Document Type : original article
Authors
Fatemeh Hosseini - Dentistry Faculty, Shahid Sadoughi University of Medical Sciences, Yazd, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
احتمال قرار گرفتن در معرض انتقال عوامل عفونی باعث اهمیت کنترل عفونت متقاطع شده است. (1) آسیب به سطح پوست یا مخاط میتواند منجر به تماس خون با خون یا خون با بزاق بین مراقبین سلامت و بیمار شود. دستکش مانعی فراهم میکند که از تماس پاتوژنهای دهان بیمار با خراشهای کوچک بر روی دستهای مراقبین سلامت جلوگیری کند.(3و2)
دستکشهای لاتکس در دستورالعملهای کنترل عفونت سد بزرگی در برابر عفونت هستند.(4) دستکش لاتکس به علت ویژگیهای مقاومت در برابر سوراخ شدن، دوام و رضایت استفاده کنندگان هم چنان در کلینیک مورد استفاده باقی مانده است.(6و5) واکنش افزایش حساسیت به لاتکس شیوعی از 5 تا 70 درصد دارد. (11-7) لاتکس میتواند باعث تأخیر و در مواردی توقف کامل پلیمریزاسیونPolymerization)) مواد قالبگیری پلی وینیل سایلوکسان( (PVS شود، که اثر زیانباری بر دقت ابعادی و ویژگیهای سطحی کست حاصل برای پروسههای لابراتواری دارد. در اکثر موارد این عدم پلیمریزاسیون پس از ریختن کست وجدا کردن ماده قالبگیری مشخص میشود.(6)
در سالهای اخیر دستکشهای نیتریل به علت بروز پایین آلرژی نسبت به دستکشهای لاتکس مورد توجه قرار گرفتهاند. دستکشهای نیتریل نسبت به لاتکس، بدون پودر میباشند و در برابر مواد شیمیایی و سوراخ شدن مقاومتر هستند، هرچند کمی گرانتر میباشند.(15-12) البته در بین دستکشهای مصنوعی کمترین هزینه تولید را دارند.(14)در پاندمی کووید 19، دستکشهای نیتریل به علت استفاده
فراوان، بیشترین حجم تولیدی زبالههای بیمارستانی را داشتند.(17و16و13)
PVS (پلی وینیل سیکلوکسان) که به نام سیلیکون افزایشی نیز شناخته میشود، یکی از پرطرفدارترین مواد قالبگیری مورد استفاده در دندانپزشکی هستند و در موقعیتهای کلینیکی مختلف مانند، پروتزهای ثابت و متحرک دندانی یا ایمپلنت کاربرد دارند. (18) این محبوبیت به علت دقت، ویژگیهای کنترل (Handling) و بازیابی کششی( Elastic recovery) عالی آنها است.(19) با توجه به این که واکنش پلیمریزاسیون آنها بدون تولید محصول جانبی است، از نظر ثبات ابعادی در مقایسه با سیلیکونهای تراکمی انتخاب بهتری هستند.(20)
اولین بار Noonan و همکاران(21) در سال 1985، جلوگیری کامل از پلیمریزاسیون PVS هنگام گرفتن قالب در حضور رابردم را گزارش کردند. مشکل مشابهی در سال 1985 توسط Goldbaum(22) گزارش شد که PVSپلیمریزه نشد. Welfa (23) نیز مشکل مشابهی در سال 1986 گزارش کرد. تکنیکهایی که اخیراً برای پیشگیری از توقف پلیمریزاسیون پیشنهاد شده شامل مواد محافظتی غیر لاتکس و پاک کردن عنصر سولفور از سطوح آلوده شده میباشند.(5)
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر چند نوع دستکش لاتکس و نیتریل بر پلیمریزاسیون پوتی مواد الاستومریک و یافتن یک دستکش مناسب جهت استفاده با این مواد طراحی شد.
مواد و روش ها
این مطالعه در «کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد» به شماره IR. SSU. REC. 1397. 055 به تصویب رسیده است.
در این مطالعه تجربی با طراحی فاکتوریل، با در نظر گرفتن سطح معنی داری 5 درصد، توان آزمون 80% و مقدار انحراف معیارپلیمریزاسیون 75/0S= و برای رسیدن به اختلاف
معنی دار در گروهها، تعداد 10 تکرار در نظر گرفته شد. با توجه به این مطلب که 12 گروه وجود داشت، 120 نمونه مورد نیاز بود.
در این مطالعه، سه برند مختلف پوتی، شامل پوتی افزایشیZhermack (Zhermack, Badia polesine, Italy) ؛ پوتی افزایشیPanasil (Kettenbach،Wisenberg ، Germany) و پوتی تراکمی Speedex (Coltene, Versoix, Switzerland)؛ سه برند مختلف دستکش شامل لاتکس پودردارSuperTex (Supertex) Kuala Lumpur, Malaysia ، لاتکس بدون پودر
OP-erfectدستکش حریر، ارومیه،ایران) و نیتریلNitex (دستکش حریر، ارومیه،ایران)؛ اسلب شیشهای، اسپاتول محکمه و الکل استفاده شدند.
برای هر پوتی به 40 نمونه نیاز داشتیم و نمونههای موجود در هر گروه پوتی نیز به 4 زیرگروه 10 تایی تقسیم شدند که عبارت بودند از: زیرگروه A گروه کنترل؛ زیرگروه B دستکش لاتکس پودردار؛ زیرگروه C دستکش لاتکس بدون پودر و زیرگروه D دستکش نیتریل. اسلب شیشهای در این جا به عنوان سطح آزمایش استفاده شد که از قبل به وسیله الکل تمیز شده بود. بیس و کاتالیست پوتی مورد نظر طبق دستور کارخانه سازنده در دمای اتاق آماده شدند.
پژوهشگر اول با دستهای بدون دستکش با در نظر گرفتن زمان کارکرد، آنها را مخلوط کرد تا زمانی که ترکیب یکنواختی به دست آمد. سپس 10 نمونه به وسیله یک قاشقک دایرهای پلاستیکی استاندارد با قطر و طول مشخص تهیه شد.
پژوهشگر دوم نمونههای تهیه شده را بر روی سطح اسلب در دایرهای به قطر تقریبی 3 سانتی متر قرار داد؛ به این صورت که در زیرگروه A ابتدا دستها 15 ثانیه با صابون و سپس 15 ثانیه با آب شسته و با دستمال کامل خشک شدند. سپس پوتیها با دست مخلوط شده و بر روی سطح اسلب قرار داده شدند.
در زیر گروههای B و C و D نیز بعد از پوشیدن دستکش مورد نظر نمونه مخلوط شده و بر روی سطح آزمایش قرار گرفت. به هر نمونه برحسب زمان ستینگ ذکر شده از طرف کارخانه، در دمای اتاق، فرصت پلیمریزه شدن داده شد تا تأثیر خود را بر روی سطح بگذارد.
به منظور تعیین میزان پلیمریزاسیون، هر نمونه به طور مستقل به روش مشاهدهای بررسی شد و در یکی از دو گروه پلیمریزه شده(Non-inhibited) و پلیمریزه نشده(Inhibited) قرار گرفت. تعیین پلیمریزاسیون بدین گونه بود که در صورت دیده شدن تکهای از پوتی یا هر ناحیه چسبناکی بر روی سطح شیشهای، نمونه به عنوان پلیمریزه نشده تقسیمبندی شد. در غیر این صورت برای اطمینان از پلیمریزاسیون کامل بر روی نمونه با اسپاتول فشار داده شد و اگر اثر دائمی بر روی نمونه به جا نگذاشت به عنوان پلیمریزه شده تقسیمبندی شد.
مراحل ذکر شده برای هر سه گروه الاستومرها به صورت جداگانه با پوشیدن انواع مختلف دستکش انجام شد و جلوگیری از پلیمریزاسیون به صورت مشابه ارزیابی شد.
در نهایت فراوانی نمونههای پلیمریزه شده و پلیمریزه نشده در هر زیر گروه برای هر پوتی محاسبه شد. دادهها پس از کدگذاری در نرم افزار SPSS 23 وارد شدند و توسط تست دقیق Fisher از نظر آماری بررسی شدند. سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته ها
در این مطالعه، در کل 120 نمونه از سه پوتی مواد قالبگیری تراکمی و افزایشی به دست آمد(هر کدام شامل 40 نمونه). طبق حجم نمونه به دست آمده(10=n)، نمونهها در هر گروه پوتی مواد الاستومریک، به 4 زیر گروه 10 تایی و سه زیرگروه تقسیم شدند که هر کدام در تماس با یک نوع دستکش و گروه کنترل در تماس با دستهای شسته شده قرار گرفتند.
در پوتی Speedex، میزان پلیمریزاسیون در تماس با هر سه دستکش نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری نداشت(99/0<P). (جدول 1) در گروههای بدون دستکش و دستکش نیتریل 10 درصد ولاتکس پودردار و بدون پودر 20 درصد توقف پلیمریزاسیون پوتی مشاهده شد.
در پوتی Panasil، دستکش لاتکس پودردار به طور معناداری مانع از پلیمریزاسیون نمونهها شد (0001/0P=) در حالی که در سایر زیرگروهها همه نمونهها پلیمریزه شدند. (جدول 2) در گروه دستکش لاتکس پودردار 80 درصد ودر سایر گروهها توقف پلیمریزاسیون پوتی مشاهده شد.
درپوتی Zhermack ، دستکش لاتکس پودردار به صورت معناداری باعث توقف پلیمریزاسیون همه نمونهها شد (0001/0P=)، در حالی که در سایر زیرگروهها همه نمونهها پلیمریزه شدند. (جدول 3) همانند پوتی Panasil در گروه دستکش لاتکس پودردار 80 درصد ودر سایر گروهها صفر درصد توقف پلیمریزاسیون پوتی مشاهده شد.
در ادامه، پوتی و دستکش به عنوان متغیرهای مستقل مدل رگرسیونی لجستیک مورد استفاده قرار گرفتند. (جدول 4) دستکش لاتکس پودر دار نسبت به حالت بدون دستکش (متغیر رفرنس) شانس پلیمریزاسیون پوتی را 5/98 درصد کاهش داد . (0001/0P=) ولی دستکش نیتریل(1P=) و لاتکس بدون پودر)34/0=P) نسبت به حالت بدون دستکش تأثیر معنی داری نداشتند. در خصوص نوع پوتی نیز، در نوع افزایشی Panasil نسبت به تراکمی (متغیر رفرنس) شانس پلیمریزه شدن 46درصد کاهش یافت ولی این کاهش، معنی دار نبود (437/0=P) برای پوتی افزایشی Zhermack نیز شانس پلیمریزه شدن به اندازه 70درصد کاهش یافت ولی معنی دار نبود (13/0P=)
جدول1: وضعیت پلیمریزاسیون پوتی Speedex (سیلیکون تراکمی) در گروههای مختلف مورد مطالعه
از 10 نمونه |
گروه A (بدون دستکش) تعداد (درصد ) |
گروه B (لاتکس پودردار) تعداد (درصد ) |
گروه C تعداد (درصد ) |
گروه D (نیتریل) تعداد (درصد ) |
پلیمریزه نشده (Inhibited) |
1 (10%) |
2 (20%) |
2 (20%) |
1 (10%) |
پلیمریزه شده (Non-inhibited) |
9 (90%) |
8 (80%) |
8 (80%) |
9 (90%) |
Fisher's Exact Test
P-value99/0 <
جدول2: وضعیت پلیمریزاسیون پوتی Panasil (سیلیکون افزایشی) در گروههای مختلف مورد مطالعه
از 10 نمونه |
گروه A (بدون دستکش) تعداد(درصد )
|
گروه B (لاتکس پودردار) تعداد(درصد )
|
گروه C (لاتکس بدون پودر) تعداد(درصد )
|
گروه D (نیتریل) تعداد(درصد )
|
پلیمریزه نشده (Inhibited) |
0 (0%) |
8 (80%) |
0 (0%) |
0 (0%) |
پلیمریزه شده (Non-inhibited) |
10 (100%) |
2 (20%) |
10 (100%) |
10 (100%) |
Fisher's Exact Test
99/0<P-value
جدول 3: وضعیت پلیمیریزاسیون پوتی Zhermack (سیلیکون افزایشی) در گروههای مختلف مورد مطالعه
از 10 نمونه |
گروه A (بدون دستکش) تعداد(درصد )
|
گروه B (لاتکس پودردار) تعداد(درصد )
|
گروه C (لاتکس بدون پودر) تعداد(درصد )
|
گروه D (نیتریل) تعداد(درصد )
|
پلیمریزه نشده (Inhibited) |
0 (0%) |
10 (100%) |
0 (0%) |
0 (0%) |
پلیمریزه شده (Non-inhibited) |
10 (100%) |
0 (0%) |
10 (100%) |
10 (100%) |
Fisher's Exact Test
P-value99/0<
جدول4: نتایج رگرسیون لوجستیک در ارتباط بین نوع پوتی و دستکش بر پلیمریزاسیون
|
B |
P-value |
OR |
C. I: 95% |
پوتی تراکمی [Speedex](رفرنس) |
|
|
1 |
|
افزایشی[Panasil] |
614/0- |
437/0 |
541/0 |
115-2. 549/. |
افزایشی[Zhermack] |
1/193- |
138/0 |
303/0 |
063-1. 465/. |
بدون دستکش (رفرنس) |
|
|
1 |
|
دستکش لاتکس پودردار[SuperTex] |
207/4- |
0001/0 |
015/0 |
002-0. 132/. |
نیتریل[Nitex] |
0001/0 |
1 |
1 |
059-16. 929/. |
لاتکس بدون پودر[OP-Perfect] |
736/0- |
341/0 |
479/0 |
041-5. 651/. |
Logistic Regression Test
05/0>P-value
بحث
سولفور و ترکیبات حاوی سولفور که در ساخت دستکشهای لاتکس استفاده میشوند، مسئول تأخیر یا توقف پلیمریزاسیون سیلیکونهای افزایشی هستند.(17-14) زینک دی تیوکربامات که اغلب به عنوان نگهدارنده و زینک دی متیل دی تیوکاربامات که در فرایند جوشاندن(Vulcanization) به لاتکس اضافه میشوند هر دو حاوی سولفور هستند. زینک دی تیوکاربامات و کلروپلاتینیک اسید با سولفور واکنش نیافته، ترکیب شده و می توانند ستینگ PVS را متوقف کرده و یا مسئول تأخیر آن باشند. این مواد حتی در غلظتهای پایین 005/0 درصد هم ممکن است به طور کامل واکنش پلیمریزاسیون را متوقف کنند. حساسیت به سولفور درسیلیکونهای افزایشی نوین با اضافه کردن عنصر پالادیوم کاهش یافته است.(24)
در مطالعه حاضر اثر سه دستکش لاتکس بدون پودر، لاتکس پودر دار و نیتریل بر روی پلیمریزاسیون دو نوع پوتی سیلیکون افزایشی و یک نوع سیلیکون تراکمی بررسی شد که هیچ کدام از دستکشها و پوتیهای استفاده شده، در مطالعات پیشین استفاده نشده بودند.
میزان پلیمریزاسیون پوتی Speedex در تماس با هر سه دستکش Supertex، Op-perfect و Nitex نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری نداشت. هم چنین در این پوتی
ده درصد عدم پلیمریزاسیون در گروه کنترل مشاهده شد که با توجه به رعایت شرایط نگه داری پوتی از سوی ما، احتمالاً به علت نگهداری نامناسب پوتی توسط عوامل وارد کننده یا واسطه پیش از خرید باشد.
در مطالعه Reitz و همکاران(4) سه نوع پوتی سیلیکون تراکمی و دوازده پوتی سیلیکون افزایشی با دستهایشسته شده بدون دستکش(گروه کنترل)، دستکشهای لاتکس، دستکشهای وینیل و اسپاتول مخلوط شدند. هیچ کدام از هفت نوع دستکش لاتکس استفاده شده در این مطالعه بر روی هیچ کدام از پوتیهای سیلیکون تراکمی تأثیری نداشتند و نتایج این مطالعه از این نظر با مطالعه ما همسو بود.
در مطالعه Hiremath و همکاران(25) هشتاد نمونه از دو نوع پوتی مواد الاستومریک با پوشیدن دستکشهای لاتکس، نیتریل و وینیل مخلوط شدند. دستکش لاتکس پودردار در تمامی نمونهها و دستکش نیتریل در60 درصد نمونهها مانع از پلیمریزاسیون سیلیکون تراکمی شدند، در حالی که در پوتی سیلیکون افزایشی 40 درصد نمونهها در تماس با دستکش لاتکس پلیمریزه نشدند و دستکش نیتریل نیز بر پلیمریزاسیون پوتی سیلیکون افزایشی تأثیری نداشت. نتایج این مطالعه در مورد اثر دستکش لاتکس و نیتریل بر پلیمریزاسیون سیلیکون تراکمی همسو با نتایج مطالعه ما میباشد.
برای بررسی اثر دستکش بر پلیمریزاسیون سیلیکون افزایشی، دو نوع پوتی Panasil و Zhermack انتخاب شدند. نتایج این مطالعه در هر دو نوع پوتی نشان داد که دستکش لاتکس پودردار برخلاف سایر انواع دستکشها به طور معنی داری مانع از پلیمریزه شدن سیلیکون افزایشی میشود(99/0<P). عدم پلیمریزاسیون در تماس با دستکش لاتکس پودردار در پوتی Zhermack بیشتر از پوتی Panasil بود.
مطالعات دیگری نیز اثر مارکهای مختلف دستکش لاتکس بر پلیمریزاسیون سیلیکونهای افزایشی را بررسی کردهاند که نتایج آنها با مطالعه ما همسو بود. در مطالعه Matis و همکاران(26) اثر هشت مارک دستکش لاتکس بر هشت نوع پوتی سیلیکون افزایشی بررسی شد. نتایج این مطالعه نشان داد دستکش بدون پودر هیچ کدام از پوتیها باعث توقف یا تأخیر پلیمریزاسیون نشدند و دستکشهای پودر دار باعث درجات مختلفی از تأخیر یا توقف پلیمریزاسیون شدند. هر چند بعضی از دستکشهای پودر دار نیز بودند که تأثیری بر پلیمریزاسیون بعضی از پوتیها نداشتند. در این مطالعه مخلوط کردن پوتیها با پودر باقی مانده از دستکش لاتکس بر روی دستها نیز باعث تأخیر پلیمریزاسیون شد.(20)
در مطالعه Kahn و همکاران (27)پلیمریزاسیون PVS در تماس مستقیم و غیرمستقیم با بیست و پنج مارک دستکش لاتکس بررسی شد و همه محصولات لاتکس به غیر از یک مورد(96%) در تماس مستقیم، از پلیمریزاسیون جلوگیری کردند. در این مطالعه بر خلاف مطالعه ما یک دستکش لاتکس بدون پودر نیز باعث توقف پلیمریزاسیون پوتی سیلیکون افزایشی شد؛ هر چند مارک پوتی و دستکش با مطالعه ما متفاوت بود.(14)
در مطالعه Reitz و همکاران(4) دستکشهای لاتکس باعث درجات مختلفی از تأخیر پلیمریزاسیون در پوتیهای افزایشی، در شرایط مختلف مطالعه شدند.
در مطالعه Amaya-Pajares وهمکاران(28) تأثیر مستقیم و غیر مستقیم پنج محصول بدون لاتکس (مانند نیتریل) بر پلیمریزاسیون دو ماده قالب گیری سیلیکون افزایشی لایت بررسی شد. در تماس مستقیم، همه دستکشهای نیتریل باعث توقف پلیمریزاسیون در هر دو نوع سیلیکون افزایشی شدند.
در مطالعه Delgado و همکاران(29) نیز سه مارک پوتی سیلیکون افزایشی و یک مارک دستکش نیتریل استفاده شدند و ده نمونه از هر پوتی تحت شرایط مختلف (دستکشهای شسته شده، شسته نشده و دستهای آلوده) آزمایش و زمان پلیمریزه شدن در دمای 37 درجه اندازه گیری شد. در این مطالعه به طور کلی دیده شد که پلیمریزاسیون نمونهها به تعویق افتاد.
نتایج مطالعه Amaya-Pajares وهمکاران(28) و مطالعه Delgado وهمکاران(29) با مطالعه ما همسو نبود. این تفاوت احتمالاً به علت متفاوت بودن نوع سیلیکون افزایشی و نوع دستکش با مطالعه حاضر بوده است. از طرف دیگر بسیاری از مواد شیمیایی مورد استفاده در ساخت دستکشهای نیتریل، از قبیل آلومینیوم سولفات، در ساخت دستکشهای لاتکس نیز مورد استفاده قرار میگیرد.(12) این میتواند توضیح دهد که چرا بعضی از دستکشهای فاقد لاتکس نیز میتوانند در تماس با PVS باعث جلوگیری از پلیمریزاسیون سطحی شوند.(28)
از محدودیتهای مطالعه حاضر انجام آن در شرایط آزمایشگاهی(In vitro) بود که نمیتواند شرایط محیط دهان را دقیق بازسازی کند. دمای متفاوت انجام آزمایش با دهان در این مطالعه ، میتواند بر زمان پلیمریزاسیون تأثیر بگذارد. در این مطالعه تنها تعداد محدودی ازمارکهای دستکش و پوتی موجود در بازار ایران مورد مطالعه قرار گرفتند. مطالعات دیگری که مارکهای دیگر دستکش و پوتی را مورد ارزیابی قرار دهند نیاز است.
نتیجه گیری
جلوگیری از پلیمریزاسیون PVS به مارک سیلیکون افزایشی و مارک دستکش استفاده شده بستگی دارد. در صورتی که مخلوط کردن اولیه پوتیهای Panasil و Zhermack با دست بدون دستکش انجام شود، استفاده از دستکشهای Nitex و Op-perfect با این دو پوتی بلامانع است؛ اما دستکش Supertex نباید با این دو پوتی استفاده شود. دستکشهای لاتکس بدون پودر و نیتریل تداخلی با پلیمریزاسیون PVS استفاده شده در این مطالعه ندارند و ریختن قالبهای حاصله منجر به ایجاد کستهایی با خصوصیات سطحی کم نقص و رستوریشنهای نهایی دقیق میشوند.
تشکر و قدردانی
این مقاله حاصل پایان نامه دانشجویی با شماره ثبت 6352 در دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد میباشد و نویسندگان این مقاله لازم میدانند از این دانشگاه جهت حمایتهای مالی تشکر نمایند.