Document Type : original article
Authors
1 Assistant Professor, Dept of Oral Medicine, Dental School, Zahedan University of Medical Sciences, Zahedan, Iran
2 Associate Professor, Dept of Oral Medicine, School of Dentistry and Dental Research Center of Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
3 Assistant Professor, Dept of Psychiatry, School of Medicine, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
4 Associate Professor, Dept of Prosthetics, School of Dentistry and Dental Research Center of Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
سندرم درد ناشی از اختلال عملکرد عضلات جونده و تاندون آنها Myofascial Pain Dysfunction Syndrome (MPDS) اختلالی است که عضلات جونده را مبتلا می کند. این حالت با دردی مبهم که در طی فعالیت فک بصورت حاد ظاهر می گردد؛ مشخص می شود. اختلال عملکرد بصورت محدودیت در باز شدن دهان دیده می شود و در طی معاینات، حساسیت به لمس در یک یا چند عضله جونده یا تاندون های چسبیده به آن ظاهر می گردد.(1) یک زمینه اصلی بروز دردهای عضلانی در MPDS اختلالات ذهنی به ویژه اضطراب است که افزایش تونوس عضلات و دردهای عضلانی را به همراه دارد. بطور کلی هنگامی که با اختلالی برخورد مینماییم که عامل ایجاد کننده و یا یکی از عوامل دخیل در بروز آن افزایش فعالیت عضلانی است، بایستی نقش فشارهای روانی (استرس های هیجانی) را در نظر گرفت.(3و2) شواهد نشان می دهد که بیشتر بودن فشارهای روانی می توانند موجب افزایش فعالیت های پارافانکشنال یا غیر فیزیولوژیک همچون فشار دادن دندان ها و یا ساییدن آنها در سیستم جونده گردند. عامل ایجاد کننده این استرس ها می تواند از یک پدیده فیزیولوژیک مثل امتحان و فوت نزدیکان و ... که مدت زمان محدود و کوتاهی (معمولاً کمتر از یک ماه) طول می کشند تا اختلالات شخصیتی و اختلالات روانی همچون افسردگی و انواع اختلالات اضطرابی و اختلالات شبه جسمانی که بسیار شایع هستند متفاوت باشد. اگرچه دندانپزشکان قادر به درمان روانپزشکی نمی باشند ولی باید از این رابطه آگاه بوده و قادر به انتقال این اطلاعات به بیمار باشند و ضمن تشریح و شناساندن نقش فشارهای روحی روانی در ایجاد دردها، بر کاهش فشارهای روانی و پرهیز از حرکات پارافانکشن فک بوسیله ورزش و پیاده روی و حتی درمان های روانپزشکی تاکید نمایند. هنگامی که درمان روانپزشکی مورد نظر است بیمار بایستی به روانپزشک کارآزموده و آشنا با این بیماری معرفی شود.(2و1) نحوه برقراری رابطه پزشک-بیمار در موفقیت درمان بی نهایت اهمیت دارد. زیرا گاهی تنها، تشخیص علت درد حتی بدون درمان کمک بزرگی به کنار آمدن صحیح با استرس های موجود میکند. در مطالعه Yap Au 6/50% بیماران MPDS به افسردگی متوسط تا شدید مبتلا بودند.(4) در مطالعه Esenyel و همکاران 3/89% بیماران مبتلا به MPDSاختلال اضطرابی داشتند.(5) همانطور که گفته شد، یکی از مهم ترین علل ایجاد MPDS اختلالات روانی است که افزایش تونوس عضلات و دردهای عضلانی را به همراه دارد؛ ما نیز در این تحقیق بر آن شدیم که فراوانی اختلالات روانی را در بیماران مبتلا به MPDS بررسی کنیم.
مواد و روش ها
این مطالعه توصیفی-مقطعی بر روی بیماران مبتلا به سندرم درد ناشی از اختلال عملکرد عضلات و تاندونی (MPDS) مراجعه کننده به بخش بیماری های دهان دانشکده دندانپزشکی مشهد از مهر 82 تا آذر 83 انجام شد. اطلاعات مربوط به متغیرهای کیفی و کمی زیر در بیماران از طریق مصاحبه و مشاهده و همچنین کدبندی اطلاعات و ثبت در فرم اطلاعاتی آنان بدست آمد. معیارهای تشخیص MPDS بر اساس وجود حساسیت در لمس عضلات جونده، درد در ناحیه عضلات جونده در حین حرکات فک و در حین استراحت، Deflection (انحراف فک از خط وسط حین باز شدن)، محدودیت در باز کردن دهان که بایستی با احساس نرمی انتهاییمثبت همراه باشد، بود. بطور کلی 57 بیمار مبتلا به MPDSوارد این مطالعه شدند و وجود یا عدم وجود اختلال روانی و نوع این اختلال در آنان توسط متخصص روانپزشک بوسیله معیارهای DSM-IV-TR تعیین
شد.(6) (Diagnostic Statistical Manual of Mental Disorder)DSM-IV-TRیک روش طبقه بندی اختلالات روان پزشکی می باشد که توسط انجمن روانپزشکان آمریکا ارائه گردیده است. براساس این طبقه بندی اختلالات روانپزشکی بیماران در گروه اختلالات اضطرابی، اختلالات افسردگی، اختلالات سوماتوفرم و اختلالات شخصیت قرار می گیرد. بدین ترتیب افراد دارای اختلال روانپزشکی و نوع اختلال روانپزشکی آنان که میتوانست یکی یا بیشتر باشد مشخص گردید. جداول توزیع فراوانی با استفاده از نرم افزار SPSS محاسبه گردید. جهت بررسی ارتباط متغیرهای سن، جنس با انواع اختلالات روانپزشکی از آزمونChi-square و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد.
یافته ها
از 57 بیمار مورد مطالعه 50 نفر (4/89%) مونث و 7 نفر (6/10%) مذکر بودند. بطور کلی بیماران در محدوده سنی 65-14 سال (میانگین سنی 15/12±31) قرار داشتند. در 32 مورد (56%) از بیماران، میزان باز شدن بدون درد دهان کمتر از 35 میلیمتر بود. 26 نفر (6/45%) از بیماران براکسیسم داشتند. 40 نفر (2/70 %) از بیماران در عضله مستر، 26 نفر (6/45%) در عضله گیجگاهی، 44 نفر (2/77%) در عضله رجلی داخلی، 33 نفر (8/57%) در عضله رجلی فوقانی، 34 نفر (6/59%) در عضله رجلی تحتانی و 33 نفر (8/57%) در مفصل گیجگاهی فکی درد داشتند.
کلیه بیماران (100%) حداقل مبتلا به یک نوع اختلال روانی بودند. درصد قابل توجهی از بیماران (1/93%) مبتلا به اختلال اضطرابی منتشر بودند و اختلال افسردگی در رتبه دوم قرار داشت (جدول 1). از طرفی برخی از بیماران چند اختلال روانی را با هم داشتند (جدول 2).
ارتباط متغیرهای سن، جنس با انواع اختلالات روانپزشکی مورد بررسی قرار گرفت. متغیر سن با انواع اختلالات روانی رابطه معنی دار نداشت. متغیر جنس با اختلالات اضطراب (026/0=P، 1df=، 97/4=X2)، اختلالات افسردگی (002/0=P، 1df=، 37/9=X2)، اختلال شخصیت وسواسی اجباری (01/0P<، 1df=، 39/17=X2) رابطه معنی دار داشت و با اختلالات سوماتوفرم (494/0=P، 1df=، 303/0=X2) ارتباط معنی دار نداشت.
جدول 1 : توزیع فراوانی بیماران بر حسب نوع و دسته اختلال روانی
نوع اختلال روانپزشکی |
تعداد |
درصد |
|
اختلالات اضطرابی |
اختلال اضطرابی منتشر |
36 |
2/63 |
اختلال اضطرابی فاقد معیارهای مشخص شده |
4 |
0/7 |
|
اختلال وسواسی اجباری |
12 |
1/21 |
|
اختلال اضطرابی بعد از حادثه |
1 |
8/1 |
|
اختلالات افسردگی |
اختلال افسردگی شدید |
22 |
6/38 |
اختلال افسردگی خفیف |
14 |
6/24 |
|
اختلالات سوماتوفرم |
خودبیمارانگاری |
1 |
8/1 |
اختلال درد |
3 |
3/5 |
|
اختلال تبدیلی |
1 |
8/1 |
|
اختلالات شخصیتی |
اختلال شخصیت وسواسی اجباری |
2 |
5/3 |
جدول 2 : توزیع فراوانی بیماران برحسب تعداد اختلالات روانی همزمان
تعداد اختلال در هر بیمار |
تعداد |
درصد |
یک اختلال |
27 |
4/47 |
دو اختلال |
23 |
3/40 |
سه اختلال و بیشتر |
7 |
3/12 |
بحث
در این مطالعه 4/89% بیماران، زن و 6/10% مرد، بودند که نتایج آن منطبق با سایر تحقیقات است. از نظر Stanley، 82% بیماران مبتلا به MPDS خانم ها میباشند.(7) Altindag و همکاران گزارش کردند، 4/84 بیماران MPDSخانمها هستند.(8) در مطالعه مدنی و مهدیزاده مطرح گردید که 83% بیماران مبتلا به اختلالات گیجگاهی فکی (TMD) خانمها هستند و تنها 17% آنها مرد می باشند.(9) در برخی مطالعات بیان شده که زنان بیشتر به اختلالات روانپزشکی مبتلا میشوند، تحمل کمتری نسبت به درد دارند و در طول زندگی بیشتر تحت استرس قرار می گیرند که همه اینها میتواند اهمیت نقش وضعیت روحی و روانی را در بروز اختلالات سیستم عضلات جونده نشان دهد.(2)
بیماران در این مطالعه در محدوده سنی 65-14 سال قرار داشتند (با میانگین سنی 4/32 سال). در مطالعه Altindag بیماران میانگین سنی 3/31 سال داشتند(8) و در مطالعه Stanley بیماران در محدوده سنی 60-20 سال قرار داشتند.(7) در این مطالعه تفاوت قابل ملاحظه ای از نظر محدوده سنی با سایر مطالعات انجام شده وجود نداشت.
در این مطالعه 6/45% بیماران مبتلا به براکسیسم بودند. در مطالعه Daniel Menfredini 9/68% بیماران مبتلا به MPDS براکسیسم داشتند.(10) در مطالعه مدنی و مهدیزاده 38% بیماران TMD مبتلا به براکسیسم بودند.(11) در طی اعمال پارافانکشنال، عضلات به مدت طولانی در حال انقباض باقی می مانند که مانع از خونرسانی به بافت عضلانی می گردد که نتیجه آن افزایش دی اکسیدکربن و فرآورده های حاصل از متابولیسم مواد در مجاورت دوک عضلانی بوده که باعث بروز علایمی همچون درد، خستگی و اسپاسم عضلانی می شود.(2)
با تظاهر MPDS همواره باید استرس های هیجانی را به عنوان عامل ایجاد کننده مد نظر داشت. چه بسا افرادی که انواع مختلف تداخلات دندانی را دارند اما به MPDS دچار نمی شوند و یا اینکه با بر طرف کردن یا برطرف شدن عوامل هیجانی و اختلالات روانپزشکی در بیماران بدون توجه به تـداخلات دندانـی آنها بیماران از نظر MPDS بهبود پیدا میکنند.(12)
Cohen بیان کرده است که 80% بیماران MPDS را خانمها تشکیل می دهند در صورتیکه تداخلات اکلوزالی در مردان هم مانند زنان زیاد است پس چرا بیشتر بیماران MPDS را خانمها تشکیل می دهند؟ و یا افراد بی دندان بطور نادر به MPDS مبتلا می شوند.(7) این موارد نقش عوامل سایکولوژیک در ایجاد MPDS را نشان می دهد. در مطالعه Greene و همکارانش نیز نقش استرس، اضطراب و افسردگی در ایجاد و پیشرفت MPDS مهم دانسته شده است.(13) Kafasو همکاران گزارش کردند افسردگی و اضطراب در بیشتر بیماران با دردهای مزمن وجود دارد و نقش فاکتورهای روانی را در دائمی شدن دردها مهم دانسته اند.(14)
Okeson معتقد است که عوامل استرس زا، بدن را با فعال نمودن هیپوتالاموس تحت تأثیر قرار می دهند. هیپوتالاموس بدن را آماده پاسخ می سازد. این قسمت از مغز فعالیت الیاف و ابران گاما را افزایش داده و این فرآیند موجب انقباض رشتههای مخطط داخل دوک عضلانی می گردد. به دنبال این فرآیند، دوک عضلانی به حدی حساس می شود که هرگونه کشیدگی مختصر در عضله باعث واکنش انقباضی آن خواهد شد. اکثر کارهای استرس زا به ازدیاد فعالیت در عضلات جونده منجر می شود.(2)
در این مطالعه بیماران توسط روانپزشک بررسی شدند از 57 بیمار مورد مطالعه 1/93% اختلالات اضطرابی (اضطراب منتشر، اختلال اضطرابی بعد از حادثه، اختلال وسواسی اجباری و اختلال اضطرابی NOS) و 2/63% اختلالات افسردگی (شدید و خفیف)، 9/8% اختلالات سوماتوفرم (اختلال خودبیمارانگاری، اختلال درد، اختلال تبدیلی) داشتند (جدول 1) که البته برخی بیماران بطور همزمان دو یا سه اختلال روانپزشکی را نشان می دادند. در مطالعات مختلف بر ویژگی های شخصیتی بیماران مبتلا به MPDS تأکید شده است. در مطالعه Esenyel 3/89% بیماران MPDSاختلال اضطرابی داشتند.(5) در مطالعه Ong 65% بیماران با درد مزمن، افسردگی داشتند.(3) در مطالعه Yap 6/50% بیماران TMD به افسردگی متوسط تا شدید مبتلا بودند.(4) در مطالعه Robert و همکاران بیان شده که بیماران مبتلا به MPDSکه به درمانهای رایج پاسخ نمی دهند بایستی احتمال ابتلا به اضطراب و افسردگی در آنها بررسی شود، این اختلالات بایستی تشخیص داده شود و بطور مناسبی درمان شود.(15) بطور کلی ارزیابی و مداخلات روانپزشکی یک قسمت مهم از درمان هر بیمار با درد مزمن مثل TMD است. در بسیاری از بیماران با درد مزمن اختلالات افسردگی، اضطرابی، سوماتوفرم دیده می شود. از اینرو مداخلات و درمان های روانپزشکی می تواند یک درمان قدرتمند در دردهای مزمن نسبت به بسیاری از درمان های دیگر باشد.(11)
نتیجه گیری
با توجه به وجود اختلال روانپزشکی در صددرصد بیماران دچار MPDSبایستی جهت درمان این بیماران بهبود وضعیت روحی و روانی آنان مد نظر قرار گیرد.
تشکر و قدردانی
بدینوسیله از کلیه اساتید گروه بیماری های دهان دانشکده دندانپزشکی مشهد که در زمان انجام تحقیق ما را یاری رساندند تشکر می نماییم.