Document Type : original article
Authors
1 Clinical research development unit, ayatollah taleghani hospital, ilam University of medical sciences and health services, ilam, iran
2 Development and Clinical Research Unit of Ayatollah Taleghani Hospital, Ilam University of Medical Sciences, Ilam, Iran
3 Department of Basic Medical Sciences, Khoy University of Medical Sciences, Khoy, Iran Department of Dentistry, Ilam
4 University of Medical Sciences, Ilam, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
دیابت شیرین شایعترین بیماری اندوکرین و از علل بسیار شایع کوری، نارسایی کلیه و قطع پا میباشد.(1) طبق گزارش مطالعهای که در سال 2020 به چاپ رسیده است، شیوع این بیماری در جهان در سال 2014 برابر با 5/8 درصد بوده است و تخمین زده میشود که شیوع این بیماری تا سال 2040، از 422
میلیون به 462 میلیون برسد.(2) در ایران مطابق گزارش یک مطالعه که در سال 2020 به چاپ رسیده است، شیوع بیماری
دیابت در افراد 25 تا 70 سال در سال 2011 برابر با 9/11 درصد بوده است که افزایش 35 درصدی را در مقایسه با سال 2005 نشان میدهد. همچنین پیشبینیشده است که تا سال 2030، حدود 2/9 میلیون نفر در ایران به دیابت دچار شده باشند(2). طبق طبقهبندی انجمن دیابت آمریکا، از میان چهار نوع دیابت، دو نوع شایعتر است: دیابت نوع 1 (T1DM) که شایعترین شکل دیابت در کودکان است (همچنین بهعنوان دیابت جوانی نیز شناخته میشود) و دیابت نوع 2 (T2DM) که عمدتاً در بزرگسالان مشاهده میشود(3). نتایج برخی مطالعات نشان داده است که هر دو تیپ دیابت (T1DM و T2DM) میتوانند با ریسک بیماری التهاب لثه مرتبط باشد(4و3). T1DM یک بیماری متابولیک پیچیده است؛ عوامل مختلف محیطی، رفتاری و اجتماعی در وقوع آن نقش دارند و در افرادی که استعداد ژنتیکی دارند، باعث بروز بیماری میشود.(5)
اطلاعات مربوط به ارتباط بین بیماری پریودنتال یا پریودنتیت (PD)، دیابت و هایپرگلیسمی بیشتر در بیماران مبتلا به T2DM گزارششده است. برعکس، اطلاعات در مورد پریودنتیت در T1DM نسبتاً کمیاب است.(7و6) در این راستا مطالعات قبلی نشان دادهاند که نوجوانان مبتلا به T1DM شیوع بالاتر و التهاب شدید لثه نسبت به افراد سالم با سن مشابه را دارند. عدم تعادل متابولیک در بافت ها ممکن است مقاومت افراد مبتلا به دیابت را به عفونت کاهش دهد و درنتیجه شروع، توسعه و پیشرفت بیماری پریودنتال را در این افراد افزایش دهد کند.(4و3)
بیماری التهابی پریودنتال یکی از شایعترین بیماریهای التهابی مزمن است که میتواند هر فردی را در هر سنی مبتلا کند. علت ایجاد التهاب لثه، وجود باکتریهای فرصتطلب است که بهطور
طبیعی در دهان وجود دارند(10). التهاب لثه یک بیماری چندعاملی است که تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد.(11) ارزیابی خطر ابتلا به بیماریهای مزمن از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا پوسیدگی دندان و پریودنتیت در گروه کوچکی از افراد که بهعنوان افراد با ریسک بالا طبقهبندی میشوند، بسیار رایج است.(12) عوامل مختلفی ازجمله کاهش قدرت سیستم ایمنی بدن و سیگار کشیدن بهعنوان ریسک فاکتورهایی برای ایجاد التهاب لثه مشخصشدهاند.(13) همچنین التهاب لثه میتواند با بیماریهای سیستمیک مانند دیابت همراه باشد(14). در جدیدترین یافته ها مشخص شده است که پریودنتیت بهعنوان ششمین عارضه T1DM پذیرفتهشده است.(15) همچنین برخی از مطالعات شیوع بیشتر التهاب لثه را در کودکان و نوجوانان مبتلا به T1DM در مقایسه با جمعیت سالم نشان دادند(17و16). علاوه براین مطالعات بیشتر مشخص نمود که التهاب لثه نیز در بدتر شدن سیر بیماری دیابت تأثیر دارد و درواقع بین دو این بیماری رابطهای دوطرفه
وجود دارد.(19و18).
در فرد دیابتی به دلیل وضعیت هایپرگلیسمی، تعداد زیادی پروتئین و مولکولهای زمینهای خارج سلولی تحت فرآیند گلیکوزیلاسیون آنزیمی قرار میگیرد و منجر به تولید محصولات نهایی گلیکاسیون پیشرفته AGEs(Advanced Glycation End Products) میشود. AGE بین کلاژنها اتصال متقاطع ایجاد میکند و باعث کاهش حلالیت کلاژن میشود، درنهایت باعث اختلال در یکپارچگی بافتی و پریودنتیوم و ضعف در التیام زخم میشود. اختلالاتی که دیابت بر پریودنتیوم دارد، شامل: تمایل به افزایش حجم لثه، پولیپ لثهای، آبسه و پریودنتیت میباشد. سرعت تخریب پریودنتیوم تا قبل از ۳۰ سالگی در افراد دیابتی و غیر دیابتی مشابه است، ولی در بالای ۳۰ سال این مقدار در افراد دیابتی بالاتر میباشد، در افرادی که بیشتر از ۱۰ سال مبتلا به دیابت هستند تخریب پریودنتال شدیدتر میباشد.(21و20) شدت و پیشرفت تخریب پریودنتال و التهاب لثه در افراد دیابتیک بیشتر است ولی میزان پلاک و کلکلوس در بین دو گروه تفاوتی ندارند.(22و20) ازنظر ارتبـاط دیابـت بـا بیماریهای پریودنتال، دیابتیکهای کنترل نشده یا با کنترل ضعیف زمینـه ابتلاء بیشتری به بیماریهای پریودنتـال را دارا میباشند. بـا افزایش سن احتمال افزایش پریودنتیت در دیابتیها نیز بیشتر است. مطالعات قبلی ارتباط بین کمبود ویتامین 25 هیدروکسی ویتامین D (25(OH)D) و افزایش التهاب را نشان دادهاند، مثل دیابت و بیماری کرون.(24و23) ویتامین D (25(OH)D) میتواند بر بروز
بیماریهای التهابی مزمن با تنظیم کاهشی NF-kB اثر بگذارد(25). علاوه براین، مهار بیان TNF-a در مونوسیتها در بیماران دیابتی با کمک این ماده امکانپذیر است(26). برخی مطالعات نشان دادهاند که 25(OH)D اثرات مفیدی بر مقابله با بیماریهای دهان و دندان و از دست رفتن دندان دارد، مخصوصا به دلیل اثرات ضدالتهابی.(28و27) برای مثال Li و همکاران در سال 2018 شواهدی مبنی بر اثر محافظتی 25(OH)D و اهمیت بالینی آن در درمان التهاب لثه ناشی از دیابت ارائه کردند(29). همچنین Wang و همکاران طی یک مطالعه در سال 2019 بیان کردند که کمبود 25(OH)D ارتباط قدرتمندی با T2DCP دارد و سن تعدیلکننده این ارتباط است. علاوه براین FBG و سطوح IL-1B غیرنرمال باید بهعنوان عوامل خطر مهم برای پیشرفت شدت T2DCP در نظر گرفته شوند.(30)
بنابراین با توجه به اینکه وضعیت التهابی و کمبود 25(OH)D یک محیط مناسب را برای پیشرفت بیماریهای مزمن مثل دیابت و پریودنتیت در اطفال به وجود میآورند و همچنین با نظر به اینکه تاکنون در مطالعهای به بررسی رابطه سطح 25(OH)D با التهاب لثه در کودکان دیابتی پرداخته نشده است؛ مطالعهی حاضر باهدف بررسی ارتباط بین سطح 25(OH)D با التهاب لثه در کودکان مبتلا به T1DM انجام شد.
مواد و روش ها:
این پژوهش یک مطالعه مورد- شاهدی بهمنظور بررسی ارتباط سطح ویتامین 25(OH)D،و التهاب لثه در کودکان مبتلا به T1DM بود که پس از هماهنگی با مسئولین مراکز درمانی دیابت در شهر ایلام انجام گرفت. گروه های مورد مطالعه شامل کلیه کودکان 6 تا 12 ساله بودند. برای این منظور افراد به دو گروه سالم و بیمار ازنظر داشتن التهاب لثه تقسیمبندی شدند که پس از اخذ رضایتنامه کتبی وارد این مطالعه شدند و تمامی رضایتنامهها توسط کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی ایلام مورد تأیید قرار گرفت. در این رضایتنامه تصریحشده است که شرکت یا عدم شرکت در این مطالعه کاملاً اختیاری بوده و تأثیری درروند درمانی بیمار ندارد.
بیماران گروه کنترل از نظر متغیرهای سن و جنس با بیماران دارای التهاب لثه همسانسازی شدند. سن، جنس، سطح 25(OH)D سرم همگی در یک چک لیست ثبت گردید که حداکثر فاصله زمانی این دادهها 6 ماه بود.
معیارهای تشخیصی التهاب بافتهای اطراف دندان بر اساس معیارهای سال 1999 آکادمی پریودنتولوژی آمریکا و تعاریف نمونههای بالینی ارائهشده توسط مرکز گروه پیشگیری و کنترل بیماری، تعیین شد. بهداشت دهانی و وضعیت لثه، با استفاده از شاخص پلاک سیلنس و لو (PI) و شاخصه لثهای اصلاحشده (MGI) Chandra و همکارانش، ارزیابی شد(29).
در این مطالعه، T1DM بر اساس معیارهای مراقبت استاندارد پزشکی سال 2010 تعریف شد (گلوکز سرم بیشتر مساوی 126 میلیگرم بر دسیلیتر بعد از حداقل 8 ساعت غذا نخوردن)(29).همه این دادهها قبلاً در پرونده بیماران ثبتشده بود و نیاز به آزمودن مجدد نداشت و این اعداد بهعنوان معیار سنجش بیان شد.
برای تحلیل دادههای حاصل از پژوهش از روشهای توصیفی و استنباطی استفاده شد. در بخش توصیفی از شاخصهای تمرکز مانند میانگین، میانه و نما و شاخصهای پراکندگی شامل انحراف معیار و دامنه میان چارکی استفاده شد. همچنین در بخش توصیف ویژگیهای جمعیت شناختی از جداول و نمودارهای مناسب برای توصیف و شناخت هرچه بیشتر بیماران تحت مطالعه و متغیرهای اصلی پژوهش استفاده شد. به جهت بررسی فرضیات تحلیلی، ابتدا پیشفرض نرمالیتی متغیرهای کمی پژوهش با استفاده از کولموگروف-اسمیرنوف بررسی شد. سپس، در متغیرهایی که از توزیع نرمال تبعیت کردند، برای مقایسه میانگینهای دو جامعه مستقل، از آزمون t مستقل، و برای مقایسه بین بیش از دو گروه از آنالیز واریانس یکطرفه ANOVA)) استفاده شد. همچنین برای بررسی همبستگی بین دو متغیر، کمی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. در صورت نرمال نبودن متغیرها، از معادل ناپارامتریک آزمونها، ازجمله آزمون من-ویتنی و کروسکال والیس و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. سطح معناداری در تحقیق حاضر، برای بررسی تمامی فرضیهها، 5 درصد در نظر گرفته شد و برای تجزیهوتحلیل دادهها، از نرمافزار SPSS نسخه 24 استفاده
شد. کلیه آزمونهای آماری، در سطح معنیداری
5 درصد انجام شدند. برای مقایسههای چندگانه از روش Benjamin-Hashberg در سطح معنیدار 5 درصد استفاده شد.
در این مطالعه قند خون ناشتا، کلسیم و 25 هیدروکسی ویتامین D سرم ارزیابی شد. این شکل از 25(OH)D در سطحهای نزدیک 1000 برابر بیشتر از سطح 1 و 25 دی هیدروکسی ویتامین D در گردش خون، ازنظر زیستشناختی غیرفعال میباشد. 25(OH) D بزرگترین شکل ذخیرهای ویتامین D در بدن بوده و نیمهعمر مقدار در گردش آن، 2 تا 3 هفته میباشد. در حالت ایدهآل، میزان مطلوب 25(OH)D برای سلامت عمومی، بیشتر مساوی 30 نانوگرم بر میلیلیتر بوده و میزان 20 تا 30 نانوگرم بر میلیلیتر به معنای نارسایی ویتامین D میباشد. سطح پایینتر از 20 نانوگرم بر میلیلیتر عموماً کمبود ویتامین D تلقی میشود. در این مطالعه سطح 25(OH)D و دیگر شاخصهای آزمایشگاهی کودکان مورد سنجش قرار گرفت. همچنین، ایمنی سنجی الکتروشیمیایی نور برای اندازهگیری سطح 25(OH)D در سرم بکار گرفته شد. قبل از برآورد سطح 25(OH)D، کنترل کیفی داخلی و خارجی انجام شد. مدتزمان کل سنجش 18 دقیقه بود و سرم جمعآوری و در دمای 2 تا 8 درجه سلسیوس نگهداری شد. حدود اندازهگیری 10 تا 250 نانوگرم بر میلیلیتر بود (تعریفشده بر اساس پایینترین حد تشخیص و ماکزیمم منحنی اصلی).(29) بهداشت دهانی و وضعیت لثه، با استفاده از شاخص پلاک سیلنس و لو (PI) و شاخصه لثهای اصلاحشده (MGI) لوبن و همکارانش، ارزیابی شد. یک محقق آموزشدیده، بررسی بالینی را بر عهده گرفت.(29) در این مطالعه T1DM بر اساس معیارهای مراقبت استاندارد پزشکی سال 2010 تعریف شد (گلوکز سرم بیشتر مساوی 126 میلیگرم بر دسیلیتر بعد از حداقل 8 ساعت غذا نخوردن).(29) علاوه براین ایمنی سنجی الکتروشیمیایی نور برای اندازهگیری سطح 25(OH)Dدر سرم بکار گرفته شد. لازم به ذکر است که همه این دادهها قبلاً در پرونده بیماران ثبت شده بود و این اعداد بهعنوان معیار سنجش بودند و نیاز به آزمودن مجدد نداشتند. علاوه براین، بررسی پرونده بیماران توسط دانشجوی سال آخر دندانپزشکی زیر نظر استاد راهنما انجام شد. بعد از کسب رضایت آگاهانه کتبی، سن، جنس، سطح کلسیم (mg/dl) و 25(OH)D (ng/ml) سرم همگی در یک چکلیست ثبت گردید که حداکثر فاصله زمانی ثبت این دادهها 6 ماه بود.
نتایج
در این مطالعه 148 کودک 6 تا 12 ساله مبتلا به T1DM مورد بررسی قرار گرفتند، که 74 نفر از آنها دارای التهاب لثه و 74 نفر دیگر آنها فاقد التهاب لثه بودند. همچنین 74 نفر (0/50 درصد) شرکتکنندگان را دختران (گروه دارای التهاب لثه: 37 دختر، گروه فاقد التهاب لثه: 37 دختر) و 74 نفر (0/50 درصد) آنها را پسران (گروه دارای التهاب لثه: 37 پسر، گروه فاقد التهاب لثه: 37 پسر) به خود اختصاص دادند (جدول 4-1). میانگین سنی تمامی شرکتکنندگان برابر با 8/78±1/88 سال گزارش شد. نتایج آزمون کای اسکوئر نشان داد که دو گروه دارای التهاب لثه و فاقد التهاب لثه ازنظر توزیع جنس و سن اختلاف معنیداری نداشتند (جدول 1).
نتایج آزمون کولموگروف- اسمیرنوف نشان داد که دادهها از توزیع نرمال تبعیت نمی کردند (جدول 2)، لذا جهت مقایسه دادهها در ادامه، از آزمونهای ناپارامتریک استفاده شد.
نتایج نشان داد میانگین 25(OH)D در گروه دارای التهاب لثه برابر با 20/72±12/77 و در گروه فاقد التهاب لثه برابر با 29/57±10/72 بود (جدول 3). در گروه دارای التهاب لثه کمبود 25(OH)D در 3/24% افراد و سطح کافی 25(OH)D در 7/25% افراد مشاهده شد؛ درحالی که در گروه فاقد التهاب لثه کمبود 25(OH)D تنها در 1/8% افراد و سطح کافی 25(OH)D در 9/41 % افراد مشاهده شد
(جدول 3).
نتایج نشان داد میانگین کلسیم در گروه دارای التهاب لثه برابر با 8/58±0/47 و در گروه فاقد التهاب لثه برابر با 9/12±0/47 بود (جدول 4). در گروه دارای التهاب لثه،
کمبود کلسیم در 27% افراد و سطح کافی کلسیم در 73% افراد مشاهده شد؛ درحالی که در گروه فاقد التهاب لثه کمبود کلسیم تنها در 1/8% افراد و سطح کافی کلسیم در 1/91 % افراد مشاهده شد (جدول 4).
نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که سطح 25(OH)D برحسب سن هم در گروه دارای التهاب لثه و هم در گروه فاقد التهاب لثه به ترتیب تفاوت آماری معناداری نداشت (p=0.373 و p=0.741) (جدول 5).
نتایج آزمون من ویتنی نشان داد که سطح 25(OH)D برحسب جنسیت هم در گروه دارای التهاب لثه و هم در گروه فاقد التهاب لثه به ترتیب تفاوت آماری معناداری نداشت (p=0.673 و p=0.350) (جدول 6).
نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین سطح 25(OH)Dبا کلسیم هم در گروه دارای التهاب لثه و هم در گروه فاقد التهاب لثه به ترتیب رابطه مثبت و معناداری وجود داشت (گروه دارای التهاب لثه: r=0.862 و p<0.05؛ گروه فاقد التهاب لثه: r=0.789 و p<0.05) (جدول 7).
جدول 1: تعیین و مقایسه توزیع فراوانی ویژگیهای جمعیت شناختی در گروههای دارای التهاب لثه و فاقد التهاب لثه
گروه متغیر |
دارای التهاب لثه |
فاقد التهاب لثه |
p-value |
|
جنس |
دختر |
(0/50)37 |
(0/50)37 |
000/1 |
پسر |
(0/50)37 |
(0/50)37 |
||
سن |
6 تا 7 سال |
(0/27)20 |
(0/27)20 |
000/1 |
8 تا 9 سال |
(8/33)25 |
(8/33)25 |
||
10 تا 12 سال |
(2/39)29 |
(2/39)29 |
||
کل |
(0/100)74 |
(0/100)74 |
|
داده ها به وسیله (درصد) تعداد توصیف شده اند .
جدول 2. نتایج تبعیت توزیع نرمال 25(OH)D (ng/ml) و کلسیم (mg/dl) توسط کلموگروف –اسمیرنوف
متغیر |
df |
p-value |
Vitamin D |
148 |
002/0 |
Calcium |
148 |
000/0 |
جدول 3: تعیین میانگین و توزیع فراوانی سطوح 25(OH)D در دو گروه دارای التهاب لثه و فاقد التهاب لثه
متغیر |
گروه |
میانگین±انحراف معیار(ng/ml) |
سطوح (OH)D 25 |
||
کمتر از 0 (ng/ml) (کمبود) |
بین 10 تا 30 (ng/ml) (ناکافی) |
بیشتر از 30 (ng/ml) (کافی) |
|||
درصد (تعداد) |
درصد (تعداد) |
درصد (تعداد) |
|||
Vitamin D |
دارای التهاب لثه |
77/12±72/20 |
3/24)18 |
(0/50)37 |
(7/25)19 |
فاقد التهاب لثه |
72/10±57/29 |
(1/8)6 |
(0/50)37 |
(9/41)31 |
جدول 4. تعیین میانگین و توزیع فراوانی سطوح کلسیم در دو گروه دارای التهاب لثه و فاقد التهاب لثه
متغیر |
گروه |
میانگین±انحراف معیار (ng/ml) |
مقادیر |
|
کمتر از 7/8 (ng/ml) (کمبود) |
بیشتر از 7/8 (ng/ml) (کافی) |
|||
درصد ( تعداد) |
درصد ( تعداد) |
|||
کلسیم |
دارای التهاب لثه |
47/0±58/8 |
(0/27)20 |
(0/73)54 |
فاقد التهاب لثه |
47/0±12/9 |
(1/8)6 |
(1/91)68 |
جدول 5. تعیین و مقایسه سطح 25(OH)Dبرحسب سن در دو گروه دارای التهاب لثه و فاقد التهاب لثه
گروه |
سن
|
6 تا 7 سال |
8 تا 9 سال |
10 تا 12 سال |
p-value |
میانگین ± انحراف معیار (ng/ml) |
میانگین ± انحراف معیار (ng/ml) |
میانگین ± انحراف معیار (ng/ml) |
|||
دارای التهاب لثه |
|
95/10±71/21 |
85/11±79/18 |
26/9±69/21 |
373/0 |
فاقد التهاب لثه |
|
19/14±10/31 |
72/14±87/28 |
02/10±11/29 |
741/0 |
داده ها به وسیله انحراف±امیانگین معیار توصیف شده اند .
جدول 6. میانگین وانحراف معیار سطح 25(OH)D برحسب جنسیت در دو گروه دارای التهاب لثه و فاقد التهاب لثه
گروه |
جنس
|
دختر |
پسر |
p-value |
|
میانگین±انحراف معیار (ng/ml) |
میانگین±انحراف معیار (ng/ml) |
||||
دارای التهاب لثه |
|
77/12±72/20 |
77/12±72/20 |
673/0 |
|
فاقد التهاب لثه |
|
87/13±57/31 |
44/11±56/27 |
350/0 |
|
داده ها به وسیله انحراف معیار ±میانگین توصیف شده اند
جدول 7. تعیین همبستگی سطح 25(OH)D با کلسیم در دو گروه دارای التهاب لثه و فاقد التهاب لثه
گروه |
متغیر |
ضریب همبستگی |
p-value* |
دارای التهاب لثه |
Vitamin.D |
862/0 |
0001/0 |
کلسیم |
|||
فاقد التهاب لثه |
Vitamin.D |
789/0 |
0001/0 |
کلسیم |
بحث
مطالعهی حاضر باهدف بررسی ارتباط بین سطح 25(OH)D با التهاب لثه در کودکان مبتلا به T1DM انجام شد. در این مطالعه، 148 کودک 6 تا 12 سال مبتلا به T1DM که 74 نفر آنها دارای التهاب لثه و 74 نفر دیگر
فاقد التهاب لثه بودند، موردبررسی قرار گرفتند. 0/50 درصد شرکتکنندگان دختر بودند. همچنین میانگین سنی تمامی افراد موردمطالعه برابر با 8/78±1/88 سال گزارش شد. نتایج مطالعهی حاضر نشان داد که سطح 25(OH)D در گروه دارای التهاب لثه (20/72±12/77 نانوگرم بر میلیلیتر) بهطور معناداری کمتر از گروه فاقد التهاب لثه (29/57±10/72 نانوگرم بر میلیلیتر) بود؛ همچنین در گروه دارای التهاب لثه کمبود 25(OH)D (کمتر از 10 ng/ml) در 3/24% افراد و سطح کافی ویتامین D (بیشتر از 30 ng/ml) در 7/25% افراد مشاهده شد؛ درحالیکه در گروه فاقد التهاب لثه کمبود25(OH)D، تنها در 1/8% افراد و سطح کافی ویتامین D، در 9/41% افراد مشاهده شد. با توجه به یافتههای مطالعهی حاضر میتوان دریافت که میانگین سطح سرمی 25(OH)D در هر دو گروه موردمطالعه ناکافی (بین 20 تا 30 ng/ml) بود که با مطالعات اپیدمیولوژیک در مورد شیوع بالای کمبود 25(OH)D در ایران مطابقت دارد(34و32). شیوع بالای کمبود 25(OH)Dدر ایران میتواند به دلیل قرار گرفتن ناکافی در معرض نور خورشید و رژیم غذایی نامناسب توجیه شود. علاوه براین سن، محتوای ملانین پوست، فصل و عرض جغرافیایی نیز بر وضعیت 25(OH)D تأثیر میگذارند؛ بنابراین مصرف ماهی و همچنین قرار گرفتن روزانه در معرض نور خورشید میتواند نیاز روزانه به 25(OH)D را برای یک فرد عادی تأمین کند(35). تاکنون مطالعات متعددی برای ارزیابی ارتباط بین سطوح سرمی 25(OH)D و T2DM و همچنین پریودنتیت انجامشده است(37و36) که در ادامه به آنها پرداخته میشود، بااینحال باید توجه داشت که در کمتر مطالعهای رابطه سطوح 25(OH)D با التهاب لثه در بیماران T1DM موردبررسی قرارگرفته است.
در مطالعهای که توسط ابراهیمی و همکاران (34) انجام شد، نتایج نشان داد که در مبتلایان به دیابت، 2/82% کمبود ویتامین D و در افراد سالم، 1/61% دچار کمبود بودند.علاوه براین، میانگین سطح 25(OH)Dدر گروه بیماران دیابتی، 6/1±4/12 و در گروه شاهد، 18±7/20 نانوگرم بر میلیلیتر گزارش شد که از مقادیر به دست آمده در پژوهش حاضر پایینتر است. همچنین طاهرانی و همکاران (39) نیز، در پژوهشی سطوح پایینتری از 25(OH)D را در بیماران T2DM (nmol/l 9/26) در مقایسه با همتایان غیر دیابتی (nmol/l 5/30) خود نشان دادند(39).
Aydin و همکاران (40) در مطالعهای گزارش کردند که سطح 25(OH)D کل، 25 هیدروکسی ویتامین D bioavailable و 25(OH)D آزاد بهطور معناداری در گروه پریودنتیت نسبت به گروه کنترل سالم، کمتر بود. Dietrich و همکاران (41) نیز، در پژوهشی نشان دادند که بین سطح 25(OH)D و التهاب لثه یک همبستگی منفی و معناداری وجود دارد که ممکن است به دلیل اثر ضد التهابی 25(OH)D باشد و مطالعات Bhargava و همکاران (42)، Abreu و همکاران (43) نشان دادند که سطح 25(OH)D در افراد مبتلا به پریودنتیت بهطور معناداری کمتر افراد سالم میباشد. که این نتایج را میتوان تا حدودی همراستا با یافتههای بهدستآمده از مطالعهی حاضر در نظر گرفت، بااینحال باید توجه داشت که در تمامی مطالعات مذکور، افراد ازنظر ابتلا به دیابت موردبررسی قرار نگرفتهاند و ازاینجهت مطالعات مذکور با پژوهش حاضر متفاوت
میباشد.
Agrawal و همکاران (45) که در مطالعهای سطح سرمی 25(OH)D و کلسیم در افراد با وضعیت پریودنتال سالم، بیماران ژنژیویت مزمن و بیماران پریودنتیت مزمن با یا بدون همراهی با T2DM را ارزیابی کردند، نشان دادند که سطح 25(OH)D با افزایش شدت التهاب لثه کاهش مییابد. همچنین آنها مشاهده کردند که سطح ویتامین D درافرادبا ژنژیویت مزمن با دیابت تیپ 2، ( ng/ml84/1 ± 94/26) نسبت بهCGژنژیویت مزمن بدون دیابت تایپ 2 (ng/ml 77/11 ± 05/49)، کمتر بود(45). علاوه براین، مطالعات Joseph و همکاران (31) و Wang و همکاران (30) سطوح پایینتری از 25(OH)D را در بیماران T2DM مبتلا به پریودنتیت مزمن در مقایسه با بیماران پریودنتیت مزمن غیر دیابتی و سطح بیشتری را در افراد سالم نشان دادند. بااینحال در مطالعهی اکبری و همکاران (32) مشاهده شد که سطح سرمی 25(OH)D در بیماران پریودنتیت مزمن مبتلا به T2DM در مقایسه با بیماران پریودنتیت مزمن و افراد سالم تفاوت آماری معنیداری نداشت. همچنین نتایج نشان داد که میانگین کلسیم در گروه دارای التهاب لثه برابر با 8/58±0/47 mg/dl و در گروه فاقد التهاب لثه برابر با 9/12±0/47 mg/dl بود، همچنین در گروه دارای التهاب لثه کمبود کلسیم (کمتر از 7/8 mg/dl) در 0/27 درصد افراد و سطح کافی کلسیم در 0/73 درصد(بیشتر از 7/8 mg/dl) افراد مشاهده شد؛ درحالیکه در گروه فاقد التهاب لثه کمبود کلسیم تنها در 1/8% افراد و سطح کافی کلسیم در 1/91% افراد مشاهده گردید. در مطالعهای که توسط Agrawal و همکاران (45) انجام شد، یافتهها نشان داد که سطح کلسیم در افراد مبتلا به ژنژیویت مزمن T2DM (mg/dl 71/0 ±24/7) در مقایسه با افراد ژنژیویت مزمن بدون دیابت (mg/dl 94/0 ± 41/10) کمتر بود. درحالیکه در پژوهش حاضر تنها افراد با و بدون التهاب لثه که همگی مبتلا به T1DM بودند، موردبررسی قرار گرفتند که ازاینجهت با مطالعه مذکور متفاوت بوده و امکان مقایسه درست امکانپذیر نمیباشد. علاوه براین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که سطح 25(OH)D برحسب سن (6 تا 7 سال، 8 تا 9 سال و 10 تا 12 سال) و جنس (دختر و پسر) هم در گروه دارای التهاب لثه و هم در گروه فاقد التهاب لثه، تفاوت آماری معناداری نداشت.
در مطالعهای که توسط Wang و همکاران (30) انجام شد، نتایج نشان داد که کمبود 25(OH)D در سطوح 20-15 نانوگرم بر میلیلیتر، در افراد 50 تا 80 سال بهطور معناداری بیشتر از افراد 20 تا 49 سال بود؛ بااینحال در دیگر سطوح 25(OH)D (زیر 15، 21 تا 27 و بالای 27 نانوگرم بر میلیلیتر) تفاوت آماری معناداری برحسب سن یافت نشد. درنهایت نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین 25(OH)D با کلسیم هم در گروه دارای التهاب لثه (r=0.862) و هم در گروه فاقد التهاب لثه (r=0.789) به ترتیب رابطه مثبت و معناداری وجود داشت؛ بدین معنا که در هر دو گروه موردمطالعه، با افزایش میزان 25(OH)D، کلسیم نیز افزایش و با کاهش آن نیز، کلسیم کاهش مییابد. درحالیکه ابراهیمی و همکاران، (34) در مطالعهای نشان دادند که بین سطح 25(OH)D و کلسیم در افراد سالم و مبتلا به T2DM ارتباط آماری معناداری وجود نداشت که با یافتههای پژوهش حاضر متفاوت است. علت این تفاوت را میتوان با توجه به تفاوت در حجم نمونه و جامعه آماری در مطالعهی مذکور نسبت به پژوهش حاضر توجیه نمود. بر اساس نتایج مطالعهی حاضر، میانگین سطح 25(OH)D در بیماران دیابتی دارای التهاب لثه به طور معنیداری پایینتر از افراد دیابتی فاقد التهاب لثه بود، بنابراین بررسی سطح 25(OH)D و مکمل درمانی با ویتامین در صورت کمبود، جهت بهبود و کنترل این بیماری در بیماران دیابتی دارای التهاب لثه پیشنهاد میگردد.
اصلاح کمبود ویتامین D، ممکن است تأثیر زیادی بر شیوع بیماریهای مزمن، چه از طریق رژیم غذایی و چه از طریق مصرف مکملها داشته باشد و بهعنوان یک روش ایمن، مؤثر و ارزان برای کاهش شیوع بیماری پریودنتال در نظر گرفته می شود. بااینحال مطالعات بیشتری نیاز است تا بررسی شود که ویتامین D تا چه حد در محافظت از بافتهای پریودنتال در برابر تجزیه التهابی نقش دارد. علاوه براین بهتر است که دوز بهینه مکمل ویتامین D نیز بهدرستی برای هر فرد تعیین گردد و تأثیر آن بر پیشگیری از بیماری پریودنتیت مورد ارزیابی قرار گیرد(43). با توجه به بررسیهای انجامشده، در هیچیک از مطالعات موردبررسی، به بررسی ارتباط بین سطح ویتامین D با التهاب لثه در کودکان مبتلا به T1DM پرداخته نشده بود که این امر را میتوان بهعنوان یکی از نقاط قوت مطالعهی حاضر در نظر گرفت. از محدودیتهای مطالعهی حاضر میتوان به در نظر نگرفتن برخی متغیرهای مخدوشکننده نظیر BMI (Body Mass Index)، مدتزمان قرار گرفتن در معرض نور خورشید، رژیم غذایی، و میزان فعالیت بدنی و ورزش که بر سطوح ویتامین D تأثیرگذار است و بررسی مدتزمان ابتلا به بیماری دیابت در افراد موردمطالعه اشاره نمود.
نتیجه گیری:
نتایج مطالعهی حاضر نشان داد که سطح 25(OH)D در گروه دارای التهاب لثه به طور معناداری کمتر از گروه فاقد التهاب لثه بود. همچنین سطوح ویتامین D برحسب سن و جنس در هر دو گروه دارای التهاب و فاقد التهاب لثه تفاوت آماری معناداری نداشت. علاوه براین همبستگی مثبت و معناداری بین سطح ویتامین D و کلسیم در هر دو گروه یافت شد.
تشکر و قدردانی
از دانشگاه علوم پزشکی ایلام به خاطر حمایت مالی از این طرح سپاسگزاریم.
تضاد منافع
هیچ تضاد و منافعی وجود ندارد.