Document Type : original article
Authors
1 Professor, Department of Oral and Maxillofacial Pathology, School of Dentistry, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
2 Associate Professor, Department of Oral and Maxillofacial Pathology, School of Dentistry, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
3 Associate Professor ,Department of Pathology, Faculty of Medicine, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
4 MSC of Biostatistics, School of Dentistry, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
5 Dentist, Mashhad, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
ژانت سل گرانولومای محیطیPeripheral giant cell granuloma (PGCG) به صورت یک ندول قرمز یا بنفش به طور انحصاری بر روی ریج لثه و آلوئولار ایجاد می شود. منشا این ضایعات از لیگامان پریودنتال یا موکوپریوستئوم ریج آلوئولاراست. احتمالا این ضایعه نئوپلاسم حقیقی نیست بلکه نوعی ضایعه واکنشی است که در اثر تروما یا تحریک موضعی ایجاد می شود. بروز بیشتر آن در زنان ممکن است تحت تاثیر هورمونهای جنسی زنان باشد.(2و1)
در ژانت سل گرانولومای مرکزی Central giant cell granuloma (CGCG)در داخل استخوان های فک بروز میکند و اتیولوژی آن مورد بحث است.(2) خانمها بیشتر از آقایان مبتلا میشوند و در بیشتر موارد این ضایعه بدون علامت و با رشد آهسته است، اما ضایعات مهاجم به واسطه علائمی چون درد، رشد سریع، تخریب کورتکس، تحلیل ریشه، جا به جایی دندانها و تمایل به عود بعد از درمان مشخص میشوند.(1)
از لحاظ هیستوپاتولوژی، هر دو ضایعه PGCGs و CGCGs با حضور سلولهای ژانت چند هسته ای (Multinucleated giant cell/MGC) در پس زمینه سلولهای مزانشیم تک هستهای (Mononucleated cell/MC) تشخیص داده میشوند. به رغم این شباهت هیستوپاتولوژی، CGCG و PGCG دارای عملکرد بیولوژیکی متمایز میباشند. PGCG به ندرت باعث خوردگی استخوان شده و به ندرت عود میکند، در حالی که CGCG دارای میزان رشد و عود بالاتر بوده و میتواند باعث تحلیل استخوان و پرفوریشن کورتکس گردد.(3)
ژانت سل تومور استخوان (Giant Cell Tumor/GCT) از جمله تومورهای خوش خیم با رفتار موضعی مهاجم در استخوان میباشد که منشا آن از سلولهای مزانشیم تمایزنیافته مغز استخوان بوده و حدود 5% از تومورها با بیوپسی اولیه استخوان را تشکیل میدهند.GCT یک فرایند نئوپلاستیک واقعی است.(4)میزان عود موضعی آن 62-8 درصد بوده و بیش از 5 درصد بیماران مبتلا به متاستاز ریوی هستند.(5)
این ضایعه به دلیل دارا بودن ویژگیهای قابل توجهی شامل تشکیل سلولهای ژانت، رشد سریع، تخریب استئولیتیک شدید، گزینههای درمانی موضعی متداول جهت پیشگیری عود کانونی، بخش مهمی از تومورهای اسکلتی عضلانی را به خود اختصاص داده است.(6)همچنین به عنوان یک ضایعه با پتانسیل تبدیل به بدخیمی نیز در نظر گرفته می شودکه گاهی به سارکومای آندیفرانسیه تبدیل می گردد.(5)
از لحاظ بافت شناسی، GCTها از سلولهای ژانت چندهسته ای (MGC) در یک استرومای عروقی از سلولهای تک هسته اپیتلیوئیدی یا دوکی شکل (MC) تشکیل شده اند. تشخیص افتراقی پاتولوژیک GCT نیز گسترده است و شامل ژانت سل گرانولوما، تومور قهوهای هایپرپاراتیروتیدیسم، استئوبلاستوما، کندروبلاستوما، کیست آنوریسمال استخوانی و استئوسارکوما با تعداد فراوان سلول ژانت میگردد.(4)این موضوع که آیا CGCG و GCT دو ماهیت جداگانه هستند و یا یک پروسه پاتولوژیک واحد می باشند، هنوز مورد بحث است.(7و5)
فیبرونکتین (FN)، یک گلیکوپروتئین با وزن مولکولی 440 کیلودالتون و جزء ضروری و موجود در ماتریکس خارجسلولی (ECM) است. علاوه بر نقش ساختاری، فیبرونکتین عامل تنظیم کننده تعامل سلول با ECM است.(9و8) فیبرونکتین به دو شکل محلول و غیرمحلول وجود دارد که فرم غیرمحلول آن به عنوان ماتریکس خارج سلولی است و مهاجرت و تکثیر فیبروبلاستها را به دنبال آسیب بافتی تسهیل مینماید.(10و9)
فیبرونکتین دارای چندین عملکرد بیولوژیک بوده و نقش مهمی در رشد نئوپلاستیک و سایر فرآیندهای پاتولوژیک دارد. فیبرونکتین نقش کلیدی در جنبههای متعدد پیشرفت تومور بازی میکند و نشان داده شده است که می تواند در فرآیندهای مرتبط با مهاجرت، تهاجم و متاستاز تومور نیز نقش داشته باشد.(11)
هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان بیان فیبرونکتین در در ضایعات ژانت سلی با رفتار بیولوژیک متفاوت می باشد.
مواد و روش ها
تعداد40 نمونه بیوپسی شامل 30 نمونه ژانت سل گرانولومای محیطی و مرکزی فکین (هرکدام 15 نمونه) و 10 نمونه ژانت سل تومور استخوان از آرشیو بخش آسیبشناسی دانشکده دندانپزشکی مشهد و بیمارستان قائم(عج) انتخاب شدند. همچنین اطلاعات بالینی بیماران مربوطه شامل سن، جنس و محل ضایعه استخراج گردید. بیماران دارای ضایعه استخوانی همراه با هایپرپاراتیروئیدیسم که توسط آزمایش خون و سرم مربوطه تایید شده بودند، وارد مطالعه نشده اند. بلوکهای پارافینی نمونههای مورد مطالعه در این تحقیق پس از بازبینی توسط پاتولوژیستهای طرح و نشانهگذاری کانون مناسب در لام از آرشیو گرفته شد. این بلوکها دارای بیشترین حجم بافتی و مناسب جهت انجام تکنیکهای ایمونوهیستوشیمی بودند. نمونه کنترل مثبت شامل بافت کلیه سالم و نمونه کنترل منفی شامل نمونه مورد مطالعه بود که آنتیبادی اولیه در طی کار حذف گردید. سپس از هر بلوک پارافینی، برش 4 میکرونی جهت رنگآمیزی ایمونوهیستوشیمی آنتیبادی فیبرونکتین منوکلونال موش(Fibronectin NCL-FIB., Dilution 1:50, Novocastra) بر طبق دستورالعمل کارخانه سازنده Novocastra, UK)) مورد استفاده قرار گرفت. کیت رنگآمیزی مورداستفاده در مطالعه حاضر Novo Link Polymer detection system بود. طبق دسـتورالعمل کارخانـه سـازنده بـه روش SAB) اسـترپتاویدین بیـوتین) پراکـسیداز رنگ آمیزی شد. به منظور بازیافت آنتی ژنی اسـلایدها تحـت حرارت در بافر سیترات سدیم 01/0 مول با 6 PH= قرار گرفته و سپس به مدت نیم ساعت در دمای اتاق انکوبه شدند. سپس پراکسیداز اندوژن توسط پراکسید هیدروژن 3% بلوک گردید و نمونه های رنگ آمیزی شده توسـط دو پاتولوژیـست بدون آگاهی از نوع ضایعه، توسط میکروسکوپ نوری با درشت نمایی 400× تحت مطالعه قرار گرفت. بیان فیبرونکتین در نمونههای مورد بررسی با درشت نمایی x200، x400 در ماتریکس خارج سلولی (ECM) بررسی شدند. شدت بیان به صورت منفی، ضعیف و قوی ثبت شد.(7)
الگوی رنگ پذیری (Staining pattern) به صورت رتیکولار، فیبریلار و رتیکولاتور فیبریلار بررسی شد و الگوی توزیع (Distribution Pattern) فیبرونکتین به صورت پخش (یونیفرم) و موضعی (تکه تکه) تعیین شد. در الگوی رنگ پذیری رتیکولار، ایمنوراکتیویتی به صورت شبکه ای، در الگوی فیبریلار به صورت رشته ای و در الگوی فیبریلار / رتیکولار ترکیبی از دو الگو مشاهده شد. در الگوی توزیع موضعی، ایمنوراکتیویتی به صورت ناحیه ای و در الگوی توزیع پخش به صورت منتشر بود.(12و7)
جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار آماری SPSS با ویرایش 16 استفاده شد. از آزمونهای کای اسکوئر و دقیق فیشر برای مقایسه میزان بروز فیبرونکتین در گروههای مورد مطالعه استفاده شد. سطح معناداری 05/0>P در نظر گرفته شد.
یافته ها
در این مطالعه، تعداد 40 بیمار شامل 19 مرد (5/47 درصد) و 21 زن (5/52 درصد) با میانگین و انحراف معیار سنی 4/15± 4/58 سال و دامنه سنی 20 تا 90 سال در قالب سه گروه PGCG، CGCG و GCT از نظر میزان رنگ پذیری نمونهها توسط مارکر فیبرونکتین مورد بررسی قرار گرفتند.
از 40 ضایعه مورد مطالعه، 14 مورد (35 درصد) شدت بیان ضعیف (weak) و 26 مورد (65 درصد) شدت بیان قوی (Intense) داشتند. شدت بیان ضعیف در ضایعات CGCG 6/28 درصد، در ضایعات GCT 1/7 درصد و در ضایعات PGCG 3/64 درصد بوده است. این تفاوتها از نظر آماری معنی داری بود، به طوری که در شدت بیان ضعیف، درصد ضایعات PGCG بطور معنی داری بیشتر از GCT بود. شدت بیان قوی در ضایعات CGCG 3/42 درصد، در ضایعات GCT 6/34 درصد و در ضایعات PGCG 1/23 درصد وجود داشته است. در شدت بیان قوی، درصد ضایعات PGCG بطور معنی داری کمتر از GCT بود. بطور کلی شدت بیان به طورمعناداری به نوع ضایعه بستگی دارد. (026/0p=) (جدول 1 و تصویر 1)
از 40 ضایعه مورد مطالعه، 33 مورد (5/82 درصد) الگوی توزیع یونیفرم و 7 مورد (5/17 درصد) الگوی توزیع فوکال داشتند. الگوی یونیفرم در ضایعات CGCG بیشتر (4/39 درصد) و الگوی موضعی در ضایعات PGCG بیشتر (9/42 درصد) گزارش شد (جدول 2). بطور کلی الگوی توزیع به نوع ضایعه بستگی نداشت. (99/0P>)
شکل 1 : بیان شدید نشانگر فیبرونکتین در استرومای ژانت سل گرانولومای مرکزی به صورت یونیفرم و و رتیکولیت فیبریلار (بزرگنمایی 200 و 400)
شکل 2 : بیان ضعیف نشانگر فیبرونکتین در استرومای ژانت سل گرانولومای محیطی به صورت یونیفرم و رتیکولیت
(بزرگنمایی 200 و 400)
شکل 3 : بیان شدید نشانگر فیبرونکتین در استرومای ژانت سل تومور به صورت یونیفرم و رتیکولیت فیبریلار
(بزرگنمایی 200 و 400)
جدول 1 : توزیع فراوانی شدت بیان در انواع ضایعات |
||||
نوع ضایعه |
شدت بیان |
نتیجه آزمون کای اسکوئر |
||
ضعیف |
قوی |
کل |
||
CGCG |
(7/26) 4 |
(3/73) 11 |
(0/100) 15 |
33/7χ2= 026/0P= |
GCT |
(0/10) 1 |
(0/90) 9 |
(0/100) 10 |
|
PGCG |
(0/60) 9 |
(0/40) 6 |
(0/100) 15 |
|
کل |
(0/35) 14 |
(0/65) 26 |
(0/100) 40 |
|
جدول 2 : توزیع فراوانی الگوی توزیع در انواع ضایعات |
||||
نوع ضایعه |
الگوی توزیع |
نتیجه آزمون دقیق فیشر |
||
یونیفرم |
موضعی |
کل |
||
CGCG |
(7/86) 13 |
(3/13) 2 |
(0/100) 15 |
026/0P= |
GCT |
(0/80) 8 |
(0/20) 2 |
(0/100) 10 |
|
PGCG |
(0/80) 12 |
(0/20) 3 |
(0/100) 15 |
|
کل |
(5/82) 33 |
(5/17) 7 |
(0/100) 40 |
از 40 ضایعه مورد مطالعه، 9 مورد (5/22 درصد) الگوی رنگ پذیری فیبریلار، 19 مورد (5/47 درصد) الگوی رنگ پذیری فیبریلار/رتیکولار و 12 مورد (30 درصد) الگوی رنگ پذیری رتیکولار داشتند. الگوی رنگ پذیری فیبریلار در ضایعات CGCG بیشتر از دو ضایعه دیگر گزارش شد، این تفاوتها از نظر آماری معنی داری نبود. الگوی رنگ پذیری رتیکولار/فیبریلارنیز با تفاوت معناداردر ضایعات CGCG بیشتر بود. الگوی رنگ پذیری رتیکولاردر ضایعات PGCG بیشتر از دو ضایعه دیگر و بطور معنی داری بیشتر از CGCG بود. بطور کلی الگوی رنگ پذیری به طورمعناداری به نوع ضایعه بستگی دارد (017/0P=) (جدول 3).
بحث
اگر چه منشاء سلولهای موجود در ضایعات سلول ژانت از طریق هیستوشیمی، روشهای فراساختاری و ایمونوهیستوشیمی بررسی شده است، پاتوژنز و طبیعت این ضایعات هنوز مشخص نیست. ضایعات مورد مطالعه با وجود ویژگیهای هیستوپاتولوژیک مشابه، دارای رفتار بالینی متفاوت می باشند. CGCG نسبت به PGCG دارای رفتار تهاجمیتر بوده و می تواند باعث تحلیل استخوان و پرفوریشن کورتکس گردد.(13و3)GCT استخوان دارای رفتار تهاجمی بوده و رشد سریع، تخریب استئولیتیک شدید، عود بالا، احتمال متاستاز ریوی و تبدیل به بدخیمی از خصوصیات این تومور می باشد.(14)
فیبرونکتین به طور مشخص در بسیاری از بافت های همبند دیده می شود و میزان بیان آن در هنگام تکامل رویانی و ریمادلینگ بافتی بیشتر می باشد. آرایش فیبرونکتین در نواحی اتصال سبب تحریک رشد سلولی و افزایش ورود سلول به فاز S در چرخه سلولی می شود. فعالیت پرولیفراتیو و رگ های تازه تشکیل شده در رابطه با این مارکر اهمیت آن را به عنوان فاکتور پروگنوز نشان می دهد.(7)
فیبرونکتین لیگاند تعداد زیادی از رسپتورهای اینتگرین می باشد و در ایجاد تومورهای متعددی از جمله کانسر پستان و تخمدان دخیل می باشد. بعلاوه نشان داده شده است که باعث پرولیفراسیون و مهاجرت سلولی در کارسینوم سلول سنگفرشی مری، دهان، نازوفارنژیال، کولورکتال و تیروئید می شود.(16و15)
جدول 3 : توزیع فراوانی الگوی رنگ پذیری در انواع ضایعات |
|||||
نوع ضایعه |
نوع الگوی رنگ پذیری |
نتیجه آزمون دقیق فیشر |
|||
فیبریلار |
رتیکولار/فیبریلار |
رتیکولار |
کل |
||
CGCG |
(7/26) 4 |
(7/66) 10 |
(7/6) 1 |
(0/100) 15 |
017/0P= |
GCT |
(0/20) 2 |
(0/60) 6 |
(0/20) 2 |
(0/100) 10 |
|
PGCG |
(0/20) 3 |
(0/20) 3 |
(0/60) 9 |
(0/100) 16 |
|
کل |
(5/20) 8 |
(7/48) 19 |
(8/30) 12 |
(0/100) 40 |
فیبرونکتین به عنوان یک ماتریکس گلیکوپروتئین ماتریکس خارج سلولی (ECM)، دارای عملکردهای بیولوژیک متنوعی بوده و نقش مهمی در رشد نئوپلاستیک و سایر فرآیندهای پاتولوژیک، شامل مواردی که در حفره دهان رخ میدهد، دارد. نشان داده شده است این گلیکوپروتئین در مراحل مختلف تومورژنز دخالت دارد و در سرطان ها نیز با تهاجم و متاستاز مرتبط می باشد.(11و7)
Whitaker و Waldron بیان کردند، CGCG فکین و GCT استخوانهای بلند میتواند توسط یک فرآیند پاتولوژیک واحد ایجاد شود که با سن بیمار، مکان و سایر عوامل افتراق داده می شوند. این موضوع که آیا CGCG فکین و GCT استخوانهای بلند واقعا تنها یک فرآیند پاتولوژیک واحد و یا دو ماهیت جداگانه هستند، هنوز مورد بحث است.(7) هدف از مطالعه حاضر ارزیابی بیان فیبرونکتین بعنوان یک گلیکوپروتئین ماتریکس خارج سلولی در ضایعات ژانت سلی با رفتار متفاوت بود.
مطالعات بسیار اندکی در زمینه ساختار ماتریکس خارج سلولی (ECM) در CGCG و GCT انجام شده است.
Kumta و همکاران(17) بیان VEGF و MMP-9 را در بسیاری از ضایعات از جمله GCT براساس رادیوگرافی و تخریب استئولیتیک ارزیابی نمودند. نتایج این مطالعه نشان داد که ضایعاتی مانند GCT در مراحل پیشرفته دارای میزان بیان بالاتر MMP-9 و VEGF میباشند که ممکن است رفتار بیولوژیکی تهاجمی و عود موضعی بیماری را در ضایعه استئولیتیک استخوان تحت تاثیر قرار دهد.
Vered و همکاران(18)،41 مورد CGCG را درخصوص ایمنوراکتیویتی VEGF و bFGF در ارتباط با فعالیت آنژیوژنیک، مورد بررسی قرار دادند. محققان این مطالعه بیان کردند که بیان VEGF و bFGF میتواند به تحریک استئوکلستوژنز در CGCG مرتبط باشد، و این نشان میدهد که سطوح بالایی از سلولهای تولید کننده VEGF و bFGF در CGCG به یک رفتار بیولوژیکی تهاجمی تر مرتبط است.
مشابه با مطالعه حاضر، Aragão و همکاران(7)به بررسی بروز اجزای ماتریکس خارج سلولی شامل فیبرونکتین در 8 مورد ژانت سل گرانولومای مرکزی فکین و 7 مورد ژانت سل تومور پرداختند. اکثر نمونههای CGCG و تمامی نمونههای GCT ایمنوراکتیویتی شدید و یونی فرم را نشان دادند. یافتههای این مطالعه نشان دهنده ی شباهت ایمنوهیستوشیمی بین CGCG و GCT و غیرقابل افتراق بودن این دو ضایعه بود.
فیبرونکتین به عنوان یک گلیکوپروتئین ماتریکس خارج سلولی و پروتئین پلاسما، در شرایط هموستاتیک نقش مهمی در رشد، تمایز، مهاجرت سلولها و همچنین در فرآیندهایی مانند بهبود زخم و انعقاد خون دارد. در سرطان، فیبرونکتین نه تنها باعث افزایش رشد، مهاجرت و تهاجم تومور میشود، پاسخ سلولهای تومور به درمان را نیز محدود میکند.(19و11و10) بنابراین، انواع فیبرونکتین میتوانند به عنوان عامل احتمالی پیش آگهی مورد استفاده قرار گیرند.(20)
نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شدت بیان قوی در ضایعات PGCG بطور معنی داری کمتر از GCT بود، اما بین شدت بیان ضعیف و قوی ضایعات CGCG با GCT تفاوت معناداری مشاهده نشد. بنابراین شدت رنگ پذیری فیبرونکتین نمی تواند به عنوان عامل تشخیص بین این دو ضایعه مورد استفاده قرار گیرد.
مشابه با مطالعه حاضر در مطالعه Aragão و همکاران(7) گزارش کردند که بیشتر نمونهها در CGCG و GCT دارای شدت قوی بودند و شدت رنگ پذیری بین CGCG فکها و GCT استخوانهای بلند تفاوت معناداری نداشت.
آرایش اولیه شبکه فیبرونکتین اغلب پیش شرط لازم برای رسوب کلاژن است. به طور متقابل، ترکیب رسوب کلاژن چندین اثر را بر روی ماتریکس اولیه فیبرونکتین دارد که شامل ریمدلینگ دوباره فیبرونکتین توسط ماتریکس متالوپروتئیناز و تثبیت ماتریکس خارج سلولی است. همچنین پرولیفراسیون سلولی را افزایش داده و سازماندهی مجدد ماتریکس خارج سلولی را حفظ مینماید، و مهاجرت سلولی را تسهیل میکند.(21)
در مطالعه حاضر، الگوی رنگ پذیری فیبریلار /رتیکولار (5/47 درصد) متداول ترین الگو در ضایعات بود و بعد از آن الگویهای رتیکولار (30 درصد) و فیبریلار (5/22 درصد) قرار داشتند. بطوری که الگوی رنگ پذیری به نوع ضایعه بستگی داشت. برجسته بودن الگوی فیبریلار /رتیکولار نشان میدهد که دو الگوی فیبریلار /رتیکولار را میتوان در یک نمونه مشاهده کرد.
در مطالعه Aragão و همکاران(7) نیز الگوی رنگ پذیری رتیکولار/فیبریلار همسو با مطالعه حاضر فراوانترین الگو در ضایعات ارزیابی شده بود و بیشترین میزان را به خود اختصاص داده بودند.
در مطالعه حاضربیشترین موارد الگوی انتشار یونیفرم در ضایعات CGCG بود و الگوی توزیع به نوع ضایعه بستگی نداشت؛ در مطالعه Aragão و همکاران(7) تمام ضایعات CGCG و بیشتر ضایعات GCT الگوی یونیفرم داشتند.
یافتههای مطالعه حاضر نشان دهنده ی شباهت ایمنوهیستوشیمی بین CGCG و GCT و غیرقابل افتراق بودن این دو ضایعه است. با توجه به ناشایع بودن ژانت سل تومور استخوان و تعداد محدود نمونه ها در مطالعه حاضر، مطالعات با حجم نمونه بالاتر ضروری به نظر می رسد.
نتیجه گیری
یافتههای این مطالعه، شباهت بیشتر ایمونوهیستوشیمی بین ژانت سل گرانولومای مرکزی فکین و ژانت سل تومور را نشان داد. بنابراین در برخی موارد این ضایعات از همدیگر قابل تمایز نیستند. تحقیقات بیشتری با حجم نمونه بالاتر جهت تشریح پاتوژنز و طبیعت این ضایعات ژانت سلی ضروری است و دیگر نشانگرها باید به منظور پاسخ به این سوال که آیا این ضایعات نشان دهنده تکامل یک فرآیند پاتولوژیک هستند یا خیر، مورد بررسی قرار گیرد.
تشکر و قدردانی
بدینوسیله از معاونت محترم پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد به جهت تصویب و حمایت این طرح تقدیر و تشکر می شود.