بررسی مقایسه‏ای پلن فرانکفورت آناتومیک و ماشینی نسبت به پلن افق واقعی در سفالوگرام های دیجیتال

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار ارتودانتیکس، مرکز تحقیقات دندانپزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد

2 استادیار جراحی دهان، فک و صورت، مرکز تحقیقات مواد دندانی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد

3 استادیار گروه ارتودانتیکس، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد

4 دندانپزشک

5 استادیار گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد

6 دانشیار آمار زیستی، مرکز تحقیقات علوم بهداشتی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد

چکیده

مقدمه: آنالیز سفالومتری در ارتودنسی بر پایه مقایسه بخش‏های مختلف کرانیوفاسیال نسبت به پلن‏های رفرنس می‏باشد. یکی از این پلن‏ها، پلن افقی فرانکفورت (FH)است که می‏تواند براساس دو نقطه پوریون آناتومیک و ماشینی رسم شود. هدف از این مطالعه تعیین و مقایسه زاویه بین پلن فرانکفورت آناتومیک و افق واقعی با زاویه بین پلن فرانکفورت ماشینی و افق واقعی بود.
مواد و روش‏ها:در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، 50 لترال سفالوگرام دیجیتال از بیماران کلاس یک ارتودنسی بالای 14 سال، در حالت Natural Head Position تهیه و توسط نرم افزار Onyx Ceph (Version 2.6.22) و براساس آنالیز Viazis تریس شدند تا صحت کلاس I بودن آنها تایید شود. برای هر بیمار دو پلن FH با دو پوریون آناتومیکو ماشینی رسم گردید. اختلاف زاویه هر یک از پلن‏های مذکور با پلن افق واقعی بررسی شدند و در نهایت داده‏ها توسط آنالیز آماری tزوجی با یکدیگر مقایسه شدند. سطح معنی‏داری برابر 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته‏ها: پلن فرانکفورت ماشینی و پلن فرانکفورت آناتومیک به ترتیب با میزان میانگین ˚66/5- و ˚58/1- اختلاف معنی‏داری با افق واقعی داشتند (001/0>P).
نتیجه گیری: برای انجام ارزیابی‏های سفالومتریک در بیماران ارتودنسی در صورت استفاده از پلن فرانکفورت، بهتر است از پوریون آناتومیک استفاده شود چرا که اختلاف پلن فرانکفورت آناتومیک با افق واقعی به طور معنی‏داری کمتر از اختلاف پلن فرانکفورت ماشینی با افق واقعی بود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Comparative Assessment of Anatomic and Machine Frankfort Plane to True Horizontal Plane in New Digital Radiographs

نویسندگان [English]

  • SeyedehMaryam OmidKhoda 1
  • Reza ShahAkbari 2
  • Majid Ghanbarzadeh 3
  • Saeideh Ghanei 4
  • SeyedHosein HoseiniZarch 5
  • Habibollah Esmaily 6
1 Assistant Professor of Orthodontics, Dental Research Center, School of Dentistry, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
2 Assistant Professor of Oral & Maxillofacial Surgery, Dental Material Research Center, School of Dentistry, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
3 Assistant Professor, Dept of Orthodontics, School of Dentistry, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
4 Dentist
5 Assistant Professor, Dept of Oral & Maxillofacial Radiology, School of Dentistry, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
6 Associate Professor of Biostatistics, Health Sciences Research Center, School of Health, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
چکیده [English]

Introduction: Contemporary cephalometric analysis in orthodontics is based on comparison between craniofacial portions and reference planes. One of these planes is Frankfort Horizontal (FH) Plane that can be made by anatomic portion or machine portion. The aim of this study was to determine and compare the angle between Anatomic Frankfort Horizontal plane (AFH) and True Horizontal (TH) with the angle formed by Machine Frankfort Horizontal plane (MFH) and TH.
Materials & Methods: In this Analytical-descriptive study, digital lateral cephalograms were taken in Natural Head Position from 50 orthodontic patients with the minimum age of 14 and class I malocclusion (Viazis analysis on Onyx Ceph software was employed to confirm the class I malocclusion). Then on each cephalogram, two FH planes were constructed using machine and anatomic portions. Then the angle between each FH plane and TH plane was measured and recorded. Finally, the data were analyzed by paired t-test (a=0.05).
Results: Machine Frankfort Horizontal plane (MFH) and Anatomic Frankfort Horizontal plane (AFH) showed significant differences of -5.66 and -1.58 degrees with True Horizontal plane (TH) respectively (P<0.001).
Conclusion: For cephalometric evaluation in orthodontic patients if the Frankfurt plane be used, it is better to use anatomical portion, because the difference between the Anatomic Frankfort Horizontal plane (AFH) and True Horizontal plane (TH) is significantly less than the difference between the Machine Frankfort Horizontal plane (MFH) and True Horizontal plane (TH).

کلیدواژه‌ها [English]

  • Key words: Anatomic portion
  • machine portion
  • Frankfort plane

مقدمه

از زمانی که ارتودنسی به عنوان یک دانش شناخته شد، ارتودنتیست‏ها علاقه‏مند به اندازه‏گیری شدند زیرا فقط زمانی که اهداف و نتایج، قابل اندازه‏گیری باشند می‏توان آن را علمی‏ قلمداد کرد. بزرگترین جهش در این مسیر با ورود سفالومتری و بکارگیری آن در ارتودنسی بالینی اتفاق افتاد.(1) رادیوگرافی‏های سفالومتریک را می‏توان برای ارزیابی نسبت‏های دندانی-صورتی و به عنوان مبنای آناتومیک برای بررسی ناهنجاری بکار برد. گاهی دو ناهنجاری که در بررسی اکلوژن دندانی کاملاً شبیه به هم هستند هنگامی‏ که بر مبنای ارزیابی سفالومتریک به صورت دقیق‏تر بررسی می‏شوند ممکن است کاملاً با یکدیگر متفاوت باشند. اگرچه ارزیابی دقیق صورت این اطلاعات را فراهم خواهد کرد، اما ارزیابی سفالومتریک دقت بیشتری خواهد داشت.(2) سؤال اصلی این است که چه اطلاعاتی می‏توان از یک فیلم لترال سفالوگرام به دست آورد. اهمیت آن در آنالیز رشد، تشخیص، طرح درمان، بررسی پیشرفت درمان و بررسی نتایج درمان می‏باشد.(1) به منظور تریسینگ، محققین از لندمارک‏ها و پلن‏های کرانیوفاسیال متفاوتی استفاده کرده‏اند. در هر تکنیکی که برای آنالیز سفالومتری استفاده می‏شود لازم است که یک ناحیه یا یک خط مرجع وجود داشته باشد. در سال 1882 در فرانکفورت آلمان کنگره‏ای بینالمللی متشکل از آناتومیست‏ها و آنتروپولوژیست‏ها تشکیل شد. در این کنگره پلن فرانکفورت،که از حد بالایی سوراخ گوش خارجی به حد پایینی بوردر تحتانی اوربیت امتداد پیدا می‏کند، به عنوان بهترین خط برای قرار دادن جمجمه در حالت طبیعی برگزیده شد. این پلن از همان ابتدا برای تعیین موقعیت سر در سفالومتری به کار گرفته شد و هنوز هم به طور معمول در آنالیزها از آن استفاده می‏شود. با این همه کاربرد سفالومتری پلن فرانکفورت دو مشکل به همراه دارد. اولین مشکل این است که تعیین مطمئن هر دو لندمارک قدامی ‏و خلفی آن به خصوص پوریون در رادیوگرافی سفالومتری مشکل است. مشکل دوم این است که این پلن به عنوان بهترین نشانه آناتومیک برای خط افق واقعی یا فیزیولوژیک انتخاب شد. اما هر فردی در طول زندگی و به صورت طبیعی سر خود را در وضعیت خاصی نگه می‏دارد که به صورت فیزیولوژیک تعیین می‏شود نه آناتومیک، به طوری که بعضی از افراد تفاوت‏های زیادی حتی در حد 10 درجه را بین پلن افقی واقعی با پلن افقی فرانکفورت نشان می‏دهند.(3) اما اکثر اطلاعات استفاده شده در ارتودنسی براساس این پلن می‏باشد.(4) به علت اینکه ترسیم دقیق این دو نقطه برروی سفالوگرام همیشه کار مشکلی بوده است(6و5)، نقطه پوریون ماشینی معرفی شد.(8و7) اما برخی مقالات پوریون ماشینی را به عنوان نقطه رفرنس جهت رسم FH رد کرده‏اند(10و9) چرا که می‏تواند تا حد 10 میلی‏متر یا بیشتر اختلاف فاصله از پوریون آناتومیک داشته باشد.(12و11) Pancherz و همکاران(13) در مطالعه‏ای برروی میزان دقت پلن افقی فرانکفورت هنگام کاربرد پوریون آناتومیک و ماشینی انجام دادند. در این مطالعه 22 جفت (11 پسر و 11 دختر) فیلم لترال سفالوگرام از نمونه‏ها در سنین 11 و 14 سالگی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آنها نشان داد که ثبت اشتباه پوریون آناتومیک به خصوص در 11 سالگی بیشتر از پوریون ماشینی بود، ثبت اشتباه پوریون آناتومیک در سفالوگرام‏های 11 سالگی تقریباً 2 برابر 14 سالگی بود، به طور میانگین پوریون ماشینی تقریباً 9 میلی‏متر پایین‏تر و 2 میلی‏متر جلوتر از پوریون آناتومیک ثبت شد. در طول سه سال مشاهده، به طور مشخصی پوریون ماشینی بیشتر از پوریون آناتومیک موقعیتش به طرف پایین تغییر کرد. به علت دور شدن پوریون ماشینی نسبت به موقعیت صحیح پوریون آناتومیک و تغییرات زیاد پوریون ماشینی نسبت به زمان، رسم FH براساس این نقطه، موقعیت پلن را به طور قابل ملاحظه‏ای تحت تأثیر قرار داده بود. Lundstrom(14) به بررسی پلن FH به عنوان پایه و مبنای آنالیز سفالومتری پرداخت. وی در مطالعه خود از 79 کودک 12 ساله انگلیسی استفاده کرد که در حالت NHP از آنها لترال سفالوگرام تهیه گردید. زاویه بین FH و پلن افقی واقعی ارزیابی شد. این زاویه در حدی زیاد بود که FH را به عنوان یک پلن قابل اعتماد جهت آنالیز سفالومتری رد می‏کرد. در این تحقیق پیشنهاد شده است که از پلن افقی واقعی در سفالوگرام ثبت شده در NHP برای ارزیابی استفاده شود زیرا پایین‏ترین میزان تنوع را دارد.

Kai-Ming(3) رابطه بین پوریون آناتومیک و ماشینی را مورد بررسی قرار داد. وی در تحقیق خود از 9 جمجمه و 30 بیمار استفاده کرد. این دو نقطه از روی سفالوگرام‏ها و لامینوگراف‏ها تریس شدند. نتایج نشان داد که بافت نرم اطراف گوش خارجی، موقعیت پوریون ماشینی را بسیار متأثر می‏کند. و اگر پلن FH براساس پوریون ماشینی رسم شود، اطلاعات در زمینه تشخیص دچار اشکال می‏شود. Li(15) به منظور بررسی تکرارپذیری هر یک از نقاط پوریون آناتومیک (Po-a) و پوریون ماشینی (Po-m) و همچنین بررسی ارتباط آنها با هم مطالعه‏ای انجام داد. او از 28 فرد 33 تا 65 سال قبل و بعد از درمان ارتودنسی سفالوگرام تهیه کرد، سپس سفالوگرام‏ها بر روی نقطه S سوپرایمپوز شدند. نتیجه‏گیری وی نشان داد که تکرارپذیری هر دو Po-a و  Po-m خوب است. میانگین اختلاف Po-a  و Po-m در بعد عمودی 38/3 میلی‏متر بود. این اختلاف از نظر آماری و کلینیکی معنی‏دار بود، بنابراین Po-a و Po-m نمی‏توانند به جای هم به کار روند. اما با وجود تمام این مسایل هنوز دندانپزشکان و ارتودنتیست‏ها بخصوص در مراکز آموزشی، به طور گسترده‏ای از پلن FH برای تشخیص و طرح درمان استفاده می‏کنند و در اغلب موارد طبق عادات گذشته و به علت سهولت پیدا کردن پوریون ماشینی هنوز از فرانکفورت ماشینی استفاده می‏شود که همین امر منجر به طرح‏ریزی درمان اشتباه می‏گردد. اما از آنجایی که کلیشه‏های جدید دیجیتال در ایران تقریباً در دسترس تمامی‏ دندانپزشکان و متخصصین است و پیدا کردن نقاط و لندمارک‏ها بسیار راحت شده است، هدف از انجام این تحقیق این بود که مشخص شود با کاربرد گسترده فیلم‏های دیجیتال و با کیفیت بالا در دنیا و به دنبال آن در کشور خودمان، کدام یک از پلن‏های FH رسم شده براساس پوریون آناتومیک و ماشینی به افق واقعی نزدیک‏تر است و خود این دو پلن تا چه حد با یکدیگر تطابق دارند تا این مسئله در آموزش و درمان بکار گرفته شود.

مواد و روش‏ها

در این مطالعه مقطعی - تحلیلی، لترال سفالوگرام 200 بیمار بالای 14 سال که برای درمان ارتودنسی مراجعه کرده بودند و نمای بافت نرم آنها شبیه افراد کلاس یک بود، توسط نرم‏افزار Onyx CephVersion 2.6.22)) و براساس آنالیز Viazis تریس شدند و تنها 50 لترال سفالوگرام که صحت کلاس یک اسکلتال آنها تأیید شد، انتخاب گردیدند. علت انتخاب این دامنه سنی و تأکید بر بالغ بودن افراد در مطالعه این بود که متغیر رشد فردی در تغییر موقعیت آناتومیک نقاط پوریون و اربیت تا حد ممکن حذف گردد. تمامی‏رادیوگراف‏ها در یک مرکز رادیولوژی دهان و فک و صورت شهر مشهد و همگی در NHP (Natural Head Position) و با کیفیت بالا تهیه شده بودند. سپس برای نمونه‏های تأیید شده، زاویه بین پلن فرانکفورت آناتومیک و افق واقعی (AFH-TH) و زاویه بین پلن فرانکفورت ماشینی و افق واقعی (MFH-TH)

اندازه‏گیری شد.

لترال سفالوگرام دیجیتال: (تصویر 1) در ارتودنسی سفالوگرام‏ها یک جزء مهم تشخیص هستند. آنها برای دست یابی به درمان صحیح و بررسی اثرات درمان ضروری هستند. آنالیز سفالومتری روی سفالوگرام‏ها می‏تواند دستی یا با نرم‏افزار انجام شود. با استفاده از رادیوگرافی‏های دیجیتال می‏توان دوز اشعه تابشی بیمار را نسبت به آنالیزهای آنالوگ تا 90% کاهش داد. این کاهش قابل توجه به علت حساسیت بالای سنسورهاست.(16) تحقیقات نشان داده‏اند که اعتماد و قابلیت تکرار آنالیزها به روش دستی و دیجیتالی همبستگی بالا دارند.(17و16) بنابراین آنالیز نرم‏افزاری می‏تواند به طور کامل جایگزین روش دستی شود. پراکندگی مقادیر تکرار اندازه‏گیری‏ها در روش دستی بیشتر است، بنابراین می‏توان روش دیجیتال را دقیق‏تر دانست. سرعت، صحت علمی‏ و قابلیت انتقال کلینیکی اطلاعات، روش آنالیز نرم‏افزاری را به عنوان یک روش رایج پیشنهاد می‏کند.(16)

 

 

 

تصویر 1 : لترال سفالوگرام دیجیتال که پوریون آناتومیک و ماشینی و اختلاف سطح آنها به راحتی در آن قابل تشخیص است.

Onyx Ceph.: نرم‏افزار کامپیوتری است که برای آنالیز انواع رادیوگراف‏های لترال و قدامی-خلفی و فتوگراف به کار می‏رود.

Natural Head Position)) NHP: موقعیت طبیعی سر یک وضعیت استاندارد و قابل تکرار سر در فضا است هنگامی ‏که شخص به یک نقطه دوردست هم سطح با چشمانش می‏نگرد. در بیشتر افراد NHP بین 1 تا 2 درجه بسته به تکنیک (نشسته یا ایستاده) متفاوت ثبت می‏شود. برای تحقیقات تعیین دقیق تکنیک مهم می‏باشد و معمولاً NHP در حالت ایستاده ترجیح داده می‏شود. برای اهداف تشخیصی تفاوت جزیی تکنیک‏های ثبت NHP نسبت به تفاوت‏های بزرگ احتمالی بین موقیت فرانکفورت و NHP اهمیت کمتری دارند.(18)

آنالیز Viazis(19): Viazis در 1991 از NHP استفاده کرد و افق واقعی را به عنوان پلن رفرنس انتخاب کرد و از اندازه‏ها و انحراف معیارهای استاندارد بولتون نیز کمک گرفت که در این مطالعه برای اثبات کلاس یک بودن اسکلتال افراد از این آنالیز استفاده شد، شاخص‏های Viazis در جدول 1 آمده است.

جهت تعیین دقت ارزیاب در پیدا کردن نقاط، پس از 15 روز از اندازه‏گیری اول، مجدداً همان اندازه‏گیری‏ها بر روی 15 نمونه تکرار شد و پایایی اندازه‏گیری مورد بررسی قرار گرفت که از نظر آماری تایید گردید. همبستگی بین دو ارزیابی در همه موارد اندازه‏گیری، بالاتر از 90/0 بود به جز GoGn-TH و OP-TH که به ترتیب 88/0 و 80/0 بود اما در مورد L1-GOGN میزان همبستگی 59/0 ولی معنی‏دار بود (019/0P=). در تجزیه و تحلیل داده‏ها از آزمون تی زوجی و شاخص‏های میانگین و انحراف معیار استفاده شد. سطح معنی‏داری 05/0 در نظر گرفته شد.


 

 

 

 

 

جدول 1 : استانداردهای آنالیز Viazis (واحد اعداد درجه می‏باشد)

 

 

 


یافته‏ها

در ابتدا آزمون Kolmogorow-Smirnow جهت ارزیابی نرمال بودن داده‏ها در هر دو گروه انجام شد که در سطح 05/0a= فرض نرمال بودن برای همه گروه‏ها پذیرفته شد (05/0P>). هر کدام از زوایای MFH-TH و AFH-TH با عدد صفر (مقدار عددی پلن TH) مقایسه شدند. از آزمون t زوجی برای تعیین اختلاف زوایا استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین اختلاف زاویه بین افق واقعی و فرانکفورت آناتومیک (AFH-TH)، 61/2±58/1- درجه) علامت منفی یعنی چرخش خلاف جهت عقربه‏های ساعت) بود (001/0P<) (جدول2). در مورد اختلاف پلن فرانکفورت ماشینی با افق واقعی (MFH-TH) نیز نتایج میزان 82/3±66/5- را نشان داد (001/0P<)(جدول2). زوایای AFH-TH و MFH-TH نیز نسبت به هم سنجیده شدند، نتایج حاکی از این بود که این دو زاویه به اندازه 082/4 درجه با هم اختلاف داشتند (001/0P<) (جدول2).

 

 

جدول 2 : میانگین و انحراف معیار تغییرات هر یک از پلن‏های فرانکفورت آناتومیک و ماشینی با افق و تفاوت تغییرات آن دو با افق

 

میانگین

انحراف معیار

نتیجه

آزمون

تفاوت پلن فرانکفورت آناتومیک با افق

58/1-

61/2

001/0P< 27/4T=

تفاوت پلن فرانکفورت ماشینی با افق

66/5-

82/3

001/0P< 48/10T=

اختلاف

082/4

137/3

001/0P< 199/9T=

 

 

بحث

بیشتر اطلاعاتی که در زمینه آنالیز تریسینگ‏های لترال سفالوگرام‏ها در ارتودنسی استفاده می‏شود بر اساس پلن FH است که حاصل اتصال پوریون اربیتال (Or-Po) است.(6و5) پیدا کردن این دو نقطه روی رادیوگراف همواره کار مشکلی بوده است، به علت تغییرپذیری پوریون، بیشتر مؤلفین ترجیح داده‏اند پوریون و به دنبال آن FH را کنار گذارند.(7) Ricketts متذکر شد که بسیاری از کلینیسین‏ها هنوز از میوکوشی به عنوان نمایش‏دهنده پوریون استفاده می‏کنند، در حالی که به علت تفاوت‏های بافت نرم اطراف گوش، میوکوشی ممکن است تا حد یک سانتی متر دورتر از سوراخ گوش استخوانی قرار گیرد.(11) بسیاری از اندازه‏گیری‏های بولتون براساس پلن فرانکفورت بود، طوری که وقتی فرد ایستاده است و مستقیم به جلو نگاه می‏کند، پلن فرانکفورت باید با افق موازی باشد. هنگامی که Down از این استانداردها استفاده کرد گاهی بین یافته‏های سفالومتریک و نمای کلینیکی اختلاف پیدا می‏نمود که به علت اختلاف بین پلن فرانکفورت از افق واقعی بود و برای حل این مشکل، میزان انحراف را در اندازه‏گیری‏هایش لحاظ می‏نمود. در اصل Down از یک پلن افق واقعی همراه با نرمال‏هایی براساس پلن فرانکفورت استفاده می‏کرد.(19) Viazis نیز در 1991 روش Down را تکرار کرد و به نتایج مشابه دست یافت. همچنین استانداردهایی نیز ارائه نمود.(19) در مطالعه حاضر پلن‏های فرانکفورت آناتومیک و ماشینی با افق واقعی (TH) مقایسه گردیدند تا اختلاف این دو پلن با TH مشخص شود. برای این منظور دو زاویه AFH-TH و MFH-TH در 50 لترال سفالوگرام دیجیتال که در NHP تهیه شده بودند توسط نرم‏افزار کامپیوتری Onyx Ceph اندازه‏گیری شدند، و سپس داده‏ها با نرم‏افزار SPSS پردازش شدند. نتایج حاصل از آزمون t زوجی نشان داد که  AFH-THبه اندازه 58/1- درجه (با انحراف معیار 61/2) با TH اختلاف داشت که این اختلاف از نظر آماری قابل ملاحظه بود (001/0P<) و نیز MFH به اندازه 66/5- درجه (با انحراف معیار 82/3) با TH اختلاف داشت که این نیز از نظر آماری معنی‏دار بود (001/0P<).

Kai-Ming(3) رابطه بین پوریون آناتومیک و ماشینی را مورد بررسی قرار داد. او نیز در بررسی خود زاویه حاصل از AFH-MFH را اندازه گرفت و میانگین 63/2 درجه را به دست آورد که در تحقیق ما این اختلاف 1/3±08/4 درجه بوده است. این تفاوت 2-1 درجه‏ای ممکن است مرتبط با اختلاف در تعیین نقاط و اختلاف بین ارزیاب‏ها و یا سن و نژاد نمونه‏ها با یکدیگر باشد. Punchers(13) و همکاران در بررسی قابلیت اعتماد پلن فرانکفورت آناتومیک و ماشینی نشان دادند که حتی اگر فیلم‏های سفالومتری کیفیت بالا داشته باشند، ناحیه رادیولوسنت اطراف پوریون در 11 سالگی محو‏تر از 14 سالگی است. بنابراین مشاهده پوریون آناتومیک وابسته به سن است، به همین دلیل در مطالعه حاضر سعی بر این بود که از افراد بالای 14 سال استفاده شود تا متغیر رشد فردی در ارزیابی تأثیرگذار نباشد. در تحقیق Punchers(13) عنوان شد که اگرچه خطای ثبت پوریون ماشینی کمتر از پوریون آناتومیک بود اما میوکوشی ماشینی برای رسم پلن فرانکفورت غیر قابل اعتماد است و در نهایت نتیجه گرفتند که پوریون ماشینی جانشین مناسبی برای پوریون واقعی نیست و نباید برای تعیین FH به کار رود. نتیجه مطالعه ما نیز این مطلب را تأیید می‏کند، چرا که پلن فرانکفورت ناشی از پوریون ماشینی اختلاف بیشتری با افق واقعی نسبت به پلن حاصل از پوریون آناتومیک داشته است. در مطالعه‏ای که Madsen(20) و همکاران بر روی تنوع پلن‏های رفرنس کرانیو فاسیال و وضعیت طبیعی سر انجام دادند، عنوان کردند که FH تنوع زیادی نسبت به عمود واقعی دارد و دارای انحراف 5-1 درجه‏ای نسبت به افق واقعی است که با مطالعه حاضر کاملاً مشابهت دارد (58/1AFH-TH= - و 66/5MFH-TH= -) آنها در این مطالعه از 57 فرد 18-12 ساله لترال سفالوگرام در حالت NHP تهیه کردند و پلن‏های رفرنس را بر روی آنها ارزیابی نمودند که مشابه با گروه سنی تحقیق حاضر بود. اما در تحقیق ما نوع مال‏اکلوژن به عنوان متغیر حذف گردیده بود و همچنین از رادیوگراف‏های دیجیتال استفاده شد که دقت اطلاعات را بالاتر می‏برد. Barbera(21) و همکاران نیز که بر روی لترال سفالوگرام‏های 40 فرد بومی‏استرالیایی با سن 17 سال و بالاتر مطالعه‏ای انجام دادند به این نتیجه رسیدند که 4 پلن فرانکفورت، افقی [1]Neutral و KW Liner[2] و پلن پالاتال نزدیکترین توازی را داشتند و نشان دادند که چون در این تحقیق نیز پوریون آناتومیک معیار رسم پلن فرانکفورت بوده است مشابه با اختلاف AFH-TH (58/1-) در مطالعه ما می‏باشد.

نتیجه مطالعه حاضر مشابه با تحقیق صورت گرفته توسط Landstrom و Landstrom(14) بود. آنها پس از بررسی لترال سفالوگرام‏های گرفته شده در حالت NHP در 79 کودک 12 ساله انگلیسی نشان دادند که زاویه بین FH و پلن افق واقعی زیاد است در حدی که FH نمی‏تواند یک پلن قابل اعتماد جهت آنالیز سفالومتری باشد. آنها پیشنهاد کردند که در سفالوگرام‏های ثبت شده در NHP از افق واقعی برای آنالیز سفالوگرام استفاده شود، زیرا پایین‏ترین میزان تنوع را دارد. این دو محقق در تحقیقی دیگر(22) بیان کرده بودند که در NHP تغییرات پلن‏های مرجع خارج جمجمه‏ای کمتر از پلن‏های مرجع داخل جمجمه‏ای است و این روش نمای واقعی‏تری از صورت ارائه می‏دهد، و در درازمدت تغییرات کمتری نسبت به خطوط مرجع اینتراکرانیال دارد و معایب SN و FH را ندارد؛ که این پیشنهاد و نتیجه گیری مشابه با تحقیق حاضر است. Hung(23) در چین، پلن‏های رفرنس افقی افراد بالغ 25 ساله را در حالت NHP با افق واقعی مقایسه کرد. او نتیجه گرفت که FH به طور متوسط 92/1 درجه بالاتر از افق واقعی قرار می‏گیرد. در مطالعه حاضر نیز AFH به میزان 58/1 درجه و MFH، 66/5 درجه بالای افق واقعی قرار می‏گیرد.  Greinerو همکاران(24) تغییرات موقعیت پوریون و اربیت را در طی رشد، نسبت به SN بررسی کردند. آن‏ها مطالعات خود را روی لترال سفالوگرام‏های دو گروه جمجمه مربوط به افراد 5-5/2 و 20-18 سال انجام دادند، سفالوگرام‏ها بر روی قاعده قدامی ‏جمجمه و نقطه Sella سوپرایمپوز شدند. نتایج نشان داد که فاصله Sella-Porion در پلن ساژیتال، 2/6 میلی‏متر، فاصله عمودی اربیت نسبت به SN، 9/3 میلی‏متر، فاصله بین Orbit و Porion در پلن ساژیتال، 8/11 میلی‏متر و زاویه FH-SN با افزایش سن، 1/3 درجه افزایش یافت. این بررسی‏ها نشان می‏دهد که پلن FH با افزایش سن تغییر می‏کند و پلن معتبری برای آنالیز‏های ارتودنتیک نیست. با توجه به زوایای به دست آمده از دو پلن فرانکفورت ماشینی و آناتومیک در تحقیق حاضر و با توجه به اینکه تعداد بیماران سنین نوجوانی جهت درمان ارتودنسی زیاد است، تا حد ممکن نباید از نقاط داخل جمجمه‏ای به عنوان رفرنس افقی استفاده شود. Ricketts و همکاران(25) راحتی پیدا کردن نقاط پوریون، سلا، اربیت و نازیون را بررسی کردند. این سفالوگرام‏ها توسط چهار تکنسین آموزش دیده تریس شدند. نتایج تفاوت معنی‏داری در تعیین نقاط و پلن‏ها نشان نداد. در این تحقیق از پوریون آناتومیک استفاده شد و مشابه با نتایج مطالعه حاضر توصیه شد که به علت غیر قابل اعتماد بودن پوریون ماشینی از آن استفاده نشود. در تأیید نتایج مطالعه حاضر، می‏توان به تحقیق صورت گرفته(15) اشاره کرد که اختلاف فاصله پوریون آناتومیک و پوریون ماشینی را روی 56 عدد لترال سفالوگرام افراد 33 تا 65 سال قبل و بعد از درمان ارتودنسی ارزیابی نمود. نتایج نشان داد که اختلاف فاصله هر دو پوریون در بعد عمودی 38/3 میلی‏متر بود. این اختلاف از نظر آماری و کلینیکی معنی‏دار بود و نمی‏توان پوریون آناتومیک و ماشینی را به جای هم به کار برد. این اختلاف در بعد عمودی روی زاویه آنها با هم و با افق واقعی نیز اثرگذار خواهد بود Liu(26) رابطه پوریون آناتومیک و پوریون ماشینی را در ارتباط با مال‏اکلوژن‏های مختلف بررسی کرد. او این مطالعه را بر روی 650 لترال سفالوگرام با مال اکلوژن‏های مختلف انجام داد. نتایج وی نشان داد که دو نقطه پوریون نسبت به هم ناهماهنگی 9/79 درصدی دارند که این اختلاف به علت ساختار آناتومیکی سوراخ گوش خارجی است و نوع مال‏اکلوژن روی این اختلاف بی‏تأثیر است که تأییدکننده نتایج این مطالعه می‏باشد. با توجه به نتایج مطالعات انجام شده و مطالعه حاضر که حاکی از اختلاف زاویه پلن فرانکفورت با افق واقعی به علت وضعیت متغیر پوریون بخصوص پوریون ماشینی است، انتظار می‏رود که دندانپزشکان و همکاران ارتودنتیست و اساتید محترم این نکته را در تشخیص و طرح درمان بیماران هنگام ارزیابی لترال سفالوگرام‏های بیماران مد نظر داشته باشند.

نتیجه گیری

در صورتی که از لندمارک‏های داخل جمجمه‏ای، جهت رفرنس افقی استفاده می‏شود، بهتر است پلن‏فرانکفورت براساس پوریون آناتومیک به کار رود چرا که به افق واقعی نزدیک‏تر است.

تشکر و قدردانی

این مقاله منتج از پایان نامه دانشجویی به شماره 2522 است و بدینوسیله از مدیریت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد که هزینه اجرای این طرح را برعهده داشتند کمال تشکر را داریم.



[1]. Neutral Horizonttal Plane: از تلاقی نقطه‏ای روی دیواره قدامی‏سلا تورسیکا، 2 میلی متر پایین‏تر از توبرکولوم (Ti)، به نقطه‏ای در حدفاصل ریم‏های فوقانی و تحتانی اربیت (OM) ایجاد می‏شود.

[2]Krogman–Walker Plane: از تلاقی خلفی‏ترین نقطه بر روی مارژین خلفی فورامن مگنوم (Opisthion) با نقطه‏ای درست زیر Key Ridge (Maxillon) ایجاد می‏شود.

 

  1. Jacobson A, Jacobson R. Radiographic Cephalometry from Basic to 3-D Imaging. 2nd ed. London: Quintessence Co; 2006. P. 1, 205.
  2. Proffit WR, Fields HW, Sarver DM. Contemporary Orthodontics. 4th ed. St. Louis: Mosby Co; 2007. P. 201.
  3. Kai-Ming WU. The relationships between anatomic porion and machine porion. Chinese Den J 1982; 1(1):
    71-6.
  4. Krogman WM, Sassouni V. A syllabus in roentgenographic cephalometry. Philadelphia: Philadelphia Growth Study; 1957. P. 45-103.
  5. Baumrind S, Frantz RC. The reliability of head film measurements. Part 1. Landmark identification. Am J Orthod 1971; 60: 111-27.
  6. Baumrind S, Frantz RC. The reliability of head film measurements. Part II. Conventional angular and linear measures. Am J Orthod 1971; 60: 505-17.
  7. Björk A. The Face in Profile: An anthropological X-ray investigation of swedish children and conscripts lund: Berlingska Boktrycheriet 1947; 40: 58.
  8. Moorrees CFA, MR Kean. Normal variation and its bearings on the use of the cephalometric radiographs in orthodontic diagnosis. Am J Orthod 1953; 39: 942-50.
  9. Salzmann JA. Resume of the workshop and limitations of the technique. Am J Orthod 1958; 44(12): 901-5.
  10. Loberg E, Kerrigan JP, Bench R, Walters H. Orthodontical radiological procedures and criteria for cephalometric analytical systems. Craniofac Radiol Diagnosis Management 1988; 1: 10.
  11. Ricketts RM. Perspectives in the clinical application of cephalometric (the first fifty years). Angle Orthod 1981, 51(2): 115-50.
  12. Bister D, Edler RJ, Tom BDM, Orevost AT. Natural head posture-consideration of reproducibility. Eur J Orthod 2002; 24(5): 457-70.
  13. Panchers H, Gokbuget K. The reliability of the Frankfort-Horizontal in roentgenographic cephalometry. Eur J Orthod 1996; 18(4): 367-72.
  14. Lundstrom A, Lundstrom F. The Frankfort Horizontal as a basis for cephalometric analysis. Am J Orthod Dentofacial Orthop 1995; 107(5): 537-40.
  15. Li ZDC. A study of the relationship between anatomical and machine porions. Chinese J Orthod 2000; 04.
  16. Thurzo A. Digital and manual cephalometric analysis. Bratis Lek Listy 2010; 111(2): 97-100.
  17. Raden-Johnson D, English J, Gallerano R. Comparison of hand-traced and computerized cephalograms: Landmark identification, measurement and superimposition accuracy. Am J Orthod Dentofacial Orthop 2008; 133(4): 556-64.
  18. Proffit WR, White RP, Sarver DM. Contemporary Treatment of Dentofacial Deformity. 1st ed. St. Louis: Mosby Co; 2003. P. 146-7.
  19. Viazis AD. A cephalometric analysis based on natural head position. J Clin Orthod 1991; 25(3): 172-81.
  20. Madsen DP, Sampson WJ, Townsend GC. Craniofacial reference plane variation and natural head position. Eur J Orthod. 2008; 30(5):532-40.
  21. Barbera AL, Sampson WJ, Townsend GC. An evaluation of head position and craniofacial reference line variation. Homo 2009; 60(1): 1-28.
  22. Lundstrom F, Lundstrom A. Natural head position as a basis for cephalometric analysis. Am J Orthod Dentofacial Orthop 1992; 101(3): 244-7.
  23. Hung CH. The evaluation of horizontal reference planes of adult Chinese in natural head position. Zhonghua Ya Yi Xue Hui Zhi 1991; 10(1): 20-9.
  24. Greiner P, Muller B, Dibbets J. The angle between the Frankfort Horizontal and the Sella_Nasion line. Changes in porion and orbitale position during growth. J Orofac Orthop 2004; 65(3): 217-22.
  25. Ricketts RM, Schulhof RJ, Bagha L. Orientation sella- nasion or Frank fort horizontal. Am J Orthod 1976; 69(6): 648-54.
  26. Liu J, Guo X. The study of location relationship of mechanical porion and anatomic porion in different angles malocclusions. J Dent Prev Treat 2005; 02.