Document Type : Case report
Authors
1 Assistant Professor, Dept of Endodontics, School of Dentistry, Rafsanjan University of Medical Sciences, Rafsanjan, Iran
2 Dentist
Abstract
Keywords
مقدمه
درمان کانال ریشه شامل پاکسازی و شکلدهی کانال و پرکردن فضای 3 بعدی آن میباشد. به منظور درمان موفق، کانال ریشه باید به طور مناسب پاکسازی شود و به صورت کامل پر گردد.(2و1) سیل کامل کانال ریشه پس از پاکسازی و شکلدهی برای جلوگیری از کلونیزه شدن میکروارگانیسمهای دهان و آلودگی مجدد بافتهای
پری آپیکال و فضای داخل ریشه است.(3)
روشها و مواد مختلفی جهت ایجاد سیل مناسب در کانال ریشه دندان معرفی شدهاند، این مواد باید مناسب بوده و فضای کانال را به طور کامل پر کنند(4)، اینگل و همکاران شایعترین علت شکست درمان ریشه را فقدان سیل آپیکالی مناسب معرفی کردند؛(5) اهمیت سیل مناسب به اندازهای است که می تواند موفقیت درمان اندو را تا حدود 5/96% افزایش دهد.(6)
گوتاپرکا به تنهایی نمیتواند تمام فضای کانال ریشه را پر کند و استفاده از سیلر برای پر کردن کامل فضای سهبعدی کانال ریشه لازم است(7) پس به منظور پرکردن بینظمیهای سیستم کانال ریشه، اتصال مواد پرکننده به دیواره کانال و همچنین به عنوان یک ماده روانکننده از سیلر استفاده میشود(8)، یک سیلر ایدهآل باید سازگار با انساج بوده، خاصیت ضدمیکروبی داشته باشد، غیرسمی و رادیواپک بوده همچنین سیستم کانال ریشه را به طور کامل پر کند و از نظر ابعادی نیز پایدار باشد و چسبندگیاش به دیواره کانال مناسب باشد.(9)
در کل چهار نوع اصلی سیلرها شامل سیلرهای با بنیان زینک اکساید اوژنول، پلاستیکها، گلاسآینومر و انواع حاوی هیدروکسید کلسیم می باشند.(10) سیلرهای زینک اکساید اوژنول مدتهاست که به طور موفقیتآمیزی استفاده میشوند. چنانچه این سیلرها به داخل بافتهای پری رادیکولر گسترش یابند جذب میشوند. این مواد دارای زمان سخت شدن آهسته، انقباض در هنگام سخت شدن و حلالیت هستند و میتوانند باعث تغییر رنگ ساختمان دندان شوند. یک مزیت این سیلرها فعالیت ضدمیکروبی آنها میباشد. Tubliseal یک سیلر زینک اکساید اوژنول بوده و به شکل بیس وکاتالیست میباشد که به راحتی مخلوط می شود اما چنانچه به صورت پودر و مایع استفاده شود سریعتر سخت میشود. سیلرهای رزینی نیز مدتهاست که استفاده میشوند، این سیلرها خاصیت چسبندگی داشته و فاقد اوژنول میباشند.(11) AH26 یک اپوکسی رزین است که خواص مطلوب آن شامل عمل ضدمیکروبی، چسبندگی، زمان کارکرد طولانی، سهولت مخلوط کردن و قابلیت سیل بسیار خوب آن است. معایب آن نیز شامل تغییر رنگ، عدم حلالیت نسبی در حلالها، سمیت نسبی تا زمانی که سخت نشده و مقداری حلالیت در مایعات دهان میباشد. AHPlus نیز که ترکیب اصلاح شدهای از AH26 است، به علت آن که فرمالدئید کمتری آزاد میکند، سازگاری نسجی بهتری داشته و به علت حذف نقره از فرمول، کمتر باعث تغییر رنگ می شود.(10)
طیف گستردهای از سیلرها به صورت تجاری در دسترس می باشد.(14-12) AH26 رایجترین سیلر اپوکسی-رزین میباشد که ادعا میشود خاصیت سیلکنندگی عالی دارد.(16و15) Naulakha و همکارانش نشان دادند که سیلر AH26 بهترین نوع سیلر از نظر ریزنشت آپیکالی میباشد(17) اما عدم اتصال بین گوتاپرکا و این سیلر ممکن است ریزنشت را امکانپذیر کند.(15)
برای بهبود سیل آپیکال سیلرهای مختلفی ارائه شدهاند، بنابراین ارزیابی کیفیت سیلرها حائز اهمیت میباشد. مطالعات متعددی جهت ارزیابی میزان ریزنشت سیلرهای مختلف و نیز تاثیر روش پرکردن کانال بر میزان ریزنشت انجام شده است(23-17)، با توجه به اهمیت فقدان ریزنشت در موفقیت کلینیکی درمان کانال ریشه هدف ما در این مطالعه، مقایسه سیل آپیکالی سه نوع کانال سیلر AH26، AHPlus و Tubliseal با هم و با گروههای کنترل منفی و مثبت به روش Dye Penetration در شرایط آزمایشگاهی بود.
مواد و روشها
در این مطالعه از تعداد 110 عدد دندان سانترال کشیده شده فک بالای انسان استفاده شد. دندانها ابتدا از نظر ماکروسکوپی و نیز توسط رادیوگرافی از دو جهت مزیودیستال و باکولینگوال مورد بررسی قرار گرفتند تا دندانهای دارای کرو شدید ریشه، ریشههای خیلی کوتاه یا خیلی بلند، تحلیل خارجی و داخلی، شکستگی ریشه، شکستگی آپکس، آپکس باز یا تشکیل نشده، کلسیفیکاسیون شدید داخل کانال، پالپ استون، آپکس دو شاخه و کانال فرعی از مطالعه خارج شده و دندانهای با طول بین 25-20 میلیمتر انتخاب شدند. دندانها پس از کشیده شدن در محلول 10% فرمالین قرار گرفتند. سطوح خارجی آنها از هر نوع نسج نرم و سخت و کلکولوس پاکسازی شد. سپس دندانها در محلول هیپوکلریت سدیم 25/5 % به مدت یک ساعت قرار داده شده و پس از شستشو با آب تا زمان شروع کار، دندانها داخل محلول نرمال سالین قرار داده شدند.
تاج تمام دندانها از ناحیه CEJ توسط هندپیس و دیسک الماسی D&Z(Mailiefer Co. Switzerland) قطع گردید. به وسیله بروچ نسج پالپ به طور کامل از کانال ریشه خارج شد. طول کارکرد به وسیله فایل K-file 15(Mailiefer Co. Switzerland) و رادیوگرافی P.A اندازهگیری شد. از فایل شماره 10 به عنوان فایل Patency استفاده شد تا دبریها و برادههای عاجی در ناحیه آپیکال متراکم نشوند. قسمت آپیکالی تا فایل K-file 35(Mailiefer Co. Switzerland) و با همان طول کارکرد اینسترومنت شد. سپس با تکنیک Step-back و تا 3 شماره بعد از فایل(MAF)Master Apical File، کانالها اینسترومنت و آمادهسازی شد. یک سوم کرونالی کانالها توسط Gates Glidden(Mailiefer Co. Switzerland) شمارههای II و III پاکسازی و شکلدهی شد. در تمام مراحل پاکسازی و آمادهسازی کانال پس از به کار بردن هر اینسترومنت، کانالها توسط نرمال سالین مرتباً شستشو داده شدند. در مدت پاکسازی و شکلدهی، دندانها توسط یک گاز مرطوب شده با نرمال سالین، مرطوب نگه داشته میشد. در این مرحله دندانها به طور تصادفی به 3 گروه آزمون A، B و C (هر گروه شامل 30 دندان) و دو گروه کنترل مثبت (D) و منفی (E) (هر گروه شامل 10 دندان) تقسیم بندی شدند. مخروط اصلی (Master cone) با قرار دادن یک مخروط گوتاپرکای استاندارد (VDW Co. Munich. Germany) داخل کانال ریشه که طول کارکرد را طی کرده و Tug back مناسب داشته باشد انتخاب و توسط رادیوگرافی کنترل شد. سپس دندانها توسط Paper point (آریادنت-تهران ایران) کاملاً خشک گردید، برای تراکم جانبی از فینگر اسپریدرB (Mailiefer Co. Switzerland) که بتواند تا یک میلیمتری آپکس وارد کانال شود، استفاده شد.
در گروه A از سیلر AH26(Dentsply, VDW Co. Munich. Germany) همراه با گوتا پرکا و در گروه B از سیلر (Kerr. Italy) Tubliseal همراه با گوتا پرکا و در گروه C از سیلر AHPlus (Dentsply, VDW Co. Munich. Germany) همراه با گوتا پرکا استفاده شد. هر یک از سیلرها مطابق دستورالعمل کارخانه سازنده روی اسلب شیشهای و توسط اسپاتول مخلوط شده و آماده گردید. مخروط گوتاپرکای اصلی با استفاده از پنس کاملاً به سیلر آغشته شد و در جای خود فیت گردید. با استفاده از اسپریدر گوتای اصلی به یک طرف متراکم گردید و فضایی جهت قراردادن مخروطهای فرعی ایجاد شد سپس با استفاده از مخروطهای گوتاپرکای (VDW Co. Munich. Germany) شمارههای 20 و سپس 25 و تکنیک تراکم جانبی کانالها تا ناحیه CEJ پر گردید. هر یک از مخروطهای فرعی تا 3-2 میلیمتری آپیکالی به سیلر آغشته شدند و سپس درون کانال قرار گرفتند. توسط حامل گرما (Heat carrier) گوتاها از ناحیه CEJ قطع گردید و قسمت کرونال توسط پلاگر و به روش تراکم عمودی متراکم شد. در پایان پرکردگی کانال از نظر وجود حباب یا پرکردگی ناقص ارزیابی شدند. دندانهای گروه D (کنترل مثبت) پس از پاکسازی و آمادهسازی، با گوتاپرکا و بدون سیلر پر شدند و در گروه E (کنترل منفی) پس از پاکسازی و آمادهسازی کانالها خالی ماندند. توسط فرز کارباید گلابی و توربین یک حفره کلاس I در ناحیه کرونال کانال ایجاد شد. پس از شستشو و خشک کردن توسط پوآر آب و هوا، دو لایه وارنیش (کیمیا وارنیش- ایران) زده شد و توسط آمالگام (سینا-ایران) پر گردید و متراکم شد و مارژینهای حفره توسط برنیشر به خوبی برنیش شدند. بدینوسیله سیل کرونالی مناسبی ایجاد شد. در گروه کنترل منفی تمام سطوح ریشه توسط دو لایه لاک ناخن (ساویز-ایران) و یک لایه موم چسب (Kerr.USA) مذاب پوشانده شد.
سپس تمامی دندانهادر انکوباتور در حرارت 37 درجه سانتی گراد و رطوبت 100% به مدت 72 ساعت نگهداری شدند تا سیلرها به طور کامل ست شوند. پس از خروج از انکوباتور دندانها خشک شده و دندانهای گروههای آزمایش (A، B و C) و گروه کنترل مثبت (D) تمام سطوح خارجی آن به جز دو میلی متری آپیکالی توسط دو لایه لاک ناخن (ساویز-ایران) و یک لایه موم چسب (Kerr.USA) پوشانده شد. هر سه دندان درون لوله آزمایش کوچک 10 میلی لیتری به طوری که آپکس آنها رو به دهانه باز لوله بود قرار گرفتند. مقدار cc7 از جوهر هندی (India ink) درون لولهها ریخته شد به طوری که کاملاً دندانها را فرا گرفت و لولهها به مدت 15 دقیقه و با سرعت 3000 دور در دقیقه سانتریفوژ گردید. سپس دندانها از لولهها خارج شدند و درون شیشه حاوی جوهر پلیکان به صورت غیرفعال Passive Immersion به مدت 72 ساعت قرار گرفتند. پس از طی این مدت دندانها از رنگ خارج شدند و در آب جاری به مدت 1 ساعت شسته شدند و موم چسب و لاک ناخن از روی دندانها پاک شد. پس از آن با دیسک الماسی D & Z(Mailiefer Co. Switzerland) به ضخامت 17/0 میلیمتر دو شیار باکولینگوالی در طول سطح ریشه و به طور عمودی ایجاد گردید و دندانها توسط یک اسپاتول به دو نیم شدند.
در نیمههای سالمتر دندانها، میزان نفوذ رنگ (بر حسب میلی متر) توسط استریومیکروسکوپ مدل (Olympus SZ 4045, Japan) با بزرگنمایی X10 و بوسیله کولیس توسط سه نفر و به طور جداگانه اندازهگیری شدند. این اندازهگیری در حالی صورت گرفت که هیچ کدام از افرادی که اندازهگیری را انجام دادند، از نحوه تخصیص دندانها به نوع گروه آزمایشی اطلاعی نداشتند. نتایج معدلگیری شدند. مقدار نشت از طریق اندازهگیری کرونالیترین نقطه نفوذ رنگ تا نقطه تنگه اپیکالی محاسبه گردید.
البته در طول مراحل کار، در گروههای آزمایشی A، B و C دندانهایی که پر کردگی آنها با رادیوگرافی نامناسب تشخیص داده شدند یا حین پرکردن کانال، دندانهایی که دچار شکستگی شدند از مطالعه خارج شده و با دندان دیگری جایگزین شدند و نهایتاً در هر سه گروه تعداد دندانها 30 عدد شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS با ویرایش 15 صورت گرفت و از آزمون پارامتریک آماری ANOVA و پس آزمون Tukey برای مقایسه میانگین های محاسبه شده استفاده شد.
یافته ها
در نمونههای گروه آزمایشی D (کنترل مثبت) نفوذ رنگ به طور کامل صورت گرفته بود ولی از آمالگام عبور نکرده بود. در گروه آزمایشی E (کنترل منفی) هیچ گونه نفوذ رنگی مشاهده نشد. میزان نفوذ رنگ در گروه آزمایشی (Tubliseal) B بیشتر از دو گروه دیگر و میزان نفوذ رنگ در گروه آزمایشی A(AH26) بیش از گروه C(AHPlus) بود. بیشترین فراوانی طبقهای در گروههای آزمایشی AH26 و AHPlus در محدوده 5/6-3/3 میلیمتر و در گروه Tubliseal در محدوده 1/13-9/9 میلیمتر بود (جدول 1).
میانگین نفوذ رنگ در گروه آزمایشی A،37/1±01/6 میلی متر و در گروه آزمایشی B، 32/2±36/10 میلیمتر و در گروه آزمایشی C،92/1±46/5 میلیمتر بود. آزمون آماری ANOVA نشان داد که از نظر میزان نفوذ رنگ اختلاف معنیداری بین سه گروه آزمایشی وجود دارد (001/0P< و 53/57F=). درمقایسه دو به دو گروهها، پس آزمون Tukey نشان داد که بین گروه آزمایشی A (AH26) و B (Tubliseal) و همچنین بین گروه آزمایشی B (Tubliseal) و C (AHPlus) اختلاف معنی دار آماری وجود دارد (001/0P<)، در حالی که گروههای A(AH26) و C (AHPlus) اختلاف معنیداری با هم نداشتند (391/0P=) (جدول 2).
جدول 1 : توزیع فراوانی طبقه بندی شده دندانهای تحت بررسی بر اساس مقادیر نفوذ رنگ در گروههای آزمایشی بر حسب میلیمتر
میزان نفوذ رنگ |
گروه |
||
AH26 درصد (تعداد) |
Tubliseal درصد (تعداد) |
AHPlus درصد (تعداد) |
|
2/3- 0 |
(3/3) 1 |
(0/0) 0 |
(0/10) 3 |
5/6- 3/3 |
(3/63) 19 |
(01/10) 3 |
(3/63) 19 |
8/9- 6/6 |
(3/3) 10 |
(3/23) 7 |
(7/26) 8 |
1/13-9/9 |
(0/0) 0 |
(0/60) 18 |
(0/0) 0 |
4/16- 2/13 |
(0/0) 0 |
(7/6) 2 |
(0/0) 0 |
کل |
(0/100) 30 |
(0/100) 30 |
(0/100) 30 |
جدول 2 : مقایسه میزان نفوذ رنگ در گروههای آزمایشی بر حسب میلیمتر
نتیجه آزمون ANOVA |
انحراف معیار |
میانگین |
حداکثر نفوذ رنگ |
حداقل نفوذ رنگ |
تعداد |
گروه |
001/0P< 53/57F= |
37/1 |
01/6 |
37/9 |
07/2 |
30 |
A (AH26) |
32/2 |
36/10 |
87/13 |
63/4 |
30 |
B (Tubiseal) |
|
92/1 |
46/5 |
07/9 |
30/2 |
30 |
C (AHPlus) |
بحث
به منظور پیشگیری از ریزنشت، سیلر باید یک اتصال مناسب بین ماده پرکننده کانال و عاج ریشه ایجاد کند. پر کردن کانال ریشه با استفاده از گوتاپرکا و سیلر سیل طولانی مدتی را ایجاد نمیکند.(25و24) مطالعاتی که بر روی خاصیت سیلکنندگی مواد اندودنتیک انجام میشود هنوز هم از اهمیت خاصی برخوردارند. طیف وسیعی از سیلرهای کانال ریشه به صورت تجاری موجود هستند؛ اما تاکنون سیلری تولید نشده که دارای کلیه شرایط لازم برای ایجاد سیل مناسب در کانال ریشه باشد.(27و26)
در شرایط آزمایشگاهی برای ارزیابی قابلیت سیلکنندگی مواد میزان ریزنشت اندازهگیری میشود. روشهای متعددی برای این منظور طراحی و استفاده شده از جمله: روش Bacterial penetration،Fluid transport،Dye penetration tests، Penetration of radioisotopes و chromatographyGas. برخی از این روشها مثل
Dye penetration شیوهای ساده و برخی مانند Bacterial penetration پیچیدهتر میباشند. اما به طور کلی هنوز تکنیک استانداردی معرفی نشده و حتی در استفاده از یک روش خاص ممکن است تفاوتهایی در جزئیات دیده شود که بتواند منجر به نتایج متضادی شود.(28) از بین روشهای موجود متداولترین روشی که استفاده میشود Dye penetration است، که به امکانات پیچیده و پیشرفته نیاز ندارد.(30و29) از طرفی با توجه به قطر ذرات جوهر هندی که در حدود 3 میکرومتر یا کمتر است، بعید به نظر میرسد که باکتریها به جایی در درون کانال نفوذ کنند که جوهر هندی نتواند نفوذ نماید.(28)
میانگین نفوذ رنگ در گروه آزمایشی B (Tubliseal) به طور معنیداری (001/0P<) بیش از این میزان در گروههای آزمایشی A (AH26) و C (AHPlus) بود درحالی که اختلاف مشاهده شده بین گروههای A و C (میانگینهای نفوذ رنگ در دو گروه) از نظر آماری معنیدار نبود این نشاندهنده تاثیر یکسان این دو سیلر در سیل آپیکالی میباشد.
Limkangwalmongkol و همکاران نشت آپیکالی کانال را به دنبال کاربرد سیلرهای Apexit، Sealapex، Tubliseal و AH26 مورد بررسی قرار داده و نشان دادند که قابلیت سیل AH26 به مراتب بهتر از سایر سیلرها بوده است(31) که با نتایج مطالعه ما همخوانی دارد، البته در تحقیق Naulakha و همکاران که بر روی چهار سیلر AH26، اندومتازون، Sealapex و سیلر ZOE انجام شده بود، مشابه مطالعه ما میزان لیکیج در AH26 نسبت به سایر سیلرهای مورد مطالعه کمتر بود اما این اختلاف معنیدار نبود(17)، که از این جهت با مطالعه حاضر متفاوت میباشد. شاید علت تفاوت این باشد که در مطالعه Naulakha نمونهها تنها در داخل Dye قرار گرفتند اما در مطالعه ما پس از این مرحله نمونهها به مدت 15 دقیقه و با سرعت 3000 دور در دقیقه در داخل سانتریفوژ قرار گرفتند.
Moor و همکاران در سال 2004 توانایی سیل طولانی مدت AH26 و AHPlus را با استفاده از سه تکنیک پر کردن کانال ریشه با گوتاپرکا ارزیابی کردند و دریافتند که لیکیج آپیکالی بین سیلرهای AH26 و AHPlus تفاوت آماری عمدهای در هر دوره مشاهده ندارد(32) که با نتایج مطالعه ما همخوانی دارد.
در مطالعه اخوان و همکاران، با مقایسه سیلرهای AH26، AHPlus و AHPlus Jet نشان داده شد که اگرچه سه نوع سیلر فوق از نظر میکرولیکیج اختلاف معنیداری ندارند، اما سیلر AHPlus بیشترین و AHPlus Jet کمترین میزان میکرولیکیج را داراست(23)، که این نتایج با نتایج مطالعه حاضر که در آن AHPlus بهتر از AH26 است، تفاوت دارد. علت اصلی این تفاوت میتواند در روش مطالعه باشد، که در مطالعه اخوان از روش Fluid filtration و در مطالعه ما از روش Dyer penetratiuon استفاده شد.
براساس منابع متعدد سیلرهای AHPlus و AH26 دارای مزایایی از جمله حلالیت کم و Shrinkage مختصر میباشند.(34و33) با توجه به این که تمامی سیلرهای حاوی ZOE در طی زمان پس از سخت شدن دچار Shrinkage میشوند که در مورد Tubliseal نیز این مورد صادق است و در حضور رطوبت این مساله سریعتر اتفاق میافتد، لذا Shrinkage که یکی از مهمترین عوامل در جداشدن سیلر از دیواره کانال و ایجاد معبری برای نفوذ رنگ است، در سیلر Tubliseal بیشتر اتفاق میافتد در نتیجه میزان نفوذ رنگ و مقدار Leakage در سیلر Tubliseal بیشتر از سیلرهای AHPlus و AH26 میباشد که نتایج مطالعه
حاضر نیز این مطلب را تایید مینماید.(34و33)
نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد که میزان نفوذ رنگ در گروه آزمایشی که سیلر AH26 در آنها به کار رفته بود در مقایسه با گروه آزمایشی که سیلر AHPlus بکار رفته بود تفاوت معنیداری نداشتند. این نتایج نشان میدهد که سیلرهای AH26 و AHPlus از نظر خاصیت سیل آپیکالی، تفاوت آماری عمدهای را نشان نمیدهند ولی میانگین مقدار نفوذ رنگ در سیلر AH26 اندکی بیش از سیلر AHPlus بود. علت این تفاوت را میتوان به تاثیر دو خاصیت Film thickness و حلالیت نسبت داد. با توجه به اینکه Film thickness، و حلالیت AHPlus نصف AH26 است،(34) بنابراین انتظار میرود که Shrinkag آن نیز کمتر باشد و با در نظر گرفتن تاثیر Shrinkag در Leakage انتظار می رودکه میزان نفوذ رنگ در گروه آزمایشی C که سیلر AHPlus در آن به کار رفته بود در مقایسه با گروه آزمایشی A که سیلر AH26 در آن به کار رفته بود کمتر باشد.
نتیجه گیری
نتایج مطالعه حاضر نشان داد که اگرچه AHPlus بهتر از AH26 است، اما این دو سیلر از نظر خاصیت سیل آپیکالی تفاوت آماری معنیداری را نشان نمیدهند، با این وجود لیکیج آنها نسبت به سیلر Tubliseal به صورت معنیداری کمتر است.
تشکر و قدردانی
بدین وسیله از اعضای محترم شورای پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان و نیز جناب آقای دکتر رضا وزیری نژاد و جناب آقای سجاد رئیسی که در مراحل انجام این تحقیق زحمات زیادی متقبل شدند، تقدیر و تشکر میگردد.