مقایسه استحکام فشاری و کششی قطری دو نوع کامپوزیت نانو و دو نوع کامپوزیت هیبرید

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه ترمیمی و زیبایی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد

2 استادیار گروه ترمیمی و زیبایی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد

3 دندانپزشک

چکیده

مقدمه: مواد ترمیمی در خلال تعبیه در دهان و نیز هنگام عمل جویدن باید در برابر نیروهای وارده پایداری کنند، به همین سبب خواص مکانیکی این مواد از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف از این مطالعه بررسی استحکام کششی و فشاری مواد کامپوزیتی نانو و هیبرید است.
مواد و روش‌ها: این مطالعه تجربه-آزمایشگاهی بر روی دو گروه کامپوزیت هیبرید (Diafil , Swectrum) و دو گروه کامپوزیت نانوفیلد
(Nex comp , Synergy nano) انجام شد. کامپوزیت‌ها در قالب‌های مخصوص قرار گرفته و پس از کیورکردن کامپوزیت‌ها و جدا کردن نمونه‌ها از قالب‌ها در ظرف‌های مجزا و تاریک حاوی آب مقطر به مدت یک هفته نگهداری شدند، در نهایت نمونه‌ها توسط دستگاه یونیورسال با سرعت mm/min 1 تحت آزمایش استحکام فشاری و کششی قطری قرار گرفتند. داده‌ها توسط آزمون ANOVA و دانکن با سطح معنی‏داری 05/0 مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ‏‏ها: نتایج نشان داد که هیچ‌گونه تفاوت آماری معنی‏داری از جهت استحکام فشاری بین دو نوع کامپوزیت نانو و دو نوع کامپوزیت هیبرید به طور جداگانه وجود ندارد (05/0P>). کامپوزیت Nex comp حداقل استحکام کششی قطری را نشان داد (05/0P<). اختلاف استحکام کششی قطری بین سه گروه دیگر معنی‏دار نبود.
نتیجه گیری: استحکام فشاری گروه‏های کامپوزیتی مشابه همدیگر بودند اما میزان استحکام کششی قطری Nex comp (از کامپوزیت‏های نانو) پایین تر از دیگر کامپوزیت‏های نانو و هیبرید بود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Evaluation of the Compressive and Diametric Tensile Strength of Two Type Nano and Two Type Hybrid Composites

نویسندگان [English]

  • Abdorahim Davari 1
  • AliReza DaneshKazemi 2
  • SayedMajid Mousavinasab 2
  • SayedAbdolhojeh Alavi 3
1 Associate Professor, Dept of Operative Dentistry, Dental School, Shahid Sadoughi University of Medical Sciences, Yazd, Iran
2 Assistant Professor, Dept of Operative Dentistry, Dental School, Shahid Sadoughi University of Medical Sciences, Yazd, Iran
3 Dentist
چکیده [English]

Introduction:Restorative materials should be able not to strain under pressure during restoration process or mastication, so their mechanical properties are of high importance. The aim of this study was to evaluate the compressive and diametric tensile strength of hybrid and nanofilled composite restorative materials.
Materials & Methods: Two hybrids (Diafil & Spectrum) and two nanofilled composite (nex com & synergy nano) were used in this in vitro experimental study. Samples were placed in a special circular mold and were light cured. After removing, the samples were stored in a light proof container under distilled water for 1 week. The specimens were then submitted to compressive and diametric tensile test, using universal compression machine at a crosshead speed of 1 mm/min. Data were analyzed using ANOVA and Duncan tests at significant level of 0.05.
Results: There was not any significant difference between the values of compressive strengths of the composites (P>0.05). Nex comp showed the least diametric tensile strength (P<0.05), but no significant difference was detected between the other three materials.
Conclusion: Compressive strength of various composites was about the same, but diametric tensile strength of Nexcomp nanofilled composites was lower than other nanofilled or hybrid composites.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Hybrid composite
  • Nano composite
  • diametric tensile strength (DTS)
  • compressive strength (CS)

مقدمه

کامپوزیت‏های دندانی رزینی که با نور مرئی فعال می‏شوند به طور گسترده­ای به عنوان مواد ترمیمی در دندان‏های قدامی و خلفی مورد استفاده قرار می­گیرند.

مقدار نرمی مواد ترمیمی، سایش بیش از حد، از دست دادن حالت سازگاری حیاتی مواد ترمیمی، تغییر رنگ مواد، شکستگی و از دست­دادن گیر مواد همه و همه به ناکافی بودن مقدار پلی‏مریزاسیون مواد مرتبط است.(1) خصوصیات مکانیکی از قبیل سختی و مقاومت در برابر سایش از جمله مواردی هستند که به مقدار تغییرات مونومرهای موجود در کامپوزیت‏ها بستگی دارد.(2)

در کامپوزیت‏های نانو به طور قابل توجهی انقباض بعد از پلی­مریزاسیون کاهش یافته و دارای خصوصیات فوق­العاده ای از جهت زیبایی نسبت به دیگر کامپوزیت‏ها (Hybrid, Packable) می­باشند. استفاده از نانو کامپوزیت‏ها هیچ محدودیتی در ترمیم دندان‏ها ندارد به این معنی که می­توانند برای ترمیم دندان‏های قدامی و خلفی مورد استفاده قرار گیرند.(3)

تکنولوژی نانو موجب پیشرفت در ساختار کامپوزیت‏های رزینی شده است که با وجود ذرات نانو به اندازه‏ای حدود 25 نانومتر و تراکمی حدود 75 نانومتر (منظور تعداد ذرات در واحد حجم می باشد) این امر محقق گردیده است. از جمله­ این ذرات می‏توان به زیر کونیم و سیلیکا و یا ذرات نانو سیلیکا اشاره کرد.

این تراکم توسط ذرات سیلان ایجاد می­شود که در نهایت به ماتریکس رزینی باند می­شوند. پراکندگی فیلرها در ماتریکس موجب افزایش فشار تا 5/79 درصد می‏شود.(4)

هرچه اندازه و سایز ذرات کوچک‏تر باشد، رزینی که حاوی این نوع ذرات است قابلیت پرداخت بهتری دارد و نه تنها مقدار سایش در این نوع ترمیم­ها با گذشت زمان افزایش نمی­یابد بلکه سطح صاف و صیقلی در آنها باقی می­ماند. این تکنولوژی همچنین موجب بهبود خواص مکانیکی این مواد شده است تا بتوانند در دندان‏های قدامی و خلفی مورد استفاده قرار گیرند.(5)

تنها اشکال موجود این است که به خاطر کوچک بودن بیش از اندازه­ی ذرات، آنها قادر به منعکس کردن نور نیستند، بنابراین به ناچار آنها را با ذراتی با سایز بزرگ تر ترکیب می­کنند، که میانگین قطر این ذرات در حدود طول موج نور مرئی (حدوداً 1 میکرومتر) است، که این امر موجب بهبود هر چه بیشتر رفتارهای نوری آنها می­شود.

کامپـوزیت‏های نانوفیل و نانو هیبرید اخـیراً به صنعت معرفی شده­اند. کامپوزیت‏های نانو هیبرید دارای میانگین سایز ذرات (APS)[1]  پایین­تری  نسبت به  کامپوزیت‏های میکروفیلاند و با این حال بسیار محکم هستند.

این ترکیب که حاوی APS کاهش­یافته با استحکام بالا است با قرارگیری دقیق و منظم ذرات فیلر در ماتریکس و با بهره­گیری از صنعت نانو تکنولوژی امکان­پذیر شده است.(6)

این نوع از کامپوزیت‏ها جلاپذیری بالایی دارند، زیبایی بسیار خوبی ایجاد می­کنند و همچنین خصوصیات مکانیکی ایده­آلی دارند.

اساس و ماهیت تکنولوژی نانو در ایجاد و فراهم ساختن مواد و وسایلی در حد اتم، مولکول و ساختارهای مافوق ذره و بهره برداری از خصوصیات منحصر به فرد ذراتی با سایز بین 1/0 تا 100 نانومتر می‏باشد.(7)

رزین کامپوزیت‏های نانو فیلد خصوصیات مکانیکی در حد کامپوزیت‏های هیبرید دارند و از این رو امکان استفاده در همان مواردی را دارند که کامپوزیت‏های هیبرید مورد استفاده قرار می گیرند و همچنین در ترمیم‏های زیبایی دندان‏های قدامی نیز بسیار مورد توجه می‏باشند.(8)

Tolosa و همکارانش در سال 2005 طی مطالعاتی مقدار استحکام کششی سه نمونه کامپوزیت نوری را با دو منبع نوری مختلف مورد ارزیابی قرار دادند. سه نمونه کامپوزیت نوری مورد استفاده در این مطالعه شامل میکروفیلد (3MESpe) A110، (3MESpe ) P60 که برای ترمیم‏های خلفی بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرند و میکروهیبرید کاریسما (Heraeus-Kulzer) بود و دو نوع منبع نوری مختلف یکی نور هالوژن HAL
(
Degulux و Degussa) و دیـگـری نــور دایــدی LED

(Ultrablue و DMC) بود.

نتایج  بیانگر این  واقعیت  بود که  هیچ گونه تفاوت آماری قابل توجهی در مقدار (DTS)[2] یک گروه کامپوزیت کیور شده با دو منبع نوری متفاوت دیده نشد. هر چند گروه‏های کامپوزیتی مختلف مقادیر DTS متفاوتی را نشان دادند.(9)

در مطالعات Aguiar و همکارانش در سال 2005 مقدار سختی و استحکام کششی رزین کامپوزیت هیبریدی (Z250, 3MESPE) که با چهار روش نوردهی متفاوت بررسی شد. آنها بیان کردند که مدیای مورد استفاده جهت نگهداری نمونه‌ها این قابلیت را دارد که موجب تغییر در خصوصیات فیزیکی کامپوزیت‏ها با ساختارهای پلیمری متفاوت شود.(10)

 طی مطالعات Bona و همکارانش در سال 2008 رابطه مقدار استحکام انعطاف‏پذیری (σf) و استحکام کششی (σt) 4 نوع کامپوزیت رزینی (Filtek Z250،
AM-Amelogen، VE-Vitol-escence و EX-Esthet-X) مورد ارزیابی قرار گرفته است. این مقادیر برای EX و Z250 در هر دو تست σt و σf بیشترین بود. این نتایج تئوری ارتباط σt و σf را اثبات کرد.(11)

طی مطالعات Ilie N و همکارانش در سال 2009 تعداد 72 کامپوزیت هیبرید، نانوهیبرید، میکروفیلد Packable، ارموسر و Flowable از جهت رفتارهای مکانیکی مورد مقایسه قرار گرفتند. در این مطالعه مقدار استحکام انعطاف‌پذیری [3](FS) ضریب انعطاف‌پذیری [4](FM) استحکام کششی (DTS) و استحکام فشاری [5](CS) مورد بررسی قرار گرفت. پایین‌ترین مقدار خصوصیات مکانیکی مربوط به کامپوزیت‌های میکروهیبرید بود. کامپوزیت‌های Flowable تفاوت آماری قابل توجهی از لحاظ خصوصیات مکانیکی نسبت به میکروهیبرید‌ها نداشتند و تنها تفاوت آن‌ها در بالا بودن DTS نسبت به کامپوزیت‌های میکروهیبرید بود. لذا نتیجه گیری شد که مقدار فیلر تأثیر بسیار زیادی در افزایش خصوصیات کامپوزیت‌ها از جمله FS و FM تا حد 60% دارند، در حالی که در مقدار DTS و CS نداشتند، از طرف دیگر نوع مواد بر روی خصوصیات مکانیکی کامپوزیت‌ها تأثیر دارد و بیشترین تأثیر آن‌ها بر روی CS می‏باشد.(12)

بنابراین مواد ترمیمی در خلال تعبیه در دهان و نیز هنگام عمل جویدن باید در برابر نیروهای وارده پایداری کنند به همین سبب خواص مکانیکی این مواد از اهمیت خاصی برخوردار است. بدین لحاظ بر آن شدیم تا ویژگی‏های مکانیکی استحکام فشاری و کششی کامپوزیت‏های جدید را در این تحقیق مورد بررسی قرار دهیم.

مواد و روش‏ها

در این مطالعه گروه‏های ده تایی از چهار نوع کامپوزیت نوری شامل دو نوع کامپوزیت هبرید (Diafill و Spectrum) و دو نوع کامپوزیت نانو (Nex comp و
Synergy Nano) و با رنگ یکسان A2 انتخاب شدند (جدول 1).

جهت آزمایش استحکام فشاری، قالبی از نیکل-کروم به ارتفاع mm 6 و قطر mm 3 ساخته شد تا به وسیله‌ آن نمونه‌های استوانه ای شکل از قرار دادن کامپوزیت‌های متفاوت در داخل قالب تهیه شود. دیواره داخلی قالب از قبل توسط یک لوبریکنت غیرقابل واکنش با کامپویت (وازلین) پوشانده شد که این امر جهت سهولت در جدا کردن نمونه از قالب بعد از کیور کردن آنها بود. قبل از قرار دادن کامپوزیت، قالب به همراه یک نوار سلولوئیدی بر روی لام آزمایشگاهی قرار داده شد. کامپوزیت‏ها توسط اسپاتول پلاستیکی به صورت لایه‏هایی با ضخامت mm 2 داخل قالب گذاشته و به مدت 40 ثانیه با دستگاه لایت کیور هالوژنی (Dent America ساخت کشور آمریکا) و با شدت ثابتmW/cm2550کیور شدند. در نهایت بر روی آخرین لایه کامپوزیت نوار سلولوئیدی قرار داده و با یک لام آزمایشگاهی دیگر بر روی نوار، کامپوزیت در داخل قالب به طور دقیق جای داده و به مدت 40 ثانیه دیگر کیور شد. نوک دستگاه لایت کیور در تماس با لام آزمایشگاهی قرار ‌گرفت. نمونه‌های کامپوزیتی کاملاً کیور شده از قالب جدا شده و در ظرف حاوی آب مقطر با دمای oC 37 به مدت 1 هفته دور از نور نگهداری ­شدند.

تست استحکام فشاری توسط ماشین یونیورسال (SANTAM Co. STM-400 serial No:818408) با سرعت mm/min 1 صورت پذیرفت. نمونه‌ها به صورت عمودی بر روی پایه‌ی دستگاه قرار گرفتند و تا زمان ایجاد شکست تحت نیروی فشاری قرار گرفتند.

مقدار استحکام فشاری (CS) بر طبق فرمول CS=F/πr2 محاسبه شد (تصویر 1).

 

 

 

 


جدول 1 : ترکیب مواد کامپوزیتی مورد استفاده در مطالعه

Composite

Organic/inorganic Matrix

Inorganic Filler

Filler size

% Filler

Diafill

Bis-GMA

TEGDEMA

Boro-Silicate, Aluminum

silica particles

μm1

* 80%

 

 

 

 

 

Specterum

Bis-GMA

Bis-EMA

TEGDEMA

Boro-Silicate, Aluminum

silicon dioxide

μm5/1

* 77%

 

 

 

 

 

Nex Comp Nano

Bis-GMA

Barium glass and silicon Particles

μm4/0

* 75%

 

 

 

 

 

Synergy Nano

Bis-GMA

TEGDEMA

silicon Particles

Barium glass

StrontiumParticles

μm6/0

* 74%

* Manufacturer’s information

 

 

 

 


 

تصویر 1 :نمایی از تست استحکام فشاری

 

 

 

میانگین مقادیر استحکام فشاری بر حسب MPa گزارش شد. برای تست مقدار استحکام کششی، قالبی از جنس نیکل-کروم با ارتفاع mm 3 و قطر mm 6 جهت تهیه نمونه‌های سیلندری شکل (براساس دستورالعمل ADA، بند 5) ساخته شد. قالب بر روی یک لام آزمایشگاهی همراه با یک نوار سلولوئیدی قرار گرفت.

وسیله‌ مخصوصی مواد کامپوزیتی توسط وسیله‌ مخصوصی با ضخامت‏هایی حدود 5/1 تا 2 میلی متری به صورت لایه لایه داخل قالب قرار داده شدند و به مدت 40 ثانیه مورد نوردهی قرار گرفتند. لایه‌ آخر کامپوزیت به وسیله‌ نوار سلولوئیدی دیگری پوشانده شد و لام آزمایشگاهی دیگری بر روی قالب و نوار قرار داده شد و مجدداً به مدت 40 ثانیه کیور شد. (نوک دستگاه لایت کیور در تماس مستقیم با لام آزمایشگاهی قرار گرفت). نمونه‌های کامپوزیتی کاملاً کیور شده از قالب جدا شد و در ظروف حاوی آب مقطر با دمای oC 37 به مدت 1 هفته دور از نور نگهداری شدند.

مقدار استحکام کششی (DTS) بر اساس فرمولDTS=2pDt محاسبه شد. که L مقدار نیروی ثبت شده توسط ماشین، D قطر و t ارتفاع نمونه می‏باشد
(تصویر 2).

 

 

تصویر 2 : نمایی از تست استحکام کششی قطری

 

 

 

تست استحکام کششی قطری توسط ماشین یونیورسال SANTAM Co. STM-400 Serial No: 818408 با سرعت mm/min1 صورت پذیرفت. جهت آنالیز داده‏ها از آزمون‏های ANOVA و دانکن استفاده شد. در آزمون ها سطح معنی داری 05/0 مدنظر قرار گرفت.

یافته‏ها

میانگین استحکام فشاری در چهار کامپوزیت مورد بررسی طی جدول 2 آورده شده است.

نتایج به دست آمده از جدول 2 با توجه به آزمون ANOVA نشان می‏دهد که اختلاف معنی‏داری در میانگین استحکام فشاری در چهار نوع کامپوزیت مورد مطالعه وجود ندارد (570/0P=).

مقایسه میانگین استحکام کششی قطری در چهار کامپوزیت مورد بررسی طی جدول 3 آورده شده است.

نتایج به دست آمده از جدول 3 با توجه به آزمون آنالیز واریانس، اختلاف آماری معنی‏داری بین میانگین استحکام کششی چهار نوع کامپوزیت مورد مطالعه نشان می‏دهد (038/0P=).

با توجه به جدول 4 و مقایسه دوبه‏دو اختلاف معنی‏داری بین Hybrid Diafil و Synergy Nano با
Nex comp مشاهده گردید (05/0P<). ولی بین سایر گروه‏ها تفاوت معنی داری مشاهده نگردید.

 

 

جدول 2 : مقایسه میانگین و انحراف معیار استحکام فشاری در گروه‏های مورد مطالعه (برحسب MPA)

نوع کامپوزیت

میانگین

انحراف معیار

Hybrid Diafil

28/236

95/58

Hybrid Spectrum

86/249

88/43

Nex comp nano

77/266

86/51

Synergy nano

88/238

47/33

570/0=P-value

 

 

 

جدول 3 : مقایسه میانگین و انحراف معیار استحکام کششی قطری در گروه‏های مورد مطالعه (برحسب MPa)

نوع کامپوزیت

میانگین

انحراف معیار

Hybrid Diafil

56/29

13/7

Hybrid Spectrum

74/32

51/3

Nex Comp Nano

23/26

75/4

Synergy Nano

91/31

82/4

038/0=P-value

جدول 4 : نتایج مربوط به مقایسه های دو به دو

نوع کامپوزیت

تعداد

Subset

05/0For α=

1

2

Nex Comp Nano

10

23/26

 

Hybrid Spectrum

10

56/29

56/29

Synergy Nano

10

 

91/31

Hybrid Diafil

10

 

74/32

 

 

162/0

207/0

 

 

 

بحث

جهت دستیابی به مواد ترمیمی مناسب که توانایی مقاومت در برابر نیروهای حاصل از جویدن را داشته باشند، لازم است که مقدار استحکام فشاری مواد ترمیمی مشابه دندان باشد. از این رو استحکام فشاری کامپوزیت‌ها از نقطه نظر علمی و کلینیکی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. با وجود اینکه مطالعات بسیاری بر روی خصوصیات مکانیکی کامپوزیت‌ها صورت گرفته ولی نتایج متفاوتی گزارش شده است.(13) لذا هیچ‌گونه راهنمای مشخصی جهت تشخیص حد اعلای خصوصیات مکانیکی کامپوزیت‌ها در دسترس نیست. اساساً کامپوزیت‌های نوری ترکیبی از ماتریکس رزینی، فیلرهای غیر ارگانیکی و مواد چسباننده می‌باشند. بنابراین، مواد موجود در کامپوزیت‌ها تأثیر بسزایی در خصوصیات مکانیکی آنها ایفا می‌کنند. کامپوزیت‌های ترمیمی از جهت ماتریکس و فیلر تشکیل‌دهنده‌ آنها دارای تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای می‌باشند، که این امر موجب تفاوت در خصوصیات این مواد می‌شود.(16-14)

شواهد بیانگر این واقعیت است که پروسه پلیمریزاسیون به طور مستقیم در ارتباط با اندازه ذرات فیلری، حجم آنها بر حسب درصد، فیلرهای غیر ارگانیک و ماتریکس ارگانیک کامپوزیت‌های دندانی است.(17)

 در مطالعه حاضر از گروه کامپوزیت هیبرید، Diafill و از گروه کامپوزیت نانو، Nexcomp بالاترین میزان استحکام فشاری را از خود نشان دادند که احتمالاً به دلیل بالا بودن درصد حجم فیلرهای غیر ارگانیک آنها نسبت به انواع مشابه خود است (جدول 1).

این مطالعه با نتایج Li و همکارانش که بیان کردند با افزایش مقدار فیلر، مقدار سختی و استحکام فشاری کامپوزیت‌ها نیز افزایش می‌یابد مطابقت دارد.(18)

استحکام کششی از خصوصیات مکانیکی است که جهت درک بهتر شکنندگی مواد در برابر نیروی کششی مورد بحث قرار می‌گیرند، که معمولاً در مورد ترمیم‌های قدامی مطرح می‏شود. DTS از قابل قبول‌ترین و معمول‌ترین تست‌ها برای کامپوزیت‌های دندانی
است.(21-19و11) مقدار میانگین آن در کامپوزیت‌های مورد آزمایش در مطالعات مختلف بین اعداد (
MPA) 50-30 بود که نشان‌دهنده مقادیر نرمال می‌باشد.(20)

در مطالعه حاضر مقدار میانگین DTS کامپوزیت‌ها بین (33-25) بود که کمی پایین‌تر از حد نرمال برای کامپوزیت‌هاست.

نتایج حاصله از این مطالعه در رابطه با ارزیابی مقدار DTS حاکی از این است که بین دو کامپوزیت هیبریدی هیچ تفاوت آماری معنی‌داری وجود ندارد. ولی مقدار میانگین DTS بین دو کامپوزیت نانو و همچنین مقدار میانـگین DTS بین دو نوع کامپوزیت نانو و هیبرید دارای

تفاوت آماری معنی‌داری می‌باشد.

Bis-GMA، به همراه TEGDMA باعث بهبود و افزایش مقدار DTS می‌شود. این مسئله می‏تواند یک علت افزایش DTS درکامپوزیت‌های دایافبل و سینرجی نانو باشد (جدول 3). در حالی که وجود Bis-EMA در کامپوزیت اسپکترام نه تنها باعث افزایش در مقدار DTS نشده بلکه مقدار آن را نیز کاهش داده است.

نتایج حاصله از این مطالعه نشان‌دهنده این واقعیت است که در مورد کامپوزیت‌های نانو رابطه معکوسی بین مقدار وزن فیلر و مقدار استحکام کششی دیده می‌شود که این نتیجه با مطالعه Chung و همکارانش مطابقت ندارد. طی مطالعات آنها اینگونه بیان شد که با افزایش مقدار فیلر در ماتریکس رزینی خصوصیات مکانیکی کامپوزیت‌های دندانی از جمله استحکام فشاری و کششی آنها نیز افزایش می‌یابد.(22)

از طرف دیگر نتایج به دست آمده از این مطالعه با یافته‌های Dauvillier و همکارانش مطابقت دارد که کامپوزیتی انقباض با مقدار فیلر بیشتر دارای مقدار سختی بیشتری است که متعاقباً باعث مقاومت در برابر افزایش نیروی ناشی از انقباض می‏شود.(23) انقباض ناشی از پلی‌مریزاسیون باعث ایجاد استرس بر روی دندان ترمیم شده می‌شود که ممکن است موجب ضعیف شدن در قسمت مارجین ترمیم شده و در نهایت طول عمر ترمیم در محیط دهان کاهش یابد.(24و22)

یکی دیگر از فاکتورهایی که مقدار DTS را تحت تأثیر قرار می‌دهد اندازه ذرات فیلری است که موجب پخش نور در کامپوزیت‌ها می‌شوند (جدول 1). که هر چه اندازه ذرات فیلری بزرگ‏تر باشد مقدار DTS نیز افزایش می‌یابد پخش نور توسط فیلرها باعث کاهش مقدار نور عبوری از کامپوزیت می‌شود.(25)

بنابراین کامپوزیت‌های هیبریدی دایافیل و اسپکترام و کامپوزیت نانو سینرجی مقدار پلی‌مرازیسیون بیشتری را نشان می‌دهند (مقدار DTS بیشتر) به علت اینکه آنها نور کمتری را پخش و منعکس می‌سازند.(26)

با این وجود در این مطالعه نتایج متفاوت است که به علت بزرگ بودن اندازه ذرات فیلری موجود در اسپکترام مقدار DTS کمتری را در مقایسه با کامپوزیت‌ هیبرید دایافیل داشت. این دو عامل می‌توانند از نفوذ کامل نور به داخل ماده کامپوزیتی در زمان پلی‌مریزاسیون جلوگیری کنند و در نتیجه تبدیل مواد مونومری به پلی‌مری به صورت کامل و تمام صورت نمی‌گیرد که در نهایت این عامل خود را در مقدار DTS نشان می‌دهد و آن را به شدت کاهش می‌دهد.

نتیجه‌گیری

در نهایت با توجه به محدودیت‏های این مطالعه می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که:

1- مقدار استحکام فشاری کامپوزیت‌های نوری نانو و هیبرید در این مطالعه تفاوت چندانی با یکدیگر نشان ندادند.

2- در مورد کامپوزیت‌های نانو مورد استفاده در این مطالعه رابطه معکوسی بین اندازه فیلر و حجم فیلر موجود در کامپوزیت‌های نوری و مقدار استحکام کششی آنها وجود داشت.

3- با توجه به نتایج متفاوت بدست آمده پیشنهاد می‌گردد تحقیقات و مطالعات بیشتری در مورد خواص مکانیکی کامپوزیت‌های نانو صورت پذیرد.

تشکر و قدردانی

بدینوسیله از اعضای محترم شورای پژوهشی دانشکده و حوزه معاونت محترم پژوهشی دانشگاه شهید صدوقی یزد که در این تحقیق ما را یاری نمودند تقدیر و تشکر بعمل می آید.

 
  1. Coffey O, Ray NJ, Lynch CD, Burke FM, Hannigan A. In vitro study of surface micro hardness of a resin composite exposed to a quartz-halogen lamp. Quintessence Int 2004; 35(10): 795-800.
  2. Mitra SB, Wu D, Holmes BN. An application of nanotechnology in advanced dental materials. J Am Dent Assoc 2003; 134(10): 1382-90.
  3. Ho CK. Composite artistry using the Premise-the new breed of nanofiller. Dental Practice 2004; 5(2): 138-42.
  4. Nup C, Boylan R, Bhagat R, Ippolito G, Ahn SH, Erakin C, et al. An evaluation of resin-ionomers to prevent coronal microleakage in endodontically treated teeth. J Clin Dent 2000; 11(1): 16-9.
  5. Ernst CP, Meyer GR, Klöcker K, Willershausen B. Determination of polymerization shrinkage stress by means of a photoelastic investigation. Dent Mater 2004; 20(4): 313-21.
  6. Ure D, Harris J. Nanotechnology in dentistry: Reduction to practice. Dent Update 2003; 30(1): 10-5.
  7. Palin WM, Fleming GJ, Burke FJ, Marquis PM, Pintado MR, Randall RC, et al. The frictional coefficients and associated wear resistance of novel low-shrink resin-based composites. Dent Mater 2005; 21(12): 1111-8.
  8. Zhang Y, Lim CT, Ramakrishna S, Huang ZM. Recent development of polymer nanofibers for biomedical and biotechnological applications. J Mater Sci Mater Med 2005; 16(10): 933-46.
  9. Tolosa MC, Paulillo LA, Giannini M, Santos AJ, Dias CT. Influence of composite restorative materials and light-curing units on diametrical tensile strength. Braz Oral Res 2005; 19(2): 123-6.
  10. Aguiar FH, Braceiro AT, Ambrosano GM, Lovadino JR. Hardness and diametral tensile strength of a hybrid composite resin polymerized with different modes and immersed in ethanol or distilled water media. Dent Mater 2005; 21(12): 1098-103.
  11. Della Bona A, Benetti P, Borba M, Cecchetti D. Flexural and diametral tensile strength of composite resisns. Braz Oral Res 2008; 22(1): 84-9.
  12. Ilie N, Hickel R.Investigations on mechanical behaviour of dental composites. Clin Oral Investig 2009; 13(4): 427-38.
  13. Yap AU, Chew CL, Ong LF, Teoh SH. Environmental damage and occlusal contact area wear of composite restoratives. J Oral Rehabil 2002; 29(1): 87-97.
  14. Asmussen E, Peutzfeldt A. Influence of UEDMA BisGMA and TEGDMA on selected mechanical properties of experimental resin composites. Dent Mater 1998; 14(1): 51-6.
  15. Peutzfeldt A. Resin composites in dentistry: The monomer systems. Eur J Oral Sci 1997; 105(2): 97-116.
  16. Rees JS, Jacobsen PH. The polymerization shrinkage of composite resins. Dent Mater 1989; 5(1): 41-4.
  17. Ferracane JL. Correlation between hardness and degree of conversion during the setting reaction of unfilled dental restorative resins. Dent Mater 1985; 1(1): 11-4.
  18. Li Y, Swartz ML, Phillips RW, Moore BK, Roberts TA. Effect of filler content and size on properties of composites. J Dent Res 1985; 64(12): 1396-401.
  19. Zandinejad AA, Atai M, Pahlevan A. The effect of ceramic and porous fillers on the mechanical properties of experimental dental composites. Dent Mater 2006; 22(4): 382-7.
  20. New American Dental Association Specification no 27 for direct filling resins. Council on Dental Materials And Devices. J Am Dent Assoc 1977; 94(6): 1191-4.
  21. Soares CJ, Celiberto L, Dechichi P, Fonseca RB, Martins LRM. Marginal integrity and microleakage of direct and indirect composite inlays: SEM and stereomicroscopic evaluation. Braz Oral Res 2005; 19(4): 295-301.
  22. Chung KH, Greener EH. Correlation between degree of conversion, filler concentration and mechanical properties of posterior composite resins. J Oral Rehabil 1990; 17(5): 487-94.
  23. Dauvillier BS, Aarnts MP, Feilzer AJ. Developments in shrinkage control of adhesive restoratives. J Esthete Dent 2000; 12(6): 291-9.
  24. Manhart J, Chen HY, Hickel R. The suitability of packable resin-based composites for posterior restorations. J Am Dent Assoc 2001; 132 (5): 639-45.
  25. Correr Sobrinho L, Lima AA, Consani S, Sinhoreti MAC, Knowles JC. Influence of curing tip distance on composite Knoop hardness values. Braze Dent J 2000; 11(1): 11-7.
  26. DeWald JP, Ferracane JL. A comparison of four modes of evaluating depth of cure of light-activated composites. J Dent Res 1987; 66(3): 727-30.