مقایسه تأثیر شیرکاکائو و شیر ساده بر pH پلاک دندانی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه دندانپزشکی کودکان، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

2 دندانپزشک

3 استادیار دانشکده شیمی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

4 دستیار تخصصی گروه دندانپزشکی کودکان، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

چکیده

مقدمه: شیر به عنوان یک میان وعده سالم و مغذی خصوصاً برای کودکان و نوجوانان مطرح است. امروزه توسعه فرایندهای جدید برای تولید شیر با طعم مطاوب تر از عوامل گرایش به مصرف بیشتر شیرهای طعم دار خصوصاً شیرکاکائو به ویژه در کودکان است. پتانسیل پوسیدگی زایی دندانی شیرهای شیرین شده طعم دار و شیر ساده مورد استفاده توسط کودکان موضوع بسیاری از مطالعات در گذشته بوده است. این که آیا شیرکاکائو می تواند جایگزین مناسبی برای شیر از نظر سلامت دندانی باشد یا نه موضوع این تحقیق می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه 10 دانشجوی دندانپزشکی سالم در طیف سنی 35-25 سال بر مبنای معیارهای ورودی چون میزان استرپتوکک های موتان و لاکتوباسیل های بزاق، میزان جریان بزاق، عدم وجود پوسیدگی های فعال در دهان، عدم وجود بیماری های سیستمیک خاص و ... پس از کسب رضایت نامه شرکت کردند. pH پلاک دندانی در ناحیه اینترپروگزیمال بین دندان های پرمولر دوم و مولر اول در هر چهار کوادرانت قبل و در دقایق 2، 5، ، 10، 15، 20، 30، 40، 50 و 60 پس از مصرف (2 دقیقه در دهان نگه داشتن و سپس فرو بردن) 3 ماده مورد آزمایش (شامل شیرکاکائو، شیر ساده و محلول ساکارز 10 درصد به عنوان کنترل مثبت) توسط میکروالکترود شیشه ای  Metrohmو pH متر دیجیتال تعیین گردید. سپس منحنیpH برای هر ماده با توجه به زمان رسم گردید و تفاوت در حداکثر افت pH (∆pH) به دنبال مصرف مواد موبوطه توسط آنالیز آماری Repeated measure ANOVA (05/0>P) بین سه ماده مذکور مورد بررسی قرار گرفت.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که از بین مواد مورد بررسی محلول ساکارز 10 درصد و شیرکاکاﺋو هر دو باعث کاهش pH پلاک دندانی می شوند، اگرچه این کاهش در مورد ساکارز سریع تر از شیرکاکاﺋو اتفاق می افتد ولی شیرکاکاﺋو باعث افت تدریجی pH پلاک  به میزان بیشتری از ساکارز گردیده است.
یافته ها:شیر ساده در هیچ یک از مقاطع زمانی pH پلاک را به پایین تر از pH پایه نزول نداد بلکه حتی در اکثر مقاطع زمانی (2، 5، 30، 40، 50 و 60) به طور معنی داری pH پلاک را از حد پایه بالاتر برد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Comparing the Effect of Chocolate Milk and Plain Milk on Dental Plaque pH

نویسندگان [English]

  • Peyvand Moieni 1
  • Fatemeh Namazi 2
  • Farhad Raoufi 3
  • Sara Zahedi Rad 4
1 Assistent Professor, Dept of Pediatric Dentistry, School of Dentistry, Tehran Azad Dental University, Tehran, Iran
2 Dentist
3 Assistent Professor, Dept of Chemistry, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran
4 Postgraduate Student, Dept of Pediatric Dentistry, School of Dentistry, Tehran Azad Dental University, Tehran, Iran
چکیده [English]

Introduction:Milk is known as a healthy and nutritious snack, especially for children and adolescence. Development of new processes for the production of milk with a more favorable taste has led to increased consumption of flavored milk (chocolate), specifically in children. Caries formation potential of sweetened flavored milk and plain milk used by children has been the subject of many studies in the past. This study aimed to demonstrate whether chocolate milk can be a good substitute for plain milk regarding dental health or not.
Materials & Methods:In total, 10 healthy dental students within the age range of 25-35 years were enrolled in the study after obtaining written informed consent. Inclusion criteria were the amount of salivary mutans streptococci and lactobacilli, saliva flow rate, no active caries in the mouth and no systemic diseases. Dental plaque pH was demonstrated in the interproximal areas between the second premolar and first molar in all four quadrants before and at two, five, 50, 40, 20, 15, 10 and 60 minutes after consumption (keeping in the mouth for two minutes and then swallowing) of three studied substances (e.g., chocolate milk, plain milk and 10% sucrose solution as positive control) via Metrohm microelectrode and digital pH meter. Afterwards, pH curve was illustrated according to the time of each tested product. Differences in maximum pH drops (∆pH) after the consumption of evaluated materials were assessed by repeated measure ANOVA (P<0.05).
Results:Plaque pH had been significantly decreased after the consumption of chocolate milk and 10% sucrose. While this reduction was more observed in the sucrose group, compared to chocolate milk, the latter led to higher decrease of plaque pH.
Conclusion:Not only plain milk did not increase plaque pH more than basic pH at any time period, it significantly increased plaque pH at the majority of time intervals (e.g., 2, 5, 30, 40, 50 and 60) compared to basic plaque pH.

کلیدواژه‌ها [English]

  • dental plaque pH
  • plain milk
  • chocolate milk
  • cariogenicity

مقدمه

تخمین پتانسیل پوسیدگی زایی نسبی غذاها به علت تعدد فاکتورهای غذایی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. به طوری که سال ها است تلاش بسیاری در جهت ارزیابی پتانسیل پوسیدگی زایی نسبی انواع غذاها انجام شده است.(1) فاکتورهای متعددی در این ارزیابی نقش دارند از جمله محتوای کربوهیدرات قابل تخمیر غذاها، نوع آن، فرم فیزیکی کربوهیدرات ها و درجه کلیرنس دهانی آنها، اثر مصرف مخلوط غذاها، ترتیب مصرف، تکرار مصرف و ... عدم آگــاهـی از پـتـانـسیل پوسیدگی زایی مواد غذایی سبب مصرف ناصحیح آنها و لذا پوسیدگی، از دست رفتن دندان، سوء تغذیه و ... می گردد.(2) تولید اسید در دهان در طی تخمیر باکتریال یک ماده غذایی، عامل پیشگویی کننده ای جهت ارزیابی نقش آن غذا در روند پوسیدگی زایی است. یکی از روش های رایجی که جهت ارزیابی پتانسیل پوسیدگی زایی غذاها انجام می گیرد مطالعه تغییرات pH پلاک است.(3) Merdad(4) اولین بار منحنی ای جهت ارزیابی pH پلاک پس از مصرف محلول های حاوی گلوکز ارائه کرد. منحنی ای که امروزه منحنی استفان نامگذاری می شود، برای تعیین وضعیت pH پلاک پس از مصرف کلیه مواد غذایی استفاده می شود.

شیر جزء یکی از طبقات اصلی هرم غذایی، یعنی گروه لبنیات است.(5) مصرف شیرهای طعم دار و شیرین شده از قبیل شیرکاکاﺋو در سال های اخیر تا 50 درصد افزایش یافته است و لازم است که مربیان سلامت دندان بدانند آیا این محصولات به عنوان اقلام میان وعده از نظر پوسیدگی زایی قابل قبول هستند یا نه.(6) این محصولات به عنوان یک «نوشیدنی سالم» در تبلیغات معرفی گردیده و جانشین مناسبی برای نوشیدنی های غیرالکلی عنوان گردیده است. اما شواهدی وجود دارد که مصرف مکرر محصولات طعم دار شیر برای دانش آموزان مناسب نبوده و محصول مناسبی برای عرضه در مدارس نمی باشد. این ادعا به سبب محتوای شیرهای طعم دار است که گفته می شود یک بطری 8 انسی آن ممکن است حاوی 15 تا 31 گرم شکر باشد.(7) از طرفی اثر حمایتی احتمالی کاکاﺋو در پوسیدگی های دندانی مورد توجه بسیاری قرار گرفته است.(1) Ferrazzano و همکاران(8) گزارش کرده اند که رژیم غذایی حاوی سوکروز بالا در حضور یا عدم حضور کاکاﺋو پوسیدگی زایی یکسانی دارد. همچنین بیان کردند که اضافه کردن پودر کاکاﺋو یا شکلات به رژیم غذایی هامستر سبب کاهش بروز پوسیدگی در آن ها می شود. با توجه به یافته های موجود در پیشینه، ادعا در مورد اثر شیرکاکاﺋو نسبت به شیر معمولی بر pH پلاک دندانی مورد شک است. همچنین تحقیقی در این زمینه از نظر انواع داخلی در کشور ما انجام نشده است. لذا مطالعه حاضر جهت بررسی تاثیر مصرف شیر و شیرکاکاﺋو بر pH پلاک دندانی در دانشکده دندانپزشکی آزاد اسلامی تهران انجام شد.

مواد و روش ها

در این کارآزمایی بالینی تصادفی یک‌سو کور متقاطع، ده دانشجوی دندانپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی تهران با متوسط سنی 9/4±1/27 سال پس از شرح کامل مراحل کار و اخذ رضایت‌نامه از آنها و تایید در کمیته اخلاق منطقه ای دانشکده، در مطالعه شرکت داده شدند. افراد داوطلب جهت ورود به مطالعه دارای شرایط زیر بودند: سلامت کامل از نظر سیستمیک، عدم مصرف آنتی‌بیوتیک از دو هفته قبل از شروع آزمایش، نداشتن رژیم غذایی خاص، عدم ابتلا به خشکی دهان تشخیص داده شده،‌ عدم استفاده از پلاک ارتودنسی یا پروتز، استفاده نکردن از سیگار، عدم بارداری، فقدان بیماری پریودنتال و پوسیدگی فعال و پرکردگی بین سطح دیستال پرمولر دوم و سطح مزیال مولر اول، همچنین هیچ‌گونه ترمیم دائم یا موقت حاوی گلاس آینومر نداشتند. علاوه بر آن کل بزاق تحریکی ترشحی آنها مساوی یا بیشتر از یک میلی‌لیتر در دقیقه بود که نشانگر ترشح طبیعی بزاق‌ می‌باشد. علاوه بر آن تعداد استرپتوکوک‌های موتانس و لاکتوباسیل بزاق آنها که توسط کیت CRT-Bacteria- Ivoclar Vivadent تعیین گردید بیشتر یا مساوی CFU/ml 105 باشد.(11و10)

در همین ارتباط قدرت بافرینگ بزاق افراد مورد مطالعه توسط نوار تست بافری voclar -VivadentCRT buffer I تعیین گردید و تنها افرادی در مطالعه شرکت داده شدند که قدرت بافری بزاق آنها در حّد معمولی بود.(12) پس از انتخاب نهایی افراد شرکت کننده، با ارائه خمیردندان یکسان به کلیه افراد مربوطه از آنها خواسته شد به مدت سه هفته قبل از شروع مطالعه تا پایان مطالعه دندان های خود را به روش معمول تنها با خمیر دندان مربوطه مسواک کنند و از هیچ‌یک از محصولات حاوی فلوراید دیگر در طول این مدت استفاده نکنند تا حتی الامکان یکسان سازی در محتوای فلوراید بزاق آنها ایجاد شود.(13)برای اینکه پلاک دندانی به قابلیت تولید اسید کافی برسد و در عین حال منافاتی با سلامت دندانی و پریودنتال نداشته باشد، ابتدا پروفیلاکسی کامل دهانی توسط فرد آزمایشگر انجام شد و سپس از افراد داوطلب خواسته شد به مدت 48 ساعت از انجام روش های بهداشت دهان اعم از مسواک، نخ دندان و دهان شویه آنتی باکتریال خودداری کرده و در هر جلسه انجام آزمایش حداقل از دو ساعت قبل غیر از آب چیزی نخورند و نیاشامند.(12)

سپس دو ماده مورد آزمایش و محلول ساکارز 10 درصد (شاهد مثبت) از A تاC کدبندی شدند. برای هر شرکت کننده در هر جلسه آزمایش یک بطری شیر جدید باز می شد (پس از تکان دادن) و یا محلول ساکارز 10 درصد تازه تهیه می شد و CC10 در هر یک داخل لیوان یک بار مصرف به شرکت کنندگان داده می شد. افراد شرکت کننده نیز به دو گروه چهارتایی و یک گروه دوتایی به طور تصادفی ساده با روش قرعه کشی تقسیم شدند. در جلسه اول یکی از مواد مورد بررسی به طور تصادفی به آن ها داده می شد. در جلسه دوم آزمایش، هر گروه به طور تصادفی به دو زیرگروه تقسیم می شدند و هر زیرگروه یکی از مواد مورد بررسی را به طور تصادفی مصرف می کردند. در جلسه سوم نیز به هر زیرگروه سومین ماده باقی مانده داده می شد. همه این مراحل توسط یک آزمایشگر از نوع مواد مورد آزمایش آگاهی نداشت، انجام می شد. آزمایش برای هر گروه کلاً در سه جلسه طی سه هفته متوالی انجام ‌شد. فاصله زمانی یک هفته به عنوان دوره Wash out در نظر گرفته شد. بدین طریق هر یک از گروه ها در هر هفته به صورت متقاطع (Cross-over) و تصادفی یکی از محصولات مورد بررسی را استفاده می‌کردند. مواد متشکله محصولات مورد بررسی بر مبنای اطلاعات درج شده بر روی پاکت شیر در جدول 1 آورده شده است.

A: شیرکاکاﺋو 5/1 درصد چربی

:B شیر ساده 5/1 درصد چربی

:C محلول ساکارز 10 درصد

 

جدول 1 : مشخصات شیرهای مورد مطالعه

مواد متشکله*

نام شیر

شیرکم چرب پاستوریزه

شیرکاکائو کم چرب پاستوریزه

چربی کل gr

5/1

5/1

کربوهیدارت gr

5-8/4

5-8/4

کاکائو  gr

----

3/1

شکر افزوده gr

 . . .

میانگین 5/6 (8-5 درصد)

پروتئین gr

3/3

3/3

فسفر mg

120-96

120-96

کلسیم mg

120-100

120-100

* مواد متشکله در هر 100 گرم شیر مربوطه می باشد.

 

در هر جلسه PH پایه پلاک دندانی توسط آزمایش کننده در محل تعیین شده، در ناحیه بین سطح دیستال پرمولر دوم و سطح مزیال مولر اول، در هر چهار کوادرانت دهان اندازه گرفته می‌شد، سپس فرد مورد آزمایش ده سی سی از ماده مورد نظر را به مدت دو دقیقه در دهان نگه می‌داشت و بعد فرو می‌داد، فرد آزمایش کننده که از نوع محلول مربوط بی اطلاع بود، pH پلاک را در محل های تعیین شده هر چهار کودرانت در فواصل زمانی دو،، پنج، هفت، ده، پانزده، بیست، سی، چهل، پنجاه و شصت دقیقه بعد از کاربرد محلول مربوط با استفاده از میکروالکترود Metrohm (Ω Metrohm Switzerland LL micro glass electrode) متصل به PH متر دیجیتالی (Swiss- Metrohm) اندازه‌گیری می‌کرد.

لازم به ذکر است که میکرو الکترود مربوط قبل از شروع هر آزمایش و نیز در فواصل هر خوانش با محلول سه مول Kcl با 7pH= کالیبره شده با جریان آب مقطر شستشو داده می‌شد. در ضمن جهت ضدعفونی کردن الکترود مربوط در فواصل بین افراد از محلول گلوتارآلدئید 2 درصد به مدت بیست دقیقه استفاده گردید.(12) میانگین pH در زمان های مورد بررسی به تفکیک سه ماده مورد آزمایش در کلیه کوادرانت‌ها تعیین گردید. نتایج مطالعه توسط آزمون آماریRepeated measure ANOVA با سطح معنی‌دار 05/0>P تحلیل شد.

یافته‌ها

تحقیق روی 10 نفر از دانشجویان دندانپزشکی با متوسط سنی 9/4±1/27 سال انجام شد. pH پلاک قبل و بعد از مصرف شیر ساده، شیرکاکاﺋو و محلول ساکارز 10 درصد در فواصل زمانی تعیین شده در 4 کوادرانت دهان اندازه گیری شد. مقایسه تغییرات میانگین pH پلاک قبل و در فواصل زمانی مشخص شده بعد از مصرف هر یک از محصولات توسط آزمون Repeated measure ANOVA در جدول 2 و نمودار 1 نشان داده شده است. یافته ها نشان می دهد در کلیه دقایق مورد بررسی به دنبال مصرف شیرکاکاﺋو، pH پلاک نسبت به شیر ساده افت قابل توجهی داشت. علاوه بر این قابل ذکر است که از دقیقه 15، افت pH پلاک به دنبال مصرف شیرکاکاﺋو بیشتر از محلول ساکارز (به عنوان شاهد مثبت ) بود.


 


جدول 2 : میانگین و انحراف معیار pH پلاک اندازه گیری شده در زمان های مختلف به تفکیک سه ماده مورد آزمایش و نتیجه آزمون آنها

زمان دقیقه

ماده مورد آزمایش

شیر ساده

(a) PHM

شیرکاکاﺋو

(b) PHM

ساکارز

(c) PHM

نتیجه آزمون برحسب

P-value

0

a 15/0±53/6

a 17/0±58/6

a 18/0±57/6

315/0

2

b 14/0±61/6

b 38/0±52/6

b 16/0±37/6

097/0

5

c 14/0±61/6

c 30/0±49/6

d14/0±02/6

021/0

7

e14/0±54/6

f 04/0±23/6

g12/0±01/6

014/0

10

h10/0±53/6

i18/0±14/6

j14/0±03/6

017/0

15

k11/0±59/6

l21/0±91/5

6. 12 ±. 14m

<001/0

20

n13/0±53/6

o14/0±13/6

p13/0±28/6

021/0

30

q11/0±64/6

r05/0±19/6

q 14/0±46/6

028/0

40

s13/0±63/6

t13/0±36/6

u13/0±36/6

020/0

50

w14/0±79/6

x04/0±26/6

w 11/0±41/6

011/0

60

y11/0±80/6

z10/0±24/6

y 10/0±46/6

011/0

* حروف کوچک نمایش داده شده در بالای اعداد نشان گر تشابه یا عدم تشابه اعداد در هر ردیف جدول می باشد. بدین ترتیب که حروف شبیه هم مفهوم شبیه بودن اعداد در هر ردیف را نشان می دهد و عدم شباهت بیان گر متفاوت بودن اعداد است.

 


 

[Type a quote from the document or the summary of an interesting point. You can position the text box anywhere in the document. Use the Text Box Tools tab to change the formatting of the pull quote text box. ]

 

نمودار 1 : میانگین pH پلاک اندازه گیری شده در زمان های مختلف به دنبال مصرف سه نوع ماده مورد آزمایش


اختلاف میانگین pH در زمان های مورد نظر به تفکیک 3 ماده مورد آزمایش از نظر آماری در همه دقایق(جز دقیقه 2) معنی دار بود (05/0P<).

طبق نمودار 1، pH پلاک به دنبال شستشوی دهان با محلول ساکارز 10 درصد و مصرف شیرکاکاﺋو به فاصله کوتاهی پس از مصرف، سریعاً افت کرده و در مورد محلول ساکارز در دقیقه 7 و در مورد شیرکاکاﺋو در دقیقه 15 به حداقل میزان خود رسید و حتی شیرکاکاﺋو در این زمان،  pH پلاک را به زیر حد بحرانی (6=pH) می رساند. طبق نمودار، pH پلاک به دنبال مصرف شیر ساده سریعاً افزایش پیدا کرد و در دقایق پایانی به مقداری بیشتر از pH پایه رسید. لازم به ذکر است که افت pH پلاک به دنبال مصرف شیرکاکاﺋو از دقیقه 15 بیشتر از pH پلاک به دنبال مصرف محلول ساکارز 10 درصد بود. در خاتمه زمان تعیین شده، pH پلاک به دنبال مصرف محلول ساکارز به حد پایه pH پلاک بسیار نزدیک شده اما در مورد شیرکاکاﺋو میانگین pH پلاک در دقایق پایانی تفاوت قابل توجهی (05/0P<) نسبت به pH پلاک پایه داشت.

همچنین در این مطالعه مدت زمان باقی ماندن pH پلاک زیر حد بحرانی پس از مصرف هر 3 ماده مورد مورد آزمایش تعیین گردید (جدول 3) تفاوت زمان ثبت شده برای گروه ها نسبت به هم از نظر آماری معنی دار بود (05/0P<) همانطور که ملاحظه می شود طولانی ترین زمان باقی ماندن pH پلاک زیر حد بحرانی در نظر گرفته شد در این مطالعه 6=pH به دنبال مصرفشیرکاکاﺋو بود اما مصرف شیر ساده pH پلاک را در هیچیک از مقاطع زمانی به زیر  pH بحرانی سوق نداد.

 

 

جدول 3 : مدت زمان باقی ماندن pH پلاک زیر حد بحرانی به دنبال مصرف محصولات مورد آزمایش

(دقیقه) زمان

محصولات مورد مطالعه

7/4±9/3

شیرکاکاﺋو

0

شیر ساده

05/0±28/0

ساکارز

 

 

 

بحث

نتایج این مطالعه نشان داد که از بین مواد مورد بررسی محلول ساکارز 10 درصد و شیرکاکاﺋو هر دو باعث کاهش pH پلاک دندانی شدند، اگرچه این کاهش در مورد ساکارز سریع تر از شیرکاکاﺋو اتفاق بود، ولی شیرکاکاﺋو باعث افت تدریجی pH پلاک به میزان بیشتری از ساکارز گردیده بود. شیر ساده مورد مطالعه در هیچیک از مقاطع زمانی pH پلاک را به پایین تر از pH پایه نزول نداد بلکه حتی در اکثر مقاطع زمانی (2، 5، 30، 40، 50 و 60 دقیقه پس از مصرف) به طور معنی داری pH پلاک را از حد پایه بالاتر برد. حداکثر pH پلاک ثبت شده به دنبال مصرف شیر ساده مورد مطالعه در دقایق پایانی (60-50 دقیقه) بوده است. pH پلاک به دنبال مصرف شیرکاکاﺋو در دقیقه 15 حداکثر افت را نشان داد و حتی در این مقطع زمانی، pH در زیر حد بحرانی در نظر گرفته شده در این مطالعه قرار گرفت؛ این افت بیشتر از افت pH به دنبال مصرف محلول ساکارز بود، که حداکثر افت آن در دقیقه 7، به مدت 7/4 دقیقه رخ داده بود.

گرچه تعیین میزان قطعی pH بحرانی ممکن نیست چرا که pH بحرانی میان افراد و نیز نقاط مختلف دهان فرد تفاوت نشان می­دهد، مقادیر تعیین شده برای pH بحرانی در منابع مختلف بسیار متنوعند. با این وجود در اکثر منابع pH زیر 6-5 را محدوده خطر آغاز دمینرالیزاسیون مینایی می دانند.(11و10)در مطالعه حاضر 6= pH به عنوان pH بحرانی در نظر گرفته شد که جهت ارزیابی اسیدزایی میان وعده ها محافظه کارانه تر به نظر می رسد.(14)

در مطالعه ای که Jensen و همکاران(15) به منظور بررسی اثر میان وعده های انتخابی بر روی رمینرالیزاسیون /دمینرالیزاسیون مینا و عاج انجام دادند، نتایج نشان داد متوسط تغییرات محتوی مواد معدنی مینا در گروه های شیرکاکاﺋو، شیر 2 درصد، شیر کامل و شیر بدون چربی نشانگر رمینرالیزاسیون ضایعات مینایی است. از طرف دیگر حمله اسیدی ناشی از مصرف رژیم نرمال بر روی نمونه های عاجی (گروه کنترل) با اضافه کردن میان وعده هایی مانند شیرکاکاﺋو، شیر 2 درصد و شیر کامل افزایش پیدا نکرد و این می تواند بیانگر غیرکاریوژنیک بودن این مواد باشد. همانطور که در این مطالعه مشاهده می شود این که شیر 2 درصد، شیر کامل و شیر بدون چربی سبب رمینرالیزاسیون ضایعات مینایی شده، می تواند تاییدی بر افزایش pH پلاک پایه بعد از مصرف شیر ساده گاوی باشد. اما در مورد شیرکاکاﺋو نتیجه به دست آمده مخالف با نتیجه تحقیق ماست. البته لازم به ذکر است که در مطالعه Jensen به محتوای شکر، درصد چربی و محتوای کاکاﺋوی شیر اشاره نشده است، به علاوه در این مطالعه تغییر در محتوای مواد معدنی نمونه های مینایی و عاجی با مصرف میان وعده های مختلف مدنظر بوده که با روش کار ما متفاوت بوده است.

در تحقیقی که Koparal و همکاران جهت ارزیابی اثر میان وعده های مختلف برروی تغییرات pH پلاک انجام دادند، اثر شیر بدون چربی و شکلات شیری و محلول ساکارز 10 درصد بر pH پلاک دندانی بررسی شد. نتایج مطالعه نشان داد که شیر گاوی ساده کاهش بسیار جزئی در pH پلاک دندانی نسبت به حد پایه نشان داد، اما شکلات بیشتر از همه pH پلاک را پایین برده و در عرض 15 دقیقه به حداقل pH رساند (همانند مطالعه ما). با وجود این که حداکثر تغییرات pH برای شکلات کمتر از ساکارز 10 درصدی گزارش شده بود (برخلاف مطالعه ما که حداکثر تغییرات pH مربوط به شیرکاکائو است)، اما شکلات، pH پلاک را برای بیشترین زمان در زیر حد بحرانی نگه داشته بود (همانند مطالعه ما). البته در این مطالعه مدت زمان باقی ماندن pH پلاک زیرحد بحرانی (97/4±82/27 دقیقه) حدوداً 6 برابر مطالعه ما بوده است که به نظر می رسد تفاوت منطقی باشد، چرا که غلظت کل کربوهیدرات موجود در شکلات شیری از مطالعه ما بیشتر بوده است.(16)

 در مطالعه ای که Jensen و همکاران(15) جهت بررسی پتانسیل اسیدوژنیک میان وعده ها و غذاهای مرجع اجرا کردند، شیر بدون چربی و شکلات شیری دو تا از مواد غذایی مورد بررسی بودند. نتایج این مطالعه در مورد شیر بدون چربی نشان داد که این ماده سبب افت مختصری در pH پلاک گردید اما در عرض 30 دقیقه pH را به حد پایه برگرداند و در بین کلیه مواد مورد بررسی؛ بالاترین متوسط pH پلاک ثبت شده به دنبال مصرف این ماده بود که به طور قابل توجهی بالاتر از محلول ساکارز 10 درصد می باشد. اما شکلات شیری مورد بررسی در این مطالعه سبب افت pH پلاک حداکثر تا حد 11/0±45/4 گردیده بود. در ضمن این تحقیق بیان می کند که شکلات شیری مورد بررسی حاوی 7/48 درصد ساکارز و 9 درصد لاکتوز است. به علاوه همانطور که این مطالعه نشان می دهد از حدود 5 دقیقه بعد از مصرف شکلات شیری pH پلاک به زیر حد 6 سقوط کرد و این نزول تا دقایق پایانی مطالعه (30 دقیقه) ادامه داشته است. اما در مطالعه ما pH پلاک تنها حدود 5 دقیقه زیر حد بحرانی باقی ماند و بعد از آن به سرعت بالا رفت که می تواند به علت محتوای بیشتر ساکارز مطالعه Jensen نسبت به مطالعه ما باشد.

همچنین قدرت چسبندگی بالاتر شکلات شیری نسبت به شیرکاکائو می تواند علت دیگری برای این امر باشد. روش مورد استفاده جهت تعیین pH پلاک در مطالعه Jenesen و همکاران(15) روش Telemetric بوده که روش دقیق تری نسبت به مطالعه ما است.(17)به علاوه در تحقیق ذکر شده پلاک 3 تا 7 روزه مورد بررسی قرار گرفت که می تواند توجیه کننده ثبت pH پلاک پایین تر به دنبال مصرف شیر گاوی نسبت به مطالعه ما باشد. در مطالعات تجربی بسیاری غیراسیدوژنیک بودن شیر یا حداقل اسیدزایی، به دنبال مصرف شیر گاوی مورد بحث قرار گرفته و این امر عمدتاً به نوع قند شیر (لاکتوز)، محتوای کلسیم و فسفر بالای آن و نیز قدرت بافرینگ پروتئین های شیر نسبت داده شده است. Murray(24) بیان می کند که شواهد به دست آمده از مطالعات حیوانی نه تنها بیانگر غیرپوسیدگی ‎زا بودن شیر گاو است، بلکه شدیدا پیشنهاد اثر ضدپوسیدگی برای آن دارد همچنین مطالعات اپیدمیولوژیک چندی نیز وجود دارد که اثر حفاظتی مصرف شیر در سلامت دهانی را تایید می کنند.

 Danchaivigitr و همکاران(5) ذکر کردند که وجود کازئین در شیر به عنوان یک عامل بافری مانع افت pH پلاک در پریودهای زمانی اولیه می شود. مجله National Dairy Council طی مقاله ای که در سال 2007 در مورد بررسی شیرهای طعم دار از جنبه های مختلف انتشار داد بیان کرد که تفاوت اصلی بین شیر ساده و شیر طعم دار مثل شیرکاکائو محتوای ساکارز شیرکاکائو است. در این مقاله بیان شده است که محتوای یک شیشه 16 انسی حدود 58 گرم شکر (معادل 14 قاشق چایخوری، حدود 13 درصد) دارد و این میزان بیشتر از شکر موجود در یک شیشه پپسی 16 انسی است.

اما در مطالعاتی که Bowen(20و19)انجام داد دریافت که شیر 2 درصد چربی و حاوی 10 درصد شکر افزوده، پوسیدگی زا تر از شیر 2 درصد چربی بدون شکر نیست. همچنین شیر 2 درصد چربی، با 10 درصد شکر افزوده، از محلول ساکارز 10 درصد کمتر پوسیدگی زاست که بیانگر وجود اجزایی در شیر است که می تواند نقش حفاظت کننده داشته باشد.

در مطالعه ما مقدار شکر موجود در شیرکاکائو طبق اظهار کارخانه سازنده حدود 8-5 درصد بود؛ اما همانطور که نتایج نشان داد شیرکاکائو از دقیقه 15 به طور قابل توجهی نسبت به محلول ساکارز سبب افت بیشتر pH پلاک شد. علت تفاوت این یافته ها با مطالعات ذکر شده می تواند این باشد که محتوای شکر حقیقی شیرکاکائو مورد مطالعه بیش از مقدار ذکر شده توسط کارخانه سازنده است که پیشنهاد می شود در مطالعات بعدی مواد متشکله محصولات مورد آزمایش قبل از مطالعه ارزیابی شود. به علاوه در هیچیک از مطالعات ذکر شده محتوای کاکائوی موجود در شیرکاکائو عنوان نشده است، در حالی که طبق اظهار کارخانه سازنده میزان کاکائو در شیرکاکائوی مورد مطالعه ما 3/1 درصد بود.

 Ferrazzano و همکاران گزارش کرده اند که محصولات حاوی کاکائو دارای مهارکننده های آنزیم دکستران سوکراز که مسئول تشکیل پلی ساکاریدهای خارج سلولی از سوکروز است، بوده و متعاقباً پیشنهاد شده که احتمالاً مواد فنولیک موجود در کاکائو مسئول اثر ضدپوسیدگی مشاهده شده توسط پودر کاکائو می باشند همچنین نشان دادند که پودر کاکائو محلول در آب به طور قابل توجهی میزان پوسیدگی را در موش هایی که با استرپتوکک سابرینوس آلوده شده اند را کاهش می دهد، مؤلفین بیان می کنند که این عملکرد مهاری ممکن است به علت اثر برروی سنتز گلوکان های غیر قابل حل در آب باشد و نیز پلی فنول های موجود در کاکائو می تواند رشد استرپتوکک سانگوئیس را مهار کند، اما این اثر را برروی استرپتوکوک موتانس ندارد، از طرف دیگر همین محققین با پیش درمانی حفرات مصنوعی که با بزاق پوشیده شده بودند، توسط پنتامر پلی فنول مشتق از کاکائو نشان دادند که این ماده به طور قابل توجهی تشکیل بیوفیلم و تولید اسید توسط هر دو استرپتوکوک سانگوئیس و موتانس را کاهش می دهد و بیان کردند که گرچه به نظر می رسد استرپتوکوک موتانس به سختی تحت تاثیر اثرات مهار رشدی یا کشنده پلی فنول موجود در کاکائو با حداقل غلظت مؤثر قرار می گیرد اما تولید اسید از سوکروز توسط این میکروارگانیسم به طور قابل توجهی مهار می شود.

اخیراً در مطالعه ای پوسته آسیاب شده دانه های کاکائو، که در واقع یک محصول دورریز کارخانجات شکلات سازی است، جهت تولید دهانشویه برای کودکان استفاده شده است و نتایج نشان داده است که استفاده منظم از این دهانشویه سبب 9/20 درصد کاهش در تعداد استرپتوکوک های موتانس و 6/49 درصد کاهش در میزان پلاک گردیده است (001/0>P). مؤلفین این مطالعه ذکر می کنند که پوسته کاکائو حاوی دو نوع ماده کاریواستاتیک است، که یکی Anti-GTF می باشد که اثر ضدگلوکوزیل ترانسفرازها که سنتز گلوکان را کاتالیز می کنند، دارد و دیگری دارای اثر آنتی باکتریال است. آن ها بیان می کنند که اثر Anti-GTF کاکائو بخشی مربوط به Gelatin-perceptible تانین و بخشی ناشی از پلی فنول های منومریک است که این اجزا در تنظیم تشکیل پلاک دندانی به صورت آزمایشگاهی مؤثر تشخیص داده شده اند. همچنین اسیدهای چرب غیراشباع که به نظر می رسد اسیدهای Linoleic و  Oleicباشند، اثر باکتریوسیدال بر علیه استرپتوکوک موتانس اعمال می کنند و بدین صورت در القاء اثر آنتی باکتریال ماده مورد بررسی نقش دارند.(22)به نظر نمی رسد که در مطالعه ما محتوای اندک کاکائو (3/1 درصد) توانسته باشد تأثیری برروی مهار پتانسیل اسیدزایی پلاک دندانی بعد از مصرف داشته باشد چرا که مصرف شیرکاکائوی مورد بررسی نه تنها سریعاً از دقایق اولیه سبب افت pH پلاک شده بلکه از دقیقه 15 به بعد حتی بیش از محلول ساکارز 10 درصد pH پلاک را پایین آورده است. ممکن است محتوای بسیار بالای ساکارز شیرکاکائوی مورد مطالعه (بیش از درصد ذکرشده توسط کارخانه) مانع شده که کاکائوی اضافه شده (هرچند به مقدار اندک) همچنین کازئین و سایر عناصر حفاظتی مثل کلسیم و فسفر و ... موجود در شیر توانسته باشند اثر اسیدزایی ناشی از تخمیر آن را خنثی نمایند.

یکی از یافته های این تحقیق که برای ما تاحدی غیرمنتظره بود، عدم افت pH پلاک 48 ساعته به زیر حد بحرانی توسط محلول ساکارز 10 درصد بود. البته در چندین مطالعه مشابه از جمله مطالعه Koparal و همکاران(9)نیز چنین نتیجه ای عنوان گردیده است. Koparal(9) ادعا می کند از آنجایی pH ثبت شده با روش Microtouch (روش مطالعه ما) نسبت به روش Telemetric بالاتر است؛ 6=pH احتمالا مقادیر نزدیک به 3/5 می باشد و با توجه به وجود پلاک 48 ساعته، نرسیدن pH پلاک به زیر حد بحرانی به دنبال مصرف ساکارز 10 درصد را می توان توجیه کرد. یکی از مزایای مطالعه حاضر یکسان سازی محتوای فلوراید بزاق و پلاک بود که طبق مطالعه Heijnsbroek(13) مدنظر قرار گرفت که در هیچ یک از مطالعات دیگر به این مورد توجه نشده بود. بدین صورت که تمامی افراد شرکت کننده به مدت 3 هفته از یک نوع خمیر دندان استفاده کردند، هیچ محصول حاوی فلوراید و هیچ نوع دهان شویه ای استفاده نکردند (جهت یکسان سازی محتوای فلوراید بزاق)؛ به علاوه از نظر ظرفیت بافری بزاق، عدم وجود پوسیدگی، باکتری های بزاق، نواحی مورد بررسی و ... مشابه سازی شدند و از این رو pH پلاک پایه در تمامی موارد هیچگونه اختلاف معنی داری را نشان نداد و طبق نظر Koparal(16) و Akay(22) این مسئله خود نشان دهنده Reliability طراحی مطالعه می باشند.

به علاوه در مطالعه حاضر، افراد مورد بررسی از میان دانشجویان دندانپزشکی در یک طیف سنی انتخاب شدند. طبق نظر Koparal و همکاران(9) پاسخ pH در کودکان با بزرگسالان متفاوت است. به علاوه میکروالکترود شیشه‌ای مورد استفاده در این تحقیق نسبت به انواعی که نیاز به الکترود مرجع جداگانه و پل نمکی دارند و در بسیاری از مطالعات قبلی مورد استفاده قرار گرفته‌اند بسیار دقیق تر و حساس تر است. به علاوه کلیه مراحل اندازه‌گیری pH پلاک و کالیبره کردن الکترودها در تمامی روزهای آزمایش زیر نظر مستقیم گروه شیمی دانشگاه شهید بهشتی که مهارت کافی در این زمینه داشتند، انجام گرفت.

انجام آزمایش مشابه در مورد شیرهای متنوع دیگر و سایر میان وعده های مورد مصرف رایج توصیه می شود تا شاید به این طریق بتوان قدمی در راه پیشگیری از پوسیدگی دندانی در کشور برداشت.

همچنین توصیه می‌شود قبل از انجام آزمایش مشابه، محتوای مواد متشکله شیرها به طور کامل آنالیز شود تا در تفسیر داده‌ها بتوان از آنها استفاده نمود. (نوع پروتئین ها، میزان کلسیم و فسفر و ...)

به علاوه توصیه می‌شود گروه مورد بررسی از میان افرادی که بیشتر از این میان وعده‌ها استفاده می‌کنند یعنی کودکان انتخاب شوند.

از محدودیت های تحقیق حاضر می توان به سختی دسترسی به کیت‌های آزمایشی و میکروالکترود مربوطه و مشکل در فراهم نمودن نمونه های انسانی واجد شرایط، عدم همکاری برخی از نمونه ها که موجب خارج شدن آنها از مطالعه گردید، تعداد زیاد دفعات اندازه گیری pH، مشکل در هماهنگی با گروه شیمی جهت نظارت بر نحوه سنجش PH‌ پلاک و کالیبره نمودن الکترودها و هزینه نسبتاً بالای تحقیق اشاره نمود.

نتیجه گیری

نتایج این مطالعه نشان داد که از بین مواد مورد بررسی محلول ساکارز 10 درصد و شیرکاکاﺋو هر دو باعث کاهش pH پلاک دندانی می شوند، اگرچه این کاهش در مورد ساکارز سریع تر از شیرکاکاﺋو اتفاق می افتد ولی شیرکاکاﺋو باعث افت تدریجی pH پلاک به میزان بیشتری از ساکارز گردید. شیر ساده در هیچیک از مقاطع زمانی pH پلاک را به پایین تر از pH پایه نزول نداد بلکه حتی در اکثر مقاطع زمانی (2، 5، 30، 40، 50 و 60) به طور معنی داری pH پلاک را از حد پایه بالاتر برد

تشکر و قدردانی

تقدیر و تشکر ویژه از زحمات استاد گرامی سرکار خانم دکتر پیوند معینی به پاس رهنمودهای ارزشمندشان. سپاس فراوان از آقای دکتر فرهاد رئوفی؛ با تشکر از جناب آقای دکتر خرازی و با سپاس از پرسنل بخش کودکان دانشکده دندانپزشکی دانشگاه آزاد تهران.

  1. Evans EW, Hayes C, Palmer CA, Bermudez OL, Naumova EN, Cohen SA. Development of a pediatric cariogenicity index. J Public Health Dent 2013; 73(3): 179-86.
  2. Casamassimo, Fields. Mctigue. Pediatric Dentistry Infancy through Adolescence (Pinkham), 4th ed. Elsevier Saunders Press 2005; P. 320-22.
  3. Christina PC, Joseph W, Ying XV, Yin-Bun C, Yoke Lim S, David JM. Anti-caries effect of CPP-ACP in irradiated nasopharyngeal Carcinoma. Clin Oral Investig Clin Oral Invalig 2014; 27: 728-39.
  4. Merdad K, Sonbul H, Bukhary S. Caries susceptibility of endodontically versus nonendodontically treated teeth. J Endod 2011; 37(2): 139-42.
  5. Danchaivigitr A, Nakornchi S, Thaweeboon B, Leelataweewud P, Phonghanyudh A, Kiatprajak C. The effect of different milk formulas on dental plaque pH. Int J Pediatric Dent 2006; 16(3): 192-98.
  6. Levine RS. Milk, flavoured milk products and caries. Br Dent J 2001; 191(1): 20.
  7. Defining the Dairy Case. 2007; Available at: http://www. havemilk. Accessed Mar 6, 2007.
  8. Ferrazzano GF, Amato I, Ingenito A, Natale AD, Pollio A. Anti-carogenic effects of polyphenols from plant stimulant beverages (cocoa,coffe,tea). Fitoterapia 2009; 80(5): 255-62.
  9. Moeiny P, Shafizadeh N, Biabani SH, Raofie F, Kharazifard MJ. Evaluation of the Effect of Three Different Iranian Industrial Fruit Juices on Plaque PH. JIDA 2013; 25(2): 155-63.
  10. Mortazavi S, Noin S. Plaque pH changes following consumption of two types of plain and bulky bread. Dent Res J 2010; 8(2): 80-4.
  11. Banan LK, Hegde AM. Plaque and salivary PH changes after consumption of fresh fruit juices. J clin Pediatric Dent 2005; 30(1): 9-13.
  12. Sonmez LS, Aras S. Effect of white cheese and sugarless yoghurt on dental plaque acidogenicity. Caries Res 2007; 41: 208-11.
  13. Heijnsbroek M, Geradu VA, Buijs MJ, Van Loveren C, Ten Cate JM,Timmerman MF. Increased salivary flouride concentration after post-brush flouride rinsing not reflected in dental plaque. Caties Res 2006; 40(5): 444-8.
  14. Huang GF, Change H, Yinlin WMG. Effect of oral rinse with soft drinks on human plaque PH. Chin Dent Journal 2007; 20(2): 83-92.
  15. Jensen ME, Donly K, Wefel JS. Assessment of the effect of selected snack foods on the remineralization/demineralization of enamel and dentin. J Contem Dent Pract 2000; 1(3): 1-12.
  16. Koparal E, Eronat C, Eronat N. In vivo assessment of dental plaque pH changes in children after ingestion of snack foods. ASDC J Dent Child 1998; 65(6): 478-83.
  17. Jensen ME, Schacthele CF. The acidogenic potential of refrence foods and snacks at interproximal sites in the human dentition. J Dent Res 1983; 62(8): 889-92.
  18. Murray JJ. Prevention of oral disease. 4th ed. Oxford; 2004, P. 17-25.
  19. Bowen WH, Pearson SK. Effect of milk on cariogenesis. Caries Res 1993; 27(6): 461-6.
  20. Bowen WH. Assessing the cariogenic potential of some infant formulas, milk and sugar solutions. J Am Dent Assoc 1997; 128(7): 865-71.
  21. Srikanth RM, Shashikiran ND, Subba Reddy V. Chocolate mouth rinse: Effect on plaque accumulation and mutans streptococci counts used by children. J Indian Soc Pedod Prevent Dent 2008; 26(2): 67-70.
  22. Akay GA, Atay N. Effect of chewing gum containing calcium flouride on salivary acidogenicity. Caries Res 2007; 41: 208-11.
  23. Johansson A, Lingstrom P, Birkhed D. Effect of soft drinks on proximall plaque pH at normal and law salivary secretion rates. J Acta Odontol Scand 2007; 65(6); 352-6.