Document Type : original article
Authors
1 Assistant Professor, Department of Operative Dentistry, School of Dentistry, Shiraz University of Medical Sciences, Shiraz, Iran
2 Professor, Department of Operative Dentistry, School of Dentistry, Shiraz University of Medical Sciences, Shiraz, Iran
3 Postgraduate Student, Department of Operative Dentistry School of Dentistry, Isfahan (Khurasgan) Branch, Islamic Azad University, Isfahan , Iran.
Abstract
Keywords
مقدمه
حساسیت دندانی با درد حاد و تیز که از عاج اکسپوز شده در پاسخ به محرکهای حرارتی و لامسه شیمیایی به وجود میآید، مشخص میشود و با هیچکدام از تغییرات پاتولوژیک در دندان یا محیط در ارتباط نیست.(1)
حساسیت عاجی به طور کلی سطوح فاسیال دندان نزدیک به لبه سرویکال را درگیر میکند و در کانین، پرمولرها و مولرها شایع تر است.(2)
به طور کلی مواد ضدحساسیت با یکی از مکانیسمهای زیر عمل میکند: پوشاندن توبولهای عاجی، تغییر محتوای توبولار با کوآگولاسیون، ته نشین کردن پروتئین، تشکیل کمپلکس کلسیم غیر قابل حل، تداخل مستقیم با فعالیت عصب حسی. درمان با لیزرهای کم توان و پرتوان نیز به طور اختصاصی توسط گراسمن (Grossman) پیشنهاد شده است.(3)
درمان حساسیت دندانی به روشهای سنتی شامل خمیر دندان حاوی نمک استرانسیوم، پتاسیم نیترات، سدیم فلوراید، مونو فلوئوروفسفات یا آمین فلوراید، مواد حساسیتزدای موضعی، یونوفورز، ادهزیوها و رزین است.(4) درمان حساسیت دندانی در مطب شامل استفاده از ادهزیوها، وارنیشها، عوامل باندینگ، مواد ترمیمی، یونوفورز و لیزر است. این روشها با بستن توبولهای عاجی باعث کاهش جریان مایع در توبولهای عاجی
می شوند.(5)
لیزر به عنوان یک ابزار مؤثر برای کاهش فوری حساسیت عاجی استفاده شده است.(6) این اثر با ذوب ناکامل، بعد از تابش با شدت کم لیزر، روی توبولهای عاجی اکسپوز شده یا اثر ضددردی لیزر روی عصب پالپ مرتبط است.(7) لیزر کم توان به عنوان یک درمان ضدحساسیت در نظر گرفته شده است.(8)
چندین مطالعه نشان دادهاند که لیزرهای با قدرت خروجی کم شامل لیزر دیود (GaAlAs) با طول موج بین nm980 و 780 با اثر بر انتهای عصب، حساسیت دندانی را از بین میبرند.(1)
اخیرا گزارش شده است که کازئین فسفوپپتید آمورفوس کلسیم فسفات یا CPP-ACP (GC Corporation, Tokyo, Japan) مشتق شده از پروتئین کازئین شیر، باعث کاهش دمینرالیزاسیون ساختار دندان و افزایش رمینرالیزاسیون میشود. CPP شامل توالی خوشهای
ser (p)-ser (p)-ser (p)-Glu-Glu از کازئین است.
CPP-ACP از دو قسمت تشکیل شده است: کازئین فسفوپپتید (CPP) و آمورفوس کلسیم فسفات (ACP). گزارش شده است که CPP-ACP دارای اثرت ضدپوسیدگیزایی بر اساس توانایی خود برای تثبیت کلسیم و فسفات در محیط بیشکل و بینظم است. در محیط اسیدی، ACP از CPP جدا شده، بنابراین سطح کلسیم و فسفات بزاق افزایش مییابد. علاوه بر این CPP، میتواند سطح ACP را در بزاق از طریق جلوگیری از رسوب کلسیم و فسفات تثبیت کند. پیشبینی میشود که استفادهی روزانه از خمیر CPP-ACP میتواند از تشکیل ضایعات اولیه جلوگیری و ضایعات موجود را رمینرالیزه کند.(9)
گلاس آینومرها (GI) در سال ۱۹۷۰ توسط ویلسون و کنت معرفی شد. GIc از فلوروآلومینوسیلیکات گلس و محلول آبی پلی الکترولیت تشکیل شده است.
پلی الکترولیت یک کوپلیمر از کربوکسیلیک اسید اشباع نشده است.(10)
گلاس آینومر اولیه شامل معایبی بود؛ بنابراین گروه های فانکشنال قابل پلیمریزه شدن به ساختار آنها برای بهبود کاربرد کلینیکی و خصوصیات فیزیکی و شیمیائی GI معمولی اضافه شد و (Resin Modified GI) RMGI نامیده شد.(11)
استفاده از گلاس آینومر به عنوان بیس مواد ترمیمی، باعث کاهش ریزنشت در لبه های ترمیم میشود.(12)
با پیشرفت تکنولوژی نانو، یک نوع RMGI کیورشونده با نور، با تکنولوژی نانو با نام KetacN100 وارد بازار شد که ترکیبی از فلوروآلومینوسیلیکات و نانو ذرات هوا است. این نوع نانو آینومر جهت پر کردن حفرات کوچک استفاده میشود.(13)Ketac N100 دارای گلاس سایلنیزه شده، سیلیکا، زیرکونیا و سرامیک نانوفیلرها است. سازندگان ادعای افزایش خصوصیات مکانیکی و مقاومت به سایش، بهبود رنگ و قابلیت پالیش دارند.(14)
نانو آینومرها میزان انقباض و جذب آب کمتری نسبت به سایر RMGI ها مثل Fuji П LC نشان دادهاند.(15)به لحاظ سایش پذیری، نانوآینومرها عملکردی بین RMGI و نانو کامپوزیتها دارند که این خصوصیات میتوانند سبب استفاده گستردهتری از آنها در دندانپزشکی شود.(16)
برخلاف RMGI، نانوآینومر امکان چسبندگی خود به خود به دندان ندارد و نیاز به استفاده از پرایمر سلف اچ قبل از کاربرد دارد. اسیدیتی این پرایمر 3 است که اسیدیتی کمی محسوب میشود و قدرت برداشت کامل اسمیرلایر را ندارد.(17)
واکنش نانوآینومر با عاج بسیار سطحی و بدون دمینرالیزیشن است. که با واکنش شیمیایی کوپلیمر پلی اکریلیک اسید و هیدرو کسی آپاتیت سطحی تقویت
میشود.(18)
هدف از انجام این مطالعه، بررسی استحکام باند برشی دو نوع گلاس آینومر (Fuji II LC و Ketac N100) به عاج حساسیت زدایی شده با لیزر و خمیر CPP-ACP بود.
مواد و روشها
در این مطالعه تجربی، 60 عدد پرمولر انسان بدون پوسیدگی، ترک و پر کردگی که به دلیل ارتودنسی کشیده شده بودند، جمع آوری شد. جرم و آلودگی پاک شد، سپس در محلول 1/0 درصد تیمول به مدت دو هفته در دمای اتاق نگاه داری شد. سپس ریشهی دندانها قطع شد و برش سطح آکلوزال عمود بر محور طولی دندان با دیسک برّنده (Jota, Japan) و دستگاه Nonstop(Dempo, USA) همراه با خنک کنندهی آب انجام شد به صورتی که عاج آکلوزالی نیم میلیمتر وارد DEJشد و مینای آکلوزالی کاملا برداشته شد. سپس در مولد با ابعاد ۱۵×۲۵ میلیمتر قرار گرفت. نمونهها پالیش شده به صورتی که کاملا در راستای آکریل قرار گرفتند تا به درستی بصورت عمودی در دستگاه تست برشی قرار گیرند و آکریل اضافی از سطح برداشته شد. سپس نمونهها به ۳ گروه ۲۰ تائی تقسیم شدند:
گروه اول: گروه کنترل، عاج دست نخورده بود و هیچگونه درمان سطحی روی آن انجام نگرفت، بنابراین برای مقایسهی سایر گروهها به کار رفت.
گروه دوم: نمونهها تحت آمادهسازی با لیزر دیود
کم توان با شدت j/cm2 7/3 و (دستگاه Azor-2k-02، ساخت کشور روسیه) مدت ۵ دقیقه به صورت مداوم و طول موج µm66/0 و توان mW25 و فرکانس Hz 80 قرار گرفتند.
گروه سوم: دندانها را با استفاده از خمیرCPP-ACP (شرکت GC آمریکا) بر روی عاج آکلوزالی آماده سازی شدند به این صورت که روزانه یک لایه از خمیر را به وسیلهی میکروبراش روی کل سطح آکلوزالی قرار داده و 7 دقیقه روی دندان مانده و این کار به مدت 10 روز بر روی سطح عاج تکرار شد. در طول این مدت نمونه ها در بزاق مصنوعی نگهداری شدند.
سپس نمونهها به مدت ۱ هفته در آب در دمای اتاق نگهداری شدند. هر گروه به دو زیر گروه تقسیم شد N=10)). در زیر گروه اول نیز ابتدا ۱۰ ثانیه کاندیشنر گلاس آینومر پلی آکریلیک اسید 10 درصد به مدت 20 ثانیه با میکروبراش به کار برده شده و سپس ۱۰ ثانیه شسته شدند. سپس گلاس آینومر Fuji II LC(GC,USA) در مولد لاستیکی به ابعاد ۲×۲ میلیمتر که در مرکز صفحۀ عاجی دندان قرار داده میشود، بر روی عاج به کار رفت. در نهایت، نمونهها برای ۲۰ ثانیه (با دستگاه kerr LED و با شدت j/cm2 1200) کیور شدند. در زیر گروه دوم، ابتدا پرایمر مخصوص KetacN100 (3M,USA) با میکروبراش روی نمونه عاجی قرار داده شدند. ۲۰ ثانیه لایت کیور شده (با دستگاه Kerr LED و با شدت j/cm21200)، سپس گلاس آینومر Ketac N100 (از شرکت 3M Espe ساخت آمریکا) در مولد لاستیکی با ابعاد mm ۲×۲ در مرکز نمونه عاجی قرار داده شد و در انتها کیورینگ به مدت ۲۰ ثانیه (دستگاه Kerr و با شدت j/cm2 12۰۰) انجام گرفت. بعد از جدا کردن مولد لاستیکی، نمونهها جهت انجام تست برشی آماده میشوند.
آزمون استحکام برشی
نمونهها قبل از آزمایش استحکام تست برشی به مدت یک هفته در آب مقطر در دمای ۳۷ درجه سانتیگراد
نگه داری شدند و سپس جهت اندازهگیری استحکام برشی دستگاه تست یونیورسال (ZwickRoell Z020 Germany)Cross head با سرعت ۱ میلیمتر بردقیقه تحت نیرو قرار گرفتند. تیغهی دستگاه حد فاصل گلاس آینومر و عاج نیرو وارد کرده تا زمانی که نمونههای گلاس آینومر از عاج جدا شدند.
پس از آن جهت بررسی ارتباط بین گروهها از آزمون Tukey test، One-way ANOVA و Two-way ANOVA استفاده شد سطح معنیداری 05/0 است.
یافتهها
جدول 1 : میانگین و انحراف معیار استحکام باند برشی بر حسب نوع گلاس آیونومر و گروه
Treatment |
Fuji II LC |
Kate N100 |
P-value |
کنترل لیزر CPP-ACP |
00/2±83/7 95/1±00/6 22/2±88/7 |
58/2±51/4 24/4±37/8 3/2±67/4 |
005/0P= 134/0P= 004/0P= |
P-value |
086/0P= |
016/0P= |
|
در گروههای Fuji II LC تفاوت معنیداری بین میانگینهای استحکام باند برشی در سه نوع درمان عاجی (ACP-CPP, control, laser) مشاهده نشد (086/0P=). اما در گروه Ketac N100 سه گروه تفاوت معنی داری داشتند (016/0P=).
در گروه Ketac N100 آزمون Tukey نشان داد که میانگین استحکام باند برشی گروه درمان شده با لیزر به طور معنیداری از دو زیر گروه Control و درمان شده با CPP-ACP بیشتر بود. با این حال، تفاوت معنیداری بین گروه control و CPP-ACP وجود نداشت (016/0P=).
آزمون Standard t-test برای مقایسه GIها در هر Treatment استفاده میشود. در گروه کنترل میانگین استحکام باند برشی Fuji II LC به طور معنیداری از گلاس آینومر Ketac N100 بیشتر بود (005/0P=). با این حال، در گروههای درمان شده با لیزر تفاوت معنیداری بین 2 نوع گلاس آینومر وجود نداشت (134/0P=).
در گروه درمان شده با CPP-ACP، میانگین استحکام باند برشی Fuji II LC از Ketac N100 بیشتر است (004/0P=).
بحث
حساسیت دندانی یک درد مزمن دندانی است که بر زندگی روزمره بیماران مبتلا اثر میگذارد و مدتها یک چالش کلینیکی بوده است. نتایج ضد و نقیضی درباره ترمیم نواحی سرویکالی حساس وجود دارد. با وجود بهبود در سیستمهای ادهزیو، همچنان ترمیم ضایعات سرویکالی یک مرحلهی تهاجمی محسوب میشود و به علاوه مارژینهای معیوب و از دست رفتن ماده در ترمیم کامپوزیت ناحیه سرویکالی مشاهده میشود. به همین سبب ترمیم معمولاً به عنوان آخرین راه درمانی در نظر گرفته میشود. باید در نظر داشت که چسبندگی موثر به ساختار دندان اهمیت زیادی در به دست آوردن یکپارچگی ترمیم و کاهش حساسیت دارد.(19)
بر طبق تئوری هیدرودینامیک، کارآیی مواد حساسیت زدایی عاج مستقیماً با توانایی آنها برای بستن توبولهای عاجی مرتبط است.(20) کاربرد عوامل ضدحساسیت مثل اکسالات، خمیرهای CPP-ACP و لیزرها روش پیشگیری از حساسیت دندانی میباشند که کاربرد هر کدام از آنها میتواند تداخلاتی در روند باند ترمیم به دندان ایجاد کند.(21)
CPP-ACP ماده محلول در آب استخراج شده از شیر است که میتواند در حضور اسید، یونهای کلسیم و فسفات رها کند. به طور عادی افزودن کلسیم و فسفر
میتواند کریستالهای کلسیم فسفات تولید کند که در بافت سخت دندان نفوذ می کند و از دمینرالیزیشن دندان جلوگیری می کند. بلوکه کردن توبولهای عاجی مانع از حساسیت بدلیل پدیدهی هیدرودینامیک شود.(22)
CPP-ACP روی مینا با تولید لایهی هایپرمینرالیزه مینایی سطحی از Ca و P مانع برداشت لایه سطحی غنی شده توسط ادهزیوهای سلف اچ ضعیف میشود و حتی بعد از شستن احتمال دارد کمی خمیر CCP-ACP در خلل و خرج مینایی به دام افتاده باشد که مانع از نفوذ پرایمر و ادهزیو بداخل آن می شود و رزین تگها به خوبی فرم نگیرند.(23)
در مطالعه ما نیز احتمالاً کاندیشنر اسیدیتر Fuji II LC توانسته میزان کلسیم و فسفر بیشتری را از سطح بردارد لذا نفوذ بیشتری کرده و توانسته باند بهتری نسبت به Ketac N100 در سطح عاجی CPP- ACP شده ایجاد کند. در مطالعهی Shadman همکاران(24)، استحکام باند برشی مینایی ادهزیوهای سلف اچ بعد از استفاده از CPP-ACP کاهش داشتهاند. آنها دلیل این امر را سطح هایپر مینرالیزه مینایی بعد از CPP-ACP دانستهاند که تاثیر سلف اچ پرایمر را میکاهند و نفوذ رزین را به سطح کاهش
میدهند. به علاوه باقی ماندههای خمیر در تخلخلهای مینایی سطح قادر به برداشته شدن با سلف اچها نیست.(24) هر چند در مطالعۀ ما، میزان استحکام باند برشی GIها به عاج CPP-ACP شده و عاج دست نخورده برابر بود که این تفاوت میتواند مربوط به نوع مادهی ترمیمی بکار رفته باشد. همانگونه که گفته شده است RMGI و
نانو آینومر قدرت باند شیمیائی به عاج دارند که از طریق باند با یونهای کلسیم و فسفر دندان امکان پذیر است. Ca و P رسوب کرده در سطح عاج توسط CPP-ACP
میتواند عاملی در استحکام باند GI ها به این نوع عاج باشد. لیزرهای دیود He-ne با تولید عاج و انسداد توبولهای عاجی بر کاهش حساسیت عاجی مؤثرند و لیزرهای دیود با طول موج nm 685 و 830 طبق مطالعات گزارش شده اثر بلاک کننده بر فیبرهای آوران C هم دارند.(25)
یکی دیگر از مکانیزمهای مورد بحث دربارهی لیزرهای دیود، تاثیر آنها بر کمپلکس عاج-پالپ است که از این طریق فعالیت متابولیکی سلولهای ادونتوبلاست را میافزاید و با ایجاد محصولات عاجی اسکلروتیک انسداد توبولهای عاجی را در دراز مدت فراهم میکند.(26)
لیزرهای دیود با طول موج 810 و nm980 شواهدی از افزایش دما را نشان دادهاند که با مکانیسم ذوب عاج و باریک کردن توبولها در کاهش حساسیت عاجی موثرترند. اما در شدتهای بالاتر از 1 آسیب پالپی ایجاد میکند. که برای کاهش این اثر، لیزرهای دیود nm 660 پیشنهاد میشود.(27)
در مطالعه Gholami و همکاران(28)، لیزر دیود nm810 نتوانست تغییرات ساختاری در عاج ایجاد کند و اثر ضدحساسیتی آن مربوط به تاثیر بر پایانههای عصبی بود. در این کار نیز لیزر دیود nm660 با انرژی J/cm2 7/3 برای 5 دقیقه به کار رفت. لیزرهای کم شدت اثر خود را روی پمپ K+/Ca+ غشاء سلولی میگذارد و تفاوت پتانسیل در دو سمت غشاء را نگه میدارد. لیزرتراپی کم شدت تغییر فیزیولوژیکی در سطح ایجاد نمیکند، برخلاف لیزرهای پر شدت که ساختار عاجی را تغییر
می دهد.(29)
در مطالعه Aranha و همکاران(30) استفاده از لیزر کم توان دیود سبب کاهش باند micro tensile کامپوزیت به عاج شد.
در مطالعه Can-Karabulut(31) بیان شده است که قدرت استحکام باند Shear کامپوزیت درگروه لیزر دیود nm660 با گروه کنترل تفاوتی نداشته است. هر چند نویسنده بیان کرده است در شرایط کلینیکی و به دلیل احتمال ایجاد عاج اسکلروتیک، در دراز مدت شرایط ممکن است متفاوت باشد. بنابراین عامل زمان بین استعمال ماده ضدحساسیت و باندینگ میتواند بر نتایج استحکام باند تاثیرگذار باشد. محل استفاده از ضدحساسیتها در 3/1 سرویکالی است که ممکن است شرایط عاجی آن با عاج بقیه دندان متفاوت باشد.
در مطالعه Aljdaimi و همکاران(32)، آماده سازی سطح با لیزر Er: YAG سبب افزایش استحکام باند برشی گلاس آینومر GC Fuji IX و Biodentin به عاج شد که به علت ایجاد سطح عاجی بدون لایه اسمیر همراه با نامنظمی های میکرو بود که منجر به مرطوب شدن بالا و تشکیل تگ
میشود. در مطالعهی ما نیز میانگین استحکام باند برشی گلاس آینومر Ketac N100 به عاج درمان شده با لیزر بیشتر از گروه کنترل و گروه CPP-ACP بود.
در مطالعهی شفیعی و معمارپور(19)، درمان با لیزر CO2 اثر منفی بر سیل مارژینال ترمیمهای باند شونده کامپوزیتی نشان نداد. احتمالاً تغییرات مورفولوژیک سطحی حاصل از لیزر CO2 تداخلی در باند و سیل مارژینال ترمیم های کامپوزیتی ایجاد نمیکند. در مطالعهی حاضر، بین گروه عاجی درمان شده با لیزر و گروههای دیگر در Fuji II LC تفاوتی مشاهده نشد. این امر احتمالاً ناشی از عدم تغییرات مورفولوژیک محسوس در سطح عاج میباشد. مطالعات SEM میتواند در تأیید این یافته مفید باشد. کاندیشنر Fuji II LC در ایجاد بستری برای لایهی هیبرید گروه لیزر شده میتواند مشابه گروه کنترل عمل کند. در گروه نانوآینومر Ketac N100، گروه لیزر شده استحکام باند بالاتری را نشان داد که میتواند بیانگر تخلخلهای عاجی سطحی لیزر شده و لایهی هیبرید مؤثرتر باشد.
در مطالعهی حاضر بین درمانهای ضدحساسیتی و کاربرد مادهی ترمیمی گلاس آینومر یک هفته وقفه گذاشته شد؛ به این علت که این دوره زمانی است که به صورت استاندارد، بیماران که از روشهای ضدحساسیتی پاسخ مناسب را دریافت نکردهاند، به مطب برمیگردند و از حساسیت باقیمانده شکایت دارند. در اینجا قدرت باند برشی Ketac N100 به عاج کنترل کمتر از RMGI گزارش شد که هماهنگ با مطالعات دیگر است.(33)علت آن
می تواند این باشد که در RMGI کاندیشنر اسید پلی اکریلیک اعمال شده و سپس شسته میشود که امکان دمینرالیزاسیون نسبی و برداشت اسمیرلایر و امکان نفوذ بهتر HEMA را فراهم میکند. اما در Ketac N100 اسید پلی اکریلیک (پرایمر سلف اچ) روی لایهی اسمیر زده
میشود، اما شسته نمیشود.
Coutinho و همکاران(34) گزارش کردند که ناحیه بدون فیلری که در اینترفیس نانو آینومر ایجاد میشود احتمالا نشان دهنده باقیماندههای پرایمری است که به دلیل حضور اکسیژن به خوبی پلیمریزه نشده و تاثیری در قدرت باند ندارد. هرچند که این ناحیه میتواند به عنوان لایه محافظ در برابر استرس عمل کند اما ضخامت بیش از حد آن تاثیرات منفی دارد.
نتیجه گیری
با توجه به محدودیتهای این مطالعه، طبق نتایج بدست آمده در دندانهای حساسی که با روشهای
CPP-ACP درمان میشوند و گروه بدون درمان، گرچه گلاس آینومر Fuji II LC نتایج بهتری نسبت به Ketac N100 داشت ولی این اختلاف معنی داری وجود نبود و بهتر است مطالعه با نمونههای بیشتری انجام گیرد.
تشکر و قدردانی
این مقاله برگرفته از پایاننامه به شماره 1724 از دانشکده دندانپزشکی شیراز میباشد. بدین وسیله از معاونت محترم پژوهشی دانشگاه جهت تصویب و پرداخت هزینههای طرح تحقیقاتی این مطالعه تقدیر و تشکر میگردد.