نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار گروه ترمیمی، قطب تکنولوژی آموزشی در پزشکی کشور، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
2 دانشجوی دندانپزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: Basic Science Examination is the exam for dental students that should have sufficient predictive validity for screening students. The aim of this study was to determine the relationship between basic science examination scores and students, clinical competence as the main expected role for dentists in health system.
Materials & Methods: Dentistry Students who had entered Mashhad Dental School in years 2007 to 2009 and participated in basic science examination in years 2009 to 2011 were selected. The students’ basic science examination scores and their average in first and second semester of the fifth year in dental school were extracted from their records. The relationship between the score and the average was investigated by SPSS version 11.5 software.
Results: The calculation of correlation coefficients between the students’ basic science examination scores and their average in second semester of the fifth year and total average of fifth year in dental school(P<0.001)represented a significant correlation. Also the calculation of correlation coefficients between students’ basic science examination scores and their average in first semester of the fifth year in dental school for the Incoming students in 2001 & 2009 (P<0.001) and Incoming students in 2008 (P=0.003) represented a significant correlation. There was a significant correlation coefficient between each student’s basic science examination score and their average in first semester of fifth year (P<0.001) and second semester of the fifth year (P=0.005) and total average of fifth year (P=0.002) in dental school for all male students. Also there was a significant correlation coefficient between the student’s basic science examination score and their average in first semester of fifth year (P<0.001) and second semester of the fifth year (P<0.001) and total average of fifth year (P<0.001) in dental school for all female students.
Conclusion: The results showed that despite the structural dissimilarity of basic sciences and clinical subjects, basic science examination can be a valid instrument for screening students for the next academic courses and identification of students.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
امروزه ارتقای کیفی تحصیلات عالی رشته های علوم پزشکی، یکی از ملزومات تربیت پزشکان حاذق به منظور بهبود سطح بهداشت جامعه است. در سال های اخیر، تلاش و تمرکز مسولان بر این بوده است، که با ایجاد تغییراتی در نظام آموزشی پزشکی، فارغ التحصیلان موثری را برای پاسخگویی به نیازهای پزشکی و سلامت جامعه تربیت کنند.(1)
بررسی دقیق وضعیت تحصیلی دانشجویان با کمک ارزیابی مستمر و پیگیری روند آموزشی آنها امری است ضروری که متولیان و مسولین آموزش جامعه پزشکی بایستی به این مهم توجه زیادی مبذول دارند.(2)البته ارزشیابی به لحاظ ماهیت و پیچیدگی های خاص خود، از گسترده ترین و جنجالی ترین موضوعات آموزشی است و این مقوله وقتی که به صورت یک ارزشیابی تجمعی (Summative) با انتخاب دانشجویانی تلفیق می گردد که از افراد تاثیرگذار در آموزش و پژوهش در حرفه خود می باشند، اهمیت آن دو چندان می گردد.(3)
آزمون های پیشرفت تحصیلی جزو آزمون های ملاکی محسوب می شوند. آزمون های ملاکی حوزه محدودی از هدف هایی را که اختصاصاً مربوط به مواد تدریس است مورد اندازه گیری قرار می دهند. تمرکز این آزمون ها بر خود فرد است و با توصیف آنچه فرد می تواند و چیزهایی که نمی تواند انجام دهد به ارزیابی عملکرد او می پردازند و به این ترتیب در تصمیم گیری راجع به چگونگی تدریس مفید واقع می شوند.(4)از جمله آزمون هایی که برای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در دوره دندان پزشکی عمومی بکار می روند آزمون های جامع علوم پایه است.
مبنای برگزاری این آزمون ها بر اساس این اعتقاد است که هرچه دانشجویان با آمادگی بیشتری از نظر علمی وارد مرحله بعد شوند به نحو بهتری خواهند توانست وظایف محوله خود را در درمان بیماران انجام دهند؛ چراکه یکی از عوامل اصلی که آموزش را به مسیر پویا و مؤثر هدایت می کند، ارزشیابی است.(5)
دوره آموزشی علوم پایه پزشکی، پیش زمینه پیشرفت تحصیلی و فهم دقیق مطالب دوره های بعدی پزشکی عمومی است(6)و در فهم دروس بالینی و در ارزیابی وضعیت تحصیلی در مقاطع بعدی تحصیلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.(7)
در حال حاضر برای آموزش دندان پزشکان نظام آموزشی مدونی بر دانشگاه های کشور حاکم می باشد، به این صورت که برنامه دوره دکتری عمومی دندانپزشکی شامل دو مرحله به شرح زیر است: مرحله اول: دروس عمومی و علوم پایه و تعدادی از دروس اختصاصی،
مرحله دوم: دروس اختصاصی دندانپزشکی.
در پایان مرحله اول، امتحان جامع علوم پایه برگزار می شود و قبولی در این امتحان شرط ورود به دوره بعدی می باشد.(8)
تمام آزمون ها نیاز به شواهد روایی دارند و روایی جزء لاینفک هر آزمون است، زیرا بدون ارائه شواهد روایی برگزاری آزمون ها در آموزش پزشکی مفهومی ندارد. امتحان جامع علوم پایه که یکی از مهم ترین آزمون ها برای ارزیابی دانشجویان دندانپزشکی می باشد باید روایی قابل قبولی داشته باشد.(9)
روایی شامل روایی محتوا، روایی ظاهری یا صوری، روایی سازه و روایی معیار یا ملاک است.(10) روایی پیش بین نشان دهنده این است که آزمون برگزار شده قابلیت پیش بینی قابلیت های مورد انتظار آتی انتخاب شوندگان را به درستی دارد.
بخش مهمی از فرآیند آموزشی، ارزشیابی پیشرفت تحصیلی یا ارزشیابی میزان یادگیری دانشجویان است. لذا می بایست از تناسب و سازگاری روش های ارزشیابی با اهداف ویژه یادگیری اطمینان حاصل شود(11)و تمام آزمون ها شواهد روایی کافی را داشته باشند زیرا بدون ارائه شواهد روایی برگزاری آزمون ها در آموزش پزشکی مفهومی ندارد.(9)
در سراسر جهان مطالعات پیش بینی اعتبار برای غربالگری و انتخاب به عنوان روشی برای پذیرش بهترین دانشجویان استفاده می شود.(13و12) در ایران مطالعاتی در خصوص روایی پیش بین آزمون های اختصاصی ورودی دانشگاه ها در پیش بینی موفقیت آموزشی دانشجویان رشته پزشکی(14)و نقش معدل دیپلم در تبیین عملکرد تحصیلی(15)انجام شده است که نشان دهنده همبستگی بالا بین دروس اختصاصی کنکور و معدل دیپلم با نمره علوم پایه بوده است. ولی مطالعاتی که همبستگی بین نمره علوم پایه را با نمرات دانشجویان در مقاطع تحصیلی بالاتر بررسی نموده باشد، اندک است.
از جمله مطالعه محمدی و همکاران(16) در خصوص اعتبار پیش گویی آزمون جامع علوم پایه در موفقیت تحصیلی دانشجویان در آزمون جامع پیش کارورزی در رفسنجان است که همبستگی بالایی بین آزمون جامع علوم پایه و آزمون جامع پیش کارورزی نشان داد؛ یا مطالعه پناهنده و همکاران(17) به منظور تعیین اعتبار پیش بینی امتحان جامع علوم پایه در موفقیت دانشجویان پزشکی در دوره فیزیوپاتولوژی و بالینی نشان داد که امتحان جامع علوم پایه اعتبار بیش بینی معنی دار نسبتاً بالایی را در عملکرد دانشجویان در امتحان جامع پیش کارورزی داشته است.
با توجه به اینکه امتحان جامع علوم پایه از مهم ترین آزمون های دانشجویان دندانپزشکی نیز می باشد انتظار می رود روایی پیش بین لازم را داشته باشد و هدف از طراحی آن گذراندن دانشجویانی است که بتوانند در آینده توانایی دندانپزشکی و ارائه خدمات مناسبی داشته باشند. اما با توجه به اینکه توانایی های مورد انتظار نظام سلامت از دندانپزشکان با توجه به مهارتی بودن رشته؛ بیشتر مبتنی بر ارائه خدمات بالینی است، ممکن است این آزمون روایی پیش بینی کننده مناسبی برای این رشته نداشته باشد. با توجه به جستجوهای انجام شده؛ پژوهشی برای تعیین میزان ارتباط نتایج این امتحان با کفایت بالینی آتی دندانپزشکی دانشجویان صورت نگرفته است. لذا انجام پژوهشی برای یافتن میزان روایی پیش بین آزمون های جامع علوم پایه دندانپزشکی در کفایت توانمندی بالینی دانشجویان می تواند در صورت نیاز منجر به ایجاد تغییراتی در نگاه حاکم بر این آزمون گردد.
مواد و روش ها
دانشجویان دانشکده دندانپزشکی مشهد در سه ورودی 1386 تا 1388 که در امتحان جامع علوم پایه سال های 1388 تا 1390 شرکت کرده بودند انتخاب شدند. روش نمونه گیری به روش آسان بود و کلیه دانشجویان این سه دوره که شرایط ورود به پژوهش را داشتند و در امتحان جامع علوم پایه مربوط به خود شرکت کردند و قبل از شرکت در آزمون ترک تحصیل نکرده بودند، وارد مطالعه شدند.
با هماهنگی با مسؤول آموزش دانشکده دندانپزشکی، اطلاعات مربوط به دانشجویان شامل جنس، سال ورود به دانشگاه، سال شرکت در امتحان جامع علوم پایه ونمرات امتحان جامع علوم پایه دانشجویان و معدل نیم سال اول و دوم سال پنجم آنها، به عنوان سالی که بیشترین واحد بالینی دارد، از پرونده آنان استخراج شد و در چک لیستی که بر اساس اهداف مطالعه طراحی شده بود و شامل اطلاعات فوق بود وارد شد. چک لیست ها بدون نام و نام خانوادگی و دارای کد بود و توسط آموزش دانشکده دندانپزشکی تکمیل شده و در اختیار محقق قرار گرفت.
داده ها پس از ورود به نرم افزار SPSS با ویرایش 5/11 با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل و من ویتنی (برای مقایسه میانگین نمرات در دو جنس)، کروسکال والیس (برای مقایسه میانگین نمرات در سال های مختلف) و ضریب همبستگی پیرسون (جهت تعیین ارتباط نمرات آزمون های علوم پایه با معدل دانشجویان در سال پنجم) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها
اطلاعات مربوط به 148 دانشجو در سال های مورد مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. اکثریت دانشجویان، دختر (84 نفر معادل 7/56 درصد) و بیشترین فراوانی مربوط به ورودی های سال 1388 بود. (جدول 1)
در جدول 2 میانگین نمرات علوم پایه و معدل نیم سال اول و دوم سال پنجم در سال های مورد مطالعه مقایسه شده اند. بیشترین میانگین نمره علوم پایه در سال 1388 بود 12/17±52/135 بود و در سال های 1387 و 1386 به ترتیب 56/19±00/117 و 39/22±51/128 بود. براساس نتایج آزمون کروسکال والیس، اختلاف معنی داری بین نمرات نیم سال اول سال پنجم دانشجویان سه ورودی وجود نداشت، ولی بین نمرات نیم سال دوم سال پنجم و علوم پایه در سه ورودی مختلف تفاوت معنی داری مشاهده شد. طبق نتایج آزمون کروسکال والیس اختلاف معنی داری بین نمرات علوم پایه دانشجویان ورودی 88 و 87 مشاهده شد. هم چنین بین نمرات نیم سال دوم سال پنجم دانشجویان ورودی 87 و 86 اختلاف معنی داری وجود داشت. (جدول 2)
جدول 1 : توزیع فراوانی شرکت کنندگان بر حسب سال ورود به دانشگاه و جنس
سال ورود |
دختر (درصد) تعداد |
پسر (درصد) تعداد |
جمع کل (درصد) تعداد |
1388 |
(0/60) 33 |
(0/40) 22 |
(0/100) 55 |
1387 |
(3/58) 28 |
(6/41) 20 |
(0/100) 48 |
1386 |
(1/51) 23 |
(8/48) 22 |
(0/100) 45 |
کل |
(7/56) 84 |
(2/43) 64 |
(0/100) 148 |
جدول 2 : میانگین و انحراف معیارa نمرات علوم پایه و معدل نیم سال اول و دوم سال پنجم بر حسب سال ورود به دانشگاه
سال ورود |
میانگین نمرات علوم پایه |
معدل نیم سال اول سال پنجم |
معدل نیم سال دوم سال پنجم |
1388 |
12/17±a52/135 |
16/1±35/16 |
50/1±a,b44/16 |
1387 |
56/19±b00/117 |
96/0±48/16 |
11/1±a93/16 |
1386 |
39/22±a,b51/128 |
39/2±78/15 |
73/1±b15/16 |
جمع کل |
99/20±38/127 |
61/1±22/16 |
49/1±51/16 |
نتایج آزمون کروسکال والیس |
095/0P= |
010/0P= |
001/0P< |
علامت های یکسان با هم مشابه هستند.
(a مقادیر به صورت انحراف معیار+میانگین توصیف شده است.
در جدول 3 میانگین، میانه و دامنه نمرات علوم پایه و معدل نیم سال اول و دوم سال پنجم بین دانشجویان پسر و دختر در سال های مورد مطالعه مقایسه شده است.طبق نتایج آزمون تی مستقل نمرات علوم پایه در دانشجویان دختر مورد مطالعه به طور معنی داری از دانشجویان پسر بیشتر بود. همچنین نتایج آزمون من ویتنی نشان داد که نمرات نیم سال اول و دوم سال پنجم در دانشجویان دختر مورد مطالعه به طور معنی داری از دانشجویان پسر بیشتر بود. (جدول 3)
محاسبه ضریب همبستگی بین نمرات علوم پایه و معدل کل سال پنجم و معدل نیم سال اول و معدل نیم سال دوم در هر سه دوره نشانگر همبستگی این نمرات بود (05/0P<). (جدول 4)
جدول 3 : میانگین، میانه و دامنه نمرات علوم پایه و معدل نیم سال اول و دوم سال پنجم بر حسب جنس و مقایسه متوسط آنها
نتیجه آزمون |
دامنه |
میانه |
میانگین |
تعداد |
جنسیت |
سال ورود |
a 36/4z= 001/0P< |
75/17±60/1 |
01/16 |
72/15±08/2 |
64 |
دانشجویان پسر |
نیم سال اول سال پنجم |
08/18±07/13 |
90/16 |
6/16±99/0 |
84 |
دانشجویان دختر |
||
16/4Z= 001/0P< |
18/18±71/7 |
29/16 |
97/15±74/1 |
64 |
دانشجویان پسر |
نیم سال دوم سال پنجم |
42/18±25/12 |
21/17 |
93/16±11/1 |
84 |
دانشجویان دختر |
||
68/3t= 001/0P< |
00/162±00/82 |
50/119 |
40/120±41/91 |
64 |
دانشجویان پسر |
علوم پایه |
00/172±00/65 |
50/134 |
70/132±68/20 |
84 |
دانشجویان دختر |
a) آزمون من ویتنی
ضریب همبستگی نمرات علوم پایه و معدل کل سال پنجم و معدل نیم سال اول و معدل نیم سال دوم برحسب سال ورود به دانشگاه و جنس هم محاسبه شد. که در دانشجویان پسر و دختر ورودی 88 و 86 و دانشجویان دختر ورودی 87 ضریب همبستگی ارتباط معنی داری را بین نمرات علوم پایه و معدل کل سال پنجم و معدل نیم سال اول و معدل نیم سال دوم نشان داد (05/0P<). اما در دانشجویان پسر ورودی 87 بین نمره علوم پایه و معدل نیم سال دوم همبستگی ضعیفی (49/0P=) وجود داشت ولی بین نمره علوم پایه و معدل نیم سال اول (112/0P=) و معدل کل سال پنجم (210/0P=) ارتباط معنی داری پیدا نشد. (جدول 5)
همبستگی نمرات علوم پایه و و معدل نیم سال اول و معدل نیم سال دوم و معدل کل سال پنجم در کل سه ورودی برحسب جنس نیز بررسی شد که در کل دانشجویان پسر و کل دانشجویان دختر ارتباط معنی داری بین نمرات وجود داشت (05/0P<). (جدول6)
جدول 4 : ضریب همبستگی نمرات علوم پایه و معدل کل سال پنجم و معدل نیم سال اول و معدل نیم سال دوم برحسب سال ورود به دانشگاه
سال ورود |
تعداد |
معدل نیمسال اول |
معدل نیمسال دوم |
معدل کل سال پنجم |
علوم پایه 88 |
55 |
01/0P< و 733/0r= |
01/0P< و 595/0r= |
01/0P< و 676/0r= |
علوم پایه 87 |
48 |
01/0P< و 422/0r= |
01/0P< و6400r= |
01/0P< و 541/0r= |
علوم پایه 86 |
45 |
01/0P< و 754/0r= |
01/0P< و 787/0r= |
01/0P< و 778/0r= |
جدول 5 : ضریب همبستگی نمرات علوم پایه و و معدل نیم سال اول و معدل نیم سال دوم و معدل کل سال پنجم برحسب سال ورود به
دانشگاه و جنس
سال ورود |
جنسیت |
تعداد |
معدل نیم سال اول |
معدل نیم سال دوم |
معدل کل سال پنجم |
88 |
دانشجویان پسر |
22 |
01/0P= و 665/0r= |
01/0P= و 634/0r= |
01/0P= و 634/0r= |
دانشجویان دختر |
33 |
01/0P< و 727/0r= |
01/0P= و550/0r= |
01/0P< و 680/0r= |
|
87 |
دانشجویان پسر |
20 |
112/0P= و 367/0r= |
049/0P= و 446/0r= |
210/0P= و 293/0r= |
دانشجویان دختر |
28 |
018/0P= و 445/0r= |
01/0P< و 721/0r= |
01/0P< و 636/0r= |
|
86 |
دانشجویان پسر |
22 |
01/0P< و 713/0r= |
003/0P= و 595/0r= |
001/0P= و 660/0r= |
دانشجویان دختر |
23 |
01/0P< و 760/0r= |
01/0P< و 738/0r= |
01/0P< و 747/0r= |
جدول 6 :ضریب همبستگی نمرات علوم پایه و و معدل نیم سال اول و معدل نیم سال دوم و معدل کل سال پنجم در سه ورودی برحسب جنس
جنسیت |
تعداد |
معدل نیم سال اول |
معدل نیم سال دوم |
معدل کل سال پنجم |
دانشجویان پسر |
64 |
01/0P< و 446/0r= |
005/0P= و 347/0r= |
002/0P= و 385/0r= |
دانشجویان دختر |
84 |
01/0P< و 613/0r= |
01/0P< و 532/0r= |
01/0P< و 606/0r= |
بحث
این مطالعه به منظور تعیین اعتبار پیش بینی آزمون های جامع علوم پایه دندانپزشکی در کفایت توانمندی بالینی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد،که ارتباط بین نمره علوم پایه با معدل کل سال پنجم و معدل نیم سال اول و معدل نیم سال دوم سال پنجم بررسی شد.
محاسبه ضریب همبستگی نمرات علوم پایه و معدل کل سال پنجم و معدل نیم سال اول و معدل نیم سال دوم هم در هر سه دوره نشانگر همبستگی نمره علوم پایه و این نمرات بود.
نتایج اغلب مطالعات مشابه که بیشتر در رابطه با دانشجویان پزشکی است با نتایج مطالعه حاضر هم خوانی دارد و نشانگر این امر می باشد که آزمون جامع علوم پایه روایی پیش بین مناسبی در رابطه با آینده تحصیلی دانشجویان دارد.
در مطالعه امامی و همکاران(18) برای دست یابی به سطح آگاهی فعلی کارورزان، از آزمون چند گزینه ای حضوری استفاده شد و نمرات آزمون جامع علوم پایه همین افراد به عنوان آگاهی قبلی در نظر گرفته شد. میزان آگاهی فعلی فرد با نمره آزمون جامع علوم پایه وی و معدل او ارتباط معنی داری را نشان داد.
نتایج مطالعه محمدی و همکاران(16)در مورد دانشجویان پزشکی رفسنجان نیز با نتایج مطالعه حاضر همخوانی دارد به طوری که اعتبار پیش گویی نمره علوم پایه برای نمره پیش کارورزی برابر 358/0 بود.
در مطالعه پناهنده و همکاران(17) که به منظور تعیین اعتبار پیش بینی آزمون علوم پایه در موفقیت تحصیلی دانشجویان در مقطع فیزیوپاتولوژی و امتحان پیش کارورزی در دانشگاه علوم پزشکی رشت انجام شد ضریب همبستگی بین آزمون علوم پایه و امتحان جامع پیش کارورزی 65/0 بود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که امتحان جامع علوم پایه اعتبار بیش بینی معنی دار نسبتاً بالائی را در عملکرد دانشجویان در امتحان جامع پیش کارورزی داشته است.
در مطالعه بیجاری و همکاران(19) همبستگی متوسط تا بالای بین نمره امتحان جامع علوم پایه با نمرات مقاطع بالاتر در دوره پزشکی مشخص می کرد که می توان از آزمون علوم پایه به عنوان ابزار معتبری برای شناسایی دانشجویان در معرض عدم موفقیت تحصیلی در دوره های بعدی تحصیل استفاده کرد.
علت عدم هم خوانی بین مطالعات مختلف و وجود اختلاف در میزان همبستگی نمرات، احتمالا به دلیل تفاوت های فرهنگی و منطقه ای و تفاوت در شیوه درس خواندن در مناطق مختلف و وارد کردن ورودی های سال های مختلف در این مطالعات است.
علت احتمالی دیگر اختلاف اعتبار آزمون ها در مطالعات مختلف، تفاوت در حجم نمونه ها می باشد. همچنین تفاوت در روایی ظاهری و محتوایی و پایایی آزمون علوم پایه در دوره های مختلف نیز می تواند در نتایج تأثیرگذار باشد.
طبق بررسی انجام شده بین نمرات علوم پایه و معدل کل سال پنجم و معدل نیم سال اول و معدل نیم سال دوم در هر سه دوره همبستگی معنی داری وجود داشت. سال پنجم با توجه به دارا بودن بیشترین واحد عملی به نظر می رسد می تواند بهترین پیشگو برای توانمندی بالینی دانشجویان دندانپزشکی باشد. با توجه به اینکه ارزشیابی های انجام شده نشانگر میزان توانمندی دانشجویان است؛ به نظر می رسد، همبستگی بین نتایج آزمون جامع با این نمرات نشانگر این است که استفاده از آزمون جامع علوم پایه با وجود اینکه از نظر محتوایی تناسبی با دروس بالینی و هدف دوره دندانپزشکی عمومی کشور ندارد، همبستگی مناسبی بین این آزمون و نتایج سال پنجم وجود دارد که امر نشانگر این مسئله می باشد که می توان از آزمون علوم پایه به عنوانابزار معتبری برای شناسایی دانشجویان در معرض عدم موفقیت تحصیلی در دوره های بعدی تحصیل استفاده کرد.
مطالعه حاضر اگرچه در سه دوره ورودی دانشجویان برگزار شد؛ نمی تواند تعمیم قطعی برای نتایج به دست آمده در کل سال ها و همچنین در کلیه کشور باشد که مطالعات دیگر در این موضوع می تواند مکمل نتایج به دست آمده باشد. علاوه بر آن بررسی کارآمدی دندانپزشکان در ارائه خدمت بالینی پس از فارغ التحصیلی نیز شاخص دقیق تری برای مقایسه است که با توجه به عدم وجود اطلاعات و همچنین شاخص هایی در این خصوص نتایج به دست آمده با وجود محدودیت ها قابل استفاده خواهد بود.
نتیجه گیری
نتایج این مطالعه نشان داد که هر چند رشته دندانپزشکی رشته مهارتی بوده و نیاز به توانایی های عملی دارد؛ بیشتر دانشجویانی که در آزمون نظری موفق باشند می توانند در کسب توانمندی های مورد انتظار بالینی دندانپزشکی نیز موفق عمل کنند. لذا استفاده از آزمون جامع علوم پایه پیش بینی کننده مناسبی در غربال دانشجویان برای ورود به دوره بعدی خواهد بود.
یکی از محدودیت های مطالعه حاضر تنها بررسی دانشجویان یک دانشگاه می باشد. هم چنین به علت مشکل بودن بررسی نمرات واحد های عملی سال پنجم به صورت مجزا مجبور به استفاده از معدل کل سال پنجم دانشجویان شدیم، اگر قادر به بررسی نمرات واحد های عملی سال پنجم به صورت مجزا بودیم دقت نتایج حاصل بسیار بیشتر بود.
تشکر و قدردانی
این طرح با پشتیبانی معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام گردیده است که به این وسیله، مراتب سپاس پژوهشگران ابراز می گردد.