Document Type : original article
Authors
1 Assistant Professor, Dept of Oromaxillofascial Radiology, School of Dentistry and Dental Research Center of Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
2 Dental Student
Abstract
Keywords
مقدمه
ایمپلنت در طول سال های اخیر به مقبولیت جهانی دست یافته و استفاده از آن روز به روز در حال افزایش است. به طوریکه هم اکنون جزء جداناپذیر اقدامات دندانپزشکی شده است.(2و1) موفقیت در پروسه قرار دادن ایمپلنت به انتخاب دقیق مکان ایمپلنت، سایز آن، تخمین کمیت و کیفیت استخوان، زاویه آلوئولار پروسس، مکان ساختارهای آناتومیک اطراف و تشخیص ضایعات پاتولوژیک احتمالی موجود بستگی دارد.(3-1) و به طور کلی هیچ ابزاری در دندانپزشکی نقش حیاتی تر از رادیوگرافی در تشخیص و طرح درمان ایمپلنت ندارد.(2و1) در این زمینه رادیوگرافی در سه مرحله قابل انجام است:
1- در فاز قبل از درمان: جهت تعیین کمیت و کیفیت استخوان در محل مورد نظر و رابطه بین ساختمان های آناتومیک و ایمپلنت از جمله کانال فک پایین، سوراخ چانهای، سینوس ماگزیلا
2- در حین جراحی: جهت ارزیابی موقعیت ایمپلنت استفاده شده
3- در فاز پس از درمان جهت بررسی میزان موفقیت درمان(3)
از جمله ساختارهای آناتومیک مهم و مرتبط با ایمپلنتهای ناحیه خلفی فک پائین، کانال فک پایین است.
تعیین موقعیت دقیق این کانال از جهت فاصله آن از کرست آلوئول، همچنین موقعیت باکولینگوالی آن حائز اهمیت می باشد. تا طرح درمان صحیح ایمپلنت حاصل شود. عدم دستیابی به موقعیت دقیق کانال قبل از پروسه جراحی ایمپلنت می تواند مشکلات جدی در حین عمل فراهم کند.(4و3) برخلاف سینوس ماگزیلا که سوراخ شدن در حد چند میلیمتر آن مشکلات مهمی ایجاد نمی کند، سوراخ شدن کانال میتواند به آسیب عصب-شریان و ورید آلوئولار تحتانی منجر شود که با خونریزی فراوان و درد تیز و ناگهانی (در صورت عدم بلاک IAN) مشخص شده که می تواند اختلال طولانیمدت و آزاردهنده در حس لب پایین و چانه ایجاد کند.(5)
از تکنیک های مختلفی برای تعیین موقعیت کانال استفاده می شود که هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند که آشنایی با آنها جهت تصمیم گیری صحیح برای انتخاب تکنیک مناسب ضروری می باشد.
برخی مقالات منتشر شده نیاز به تهیه رادیوگرافی های کراس سکشنال برای تعیین موقعیت کانال فک پایین را رد کرده و داده های کلینیکی به همراه یافته های حاصل از پانورامیک را کافی دانسته اند.(6) اما آنچه به وضوح در این مقالات مشخص است نادیده انگاشتن موقعیت با کولینگوالی کانال که در تعیین مکان و زاویه قرار دادن ایمپلنت تاثیرگذار است، میباشد.
تحقیقات بسیار زیادی بر لزوم تهیه تصاویر کراس سکشنال برای آگاهی از موقعیت باکولینگوالی کانال تاکید داشته و سعی در ارزیابی و مقایسه سیستم های مختلف تصویربرداری کراس سکشنال نمودند. اکثریت این تحقیقات به تکنیک CT اسکن و بررسی دقت آن پرداخته اند و مواردی چون شفافیت و دقت ابعادی تصویر-عدم همپوشانی و نبود سایه های متداخل از ساختارهای در مسیر پرتو و امکان بررسی بعد باکولینگوالی و ... نیز به عنوان مزایای این تکنیک ذکر میشوند(7و3) اما مسئله دوز اشعه بسیار بالایی که این تکنیک متوجه بیمار می کند و همچنین هزینه نسبتاً بالای آن همواره وجود دارد(10-8 و1) و بحث تکنیک جایگزینی که امکان استفاده حداکثر از مزایای تکنیک CT اسکن با دوز و هزینه کمتری را بدهد مطرح می کند. اصولاً در اغلب موارد، تعداد دندان هایی که قرار است جایگزین شوند کم است و تنوعات آناتومیک زیادی هم در محل مورد نظر وجود ندارند، در تمام این موارد توموگرافی تکنیک انتخابی در ایمپلنتگذاری است.(11و10و7) از تصاویر کراس سکشنال حاصله از توموگرافی (با میزان اشعه بسیار پایین تر) می توان رابطه فضایی ساختارهای آناتومیک- ارتفاع و پهنای استخوان و زاویه آلوئولار پروسس در محل مورد نظر را با دقت مناسب به دست آورد.(12و8 و1) همچنین با محاسبه میزان بزرگنمایی با مارکرهای رادیواپک می توان اندازه های دقیق از تصاویر حاصله به دست آورد؛ گرچه بزرگنمایی اغلب سیستم های توموگرافی ثابت و مشخص می باشد(3) و به طور کلی توموگرافی سرآمد تکنیک های رادیوگرافی برای به دست آوردن اطلاعات از بعد باکولینگوالی استخوان و تشخیص ساختارهای آناتومیک در مکان ایمپلنت است. مخصوصاً در مواردی که تعداد محدودی ایمپلنت قرار است جایگزین شود.(10)
با در نظر گرفتن موارد ذکر شده، روشن است که بررسی دقت تکنیک توموگرافی در تعیین موقعیت ساختارهای آناتومیک از جمله کانال فک پایین امری مفید و ضروری میباشد در این مقاله سعی بر ارزیابی دقت سیستم توموگرافی در تعیین موقعیت کانال فک پایین شده است.
مواد و روش ها
این مطالعه که از نوع روایی روش های تشخیصی بود بر روی 4 فک پایین بی دندان خشک شده انسان (بدون بافت نرم) انجام شد. روی هر فک پایین در هر سمت (چپ و راست) در محاذات کانال فک پایین 3 مکان به فاصله تقریبی هر کدام mm12 از هم به صورتی که مزیالی ترین مکان حدود منتال فرامن و دیستالی ترین مکان حدود ناحیه دندان 7 باشد، انتخاب گردید. فک پایین ها با 4 کد 1، 2، 3 و 4 مشخص گردید و مکان های مورد نظر از شماره A تا F (مربوط به هر فک پایین) به ترتیب از سمت راست فک پایین تا سمت چپ آن شماره گذاری شد.
برای جبران ضخامت بافت نرم حدود mm14 موم رز روی فک پایین ها در قسمت های مورد نظر چسبانده شد.(13) فک پایین ها با استفاده از پلیت هایی از جنس آکریل فوری بر روی دستگاه ثابت شدند. برای تهیه تصاویر توموگرافی از محل های مشخص شده از دستگاه Promax[1] (با ضریب
بزرگنمایی 5/1) استفاده شد.
آزمایشات اولیه برای به دست آوردن شرایط ایده آل اسکن و همچنین اطمنیان از ضریب بزرگنمایی مشخص شده. (با استفاده از قرار دادن مارکرهای رادیواپک در لبه کرست و بردر تحتانی فک در مکان های مختلف و تهیه رادیوگرافی و مقایسه اندازه گیری روی توموگرام با اندازه های واقعی)، صورت پذیرفت و در نهایت KVP=60 و mA=1 مشخص گردید و ضریب بزرگنمایی 1.5 نیز ثابت شد.
صفحه توموگرافیک عمود بر حاشیه تحتانی فک پایین برای هر مکان مورد بررسی به طور جداگانه تنظیم گردید و مقاطعی به ضخامت mm3 توسط دستگاه از هر ناحیه تهیه شد (به گونه ای که ناحیه مشخص شده دقیقاً وسط mm3 باشد).
فیلم رادیوگرافی مورد استفاده Agfa و روش ظهور– ثبوت فیلم خودکار بود. از هر مکان 3 برش با 3 زاویه مختلف تهیه گردید، همچنین 1 مقطع افقی برای هر سمت هر فک پایین نیز برای مشخص کردن محل و آسان تر کردن اندازه گیری ها زده شد. یعنی هر فیلم شامل 4 برش بود.
برای اندازه گیری، برش واضح تر انتخاب گردید (در کل 24 برش عمودی).
حدود خارجی کانال فک پایین و حدود خارجی فک پایین با کاغذ کپی روی توموگرام ها رسم شد. سپس:
1- فاصله آلوئولار کرست تا بر در فوقانی کانال
2- فاصله استخوان کورتیکال باکال تا کانال
3- فاصله کورتکس لینگوال تا کانال توسط کالیبرسنج تا دقت mm1/0 اندازه گیری شد و مقادیر حاصله از توموگرام ها بر فاکتور بزرگنمایی تقسیم شد.
(اندازه گیری های مربوط به ضخامت یعنی موارد 2 و 3 در فرورفته ترین نقطه کانال تا کورتکس باکال و لینگوال موازی با حاشیه تحتانی فک پایین ها صورت گرفت.)
سپس برای بدست آوردن مقادیر حقیقی (Gold standard) از فک پایین ها در مکان های مشخص شده توسط دستگاه استئوتوم مخصوص برش های بافت شناسی، برش هایی به ضخامت mm1 تهیه شد و اندازه گیری های فوق الذکر به طریقه مشابه روی مقاطع فک پایین صورت پذیرفت. اندازهگیری ها در تمامی موارد توسط یک نفر انجام گرفت. داده های جمع آوری شده توسط آزمون Paired t-test تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها
نتایج حاصل از اندازه گیری های روی توموگرام ها (T) و همچنین روی برش های فک پایین (S) در 3 مورد اندازهگیری شده (فاصله کرست تا بردر فوقانی کانال-فاصله کورتکس باکال تا کانال- فاصله کورتکس لینگوال تا کانال) در 6 محل مشخص شده روی هر فک پایین (از A تا F) در 4 جدول ذیل موجود می باشد.
تفاوت اندازه گیری ها به صورت قدر مطلق می باشد.
در مورد ارتفاع تا سقف کانال در 62% موارد، داده های حاصل از توموگرافی نسبت به برش های فک پایین بیشتر بود (جدول 1). که این عدد در مورد ضخامت 2/31% موارد است (جدول 2 و 3) و فقط اختلاف در مورد فاصله کورتکس باکال تا کانال معنی دار بود (001/0P<) (جدول 4).
در مورد ارتفاع تا سقف کانال در تمامی موارد اختلاف بین داده های توموگرافی و برش های فک پایین کمتر از
mm1 بود که در 6/91% از اختلافات، تفاوت mm5/0 و کمتر بود. همچنین در زمینه ضخامت باکالی و لینگوالی به جز در 1 مورد تمام اختلافات کمتر از mm1 بود که در 77% موارد اختلافات mm 5/0 و کمتر بود.
جدول 1 : نتایج مربوط به ارتفاع تا سقف کانال مندیبل برای داده های حاصل از برش فک پایین (S) و توموگرافی خطی (T) به تفکیک محل استخوان
(A تا F)
|
1S |
1T |
1S-T |
2S |
2T |
2S-T |
3S |
3T |
3S-T |
4S |
4T |
4S-T |
A |
2/11 |
5/11 |
3/0 |
3/5 |
0/5 |
3/0 |
7/6 |
8/6 |
1/0 |
3/3 |
9/3 |
6/0 |
B |
4/11 |
4/11 |
0 |
3/8 |
0/8 |
3/0 |
9/6 |
7/6 |
2/0 |
3/3 |
2/4 |
2/0 |
C |
4/12 |
5/12 |
1/0 |
0/13 |
2/13 |
2/0 |
2/7 |
2/7 |
0 |
4/5 |
2/5 |
2/0 |
D |
0/12 |
3/12 |
3/0 |
5/15 |
6/15 |
1/0 |
6/7 |
6/7 |
0 |
5/3 |
7/3 |
2/0 |
E |
7/11 |
5/11 |
2/0 |
9/8 |
0/9 |
1/0 |
9/4 |
2/4 |
7/0 |
7/5 |
8/5 |
1/0 |
F |
5/10 |
6/10 |
1/0 |
8/4 |
0/5 |
2/0 |
7/3 |
8/3 |
1/0 |
0/4 |
4/4 |
4/0 |
جدول 2 : نتایج مربوط به ضخامت لینگوالی «فاصله کورتکس لینگوال تا کانال» برای داده های حاصل از برش فک پایین (S) و توموگرافی خطی (T) به تفکیک محل استخوان (A تا F)
|
1S |
1T |
1S-T |
2S |
2T |
2S-T |
3S |
3T |
3S-T |
4S |
4T |
4S-T |
A |
3/2 |
2/2 |
1/0 |
5/2 |
1/2 |
4/0 |
2/3 |
0/3 |
2/0 |
0/2 |
4/2 |
4/0 |
B |
5/2 |
3/2 |
2/0 |
1/2 |
2/2 |
1/0 |
7/2 |
2/2 |
5/0 |
3/2 |
3/2 |
0/0 |
C |
2/2 |
1/2 |
1/0 |
3/4 |
5/4 |
2/0 |
5/2 |
0/3 |
5/0 |
1/3 |
0/3 |
1/0 |
D |
1/3 |
5/3 |
4/0 |
5/3 |
5/4 |
0/1 |
9/2 |
5/2 |
4/0 |
5/3 |
3/3 |
2/0 |
E |
7/2 |
5/2 |
2/0 |
5/2 |
5/2 |
0/0 |
2/2 |
4/2 |
2/0 |
9/2 |
5/2 |
4/0 |
F |
4/2 |
9/2 |
5/0 |
2/3 |
0/3 |
2/0 |
8/2 |
9/2 |
1/0 |
2/3 |
5/3 |
3/0 |
جدول 3 : نتایج مربوط به ضخامت باکالی «فاصله کورتکس باکال تا کانال» برای داده های حاصل از برش فک پایین (S) و توموگرافی خطی (T) به تفکیک محل استخوان (A تا F)
|
1S |
1T |
1S-T |
2S |
2T |
2S-T |
3S |
3T |
3S-T |
4S |
4T |
4S-T |
A |
2/4 |
0/4 |
2/0 |
3/6 |
4/6 |
1/0 |
1/6 |
0/6 |
1/0 |
7/5 |
4/5 |
3/0 |
B |
4/4 |
2/4 |
2/0 |
8/4 |
0/4 |
8/0 |
2/5 |
4/5 |
2/0 |
8/4 |
9/4 |
1/0 |
C |
7/3 |
9/2 |
8/0 |
5/2 |
2/2 |
3/0 |
5/5 |
1/5 |
4/0 |
2/6 |
4/6 |
2/0 |
D |
1/5 |
9/4 |
2/0 |
1/4 |
0/3 |
1/1 |
8/4 |
5/4 |
3/0 |
5/4 |
0/4 |
5/0 |
E |
2/5 |
5/5 |
3/0 |
5/5 |
0/5 |
5/0 |
9/5 |
2/5 |
7/0 |
2/5 |
0/5 |
2/0 |
F |
7/5 |
5/5 |
2/0 |
0/7 |
5/6 |
5/0 |
1/6 |
0/6 |
1/0 |
9/6 |
5/6 |
4/0 |
جدول 4 : مقایسه اندازه گیری های حاصل از توموگرافی های خطی و برش های فک پایین در تعیین موقعیت کانال فک پایین
|
انحراف معیار± میانگین |
نتیجه آزمون t زوجی |
||
T |
S |
T-S |
||
ارتفاع لبه کرست تا سقف کانال |
58/3±87/7 |
53/3±80/7 |
291/0±070/0+ |
245/0=P 192/1=t |
ضخامت لینگوالی |
67/0±80/2 |
54/0±77/2 |
358/0±029/0+ |
69/0=P 399/0=t |
ضخامت باکالی |
16/1±93/4 |
03/1±22/5 |
345/0±287/0- |
001/0P< 07/4=t |
بحث
آنچه از یافته های مطالعه حاضر برمی آید تمایل توموگرافی به بیشتر تخمین زدن در اندازه گیری های مربوط به ارتفاع در اغلب موارد است. البته اختلافات ایجاد شده معنادار نبود (245/0=P) اما در مورد ضخامت اندازه گیری ها نتیجه متفاوتی را نشان می دهد. در 68% موارد داده های توموگرافی کمتر از مقاطع استخوانی بود، در توضیح این مساله قابل ذکر است که تفاوت های حاصل شده بین اندازهگیری های توموگرافی و سکشن های استخوانی آنقدر ناچیز است که در کارهای کلینیک قابل اغماض می باشد. این احتمال نیز وجود دارد که ضریب بزرگنمایی دستگاه در بعد افقی کمتر از مقدار مشخص شده باشد.
بر اساس یافته های Serhal و همکارانش در سال 2001 گرچه توموگرافی اطلاعات دقیق و جزئیات کافی در طرح درمان ایمپلنت های نواحی خلفی فک پایین فراهم می آورد. اما در مورد پهنای استخوان در این نواحی قدری تمایل به بیشتر تخمین زدن دارد(14) همچنین نتایج تقریباً مشابه توسط Potter و همکارانش در سال 1997 حاصل شده بود.(15)
بر اساس یافته های مطالعه ما، در 100% موارد در زمینه ارتفاع اختلافات اندازه گیری شده بین مقادیر حاصل از توموگرام ها و مقاطع فک پایین کمتر از mm1 بود. در صورتی که در 98% موارد در زمینه ضخامت اختلافات کمتر از mm1 بود. به عبارتی گرچه اندازه های حاصل، هم در زمینه ارتفاع و هم در زمنیه ی ضخامت معتبر می باشد اما اندازه گیری های مربوط به ارتفاع دقیق تر می باشد.
دقیق بودن اطلاعات حاصل از تصاویر توموگرافی، که در این مقاله مورد بحث است، در بسیاری از تحقیقات به اثبات رسیده است. از جمله در تحقیق de Melo Albert و همکارانش در سال 2006 که در بررسی بیماران دارای مولر 3 مجاور با کانال بیان کردند که در 1/92 درصد موارد موقعیت صحیح کانال با توموگرافی حاصل شد.(16) که مطابق با یافتههای مطالعه حاضر می باشد.
همچنین در سال 1996، Bolin و همکارانش(17) و قبل از آنها Lindh(19و18) و همکارانش در مقایسه تکنیک های پانورامیک و توموگرافی در خصوص ایمپلنت های خلف فک پایین، با ذکر اطلاعات دقیق تر حاصله از توموگرافی، در مورد این ایمپلنت ها استفاده از توموگرافی را ضروری دانستهاند. همچنین در سال 1992، Lindh و همکارانش در مقایسه توانایی تکنیک های پری آپیکال، پانورامیک، توموگرافی و CT در نمایان کردن کانال فک پایین بیان کردند که CT و توموگرافی مشاهده دقیق کانال فک پایین را ممکن میکنند(20) که با مطالعه حاضر همخوانی دارد.
اما در سال 1993، Todd و همکارانش در مقایسه توموگرافی خطی و CT بیان کردند که در 14 تا 50 درصد موارد کانال فک پایین با توموگرافی قابل رویت نبود. در صورتی که در 100 درصد موارد با CT قابل مشاهده بود(21) که این نتایج در تضاد با یافته های مطالعه ما و همچنین Ekestubbe(11و8) می باشد. وی در سال 1999 در بررسی روی مدل بیان نمود که برای ایمپلنت های خلف فک پایین کیفیت تصاویر توموگرافی بهتر از Reformatted CT بود.(8) و در اغلب موارد در اسکن های CT با mA بالا کانال غیر قابل مشاهده بود(11) شایان ذکر است در مطالعه Todd که در سال 1993 انجام شده بود دستگاه توموگرافی مورد استفاده بسیار ابتدایی بوده که قابل مقایسه با دستگاه های فعلی نمی باشد.
همچنین از آنجا که در مطالعه ما مقاطع عرضی با 3 زاویه متفاوت تهیه شده است حداقل در یکی از مقاطع کانال به صورت واضح مشاهده شده است. (در 100% موارد) همچنین در مطالعه Todd تصاویر CT اسکن Gold standard بوده، در صورتیکه gold standard مطالعه ما مقاطع استخوانی میباشد، که از اعتبار بالاتری برخوردار است.
از جمله دیگر تحقیقات صورت گرفته در این زمینه میتوان به تحقیق Hanazwa و همکارانش در سال 2004 اشاره کرد. آنها در مقایسه دقت تشخیصی کانتور فک پایین و مکان کانال روی اجساد با CT و توموگرافی بیان داشتند که گرچه CT دقیق ترین تکنیک است اما دقت توموگراف ها در مکان هایی غیر از سمت لینگوال نزدیک دقت CT بوده و نتیجه گرفتند که توموگرافی برای تعیین مکان کانال مفید میباشد، اما توصیه شده که برای چندین ایمپلنت، از CT استفاده شود.(4)
اصولاً تصمیم گیری در مورد تصویربرداری از بیمار بر پایه نیازهای بالینی وی می باشد و باید روشی انتخاب گردد که اطلاعات تشخیصی ضروری مربوط به نیازهای بالینی بیمار را فراهم کند و کمترین خطر رادیولوژیک را داشته باشد (ALARA=As Low As Reasonable Achievable). به حداکثر رساندن نسبت سود به زیان در تصویربرداری یک اصل
اساسی در رادیولوژی می باشد.(3)
نتیجه گیری
با در نظر گرفتن این اصول و دقت قابل قبول مشاهده شده توموگرافی در تعیین حدود کانال فک پایین، (که این دقت در حد کفایت مورد نیاز برای کارهای کلینیکی) می باشد، در زمینه ایمپلنت های ناحیه خلفی فک پایین (در موارد جایگزینی تعداد محدود ایمپلنت) تهیه تصاویر توموگرافی پیشنهاد میگردد.
تشکر و قدردانی
از جناب آقای دکتر حبیب ا... اسماعیلی که در آنالیز آماری کمک شایانی نموده اند کمال تقدیر و تشکر را داریم.
1. Promax, Planmeca, Finland