Document Type : original article
Authors
1 1 Dental Research Center, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
2 Periodontist, Mashhad, Iran
3 Dentistry Student, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
درمان بیماری های پریودنتال در حال حاضر به سمت کنترل آنتی میکروبی در حرکت است. به دلیل افزایش مقاومت میکروبی در صورت استفاده همزمان های آنتی بیوتیک ها، این ضرورت افزایش می یابد که نه تنها درمان های بر پایه آنتی بیوتیک را کاهش دهیم، بلکه درمان های پیشگیرانه نیز افزایش می یابد. در حال حاضر برداشت مکانیکال جرم های بالا و زیر لثه موثرترین روش در پیشگیری از التهاب لثه یا همان ژنژیویت است؛(1) اما به دلیل محدودیت هایی همچون در دسترس نبودن برخی نواحی و عدم کنترل پلاک مناسب، ژنژیویت ناشی از پلاک میکروبی همچنان بیماری شایعی است.(2) فراورده های آنتی میکروبیال به شکل دهانشویه تاثیر چشمگیری در کاهش پلاک و ژنژیویت دارند و می توانند به پیشگیری و درمان مکانیکال مشکلات پریودنتال کمک کنند.(4و3) از میان دهانشویه ها، کلرهگزیدین به عنوان استاندارد طلایی مطرح است. کلرهگزیدین دهانشویه بسیار موثری در کاهش پلاک میکروبی است، امّا عوارض جانبی شناخته شده ای همچون تغییر رنگ دندان ها و زبان، تحریک مخاط دهان و تغییر در حس چشایی دارد.(5) در این میان، دهانشویه هایی با منشاء ترکیبات گیاهی معرفی شده اند که اثر کنترل پلاک و کاهش التهاب مناسبی داشته اند و می توانند به عنوان جایگزینی کم عارضه تر برای کلرهگزیدین در نظر گرفته شوند.(6) در این مطالعه به بررسی اثربخشی دهانشویه کورکومین، که یک دهانشویه گیاهی بر پایه زردچوبه است، بر روی التهاب لثه و مقایسه آن با کلرهگزیدین پرداخته شده است.
مواد و روش ها
در این مطالعه که به صورت کار آزمایی بالینی طراحی شده، بیماران دچار التهاب مزمن لثه که در سال های 1394 و 1395 به دانشکده دندانپزشکی مشهد مراجعه کرده بودند، بر اساس معیارهای ورود و خروج مطالعه بررسی شدند. معیارهای ورود عبارت بودند از داشتن سلامت عمومی، بی نیاز بودن از پروفیلاکسی آنتی بیوتیک، عدم مصرف دخانیات، عدم استفاده از مواد ضد التهاب در مدت شش هفته پیش و در زمان بررسی، عدم وجود Attachment loss (از دست رفتن چسبندگی کلینیکی الیاف پریودنتال) و عدم دریافت درمان پریودنتال در شش ماه گذشته. معیارهای عدم ورود نیز عبارت بودند از مادران باردار یا شیرده، بیماری سیستمیک و عدم تمایل بیمار به همکاری. از میان بیماران واجد شرایط، تعداد 30 بیمار به طور تصادفی وارد مطالعه و به طور تصادفی به سه گروه 10 نفری کلرهگزیدین، کورکومین و دارونما تقسیم شدند. در ابتدا پژوهشگران خود را به طور کامل معرفی کرده و پس از اخذ تاریخچه پزشکی، روش کار، مزایا و خطرات احتمالی برای بیماران شرح داده شد و توضیح داده شد که شرکت در این مطالعه کاملا آزادانه است و رضایت نامه آگاهانه از آنها گرفته شد. این پژوهش از سوی کمیته اخلاق دانشکده دندانپزشکی مشهد تایید شده است.
به تمام بیماران آموزش بهداشت یکسان داده شد و برای تمام آنها جرم گیری بالا و زیر لثه ای توسط وسایل اولتراسونیک انجام گرفت. سپس گروه کلرهگزیدین به مدت یک ماه روزی 2 بار مطابق دستورالعمل روی دهانشویه از آن استفاده کردند. از گروه کورکومین و دارونما نیز خواسته شد به مدت یک ماه روزی 3 بار و هر بار 20 قطره از به ترتیب دهانشویه 06/0 درصد سینا کورکومین و پلاسبو را در یک پیمانه 10 سی سی آب مخلوط کرده و به مدت 30 ثانیه دهانشویه کنند. از یک هفته قبل از شروع درمان تا یک ماه پس از شروع درمان، هفته ای یک بار بیماران از نظر شاخص های استاندارد سلامت پریودنتال شامل شاخص پلاک (PI)(7)، شاخص لثه ای (GI)(7)، خونریزی حین پروبینگ (GBI,BOP)(8) و عمق پاکت (PD)(9) مورد ارزیابی قرار گرفتند. اندازه گیری شاخص ها و ثبت نتایج توسط پزشک دیگری بر اساس کدهای داده شده به هر بیمار و به صورت Blind بود و عوارض جانبی نیز گزارش شد. داده های جمع آوری شده وارد نرم افزار SPSS شده و مقایسه ی پارامترهای بالینی بین گروه ها در طی پنج هفته از طریق آزمون های فیشر، کروسکال-والیس و آنالیز واریانس یک عاملی صورت گرفت. سطح معنی داری برابر 05/0P= در نظر گرفته شد.
یافته ها
در این تحقیق، تعداد 30 نفر شامل 16 زن (3/53 درصد) و 14 مرد (7/46 درصد) با میانگین سنی 66/7±6/33 و دامنه سنی 14 تا 45 سال شرکت کردند. در جدول 2 افراد در هر سه گروه از نظر جنسیت بررسی شد. در گروه کلر هگزیدین 5 نفر (0/50 درصد)، گروه کورکومین 5 نفر (0/50 درصد) و در گروه پلاسبو 6 نفر (0/60 درصد) زن و بقیه مرد بودند. آزمون دقیق فیشر تفاوت معنی داری را در سه گروه از نظر توزیع جنس نشان نداد (99/0P>).
میانگین سنی افراد در گروه کلرهگزیدین 30/34±81/5، گروه کورکومین 50/35±23/7 و در گروه پلاسبو 0/31±54/9 سال بود. نتیجه آزمون آنالیز واریانس یک عاملی نشان داد که در کل اختلاف میانگین سنی بین گروه ها معنی دار نبود (411/0P=).
در ادامه به بررسی متغیرهای بالینی مورد مطالعه پرداخته شد. با توجه به اینکه هر متغیر در 5 زمان متوالی اندازه گیری و ثبت شده بود، بنا بر این می توان مقایسه متغیر ها را هم بین گروه ها به تفکیک زمان و هم بین زمان های مختلف در هر گروه جداگانه انجام داد. لازم به ذکر است واحد اعداد درج شده در جداول مختلف با واحد استاندارد هر شاخص پریودنتال منطبق است.
خونریزی حین پروبینگ (BOP)
جدول 1 نشان دهنده میانگین میزان BOP هر یک از سه گروه در طی پنج هفته است. ردیف انتهایی جدول، نتیجه آزمون آنالیز واریانس یک عاملی فریدمن برای مقایسه گروه ها با هم به تفکیک هر یک از پنج هفته و ستون انتهایی، مقایسه میزان BOP در هر گروه در طی زمان های متفاوت است.
جدول 1 : میانگین و انحراف معیار خونریزی حین پروبینگ (BOP) گروه ها در طی مطالعه
گروه |
قبل از مداخله |
یک هفته بعد از مداخله |
دو هفته بعد از مداخله |
سه هفته بعد از مداخله |
چهار هفته بعد از مداخله |
نتیجه آزمون فریدمن |
کلرهگزیدین |
12/0±22/1 |
10/0±02/1 |
12/0±72/0 |
09/0±37/0 |
03/0±02/0 |
001/0P< |
کورکومین |
37/0±08/1 |
28/0±81/0 |
24/0±56/0 |
11/0±24/0 |
01/0±00/0 |
001/0P< |
پلاسبو |
04/0±91/0 |
04/0±91/0 |
04/0±90/0 |
04/0±88/0 |
04/0±87/0 |
001/0P< |
نتیجه آزمون کروسکال- والیس |
001/0P< |
033/0P= |
001/0P< |
001/0P< |
001/0P< |
|
همانگونه که در جدول 1 مشاهده می گردد، در همه گروه ها کاهش BOP از هفته اول تا هفته پنجم تغییرات معنی داری داشته است. در مقایسه ی دو به دو ی زمان های هر گروه با یکدیگر مشخص گردید که در گروه های کلرهگزیدین و کورکومین، میزان BOP در زمان پنجم نسبت به زمان های اول، دوم و سوم، در زمان چهارم نسبت به زمان های اول و دوم و در زمان سوم نسبت به زمان اول به طور معنی داری کمتر بود. گروه پلاسبو نیز تقریباً همانند دو گروه قبلی بود؛ تنها تفاوت آن مربوط به زمان سوم بود که در این گروه نسبت به زمان اول کاهش معنی داری نداشته است. سایر مقایسه ها به صورت دو به دو در هیچ یک از گروه ها تفاوت معنی داری نشان نمی داد.
مقایسه ی گروه ها با یکدیگر در هر زمان نشان داد که در همه ی زمانها میزان BOP بین گروه ها تفاوت معنی داری با یکدیگر داشتند. در مقایسه ی دو به دو ی گروه ها با یکدیگر مشخص گردید که در زمان اول (قبل از شروع درمان)، در گروه کلرهگزیدین میزان BOP به طور معنی داری بیشتر از گروه پلاسبو بود. در زمان دوم، در گروه کلرهگزیدین میزان BOP به طور معنی داری بیشتر از گروه کورکومین بود. در زمان سوم، در گروه پلاسبو میزان BOP به طور معنی داری بیشتر از دو گروه دیگر بود. در زمان چهارم، در گروه کلرهگزیدین میزان BOP به طور معنی داری کمتر از دو گروه دیگر بود و همچنین میزان BOP در گروه کورکومین نیز به طور معنی داری کمتر از گروه پلاسبو بود. در زمان پنجم، میزان BOP در گروه پلاسبو به طور معنی داری بیشتر از دو گروه دیگر بود. در سایر مقایسه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
شاخص لثه ای (GI)
همان گونه که در جدول 2 مشاهده می شود، در همه گروه ها کاهش GI از زمان اول تا پنجم تغییرات معنی داری داشته است. در مقایسه ی دو به دو ی زمان ها در هر گروه مشخص گردید که در گروه های کلرهگزیدین و کورکومین، میزان GI در هر زمان نسبت به زمان قبل کاهش معنی داری داشته است. در گروه پلاسبو میزان GI در زمان پنجم نسبت به زمان های اول، دوم و سوم و همچنین در زمان چهارم نسبت به زمان های اول و دوم کاهش معنی داری داشته است.
مقایسه شاخص لثه بین گروه ها نیز نشان داد غیر از زمان اول، در سایر زمان ها میزان GI بین گروه های مختلف تفاوت معنی داری با یکدیگر داشتند. در مقایسه ی دو به دو ی گروه ها با هم مشخص گردید که در زمان های دوم، سوم، چهارم و پنجم، میزان GI در گروه های کلرهگزیدین و کورکومین به طور معنی داری کمتر از گروه پلاسبو بود. در سایر مقایسه های دو به دو تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
عمق پاکت (PD)
در جدول 3، میانگین عمق پاکت گروه ها در هر هفته و مقایسه آنها با یکدیگر نشان داده شده است. در تمام گروه ها کاهش PD از زمان اول تا پنچم تغییرات معنی داری داشته است. در بررسی میزان عمق پاکت هر گروه در طی پنج هفته مشخص شد که در گروه های کلرهگزیدین و پلاسبو، میزان PD در هر زمان نسبت به زمان قبلی کاهش معنی داری داشته است. در گروه کورکومین میزان PD در زمان پنجم نسبت به زمان های اول، دوم و سوم، در زمان چهارم نسبت به زمان های اول و دوم و در زمان سوم نسبت به زمان اول کاهش معنی داری داشته است.
همچنین در همه زمان ها میزان عمق پاکت بین گروه ها تفاوت معنی داری با یکدیگر داشتند. در مقایسه ی دو به دو ی گروه ها با یکدیگر مشخص شد که در زمان های اول، دوم، سوم و چهارم در گروه کلرهگزیدین میزان PD به طور معنی داری کمتر از گروه پلاسبو بود. در زمان پنجم میزان PD در گروه پلاسبو به طور معنی داری بیشتر از دو گروه دیگر بود. در سایر مقایسه های دو به دو ی گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
جدول 2 : میانگین و انحراف معیار میزان شاخص لثه (GI) به تفکیک سه دهانشویه در طی مطالعه
گروه |
قبل از مداخله |
یک هفته بعد از مداخله |
دو هفته بعد از مداخله |
سه هفته بعد از مداخله |
چهار هفته بعد از مداخله |
نتیجه آزمون فریدمن |
کلرهگزیدین |
09/0±64/1 |
11/0±47/1 |
14/0±28/1 |
15/0±94/0 |
14/0±60/0 |
001/0P< |
کورکومین |
19/0±69/1 |
15/0±47/1 |
14/0±27/1 |
08/0±94/0 |
05/0±56/0 |
001/0P< |
پلاسبو |
08/0±61/1 |
08/0±61/1 |
08/0±61/1 |
08/0±60/1 |
08/0±59/1 |
001/0P< |
نتیجه آزمون کروسکال- والیس |
677/0P= |
006/0P= |
001/0P< |
001/0P< |
001/0P< |
|
جدول 3 : میانگین و انحراف معیار میزان عمق پاکت (PD) به تفکیک سه دهانشویه در طی مطالعه
گروه |
قبل از مداخله |
یک هفته بعد از مداخله |
دو هفته بعد از مداخله |
سه هفته بعد از مداخله |
چهار هفته بعد از مداخله |
نتیجه آزمون فریدمن |
کلرهگزیدین |
15/0±58/2 |
12/0±53/2 |
12/0±50/2 |
12/0±50/2 |
09/0±41/2 |
001/0P< |
کورکومین |
48/0±93/2 |
49/0±88/2 |
47/0±82/2 |
47/0±82/2 |
47/0±66/2 |
001/0P< |
پلاسبو |
57/0±13/3 |
57/0±13/3 |
57/0±12/3 |
57/0±12/3 |
56/0±12/3 |
001/0P< |
نتیجه آزمون کروسکال- والیس |
011/0P= |
003/0P= |
002/0P= |
001/0P= |
001/0P= |
|
شاخص پلاک (PI)
همانطور که در جدول 4 مشاهده می شود، در تمام گروه ها کاهش PI در طی زمان تغییرات معنی داری داشته است. مقایسه ی دو به دو ی زمان های هر گروه نشان داد که در گروه های کورکومین و پلاسبو، میزان PI در هر زمان نسبت به زمان قبل کاهش معنی داری داشته است. در گروه کلرهگزیدین، میزان PI در زمان پنجم نسبت به زمان های اول، دوم و سوم و همچنین در زمان چهارم نسبت به زمان های اول کاهش معنی داری داشته است.
مقایسه شاخص پلاک بین گروه ها در تمام زمان ها حاکی از تفاوت معنی دار است. در زمان های اول و دوم در گروه کلرهگزیدین میزان PI به طور معنی داری کمتر از گروه کورکومین و در زمان های سوم و چهارم به طور معنی داری کمتر از گروه پلاسبو بود. در زمان پنجم میزان PI در گروه پلاسبو به طور معنی داری بیشتر از دو گروه دیگر بود. سایر مقایسه های دو به دو تفاوت معنی داری نشان نداد.
مقایسه تغییرات متغیرهای بالینی بین قبل از مداخله و چهار هفته بعد از مداخله در گروه های مورد مطالعه:
همان گونه که در جدول 5 مشاهده می گردد، تغییرات کلی هر چهار متغیر بین گروه ها تفاوت معنی داری با بکدیگر داشتند. در مقایسه ی دو به دو ی گروه ها مشخص شد که مقدار تغییرات متغیرهای BOP و GI در گروه پلاسبو به طور معنی داری کمتر از دو گروه دیگر بود و بین دو گروه کلرهگزیدین و کورکومین تفاوت معنی داری وجود ندارد. مقدار تغییرات متغیرهای PI و PD در گروه پلاسبو به طور معنی داری کمتر از دو گروه دیگر بود و در گروه کلرهگزیدین به طور معنی داری کمتر از گروه کورکومین بود.
جدول 4 : میانگین و انحراف معیار میزان شاخص پلاک (PI) به تفکیک سه دهانشویه در طی پنج هفته اندازه گیری
گروه |
قبل از مداخله |
یک هفته بعد از مداخله |
دو هفته بعد از مداخله |
سه هفته بعد از مداخله |
چهار هفته بعد از مداخله |
نتیجه آزمون فریدمن |
کلرهگزیدین |
13/0±52/1 |
13/0±40/1 |
12/0±29/1 |
09/0±19/1 |
12/0±07/1 |
001/0P< |
کورکومین |
35/0±97/1 |
30/0±77/1 |
28/0±55/1 |
25/0±37/1 |
29/0±16/1 |
001/0P< |
پلاسبو |
34/0±67/1 |
34/0±66/1 |
34/0±65/1 |
34/0±65/1 |
34/0±64/1 |
001/0P< |
نتیجه آزمون کروسکال- والیس |
006/0P= |
011/0P= |
015/0P= |
002/0P= |
001/0P< |
|
جدول 5 : میانگین و انحراف معیار تغییرات متغیرهای مورد مطالعه قبل از مداخله و چهار هفته بعد از مداخله به تفکیک سه گروه
متغیر |
گروه |
میانگین و انحراف معیار تغییرات |
نتیجه آزمون آنالیز واریانس یک عاملی |
تغییرات کلی خونریزی حین پروبینگ (BOP) |
کلرهگزیدین |
11/0±20/1 |
17/82F= 001/0P< |
کورکومین |
37/0±08/1 |
||
پلاسبو |
01/0±05/0 |
||
|
|
|
|
تغییرات کلی شاخص لثه ای (GI) |
کلرهگزیدین |
31/0±09/2 |
58/187F= 001/0P< |
کورکومین |
38/0±27/2 |
||
پلاسبو |
01/0±05/0 |
||
|
|
|
|
تغییرات کلی شاخص پلاک (PI) |
کلرهگزیدین |
25/0±89/0 |
88/55F= 001/0P< |
کورکومین |
52/0±63/1 |
||
پلاسبو |
01/0±06/0 |
||
|
|
|
|
تغییرات کلی عمق پاکت (PD) |
کلرهگزیدین |
51/0±98/0 |
78/26F= 001/0P< |
کورکومین |
64/0±59/1 |
||
پلاسبو |
01/0±05/0 |
بحث
درمانهای پریودنتال معمول می توانند وضعیت سلامت پریودنشیم را بهبود ببخشند و از پیشرفت ژنژیویت به سمت پریودنتیت و در نتیجه از دست رفتن اتصالات دندانی جلوگیری کنند.(4) در تلاش برای کنترل پلاک و ژنژیویت از آنزیم ها، آنتی بیوتیک ها و مواد ضدعفونی کننده استفاده شده است. استفاده از آنزیم ها موفقیت های کلینیکی محدودی به همراه داشته و هم چنین دارای عوارض جانبی است. آنتی بیوتیک های زیادی نیز در تلاش برای کنترل پلاک و ژنژیویت مورد استفاده قرار گرفته اند که موفقیت آمیز هم بودند، اما در استفاده ی طولانی مدت با عوارض و مشکلات زیادی همراه بودند که استفاده از آنها را محدود کرد. در بین عوامل ضدعفونی کننده، کلرهگزیدین در کنترل پلاک و ژنژیویت از همه بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد. کلرهگزیدین سمی نیست و عوارض جانبی گسترده ای برای آن گزارش نشده است؛ اگرچه در استفاده ی طولانی مدت دارای عوارض جانبی محدود به حفره ی دهان مثل تغییر رنگ دندانهاست.(10)
کورکومین به عنوان یک ماده موثر گیاهی در تولید دهانشویه سیناکورکومین استفاده شده است که شکل نانوی این دهانشویه جذب بالاتری دارد و این موضوع باعث می شود تا در زمان کوتاهتر و با دوز کمتر نتایج دلخواه به دست آید. اثر کورکومین بر کاهش التهاب پریودنتال از طریق سرکوب ترشح و اثر سایتوکاین هایی نظیر TNF آلفا، IL-1,2,6,8,12 و کاهش بیان سلولی آنزیم هایی با محصولات پیش برنده ی التهاب نظیر NF-κB در سلول های ایمنی اعمال می شود. این ماده دارای خواص آنتی اکسیدان بوده و نشان داده شده که از رشد باکتری های عامل بیماری های پریودنتال نیز جلوگیری می کند.(11) هدف از مطالعه ی ما ارزیابی تاثیر دهانشویه سیناکورکومین بر التهاب لثه در ژنژیویت مزمن و مقایسه ی آن با دهانشویه کلرهگزیدین بود.
نتایج این مطالعه نشان داد که درمان دهانشویه همراه با SRP در ژنژیویت مزمن باعث تفاوت معناداری در شاخص های PD، GI، PI و BOP در مقایسه با درمان با پلاسبو (دارونما) و SRP می شود که این نشان دهنده خاصیت ضدالتهاب و ضد میکروبی دهانشویه است. اثرات SRP در بهبود وضعیت لثه و ژنژیویت قبلا اثبات شده است و نشان داده شده که درمان با SRP به تنهایی باعث بهبود ژنژیویت می شود.(14-12) در مطالعه ی Rathore(15) نشان داده شد که 1SRP به تنهایی اثرات چشمگیری بر روی بهبود التهاب لثه و بیشترین تاثیر را بر شاخص های BI و GI دارد که با نتایج مطالعه ی ما همسو بود؛ گرچه در مطالعه ی ما در گروه پلاسبو شاخص های PD و PI هم تغییرات چشمگیری داشتند که می توان عواملی چون استفاده از پلاسبو، زمان و تفاوت های فردی را در آن دخیل دانست.
1. Scahag;s Root Planning |
تحقیقاتی نیز وجود دارند که نتایجی نزدیک تر به پژوهش ما به دست آوردند. مطالعه Suhag و همکاران(4) به بررسی تفاوت اثربخشی دهانشویه ی کلرهگزیدین، کورکومین و پلاسبو پرداخت و به این نتیجه رسید که شاخص های BOP، PD و GI در تمامی گروه ها بهبود پیدا کردند؛ اما در مقایسه ی کلرهگزیدین و کورکومین، کورکومین برتری داشت. مطالعه ی Hugar و همکاران(2) نیز به مقایسه اثر ژل کورکومین و کلرهگزیدین پرداخت و شاخص های PI، PD، BI (Bleeding Index) و GI را مورد بررسی قرار داد و نتیجه گرفت که در هر دو گروه شاخص ها به طرز چشم گیری بهبود پیدا کردند اما کورکومین برتری داشت.
چندین مطالعه(19-16و6) به این نتیجه رسیده اند که دهانشویه های گیاهی می توانند با عوارض کمتر در کنترل پلاک و کاهش التهاب لثه موثر باشند.
در عین حال، پژوهش هایی نیز انجام شده اند که نتایجی متفاوت با مطالعه ما به همراه داشته اند. Bhate و همکاران(20) و Chandrahas و همکاران(21) به مقایسه ی اثر ترکیب های گیاهی همچون آلوئه ورا با دهانشویه کلرهگزیدین پرداختند و به این نتیجه رسیدند که هر دو گروه دهانشویه تاثیر چشمگیری بر بهبود شاخص های لثه داشته اند اما کلرهگزیدین برتری داشت. Guttomukkala و همکاران(23و22) نیز در دو مطالعه ی جداگانه به مقایسه اثر دهانشویه زیر لثه ای کورکومین 1 درصد با کلرهگزیدین و کلاژن حاوی کورکومین با چیپ های کلرهگزیدین بر شاخص های BOP، PI، PD، CAL (Clinical Attachment Level)، قرمزی و پارامترهای میکروبیولوژیک پرداخت و نتیجه گرفت که در هر دو گروه بهبود نمایان شد، اما باز هم برتری با کلرهگزیدین بود.
شواهد و مطالعات نشان می دهند که دهانشویه های گیاهی و دهانشویه های حاوی کلرهگزیدین تاثیر زیادی در کنترل پلاک و ژنژیویت دارند اما مطالعات همچنان هم کلرهگزیدین را به عنوان استاندارد طلایی و انتخاب اول معرفی می کنند.(24) کلرهگزیدین با وجود عوارض جانبی که ایجاد می کند (تغییر رنگ دندان ها، مخاط و ترمیم ها و تغییر در حس چشایی) باز هم به عنوان انتخاب اول معرفی می شود چون موثرترین ترکیب در کنترل پلاک و ژنژیویت است؛(20) اما در مطالعه ما کورکومین نسبت به کلرهگزیدین برتری داشت که می تواند به علت کم بودن حجم نمونه و شرایط فردی و بهداشت اولیه متفاوت افراد و یا دفعات بیشتر استفاده از کورکومین نسبت به کلرهگزیدین باشد (کلرهگزیدین روزی دوبار و کورکومین روزی سه بار استفاده شد).
در این مطالعه درمان ژنژیویت با SRP همراه با یک دهانشویه یا شوینده ی خنثی (دارونما) و مقایسه میزان کارایی دو گروه کورکومین و کلرهگزیدین مورد بررسی قرار گرفت. توصیه می گردد در پژوهش های آتی حجم نمونه بیشتری در زمان طولانی تری مورد بررسی قرار گیرند تا بتوان نتایج را به تفکیک سن و جنس نیز تحلیل کرد. لازم به ذکر است که با توجه به محدود بودن حجم نمونه و تفاوت در شرایط فردی و سطح اولیه بهداشت افراد مورد مطالعه، بهتر است در مورد نتایج این مطالعه با احتیاط ابراز نظر کرد. یافته های این پژوهش می تواند راه را برای تحقیقات بیشتر در این زمینه باز کند.
نتیجه گیری
کورکومین به عنوان یک دهانشویه ضد التهاب با کلرهگزیدین قابل مقایسه است و در بعضی موارد بهبودی بیشتری حاصل می کند. بنابراین، کورکومین می تواند به عنوان یک درمان موثر در کنار درمانهای مکانیکال پریودنتال در نظر گرفته شود.
تشکر و قدردانی
این مقاله برگرفته از پایان نامه به شماره 2820 در دانشکده دندانپزشکی مشهد می باشد.