMD پایـین و از دست رفـتن اتصالات پریودنتال در طول زمان وجود ندارد.(15)
به طور کلی نتایج تحقیقات مختلف نشان میدهند که تحلیل استخوان سیستمیک که متعاقب ریمادلینگ نابرابر استخوان درنتیجه کمبود استروژن میباشد، میتواند بر استخوان فکین اثرگذار باشد و از لحاظ پیشرفت تحلیل استخوان در پریودنتیت مؤثر است. بیش از چندین دهه است که محققین روشهای رادیوگرافی را جهت اصلاح توانایی تعیین و بررسی تغییرات استخوان آلوئول مطرح کردهاند.(16)در شرایط ایده آل بررسی رادیوگرافی باید قادر به تعیین وضعیت پیشرفت ساختمانهای پریودنتال در هنگام تشکیل، موقعیت و تخمین تقریبی اندازه و شکل ضایعه پریودنتال هنگام بروز بیماریها باشد.(18و17) به منظور بررسی تحلیل استخوان میتوان از رادیوگرافیهای داخل دهانی و پانورامیک استفاده کرد.(19)از میان رادیوگرافیهای داخل دهانی، رادیوگرافیهای پری اپیکال که با روش موازی تهیه شدهاند به علت اینکه تمام طول ریشه و چند میلیمتر از بافت استخوانی اطراف آن را نشان میدهند نسبت به بایت وینگ اطلاعات سودمندتری ارائه میدهند.(20)
جهت تعیین میزان تحلیل استخوان در رادیوگرافیها به طور معمول فاصله بین کرست آلوئول (AC) رادیوگرافیک و یک نقطه مرجع مانند CervicoEnamel Junction (CEJ) بررسی میگردد،(21)اگر فیلم و ساختمانهایی که از آن رادیوگرافی تهیه میشود موازی و در حداقل فاصله ممکن و X-ray beam عمود بر هر دوی آنها باشند، فاصله رادیوگرافیک CEJ-AC با فاصله آناتومیک تقریباً برابر خواهد بود.(22)
Jeffcoat برای بررسی تحلیل استخوان آلوئول، استفاده از ارزیابی خطی ارتفاع کرست در رادیوگرافیهای دیجیتایز شده را توصیه نمودند. این روش به تنهایی بدون استفاده از تفریق و آنالیز دنسیتومتریک حساسیت کمتری نسبت به موقعیت فیلم داشته و میتواند در بررسی معمول رادیوگرافی مورد استفاده قرار گیرد.(23)
در تــحقیق حـاضر با ایـن که مـا از رادیـوگـرافـی پریاپیکال موازی استفاده نمودیم، باز هم ارتباطی بین میزان تحلیل استخوان و استئوپورز وجود نداشت که با نتایج پژوهش Phipps و همکاران(24)همخوانی داشت.
از دست دادن دندانها نقطه پایانی بیماری پریودنتال است و از این لحاظ مشابه شکستگیهای استئوپورتیک میباشد و یک شاخص مهم کلینیکی برای بیماری به شمار میرود، اما دندانها میتوانند به علل دیگری غیر از بیماری پریودنتال (مانند پوسیدگیهای عمیق یا شکستگی) از دست بروند، اما در هر صورت بیماری پریودنتال یکی از مهمترین فاکتورهای از دست دادن دندان میباشد.(25)
در رابطه با ارتباط کاهش BMD با تعداد دندانهای از دست رفته نتایج مختلفی موجود است.(29-26و10)
Gur و همکاران در تحقیق گستردهای برروی 1171 زن یائسه 86-40 ساله، نشان داد که از دست رفتن دندانها به طور بارزی با BMDپایین مهرههای کمری ارتباط دارد.(30) در یک مطالعه Cohort که بر 566 بیمار دچار شکستگی لگن انجام شد، Aström و همکاران گزارش کردند که خطر شکستگی لگن با افزایش تعداد دندانهای از دست رفته افزایش مییابد.(31) هم چنین نشان داده شده که درمان با مکملهای کلسیم و ویتامین D که هیچ گونه اثری بر پوسیدگی یا تروما ندارد، میتواند در کاهش تعداد دندانهای از دست رفته مؤثر باشد.(32)
از طرفی، در پژوهش دیگری که برروی 145 خانم بیدندان و 253 خانم دارای دندان انجام گرفت، هیچگونه ارتباطی در مورد درصد تغییرات سالانه BMDلگن در طـول دو سال و از دست رفـتن تـعـداد دنـدانها یـافت نشد.(33)
نتایج تحقیق حاضر در رابطه با تعداد دندانهای از دست رفته با نتایج پژوهش Yaşarهمخوانی دارد(34)ولی در تناقض با نتایج تحقیق Nicopoulou-Karayianni و همکاران میباشد.(35)البته در تحقیق حاضر دندانهای هر دو فک مورد ارزیابی قرار گرفتند در حالی که در تحقیق Yaşar فقط فک پایین مورد ارزیابی قرار گرفته بود. همچنین تعداد افراد مورد مطالعه در تحقیق Nicopoulou-Karayianni، که ارتباط معنیداری بین تعداد دندانهای از دست رفته و استئوپروز پیدا کردند، 665 نفر بود، به عبارت دیگر این تحقیق در سطح وسیعتری انجام پذیرفته است که این مسأله میتواند سبب اختلاف نتایج به دست آمده باشد. یکی از علل دیگر در تفاوت میان نتایج، Adjustment تاثیر سن و سیگار کشیدن بر روی استئوپروز میباشد که در تحقیق Nicopoulou-Karayianni اعمال شده است، در حالی که هیچ کدام از افراد شرکتکننده در پژوهش حاضر دارای مسائل ثانویه اثرگذار بر استئوپورز نبودند.
قابل ذکر است که در تحقیق حاضر به علت فاصله مکان تهیه DXA و کلینیک رادیولوژی با محدودیت تعداد نمونهها روبرو بودیم. با توجه به کم بودن نمونهها، نیاز به انجام تحقیقی گستردهتر با تعداد نمونههای بیشتر در جمعیت بررسی شده ضروری میباشد.
نتیجه گیری
در این پژوهش ارتباطی میان تعداد دندانهای از دست رفته و تحلیل استخوان آلوئول و میزان توده استخوانی (BMD)در زنان یائسه یافت نشد.
تشکر و قدردانی
این مقاله منتج از پایاننامه دانشجویی به شماره 1155 است و بدینوسیله از معاونت محترم دانشگاه علوم پزشکی شیراز به دلیل پشتیبانی مالی این طرح و همچنین جناب آقای طالع زاده به دلیل همکاریشان در هماهنگی با بیماران سپاسگزاری میشود.