Document Type : original article
Authors
1 Assistant Professor, Dept of Restorative Dentistry, Dental School, Shahed University, Tehran, Iran
2 Dentist
3 Statistical Consulter, Dental School, Shahed University, Tehran, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
مساله زیبایی در علم دندانپزشکی به ویژه در دندانپزشکی ترمیمی از اهمّیت بالایی برخوردار است. امروزه اکثر بیماران در مراجعه به مطبهای دندانپزشکی ساله زیبایی را در نظر داشته و خواستار ترمیم دندانهای خود با مواد همرنگ دندانهایشان هستند. کامپوزیتها از جمله بهترین مواد ترمیمی همرنگ دندان هستند که توانستهاند به بهترین نحو این زیبایی را تامین نمایند.(1)
از زمانی که Buonocore در سال 1955 اسید را بر سطح دندان اعمال کرد تا امروز تحولات بسیاری در زمینه چسبندگی در دندانپزشکی رخ داده است. به طوری که امروز را میتوان دوران تکامل این زمینه از علم دانست.(2)
اصول سنتی تامین گیر در مواد ترمیمی، به میزان زیادی با ظهور سیستمهای چسباننده جای خود را به اصول حفظ ساختمان دندان داده است. امروز عقیده "گسترش به هدف پیشگیری" که Black در سال 1917 ارائه کرد، با عقیده آمادهسازی محدودتر و محافظه کارانهتر، جایگزین شده است تا قسمت بیشتری از ساختمان دندان حفظ شود.(2)
از نگرانـیها و دغدغههای کار بـا کامپوزیت، مراحل
وقتگیر آمادهسازی سـطح مینا و عاج مـیباشد. هنگـام
انجام این مراحل امکان آلودگی حفره با بزاق وجود دارد و این آلودگی تاثیر منفی بر طول عمر ترمیم داشته و موجب تکرار تمامی مراحل آمادهسازی میگردد.(4و3)
اهمیت این موضوع در ترمیمهای کلاس V که نزدیک لبه لثه و در مجاورت مایع شیار لثهای هستند بیشتر نیز میباشد، چرا که برقراری ایزولاسیون در این نواحی دشوارتر است. بنابراین طی نسلهای مختلف باندینگ، سعی بر آن بوده که تعداد مراحل کاهش یابد تا با کاهش زمان آمادهسازی سطح مینا و عاج، احتمال آلودگی و به دنبال آن شکست در ترمیم کامپوزیت، شامل تغییر رنگ لبهای، پوسیدگی ثانویه و جداشدن ترمیم از دندان کاهش یابد.(7-5)
هر روز مواد چسباننده جدیدی به بازار عرضه میشود که هدف آن بهبود اتصال و کاهش تعداد مراحل آمادهسازی دندان است، زیرا کلینیسینها ترجیح میدهند، از موادی استفاده کنند که کار کردن با آنها راحتتر بوده و به زمان کمتری نیاز داشته باشد.(8)
جدیدترین ابداع در زمینه سادهسازی سیستمهای چسباننده، تولید کامپوزیتهای خود باندشونده است که هـدف آن کاهش تعداد مـراحل آمادهسازی سطح دنـدان
و راحتتر بودن استفاده، توسط دندانپزشک است.
این پژوهش به هدف آزمودن میزان ریزنشت یکی از این مواد در حفرات سرویکالی و مقایسه کفایت آن با سیستمهای مرسوم میپردازد.
مواد و روشها
برای این مطالعه مداخله موازی، 30 دندان مولر سوم انسان که از نظر ظاهری فاقد هر گونه ترک، پوسیدگی، شکستگی و ترمیم بودند، و در طول یک ماه گذشته کشیده شده بودند، انتخاب شدند. دندان ها بعد از پاکسازی از دبریها، توسط قلم جرمگیری از هرگونه جرم و الیاف پریودنتال باقیمانده عاری شدند و توسط پودر پامیس سطح دندانها تمیز شدند، و در محلول هیپوکلریت 2/5% به مدت 10 دقیقه ضدعفونی گردیدند و سپس در آب معمولی در دمای اتاق (25 درجه سانتیگراد) نگهداری شدند. 60 عدد حفره کلاس 5 تغییر یافته در سطوح باکال و لینگوال در وسط CEJ دندانها با فرز روند الماسی High speed و تحت خنک سازی آب با زاویه عمود بر محور طولی دندان ایجاد شد. لاین انگلهای حفره همگی روند بوده و از آنجایی که فرز تا نصف قطر، داخل حفره شد، بدین ترتیب عمق تمام حفرهها یکسان شد. ابعاد حفره تراشیده شده عبارت بود از: بعد اکلوزوسرویکال و مزیودیستال 3 میلی متر و عمق 2 میلی متر. ابعاد هر حفره توسط پروب پریودنتال تعیین گردید.(13-9)
دندانها به طور تصادفی در 4 گروه 15 حفرهای (گروههای A وB و C و D) تقسیمبندی شدند.
در گروه A، پس از 20 ثانیه شستشو، سطح به آرامی به وسیله جریان هوا به مدت 5 ثانیه خشک شد و سپس به مدت 15 ثانیه با ژل اسید فسفریک 37% اچ و بعد از 20 ثانیه شستشو و 5 ثانیه خشک کردن با جریان هوا، با لایه نازکی از باندینگ Excite آغشته شد. لایه باندینگ به وسیله جریان ملایم هوا، نازک شده و به مدت 10 ثانیه، کیور شد. پس از آن حفره با کامپوزیت قابل جریان Tetric Flow پر شده و به مدت 40 ثانیه از تمامی ابعاد، کیور شد. پس از 24 ساعت مراحل فینیشینگ و پالیشینگ با فرزهای پالیشینگ و مولتهای سیلیکونی انجام گرفت.(10و9) (Etch/Ex/TF).
در گروه B، طبق دستور کارخانه پس از 20 ثانیه شستشو، رطوبت اضافی سطح به وسیله گلوله پنبه، گرفته شد. سپس کل حفره به وسیله کامپوزیت قابل جریان WetBond پر شد و بعد از 30 ثانیه، به مدت 40 ثانیه از تمامی ابعاد، کیور شد. پس از 24 ساعت مراحل فینیشینگ و پالیشینگ مانند گروه A انجام گرفت.(WB)
در گروه C، پس از 20 ثانیه شستشو و 5 ثانیه خشک کردن با جریان هوا، سطح به مدت 15 ثانیه با ژل اسیدفسفریک 37% اچ و بعد از 20 ثانیه شستشو،، رطوبت اضافی سطح به وسیله گلوله پنبه گرفته شد. کامپوزیت قابل جریان WetBond در داخل حفره قرار گرفت و بعد از 30 ثانیه، به مدت 40 ثانیه از تمامی ابعاد، کیور شد. پس از 24 ساعت مراحل فینیشینگ و پالیشینگ مانند گروه A انجام گرفت.(Etch /WB)
در گروه D، پس از 20 ثانیه شستشو، سطح به آرامی به وسیله جریان هوا به مدت 5 ثانیه خشک شد و سپس به مدت 15 ثانیه با ژل اسید فسفریک 37% اچ و بعد از 20 ثانیه شستشو و 5 ثانیه خشک کردن با جریان هوا، با لایه نازکی از باندینگ Excite آغشته شد. لایه باندینگ به وسیله جریان ملایم هوا، نازک شد و به مدت 10 ثانیه، کیور شد. سپس کل حفره به وسیله کامپوزیت قابل جریان WetBond پر شد و بعد از 30 ثانیه، به مدت 40 ثانیه از تمامی ابعاد، کیور شد. پس از 24 ساعت مراحل فینیشینگ و پالیشینگ مانند گروه A انجام گرفت.(Etch/Ex/WB).
پس از اتمام ترمیمها، نمونهها به مدت 24 ساعت در آب معمولی و دمای محیط نگهداری شدند. بعد از گذراندن 1000 سیکل گرمایی، بین 5 تا 55 درجه سانتیگراد، اپکس دندانها با موم چسب جهت جلوگیری از نفوذ رنگ پر شدند. سپس تمامی نمونهها با دو لایه لاک ناخن به جز در ناحیه ترمیمهای کلاس V و mm1 از اطراف آنها پوشانده شد. سپس در محلول فوشین بازی 2/0% برای 24 ساعت قرار داده شدند، سپس به دقت آبکشی شدند و در رزین آکریلیک خوابانده شدند. بلوکهای آکریلیک به صورت باکولینگوالی برش خوردند. سپس جهت تعیین میزان نفوذ رنگ زیر میکروسکوپ نوری با بزرگنمایی 40 گذاشته شدند.(16-14) این بررسی توسط 2 نفر به صورت جداگانه و به روش Blind صورت گرفت. میزان همبستگی دو کاربر مشاهدهکننده برابر 95/0 درصد به دست آمده که دارای همبستگی عالی بودند.
میزان نفوذ رنگ در دو ناحیه اکلوزالی و جینجیوالی براساس ISOTR,11405,2003(17) به طریق زیر درجهبندی شد:
Score 0: عدم نفوذ
Score 1: نفوذ رنگ در دیواره اکلوزال یا جینجیوال
Score 2: نفوذ رنگ در دیواره آگزیال. (تصاویر 3-1)
میزان ریزنشت درحفرات 4 گروه تعیین و میانگین و انحراف معیار در هر گروه محاسبه و آنالیز آماری دادهها با آزمون کروسکال والیس (02/0P<) وMann-Whitney (05/0P<) انجام شد.
تصویر 1 :عدم نفوذ رنگ ( 0 Score )
تصویر 2 :نفوذ رنگ در دیواره جینجیوال یا اکلوزال (Score 1)
تصویر 3 :نفوذ رنگ در دیواره آگزیا ل (Score 2)
یافتهها
تحقیق بر روی 30 عدد دندان و در 4 گروه مساوی 15 حفرهای انجام گرفت. میزان ریزنشت به تفکیک گروههای مورد بررسی در جدول 1 ارائه گردیده است. نشان میدهد که میانه ریزنشت در ناحیه جنجیوال (GIN) در گروه A برابر 2، در گروه B برابر 1، در گروه C برابر 2 و در گروه D برابر 1 بود و میانه ریزنشت در ناحیه اکلوزال (OCC) در گروه A برابر صفر، در گروه B برابر یک، در گروه C برابر یک و در گروه D برابر یک بود.
میزان ریزنشت بر حسب نواحی اکلوزال و جینجیوال و به تفکیک گروههای مورد مطالعه در جدول 2 ارائه گردیده است. این جدول نشان میدهد که در ناحیه جینجیوال کمترین ریزنشت مربوط به گروههای B و D بوده و بیشترین ریزنشت مربوط به گروه C بوده است. آزمون کروسکال والیس نشان داد که در کل میزان ریزنشت در 4 گروه به لحاظ آماری معنیدار نبود، (02/0P<)، ولی با استفاده از آزمون Mann-Whitney و در مقایسه دو به دو گروهها میزان ریزنشت کمتر گروه B نسبت به گروههای A و C معنادار بود (01/0P<). همین طور میزان ریزنشت کمتر گروه D نسبت به گروه A و C نیز معنادار بود (01/0P<). میزان ریزنشت گروههای A و C مشابه بودند و یا تفاوت آنها از لحاظ آماری معنادار نبود (3/0P<). میزان ریزنشت گروههای B و D نیز یکسان بود (9/0P<).
در سطح اکلوزال مشاهده گردید که کمترین میزان ریزنشت مربوط به گروه A بود و بیشترین ریزنشت مربوط به گروه C بود و آزمون کروسکال والیس نشان داد که این تفاوت ریزنشت در 4 گروه به لحاظ آماری معنادار بود (0005/0P<). آزمون Mann-Whitney نشان داد که میزان ریزنشت بین گروههای B و C مشابه بود (8/0P<) و بین این دو گروه با گروههای A و D اختلاف معنادار بود (001/0P<). میزان ریزنشت کمتر گروه A نسبت به گروه B به لحاظ آماری معنیدار بود (05/0P<).
جدول 1 :فراوانی هر یک از درجات ریزنشت بر حسب نواحی اکلوزال و جینجیوال و به تفکیک گروههای مورد مطالعه
|
جدول 2 :میزان (انحراف معیار ±میانگین) ریزنشت بر حسب نواحی اکلوزال و جینجیوال و به تفکیک گروههای مورد مطالعه
OCC |
GIN |
|
میزان (انحراف معیار ± میانگین) |
میزان (انحراف معیار ± میانگین) |
گروهها |
1/9±5/12 |
4/14±34 |
A |
7/8±2/39 |
2/15±3/25 |
B |
3/13±3/40 |
6/13±3/37 |
C |
9/11±1/28 |
3/16±3/24 |
D |
بحث
کامپوزیت رزینها امروزه در ترمیم دندانها استفاده گستردهای پیدا کردهاند که این به دلیل نیازهای زیبایی بیماران در سالهای اخیر بوده است.(13)
یک هدف اصلی در دندانپزشکی ترمیمی کنترل نشت لبه ای است. این نشت در اثر تغییرات ابعادی یا نقص تطابق ماده ترمیمی با حفره میباشد. این درزها ممکن است منجر به پوسیدگیهای راجعه و آسیبهای پالپی گردد. بسیاری از کلینسینها و محققان از ریزنشت به عنوان شاخصی برای ارزیابی برتری مواد ترمیمی در محیط دهان بهره میبرند.(8)
در گروه شاهد در این مطالعه از سیستم باندینگ Excite استفاده شد که یک عامل چسباننده شناخته شده است. انتخاب این محصول بر پایه تحقیقاتی است که این عامل چسباننده را به عنوان گروه کنترل خود به کار بردهاند میباشد.(9و20-18) این عامل، یک باندینگ نسل پنجم بوده و این نسل از مواد چسباننده به عنوان گروه کنترل در اغلب تحقیقات بررسی میزان ریزنشت، مورد استفاده قرار گرفتهاند.(8)de Araujo و همکاران در سال 2006 مطالعهای بر روی میزان ریزنشت 7 سیستم چسباننده در مینا و عاج انجام دادند و چنین نتیجه گرفتند که: میزان لیکیج در مینا کمتر از عاج میباشد و تفاوت آماری معناداری در کاهش میزان نشت در عاج در رابطه با کاربرد Excite نسبت به سایر گروهها وجود دارد.(6)
کامپوزیت WetBond گواهی ایمن بودن محصول را در نوامبر سال 2004 دریافت نموده و وارد بازار شده است. در مورد این ماده تنها 2 تحقیق یافت شد که یکی درباره ریزنشت و دیگری استحکام اتصال آن میباشد.(22و21)
فرمولاسیون WetBond در کاتالوگ محصول و در سایت کمپانی موجود نبود. تنها نکتهای که در کاتالوگ به آن اشاره شده در مورد نوع رزین موجود در این کامپوزیت است. در کاتالوگ محصول این گونه بیان شده که در ترکیب این کامپوزیت، از مونومرهای دی، تری و مولتی فانکشنال در داخل یک شبکه رزینی اسیدیِ هـیـدروفـیـل (Resin Acid-Integrating Network) بـا نـام اخـتصاری R.A.I.N استفاده شده است. این ماده در مجاور رطوبت فعال میشود و به همین دلیل مرطوب بودن سطح، قبل از کار توصیه شده است. pH این ماده، در موقع فعال شدن، اسیدی است اما بعد از کیور شدن خنثی شده و حلالیت آن در آب اندک خواهد بود. به علاوه گفته شده است که این کامپوزیت خاصیت آزادکنندگی فلوراید را نیز دارد.(23)
دلیل انتخاب کامپوزیت Tetric Flow، در گروه کنترل به این دلایل بود که اولاً همانند کامپوزیت WetBond یک کامپوزیت قابل سیلان است، محتوی فیلری تقریباً یکسانی با کامپوزیت مورد تحقیق دارد (Wetbond:65% و TetricFlow:64.6%) و همچنین به عنوان یک محصول تجاری معروف و در دسترس، استفاده کلینیکی زیادی داشته و موارد کاربرد آن مشابه با کامپوزیت WetBond است.
میزان انقباض ناشی از پلیمریزاسیون کامپوزیتها، از جمله استرسهای داخلی است و به نوع رزین، مقدار پلیمر، عوامل رقیقکننده و میزان فیلر بستگی دارد.(25و24) انقباض پلیمریزاسیون باعث ایجاد استرس بین دندان و کامپوزیت میگردد و در نهایت با ایجاد یک شکاف کوچک منجر به ریزنشت در محل تماس دندان و ترمیم میگردد. محدود کردن ظرفیت جریان کامپوزیت به وسیله شکل حفره، استرس را در داخل ماده افزایش میدهد. هر چه سطح آزاد رزین به سطح اتصال یافته آن (فاکتور C ) بیشتر باشد، جریان بیشتری از ماده میتواند استرسهای ناشی از آن را جبران کند(7) در حفرات کلاس V، فاکتور C معادل 5 بوده و بنابراین میزان استرسهای ناشی از انقباض بسیار بالا خواهد بود.
Chantal و همکاران در سال 1990 به بررسی رابطه بین تطابق لبهای و قدرت باندینگ مورد استفاده، به کارگیری لایه بینابینی و نوع کامپوزیت مصرفی پرداختند.(25)
این محققین برای شبیه سازی شرایط کلینیکی از فرایند ترموسایکلینگ استفاده نمودند (600 سیکل ċ60-15) آنها، پس از انجام بررسیها نتیجه گرفتند که میزان ریزنشت کرونالی با سرویکالی متفاوت بوده و در نواحی سرویکالی ریزنشت بالاتری مشاهده میشود.(25) این یافته موید نتیجهگیری ما در بررسی این مطالعه نمیباشد، چرا که ریزنشت کرونالی تنها در گروه A کمتر از ریزنشت سرویکالی در همان گروه است و ریزنشت سرویکالی در گروه B,C,D که کامپوزیت خود باندشونده WetBond استفاده شده است کمتر از ریزنشت کرونالی در این گروههاست. در این تحقیق به نظر میرسد قدرت بالاتر باند این کامپوزیت به عاج به عنوان عامل مؤثر در اکتساب این نتایج میباشد، در حالی که در اکثر مطالعات بررسی شده در رابطه با این تحقیق، ریزنشت کامپوزیتهای گوناگون و حتی سیستمهای چسباننده، در ناحیه کرونال کمتر از سرویکال گزارش شده است که در نتیجه قدرت بالاتر باند میان مینا و سیستم چسباننده به عاج و باندینگ مورد استفاده میباشد. تنها در یک مطالعه که توسط CALI و همکارانش در سال 2009 تحت عنوان ریزنشت رزینهای لوتینگ خود باندشونده در اینله رستوریشن که بر روی 40 دندان صورت گرفت از 3 نوع سمان خود باندشونده، Rely X Unicem، G-Cem، Multilink Sprint و Variolink II به عنوان گروه کنترل استفاده شد چنین نتیجهگیری شد که میزان ریزنشت سمانهای خود باندشونده در مارجینهای اکلوزالی از گروه کنترل بیشتر است. Rely X Unicem در مارجینهای سرویکالی میزان لیکیج مشابهی با گروه کنترل دارد.(16)
Lane و همکارانش در سال 2009 مطالعهای تحت عنوان ریزنشت یک رزین کامپوزیت قابل جریان خود باندشونده جدید برای ترمیمهای سرویکال انجام دادند. در این مطالعه که بر روی حفرات کلاس V صورت گرفت، از 3 نوع ماده ترمیمی در 4 گروه 8 نمونهای استفاده شد. گروه اول از کامپوزیت Revolution Flowable (Kerr)، گروه دوم از Fuji II LC (GC America)، گروه سوم از with dentin bonding agent (Pulpdent)Wetbond flowable و گروه چهارم از Wetbond Flowable (Pulpdent) جهت پر کردن حفرات استفاده شد. همه نمونههـا تحت 1000 سیکل تـرموسایکلینگ قرار گرفتنـد
نتایج حاصل از اسکن تصاویر به شرح زیر است:
1- هیچ تفاوت آماری معناداری بین گروههای 1،2،3 و بین گروههای 1 و 4 یافت نشد.
2- لیکیج کامپوزیت قابل جریان خود باندشونده Wetbond هیچ اختلاف آماری معناداری با کامپوزیت Revolution Flowable (Kerr) که نیازمند باندینگ قبل از کاربرد آن دارد، نداشت.
3- استفاده از باندینگ قبل از کاربرد کامپوزیت قابل جریان خود باندشونده Wetbond منجر به کاهش ریزنشت گردید.(22)
در مطالعه ما نیز استفاده از باندینگ قبل از کاربرد کامپوزیت قابل جریان خود باند شونده Wetbond منجر به کاهش نشت در اکلوزال گشت.
بررسی ما نشان داد که کامپوزیت WetBond نمیتواند لیکیج کمتری بین ماده ترمیمی و بافت دندان برقرار نماید. این مطلب مطابق با تمامی تحقیقاتی است که تا به امروز بر روی سمانهای خود باندشونده انجام شده است.(28-26) دلایل این یافته را میتوان با توجه به استحکام اتصال ضعیفتر سمانهای خودباندشونده، توجیه کرد. در سمانهای رزینی و چسبانندههای خود اچکننده تک بطری، رزین اسیدی به خاطر ماهیت هیدروفیل خود در طی پلیمریزاسیون، آب جذب میکند که آن را در مقابل هیدرولیز آسیبپذیرتر مینماید به علاوه ماهیت ویسکوزتر کامپوزیت نسبت به عوامل چسباننده قابلیت نفوذ آن را به داخل شبکه کلاژن و توبولهای عاجی محدود مینماید. از آنجایی که میزان نفوذ رزین به داخل شبکه کلاژن اکسپوز شده کیفیت اتصال به عاج را تحت تأثیر قرار میدهد این پدیده دور از انتظار نیست(30و29) در نتیجه ویسکوزیته بالا نسبت به عوامل چسباننده، ماهیت هیدروفیل رزین سازنده که دوام اتصال را در محیط آبی کاهش میدهد و باقی ماندن لایه اسمیر همگی میتوانند از عوامل ریزنشت بالاتر کامپوزیت خود باندشونده WetBond باشند.
دیده شده است که با نگهداری ماده ترمیمی در آب، از میزان درز لبه ای کاسته میشود، البته افزایش توانایی در جذب آب، باعث کاهش میزان دوام ماده ترمیمی خواهد شد.(25) از آنجا که شرایط نگهداری نمونهها در آب در تمامی گروهها، یکسان بوده است، به نظر میرسد که تفاوت در میزان میکرولیکیج بین گروهها، ناشی از تفاوت در جذب آنها بوده باشد. ممکن است جذب آب در WetBond بیشتر از TetricFlow باشد.
همچنین میزان رطوبت موجود در حفره قبل از استفاده از باندینگ فاکتوری تأثیرگذار بر میزان ریزنشت بعدی است. وجود آب اضافی در عاج دمینرالیزه، مسئول ایجاد حباب در محل تماس دندان با باندینگ است و در صورت وجود حباب قدرت باند کاهش یافته و ریزنشت در مراحل بعدی افزایش مییابد(31)، از آنجا که در مطالعه ما، طبق توصیه کارخانه سازنده، قبل از کاربرد کامپوزیت WetBond از رل پنبه جهت خشک کردن حفره در گروههای B و C (به طوری که پیشنهاد میشود، تا حد مختصری مرطوب باشد) و در گروههای Aو D از پوار هوا جهت خشک کردن حفرات استفاده شده بود، بنابراین تفاوت در میزان ریزنشت گروهها میتواند ناشی از این آب اضافی موجود باشد، که در عاج تأثیر مثبت و در باند به مینا تأثیر منفی گذاشته است.
در مطالعه ما دیده شد کاربرد اچینگ و اعمال باندینگ قبل از اعمال کامپوزیت WetBond میزان ریزنشت را در اکلوزال به طور معناداری کاهش میدهد. این موضوع که اچینگ و اعمال باندینگ میزان ریزنشت را کاهش میدهد در تحقیقات متعدد، بارها به اثبات رسیده است. اما نکته قابل توجه اینکه هنوز بعد از اچینگ و اعمال باندینگ تفاوت معنیداری با گروه کنترل در اکلوزال دیده شد. دلیل احتمالی این یافته را میتوان اینگونه ذکر نمود که کامپوزیت WetBond به دلیل ماهیت اسیدی رزین سازنده، نتوانسته همانند کامپوزیتهای معمولی با لایه باندینگ اتصال مستحکمی را برقرار نماید و این اتصال نامناسب، میتواند عامل افزایش ریزنشت آن در مقایسه با گروه کنترل باشد.
نتیجه گیری
طبق نتایج این مطالعه، کامپوزیت خود باند شونده WetBond به تنهایی جهت ترمیم حفرات کلاس V توصیه نمیگردد و استفاده از اچینگ و باندینگ قبل از کاربرد آن منجر به کاهش میزان ریزنشت میگردد.
پیشنهادات
اگر با تکرار آزمونهای بررسی ریزنشت، میزان لیکیج در عاج نسبت به سایر سیستمها کاهش داشت (همانطور که در مطالعه ما میزان ریزنشت در دیواره جینجیوالی کامپوزیت WetBond از کامپوزیت Tetric Flow کمتر بود) استفاده از این کامپوزیت در حفرات سرویکالی محدود به عاج پیشنهاد میگردد.
تشکر و قدردانی
از معاونت پژوهشی دانشکده دندانپزشکی شاهد به دلیل تصویب این طرح در شورای پژوهشی با کد 444 سپاسگزاری میگردد.