Document Type : original article
Authors
1 Associate Professor, Dep. of Orthodontics, School of Dentistry and Dental Research Center of Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
2 Private Practice, Kermanshah, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه:
تحقیق حاضر از نوع توصیفی است و به صورت مقطعی صورت گرفته(1) و سپس یافته های آن با همین ویژگی ها در کودکان دارای اکلوژن نرمال- که قبلاً در قالب یک پروژه تحقیقاتی دیگر استخراج شده بود(2) مقایسه و نتیجه گیری نهایی به عمل آمد.
اولین توصیف واقعی در مورد سندرم داون در سال 1938 ارائه شد(3).Down در سال 1866 تلاش نمود افراد عقب مانده ذهنی را بر اساس ویژگیهای قومی و نژادی دسته بندی کند(4). او اصطلاح منگولیسم را برای افرادی که قد کوتاه، ناتوانی ذهنی و صورت و چهره مغولی داشتند بکار برد. تحقیقات گستردهای در دهه های 1930 و 1950 در مورد سندرم داون انجام شده است(5). سندرم داون در اصطلاح ژنتیک به نام تریزومی 21 معروف است. با وجود این که بیش از نیمی از جنینهای مبتلا به این سندرم در مراحل اولیه حاملگی خود بخود سقط میشوند ولی باز هم از هر 600 تا 1000 تولد یک مورد مبتلا به سندرم داون میباشد. میزان فراونی سندرم داون به نژاد، جامعه و وضعیت اقتصادیـ اجتماعی خانواده بستگی ندارد و بین دختران و پسران به یک نسبت ظهور میکند. تقریباً 95 درصد موارد مبتلا، یک کروموزوم 21 اضافی دارند. 5 درصد باقی مانده یا ترانسلوکیشن کروموزومی دارند (3 درصد) و یا موزائیسم هستند
(2 درصد). در حالت موزائیسم، فرد بهره هوشی بالاتری دارد یعنی در حد متوسط بوده ولی هنوز هم دارای چهره مغولی، اما با شدت کمتر، است (تصویرهای 1 و 2). بنا به گزارش Adams و همکاران سن مادر نقش مهمی در فراوانی سندرم داون دارد و با افزایش سن، انسیدانس آن افزایش پیدا میکند به گونهای که شیوع تقریبی آن یک در هزار در مادران با گروه سنی 35 سال و کمتر، 15 در هزار در گروه سنی 35 تا 39 سال و 35 در هزار در مادران با بیش از 45 سال است. آگاهی از این موضوع و رعایت سن ازدواج، باعث 26 درصد کاهش در شیوع سندرم داون در آمریکا شده است. نکته مهم این است که منشاء 25 درصد از کروموزم اضافی 21، پدران میباشند که غیر وابسته به سن است. در ایالات متحده آمریکا حدود 10 درصد عقب ماندهها را بیماران سندرم داون تشکیل میدهد و امروزه حدود 10 درصد این افراد در مؤسسات خاص مبتلایان به عقب مانده ذهنی نگهداری میشوند. قبلا امید به زندگی این افراد 12 سال بود، ولی با کشف آنتی بیوتیکها، این کودکان کمتر بر اثر ابتلا به عفونت فوت میکنند و میانگین سن این افراد اکنون افزایش یافته است(6).
هدف از این تحقیق تعیین ویژگیهای دندانی- صورتی کودکان مبتلا به سندرم داون و مقایسه آنها با همین ویژگی ها در کودکان دارای اکلوژن نرمال است. نتایج این تحقیق می تواند به تشخیص و طرحریزی درمان ارتدنسی بیماران مبتلا به این سندرم کمک نماید.
تصویر1 : نمای صورتی سندرم داون
تصویر 2 : نمای دندانی سندرم داون
این تحقیق بر روی 29 پسر 9 تا 14 سال (متوسط 9/11سال) مبتلا به سندرم داون مشغول به تحصیل و بستری در مدارس استثنائی وابسته به آموزش و پرورش و نیز آموزشگاههای خصوصی وابسته به سازمان بهزیستی و توانبخشی موجود در شهرستان مشهد در فاصله مهرماه 79 تا اردیبهشت 80 و در قالب یک پروژه تحقیقاتی انجام گرفت و نتایج آن با 30 پسر دارای اکلوژن نرمال همین شهرستان- که قبلا در قالب یک پروژه تحقیقاتی دیگر استخراج شده بود- مقایسه شد. نحوه انتخاب نمونهها بدین صورت بود که بعد از تهیه معرفی نامه جهت کار تحقیقاتی، به واحد کودکان استثنائی اداره آموزش و پرورش و نیز سازمان بهزیستی و توانبخشی مراجعه شد. از هر یک از این واحدها آمار مبتلایان به سندرم داون تهیه و سپس با کمک و همراهی یکی از رزیدنتهای سال سوم روانپزشکی و با توجه به معیارهای تشخیصی سندرم داون، از میان این افراد 30 نفر که علائم مشخص این سندرم را دارا بودند انتخاب گردید. پس از کسب اجازه از والدین و سرپرستان، این افراد جهت بررسی مورد نظر به دانشکده دندانپزشکی هدایت شدند.
در این بررسی کارهای زیر صورت گرفت:
1- پرسشنامه مخصوص و متناسب با این کار تحقیقاتی تهیه شد. 2- مشخصات افراد شامل سن، جنس، تاریخ تولد، سن پدر و مادر هنگام تولد فرزند، وضعیت جسمانی مادر هنگام حاملگی، داروهای مصرفی در طول بارداری، نسبت والدین با یکدیگر و تاریخچه بیماریهای سیستمیک وارد پرسشنامه شد. 3- وضعیت دهان و دندان شامل ویژگیهای دندانها، لثه، زبان، لب، فرنوم ها، کام نرم و سخت ثبت شد.
4- ویژگیهای آنتروپولوژیک سر، صورت، چشمها، لب ها و دهان شامل طول و عرض سر و صورت، فشیال ایندکس، سفالیک ایندکس و نیز کلیه پارامترهای مرسوم هنگام بررسی آنتروپومتریک بوسیله کولیسهای مدرج 10 تا 30 سانتیمتری ساخت کارخانه دنتاروم به طور مستقیم بر روی بیمار اندازهگیری و ثبت شد. 5- قالب مطالعه و موم اکلوژن جهت بررسی خصوصیات دندانی و اکلوژن تهیه شد. 6- فتوگرافی از روبرو، نیمرخ و داخل دهان (جمعاً 8 تصویر) در حالت(natural head position) NHP یعنی در حالت استقرار سر در وضعیت طبیعی تهیه و بررسی مورد نظر بر روی آنها صورت گرفت. 7- رادیوگرافی پانورامیک و سفالوگرام جانبی در حالتNHP تهیه و بررسیهای دندانی و استخوانی مورد نظر انجام شد. توضیح این که موارد 1 تا 5 توسط نگارنده، فتوگرافها در ساعات 8 تا 12 قبل از ظهر توسط یک تکنسین ثابت عکاسی و رادیوگرافها توسط یک تکنیسین و یک دستگاه ثابت رادیولوژی و 1 تا 2 ساعت قبل از فتوگرافها تهیه گردید. در بررسی آنتروپولوژیک از 17 نقطه و 2 زاویه کمک گرفته شد(1).
نتایج حاصل از بررسی آماری ناهنجاری و
ویژگی های دندانی-صورتی افراد مورد مطالعه در متن مقاله و جداول مربوطه ارائه شده است. در این جداول N، تعداد کل نمونه و n تعداد افرادی است که ویژگی مورد نظر را دارا میباشند.
ویژگیهای کلی. تعداد کل بیماران 29 نفر، متوسط سن 42/1±92/11، جوان ترین آنها 9 سال و مسنترین آنها 5/14 سال سن داشت. متوسط سن مادران و پدران هنگام تولد فرزند به ترتیب 34 و39 سال بود. در 5 مورد پدر و مادر وابستگی خانوادگی داشتند. 9/76 درصد بیماران فرزند آخر، 5/11 درصد فرزند ماقبل آخر و 5/11 درصد نیز دو تا ماقبل آخر بودند.
به رغم این که این افراد از نظر مراقبتهای بهداشت دهان و دندان در درجات پائین قرار داشتند ولی در هیچ کدام درگیری پالپ مشاهده نشد و اکثراً تنها پوسیدگی Cl I داشتند. 75 درصد دارای پوسیدگی متوسط و 25 درصد فاقد پوسیدگی بودند (جدول 1). در بیشتر این افراد دندانهای شیری بیش از حد در دهان باقی مانده بود و دندانهای دائمی نیز با تأخیر رویش کرده بود. در مورد اندازه دندانهای چپ و راست، اختلاف معنی داری بین دو طرف مشاهده نشد. در 48 درصد افراد غیبت دندانی وجود داشت
(جدول 2). در 59 درصد موارد تارودنتیسم مشاهده شد (جدول 3). میانگین Bolton’s anterior ratio و Bolton’s total ratio به ترتیب 58/82 و 04/94 استخراج گردید (جدول 4).
جدول 1 : شیوع پوسیدگی (75%) 22=n
3/17% |
52% |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
52% |
3/17% |
تعداد |
5 |
15 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
15 |
5 |
درصد |
7 |
6 |
5 |
4 |
3 |
2 |
1 |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
7 |
|
7 |
6 |
5 |
4 |
3 |
2 |
1 |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
7 |
|
8/13% |
3/17% |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
3/17% |
8/3% |
تعداد |
4 |
5 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
5 |
4 |
درصد |
جدول 2 : شیوع غیبت دندانی (48%) 14=n
|
5/3% |
|
|
3/17% |
|
|
8/13% |
|
|
5/3% |
|
تعداد |
|
|
|
|
5 |
|
|
4 |
|
|
1 |
|
درصد |
6 |
5 |
4 |
3 |
2 |
1 |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
|
6 |
5 |
4 |
3 |
2 |
1 |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
|
|
3/17% |
|
|
3/17% |
|
|
3/10% |
|
|
5/3% |
|
تعداد |
|
5 |
|
|
5 |
|
|
3 |
|
|
1 |
|
درصد |
جدول 3 : میزان شیوع تارودنتیسم (59%) 17=n
3/17% |
52% |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
52% |
3/17% |
تعداد |
5 |
15 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
15 |
5 |
درصد |
7 |
6 |
5 |
4 |
3 |
2 |
1 |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
7 |
|
7 |
6 |
5 |
4 |
3 |
2 |
1 |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
7 |
|
8/13% |
3/17% |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
3/17% |
8/3% |
تعداد |
4 |
5 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
5 |
4 |
درصد |
جدول4 : میزان ایندکس بولتون
متغیر |
میانگین |
انحراف استاندارد |
تعداد |
حداقل |
حداکثر |
قدامهای پائین |
89/36 |
57/3 |
8 |
60/31 |
00/43 |
کل دندانهای پائین |
04/88 |
56/7 |
5 |
60/75 |
20/96 |
قدامهای بالا |
26/45 |
17/2 |
9 |
90/41 |
30/48 |
کل دندانهای بالا |
15/93 |
53/3 |
5 |
20/86 |
90/96 |
نسبت بولتون قدامی |
58/82% |
62/5 |
5 |
42/75 |
91/90 |
نسبت بولتون فکی |
04/94% |
26/4 |
5 |
70/87 |
28/99 |
5/10 درصد افراد در ناحیه قدامی فک بالا، 35 درصد در ناحیه قدامی فک پائین و 7 درصد هم در قدام فک بالا و هم در قدام فک پایین فضاهای بین دندانی داشتند. در 35 درصد افراد دندانهای قدامی بالا و در 14 درصد دندانهای قدامی پائین دارای کراودینگ بودند. در 18 درصد در فک بالا و در 41 درصد در فک پائین انحراف میدلاین دندانی وجود داشت. در 18 درصد نیز انحراف میدلاین و آسیمتری نسبت به میدلاین صورتی مشاهده شد. آسیمتری در فک بالا در 25 درصد و در فک پائین در 18 درصد موارد مشاهده گردید.
24 درصد افراد دارای کراسبایت قدامی، 44 درصد دارای کراسبایت خلفی راست و 38 درصد دارای کراسبایت خلفی چپ بودند. رابطه دندانهای نیش در 60 درصد کلاس I، در 8/13 درصد کلاس II و 28 درصد کلاس III بود. رابطه مولرهای اول دائمی در 69 درصد کلاسI ، در 9/6 درصد کلاس II و در 24 درصد کلاس III بود. در 20 درصد اپنبایت قدامی و در 7 درصد اپنبایت خلفی یکطرفه دیده شد.
میانگین سفالیک ایندکس افراد مبتلا به سندرم داون 84 درصد بود و 8/82 درصد این افراد براکیسفال بودند. فاشیال ایندکس این افراد 8±94 درصد بود.
اطلاعات آنتروپومتریک مربوط به افراد نرمال از مطالعه باصفا-عباسیان(14) استخراج شده و مقایسه بر اساس آنها صورت گرفته است. به موجب این اطلاعات طول سر پسران نرمال شهرستان مشهد با میانگین سنی 12 سال 621/0±43/18 سانتیمتر، عرض سر 582/0±024/15 سانتیمتر، عرض صورت 25/1±049/12 سانتیمتر و طول صورت آنها 254/1±049/12 سانتیمتر است. فاشیال ایندکس برای پسران مذکور 95/10±16/91 درصد و سفالیک ایندکس آنها 97/3±81 درصد است.
بحث:
از زمانی که اولین مقاله در مورد سندرم داون انتشار یافت و بعضی ویژگیهای این سندرم را توصیف نمود تا زمان حال که تحقیقات و مطالعات زیادی در این مورد صورت گرفته، شناخت از این سندرم نیز بتدریج بیشتر و بیشتر شده است. علاوه بر آن پیشرفتهای پزشکی، توسعه و بهبود روشهای آموزش و پرورش و افزایش پذیرش اجتماعی افراد ناتوان و معلول در جامعه، همگی دست به دست هم داده تا این افراد زندگی عادیتری داشته باشند و کمتر در مؤسسات خیریه و توانبخشی مربوطه بستری گردند. در کشورهای مختلف، مؤسسات و انجمنهای عامالمنفعه فراوان جهت کمک به افراد معلول و ناتوان تأسیس گردیده است. مثلاً در کشور آمریکا انجمن ملی سندرم داون نقش بسزایی در جهت حمایت از این افراد ایفا نموده است. سعی و تلاش این انجمن بیشتر در جهت عادی سازی زندگی این افراد و فراهم نمودن محیطی است که این افراد بیشتر در میان خانوادهها و والدین خود زندگی کنند تا مؤسسات بهزیستی. به همین دلیل امروزه تعداد افراد مبتلا به سندرم داون که نزد والدین خود زندگی میکنند افزایش یافته است. در مطالعه حاضر 80 درصد افراد تحت بررسی در یک شیفت در مدارس یا مؤسسات بهزیستی تحت مراقبت و آموزش بودند و بقیه اوقات را نزد خانوادههای خود سپری میکردند.
Sindoor و همکار وی نشان دادند که بیماران سندرم داون دارای کام بلند و باریک میباشند(4). Wilson عنوان نمود که این افراد اکثراً دارای کام بلند هستند و 10 درصد آنها نیز دارای چینهایی شبیه شکاف کام در کام خود میباشند(7). در مطالعه حاضر کام بلند در 14 درصد، کام شکاف مانند در 14 درصد، زبان بزرگ در 65 درصد، زبان شیاردار در 73 درصد، لب های ضخیم و ترکدار و نیز دارای شیار در گوشه در 25 درصد و زبان کوچک در 7 درصد موارد مشاهده گردید.
Ondarza و همکاران وی با مطالعه افراد مبتلا به سندرم داون به این نتیجه رسیدند که شیوع بیماریهای پریودنتال در این افراد بیشتر است و عنوان نمودند که این پدیده در ارتباط با نقص سیستم ایمنی است(8). در مطالعه حاضر در 52 درصد موارد ژنژیویت متوسط و تنها در 3 درصد تحلیل شدید پریودنتال در ناحیه قدامی فک پائین مشاهده شد.
McDonald و همکار وی انسیدانس کمتری از پوسیدگی را هم در دندانهای شیری و هم در دندانهای دائمی در بیماران سندرم داون گزارش
کرده اند(9). Pinkham در بررسی افراد مبتلا به سندرم داون گزارش کرده است که 44 درصد این کودکان فاقد پوسیدگی هستند(10). در مطالعه حاضر، به رغم این که این افراد از نظر وضعیت بهداشت دهان در شرایط مناسبی نبودند اما از لحاظ سلامت دندان وضعیت مناسبی داشتند و در هیچ کدام ابتلاء و درگیری پالپ مشاهده نشد. بیشتر پوسیدگیها از نوع کلاس I بود. از مجموع افراد مطالعه شده در این تحقیق، 75 درصد پوسیدگی متوسط داشتند و 25 درصد فاقد پوسیدگی بودند.
میزان تارودونتیسم در جوامع عادی از 59/0 درصد تا 5/6 درصد متغیر است اما فراوانی تارودنتیسم در بیماران داون خیلی بیشتر از افراد عادی است(4). در مطالعه حاضر تارودنتیسم در 59 درصد موارد مشاهده شد که مولرهای اول دائمی بالا با 52 درصد بالاترین میزان را به خود اختصاص داده بودند و بدنبال آن مولرهای اول دائمی پائین با 3/17 درصد، مولرهای دوم دائمی بالا با 3/17 درصد و مولرهای دوم پائین با 9 درصد در ردههای بعدی قرار داشتند.
شیوع غیبت مادرزادی دندان در بیماران مبتلا به سندرم داون 50 درصد و در افراد عادی 2 درصد گزارش شده است(4). در مطالعه حاضر در 48 درصد موارد غیبت دندانی وجود داشت و ترتیب فراوانی عبارت بود از لترال دائمی بالا و پائین، پرمولرهای دوم پایین و پرمولرهای دوم بالا.
Fischer و همکار وی اعلام کردند که در افراد مبتلا به سندرم داون آژنزی دندانی 10 مرتبه بیشتر از جمعیت عادی است و این نقص دندانی در افراد مذکر بیشتر از مؤنث و در فک پایین بیشتر از فک بالا و در سمت چپ بیشتر از سمت راست است و ترتیب آژنزی عبارت است از سانترال فک پایین، لترال فک بالا و پرهمولر دوم فک پایین(11). علاوه بر آن شیوع دندانهای مالفورم نیز نسبت به گروه کنترل بیشتر است. در مطالعه حاضر دندانهای مالفرم در 10 درصد، آژنزی دندان در 13 درصد، دندانهای هایپوپلاستیک در 7 درصد و دندانهای خالدار در 7 درصد موارد مشاهده شد که بیشتر دندانهای قدامی بالا و پائین درگیر بودند. از مقایسه اندازه ابعاد مزیودیستالی دندانهای دائمی بیماران سندرم داون با نرمالهای شهرستان مشهد(12) ملاحظه شد که فقط دندانهای سانترال و لترال دائمی فک پائین افراد مبتلا به سندرم داون کوچکتر از ابعاد نرمال میباشند و دندانهای دیگر از نظر ابعاد مزیودیستال در دو گروه تفاوت آماری معنی داری نداشتند.
Sindoor گزارش نمود که در افراد سندرم داون، کراسبایت قدامی 69 درصد، اپنبایت قدامی 59 درصد، کراسبایت خلفی 97 درصد و انحراف میدلاین 80 درصد میباشد(4). در تحقیقی که توسط Wilson انجام شد این نتیجه به دست آمد که افراد مبتلا به سندرم داون هم در دندانهای شیری و هم در دندانهای دائمی دارای مالاکلوژنهای شدیدتری نسبت به افراد عادی و عقب مانده ذهنی گروه کنترل بوده و اکثراً دارای دندانهای چرخیده هستند(7). در مطالعه حاضر 24 درصد کراسبایت قدامی، 44 درصد کراسبایت خلفی راست، 38 درصد کراسبایت خلفی چپ، 7 درصد رابطه کلاس II مولر، 24 درصد رابطه کلاس IIIمولر، 14 درصد رابطه کلاس II کانین و 28 درصد رابطه کلاسIII کانین مشاهده گردید. در این تحقیق فضای بین دندانی در ناحیه قدامی بالا 5/10 درصد، در ناحیه قدامی فک پایین 35 درصد، کراودینگ در ناحیه قدامی بالا در 35 درصد و در ناحیه قدامی پائین در 14 درصد، انحراف میدلاین نسبت به میدلاین صورتی در فک بالا در 18 درصد و در فک پائین در 41 درصد موارد مشاهده گردید. بیشتر دندانهای خارج از قوس در قسمت قدامی فک بالا دیده شد و دندانهای قدامی فک پائین در بیشتر موارد بدون کراودینگ و اکثراً دارای فضا بودند.
McCarthy ویژگیهای کرانیوفاشیال افراد مبتلا به سندرم داون را از 6 ماهگی تا 61 سالگی بررسی کرد و به این نتیجه رسید که این افراد براکیسفال بوده و دارای صورت گرد میباشند و فک بالا نسبت به فک پایین کمبود رشد دارد و با افزایش سن این تفاوت افتراقی بیشتر نیز میگردد به گونهای که صورت گرد این افراد بتدریج به بیضی تغییر شکل میدهد(5). Farkas سفالیک ایندکس افراد دولیکوسفال را کمتر از 75 درصد، مزوسفالیک را بین 76 الی 81 درصد و بالاتر از آن را براکیسفال عنوان نموده است(13). در مطالعه حاضر میانگین سفالیک ایندکس در 8/82 درصد افراد 84 درصد بود که نشان دهنده براکیسفال بودن این افراد است. از بررسی سر و صورت افراد این مطالعه و مقایسه آن با نرمالهای شهرستان مشهد نتایج زیر حاصل شد: طول سر(GOp) افراد مطالعه شده در این تحقیق 89/0±22/16 سانتیمتر و طول سر پسران نرمال شهرستان مشهد با میانگین سنی12 سال 621/0±43/18 سانتیمتر بود که از نظر آماری تفاوت معنیدار است (P<0.001) و نشان میدهد طول سر افراد مبتلا به سندرم داون کوتاهتر است(14). عرض سر (EuEu) افراد مطالعه شده 09/1±65/13 سانتیمتر و عرض سر نرمالهای شهرستان مشهد 582/0±024/15 سانتیمتر بود که از نظر آماری تفاوت معنیدار است(P<0.001) و نشان میدهد عرض سر افراد مبتلا به سندرم داون کمتر از افراد نرمال است. سفالیک ایندکس افراد مبتلا به سندرم داون در تحقیق حاضر 6±84 درصد و سفالیک ایندکس نرمالهای شهرستان مشهد 97/3±81 درصد است که از نظر آماری
تفاوت خیلی شدید محسوب میشود و نشاندهنده براکیسفال بودن افراد مبتلا به سندرم داون شهرستان مشهد در مقایسه با نرمالهای این شهرستان است. عرض صورت (ZyZy) افراد مطالعه شده 76/0±1/10 سانتیمتر است و این میزان در نرمالهای شهرستان مشهد 25/1±049/12 سانتیمتر بود که از لحاظ آماری تفاوت معنیدار است(P<0.001) . میتوان نتیجه گرفت که عرض صورت (ZyZy) افراد مبتلا به سندرم داون شهرستان مشهد کمتر از عرض نرمالهای این شهرستان است. طول صورت (NGn)افراد سندرم داون در مطالعه حاضر 70/0±46/9 سانتیمتر و در نرمالهای شهرستان مشهد 254/1±049/12 سانتیمتر بود که از لحاظ آماری تفاوت فاحشی بین این دو وجود دارد(P<0.001) و به طور میانگین طول صورت افراد مبتلا به سندرم داون 589/1 سانتیمتر کوتاه تر است. Farkas اندازه فاشیال ایندکس را در بالغین جوان کانادایی مورد مطالعه خود در بین پسران 5/88 درصد اعلام نمود(13). همچنین در مطالعه عباسیان-باصفا(14)، فاشیال ایندکس برای پسران 12 ساله دارای اکلوژن نرمال شهرستان مشهد 95/10±16/91 درصد به دست آمد که در مقایسه با فاشیال ایندکس افراد مبتلا به سندرم داون مطالعه حاضر 8±94، از لحاظ آماری تفاوت معنی دار نیست (502/0P=). ملاحظه میشود که هم عرض و هم طول صورت افراد مبتلا به سندرم داون در مطالعه حاضر تقریباً به یک نسبت کاهش یافته است. به همین دلیل تفاوت آماری معنی داری در فاشیال ایندکس افراد نرمال شهرستان مشهد و افراد مبتلا به سندرم داون این شهرستان مشاهده نمیگردد.
نتیجهگیری:
حاصل این تحقیق که نتیجه بررسی همه جانبه پسران مبتلا به سندرم داون و مقایسه آنها با گروههای نرمال هم سن شهرستان مشهد میباشد حاکی از این است که تفاوت معنیداری بین اکثر ویژگیهای دندانی-صورتی این بیماران در مقایسه با افراد نرمال وجود دارد و لازم است هنگام برنامهریزی معالجات دندانپزشکی و ارتدنسی این افراد به آنها توجه شود و درمان این افراد بر مبنای معیارهای خود این افراد صورت گیرد. با این بررسی معلوم شد که در بیماران مبتلا به سندرم داون کام عمیقتر، پوسیدگی، غیبت دندانی، فضای بین دندانی، سفالیک ایندکس و بولتون ایندکس بیشتر و فرنوم بلندتر است و در همه موارد تفاوتها از نظر آماری معنیدار میباشد. همچنین مشخص شد که در این افراد کراسبایت، اپنبایت و کلاس III شایع است.
تشکر و قدردانی:
این پژوهش با حمایت مالی معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد و نیز همکاری بیدریغ سرپرست محترم دانشکده دندانپزشکی، پرسنل محترم بخش رادیولژی، ارتدنسی و واحد سمعی-بصری دانشکده صورت گرفته است که بدینوسیله مراتب تشکر و قدردانی خالصانه خود را از همکاری بیدریغ ایشان اعلام می داریم.