Document Type : original article
Authors
1 Associate Professor, Dept of Oral Medicine, School of Dentistry and Dental Research Center of Mashhad University of Medical Sciences,Mashhad, Iran
2 Assistant Professor Dept of Oral Medicine, School of Dentistry and Dental Research Center of Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
3 Postgraduate Student, Dept of Oral Pathology, Dental School, Tabriz University of Medical Sciences, Tabriz, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
سرطان یکی از پنج عامل عمدة مرگ و میر در همة جوامع است. در آمریکا، سرطان دومین علت اصلی مرگ و میر میباشد. تنها بیماریهای قلبی و عروقی هستند که تلفات بیشتری را سبب میشوند.(2-1) در ایران، سرطان، سومین عامل مرگ و میر میباشد و سالانه بیش از 30000 نفر از هموطنان در اثر این بیماری جان خود را از دست میدهند. بر اساس اطلاعات منتشر شده، 55855 مورد سرطان در سال 2006 در ایران گزارش شده است و ASR[1] بیش از 98 و110 نفر در هر 100000 نفر به تر تیب در زنان و مردان می باشد.(3)
مطالعات اپیدمیولوژیک در زمینه سرطان، به بررسی تفاوتهای جنسی، سنی، اجتماعی، اقتصادی و شغلی در افراد مبتلا به سرطان در مناطق جغرافیایی یک کشور و کشورهای مختلف میپردازد. چنین مطالعات توصیفی یک طریقة قابل استفاده و سودمند در مورد دلایل بروز سرطانهای مختلف است.(4)
پنج درصد از کل سرطان ها در سر و گردن رخ میدهد و تقریباًَ نیمی از این موارد در حفره دهان است. تنوع تظاهرات تا حدودی میتواند به عوامل خطر[2] و شرایط محیطی بستگی داشته باشد، لذا در جوامع مختلف با عادات متفاوت و روشهای مختلف استفاده از تنباکو (به عنون مهمترین عامل خطر برای سرطان دهان) می توان انتظار داشت که سرطان دهان به شکلهای متفاوتی تظاهر یابد. در نتیجه میزان بروز سالانه و مرگ و میر ناشی از سرطان دهان در کشورهای مختلف تا بیست برابر متفاوت است.(5) بنابراین، زیربنای کنترل سرطان، بررسی و تحلیل اطلاعات مربوط به موارد جدید سرطان در هر منطقه میباشد.(4)
شیوع سرطان دهان برحسب سن، جنس، نژاد، مکان جغرافیایی متفاوت است. در مردان سرطان دهان 4% و در زنان 2% همه سرطان های بدن را شامل می شود.
انسیدانس سرطان دهان در مردان از 1 تا 10 نفر در هر 100000 در کشورهای مختلف، متفاوت است. در آسیای جنوبی و مرکزی این سرطان جزء سه سرطان شایع است، اما این آمار 7/0 در چین، 6/4 در تایلند و 6/12 در هند و در ایران 25/1 در زنان و 08/1 در مردان می باشد، که بسیار وابسته به رفتارهای پرخطر بوده، به طور مثال شیوع استعمال دخانیات در تایلند 60% و در کشور ما در مردان 20-29% میباشد.
در نقشة جهانی مربوط به شیوع سرطان دهان در سال 1997، ایران به همراه هند، پاکستان، بنگلادش، سریلانکا و افغانستان در یک منطقه جغرافیائی و تحت عنوان جنوب آسیا در نظر گرفته شده که شیوع آن بین 20 تا 3/36 در 000/100 عنوان شده است.(5)
بر اساس اطلاعات منتشر شده توسط وزارت بهداشت مربوط به سال 1382، درصد سرطان دهان در بین سایر سرطانها در استانهای سیستان و بلوچستان (9/5%)، چهارمحال و بختیاری (4/3%) و خراسان (1/3%) در زنان جزء ده سرطان شایع بوده است. در مردان در هفت استان، سرطان دهان جزء ده سرطان شایع بوده است که عبارتند از: کهگیلویه و بویراحمد (3/6%) هرمزگان (6%) سیستان و بلوچستان (4%) کردستان و زنجان (6/2%) سمنان (2/2%) و اردبیل (1/2%). بنابراین در تنها استانی که سرطان دهان هم در میان مردان و هم در میان زنان جزء ده سرطان شایع است، سیستان و بلوچستان است که میتواند به دلیل مصرف ناس در آن منطقه باشد.(6)
با نگاهی اجمالی به مطالب ذکر شده مشخص میشود که با تمامی اهمیت انجام مطالعات اپیدمیولوژیک بر روی سرطان دهان، متأسفانه به این نوع مطالعات در ایران بسیار کم پرداخته شده است. بنابراین در این مطالعه به بررسی پنج ساله موارد مبتلا به بدخیمیهای دهان، فک و صورت در مراجعین به بخش بیماریهای دهان دانشکده، پرداختیم، به امید آنکه بتوانیم گامی هر چند کوچک در این زمینه برداریم.
برای تعیین فراوانی انواع بدخیمیهای دهان، فک و صورت در مراجعین به بخش بیماریهای دهان دانشکده، مطالعهای توصیفی طراحی گردید. بدین منظور ابتدا کلیه پروندههای بخش بیماریهای دهان از ابتدای آذر 1379 تا پایان آبان 1384 مورد بررسی قرار گرفت و پرونده بیماران مبتلا به بدخیمی در ناحیه دهان، فک و صورت جدا گردید.
مواردی که دارای تأیید پاتولوژی نبودند از مطالعه حذف گردیدند و فقط بیمارانی که در گزارش پاتولوژی آنها یکی از انواع بدخیمی در ناحیه دهان، فک و صورت ذکر شده بود تحت مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز از پروندهها استخراج و در فرمی که جهت این بیماران تهیه گردیده بود، ثبت گردید.
این فرم حاوی اطلاعات فردی بیماران از قبیل سن، جنس، عادات و اطلاعاتی مربوط به ضایعه شامل شکایت اصلی، طول مدت شکایت، توصیف بالینی، محل، ابتلاء لنفاوی، تهاجم استخوانی، نمای رادیوگرافی درمان های قبلی، تشخیص بالینی و پاتولوژی بود.
سپس با استفاده از روش های آماری، میزان فراوانی و درصد فراوانی محاسبه و جداول فراوانی تهیه و نمودارهای مربوطه ترسیم گردید. از آنجائی که SCC شایعترین بدخیمی در ناحیه دهان است میزان فراوانی و درصد فراوانی به صورت جداگانه برای SCC نیز محاسبه گردید. جهت مقایسه میانگین سن از آزمونt-student استفاده شد. سطح معنی داری 05/0a= در نظر گرفته شد.
در این مدت برای 57 بیمار تشخیص بالینی بدخیمی مطرح شده بود که در 37 مورد گزارش پاتولوژی نیز، بدخیمی بوده است. گزارش پاتولوژی در دو مورد غیربدخیمی، سه مورد دیسپلازی، دو مورد نیاز به بیوپسی عمیقتر بوده است. در 13 مورد نیز به دلیل عدم مراجعه بیمار و یا ارجاع به سایر مراکز، جواب پاتولوژی وجود نداشت. برعکس در 7 مورد گزارش پاتولوژی، بدخیمی بوده در حالی که تشخیص بالینی در دو مورد غیربدخیمی و در 5 مورد پیشبدخیمی بود. بنابراین در این مدت 44 پرونده بدخیمی در ناحیه دهان، فک و صورت با تائید پاتولوژی وجود داشت که مبنای بررسی این تحقیق قرار گرفت.
از 44 مورد بدخیمی گزارش شده، SCC با 32 مورد (73%) و وروکوس کارسینوما با 4 مورد (10%) شایعترین آنها بوده است (جدول 1).
از 32 مورد SCC گزارش شده 13 نفر مرد (41%) و 19 نفر (59%) زن بودند. اما از مجموع کل بدخیمیها 21 نفر مرد (48%) و 23 نفر (52%) زن بودند (نمودار 1).
میانگین سن مبتلایان به بدخیمیهای دهان، فک و صورت 66/17±52/53 بود که برای SCC، 77/15±91/57 و در مورد سایر بدخیمیها 72/17±83/41 بود (جدول 2).
زخم با 32% موارد، شایعترین شکایت بیماران از بدخیمیهای دهان فک و صورت بود، تورم و توده با 27% شیوع، دومین شکایت شایع بیماران بود (جدول 3).
میانگین طول مدت شکایت در مردان 7/10±99/5 ماه (با دامنه یک ماه تا 12 ماه) و در زنان 87/2±35/3 (با دامنه 3 هفته تا 48 ماه) بود. در مجموع میانگین طول مدت شکایت 01/8±73/4 ماه بوده است. بیش از نیمی از مبتلایان در کمتر از 3 ماه بعد از بروز علائم به دانشکده دندانپزشکی مراجعه کردهاند.
43% بدخیمیهای دهان و فک و صورت به صورت یک ضایعة برجسته بروز کرده بودند. در مورد SCC، نمای زخم و برجسته به صورت برابر هر کدام 11 مورد (34%) بود (نمودار 2). تغییر رنگ در 6 مورد به صورت پلاک سفید و در یک مورد به صورت پلاک سفید همراه با نواحی اریتماتوز بود.
محل ابتلا
41 ضایعه به صورت محیطی و 3 ضایعه به صورت مرکزی بود که شامل سارکومای اوینگ، SCC سینوس ماگزیلا و لنفوم غیرهوجکین (هرکدام یک مورد) میشد.
زبان با 24٪ موارد شایعترین محل ابتلا بود. لثه و مخاط آلوئول با 17٪ در مرتبه بعدی قرار داشت (نمودار 3).
از نظر عادات، 5 نفر از مبتلایان به SCC، سیگار مصرف میکردند و یک نفر نیز سابقه مصرف تنباکو (قلیان) داشت. هر 5 نفر سیگاری، مرد بودند. درجه میکروسکوپی ضایعه در 3 مورد درجه I و در 2 مورد درجه II بود.
سابقة 11 ساله لیکنپلان، در یک مرد 51 ساله مبتلا به SCC گونه وجود داشت.
از نظر درجه میکروسکوپی کارسینوم سلول سنگفرشی، 23 مورد (72%) درجه I، 8 مورد (25%) درجه II و یک مورد (3%) درجه آن کاملاً مشخص نبوده و II یا III گزارش گردیده بود.
نسبت مرد به زن در مورد درجه I به صورت 1 : 5/0 و در مورد درجه II به صورت 1 : 7/1 بوده است.
میانگین سنی در درجه I، از 01/17±57/54 سال بود و در درجه II، 77/7±75/66 سال بود که با توجه به آزمون t-test این اختلاف معنیدار بود (012/0P=).
جدول 1 : توزیع فراوانی افراد تحت مطالعه برحسب نوع بدخیمی
نوع بدخیمی |
فراوانی |
|
تعداد |
درصد |
|
کارسینوم سلول سنگفرشی |
32 |
7/72 |
وروکوس کارسینوما |
4 |
09/9 |
آدنوئید کیستیک کارسینوما |
2 |
5/4 |
کارسینوم غده بزاقی* |
1 |
2/2 |
لنفوم غیر هوجکین |
1 |
2/2 |
لنفوم سلول بزرگ منتشر |
1 |
2/2 |
کارسینوم سلول روشن |
1 |
2/2 |
کارسینوم سلول بازال |
1 |
2/2 |
سارکوم اوینگ |
1 |
2/2 |
کل |
44 |
100 |
* نوع بدخیمی غده بزاقی گزارش نشده بود.
|
نمودار 1 : درصد فراوانی افراد تحت مطالعه بر حسب جنس
جدول 2 : میانگین سن افراد تحت مطالعه برحسب جنس
بدخیمی |
جنس |
تعداد |
میانگین سن |
انحراف معیار |
کارسینوم سلول سنگفرشی |
مرد |
13 |
0/61 |
3/11 |
زن |
19 |
7/55 |
1/18 |
|
کل |
32 |
9/57 |
7/15 |
|
سایر بدخیمیها |
مرد |
8 |
7/46 |
9/16 |
زن |
4 |
0/32 |
9/16 |
|
کل |
12 |
8/41 |
7/17 |
|
کل بدخیمیها |
مرد |
21 |
5/55 |
1/15 |
زن |
23 |
6/51 |
8/19 |
|
کل |
44 |
5/53 |
6/17 |
جدول 3 : توزیع فراوانی افراد تحت مطالعه بر حسب شکایت اصلی
شکایت اصلی |
کارسینوم سلول سنگفرشی |
سایر بدخیمیها |
کل بدخیمیها |
|||
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
|
زخم |
13 |
0/41 |
1 |
0/8 |
14 |
0/32 |
تورم و توده |
7 |
0/22 |
5 |
0/43 |
12 |
0/27 |
درد |
4 |
0/13 |
2 |
0/17 |
6 |
0/14 |
سوزش |
3 |
0/9 |
1 |
0/8 |
4 |
0/9 |
تغییر رنگ |
3 |
0/9 |
1 |
0/8 |
4 |
0/9 |
لقی دندان |
0 |
0/0 |
1 |
0/8 |
1 |
0/2 |
نامشخص |
2 |
0/6 |
1 |
0/8 |
3 |
0/7 |
کل |
32 |
100 |
12 |
100 |
44 |
100 |
|
نمودار 2 : توزیع فراوانی افراد تحت مطالعه برحسب نمای بالینی
* یک مورد به صورت ضایعه برجسته توأم با زخم و یک مورد نیز به صورت ضایعة برجسته توأم با تغییر رنگ بود.
|
نمودار 3 : درصد فراوانی افراد تحت مطالعه برحسب نمای بالینی
بحث
SCC شایعترین بدخیمی دهان به ویژه در افراد مسن میباشد(8و7) در بررسی حاضر، SCC، 73 درصد بدخیمیهای دهان را شامل میشد که مشابه تحقیق تدبیر (1387) و نزدیک به تحقیق سرگران (1385) با شیوع 70%، یعقوبی (1383) و قپانچی (1383) با شیوع 75% و وجدانی (1377) با شیوع 77% است.(13-9) Elter میزان SCC را 93% بدخیمیهای دهان در آمریکا اعلام کرد(14) و Sagerman میزان SCC را در استرالیا 98% گزارش کرد.(15) این میزان در مطالعه Arotiba در نیجریه 43% و در مطالعه Kayembe در کنگو 58% بوده است.(17و16) بنابراین نتایج به دست آمده در این تحقیق مشابه سایر تحقیقات صورت گرفته در داخل ایران بود ولی از نتایج مربوط به آمریکا و استرالیا کمتر و از کشورهای آفریقایی بیشتر بود.
سرطان دهان در مردان بیشتر از زنان رخ میدهد، اما نسبت مرد به زن که در سال 1950 به صورت 6 به 1 بوده است امروزه به کمتر از 2 به 1 رسیده است.(3) نسبت مرد به زن در مطالعه ما، در بیماران مبتلا به SCC 1 : 7/0 بود که به مانند مطالعه حسینپور-شیرزائی 1 : 87/0 تعداد زنان مبتلا از مردان بیشتر بود. (18) اما در تحقیق Arotiba 1 : 65/1، Jovanovic 1 : 8/1 و AL-Rawi 1 : 2 مردان بیشتراز زنان مبتلا بودهاند.(20و19و17)
در مطالعه دلاوریان-زوار 8/61% از مراجعین به بخش بیماریهای دهان دانشکدة دندانپزشکی مشهد زن و 2/38% مرد بودند.(21) بنابراین یک علت بیشتر بودن بدخیمیهای دهان در زنان، میتواند مراجعه بیشتر زنان در مقایسه با مردان به مراکز درمانی دانشگاهی باشد. البته میزان بالایی از بدخیمی دهان در سایر مطالعات در زنان گزارش شده است که بیشترین آن در سنگاپور بوده است (8/5 در هر 100000 هزار نفر جمعیت).(2)
شایعترین دهه، برای مبتلایان به SCC در این مطالعه سنین 69-60 سال بوده است، که مشابه مطالعه Chidzunga (2006) و فهمی (1377) بود.(22و 9) در مطالعه ما، 53% مبتلایان به SCC بالاتر از 60 سال بودند که تقریباً مشابه تحقیق تدبیر (2008) بود.(23) 4 نفر از مبتلایان به SCC زیر 40 سال سن داشتند (12%)، میانگین سن مبتلایان به بدخیمیهای دهان، فک و صورت در مطالعه ما، 52/53 سال بود که به تحقیق حسینپور-شیرزائی و (5/52 سال) و فهمی (55 سال) نزدیک و از تحقیق سرگران (8/58 سال) کمتر بود.(24و18و13و11) در مطالعه حاضر هم در مورد SCC و هم در مورد کلیه بدخیمیها، میانگین سن زنان از میانگین سن مردان کمتر بوده است که مشابه مطالعه جوادزاده-فلکی (1380) بود.(25) در حالیکه در مطالعات Sankaranarynan (1990)، Jovanovic (1993) و Arotibio (2006) میانگین سن زنان از میانگین سن مردان بیشتر بوده است.(26و19و17)
شایعترین شکایت بیماران در مورد SCC زخم بود که 41% موارد را شامل میشد. در مورد سایر بدخیمیها، شایعترین شکایت، تورم و توده با 43% موارد بود.
57% بیماران، در کمتر از 3 ماه بعد از ظهور علائم اولیه، مراجعه داشتهاند و متأسفانه 43% بیماران چهار ماه تا دو سال بعد از ظهور علائم اولیه مراجعه کردهاند در مطالعه Dimitroulis 38% بیماران مبتلا به سرطان دهان، بیش از 3 ماه بعد از اینکه توسط پزشک یا دندانپزشک عمومی از وجود ضایعه مشکوک به بدخیمی آگاه شدهاند به متخصص بیماریهای دهان مراجعه کردهاند.(27)
بیماران به طور میانگین، 01/8±73/4، بعد از بروز علائم به بخش بیماریهای دهان دانشکده مراجعه داشتهاند. این مدت برای مردان 7/10±99/5 ماه و برای زنان 87/2±35/3 ماه بوده است.
بدخیمی در 12 بیمار به صورت زخم بروز کرده بود که شامل 11 بیمار مبتلا به SCC و یک بیمار مبتلا به وروکوس کارسینوما میشد. تغییر رنگ نیز در 7 بیمار مشاهده گردید که 6 مورد آن مربوط به SCC و یک مورد وروکوس کارسینوما بود. نتیجه اینکه بدخیمیهائی که به صورت زخم و یا تغییر رنگ بروز کردهاند SCC یا وروکوس کارسینوما بودهاند. در مطالعه ما، زخم و ضایعة برجسته بیشتر از تغییر رنگ مشاهده گردید که مشابه تحقیق Al-Rawi بود.(20)
از نظر درجه میکروسکوپی بیماری، 23 مورد (73%) درجه I، 8 مورد (25%) درجه II و یک مورد درجه II یا III بود. در مطالعه Chidzunga، درجه I، 8/64%، درجه II 8/24% و درجه III 4/10% گزارش گردیده بود.(22) در مطالعه Sasaki، 7/65% موارد درجه II بود.(28)
در مطالعه حاضر، زبان شایعترین محل ابتلا بوده است که مشابه مطالعات Izarzagaza، Jovanovic، Chitapanaut، سرگران و جوادزاده-فلکی بود(30و29و25و19و11) به هر حال مشخص شده است که از این نظر بین مصرفکنندگان دخانیات و سایر افراد تفاوت وجود دارد به نحوی که زبان در افرادی که استعمال دخانیات ندارند به عنوان شایعترین مکان و در افراد با استعمال دخانیات کف دهان مکان شایع محسوب می شود.(2)
در مطالعات Al-Rawi فهمی و جوادی، صابریان و یعقوبی شایعترین جایگاه ابتلاء لب بوده است(31و24و23و20و10) در حالیکه در مطالعه ما لب 9% موارد SCC را شامل میشد. که مشابه مطالعه جوادزاده- فلکی (52/9%)(25) و بیشتر از مطالعه Chidzonga (4%)(30) Sanakaranaryanan (4%)(32)، Mashberg (7/6%)(33) بود. از 10 مورد SCC زبان، 6 تا در حاشیة خلفی-طرفی، 3 تا در سطح شکمی و یک مورد در سطح پشتی بوده است که مطابق با نظر Neville میباشد که دو سوم کارسینومهای زبان در حاشیة خلفی-طرفی، 20% در سطح شکمی و 4% در سطح پشتی زبان است.(7) پنج مرد مبتلا به SCC، سیگار مصرف میکردند و یک زن نیز مصرفکننده تنباکو (قلیان) بوده است (جمعاً 19%) که به تحقیق جوادزاده- فلکی (22%) نزدیک است.(25) هر چند از مطالعة حسینپور- شیرزایی، Chidzuaga، Chando و Dias کمتر است. (35و34و22و18) سیگار و تنباکو از عوامل خطر شناخته شده در سرطان دهان میباشد، اما با توجه به اینکه در مطالعة حاضر، 59% مبتلایان به SCC را زنان تشکیل میدادند و در جامعه ما، چون با احتمال بالا زنان سیگار کمتر مصرف میکنند، شاید به این جهت نقش سیگار به عنوان یک عامل خطر در مطالعه ما کمرنگ بود.
1- با توجه به اینکه بیماران برای درمان سرطان دهان به مراکز درمانی مختلف مراجعه میکنند بهتر است اطلاعات مربوط به همه بیماران در مرکزی ثبت گردد تا مطالعات آماری مطلوبتری صورت گیرد.
2- با توجه به اینکه سیگار مهمترین عامل خطر در SCC میباشد مطالعهای به منظور تعیین شیوع SCC دهانی در میان افراد سیگاری جامعه صورت گیرد.
3- با توجه به افزایش شیوع SCC دهانی در زنان و جوانان، مطالعهای مقایسهای بین علائم بالینی و پاتولوژیک SCC، در مردان و زنان و نیز در جوانان و بزرگسالان باید انجام شود.
4- آشنا کردن مردم با علائم سرطان دهان و نقش عوامل خطر توصیه می شود.
5- آموزش راهکارهای تشخیص زودرس سرطان دهان در کنگرههای بازآموزی به منظور توجه پزشکان و دندانپزشکان به علائم و نشانه های اولیه در هنگام معاینة معمول حفرة دهان توصیه میگردد.
تشکر و قدردانی
به این وسیله از زحمات استاد محترم جناب آقای دکتر جوادزاده و رهنمودهای ارزشمند ایشان تشکر مینماییم.