بررسی رابطه بین میزان سیستاتین C موجود در بزاق تام و پریودنتیت مزمن

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه پریودانتیکس، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد

2 دانشیار گروه ایمونولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد

3 استاد گروه پریودانتیکس، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد

4 استادیار پریودانتیکس، مرکز تحقیقات بیماری‏های دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد

5 دستیار تخصصی گروه دندانپزشکی کودکان، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد

6 استادیار گروه بیماری‏های دهان، دانشگاه علوم پزشکی بجنورد

چکیده

مقدمه: پریودنتیت مزمن یک بیماری عفونی است که منجر به آماس در بافت‏های حمایت‏کننده دندان، از دست رفتن اتصالات به صورت پیشرونده و تحلیل استخوان می‏گردد. روند تخریبی در نتیجه عدم تعادل بین آنزیم‏های تجزیه‏کننده مثل MMP‏ها
(Matrix metalloproteinase) و مهارکننده‏های آنها می‏باشد. این عدم تعادل همچنین می‏تواند با آنزیم‏های تجزیه‏کننده دیگر مثل سیستئین پروتئیناز لیزوزومال، کاتپسین‏ها و مهارکننده‏های آنها (سیستاتین‏ها) اتفاق بیفتد. سیستاتین C پروتئینی است که فعالیت سیستئین پروتئیناز خارج سلولی را در شرایط التهابی کنترل می‏کند. از آنجا که سیستاتین C یک مهارکننده سیستئین پروتئیناز است و در پریودنشیوم ملتهب می‏تواند نقش پیشگیری و محافظتی داشته باشد، در این مطالعه به بررسی میزان سیستاتین C موجود در بزاق تام در افراد سالم و افراد دارای بیماری پریودنتیت مزمن پرداخته شد.
مواد و روش‏ها:در این مطالعه Case-Control، تعداد 26 بیمار مبتلا به پریودنتیت مزمن انتخاب شدند. تمامی بیماران دارای پاکت با عمق حداقل 6 میلیمتر، در حداقل 8 محل خونریزی حین پروبینگ (BOP)، از دست رفتن چسبندگی لثه ((AL و اندکس پلاک بالا بودند. گروه کنترل شامل 26 نفر در همان رده سنی با پریودنشیوم سالم بودند. در تمام افراد، نمونه بزاق تام غیرتحریکی جمع‏آوری شد. میزان سیستاتین C بزاقی به روش الیزا (ELISA) اندازه‏گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده‏ها از t-test و آزمون مدل خطی عمومی (General linear model) استفاده شد.
یافته‏ها: میزان سیستاتین C بزاقی در گروه بیماران، بیشتر از گروه سالم بود، اما از نظر آماری تفاوت معنی‏داری نداشت (24/0=P). آنالیز آماری نشان داد که علاوه بر این که سن و جنس بر میزان سیستاتین C بزاقی موثر بوده است، اثر متقابل نیز وجود داشت. در جنس مؤنث با کنترل متغیر سن، میزان سیستاتین C بزاقی در گروه بیمار به طور معنی‏داری بیشتر از گروه سالم بود. (036/0=P) در حالی که در جنس مذکر این تفاوت از نظر آماری معنی‏دار نبود.
نتیجه گیری: اندازه گیری سطوح سیستاتین C بزاقی می‏تواند بعنوان مارکری در پریودنتیت مزمن در افراد مونث در نظر گرفته شود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Evaluation of the Relationship between Cystatin C Level in Whole Saliva and Chronic Periodontitis

نویسندگان [English]

  • Mohammad Hassan Najafi Neshli 1
  • Morteza Taheri 1
  • Hooshang Rafatpanah 2
  • Amir Moeintaghavi 3
  • Majid Reza Mokhtari 4
  • Maryam Mohammadzade Rezae 5
  • Fateme Farazi 6
1 Associate Professor, Dept of Periodontics, School of Dentistry, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
2 Associate Professor, Dept of Immunology, School of Medicine, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
3 Professor, Dept of Periodontics, School of Dentistry, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
4 Assistant Professor of Periodontics, Oral & Maxillofacial Research Center, School of Dentistry, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
5 Postgraduate Student, Dept of Pediatric Dentistry, School of Dentistry, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
6 Assistant Professor, Dept of Oral Medicine, Bojnord University of Medical Sciences, Bojnord, Iran
چکیده [English]

Introduction: Chronic periodontitis is an infectious disease resulting in inflammation in tooth supporting tissues, advanced attachment loss and boneloss. Destructive process is a result of imbalance between analyzing enzymes suchas MMPs and their inhibitors. This imbalance can also occur with other enzymessuch as lysosomal cysteine proteinase, Katpsyn and their inhibitor such ascystatin. Cystatin C is a protein which controls activity of extracellular cysteineproteinase in inflammatory conditions. The aim of this study was to evaluatethe protective role of salivary cystatin C in periodental disease.
Materials & Methods: Twenty six patients with chronic periodontitis examined by a periodontist andalso with a minimum pocket depth of six mm and more in at least eight locations inthe mouth were selected. To collect Totalnon-irritating saliva samples, the spitmethod was used. Salivary levels of cystatin C was evaluated by ELISA method. Data were analysed by SPSS version 11.5 software.
Results: The level of cystatin C in periodontally diseased subjects was higherthan that of the control group, but the difference was not statistically significant(P=0.24). In the female group with control of age variant, thelevel of cystatin C was significantly higher in patients with periodontitis (P=0.036), whereas in male group, the difference was not significant(P=0.086). It seems that the lower periodontal destruction in female group is as aresult of higher level of cystatin C.
Conclusion: The level of cystatin C in whole saliva could be used as a marker in chronic periodontitis.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Cystatin C
  • Saliva
  • chronic periodontitis

مقدمه

پریودنتیت مزمن یک بیماری عفونی است که منجر به آماس در بافت‏های حمایت‏کننده دندان، از دست رفتن اتصالات به صورت پیشرونده و تحلیل استخوان می‏گردد.(1) یافته‏های بالینی پریودنتیت مزمن درمان نشده عبارتند از: تشکیل پلاک بالای لثه و زیرلثه‏ای که غالباً با تشکیل جرم همراه است، آماس لثه، تشکیل پاکت، از بین رفتن اتصالات و تحلیل استخوان آلوئول. این بیماری یک بیماری مختص به موضع ((Site-Specific، به شمار می‏آید و علائم بالینی به اثرات مستقیم تجمع پلاک زیرلثه‏ای نسبت داده می‏شود.

از بین رفتن اتصالات و تحلیل استخوان با افزایش نسبت ارگانیسم‏های گرم منفی در پلاک زیر لثه‏ای و افزایش ارگانیسم‏هایی که به طور اختصاصی پاتوژن شناخته شده اند، ارتباط دارد.(2)

در پاسخ به اندوتوکسینی که از پاتوژن‏های پریودنتال ترشح می‏شود، تعدادی واسطه التهابی وابسته به استئوکلاست، بافت استخوانی و بافت همبند اطراف دندان مانند لیگامان پریودنتال را هدف قرار داده و آنها را تخریب می‏کنند. عوامل اصلی پیشبرنده این تخریب وسیع بافتی، ماتریکس متالوپروتئینازها MMPS (Matrix Metalloproteinase)،کاتپسین‏ها (Cathepsins) و دیگر آنزیم‏های وابسته به استئوکلاست هستند.(3)

MMP‏ها به صورت غیرفعال ترشح می‏شوند. فعالیت آنزیمی در بافت از طریق فعال شدن آنزیم غیرفعال و میزان مهارکننده‏های آنزیم موجود در بافت کنترل می‏شود(2) روند تخریبی در پریودنتیت در نتیجه عدم تعادل بین آنزیم‏های تجزیه‏کننده مثل MMP‏ها و مهارکننده‏های آنها می‏باشد. این عدم تعادل همچنین می‏تواند با آنزیم‏های تجزیه‏کننده دیگر مثل سیستئین پروتئیناز لیزوزومال، کاتپسین‏ها و مهارکننده‏های آنها سیستاتین‏ها اتفاق بیفتد.(4)

سیستاتین C نیز به عنوان پروتئینی که فعالیت سیستئین پروتئیناز خارج سلولی را در شرایط التهابی کنترل می‏کند شناخته شده است. منبع سیستاتین C در حفره دهان مونوسیت‏ها و ماکروفاژهایی هستند که در مایع شیار لثه و غدد بزاقی وجود دارند. سیستاتین C در حفره دهان اهمیت ویژه‏ای دارد و سیستئین پروتئینازهای تخریب‏کننده کلاژن مانند کاتپسین B، H و L را که در جریان تخریب بافت‏های پریودنتال آزاد می‏شوند مهار می‏کند.(5) هدف مطالعه حاضر بررسی میزان سیستاتین C موجود در بزاق تام در پریود نتیت مزمن بود.

مواد و روش‏ها

در این مطالعه Case-Control افراد مورد مطالعه از میان افرادی که جهت جرم‏گیری و تسطیح ریشه به بخش پریودنتولوژی دانشکده دندانپزشکی مشهد در سال تحصیلی 90-89 مراجعه می‏کردند انتخاب شدند. بدین صورت که با بررسی پرونده‏های تشکیل شده برای بیماران در کلینیک، تعداد 26 بیمار مبتلا به پریودنتیت مزمن (بر اساس معیار‏های آکادمی پریودنتولوژی آمریکا(1)) و فاقد خشکی دهان (با تایید بخش تشخیص بیماری‏های دهان دانشکده) انتخاب شدند، و توسط پریودنتیست معاینه شدند. تمام بیماران دارای پاکت با عمق حداقل 6 میلیمتر، در حداقل 8 محل در دهان بودند و نیز دارای خونریزی حین پروبینگ (BOP) در همان نواحی، از دست رفتن چسبندگی لثه (AL) و پلاک اندکس بالا بودند. این گروه شامل 13 مرد و 13 زن بودند و همگی در رده سنی 50-40 سال قرار داشتند. این افراد از نظر سیستمیک کاملاً سالم بوده و مبتلا به خشکی دهان، بیماری‏های مربوط به غدد بزاقی و همچنین سایر بیماری‏های دهانی که سبب تغییر در ترکیبات بزاق می‏شوند، نبودند. همچنین سابقه مصرف دارو و سیگار نداشتند. گروه کنترل شامل 13 مرد و 13 زن در همان رده سنی از مراجعه‏کنندگان بخش ترمیمی دانشکده در همان بازه زمانی بودند و دارای پریودنشیوم سالمی بودند. ابتدا نحوه انجام پژوهش برای بیماران توضیح داده شد و فرم رضایت‏نامه آگاهانه کتبی جهت ورود به مطالعه و دادن نمونه بزاق به امضای آنها رسانده شد. جمع‏آوری نمونه بزاق تام غیرتحریکی به روش Spitting(5) و در ساعت 11-9 صبح انجام شد. به این صورت که بیمار از 2 ساعت قبل چیزی نخورده بود و در یک محیط آرام در حالی که سرش به جلو خم شده بود، نشانده شد. بلافاصله قبل از نمونه‏گیری از بیمار خواسته شد تا بزاق باقیمانده دهانش را قورت داده و به مدت 5 دقیقه بزاق را در دهانش نگه دارد. سپس به آرامی بزاق جمع شده در دهان را در داخل لوله آزمایش استریل که زیر چانه وی قرار داده ‏شده بود، جاری کند. پس از جمع‏آوری، نمونه‏ها در یخچال با دمای 20- درجه سانتی‏گراد نگهداری شده و سپس میزان سیستاتین C موجود در نمونه‏های دو گروه به روش الیزا ((ELISA با حساسیت 95 درصد و با استفاده از کیت مخصوص (Betagene Co, Bender Med, Germany) اندازه‏گیری شد. نتایج با استفاده از نرم‏افزار آماری SPSS با ویرایش 5/11 ثبت شده و آنالیز آماری t-test و آزمون مدل خطی عمومی (General linear model) روی متغیر‏های مربوطه صورت گرفت.

یافته‏ها

میانگین سنی در افراد تحت مطالعه 5±6/45 سال بود؛ که در افراد مؤنث 6/9±2/45 سال
و در افراد مذکر 2/5
±0/46 سال بود و از نظر آماری تفاوت معنی‏داری نداشت (48/0=P). میانگین و انحراف‏معیار میزان سیستاتین C بزاقی در گروه بیمار ng/ml 52/12±88/76 بود که بیشتر از گروه سالم (ng/ml 57/18±69/71) اندازه‏گیری شد اما از نظر آماری تفاوت معنی‏داری نداشت (24/0=P و 18/1t=).

هرچند دو گروه از نظر سن و جنس همسان سازی شده بود، اما از آنجا که امکان تاثیر متغیر‏های مداخله‏گر سن و جنس وجود داشت، یک مدل خطی را بر میزان سیستاتین C بزاق پرازش دادیم، نتیجه نشان داد که علاوه بر این که سن و جنس بر میزان سیستاتین C بزاقی موثر بوده است، اثر متقابل نیز وجود داشته است (جدول 1).

با توجه به وجود اثر متقابل، لازم بود هر یک از دو جنس به طور جداگانه مورد بررسی قرار بگیرند.

نتایج مدل خطی نشان داد که در جنس مؤنث با کنترل متغیر سن دو گروه از نظر میزان سیستاتین C تفاوت معنی‏داری داشتند (جدول 2) (036/0P=).

اما در جنس مذکر این تفاوت معنی‏دار نبود (جدول 2).


 

 

 

جدول 1 : نتیجه آزمون مدل خطی عمومی در تاثیر متغیرهای گروه، سن و جنس بر سیستاتین C

متغیر

آماره آزمون (F)

P-value

گروه

66/3

062/0

سن

40/12

001/0

جنس

74/11

001/0

اثر متقابل سن و جنس

00/18

001/0<

 

 

 

جدول 2 : میانگین و انحراف معیار سیستاتین C به تفکیک گروه سنی و گروه‏های تحت مطالعه در جنس مذکر و مونث و نتیجه آزمون مدل خطی عمومی

گروه

سن

مذکر

مونث

میانگین (ng/ml)

انحراف معیار

میانگین  (ng/ml)

انحراف معیار

سالم

45 سال

14/77

91/10

83/52

99/10

50-46 سال

66/93

52/1

00/73

11/31

50 سال

00/91

24/6

40/61

24/14

کل

15/84

37/11

23/59

89/15

بیمار

45 سال

50/65

35/15

62/77

82/6

50-46 سال

66/81

14/8

80/75

07/11

50 سال

23/78

16/7

13/76

81/9

کل

84/76

06/16

92/76

30/8

کل

45 سال

76/71

94/13

00/67

28/15

50-46 سال

66/87

40/8

00/75

65/15

50 سال

57/90

09/7

40/61

24/14

کل

50/80

13/14

07/68

35/15

 

 

 

نتیجه آزمون

 

 

گروه:  086/0P= 27/3 F=

سن: 002/0P= 99/8 F=

اثر متقابل: 53/0P= 65/0 F=

گروه: 036/0P= 03/5 F=

سن: 34/0P= 13/1 F=

اثر متقابل: 08/0P= 20/3 F=

             

 

 

 

 


بحث

نتایج مطالعه حاضر نشان داد میزان سیستاتین C بزاقی در گروه بیمار بیشتر از گروه سالم است، و بدون در نظر گرفتن سایر متغیرها، از نظر آماری تفاوت معنی‏داری ندارد (24/0=P)، مطالعه Henskens و همکاران نیز نشان‏دهنده همین مطلب می‏باشد.(5)

Blanken Voord  و همکارانش(6) در مطالعه خود اظهار کردند که سیستاتین C در مایع شیار لثه در افراد سالم وجود ندارد ولی غلظت سیستاتین C در بزاق پاروتید افراد دارای بیماری پریودنتال نسبت به افراد سالم بیشتر می‏باشد. با این حال تعداد نمونه‏های انتخابی در این مطالعه کم بود و ساعت ارجاع و محدوده سنی نمونه‏های انتخابی در مطالعه با مطالعه ما متفاوت می‏باشد.

 با کنترل متغیر سن، در جنس مونث میزان سیستاتین C بزاقی در گروه بیمار به طور معنی‏داری بیشتر از گروه سالم بود در حالی که در جنس مذکر این تفاوت از نظر آماری معنی‏دار نبود.

از آنجایی که در مطالعات قبلی(9-5) در مورد میزان و فعالیت سیستاتین C بزاقی در شرایط التهاب و سلامت پریودنشیوم، نتایج به صورت کلی و بدون تفکیک گروه‏های جنسی مذکر و مؤنث ارائه گردیده است، اثر جنس را نیز در این مطالعه مورد بررسی قرار دادیم. نتایج حاصله و معنی دار شدن افزایش سطح بزاقی سیستاتین C در گروه مؤنث به نظر می‏رسد حاکی از این باشد که جنس نیز می‏تواند نقش بسیار مهمی در این رابطه داشته باشد.

از طرف دیگر مطالعات تجربی نشان می‏دهند که پاسخ ایمنی سلولی و همورال در زنان نسبت به مردان فعال‏تر می‏باشد.(7) پاسخ ایمنی در زنان ممکن است با عدم حضور هورمون‏های ایمونوساپرسیو آندروژنیک
مرتبط باشد یا می‏تواند در نتیجه خاصیت تحریک‏کنندگی ایمنی استروئید‏های زنانه خصوصاً استروژن باشد.(8)

افزایش استروژن باعث افزایش ترشح پایه هورمون رشد، پرولاکتین و هورمون‏های تیموسی می‏شود که این هورمون‏ها سبب بالغ شدن لنفوسیت‏ها و تحریک سلول‏های B و T در زنان می‏شوند. افزایش پاسخ ایمنی در زنان به آنها اجازه می‏دهد تا بتوانند در برابر شرایط استرس فیزیولوژیک برای تولیدمثل مقابله کنند.(9)

با توجه به این مطلب که سیستاتین C از گروه مهارکننده‏های سیستئین پروتئیناز‏ها بوده و از فاکتورهای دفاعی وابسته به میزبان در جریان بیماری پریودنتیت مزمن می‏باشد، می‏توان این گونه فرض کرد که شاید یکی از علل بالاتر بودن میزان این فاکتور بزاقی در جریان پریودنتیت مزمن در زنان، همین پاسخ ایمنی افزایش یافته آنها نسبت به مردان باشد. البته فاکتورهای دیگری نیز می‏توانند در این رابطه دخیل باشند از جمله اثر مستقیم هورمون‏های زنانه و دیگر فاکتورهای مختص زنان که نیاز به تحقیقات و مطالعات بیشتری در این زمینه جهت اثبات این فرضیات می‏باشد.

 با توجه به نتایج پژوهش حاضر انتظار می‏رود افزایش سطوح سیستاتین C بزاقی در جریان پریودنتیت مزمن در زنان و شدیدتر بودن پاسخ ایمنی در آنها، به علتی برای کمتر بودن شدت تخریب پریودنتیت مزمن در آنها نسبت به گروه مذکر باشد.(10)

البته نقش عوامل اتیولوژیک اصلی پریودنتیت مزمن مانند پلاک و جرم در شدت بیماری بسیار مهم‏تر
می باشد و به نظر می‏رسد اثر فاکتورهای دفاعی میزبان مانند سیستاتین‏ها در پاسخ علیه بیماری و تعدیل شدن شدت تخریب بافتی یک نقش فرعی و تکمیلی باشد. با این وجود با توجه به نقش سیستاتین‏ها و مهارکننده‏های پروتئینازها در تعدیل تخریب بافتی، شاید بتوان با تقویت و هدایت سیستم ایمنی و تحریک بدن برای ساخت و ترشح ترکیبات اختصاصی مهارکننده پروتئینازها مانند سیستاتین‏ها شدت تخریب بافتی را تا حدی کاهش داد که این اثر در هر دو جنس می تواند مفید و مؤثر باشد. البته خاطر نشان می‏شود که گروه مورد مطالعه میانگین سنی 6/9
±2/45 سال داشتند و با توجه به انحراف معیار بالای آن، حتما تعدادی از نمونه‏ها سن بالای 50 سال داشته‏اند که زمان پس از یائستگی می‏باشد. بنابراین اثر مستقیم هورمون‏های زنانه می‏تواند به عنوان یکی از محدودیت‏های احتمالی این مطالعه در نظر گرفته شد.

Henskens و همکارانش(11) در مطالعه‏ای در رابطه با میزان پروتئین‏های بزاقی به این نتیجه دست یافتند که میزان سیستاتین C موجود در بزاق در افراد دارای بیماری پریودنتال بیشتر می‏باشد.

Lie و همکارانش(12) در مطالعه‏ای در رابطه با میزان سیستاتین C در افراد دارای التهاب لثه ناشی از دود سیگار و افراد دارای التهاب لثه در صورت عدم وجود سیگار به این نتیجه دست یافتند که میزان سیستاتین C افراد دارای التهاب لثه ناشی از دود سیگار نسبت به التهاب لثه ناشی از عدم وجود سیگار کمتر است.

Ito و همکارانش(13) در مطالعه‏ای به این نتیجه دست یافتند که میزان سیستاتین C موجود در بزاق در افراد دارای بیماری پریودنتال نسبت به بزاق افراد سالم کمتر می‏باشد. Yvonne و همکارانش(14)، در رابطه اثر درمان پریودنتال بر میزان پروتئین‏های موجود در بزاق به این نتیجه دست یافتند که با درمان بیماران مبتلا به پریودنتیت سیستاتین موجود در بزاق کاهش می‏یابد.

نتیجه گیری

میزان سیستاتین C بزاقی در جریان پریودنتیت مزمن خصوصاً در جنس مونث افزایش می‏یابد بنابراین می‏تواند به عنوان مارکری در پریودنتیت مزمن در مطالعات بعدی در نظر گرفته شود.

تشکر و قدردانی

از معاونت محترم پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد جهت تصویب این طرح با شماره 87676 و پرداخت هزینه های آن، تقدیر و تشکر می‏گردد.

  1. Flemmig TF. Periodontitis. J Ann Periodontol 1999; 4(2): 32-8.
  2. Novak MJ, Novak KF. Chronic periodontitis. In: Newman M.G. Carranza's Clinical Periodontology. 11th ed. Philadelphia: W.B.Saunders Co; 2011. P. 160, 285.
  3. Chronic periodontitis. Available at: http://www.Wikipedia, the free encyclopedia.mht. [Accessed Apr 2, 2010].
  4. Elkaim R, Werner S, Kocgozlu L, Tenebaum HP. Gingivalis regulates the expression of cathepsin b and cystatin C. J Dent 2008; 87(10): 932-6.
  5. Henskens YMC, Veerman ECI, Mantel MS, Van der Velden U, Nieuw Amerongen AV. Cystatins S and C in human whole saliva and in glandular salivas in periodontal health and disease. J Dent Res 1994; 73(10):
    1606-14.
  6. Blanken voorde MF, Van’t Hof W, Walgreen-Weterings E, van Steenbergen TJ, Brand HS, Veerman EC, et al. Cystatin and cystatin derived peptides have antimicrobial activity against the pathogen Porpheramonas gingivalis. Biol Chem 1998; 37(9): 1371-5.
  7. Wichmann MW, Zellweger R, De Maso CM. Enhanced immune responses in females, as opposed to decreased responses in males following haemorrhagic shock and resuscitation. Cytokine 1996; 8(3): 853-63.
  8. Olsen NJ, Kovacs WJ. Gonadal steroids and immunity. Endocr Rev 1996; 17(4): 369-84.
  9. Grossman C. Possible underlying mechanisms of sexual dimorphism in the immune response, fact and hypothesis. J Steroid Biochem 1989; 34(6): 241-51.
  10. Cutolo M, Sulli A, Seriolo B. Estrogens the immune response and autoimmunity. Clin Exp Rheumatal 1995; 13(3): 217.
  11. Henskens YM, van den Keijbus PA, Veerman EC, Van der Weijden GA, Timmerman MF, Snoek CM. Protein composition of whole and parotid saliva in healthy and periodontitis subjects. Determination of cystatins, albumin, amylase and IgA. J Periodontal Res 1996; 31(1): 57-65.
  12. Lie MA, Loos BG, Henskens YM, Timmerman MF, Veerman EC, van der Velden U. Salivary cystatin activity and cystatin C in natural and experimental gingivitis in smokers and non-smokers. J Clin Periodontol 2001; 28(10): 979-84.
  13. Ito T, Komiya-Ito A, Arataki T, Furuya Y, Yajima Y, Yamada S. Relationship between antimicrobial protein levels in whole saliva and periodontitis. J Periodontol 2008; 79(2): 316-22.
  14. Yvonne MCH, Fridus A, Petra AM, Enno CI, Mark FT, Ubele V, et al. Effect of periodontal treatment on the protein composition of whole and parotid saliva. J Periodontol 1996; 67(3): P. 205-12.