نوع مقاله : گزارش مورد
نویسندگان
1 استادیار گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز
2 استادیار گروه جراحی دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز
3 دستیار تخصصی گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز
4 دستیار تخصصی گروه جراحی دهان، فک و صورت، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: Sialolithiasis is the formation of a calcified obstruction within the salivary duct. It may form in any of the major or minor salivary glands or their ducts. Overall, 80% to 90% of salivary gland stones occur in the submandibular gland. Sialoliths commonly measure from 5 to 10 mm in size and all stones over 10 mm can be reported as sialoliths of unusual size. In this study, we report a large sialolith presenting without clinical symptoms.
Case Reports: The CBCT images of a 52-year- old man who referred for implant treatment evaluation of lower jaw, showed a large radiopaque mass in floor of mouth. The patient did not have any history of pain, or puss, and this sialolith was not his chief complaint. The sialolith was surgically removed.
Conclusion: Some sialoliths, despite their remarkable size, can be a diagnostic and therapeutic challenge for the clinician. Appropriate diagnosis and treatment with minimal side effects is very important.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
سیالولیت به انسداد کلسیفیه در غدد بزاقی گفته میشود که میتواند در هر کدام از غدد اصلی یا فرعی یا مجاری آنها اتفاق بیفتد، ولی معمولاً یک غده را درگیر میسازد. شرایط مکانیکی کمککننده به سرعت پایین جریان بزاق و خصوصیات فیزیکو شیمیایی ترشح غده، هر دو به تشکیل هسته مرکزی برای کلسیفیکاسیون و رسوب نمکهای کلسیم و فسفات کمک میکنند. با توجه به محتوا و میزان رسوب معدنی، میزان اپسیته سنگها متفاوت است. کمتر از 20% سنگهای غده تحت فکی و 40% سنگهای غده پاروتید، رادیولوسنت هستند.(1)
حدود 80 تا 90٪ سنگهای بزاقی در غده تحت فکی، 10 تا 20% درغده پاروتید و تنها 1 تا 7% در غده زیر زبانی مشاهده میشوند. در حدود 22% موارد، سنگهای غده تحت فکی متعدد هستند. بعضی دلایلی که باعث میشود میزان شیوع سیالولیت در غده تحت فکی در مقایسه با غده پاروتید و دیگر غدد بزاقی بیشتر باشد شامل غلظت بیشتر و ماهیت موکوسی ترشحات تحت فکی، pH قلیایی بیشتر آن، غلظت بیشتر هیدروکسی آپاتیت و فسفاتاز، دهانه باریکتر مجرای وارتون در مقایسه با ضخامت خود کانال و مسیر رو به سمت بالای مجرای وارتون میباشد.(2و1)
30% سنگهای غده تحت فکی در نزدیکی خروجی مجرا، 20% در قسمت وسط و 35% در ناحیه خمیدگی مجرا در جایی که به سمت قسمت خلف عضله مایلوهیوئید میرود و 15% در هیلوم و بافت غده ایجاد میشود. سنگهای علامتدار به طور اولیه در مجرای وارتون رخ میدهند، هر چند موارد بدون علامت و اتفاقی که در CT قابل مشاهده میباشند، ناشایع نیستند.(2) اندازه سیالولیتها معمولا بین mm5 تا mm10 است و سنگهای بالای mm10 میتوانند به عنوان سیالولیتها با اندازه غیرنرمال تلقی شوند.(3)
هر چند سنگهای بزاقی بزرگ هم در درون غده و هم در مجرای آن گزارش شدهاند، اما سیالولیتهای بالای mm30 بسیار نادر هستند.(4) تاکنون تنها 16 مورد در مقالات گزارش شده است که 94% آنها در غده تحت فکی بودهاند.(4و3) اولین مورد در سال 1945 توسط آقای Mustard به اندازه mm56 گزارش گردید.(5) بزرگترین سنگ بزاقی که تاکنون یافت شده دارای mm72 طول و در مجرای وارتون بوده است؛ که توسط آقای Rai و همکاران گزارش شده است.(3)
گزارش مورد
در تصویربرداری CBCT[1] از ناحیه فک پایین یک مرد
52 ساله که جهت طرح درمان ایمپلنت مراجعه نموده بود؛ بعد از انجام اسکن در تصویر تهیه شده، به طور تصادفی یک توده بسیار بزرگ اپک در ناحیه کف دهان در سمت چپ مشاهده گردید. به منظور بررسی بیشتر، معاینات بالینی از بیمار به عمل آمد. در معاینه، تورم لوکالیزه مختصر در ناحیه سمت چپ کف دهان، در زیر زبان و بالای عضله مایلوهیوئید به ابعاد تقریبی 2×4 سانتیمتر به ابعاد تقریبی 2×4 سانتیمتر قابل لمس بود که توسط پوشش مخاطی نرمال پوشیده شده بود (تصویر 1). هیچ گونه علامتی از فیستول یا زخم مشاهده نشد. بیمار در حین لمس درد خفیفی را اظهار مینمود. در بررسی مجرای وارتون ترشح چرک مشاهده نشد. بیمار فقط سابقه اندکی تورم حین غذا خوردن در بعضی موارد را ذکر میکرد که البته این امر باعث ناراحتی خاصی برای بیمار نگردیده بود.
در تصاویر CBCT، سنگ بزاقی به ابعاد mm9×30 مشاهده گردید که کاملاً قسمت دیستال مجرای وارتون را اشغال کرده بود. سنگ مورد اشاره از دو قطعه نسبتاً بزرگ با حالت سودوآرتیکولیشن تشکیل شده بود (تصویر 2). در رادیوگرافی اکلوزالی تهیه شده از بیمار، سنگ بزاقی در کف دهان به راحتی قابل مشاهده بود (تصویر 3).
بیمار جهت خارج نمودن سنگ به جراح فک و صورت ارجاع داده شد. بعد از انجام بی حسی، سنگ از طریق دسترسی داخل دهانی خارج گردید. توده سنگ بزاقی به رنگ Yellow-creamy و انگشتی شکل بود (تصویر 4). بعد از گذشت یک ماه، بیمار کاملاً از نتیجه درمان راضی بود و هیچ گونه ناراحتی را اظهار نمینمود. اهـمیت موضوع بـرای بیمار شـرح داده شد و نظر ایشان
جهت گزارش این مورد خاص جلب گردید.
بحث و نتیجه گیری
سنگهای بزاقی بزرگ یافتههای کلینیکی نادری هستند که بیشتر در مردان رخ میدهند.(9-5) توانایی سنگ برای رشد و تبدیل شدن به سیالولیت بزرگ به عکسالعمل مجرا بستگی دارد. اگر مجرای مجاور سیالولیت توانایی اتساع را داشته باشد، اجازه ترشح نرمال بزاق از اطراف سنگ را میدهد و برای مدت طولانی بدون علامت خواهد بود و در نهایت یک سنگ بزرگ ایجاد میشود.(10) 80% سنگهای بزاقی در غده تحت فکی دیده میشوند. 60% مواردی که در پاروتید هستند، در کلیشههای رادیوگرافی به صورت رادیواپک هستند.(2) در مقایسه با سنگهای کوچک، سنگهای بزرگ به این علت که زمان کافی برای کلیسیفیکاسیون داشتهاند معمولا اپک هستند و به راحتی در رادیوگرافی پانورامیک قابل مشاهدهاند.(3) سیالولیتها میتوانند باعث انسداد مجرا شده و به خاطر کاهش جریان بزاق باعث عفونت رتروگراد شوند. علائم بالینی شامل تورم و درد متناوب هنگام غذاخوردن و عفونت میباشد. این عوارض در سنگهای با اندازه بزرگ شایعتر میباشند.(1)
اولین روش تشخیص رادیوگرافیک سیالولیتها، استفاده از فیلمهای ساده داخل و خارج دهانی است. سنگهای بزرگ کلسیفیه شده با این روش قابل شناسایی هستند.(2) سیالوگرافی در تعیین انسدادهایی که در فیلمهای ساده قابل ردیابی نباشند، کمک میکند به خصوص زمانی که سیالولیتها رادیولوسنت هستند. ماده حاجب در اطراف سنگ جریان مییابد و بخش پروگزیمال مجرا را پر مینماید.(1) یک روش تشخیصی غیر مهاجم، استفاده از سونوگرافی است. 90٪ سنگهای بزاقی بزرگتر از mm2، توسط این روش قابل تشخیص هستند. در این روش سنگ به صورت یک دانسیته اکوژنیک که دارای Acoustic shadowing است، نمایان میشود.(12و11)
تصویر 1 : نمای بالینی از برجستگی مختصر ایجاد شده
در کف دهان.
تصویر 2 : تصاویر CBCT. a= نمای اگزیال b= بریده ای از نمای پانورامیک بازسازی شده c= نمای بازسازی شده سه بعدی.
تصویر 3 : نمای اکلوزال کراس سکشنال از سنگ.
تصویر 4 : نمای سنگ خارج شده.
از آنجایی که CT و CBCT ده برابر نسبت به فیلمهای ساده در تشخیص ساختارهای کلسیفیه کوچک حساستر هستند، در نتیجه میتوانند بیشتر سنگهایی را که در فیلمهای معمولی قابل مشاهده نیستند (کم کلسیفیه) را تشخیص دهند.(2و1) سنگ بزاقی این بیمار به علت اندازه بزرگ به راحتی هم در CT و هم در رادیوگرافی اکلوزال قابل مشاهده بود.
سیالولیتها باید از فلبولیتها و کلسیفیکاسیونهای دیستروفیک گرههای لنفاوی افتراق داده شوند. فلبولیت به طور تیپیک واجد مرکزی رادیولوسنت است. گرههای لنفاوی کلسیفیه معمولاً به شکل گل کلمی دیده میشوند. سیالولیتها همچنین با توجه به اینکه معمولاً با درد و تورم همراه هستند، میتوانند از سایر کلسیفیکاسیونها افتراق داده شوند. تونسیلیت پالاتین نیز با توجه به متعدد و نقطه نقطه بودن، از سیالولیت پاروتید افتراق داده میشود.(1)
به طور کلی، درمان سیالولیتها در صورت کوچک بودن، خارج شدن خود به خود سنگ با استفاده از مواد سیالولوگ برای تحریک ترشح بزاق است.(1) اگر خروج سنگ امکانپذیر نبود، سنگهایی را که در قسمت دیستال پاروتید و مجرای تحت فکی هستند، میتوان به راحتی توسط روش Trans-oral ductotomy برداشت. در حالی که بیشتر سنگهای پروگزیمالی از طریق برداشت غده بزاقی و مجرای آن خارج میشوند. به تازگی برای درمان سنگهای بزاقی از Lithotripsy که روشی برای خرد کردن سنگ توسط امواج اولتراسونیک میباشد نیز استفاده میشود، هرچند سنگهای بزرگتر از mm10 استعداد عدم پاسخ کامل به درمان را دارند.(2)
برخی از سنگهای بزاقی با وجود اندازه بزرگ، میتوانند از لحاظ تشخیص و درمان یک چالش برای فرد معالج باشند. تشخیص به موقع و انجام درمان صحیح با حداقل عوارض به منظور حذف سنگهای بزاقی و بازگرداندن فانکشن طبیعی به بیمار بسیار اهمیت دارد. این امر به عهده دندانپزشکان میباشد که هنگام ویزیت بیماران معاینات کلینیکی کاملی را انجام دهند، زیرا معمولاً اولین کسانی هستند که بیماران را از ناحیه سروگردن مورد معاینه قرار میدهند.
تشکر و قدردانی
بدینوسیله از سرکار خانم دکتر فرزانه کاویانی استادیار و مدیر گروه رادیولوژی دهان و فک و صورت دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز که سهم بسزایی در انجام این مطالعه داشتند، تشکر مینماییم.