Document Type : original article
Authors
1 Assistant Professor, Dept of Oral and Maxillofacial Radiology, Dental School, Babol University of Medical Sciences, Babol, Iran
2 Assistant Professor, Dept of Periodontology,, Dental School, Babol University of Medical Sciences, Babol, Iran
3 Dentist
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه:
ارتفاع و دانسیته استخوان آلوئولار در اثر تعادل بین تحلیل و تشکیل استخوان تعیین می شود و میزان تخریب استخوان لزوماً با عواملی نظیر عمق
پاکت های پریودنتال، شدت زخمی بودن دیواره پاکت یا عدم وجود عفونت در ارتباط نیست.
محصولات باکتریها، عوامل دخیل در تخریب استخوان در حین بیماریهای پریودنتال می باشند(1). برای تشخیص ضایعات استخوانی بیماریهای پریودنتال از رادیوگرافی به عنوان وسیله کمک تشخیصی استفاده می شود که شامل تکنیکهای خارج دهانی (پانورامیک) و داخل دهانی می باشد. رادیوگرافی های داخل دهانی کمک کننده در این خصوص شامل رادیوگرافی پری آپیکال و رادیوگرافی بایت وینگ می باشند.
با توجه به اینکه رادیوگرافی بایت وینگ نمای مناسبی از ناحیه ستیغ آلوئل بین دندانی و تغییرات استخوانی بدست میدهد، در تشخیص بیماریهای پریودنتال مفید می باشد و همچنین بعلت عبور پرتوهای ایکس از سطوح بین دندانی، جرمهای
بین دندانی نیز مشخص خواهند شد(2).
در بررسی که توسط Hildebolt و همکاران در سال 1990 در مورد اندازه گیری تحلیل استخوان آلوئل و تشخیص ضایعات عمودی به کمک رادیوگرافی بایت وینگ انجام گردید، مشخص شد که این تکنیک تصویربرداری، توانایی قابل ملاحظه ای برای مطالعه بیماریهای پریودنتال در تشخیص تخریبهای استخوانی دارد(3).
همچنین بررسی که توسط Hildebolt در سال 1991 بر روی 75 جمجمه انسانی از جهت
تخریب های عمودی استخوان فکین موید این نکته بود که رادیوگرافی بایت وینگ روش دقیقی برای تشخیص تخریب های استخوان بین دندانی می باشد(4). Akesson و همکاران (1989) نیز تکنیک پانورامیک وبایت وینگ را جهت تشخیص تحلیل استخوان در بیماران پریودنتالی با هم مقایسه نمودند و به این نتیجه رسیدند که هیچ یک از این دو روش پرتونگاری دقیق تر از دیگری نمی باشد(5).
بر همین اساس در این تحقیق میزان دقت رادیوگرافی بایت وینگ در اندازه گیری تحلیل استخوان آلوئول بین دندانی بررسی شده است.
این تحقیق مطالعه ای تحلیلی است که بصورت مقطعی بر روی بیماران مراجعه کننده جهت انجام جراحی پریودنتال به بخش پریودنتولوژی دانشکده دندانپزشکی بابل، با روش غیر تصادفی آسان انجام شده است.تعداد نمونه ها نیز با توجه به مطالعات انجام شده در این زمینه با 05/0 a= و توان 80% ، 35 دیواره دندانی محاسبه گردید که در این مطالعه 37 دیواره دندانی مورد مطالعه قرار گرفت (09/1 =1 sو 04/1 =2s و 6/0 d=).
برای بیماران کاندید جراحی پریودنتال، رادیوگرافی بایت وینگ عمودی به وسیله فیلم نگهدار Snap-A-Ray از ناحیه مورد نظر جهت جراحی (پرمولر و مولر) تهیه گردید. فیلم مورد استفاده Agfa-Dentus شماره 2 و E-speed بوده و کلیه رادیوگرافیها توسط یک اپراتور و در شرایط یکسان انجام گردید. فیلمهای رادیوگرافی به فیلم نگهدار Snap-A-Ray به صورت عمودی وصل شده و به طور موازی با محور طولی دندانها در دهان قرار داده شد و اشعه به صورت عمود بر محور طولی دندانها و سطح فیلم تابانده شد. میزان تحلیل استخوان بر روی کلیشه بایت وینگ نسبت به نقطه ثابت (CEJ یا لبه پر کردگی) در دو زمان متفاوت توسط متخصص رادیولوژی فک و صورت به وسیله کولیس با دقت 05/0 میلی متر اندازه گیری شد. همچنین میزان تحلیل استخوان توسط پریودنتیست به کمک پروب پریودنتال ویلیامز با دقت 1 میلی متر نسبت به همان نقطه ثابت در کلینیک هنگام جراحی پریودنتال اندازه گیری شد. اطلاعات بدست آمده توسط آزمونهای Paired t-test و ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها:
در ناحیه دندانهای مولر فک بالا و پائین میزان میانگین تحلیل استخوان آلوئول بین دندانی در رادیوگرافی بایت وینگ به ترتیب 15/0 و 19/0
میلی متر بیش از معاینه بالینی بود که در هر دو ناحیه این اختلاف معنی دار نبود (جدول 1). در ناحیه دندانهای پرمولر فک بالا و پائین نیز میزان میانگین تحلیل استخوان آلوئول بین دندانی در رادیوگرافی بایت وینگ به ترتیب 2/0 و 34/0 میلی متر بیش از معاینه بالینی بود که در هر دو ناحیه اختلاف
معنی دار نبود (جدول 1).
جدول 1 : میانگین تحلیل استخوان آلوئول بین دندانی در معاینه بالینی و نمای رادیوگرافیک
|
روش |
تعداد |
میانگین |
انحراف معیار |
اختلاف میانگین |
P-Value |
دندانهای مولر فک بالا |
معاینه بالینی(پروب ویلیامز) |
8 |
66/2 |
2/1 |
15/0 |
589/0 |
رادیوگرافی بایت وینگ |
8 |
81/2 |
06/1 |
|||
دندانهای مولر فک پایین |
معاینه بالینی(پروب ویلیامز) |
8 |
31/2 |
75/0 |
19/0 |
64/0 |
رادیوگرافی بایت وینگ |
8 |
5/2 |
6/1 |
|||
دندانهای پرمولر فک بالا |
معاینه بالینی(پروب ویلیامز) |
15 |
73/1 |
03/1 |
2/0 |
397/0 |
رادیوگرافی بایت وینگ |
15 |
93/1 |
97/0 |
|||
دندانهای پرمولر فک پایین |
معاینه بالینی(پروب ویلیامز) |
6 |
91/1 |
11/1 |
34/0 |
259/0 |
رادیوگرافی بایت وینگ |
6 |
25/2 |
59/1 |
|
نمودار 1 : منحنی رگرسیون بین میزان تحلیل استخوان مشاهده شده در کلینیک و رادیوگرافی بایت وینگ
در ناحیه دندانهای مولر فک بالا ارتباط
معنی داری بین مقادیر تحلیل استخوان آلوئل در دو روش وجود داشت (02/0p= و 788/0r=) و با استفاده از رگرسیون خطی ارتباط زیر بین دو روش رادیوگرافی بایت وینگ و معاینه بالینی برقرار شد:
میزان تحلیل در روش بالینی در دندانهای مولر فک بالا = 82/0 + میزان تحلیل در روش بایت وینگ در دندانهای مولر فک بالا ´ 64/0
در ناحیه دندانهای مولر فک پائین نیز ارتباط
معنی داری بین مقادیر تحلیل استخوان آلوئل دندانهای مولر فک پایین در دو روش مشاهده شد. (015/0p= و 809/0r=) و با استفاده از رگرسیون خطی ارتباط زیر برقرار گردید:
میزان تحلیل در روش بالینی در دندانهای مولر فک پایین = 36/1 + میزان تحلیل در روش بایت وینگ در دندانهای مولر فک پایین ´ 38/0
همچنین در خصوص ناحیه دندانی پر مولرهای فک بالا با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون ارتباط معنی داری بین مقادیر تحلیل استخوان در دو روش وجود داشت (016/0p= و 61/0r=) و با استفاده از رگرسیون خطی رابطه زیر بدست آمد:
میزان تحلیل در روش بالینی در پر مولر فک بالا = 48/0 + میزان تحلیل در روش بایت وینگ در پر مولر فک بالا ´64/0
و در نهایت در ناحیه پر مولرهای فک پائین نیز ارتباط معنی داری بین مقادیر تحلیل استخوان آلوئل در دو روش وجود داشت (004/0p= و 951/0r=) و با استفاده از رگرسیون خطی رابطه زیر بدست آمد:
میزان تحلیل در روش بالینی در دندانهای پر مولر فک پایین = 42/0 + میزان تحلیل در روش بایت وینگ در پر مولر فک پایین ´66/0
این مطالعه نشان داد که میانگین تحلیل استخوان آلوئل در مولرهای فک بالا به وسیله رادیوگرافی
بایت وینگ بسیار نزدیک به میزان واقعی آن بوده و صرفاً 15/0 میلی متر از اندازه گیری های انجام شده توسط پروب پریودنتال ویلیامز بیشتر می باشد. احتمالاً بالاتر بودن میزان تحلیل استخوان در
بایت وینگ به علت دقت بالاتر اندازه گیری در رادیوگرافی بایت وینگ نسبت به معاینه بالینی بوده است. Hildebolt (1990) گزارش کرد که رادیوگرافی بایت وینگ توانایی قابل ملاحظه ای در تشخیص تخریبهای استخوان برای بیماران پریودنتالی دارد(3) ولی در مطالعه توکلی و همکاران (1377)، میزان تحلیل استخوان آلوئل در تکنیک بایت وینگ در ناحیه مولر فک بالا کمتر از میزان واقعی و از لحاظ آماری
معنی دار بود(5) که این اختلاف می تواند به نحوه اندازه گیری میزان تحلیل استخوان بر روی کلیشه بایت وینگ مربوط باشد. همچنین این مطالعه نشان می دهد که میانگین تحلیل استخوان آلوئل در دندانهای مولر فک پایین به وسیله رادیوگرافی بایت وینگ 18/0 میلی متر از اندازه گیری های انجام شده توسط پروب ویلیامز بیشتر بوده، به عبارت دیگر مقادیر تحلیل استخوان آلوئل در دندانهای مولر فک پایین در دو روش نزدیک به هم بوده و همبستگی مثبت
معنی داری بین مقادیر ارائه شده در دو روش وجود دارد. در مطالعه ای که Papapanou و همکاران (1991) انجام دادند، میزان تحلیل استخوان در تکنیک
پری آپیکال موازی و بایت وینگ و حین جراحی را به یک میزان گزارش کردند(7). البته در مطالعه توکلی و همکاران (1377) برخلاف این مطالعه، تحلیل استخوان آلوئل در رادیوگرافی بایت وینگ مولر فک پایین کمتر از میزان واقعی بوده است که از لحاظ آماری
معنی دار نبوده است(5).
در این مطالعه، میانگین تحلیل استخوان آلوئل در دندانهای پرمولر فک بالا و پایین به وسیله رادیوگرافی بایت وینگ به ترتیب 2/0 و 33/0 میلی متر از
اندازه گیری های انجام شده در حین جراحی پریودنتال بیشتر بوده است و نکته مهم اینکه در این تحقیق میزان اختلاف بین دو روش در ناحیه پرمولرها بیشتر از مولرها بوده است.
در مطالعه توکلی و همکاران (1377) میزان تحلیل استخوان آلوئل دندانهای پر مولر فک بالا و پایین، کمتر از میزان واقعی بوده است که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بوده است(7). وجود اختلاف بین این دو مطالعه همچنین می تواند به علت تفاوت در نوع فیلم نگهدار مورد استفاده در این مطالعات و یا نحوه عملکرد اپراتورها باشد. البته در مطالعه شیخی و همکاران (1379) در خصوص تعیین میزان تحلیل استخوان در پریودنتیت تفاوت معنی داری بین رادیوگرافی بایت وینگ عمودی با واقعیت وجود داشته است و نتایج حاصل از رادیوگرافی پانورامیک به واقعیت نزدیک تر بوده است(8) که با نتایج این مطالعه همخوانی نداشته اند. همچنین Akesson و همکاران (1989) میزان رویت تحلیل استخوان
بین دندانی را در تکنیک پانورامیک بیشتر از تکنیک
بایت وینگ دانسته اند(5).
نتیجه گیری:
میزان تحلیل استخوان آلوئل در رادیوگرافی
بایت وینگ در نواحی مولر همچنین پرمولر به واقعیت نزدیک است. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده در این مطالعه و مقایسه آن با نتایج سایر مطالعات به نظر می رسد که تکنیک بایت وینگ می تواند جهت تعیین تحلیل استخوان بین دندانی در بیماران پریودنتال مورد استفاده قرار گیرد.
تقدیر و تشکر:
در پایان از کارکنان بخش رادیولوژی فک و صــورت و بـخـش پـریـودنـتـولــوژی دانشکـده
دندان پزشکی بابل همچنین جناب آقای دکتر علی بیژنی کمال تشکر را داریم.