Document Type : original article
Authors
1 Student of Dentistry, School of Dentistry, Golestan University of Medical Sciences, Gorgan, Iran
2 Dental Research Center, Golestan University of Medical Sciences, Gorgan, Iran
3 Gastroenterology and Hepatology Research Center, Golestan University of Medical Sciences, Gorgan, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
بیوتایپ لثه که به معنای ضخامت لثه ی کراتینیزه در بعد فاسیولینگوال است.(2و1) نقش مهمی در حفظ سلامت پریودنتال از جهت حفظ آناتومی پریودنشیوم برعهده دارد.(3) بیوتایپ لثه بر نحوه پاسخ بافت به تروماهای فیزیکی و شیمیایی، نتیجه ی جراحی های پریودنتال و ایمپلنت، درمان ارتودنسی و ترمیمی تاثیرگذار است.(4) در مطالعه ای که توسط Ochsenbien و Ross(5) انجام شد بیوتایپ لثه به دو دسته ی اسکالوپ یا نازک و صاف یا ضخیم تقسیم شد. درواقع ریسک بروز تحلیل لثه به دنبال التهاب، دهایسنس استخوان و تحلیل ریج پس از کشیدن دندان در بیوتایپ نازک بیش تر است در حالی که احتمال تشکیل پاکت پریودنتال (خصوصا انواع اینفرابونی) و پاسخ فیبروتیک بافتی، در نوع ضخیم بیش تر بوده و البته نتایج قابل پیش بینی تری را پس از جراحی های رژنراتیو به دنبال خواهد داشت.(6) در بیوتایپ نازک، شکل دندان ها مثلثی و تیپربوده و تماس میان آنها کوتاه و نزدیک لبه ی انسیزال است در حالی که در نوع ضخیم، دندان ها اغلب مربعی شکل هستند.(7) نشان داده شده است که احتمال بروز آسیب های اپیتلیالی واتچمنت پریودنتال در درمان های ترمیمی، بروز تحلیل لثه حین حرکات پروترزیو دندان ها در درمان های ارتودنتیک و تجمع پلاک و بروز ضایعات بافت نرم در درمان های پریودنتال، در بیوتایپ نازک بیشتر است.(10-8) با توجه به اهمیت بیوتایپ لثه و تاثیر آن بر نتایج درمان های مختلف تعیین نوع بیوتایپ لثه قبل از درمان ضروری به نظر می رسد.(3)
عرض لثه ی کراتینیزه از جمله شاخص های بالینی مهم در ارزیابی پریودنتال محسوب می شود و نقش مهمی در طرح درمان های پریودنتال بخصوص هنگام تصمیم گیری در مورد لزوم انجام جراحی یا انتخاب روش جراحی دارد.(11) لثه ی کراتینیزه ی کافی یک پایه محکم و پایدار برای درمان ترمیمی و زیبایی فراهم می کند.(6) در نواحی بی دندانی که مخاط کراتینیزه کم است، از دست رفتن چسبندگی و از دست رفتن استخوان سریع تر اتفاق می افتد.(12) پاپیلای بین دندانی، ناحیه ی امبراژور را پر
می کند و کانتور و سلامت آن در درمان های زیبایی بسیار اهمیت دارد.(13) از دست رفتن ارتفاع پاپیلا باعث ظاهر نازیبا، گیر غذایی و مشکل در تکلم می شود. ظاهر پاپیلا با عواملی چون، سن، جنس، شکل دندان، ارتفاع تماس پروگزیمال، ارتفاع استخوان، بیماری پریودنتال، سابقه ی درمان ارتودنسی و ضخامت لثه ی بین دندانی ارتباط دارد.(14)
طبق مطالعه ی انجام شده در هند، افراد جوان لثه ی ضخیم تر ولی با عرض کمتر نسبت به افراد مسن داشتند(2) و خانم ها، لثه ی نازکتری نسبت به آقایان داشتند.(5) در حالیکه در مطالعه ای که توسط Shah(1) انجام شده است هیچ ارتباطی بین نوع بیوتایپ لثه با سن، جنس و تحلیل لثه دیده نشده است. برخی مطالعات ارتباط مثبتی بین عرض لثه ی کراتینیزه و ضخامت آن گزارش کرده اند. از طرفی نوع بیوتایپ را بر ارتفاع پاپیلا موثر دانسته اند.(16و15) ولی نتایج مطالعات انجام شده در این زمینه در جمعیت های مختلف متناقض بوده است. با توجه به اهمیت بیوتایپ لثه در زیبایی، حفظ پریودنشیوم وطرح درمان، هدف از این مطالعه بررسی ارتباط آن با عرض لثه ی کراتینیزه، عمق پروب و ارتفاع پاپیلا در مراجعه کنندگان به دانشکده ی دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی گلستان بوده است.
مواد و روش ها
این مطالعه مقطعی، در 130 بیمار مراجعه کننده به بخش پریودنتولوژی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی گلستان در سال 97-96 انجام شد. بر طبق مطالعه Shah و همکاران(1) با در نظر گرفتن دقت 09/0 و سطح اطمینان 95/0، حجم نمونه 119 نفر محاسبه شد که با در نظرگرفتن حدود 10 درصد ریزش در نمونه ها، حجم نمونه 130 نفر تعیین شد. قبل از شروع مطالعه شرایط انجام کار برای بیماران توضیح داده شد واز آنها رضایت نامه آگاهانه کتبی اخذ شد. شرایط ورود بیماران به مطالعه، شامل افراد بالای 18 سال و دارای انسیزورهای ماگزیلا بود و در صورت وجود موارد زیر از مطالعه خارج شده اند: سابقه ی جراحی پریودنتال در ناحیه ی قدام ماگزیلا، وجود بیماری سیستمیک و یا مصرف داروهای موثر بر پریودنشیوم، وجود پاکت های بیش از 3 میلی متر، از دست رفتن اتچمنت و یا افزایش حجم لثه دردندان های سانترال، سابقه ی درمان ارتودنسی در این دندان ها، ترومایی که باعث تغییر شکل دندان های سانترال شده باشد، بیماران باردار و شیرده، وجود اتصال فرنوم بالا در فرنوم لبیال فک بالا، وجود پوسیدگی ها و یا رستوریشن های اینترپروگزیمالی و سرویکالی، مصرف دخانیات، وجود کراودینگ و تنفس دهانی.
به تمامی بیماران یک هفته قبل از اندازه گیری پارامترها، آموزش بهداشت داده شد و در صورت نیاز به جرم گیری، حداقل سه هفته قبل از اندازه گیری پارامترها جرم گیری انجام شد. پارامتر های مورد بررسی توسط پروب ویلیامز (شرکت فتاح طب، ایران) در این مطالعه شامل موارد زیر بود: 1- ضخامت لثه (بیوتایپ) که از طریق قابلیت مشاهده سایه پروب از ورای لثه بررسی شد، بدین صورت که با ورود پروب به داخل سالکوس لثه در ناحیه میدفاسیال دندان های سانترال(17)، در صورت دیده شدن سایه پروب از ورای لثه، بیوتایپ آن نازک (Score 0) و درصورت دیده نشدن سایه آن بیوتایپ لثه ضخیم (Score 1) در نظر گرفته شد.(5) 2- عرض لثه کراتینیزه که میانگین فاصله مارجین لثه تا خط موکوژنژیوال در ناحیه میدفاسیال دو سانترال فک بالا تعریف شد. 3- عمق پروب که میانگین میزان ورود پروب به داخل سالکوس لثه در ناحیه میدفاسیال دو سانترال فک بالا می باشد و 4- ارتفاع پاپیلا که اندازه گیری فاصله بین نوک پاپیلا تا خطی که زنیت لثه ی (Gingival zenith) دو دندان مجاور را به هم وصل می کند می باشد (میزان میانگین برای سه پاپیلا (بین سانترال ها و پاپیلای دیستالی آنها) گزارش شد. تمام اندازه گیری ها توسط یک درمانگر انجام شد و جهت سنجش توافق درونی، برای 5 نفر که شرایط ورود به مطالعه را داشتند ولی جزء جامعه مورد مطالعه نبودند، بصورت مکرر، قبل از شروع مطالعه اندازه گیری ها انجام شد تا به درصد توافق 95 درصد (k value) رسیده شود.
داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS با ویرایش 18 تجزیه و تحلیل شد. بدلیل عدم توزیع نرمال داده ها از آزمون های ناپارامتری استفاده شد. برای مقایسه متغیرهای کیفی (ارتباط بیوتایپ لثه با جنس، ...) از آزمون کای دو استفاده شد. برای مقایسه متغیرهای کمی و کیفی ارتباط بیوتایپ لثه با عمق پروب، ...) از آزمون های من ویتنی یا کروسکال والیس استفاده شد. مقادیر P کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شده است.
یافته ها
در مطالعه حاضر از مجموع 130 نفر، 70 نفر (8/53 درصد) بیوتایپ نازک و 60 نفر (3/46 درصد) بیوتایپ ضخیم داشتند. میانگین عرض لثه ی کراتینیزه در کل نمونه ها 23/6 میلی متر، میانگین ارتفاع پاپیلا 12/3 میلی متر و میانگین عمق پروب 12/1 میلی متر بوده است.
بین بیوتایپ لثه ای و جنس، ارتباط معنی دار وجود داشت (000/0P=). خانم ها بیشتر بیوتایپ لثه ای نازک و آقایان بیشتر بیوتایپ ضخیم داشتند (جدول 1). میانگین سن در گروه بیوتایپ نازک 19/9±38/27 و در گروه بیوتایپ ضخیم 12/11±7/34 بوده است که بین دو گروه از نظر آماری اختلاف معناداری وجود داشت (000/0P=). بیوتایپ لثه ای در سه گروه سنی 18-25، 25-45 و 65-45 سال بررسی شد ونتایج نشان داد که بین گروه های سنی و نوع بیوتایپ رابطه معناداری وجود داشت (جدول 1).
طبق آزمون من-ویتنی میانگین عرض لثه ی کراتینیزه و ارتفاع پاپیلا در بیوتایپ نازک و ضخیم اختلاف معنی داری داشتند (00/0P=). در حالیکه میانگین عمق پروب در بیوتایپ لثه ای نازک و ضخیم اختلاف معنی داری نداشته است. (جدول 2)
با کنترل سن و جنس با استفاده از مدل های خطی نیز میانگین عرض لثه ی کراتینیزه و ارتفاع پاپیلا در بیوتایپ نازک و ضخیم اختلاف معنی داری داشتند (00/0P=). به طوری که عرض لثه کراتینیزه در بیوتایپ ضخیم به طور متوسط 29/2 نسبت به بیوتایپ نازک بیشتر بوده است ولی ارتفاع پاپیلا در بیوتایپ ضخیم به طور متوسط 643/0 واحد کمتر از بیوتایپ نازک بوده است. اما در مورد میانگین عمق پروب این اختلاف معنی داری نبوده است (جدول 3).
جدول 1 : مقایسه جنس و گروه های سنی در دو گروه بیوتایپ نازک و ضخیم
|
|
بیوتایپ نازک (درصد) تعداد |
بیوتایپ ضخیم (درصد) تعداد |
کل (درصد) تعداد |
P-value
|
جنس
|
مذکر مؤنث |
(7/25)18 (3/74)52 |
(0/65)39 (0/ 35)21 |
(8/43)57 (2/56)73 |
001/0> |
گروه سنی
|
25-18 45-25 65-45 |
(5/34)20 (1/62)36 (4/3)2 |
(3/14)8 (1/66)37 (6/19)11 |
(6/24)28 (0/64)73 (4/11)13 |
003/0 |
جدول 2 : میانگین پارامترهای اندازه گیری شده در بیوتایپ های ضخیم و نازک
P value |
بیوتایپ نازک انحراف معیار±میانگین |
بیوتایپ ضخیم انحراف معیار±میانگین |
|
30/0 |
37/0±07/1 |
49/0±19/1 |
عمق پاکت |
0/0 |
91/0±27/5 |
10/1±35/7 |
عرض لثه کراتینیزه |
0/0 |
66/0±40/3 |
46/0±79/2 |
ارتفاع پاپیلا |
جدول 3 : مقایسه پارامترهای اندازه گیری شده در بیوتایپ های ضخیم و نازک با کنترل سن و جنس
|
|
ضریب |
SE |
t |
P |
عمق پاکت |
بیوتایپ ضخیم بیوتایپ نازک* |
046/0 - |
087/0 - |
529/0 - |
598/0 - |
عرض لثه کراتینیزه |
بیوتایپ ضخیم بیوتایپ نازک* |
29/2 - |
199/0 - |
52/11 - |
0/0 - |
ارتفاع پاپیلا |
بیوتایپ ضخیم بیوتایپ نازک* |
643/0- - |
116/0 - |
49/5 - |
0/0 - |
* رفرنس می باشد.
بحث
بیوتایپ لثه یکی از فاکتورهای ضروری است که نتایج درمان های دندانپزشکی را تحت تاثیر قرار می دهد. افراد با بیوتایپ نازک تحلیل لثه ی بیشتری طی درمان های غیرجراحی تجربه می کنند.(5) همچنین بیوتایپ نازک بیشتر در معرض از دست دادن بافت چسبنده و آسیب اپیتلیال هستند و نیاز به درمان های غیر تروماتیک و روش های بهداشت دهان خاص دارند.(18) برخلاف بیوتایپ نازک، بیوتایپ ضخیم مقاومت بیشتری به ترومای فیزیکی و تحلیل لثه دارد و باعث مدیریت بهتر بافت می شود.(3)
در مطالعه ی حاضر 8/53 درصد بیماران بیوتایپ لثه ای نازک و 2/46 درصد آنان بیوتایپ لثه ای ضخیم داشتند. میانگین عرض لثه ی کراتینیزه و ارتفاع پاپیلا در بیوتایپ لثه ی نازک و ضخیم اختلاف معنی داری داشتند ولی میانگین عمق پروب در بیوتایپ نازک و ضخیم اختلاف معنی داری نداشت. خانم ها بیشتر بیوتایپ نازک داشتند در حالیکه آقایان بیشتر دارای بیوتایپ ضخیم بودند. میانگین سنی درگروه بیوتایپ نازک نسبت به گروه بیوتایپ ضخیم پایین تر بوده است.
Olsson و Lindhe(19) در مطالعه ی خود نشان دادند 85 درصد جمعیت مورد مطالعه بیوتایپ ضخیم داشتند که شایع تر از بیوتایپ نازک (15 درصد) بود. همچنین در مطالعه ی Manjunath و همکاران شیوع بیوتایپ ضخیم بیشتر بود.(5) برعکس در مطالعه ی Rathee و همکاران(3) شیوع بیوتایپ نازک بیشتر بوده است. در مطالعه ی ما شیوع بیوتایپ نازک (8/53 درصد) بیشتر از بیوتایپ ضخیم (2/46 درصد) بوده است که ممکن است به این دلیل بوده باشد که تعداد نمونه های خانم بیشتر بودند.
رابطه ی مثبتی بین بیوتایپ لثه و عرض لثه ی کراتینیزه در مطالعه ی Shah و همکاران(1) و همچنین مطالعه ی Olsson و همکاران(19) مشاهده شد، یعنی بیماران با بیوتایپ نازک عرض لثه ی کراتینیزه کم تری داشتند. در مطالعه Cook و همکاران(20)، دندان قدامی 60 نفر با استفاده از رادیوگرافی و قابلیت مشاهده سایه پروب از ورای لثه ارزیابی شد و نتایج نشان داد بیوتایپ نازک در مقایسه با بیوتایپ ضخیم بافت کراتینیزه باریک تری دارد. در مطالعه ی حاضر اختلاف معنی داری بین میانگین عرض لثه ی کراتینیزه در بیوتایپ ضخیم و نازک مشاهده شد یعنی افراد با بیوتایپ نازک میانگین عرض لثه ی کراتینیزه کم تری داشتند که این یافته نتایج مطالعات گذشته را تایید می کند.
De Rouk و همکاران(21) مشاهده کردند عمق پاکت در بیوتایپ نازک کم تر است ولی نمی توان ارتباطی بین آن ها یافت. میانگین عمق پروب در بیوتایپ نازک و ضخیم اختلاف معنی داری نشان نداد. اگر چه در بیوتایپ ضخیم این مقدار اندکی بیشتر از بیوتایپ نازک بود. در توضیح این مشاهده باید گفت بیوتایپ ضخیم با تشکیل پاکت پریودنتال به التهاب پاسخ می دهد درحالیکه بیوتایپ نازک با تحلیل رفتن واکنش می دهد.(19) در مطالعه ای که توسط Mullar و همکاران(22) انجام شد، بیوتایپ لثه ای ضخیم به طور معنی داری دارای عمق پروب بیشتری بود. Goaslind و همکاران(23) رابطه ی مثبتی بین ضخامت لثه ی آزاد و عمق پروب یافتند. بنابراین نتایج مطالعه ما، نتایج مطالعات گذشته را تایید می کند.
در مطالعه ی Manjunath و همکاران(5) بیماران با بیوتایپ ضخیم دارای پاپیلای کوتاه بودند در حالیکه بیوتایپ نازک پاپیلای بلند داشتند. در مطالعه ی ما میانگین ارتفاع پاپیلا در بیوتایپ نازک و ضخیم اختلاف معنی داری داشتند، یعنی ارتفاع آن در بیوتایپ نازک بیشتر بود. طبق مطالعه ی Shah افراد با دندان های Triangular دارای ارتفاع پاپیلای بلند، بافت کراتینیزه کم و ضخامت لثه کم تر نسبت به افراد با دندان های مربعی بودند.(1)
در برخی مطالعات بیوتایپ لثه در مرد و زن تفاوت معنی داری نشان داده است.(25و24و22) بطور کلی مخاط جونده در خانم ها نازک تر است. De Rouck و همکاران(21) نیز تفاوت معنی داری بین زن و مرد گزارش کردند و همچنین مشاهده کردند 84 درصد بیوتایپ اندازه گیری شده در سانترال فک بالای آقایان ضخیم بودند. همچنین طبق مطالعه ی Bhat و همکاران(26)، بیوتایپ ضخیم در جمعیت مردان شیوع بیشتری داشت در حالیکه خانم ها بیشتر لثه ی نازک داشتند که هم راستا با نتایج مطالعه ما بوده است.
Vandana و همکاران(24) ضخامت لثه در ارتباط با سن را بررسی کردند و مشاهده کردند ضخامت لثه در گروه سنی جوان تر ضخیم تر از سنین بالاتر می باشد. همچنین Kolte و همکاران(2) همین نتیجه را مشاهده کردند، یعنی گروه سنی جوان تر به طور معنی دار لثه ی ضخیم تر با عرض کم تر داشتند و همچنین مشاهده کردند خانم ها نسبت به آقایان لثه ی نازک تر با عرض کم تر داشتند. بر عکس Kuriaose(27) در هند ضخامت مخاط جونده ی پالاتال را، بین سنین 17 تا 49 سال با استفاده از روش سوندینگ استخوان اندازه گیری کرد و نتیجه گرفت افراد جوان تر نسبت به افراد مسن به طور معنی داری مخاط جونده نازک تری داشتند. همچنین مشاهده شد خانم ها مخاط نازک تری نسبت به آقایان داشتند اما این تفاوت معنی دار نبود. بر اساس مطالعه Shah و همکاران(1)، لثه ی ضخیم بیشتر در پریودنتال سالم و در گروه سنی 20 تا 35 سال مشاهده شد. در مطالعه ی ما نیز افراد با بیوتایپ
لثه ای نازک میانگین سنی پایین تری داشته اند.
مفهوم بیوتایپ لثه که بر تشخیص و درمان تاثیر می گذارد، در ایران نسبتا جدید می باشد و مطالعات با حجم نمونه بزرگ تر و جمعیت ناهمگون برای تایید مطالعه ما لازم است. در این مطالعه فقط بیوتایپ لثه ی بیماران مراجعه کننده به کلینیک دندانپزشکی بررسی شد در حالیکه برای تعیین تعاریف بیوتایپ در افراد سالم، مطالعات چند بعدی و چند گانه با توجه به حجم نمونه های مورد نیاز برای اثبات یافته ها لازم است. Wara-aswapati و همکاران(28) توضیح دادند که قومیت و ژنتیک فاکتورهایی است که ممکن است روی بیوتایپ اثر بگذارد، بنابراین پیشنهاد می شود بیوتایپ لثه در قومیت های مختلف نیز بررسی شود.
نتیجه گیری
نتایج نشان دادکه فراوانی بیوتایپ نازک در خانم ها بیشتر است. در بیوتایپ لثه ای نازک نسبت به بیوتایپ ضخیم، میانگین عرض لثه ی کراتینیزه کمتر و میانگین ارتفاع پاپیلا بیشتر بوده است در حالی که میانگین عمق پروب در دو گروه اختلاف معنی داری نداشته است.
تشکر و قدردانی
این مقاله برگرفته از پایان نامه دوره عمومی دندانپزشکی به شماره 59 می باشد وکلیه حمایت های مالی آن توسط دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام شده است.