Comparative Study of Maxillary Incisors Apical Root Resorption in Patients with Malocclusion in Vertical Dimension, before and after Fixed Orthodontic Treatment

Document Type : original article

Authors

1 Associate Professor, Dept of Orthodontics, School of Dentistry and Orthodontics Research Center of Shiraz University of Medical Sciences, Shiraz, Iran

2 Assistant Professor, Dept of Orthodontics, Dental School, Shiraz University of Medical Sciences, Shiraz, Iran

3 Assistant Professor, Dept of Oral & Maxillofacial Radiology, Dental School, Shiraz University of Medical Sciences, Shiraz, Iran

Abstract

Introduction: Apical root resorption of maxillary incisors is relatively a common phenomenon at the end of orthodontic treatment. Therefore; recognizing risk factors in root resorption before starting the treatment is very important for prevention and reduction of complications. The aim of this study was to compare the amounts of apical root resorption in different vertical malocclusion groups before and after fixed orthodontic treatment.
Materials & Methods: In this cross sectional study, the amount of apical root resorption in maxillary incisors in 100 patients (13-18 years old) with class I malocclusion (37 normal bite, 35 deep bite, 28 open bite) were measured through the examination of parallel radiographies (long cone) before and after treatment using photoshop program (software 7.0). Then the groups were compared and analyzed by t-test, One Way ANOVA, Mann-Whitney and Tukey tests.
 Results: The amount of apical root resorption at central incisors in deep bite groups was significantly greater than normal bite groups (P=0.008) and in normal bite groups insignificantly greater than open bite groups (P=0.013). The amount of apical root resorption at lateral incisors in deep bite groups was significantly greater than open bite groups (P=0.004) and in open bite groups was significantly greater than normal bite groups (P=0.006).
Conclusion: The comparison of apical root resorption between deep bite, normal bite and open bite groups indicated that the resorption in deep bite group, in both central and lateral incisors, was more than the other groups.

Keywords


مقدمه

تحلیل ریشه وضعیتی است که با از دست رفتن بخشی از سمان و یا دنتین ریشه مشخص می شود. تحلیل ریشه در دندان‏های شیری یک پروسه فیزیولوژیک بوده و برای شروع رویش دندان‏های دائمی یک پیش شرط می باشد اما تحلیل دندان‏های دائمی یک وضعیت التهابی پاتولوژیک است که بوسیله فاکتورهای متعددی متاثر می شود.(1) از جمله این فاکتورها می توان عوامل وابسته به درمان مانند درمان های ارتودنسی(1)، روش های سفیدکردن دندان(1)، درمان های پریودنتال(1)، اعمال  جراحی مانند کاشت مجدد دندان(2) را نام برد.عوامل غیروابسته به درمان نیز شامل اورجت اولیه افزایش یافته(3)، تاریخچه ترومای قبلی به دندان‏های سانترال(3)، دیسفانکشن های زبان یا لب(3)، عادت انگشت مکیدن پس از 7 سالگی(3)، دندان‏های نهفته(1)، عفونت پالپ(1)، استعداد ژنتیکی فرد(1) و ... می باشد.

نوع خاصی از تحلیل ها هم وجود دارند که حضور لاکوناهای تحلیلی، اتیولوژی خاصی ندارند و به آنها "تحلیل‏های ایدیوپاتیک" گفته می شود.

زمانی که اولین مطالعات گسترده روی تحلیل ریشه بعد از درمان ارتودنسی توسط Ketcham(4) انجام شد بیشتر تحقیقات حاکی از این بود که تحلیل ریشه بعد درمان ارتودنسی امری شایع است و البته شدت آن بستگی به فاکتورهایی مانند انتخاب معیارهای سنجش تحلیل ریشه، انواع اپلاینس، میزان نیروی اعمال شده، طول دوره درمان فعال، سن بیمار(4)، شکل و سایز و طول ریشه ها در شروع درمان(5) دارد.

هر چند پس از درمان ارتودنسی تحلیل هایی دیده می‏شود اما نوع مال‏اکلوژن  اولیه بیمار مانند شدت کراودینگ و  میزان اورجت(6) و ... در شدت این تحلیل موثرند چرا که نوع مال‏اکلوژن، طرح درمان(7) و نوع حرکات دندانی(8) را جهت اصلاح وضعیت، دیکته می نماید و تحلیل ریشه، ارتباط مستقیمی با نوع طرح درمان مانند اکسترکشن یا حرکات دندانی پر ریسک دارد.

با وجود اینکه بیشتر انواع تحلیل های ریشه که منشا ژنتیکی دارند ناشناخته اند ولی مشاهده شده است که هر جا تمایل به تحلیل ریشه شدید تر است، یک مال فانکشن در فرد وجود دارد مانند افراد اپن‏بایت با عادات دهانی خاص که تحلیل ریشه دندان‏های سانترال در آنها افزایش می یابد.(2)

از نظر ارتباط میان تحلیل ریشه با انواع مال‏‏اکلوژن‏ها،Mirabella  و همکارانش نشان دادند که نوع مال‏اکلوژن  اولیه در میزان تحلیل ریشه طی درمان اهمیت قابل توجهی ندارد.(9)

Robert و همکاران در بررسی خود به این نتیجه رسیدند که حرکات آپیکالی ریشه (اینتروزیو) از جمله عوامل قوی تحلیل ریشه خارجی محسوب می شوند.(8)

Nanda و Costopoulos طی تحقیقی بر روی 17 بیمار، نقش اینتروژن را به عنوان یک عامل موثر در تحلیل ریشه دندان‏های پیشین فک بالا بررسی کردند. این بیماران که دیپ‏بایت داشتند، پس از درمان، تحلیل ریشه 6/0 میلی متری را در مقایسه با گروه کنترل (2/0 میلی متری) نشان دادند.(10)

Harris وEdward  هم تحلیل ریشه را در افراد با اپن‏بایت قدامی بررسی کردند و دریافتند که افراد دارای اپن‏بایت نسبت به افراد دارای دیپ بایت، قبل از شروع درمان طول ریشه دندان‏های پیشین فک بالا کمتر و تحلیل ریشه بیشتری در نوک ریشه داشتند، البته در این بیماران دو سوم اپن‏بایتی ها با مال‏اکلوژن Cl II و یک سوم آنها با مال‏اکلوژن Cl III بودند اما در گروه دیپ بایت اکثراً Cl II Div 1 و تعداد کمی Cl I بودند. پس از درمان، تحلیل ریشه در هر دو گروه مشاهده شد ولی در گروه اپن‏بایت بیشتر بود.(11)

برخلاف نتایج بدست آمده در مطالعات مذکور مبنی بر تاثیر مشکلات عمودی بر میزان تحلیل ریشه، Tanerو همکارانش نشان دادند که حرکات عمودی دندان‏ها طی درمان بیماران Cl I و Cl II، با اکسترکشن جهت رفع کراودینگ، رابطه معنی‏داری با میزان تحلیل ریشه ندارند.(12)

همچنین Glenn و Peterنشان دادند که هیچ رابطه ای بین میزان اوربایت در شروع درمان و میزان تحلیل ریشه وجود ندارد. به این ترتیب نه افراد اپن‏بایت و نه دیپ بایت تحلیل ریشه بیشتری را نشان ندادند.(5)

Vonder Ahe نیز عنوان نمود که هیچ رابطه ای بین تحلیل ریشه و انواع مال‏اکلوژن وجود ندارد.(13)

 Beltraoو Freitas طی تحقیقی درجه تحلیل ریشه را در بیماران اپن‏بایت و نرمال بایت مورد مقایسه قرار دادند. نتایج آنها حاکی از این بود که هیچ اختلاف معنی‏داری بین میزان تحلیل ریشه در دو گروه مذکور وجود نداشت.(14)

Masry، Erverdi و Ari-Demirkaya(15) با بررسی میزان تحلیل ریشه در بیماران اپن‏بایت درمان شده بوسیله اینتروژن دندان‏های مولر به این نتیجه رسیدند که ریشه های مزیالی این دندان‏ها دچار تحلیل ریشه بیشتری نسبت به گروه کنترل مشابه، بدون تکنیک اینتروژن روی مولرها، شده بودند که این نتیجه مشابه با نظرات افرادی است(17و16و10) که عنوان کرده اند که اینتروژن برای درمان دیپ بایت، یا اینتروژن دندان‏های خلفی برای درمان اپن‏بایت از جمله پرخطرترین حرکات ارتودنسی جهت ایجاد تحلیل ریشه می باشد.

Linge و همکارانش نیز عنوان نمودند که اصلاح اپن‏بایت می تواند شانس تحلیل ریشه را افزایش دهد که دلیل این امر را می توان Jiggling دندان‏ها بدلیل شیوع بالاتر دیسفانکشن زبان در این افراد عنوان کرد.(18)

 با توجه به تنوع و تفاوت نتایج مطالعات قبلی و اینکه تاکنون بر روی ارتباط مال‏اکلوژن در بعد عمودی و شدت تحلیل ریشه در بیماران با الگوی  رشد افقی نرمال٬ قبل و پس از درمان های ثابت ارتودنسی، تحقیقات منسجم و اختصاصی صورت نگرفته  است در  این بررسی،  این موضوع مهم مورد

ارزیابی قرار گرفت.

مواد و روش ها

در این بررسی توصیفی- تحلیلی دندان­های پیشین ماگزیلا در 100بیمارکه همگی بادستگاه Standard edge wise 018-slotو به وسیله یک نفر درمان ارتودنسی ثابت شده بودند برای بررسی تحلیل نوک ریشه ارزیابی شدند.

برای این منظور، عکس های پری آپیکال پیش و پس
از درمان دندان‏های پیشین فک بالا، موجود در
پرونده بیماران، که با روش پرتونگاری موازی
Long-cone paralleling techniqueبه وسیله‏ی Rinn X.C.P و دستگاه (Troply 94 Vincennes, Minorex, France) وبه وسیله یک تکنسین فراهم شده بودند، بررسی شده و اندازه تحلیل نوک ریشه در همه دندان‏ها به وسیله‏ی یک برنامه‏ رایانه‏ای (فتوشاب 7) اندازه گیری شد. شرایط برای انتخاب بیماران (Including criteria)، شامل موارد زیر بود:

1- امکان دسترسی به عکس های پری اپیکال موازی پیش و پس از درمان بیمار با کیفیت عالی، 2- دامنه ی سنی 13 تا 18 سال (برای از میان بردن نقش افزایش سن در تحلیل)،
3- روابط کلاس یک دندانی (مولر و کانین) و اسکلتی
(ANB=1-4°)4- اورجت 3-1 میلی‏متر بدون پروتروژن دندان­های پیشین (حداکثر to SN=106°1 و to FH=115°1)
5- مقدار کراودینگ 9-4 میلی‏متر  6-  سلامت بافت های پریودنتال بیمار پیش از آغاز درمان (نبود التهاب لثه، رنگ طبیعی لثه، نبود خونریزی در پاسخ به پروب کردن)،
7- درمان فعال ارتودنسی ثابت از 18 تا 22 ماه، 8- کشیده شدن دندان‏های پرمولر ماگزیلا، به عنوان جزیی از طرح درمان.

معیارهای خروج از بررسی Excluding criteria)) برای انتخاب بیماران، شامل موارد زیر بود: 1- پیشینه­ی درمان ارتودنسی، 2- مشاهده تحلیل ریشه پیش از آغاز درمان،
3- پیشینه ضربه به دندان‏ها، 4- ریشه های غیر طبیعی (ریشه‏های بسیار باریک و یا بد شکل)، 5- آژنزی و نبود دندان‏ها، 6- پیشینه بیماری سیستمیک و ناهنجاری های هورمونی و یا استفاده‏ی بلند مدت از داروهای خاص،
7- پیشینه عادات دهانی و پارافانکشن، 8- دندان‏های پیشین اندو شده، 9- تغییر لبه اینسایزال (ساییدگی یا شکستگی) در طول درمان ارتودنسی. بیمارانی با ویژگی های بالا از بررسی کنار گذاشته شدند.

بیماران دارای شرایط، برپایه مقدار اوربایت و با استفاده از کست های بررسی به سه گروه تقسیم شدند.

1- گروه اول شامل 37 بیمار با اوربایت نرمال (3-1 میلی‏متر). در 16 بیمار از این گروه از 40 تا 60 روز در طول درمان از سیم های مستطیلی برای اصلاح تورک دندان‏های ثنایای کناری و در 12 بیمار، برای مدت 20 تا 40 روز از الاستیک های میان فکی (الاستیک های کلاس II) استفاده شده بود. دامنه زاویه محور طولی دندان­های پیشین نسبت به SN، پیش از درمان، 102 تا 107 درجه و پس از درمان 5/100 تا 5/103 درجه بود.

2- گروه دوم، دربردارنده 35 بیمار با اوربایت اولیه عمیق 7-5/3 میلی‏متر و اوربایت پس از درمان 5/1 تا 5/2 میلی‏متر بود. در 15 بیمار از افراد این گروه، از 20 تا 40 روز در طول درمان برای اصلاح تورک دندان‏های پیشین از سیم‏های مستطیلی و در 18 بیمار، برای مدت 20 تا 40 روز، از الاستیک های میان فکی کلاس II استفاده شده بود. دامنه زاویه محور طولی دندان­های پیشین نسبت به SN، پیش از درمان، 102 تا 106 و پس از درمان، 100 تا 104 درجه محاسبه شد. در 26 بیمار از افراد این گروه از Intrusive arch به مدت 40 تا 80 روز برای کاهش اوربایت استفاده شده بود.

3- گروه سوم دربردارنده 28 بیمار با اوربایت اولیه بین صفر تا 4- میلی‏متر و اوربایت پس از درمان 5/1 تا 5/2 میلی‏متر بود. در هشت بیمار از افراد این گروه، برای مدت 20 تا 40 روز در طول درمان، از سیم های مستطیلی برای اصلاح تورک دندان­های پیشین کناری و در تمام بیماران، برای مدت 20 تا 40 روز، از الاستیک های میان فکی قدامی برای اصلاح اوربایت استفاده شده بود. دامنه زاویه محور طولی دندان‏های پیشین نسبت به SN، پیش از درمان، 104 تا 106 و پس از درمان  5/100 تا 5/103 بود.

گفتنی است، که از همه بیماران، دندان پرمولر نخست ماگزیلا کشیده شده بود. همچنین، در همه بیماران، عقب بردن دندان‏های کانین با لغزاندن (Sliding) دندان بر روی سیم و در صورت لزوم عقب بردن دندان‏های پیشین با روش‏های بی‏اصطکاک با استفاده از Closing loopانجام گرفته بود.

روش محاسبه تحلیل ریشه: پس از انتخاب بیماران، همه فیلم های PA پیش و پس از درمان دندان‏های سانترال و لترال ماگزیلا، اسکن شده و تصویرهای آنها بر روی یک نمایشگر بزرگ با بزرگنمایی x2 نمایش داده شد. نقطه کانونی لبه اینسایزال، نقطه کانونی CEJ (نقطه میانی واقع میان نقاط مزیال و دیستال CEJ) و نیز آپکس ریشه، به وسیله نرم افزار مربوطه (فتوشاپ 7)، بر روی صفحه نمایش تعیین شد. محور طولی دندان از آپکس تا لبه اینسایزال رسم، و تصویر عمودی CEJ بر روی آن، به عنوان مرز تاج و ریشه مشخص گردید. پس از بررسی میزان خطای اسکنر (با اندازه گیری فاصله نقاط بر روی یک کاغذ شطرنجی استاندارد اسکن شده) با استفاده از نرم افزار AutoDest Cad overly R.14، فاصله نقاط اندازه‏گیری شده و بلندی تاج و ریشه با دقت 01/0 میلی‏متر برای هر دندان محاسبه شد. هر گونه تغییر در اندازه دندان در پرتونگاری‏های دوم نسبت به نخست (که ممکن است به دلیل تغییر فاصله منبع پرتو و یا جابه جایی فیلم انجام گرفته باشد) با استفاده از مقدار عددی بلندی تاج دندان و ثابت فرض کردن آن در طی مراحل درمانی و تعیین ضریب تصحیح (بلندی تاج در پرتونگاری 1 بر بلندی تاج در پرتونگاری 2) اصلاح گردید. بنابراین، اندازه واقعی تحلیل ریشه با فرمول زیر محاسبه شد:  

 

- بلندی ریشه پیش از درمان = مقدار عددی تحلیل ریشه

(ضریب تصحیح درمان × بلندی ریشه پس از درمان)

 

و به این ترتیب، با مقایسه بلندی ریشه در دو عکس پیش و پس از درمان، اندازه واقعی تحلیل ریشه و یا تغییر بلندی ریشه محاسبه شد. گفتنی است، که میانگین سن بیماران در آغاز درمان در این بررسی نشان دهنده تکامل ریشه دندان­های پیشین ماگزیلا در این مرحله است. بنابراین، انتظار افزایش بلندی ریشه و تغییرات آن نمی رود.(16) پس از اندازه گیری میزان تحلیل ریشه در همه دندان‏ها، اندازه تحلیل بر پایه مقیاس زیر درجه بندی شد:

درجه صفر= صفر تا 5/0 میلی‏متر تحلیل ریشه

درجه 1= 5/0 تا 2 میلی‏متر تحلیل ریشه (تحلیل کم یا Blunting مختصر نوک ریشه)

درجه 2= 2 تا 3 میلی‏متر تحلیل ریشه (تحلیل متوسط ریشه تا اندازه یک چهارم بلندی ریشه)

درجه 3= تحلیل بیشتر از 3 میلی‏متر یا تحلیل شدید ریشه (بیشتر از یک چهارم بلندی ریشه)

اندازه گیری به صورت دوسوکور و به وسیله یک فرد انجام شد. به این ترتیب، که پس از انتخاب بیماران در سه گروه، به همه افراد یک شماره به طور تصادفی داده شد (از 1 تا 100) و این شماره، هم بر روی پرونده و هم بر روی پاکت‏های محتوی عکس های پری آپیکال آنها ثبت گردید. بنابراین، هنگام اندازه گیری تحلیل ریشه، تنها یک شماره مشخص کننده هر بیمار بوده است، بی اینکه، گونه مال‏اکلوژن مشخص باشد. سپس، میزان تحلیل ریشه و درجه آن به تفکیک در گروه های گوناگون مال اکلوژن  محاسبه و تغییرات بلندی ریشه دندان‏ها و بودن یا نبودن اختلاف در اندازه تحلیلریشه در  میان گروه ها به وسیله آزمون های آماری t-test، One way ANOVA وTukey  و Mann-Whitney تعیین گردید.

برای تعیین اعتبار و تعمیم روش اندازه گیری، در 10% از بیماران به طور تصادفی، اندازه گیری دوباره تکرار شد، که در 6/90 درصد موارد، اندازه گیری ها یکسان بودند.

 

 

 

یافته ها

اندازه گیری طول اولیه ریشه دندان­های پیشیندر میان سه گروه مال‏اکلوژن، نشان دهنده نبود تفاوت آماری معنادار در طول اولیه ریشه این دندان‏ها پیش از آغاز درمان ارتودنسی بود. هر چند طول متوسط ریشه در گروه اپن‏بایت کمتر از گروه های نرمال و دیپ بایت بود ولی این اختلاف از نظر آماری معنی‏دار نبود (جدول 1).

در مقایسه‏ میزان تحلیل در دندان­های پیشین میانی و کناری سمت چپ و راست، (Mann-Whitney)  در هیچیک از گروه ها اختلاف آماری معنادار میان اندازه تحلیل در دندان‏های سمت چپ و راست مشاهده نشد (061/0P=).

همچنین میانگین مقدار تحلیل ریشه در دندان­های پیشین میانی و کناری (Mann-Whitney)نیز دارای اختلاف معنی‏دار نبود.

جدول 2، درصد اندازه های تحلیل را در هر یک از دندان‏ها و جدول 3، درصد اندازه های تحلیل را در هر یک از مال‏اکلوژن ها نشان می دهد. بیشترین و کمترین مقدار تحلیل ریشه در این بررسی در دندان­های پیشین کناری به ترتیب در زیرگروه دیپ بایت و نرمال بایت مشاهده شد.

سه نفر از 100 نفر (3 درصد) از بیماران، در یکی از دندان­های پیشین خود تحلیل درجه سه داشتند (دو نفر گروه دیپ بایت و یک نفر در گروه اپن‏بایت). تعداد 21 نفر (21 درصد) از بیماران، تحلیل درجه دو را در یک و یا دو دندان­ پیشین خود نشان دادند (6 نفر گروه نرمال، 11 نفر دیپ بایت، 4 نفر گروه اپن‏بایت) و دیگر دندان­های پیشین در این افراد، تحلیل درجه صفر، یک و یا سه داشتند. تحلیل درجه یک در یک تا چهار دندان پیشین هر 100 بیمار تحت بررسی مشاهده شد. به این معنی که در همه افراد، دست کم یک دندان با تحلیل درجه یک وجود داشته است. 9 نفر (9 درصد) از افراد در یک تا دو دندان­ پیشین خود، تحلیل درجه صفر نشان دادند (7 نفر گروه نرمال و 2 نفر گروه اپن‏بایت). همانطور که مشاهده می شود بیشترین درصد درجه­ تحلیل مربوط به تحلیل درجه یک در هر سه گروه می باشد.

مقایسه مقدار تحلیل ریشه دندان­های پیشین میانی
و کناری در بین سه گروه مورد برررسی توسط تست
One-Way ANOVA و به دنبال آن تست Tukey نشان دهنده اختلاف آماری معنی‏داری در بین آنها بود (004/0P=). میزان تحلیل ریشه در دندان­های پیشین میانی در گروه دیپ بایت 33/0 میلی متر بیشتر از گروه نرمال (008/0P=) و میزان تحلیل در گروه نرمال بایت، بدون اختلاف آماری 08/0 میلی‏متر بیشتر از گروه اپن‏بایت بود. همچنین، مقدار تحلیل ریشه در دندان‏های پیشین کناری در گروه دیپ بایت 26/0 میلی متر بیشتر از گروه اپن‏بایت )004/0P=) و در گروه اپن‏بایت 19/0 میلی‏متر بیشتر از گروه نرمال بایت بود (006/0P=) (جدول 5 و 4).

در مجموع گروه دیپ بایت مقدار تحلیل ریشه بیشتری را هم در دندان­های پیشین میانی و هم در دندان­های پیشین کناری نشان داد. علاوه بر این آنالیز آماری (Mann-Whitney) اختلاف معنی­دار آماری را بین 26 فردی که در گروه دیپ‏بایت برای آنها از Intrusion arch استفاده شده بود و 9 نفری که در همین گروه در آنها از Intrusion arch استفاده نشده بود، نشان نداد (058/0(P=.


 

 

جدول 1 : میانگین و انحراف معیار طول اولیه ریشه در دندان­های پیشین  میانی و کناری در انواع مال اکلوژن

مال‏اکلوژن

دندان­های پیشین  میانی                             

دندان­های پیشین  کناری

میانگین

انحراف  معیار

میانگین

انحراف  معیار

نرمال بایت

17/14

36/0

88/13

38/0

دیپ بایت

23/14

27/0

84/13

26/0

اپن‏بایت

59/13

45/0

49/13

29/0

 

 

جدول 2 : درصد اندازه تحلیل در دندان‏های مورد بررسی

درجه  تحلیل

شماره دندان‏ها

1

1

2

2

2

1

1

2

صفر

3/12

8/13

3/13

یک

8/84

4/84

4/84

دو

7/2

3/1

6/3

سه

2/0

5/0

3/0

 

 

جدول 3: درصد درجه تحلیل در انواع مال‏اکلوژن

درجه تحلیل

مال‏اکلوژن

نرمال بایت

دیپ بایت

اپن‏بایت

کل بیماران

صفر

(91/18) 7

0

(89/6) 2

9

یک

(100) 100

(100) 100

(100) 100

(100) 100

دو

(21/16) 6

(42/31) 11

(79/13) 4

21

سه

0

(71/5) 2

(44/3) 1

3

جدول 4 : میانگین و انحراف معیار تحلیل ریشه در دندان­های پیشین  میانی و کناری در انواع مال اکلوژن

مال‏اکلوژن

دندان­های پیشین  میانی                             

دندان­های پیشین  کناری

میانگین

انحراف  معیار

میانگین

انحراف  معیار

نرمال بایت

55/1

31/0

82/1

27/0

دیپ بایت

89/1

41/0

27/2

39/0

اپن‏بایت

47/1

33/0

01/2

32/0

 

 

جدول 5 : مقایسه مقدار تحلیل ریشه دندان­های پیشین  میانی و کناری در بین سه گروه مورد مطالعه

گروه­ها

دندان­های پیشین  میانی                             

دندان­های پیشین  کناری

اختلاف در مقدار تحلیل ریشه

(میلی‏متر)

P-value

اختلاف در مقدار تحلیل ریشه

(میلی‏متر)

P-value

دیپ بایت و نرمال بایت

33/0

008/0

45/0

002/0

نرمال بایت و اپن‏بایت

08/0

013/0

19/0

006/0

دیپ بایت و اپن‏بایت

41/0

007/0

26/0

004/0

 

 

 


بحث

نتایج بررسی کنونی نشان دهنده نبودن اختلاف آماری معنی‏دار در طول اولیه ریشه دندانهای پیشین فک بالا در سه گروه نرمال بایت، دیپ بایت و اپن‏بایت در شروع درمان بود. البته طول ریشه در بیماران اپن‏بایت در ابتدای درمان، کوتاهتر از دو گروه دیگر بود، اما این اختلاف از نظر آماری معنی‏دار نبود.

Edward(11) هم تحلیل ریشه را در افراد اپن‏بایت قدامی بررسی کرد و برخلاف نتایج مطالعه حاضر، وی دریافت که افراد دارای اپن‏بایت نسبت به دیپ بایت در شروع درمان طول ریشه دندان­های پیشینفک بالا کمتر و تحلیل ریشه بیشتری در نوک ریشه داشتند. البته تفاوت کاری آنها با مطالعه حاضر در این بود که در نمونه های Edward، مال‏اکلوژن در بعد افقی هم مطرح بود اما در مطالعه ما، همه نمونه ها کلاس یک بودند و تنها، مشکل در بعد عمودی مطرح بود.

    از جمله نتایج دیگر بررسی اخیر این بود که میزان تحلیل ریشه دندان­های پیشین میانی و کناری سمت چپ و راست قوس در انتهای درمان در هر سه گروه اختلاف آماری معنی‏داری نداشتند. همچنین بیشترین مقدار تحلیل ریشه در دندان­های پیشین میانی در گروه دیپ بایت و کمترین مقدار در گروه اپن‏بایت و نرمال بایت دیده شد. در دندان­های پیشین کناری بیشترین مقدار تحلیل ریشه در گروه دیپ بایت و کمترین میزان در گروه نرمال بایت مشاهده شد که مشابه با بررسی انجام شده توسط صالحی(19) و همکاران بود که دریافتند تفاوت آماری معنی‏داری بین مقدار تحلیل ریشه دندان‏های سمت چپ و راست قوس و بین دندان­های پیشین میانی و کناری وجود ندارد. اما باید این مسئله را در نظر داشت که نمونه های آنها دارای مال‏اکلوژن در بعد افقی بودند.

برخلاف نتایج فوق مطالعات متعددی عنوان نموده اند که دندان­های پیشین کناری دچار تحلیل ریشه شدیدتری نسبت به دندان­های پیشین میانی می شوند و این امر را به وجود ریشه‏های با شکل غیرطبیعی تر و آنومالی های تکاملی بیشتر در این دندان‏ها نسبت داده اند(24-20)، در مطالعه حاضر تمامی دندان‏ها از نظر رادیوگرافیک، بدون هرگونه آنومالی ریشه و یا شکل غیرطبیعی بودند و شاید همین موضوع موجب به حداقل رسیدن تحلیل ریشه در دندان­های پیشین کناری در پایان درمان ارتودنسی  شده بود.

در نهایت نتایج مطالعه حاضر نشان داد که گروه دیپ‏بایت در بین تمام گروه ها، مقدار تحلیل ریشه بیشتری را هم در دندان­های پیشین میانی و هم دندان­های پیشینکناری داشتند و تفاوتی بین گروهی که از Intrusion arch استفاده شده بود و گروهی که در آنها از Intrusion arch استفاده نشده بود مشاهده نشد. به عبارتی دیگر تکنیک مورد استفاده برای کاهش اوربایت تاثیری در مقدار تحلیل ریشه نداشته است.

مطالعه Beck و Harris(25) نیز نشان داد که هر چه بایت عمیق تر باشد، به علت نیاز بیشتر به اینتروژن دندان­های پیشین، تحلیل افزایش می یابد.

تحقیقات انجام گرفته توسط Newman(26)  و Kook(27) هم گویای این مطلب است که افزایش دیپ بایت به علت نیاز به اینتروژن بیشتر طی درمان، باعث افزایش تحلیل ریشه می‏شود.

Robert(8) و Edward نیز در بررسی خود به این نتیجه رسیدند که حرکات آپیکالی از جمله عوامل قوی تحلیل ریشه خارجی هستند.

بدون توجه به تکنیک ارتودنسی، نیروهای اینتروزیوسبب افزایش شانس تحلیل در مطالعات مختلف گشتند که در نتیجه شکل ریشه است.(29و28) اعمال نیروی ارتودنسی در محور طولی دندان‏هایی با ریشه های مخروطی، در ناحیه آپکس به حداکثر خود خواهد رسید و باعث ایجاد یک ایسکمی و نکروز لوکالیزه در ناحیه خواهد شد. لذا پری سمنتوم و سمنتوبلاست ها، درگیر شده و کلونیزاسیون دنتینوکلاست ها صورت می گیرد.(25و9)

با وجود تمام مطالعات عنوان شده، Mirabella(9) که ارتباط میان تحلیل ریشه و انواع مال‏اکلوژن ها را بررسی نمود، نشان داد که ارتباطی میان مال‏اکلوژن اولیه و تحلیل ریشه طی درمان ارتودنسی وجود ندارد.

Vonder Ahe(13)  نیز  بیان  نمود  که  هیچ  رابطه ای  بین

تحلیل ریشه و انواع مال‏اکلوژن وجود ندارد. همچنین Taner(12) و همکارانش نشان دادند که حرکات عمودی دندان‏ها طی درمان بیماران Cl I، که جهت رفع کراودینگ، اکسترکشن انجام داده بودند، رابطه معنی‏داری با تحلیل نداشتند.

Glenn و Peter(5) هم هیچ رابطه ای بین میزان اوربایت در شروع درمان و میزان تحلیل ریشه نیافتند. یعنی نه افراد اپن‏بایتی و نه دیپ بایتی، تحلیل ریشه بیشتری در دندان های پیشین میانی و کناری فک بالا، پس از درمان نشان ندادند. آنها عنوان نمودند که جابجایی آپکس ریشه یک فاکتور مهم در تحلیل ریشه است اما تنها در بعد افقی این مسئله مهم می‏باشد. چرا که بعضی از بخش های آپکس ریشه دارای آستانه پایین تری برای تغییرات غیرقابل برگشت نسبت به سایر بخش های ریشه‏اند که این مناطق حساس در هنگام حرکات عمودی درگیر نمی شوند.

یکی دیگر از یافته های تحقیق اخیر این بود که میزان تحلیل ریشه در دندان­های پیشین میانی در بین گروه اپن‏بایت و نرمال بایت اختلاف آماری معنی‏داری با هم نداشتند که مشابه با تحقیق صورت گرفته توسط Freitas(14) بود. وی درجه تحلیل ریشه را در دندان­های پیشین بیماران اپن‏بایت و نرمال بایت مقایسه نمود و نتایج حاکی از آن بود که هیچ اختلاف آماری معنی‏داری بین میزان تحلیل ریشه در دو گروه مذکور وجود نداشت.      

نتیجه گیری

  1. 1.          در همه بیماران مورد بررسی در این مطالعه در پایان درمان ارتودنسی، دست کم یک دندان با تحلیل درجه یک وجود داشته است.
  2. 2.          تفاوت آماری معنادار میان مقدار تحلیل ریشه در دندان‏های سمت چپ و راست و نیز، میان دندان­های پیشین میانی و کناری مشاهده نشد.
  3. 3.          بیمارانی با مال‏اکلوژن دیپ بایت در مقایسه با افراد گروه نرمال بایت و اپن‏بایت، تحلیل ریشه بیشتر را در دندان‏های پیشین نشان دادند.

تشکر و قدردانی

بدین وسیله از مرکز تحقیقات ارتودنسی دانشگاه علوم پزشکی شیراز که حمایت مالی این پروژه را بر عهده داشته‏اند تقدیر و تشکر می گردد.

  1. Pizzo G, Licata ME. Root resorption and orthodontic treatment: Review of the literature. Minerva stomatol 2007; 56(1-2): 31-44.
  2. Graber TM, Robert L. Orthodontics current principles and techniques. 3th ed. St. Louis: Mosby Co; 2000. P. 174.
  3. Chadwick SM, Carter NE. Problems of root resorption in relation to orthodontic treatment planning: a report of three cases. Int J Paediatr Dent 1996; 6(1): 31-7.
  4. Ketchman AH. A progress report of an investigation of apical resorption of vital permanent teeth. Int J Orthod 1977; 15(1): 310-28.
  5. Glenn T, Peter M. Predicting and preventing root resorption: part I. Diagnostic factors. Am J Orthod Dentofacial Orthop 2001; 119(5): 505-10.
  6. Glenn T, Peter M. Predicting and preventing root resorption: part II. Treatment factors. Am J Orthod Dentofacial Orthop 2001; 119(5): 511-5.
  7. Mcnab S, Battistutta D. External apical root resorption following orthodontic treatment. Angle Orthod 2000; 70(3): 227-32.
  8. Ramanathan Ch, Hofman Z. Root resorption in relation to orthodontic tooth movement. Acta Medica (Hradec kralove) 2006; 49(2): 91-5.
  9. Mirabella AD, Artun J. Risk factors for apical root resorption of maxillary anterior teeth in adult orthodontic patients. Am J Orthod Dentofacial Orthop 1995; 108(1): 48-55.
  10. Costopoulos G, Nanda R. An evaluation of root resorption incident to orthodontic intrusion. Am J Orthod Dentofacial Orthop 1996; 109 (5): 543-8.
  11. Edward F, Harris EF, Bulter ML. Patterns of incisor root resorption before and after orthodontic correction in cases with anterior open bite. Am J Orthod Dentofacial Orthop 1992; 101(2): 112-9.
  12. Taner T, Ciger S. Evaluation of apical root resorption following extraction therapy in subjects with class I and class II malocclusions. Eur J Orthod 1999; 21(5): 491-6.
  13. VonderAhe G. Postretention status of maxillary incisors with root-end resorption. Angle Orthod 1973; 43(3): 247-55.
  14. Freitas MR, Beltrao RT.  Evaluation of root resorption after open bite treatment with and without extractions. Am J Orthod Dentofacial Orthop 2007; 132(2): 15-22.
  15. Ari-Demirkaya A, Erverdi N, Masry MA. Apical root resorption of maxillary first molars after intrusion with zygomatic skeletal anchorage. Angle Orthod 2005; 75(5): 761-7.
  16. Parker RJ, Harris EF. Directions of orthodontic tooth movements associated with external apical root resorption of the maxillary central incisor. Am J Orthod Dentofacial Orthop 1998; 114(6): 677-83.
  17. Faltin RM, Fattin K, Sander FG. Ultrastructure of cementum and periodontal ligament after continuous intrusion in humans a transmission electron microscopies study. Eur J Orthod 2001; 23(1): 35-46.
  18. Linge BO, linge L. Patient characteristics and treatment variables associated with apical root resorption during orthodontic treatment. Am J Orthod Dentofacial Orthop 1991; 99(1): 35-43.
  19. Salehi P, Momeni Danaei SH. Comparison of the maxillary incisors apical root resorption in 13-18 years old patients Cl I, Cl II and Cl III malocclusion, before and after fixed orthodontic treatment. Shiraz Univ Dent J 2006; 7(1, 2): 53-62. (Persian)
  20. Phillips JR. Apical root resorption under orthodontic therapy. Angle Orthod 1955; 25(1): 1-22.  
  21. Reitan K. Biomechanical principles and Reactions. In: Graber TM, Swain BF. Orthodontics current principles and techniques. 1st ed. St. Louis: Mosby Co; 1985. P. 92-101.
  22. Hemley S. The incidence of root resorption of vital permanent teeth. J Dent Res 1941; 20(2): 133-41.
  23. Goldson L, Henrickson CO. Root resorption during Begg treatment: A longitudinal roentgenologic study. Am J Orthod 1975; 68(1): 55-66.
  24. Sjolien T, Zachrisson BU. Periodontal bone support and tooth length orthodontically treated and untreated persons. Am J Orthod 1973; 64(1): 28-37.
  25. Beck BW, Harris EF. Apical root resorption in orthodontically treated subjects: Analysis of edgewise and light wire mechanics.  Am J Orthod Dentofacial Orthop 1994; 105(4): 350-61.
  26. Newman WG. Possible etiologic factor in external root resorption. Am J Orthod 1975; 67(5): 522-39.
  27. Kook YA, Sameshima GT. Peg-shaped and small lateral incisors not at higher risk for root resorption. Am J Orthod Dentofacial Orthop 2003; 123(3): 253-8.
  28. Deshields RW. A study of root resorption in treated Class II. Division 1 malocclusion.  Angle Orthod 1969; 39(4):
    231-45.
  29. Levander E, Malmgren O. Evaluation of the risk of root resorption during orthodontic treatment: A study of upper incisors. Eur J Orthod 1988; 10(1): 30-8.