Authors
1 Postgraduate student, Department of Prosthodontics, Faculty of Dentistry, Shahed University, Tehran, Iran
2 Professor, Department of Prosthodontics, Faculty of Dentistry, Shahed University, Tehran, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
اکلوژن، رابطه دندانی افراد و الگوی ارتباطی دندان های ماگزیلا و مندیبل تعریف می شود.(1) ثبت بایت، به منظور تقلید روابط فکی و دندانی در محیط خارج دهانی است.(2) جهت تنظیم رستوریشن های نهایی به دو روش مستقیم و غیرمستقیم، می توان تنظیمات لازم را انجام داد.(3) در روش مستقیم، رستوریشن ساخته شده در دهان تنظیم می شود و برای این کار از مقایسه مقدار تماس ها، قبل و بعد قرارگیری رستوریشن استفاده می شود. اما در روش غیرمستقیم، رابطه بین دندانها و فکی، با کمک روشهای مختلف ثبت می شود و رستوریشن براساس این رابطه ساخته می شود. این روش نیاز به ادجاست داخل دهانی را کاهش می دهد؛ بعلاوه در بیماران با درمانهای پیچیده تر، ارائه درمان بدون یک ثبت رابطه مناسب، عملا غیر ممکن است.(3) ثبت بایت با روش سنتی و استفاده از مواد سیلیکونی، از سایر روشهای معمول دقیق تر است.(4) به گونه ای که حتی بعنوان گلد استاندارد ثبت رابطه، از این روش نام برده شده است.(5)
امروزه استفاده از اسکنرهای داخل دهانی جهت تهیه یک رستوریشن مناسب مورد استفاده قرار می گیرد.(6) دقت روش دیجیتال در کیسهای با تک دندان ثابت شده است؛ با این وجود استفاده از روشهای دیجیتال در بازسازی های تمام فک و جایگذاری تعداد واحد بالا چالش برانگیز هستند.(7) در بیماران کاملا بی دندان یا دارای بی دندانی پارسیل بلند، علاوه بر مشکل قالبگیری دیجیتال دقیق، ثبت بایت دیجیتال نیز چالش برانگیز می باشد.(7)
یک روش متداول جهت ثبت رابطه عمودی در بیماران کاملا بی دندان و یا بیمارانی که توزیع دندانهای باقیمانده مناسبی ندارند، استفاده از بیس آکریلی و وکس می باشد.(8) در بیماران بی دندانی که ناحیه بی دندانی ، ایمپلنت قرار داده شده است، بیس ها بر روی هیلینگ اباتمنت ها فیکس میشوند و یا بر روی ایمپلنت پیچ میگردند. در این روش، بیس بر روی ایمپلنت های بیمار پیچ میشود و پس از اطمینان از در جای درست قرار گرفتن بیس،ثبت رابطه مانند روشهای معمول انجام می گردد.(8) در واقع در کیس های کاملا بی دندان، جهت اطمینان از ثبت صحیح بایت،اکثر دندانپزشکان استفاده از این روش غیر دیجیتال را ترجیح می دهند. علت این مسئله، دیدگاه کلی دندانپزشکان در مورد غیر دقیق بودن روشهای ثبت بایت دیجیتال و یا عدم آگاهی دندانپزشکان از روشهای ثبت بایت دیجیتال در کیس های پیچیده است.(8)
امروزه بحث دندانپزشکی دیجیتال و طراحی روشهای کاملا دیجیتال برای تهیه پروتز بیماران، بسیار محبوب و مورد توجه است. استفاده از اسکنرهای داخل دهانی علاوه بر راحتی کار برای بیمار و دندانپزشک، سرعت کار را نیز افزایش می دهد.(6) در این مطالعه مروری با توجه به گسترش روزافزون رغبت دندانپزشکان به استفاده از روشهای تماما دیجیتال، به مرور ثبت بایت دیجیتال پرداختیم. هدف این مطالعه، توانمندسازی دندانپزشکان در زمینه ثبت بایت دیجیتال در انواع شرایط فکی بود.
مواد و روشها
این مطالعه مروری سیستماتیک، بر اساس بیانیه PRISMA (موارد گزارش ترجیحی برای بررسیهای سیستماتیک) و رویکرد PICO انجام شد. سؤال PICO به شرح زیر بود:
در این مطالعه، جستجو در پایگاههای اطلاعاتی PubMed، Scopus و ISI (Web of Science) برای مقالات منتشر شده بین 1 ژانویه 2015 و 5 فوریه 2025 و با محدودیت زبان انگلیسی انجام شد. کلیدواژههای مورد استفاده در جستجو شامل Three-Dimensional, Dental Equipment,
Dental Implants, Dental Prosthesis, Computer-Aided Design, Bite Registration, Dental Impression Technique, Edentulous بودند.
غربالگری مقالات در سه مرحله انجام شد: ابتدا عنوان، سپس چکیده و در نهایت متن کامل مقالات مورد بررسی قرار گرفت. پس از جمعآوری عنوان و خلاصه مقالات، آنها با توجه به معیارهای مشخصشده در جدول 1 ارزیابی شدند. از بین مقالات موجود، مقالات مرتبط انتخاب شده و متن کامل آنها جهت ارزیابی دقیقتر، مطالعه گردید.
کیفیت مقالات انتخابی در دو بعد علمی و متدولوژیکی بررسی شد. این ارزیابی توسط دو محقق بهطور مستقل انجام گرفت و در صورت بروز اختلاف در ارزیابیها، توسط نفر سوم مورد بررسی قرار گرفت.
نوع مطالعه حاضر، مرور سیستماتیک با طراحی تحلیلی مقطعی بود که مطابق با بیانیه PRISMA و چارچوب PICO انجام شد. در این مطالعه، تحلیل آماری کلاسیک انجام نگرفت، بلکه تمرکز بر تحلیل توصیفی و کیفی یافتهها بود. این ارزیابی توسط دو محقق بهطور مستقل انجام شد و در صورت اختلاف، توسط نفر سوم بررسی گردید. نتایج استخراجشده از مقالات منتخب در قالب جدولهای نسخه ۵.۴ بود. ابزار ROBINS-I برای ارزیابی کیفیت روششناختی مطالعات بهکار رفت و نتایج آن در نرمافزار RevMan مدیریت و تحلیل شدند.
جدول 1. معیارهای ورود و خروج مطالعه
معیارهای ورود |
معیارهای خروج |
مطالعات به زبان انگلیسی مطالعات مقایسه ای بیماران با بی دندانی پارسیل، بی دندانی کامل، اپن بایت و بیماران نیازمند ثبت بایت پروتروزیو به مطالعه وارد شدند. مطالعاتی که به طور واضح استفاده از روش های ثبت بایت دیجیتال را بررسی کردند. مطالعاتی که به طور واضح به توضیح روش انجام کار اشاره کردند. |
مطالعاتی که به طور واضح به روش ثبت بایت دیجیتال اشاره نکردند. مطالعاتی که ثبت بایت غیر دیجیتال را بررسی کردند.
|
توصیفی (جدول ۲) و نمودار جریان انتخاب مطالعه (نمودار ۱) ارائه شدند. نرمافزار مورد استفاده برای مدیریت و ارزیابی کیفیت مطالعات، RevMan (Review Manager)
جدول2. جدول ارزیابی کیفیت مقالات بر اساس ابزار ROBINS-I
ریسک کلی |
سوگیری در انتخاب نتایج گزارششده |
سوگیری در اندازهگیری پیامدها |
سوگیری ناشی از دادههای ناقص |
سوگیری ناشی از انحراف از مداخله موردنظر |
سوگیری در طبقهبندی مداخلات |
سوگیری در انتخاب نمونه |
سوگیری ناشی از عوامل مخدوشکننده |
نام مطالعه |
متوسط |
کم |
متوسط |
کم |
کم |
کم |
کم |
متوسط |
و همکاران Jin (۹) |
کم |
کم |
کم |
متوسط |
کم |
کم |
کم |
کم |
و همکاران Mouhyi (۱۰) |
کم |
کم |
کم |
کم |
متوسط |
کم |
کم |
کم |
و همکاران Nayyar (۱۱) |
کم |
کم |
متوسط |
متوسط |
کم |
کم |
کم |
کم |
و همکاران Monaco (۱۲) |
زیاد |
متوسط |
متوسط |
کم |
زیاد |
کم |
کم |
متوسط |
و همکاران Griseto (۱۳) |
زیاد |
کم |
متوسط |
کم |
زیاد |
کم |
متوسط |
زیاد |
و همکارانPapaspyridakos (۱۴) |
متوسط |
کم |
کم |
متوسط |
کم |
کم |
متوسط |
متوسط |
و همکارانPapaspyridakos (۱۵) |
کم |
متوسط |
کم |
کم |
کم |
متوسط |
کم |
کم |
و همکاران Fang (۱۶) |
متوسط |
کم |
کم |
متوسط |
کم |
کم |
کم |
کم |
و همکاران Oh (۱۷) |
متوسط |
کم |
کم |
متوسط |
متوسط |
کم |
متوسط |
کم |
و همکاران Nuytens (۱۸) |
متوسط |
متوسط |
کم |
متوسط |
متوسط |
کم |
کم |
کم |
و همکاران Hassan (۱۹) |
کم |
کم |
کم |
کم |
کم |
کم |
کم |
متوسط |
و همکاران Serri (۲۰) |
متوسط |
کم |
کم |
متوسط |
کم |
کم |
متوسط |
متوسط |
و همکارانCharkhand (۲۱) |
متوسط |
کم |
متوسط |
متوسط |
کم |
کم |
کم |
کم |
و همکارانAliaga-Del Castillo (۲۲) |
یافته ها
در این مطالعه، پس از جستجو در پایگاههای اطلاعاتی Scopus، ISI (Web of Science) و PubMed با استفاده از کلیدواژههای تعیینشده، در مجموع 70 مقاله اولیه شناسایی شد. پس از حذف مقالات تکراری و غیرمرتبط توسط دو پژوهشگر مستقل، نسخه کامل 25 مقاله برای بررسی بیشتر تهیه گردید. در مرحله بعد، جهت ارزیابی کیفیت روششناختی مطالعات، از ابزار ROBINS-I استفاده شد. بر اساس نتایج این ارزیابی، 11 مقاله به دلیل ریسک بالای سوگیری، طراحی ضعیف یا عدم انطباق با اهداف مطالعه، حذف گردیدند. در نهایت، 14 مقاله با کیفیت قابل قبول برای تحلیل نهایی انتخاب شد. خلاصه دادههای استخراجشده از این مطالعات در جدول شماره 3و2 ارائه شده است.
ثبت بایت دیجیتال در شرایط بی دندانی پارسیل
فرآیند قالبگیری دیجیتال در بیماران ایمپلنتی، شامل اسکن هر دو فک بصورت مجزا پس از خارج کردن هیلینگ اباتمنت(جهت ثبت عمق لثه ای)، اسکن ناحیه ایمپلنت پس از قرار دادن اسکن بادی و ثبت بایت دو فک می باشد. در خصوص بستن هیلینگ اباتمنت و یا نبودن آن در مرحله ثبت بایت در پروتکل اصلی اشاره ای نشده است.(23) مطالعه Jin و همکارانش(9) به بررسی حضور هیلینگ اباتمنت بر دقت در مرحله ثبت بایت پرداختند. این مطالعه نشان داد که ثبت بایت در حضور هیلینگ اباتمنت ها دقت بالاتری را نشان می دهد. علت این مسئله وجود مارکرهاست. در واقع هیلینگ اباتمنت ها مانند مارکرهایی عمل می کنند که دقت ثبت بایت را افزایش می دهند.(9)
دسته دیگری از هیلینگ اباتمنت ها، انواع coded هستند. این هیلینگ اباتمنت ها قابل اسکن می باشند و نیازی به خارج کردن آنها و استفاده از اسکن بادی ها نمی باشد. در کل فرآیند قالبگیری دیجیتال در دهان باقیمانده و علاوه بر افزایش دقت ثبت بایت، کار را نیز راحت تر می کنند.(10)Coded healing abutment ها، سه کار کلی انجام می دهند. آنها هم نقش هیلینگ اباتمنت را دارند و هم اسکن بادی هستند.همچنین برای قالبگیری کانونشنال خارج نمی شوند و ایمپرشن برروی آنها اضافه می شود.(11) در حال حاضر شرکت های مختلف، انواع متعددی از CHA ها را وارد بازار کرده اند. به عنوان مثال می توان ازZimmer Biomet Encode و i-Physio نام برد (شکل2).(10)
راه های ثبت بایت دیجیتال در شرایط بی دندانی کامل
در این روش جهت ثبت بایت بیمار،سه اسکن تهیه می شود.(شکل 3) فایل اسکن اولیه درحالیکه پروتز موقت داخل دهان بیمار قرار دارد تهیه می شود. فایل دوم درحالیکه پروتزها خارج شده و اسکن بادی بسته شده است و فایل سوم، اسکن پروتز خارج دهان است. با کمک
نمودار1. فرآیند انتخاب مقالات
مجموعه این اطلاعات در نرم افزارGeomagic studio (3D Systems, Rock Hill, SC, USA) ، تمامی فایلها روی هم قرار می گیرند تا فایل نهایی حاوی تمامی اطلاعات بایت و زیبایی تهیه شود.(12)
در مطالعهGriesto و همکارانش(13)، جهت ثبت بایت دیجیتال بیمار با ماگزیلا بی دندان و دنچر قبلی، ابتدا بافت نرم بیمار با اسکنر داخل دهانی کاملا ثبت شد، سپس سطح بافتی دنچر و بایت درحالیکه دنچر داخل دهان بود، ثبت گردید. بر روی بافت نرم سه نقطه در نظر گرفته شد که در نرم افزارMeshmixer; (Autodesk Inc)، بر روی سه نقطه در سطح بافتی دنچر منطبق می شود. به این ترتیب با کمک پروتز قبلی بیمار، ثبت بایت انجام می شود.(13)
در روش استفاده از مارکر (شکل4)، بلافاصله بعد جراحی ایمپلنت، برای بیمار پروتز موقت ساخته می شود وپس از چندماه و تکمیل استئواینتگریشن، بیمار جهت مراحل ساخت پروتز موقت مراجعه می کند. در این مرحله بعد از اسکن محل های ایمپلنت با اسکن بادی، اسکن دومی با کمک پروتز های موقت تهیه می شود تا بایت بیمار ثبت شود.جهت منطبق کردن این دو اسکن در نرم افزارهای طراحی از Fiducial markers در ناحیه کام استفاده میشود.(14, 15) این مارکرها رادیواپک و چسبنده هستند و بر روی لثه کراتینیزه خشک قرار می گیرند.(15) برای ماگزیلا، ناحیه ایده آل، کام و برای مندیبل، باکال شلف است.(15) به کمک این مارکرها می توان با تکنیک تمام دیجیتال، ثبت بایت را انجام داد.(15)
یکی از راه های ثبت رابطه، استفاده از ایندکس پوتی است.(شکل5) مطالعه Fang و همکارانش(16)، استفاده از این روش را در ثبت بایت در بیمار بی دندان ماگزیلا پیشنهاد کردند. در این روش با کمک heavy-body putty، در رابطه صحیح فکی ایندکسی تهیه شد. سپس با کمک light-body putty، تمامی جزییات بافتی ثبت می شود. بعد از تهیه ایندکس با کمک مواد قابل تزریق پلی وینیل سایلوکسان (EXABITE II NDS Bite Registration Creme;GC America, Inc., Alsip, IL)، رابطه بین ایندکس و دندانهای مندیبل ثبت می شود. در نهایت ایندکس در نواحی قدامی تا پرمولر اول حذف می شود و مجدد داخل دهان قرار می گیرد و با کمک اسکنر داخل دهانی ثبت دیجیتال بایت انجام می شود.(16)
استفاده از روش ثبت بایت با کمک ایندکس سیلیکونی، هم در شرایط بی دندانی کامل یک فک در مقابل اوردنچر و هم کاملا بی دندان(16) و هم در شرایط بی دندانی در مقابل تنها یک کوادرانت دارای دندان(17) قابل استفاده است.
در این روش(شکل6)، Bite Pillar پیچ شونده بر روی سوراخ بالای اسکن بادی های دو منظوره،(dual function scan bodies) قرار می گیرد و رابطه صحیح، ثبت میشود.(18)مقایسه این روش با روشهای معمول، دقت قابل قبولی را نشان می دهد. مقدار خطا این روش نسبت به بیس و وکس تنها 1 میلیمتر ذکر شده است.(18)
ثبت بایت با کمک اسکنرهای صورتی،پیش از خارج کردن دندانها یک راه جهت ثبت بایت بیمار، تهیه اسکن صورتی از بیمار پیش از خارج کردن دندان ها و از دست رفتن ارتفاع عمودی صورت است.(شکل7) این روش در بیمارانی که دندانهای hopless دارند، اما با یکدیگر ارتباط دارند، قابل انجام است. در این روش، در سه حالت natural head position، لبخند شدید و بایت در حالت رترکت شدن لبها، اسکن صورتی تهیه می شود.(19)
اسکنرهای صورتی، یکی از جدیدترین انواع اسکنرها هستند که هنوز بطور گسترده در مطب های دندانپزشکی استفاده نمی شوند. استفاده اصلی این اسکنر تهیه رکوردهای تشخیصی پیش از جراحی های ارتوگناتیک، ثبت دیجیتال بایت و طراحی لبخند است. بعلاوه در قالبگیری های دیجیتال ماگزیلوفیشیال نیز قابل استفاده می باشد.(24)
ثبت بایت با کمک اسکن بادی های اسکلتی مخصوص
جهت ثبت صحیح روابط فکی،Serri و همکارانش(20)، اسکن بادی های مخصوصی را طراحی کردند.(شکل8) این اسکن بادی ها برای سمت راست و چپ، منحصرا طراحی شدند. این اسکن بادی ها از جنس PEEK (پلی اتر اتر کتون) بوده و دارای یک سر گرد و سه زاویه 45 درجه بودند. شکل کلی این اسکن بادی، متوازی الاضلاع بود. بر روی سطح اسکن بادی ها، برآمدگی کوچکی وجود دارد تا شناسایی سطح اکلوزال را در فرآیند اسکن، آسان تر کند.(20)
این اسکن بادی اسکلتی، در خلف آخرین دندان دنچر قبلی بیمار قرار می گیرد.(شکل9) روی دنچر قبلی، سوراخی جهت خارج شدن اسکن بادی از آن ایجاد می گردد. سپس بایت دنچر پیش از جراحی ثبت می گردد.(20)
شکل7. در سه حالت natural head position، لبخند شدید و بایت در حالت رترکت شدن لبها اسکن صورتی تهیه می شود.(19)
شکل8. اسکن بادی اسکلتی(20)
شکل9. استفاده از اسکن بادی اسکلتی در بیمار با دنچر قبلی(20)
راه های ثبت بایت دیجیتال در شرایط پروتروزیوهمیشه ثبت بایت در شرایط حداکثر تماس کاسپی نیست. گاهی برای ساخت اپلاینس های جلوآورنده مندیبل، بایستی در شرایط پروتروزیو، ثبت بایت را انجام دهیم. برای ثبت دیجیتال در این شرایط، با کمک گیج جورج( گیجی که میتوان مقدار حرکت پروتروزیو را با آن تنظیم کرد) مقدار پروتروژن را تنظیم می کنیم و در این حالت، ایندکس بایت تهیه می کنیم.(شکل10) سپس بخش های خلفی را حذف کرده و تنها از بخش قدامی ایندکس استفاده می کنیم. در حالیکه بیمار ایندکس را بین دندانها نگه داشته است، ثبت دیجیتال بایت خلفی انجام می شود. (21)
راه های ثبت بایت دیجیتال در شرایط اپن بایت قدامی
در بیماران با اپن بایت قدامی،ثبت رابطه می تواند یک چالش باشد. مقایسه دقت ثبت بایت دیجیتال در بیماران اپن بایت با در نظر گرفتن 10 لندمارک در دندانها خلفی و 5 لندمارک در ناحیه کام سخت و روگا نشان داد که برای ثبت دیجیتال بایت بیماران اپن بایت، استفاده از بایت خلفی و یا لندمارک های کامی می تواند دقت بالایی را نشان دهد.(22)
بحث
یکی از مهمترین مراحل مؤثر بر زیبایی و عملکرد پروتز نهایی، مرحله ثبت رابطهی فکی است.(25) ثبت بایت با روشهای سنتی و استفاده از مواد سیلیکونی در بسیاری از مطالعات، بهعنوان روشی دقیق و حتی "استاندارد طلایی" معرفی شده است.(5, 4) با این حال، در سالهای اخیر استفاده از اسکنرهای داخل دهانی و روشهای دیجیتال به دلیل دقت، سرعت و راحتی بیشتر، با استقبال گستردهای روبرو شدهاند.(6) اگرچه این تحول دیجیتال در اغلب مراحل
درمانهای دندانپزشکی پیادهسازی شده است، یکی از حوزههایی که هنوز چالشبرانگیز باقی مانده، ثبت دیجیتال بایت است.
ثبت بایت دیجیتال بهویژه در شرایط بیدندانی کامل، به دلایلی چون نبود ساختارهای آناتومیکی کافی، به مراتب پیچیدهتر از دیگر شرایط بالینی است. مطالعه حاضر با هدف مرور و تحلیل توصیفی و مقایسهای روشهای مختلف ثبت دیجیتال بایت انجام شد. یافتههای این مرور، چهار حوزهی اصلی شامل بیماران بیدندان کامل(24–20 ،13 ،12)، بیدندانی پارسیل(11–9)، ثبت رابطه پروتروزیو(21) و اپن بایت قدامی(22) را در بر گرفت. اگرچه آنالیز آماری
کلاسیکی در این مطالعه انجام نشد، سعی شد با ارزیابی تطبیقی روشها، شباهتها و تفاوتها مشخص گردد.
در بیماران کاملاً بیدندان، برخی مطالعات پیشنهاد دادهاند در صورت وجود پروتز قبلی با رابطه مناسب، از همان به عنوان مرجع دیجیتال استفاده شود. یا حتی میتوان یک پروتز موقتی برای بیمار ساخت و سپس با اسکن آن،
رابطهی فکی را ثبت کرد. گرچه این روشها از لحاظ دقت قابل قبول هستند، اما با افزایش زمان و هزینه
همراهند.(26, 13, 12) استفاده از ایندکسهای پوتی و واش
یکی دیگر از روشهای مطرحشده در مقالات است. این ایندکسها به دندانپزشک اجازه میدهند بایت را حتی قبل از ست شدن کامل ماده ثبت کرده و اصلاحات مورد نظر را نیز اعمال کند، که در نهایت منجر به افزایش دقت، کاهش زمان و هزینه میشود.(17، 16)
در مقایسه بین این مطالعات، روشهایی که از ایندکس استفاده میکنند نسبت به ساخت پروتز موقت زمان کمتری نیاز دارند و هزینه کمتری ایجاد میکنند، ولی از لحاظ ثبات بایت و کیفیت نهایی، مزایای پروتز موقت قابل توجه است. بنابراین، بسته به امکانات بالینی و شرایط بیمار، نمیتوان بهطور قطعی یکی را بر دیگری ترجیح داد و انتخاب رویکرد باید تطبیقی باشد.
در مطالعات جدیدتر، روشهای ابتکاریتری نیز پیشنهاد شدهاند Nuytens .و همکاران(18)، روش bite pillar را معرفی کردند که در آن اسکنبادیها قابلیت اتصال قطعات خاصی برای تنظیم بایت دارند. این رویکرد با سادهسازی فرآیند ثبت بایت، امکان تنظیم دقیق ارتفاع عمودی را نیز فراهم میآورد. همچنین درمطالعات Papaspyridakos(14،15)، استفاده از مارکرهای بافتی ثابت (Fiducial markers) مورد تاکید قرار گرفته است. مقایسه بین این دو تکنیک نشان میدهد که هر دو به افزایش دقت کمک میکنند، اما استفاده از مارکرهای بافتی بهواسطه نیاز به هماهنگی بیشتر در طراحی و جایگذاری، پیچیدگی بیشتری دارد. در عوض، bite pillar با سهولت کاربردی، در محیطهای کلینیکی عمومی قابل اجراتر است.(14،15،18)
مطالعاتی نیز وجود دارد که به کاربرد اسکنرهای صورت در ثبت دیجیتال بایت پرداختهاند. این رویکرد در بیمارانی کاربرد دارد که دندانهای غیرقابل نگهداری دارند، اما بایت و ارتفاع عمودی مناسبی دارند.(19) استفاده از فیشیال اسکنرها پیشینهای طولانی دارد و حتی از دههی 1990 در تحقیقات ارتودنسی و جراحی فک و صورت به کار رفته است.(27, 28) مقایسه این روش با سایر روشها نشان میدهد که اگرچه در افزایش تطابق عملکردی فکین مؤثر است، اما بهدلیل نیاز به تجهیزات خاص و تخصص در تفسیر تصاویر، کاربرد عمومی محدودی دارد.
در شرایط بیدندانی پارسیل، چالش ثبت بایت کمتر است؛ اما همچنان جزئیاتی وجود دارد که نیاز به توجه دارند. برای مثال، در اسکنهای ایمپلنتی، حضور یا عدم حضور هیلینگ اباتمنت میتواند بر دقت ثبت بایت تأثیرگذار باشد. مطالعه Jin و همکاران(9) نشان داد که وجود هیلینگ اباتمنت در زمان ثبت بایت، به عنوان یک لندمارک مهم عمل کرده و موجب افزایش دقت میشود. در مقابل، مطالعات دیگری پیشنهاد کردهاند که استفاده از coded healing abutment ها، که اسکنپذیر بوده و نیاز به قطعات اضافی را کاهش میدهند، مقرونبهصرفهتر و آسانتر است.(10, 11) مقایسه بین این دو رویکرد نشان میدهد که روش دوم برای محیطهای با محدودیت اقتصادی مناسبتر است، در حالی که روش اول دقت بیشتری ایجاد میکند.
همچنین همیشه ثبت بایت در شرایط centric relation (CR) انجام نمیشود. در برخی موارد، مانند اپن بایت قدامی یا وضعیت پروتروزیو، نیاز به روشهایی متفاوت برای ثبت بایت است. برای مثال، در شرایط پروتروزیو میتوان از گیج جورج برای تعیین میزان protrusion استفاده کرد و سپس ایندکس سیلیکونی تایید شدهای تهیه نمود. در مرحله بعد، نواحی خلفی ایندکس از پرمولر اول قطع شده و ثبت بایت از بخش خلفی صورت میگیرد، در حالی که ایندکس در ناحیه قدامی باقی مانده است.(21) در شرایط اپن بایت، لندمارکهای خلفی ممکن است نقش موثری در افزایش دقت ثبت بایت ایفا کنند. با این حال، مطالعه Aliaga‐Del Castillo(22) پیشنهاد کرده است که استفاده از چینهای کام (روگا) به عنوان لندمارک، میتواند دقت ثبت بایت را در این موارد به شکل قابل توجهی افزایش دهد. از نظر مقایسهای، استفاده از روگا در مواردی که تماس دندانی محدود است، کاربرد بالینی دقیقتری دارد.
مطالعه حاضر با هدف معرفی و تحلیل تطبیقی تکنیکهای پروتزی جهت افزایش دقت ثبت بایت دیجیتال انجام شد. برخلاف مطالعاتی که یک روش خاص را پیشنهاد یا تأیید میکنند، این مرور سعی کرد با مقایسهی روشها در شرایط مختلف، بهجای تأیید یک نتیجه قطعی، چارچوبی برای تصمیمگیری بالینی فراهم کند. از آنجایی که آنالیز آماری کلاسیک انجام نگرفت و تمرکز بر تحلیل توصیفی و کیفی بود، نتیجهگیریها صرفاً بر اساس مقایسه مزایا، معایب و کاربردهای بالینی روشها ارائه شدهاند، نه تأیید مطلق یک روش خاص.
از جمله محدودیتهای این مطالعه، جدید بودن موضوع و در نتیجه تعداد اندک مقالات مرتبط است. اگرچه موضوع ثبت بایت اهمیت بالایی دارد و مطالعات متعددی در این زمینه انجام شده، اما تأکید خاص بر بُعد دیجیتال، دامنهی مطالعات را محدود کرده است. برای پژوهشهای آینده، پیشنهاد میشود مطالعاتی طراحی شوند که دقت روشهای مختلف ثبت دیجیتال بایت را در موقعیتهای بالینی متفاوت مقایسه کنند. همچنین بررسی تأثیر حضور یا عدم حضور هیلینگ اباتمنت، نوع اسکن بادی، مارکرهای بافتی و اسکنرهای صورتی میتوانند در تدوین و بهینهسازی پروتکلهای استاندارد ثبت بایت دیجیتال مؤثر واقع شود.
نتیجه گیری
بر اساس یافته های حاصل از این مرور؛ ثبت بایت دیجیتال موجب افزایش سرعت و راحتی فرآیندهای پروتزی میشود، بهویژه در محیطهای بالینی با دسترسی به فناوریهای نوین، امکان صرفهجویی در زمان و به حداقل رساندن خطاهای انسانی فراهم میگردد. برای ثبت بایت در بیماران کاملاً بیدندان، میتوان از رویکردهای متعددی بهره گرفت؛ از جمله استفاده از پروتز قبلی در صورتی که رابطه فکی مناسبی دارد، ساخت پروتز موقتی در موقعیت صحیح برای اسکن، بهکارگیری ایندکسهای سیلیکونی (پوتی و واش)، استفاده از مارکرهای بافتی ثابت (Fiducial)، طراحی اسکن بادیهای اختصاصی مانند bite pillarو اسکن سهبعدی چهره با اسکنرهای صورتی.
هر کدام از این روشها مزایا و محدودیتهایی دارند و انتخاب آنها باید بر اساس شرایط بالینی و امکانات موجود انجام گیرد.
ثبت بایت در وضعیتهای غیراستاندارد مانند پروتروزیو و اپن بایت نیز با روشهای دیجیتال قابل انجام است. در موارد پروتروزیو، استفاده از گیج جورج برای تعیین میزان پیشآمدگی فک، به همراه ایندکس سیلیکونی و اسکنرهای داخل دهانی، روشی کارآمد و دقیق است. در اپن بایت نیز میتوان از لندمارکهای خلفی و یا چینهای کامی (روگا) جهت افزایش دقت ثبت استفاده کرد.
مقایسه تطبیقی مطالعات نشان داد که اگرچه در حال حاضر شواهد کافی برای تایید مطلق یک روش خاص وجود ندارد، اما ترکیب رویکردهای دیجیتال با اصول ثبت بایت سنتی میتواند منجر به پروتکلهای ترکیبی و مؤثرتر شود.
در نهایت، با توجه به محدودیت تعداد مطالعات در حوزه
ثبت بایت دیجیتال، بهویژه در شرایط بالینی پیچیده، لازم است پژوهشهای آینده با طراحی دقیقتر، استفاده از آنالیزهای آماری و تمرکز بر مقایسه عملی روشها در شرایط مختلف، زمینه را برای استانداردسازی پروتکلهای دیجیتال ثبت بایت فراهم کنند.
تشکر و قدردانی
از تمام افرادی که در انجام این مطالعه ما را یاری کردند، تشکر و قدردانی می کنیم.
تضاد منافع
همه نویسندگان اعلام می کنند که هیچ تضاد منافعی ندارند.