نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه جامعه نگر، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان
2 استادیار گروه دندانپزشکی کودکان، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان
3 دندانپزشک
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: Mental retardation is a general word used for people whose intellectual development is significantly lower than normal individuals, . One consequence is their limited ability to comply with their environment. Providing dental services for a mentally retarded people required requires matching with social growth, intellectual and spiritual factors of the person Therefore dentists should plan methods for communication and reducing anxiety of these patients. The general purpose of this research is to compare the oral health status of normal and mentally retarded children and also to examine the effect of educational intervention on the amount of plaque in both groups.
Materials & Methods: A group of 130 children (70 girls and 60 boys) with mild to moderate mental disability at the elementary level and a group of 130 children (67 girls and 63 boys) aged 7-11 years old from Jay region of Esfahan were randomly selected. The questionnaire was completed with background information from their parents and coaches. Oral health status was evaluated using DMFt, Dental caries treatment, and Sillness-Loe plaque indices.
Results: Decay rates in the healthy group and the mentally disabled group were 93.5% and 93%, respectively. The means of the DMFT index in the mentally disabled group and in control healthy group were 0.26, and 0.14 respectively. And theThe means of the dmft in the disabled group and in the healthy group were 0.26, and 0.51, respectively. Dental caries treatment indices for deciduous teeth in the disabled group and in the healthy group was were 0.18, and 0.97, respectively and dental caries treatment indices of permanent teeth in the disabled group and in healthy group were 0.14, and 0.13, respectively. The Sillness-Loe plaque indices in for the deciduous and permanent teeth before brushing in the disabled group and in healthy group were 1.51, and 1.64, respectively, and the Sillness-Loe plaque indices in for the deciduous and permanent teeth after brushing in the disabled group and in the healthy group were 0.56, and 0.41, respectively.
Conclusion: Oral and dental health status of elementary level students with mild to moderate mental retardation is undesirable. Oral health policy makers should try to promote and improve health policies in this group.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
کمتوانی طیف وسیعی از جمعیت جهان را در همه سنین و طبقات اجتماعی درگیر کرده است، اما شیوع آن در قسمتهای مختلف جهان متفاوت است. در آمریکا،
6-2% بچههای زیر سه سال، 5-2% از بچهها در سنین 5-3 سال و 12-4% از افراد جوان و نوجوان در سنین 21-6 سال، دارای کمتوانی هستند.(2و1) در انگلستان حدود 6 میلیون نفر از مردم کمتوان هستند و حدود 360 هزار نفر از آنها کودک هستند. در کشورهای اسکاندیناوی 5/3-3% از بچهها در سنین 15-0 سال، یک بیماری مزمن یا کمتوانی طولانی مدت دارند.(3) در ایران با توجه به گزارش مرکز آمار ایران در سال 1375، 479031 خانوار (3/9) دارای معلولیت هستند. در ایران به ازای هر 1000 نفر، 12 نفر کمتوان ذهنی و 11 نفر معلول جسمی میباشند.(4) طبق تعریف سازمان سلامت جهانی(World Health Organization) یک فرد کمتوان کسی است که برای مدت زمان طولانی از شرایط فیزیکی یا ذهنی، برای شرکت در انجام اعمال نرمال گروه سنی خودش، شامل اعمال اجتماعی، تفریحی، آموزشی و حرفهای فاصله داشته باشد.(5) سازمان سلامت عمومی آمریکا یک کودک کمتوان را به عنوان کودکی که نمیتواند بازی یا آموزش یا کاری که هم سن و سالانش انجام میدهند را انجام دهد، تعریف میکند. او در رسیدن به پتانسیل کامل در مسائل اجتماعی، ذهنی یا فیزیکی کمتوان بوده است.(6) بچهها با بیماریهایی مزمن یا مادرزادی و یا اکتسابی رشد فیزیکی و یا ذهنی نرمال ندارند که به طور معمول به عنوان یک فرد کمتوان شناخته میشوند.(3)
کمتوان ذهنی به عنوان کمبود در هوش فرد که ممکن
است به صورت مادرزادی یا اکتسابی در اوایل زندگی رخ دهد نیز تعریف میشود. سازمان حمایت از بیماران کمتوان ذهنی آمریکا[1]، کمتوان ذهنی را براساس میزان هوش به چهار گروه کم، متوسط، شدید و خیلی شدید تقسیم بندی میکند. کم زمانی است که میزان [2]IQ، فرد از 55-50 تا 70 باشد و زمانی آن را متوسط میگوییم که IQ فرد از 40-35 تا 50 باشد.(7) یکی از مهمترین تاثیرات کمتوانی روی فرد، عدم توانایی او در حفظ سلامت دهان و دندان است. سلامت دهان بچهها و نوجوانان با نیازهای خاص مراقبتی سلامت دهان، ممکن است تحت تاثیر اثرات منفی داروها و درمانها یا رژیمهای خاصی که آنها نیاز دارند و یا از طریق عدم توانایی در تمیز کردن کامل دندانها در یک روز، باشد.(8)
Batista و همکاران با بررسی وضعیت تغذیهای و سلامت دهان بیماران کمتوان ذهنی مشاهده کردند که میزان پوسیدگی و پرکردگی و از دست دادن دندانها چه در دندانهای شیری و چه دائمی، بالاتر از افراد عادی هم سن خودشان میباشد و همچنین حدود 30% کودکان و 50% بزرگسالان کمتوان چاق هستند که این یک رابطه مستقیم بین پوسیدگی و چاقی در این گروه را نشان میدهد.(9)
عجمی و همکاران مشاهده کردند که میزان پوسیدگی و بیماریهای پریودنتالی و مال اکلوژن در بیماران کمتوان ذهنی بیشتر از گروههای هم سن سالمشان میباشد و میزان درمانهای پیشگیرانه و ترمیمی و پریو برای این گروه بیماران بسیار پایین است.(10)
در مطالعهای که بر روی وضعیت دهان و دندان نوجوانان استثنایی در آمریکا توسط بوریس وایس لویکا انجام شد میزان پوسیدگی دندانی مرتبط با عدم مراقبتهای اولیه بهداشت دهان و دندان بالا گزارش شد.(11)
Rodriguez و همکاران مشاهده کردند که میزان پوسیدگی در این گروه بالا ولی در مقابل میزان پرکردگی دندانی کم میباشد.(12)
در طی مطالعهای، Mitsea و همکارانش، مشاهده کردند که نیازهای درمانی مرتبط به هر دو وضعیت دندانی (دندانهای شیری و دائمی) در همه گروههای کمتوان بسیار بالا است به علاوه وضعیت بهداشت دهان در کل جمعیت انتخاب شده، متوسط رو به پایین بوده است، مخصوصاً در گروه افراد با کمتوانی ذهنی، بالاترین میزان مال اکلوژن مشاهده شده است.(13)
Jeng و همکاران در مطالعهای که بر روی استراتژی مراقبت دهانی برای گروه کمتوان ذهنی انجام شد، مشاهده کردند که این گروه با توجه به نیازهایشان سرویس نمیگیرند و بیمه هم آنها را به طور کامل همانند افراد معمول حمایت نمیکند.(14)
این مطالعه با هدف مقایسه وضعیت سلامت دهان و دندان کودکان عادی و کمتوان و هم چنین تاثیر مداخله آموزشی در میزان پلاک دو گروه انجام گردید.
مواد و روشها
مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی و از نوع مقطعی بود که پس از اخذ مجوزهای لازم در این زمینه و توضیح مراحل انجام کار برای مسئولان آموزش و پرورش و همچنین دبستان استثنایی برهانی و در نهایت رضایت کتبی از والدین آنها اجرا گردید. تحقیق در یک گروه 130 نفری از بچههای کمتوان ذهنی در مقطع دبستان با میزان کمتوانی کم تا متوسط (گروه I) و یگ گروه 130 نفری از کودکان 11-7 ساله مدارس منطقه جی اصفهان که به صورت تصادفی انتخاب شدند (گروه II : گروه کنترل) انجام گرفت. وسایل مورد استفاده در این تحقیق شامل سوند، آینه، پروب مدرج پریودنتال و قرص آشکارکننده در زیر نور مصنوعی یونیت بود که به جهت بررسی شاخص DMFT و شاخص درمان پوسیدگی دندانی و ایندکس پلاک سیلنس و لو استفاده شد. شاخص ایندکس پلاک سیلنس و لو در چهار سطح (دیستال- فاسیال)، (مزیال- فاسیال)، (فاسیال) و (لینگوال) و به وسیله آینه و سوند و قرص آشکارکننده پلاک و برروی 6 دندان 16، 12،24، 44، 32، 36 اندازهگیری گردید. این شاخص در دو مرحله، یک بار قبل از مسواک زدن و یک بار بعد از مسواک زدن به مدت 5 دقیقه، اندازهگیری گردید. در ابتدا به صورت عملی، مسواک زدن به روش چرخشی تغییر یافته، به مدت 7 دقیقه بر روی ماکت، به فرد آموزش داده شد. سپس، فرد قرص آشکارکننده را جوید و آن را با زبان به تمام سطوح دندانی رساند. در زیر نور مصنوعی یونیت، سطوح رنگ گرفته دندانی که نشاندهنده حضور پلاک بود در چارت علامت زده شد. با جمع اعداد 4 ناحیه ذکر شده تقسیم بر 4، شاخص پلاک یک دندان به دست آید.
0=عدم وجود پلاک میکروبی
1=وجود لایه نازکی از پلاک میکروبی در مجاورت لثه آزاد
2=تجمع متوسط پلاک درون سالکوس و یا پاکت در ناحیه مجاور لثه آزاد
3=تجمع زیاد پلاک درون سالکوس و یا پاکت در ناحیه مجاور لثه آزاد.(15)
برای مشخص نمودن وضعیت سلامت دهان و دندان افراد از شاخص dmf و DMF (مطابق با معیارهای WHO) استفاده شد. در این شاخص، D نشاندهنده تعداد دندانهای پوسیده که نیازمند ترمیم هستند، میباشد. M نشاندهنده تعداد دندانهای غایب که به دلیل پوسیدگی زیاد کشیده شدهاند و F نشاندهنده تعداد دندانهایی که دارای ترمیم دائمی هستند، میباشد. با جمع سه مولفه D، M و F مقدار DMF بدست می آید.(15)
شاخص DTI[3] یا شاخص درمان پوسیدگی، یک شاخص مشخصکننده میزان دندانهای ترمیم شده گروه هدف میباشد، این شاخص از طریق تقسیم F (دندانهای ترمیم شده) بر DMF بیمار به دست میآید.
محاسبات آماری این تحقیق با نرم افزار SPSS با بهرهگیری از آزمون من-ویتنی (Mann-Whitney)، جهت بررسی رابطه DMFT با شاخص سیلنس و لو و DTI در گروه کمتوان با گروه عادی انجام شد.
یافتهها
در این مطالعه میزان پوسیدگی در دو گروه کمتوان و عادی به ترتیب 93% و 5/93% بود. میانگین شاخص DMFT در افراد کمتوان 26/0 و در افراد عادی 14/0 حال آنکه میانگین شاخص dmft، در گروه عادی 51/0 و در افراد کمتوان 26/0 بود.
پوسیدگی دندانهای شیری و دائمی، در گروه کمتوان بیشتر از گروه عادی بود. از دست دادن دندان در دندانهای شیری و دائمی در گروه کمتوان کمتر از گروه عادی بود. پرکردگی دندانهای شیری و دائمی (F) گروه کمتوان بیشتر از گروه عادی بود. شاخص درمان پوسیدگی دندانهای شیری (dti) در گروه عادی 97/0 و در گروه کمتوان 18/0 حال آنکه شاخص درمان پوسیدگی دندانهای دائمی (DTI) در گروه کمتوان 14/0 و در گروه عادی 13/0 بود. شاخص ایندکس پلاک سیلنس و لو قبل از مسواک زدن در گروه کمتوان 51/1 و در گروه عادی 64/1 و مقدار آن بعد از مسواک زدن در گروه عادی 41/0 و در گروه کمتوان 56/0 بود (جدول 1).
توزیـع پراکندگی اعـداد به دست آمده ایندکس پلاک
قبل از مسواک و بعد از مسواک زدن در نمودار 1 و 2 نشان داده شده است، که نشاندهنده همگنی دادهها جهت انجام آزمون من ویتنی برای این دو شاخص است.
جدول 1 : میانگین و انحراف معیار شاخص پلاک سیلنس ولو، DTI و DMFTdmft در دو گروه عادی (*) و کمتوان (**)
|
میانگین |
انحراف معیار |
P-value |
Mann-Whitney |
مقدار Z |
شاخص پلاک سیلنس ولو قبل از مسواک زدن |
64/1* 51/1** |
73/0 65/0 |
106/0 |
516/1 516/1 |
32/1- |
شاخص پلاک سیلنس ولو بعد از مسواک زدن |
41/0* 56/0** |
48/0 51/0 |
241/0 |
429/2- 429/2- |
43/1- |
شاخص پوسیدگی، پرکردگی، غیبت دندانی دندانهای شیری |
51/0* 26/0** |
33/0 36/0 |
010/0 |
687/5 687/5 |
04/6- |
شاخص پوسیدگی، پرکردگی، غیبت دندانی دندانهای دائمی |
14/0* 26/0** |
13/0 17/0 |
004/0 |
955/5- 955/5- |
6/5- |
شاخص درمان پوسیدگی دندانهای شیری |
97/0* 18/0** |
85/1 96/0 |
000/0 |
288/4- 289/4- |
57/4- |
شاخص درمان پوسیدگی دندانهای دائمی |
13/0* 14/0** |
06/5 02/5 |
019/0 |
868/1- 868/1- |
96/2- |
نمودار 1 : شاخص پلاک سیلنس و لو قبل از مسواک زدن در دو گروه عادی و کمتوان
نمودار 2 : شاخص پلاک سیلنس و لو بعد از مسواک زدن در دو گروه عادی و کمتوان
بحث
افزایش تعداد افراد کمتوان در دنیای کنونی نگرانکننده است. این پدیده در ارتباط با توسعه شهرنشینی است که از یک طرف باعث بهبود زندگی مردم شده و از طرف دیگر بالانس روانی را در بین مردم تخریب میکند(3) از طرفی وضعیت اقتصادی و اجتماعی نشانگر عدم توجه کافی خانواده به این کودکان است، حال آنکه این کودکان نیازمند مراقبتهای شدیدتر و احتمالاً بسیار پرهزینهتر از کودکان معمولی هستند. لذا در این زمینه بکارگیری رویکرد آموزشی و پیشگیری و تاحدودی بالینی میتواند به عنوان یک رویکرد ترکیبی در سیاست گزاری صحیح جهت این گروه کارساز باشد.
در این مطالعه میزان پوسیدگی در دو گروه کمتوان و عادی (93% و 5/93%) تفاوت چندانی نداشت.
میانگین شاخص DMFT در افراد کمتوان (26/0) از افراد عادی (14/0) بیشتر بود، اما به طور کلی درصد پوسیدگی دندانهای شیری و دائمی گروه کمتوان از گروه
عادی بیشتر بود.
Rodriguez و همکارانش با بررسی وضعیت تغذیهای و سلامت دهان بیماران کمتوان ذهنی مشاهده کرد که میزان پوسیدگی چه در دندانهای شیری و چه دائمی بالاتر از افراد عادی هم سن خودشان میباشد که این نتایج با مطالعه حاضر هم سو میباشد.
Loo و همکارانش طی مطالعهای در آمریکا، میزان شاخص DMFT را در گروه کمتوان، پایینتر از گروه عادی اعلام کردند(16) که علت این عدم هم سویی مطالعه چین با مطالعه حاضر، نوع کمتوانی و هم چنین نوع نمونه در دو مطالعه میباشد.
پوسیدگی در گروه کمتوان به طور قابل توجهی بالاتر از گروه عادی بود، حال آن که درمان در گروه کمتوان بیشتر بوده است، که این به علت ارجاع این بیماران از کلینیکها و درمانگاههای سطح شهر اصفهان به بخش جامعهنگر دانشگاه بود. در غیراینصورت میزان بسیار پایینتر از گروه عادی، به علت عدم توجه والدین و همچنین فرار دندانپزشکان از این گروه به علت عدم همکاری و عدم اطلاع از طرز رفتار با این گروه میبود.(17)
Batista و همکارانش در اسپانیا(9)، میزان پوسیدگی را در کودکان کم توان محدوده کم تا متوسط بالا گزارش کردند. این در حالی است که به علت عدم مداخله درمانی میزان پر کردگی در گروه حاضر پایین بوده است.
در مطالعهای که توسط عجمی و همکارانش(10) در ایران روی نیازهای درمانی بیماران کمتوان انجام شد، مشاهده شد که میزان پوسیدگی و بیماریهای پریودنتال در بیماران کمتوان، بیشتر از گروههای هم سن سالمشان بوده است، که با مطالعه حاضر هم راستا میباشد.
میزان پوسیدگی دندانهای شیری افراد عادی (93/2) و کمتوان (11/2) شبیه هم بود، حال آن که شاخص درمان پوسیدگی دندانهای شیری (dti) در گروه عادی (97/0) 9 برابر افراد کمتوان (18/0) بوده است.
میزان پوسیدگی دندانهای دائمی در افراد کمتوان (34/4) تقریباً 4 برابر افراد عادی (83/1) بود، حال آنکه شاخص درمان پوسیدگی دندانهای دائمی (DTI) در گروه کمتوان (14/0) تقریباً برابر با افراد عادی (13/0) گزارش شد، که به علت انجام درمانهای روتین در مطب یا کلینیک برای کودکان عادی بود. حال آن که درمان دندانهای شیری کودکان کمتوان اغلب به دلیل عدم همکاری و مشکلات خاص این گروه، نیازمند تمهیدات پیچیدهتر، نظیر اتاق عمل و بیهوشی عمومی و در نهایت هزینه بالا میباشد؛ که اکثراً به علت وضعیت اقتصادی نامناسب این گروه برای ایشان قابل انجام نیست. هم چنین با افزایش سن کودکان کمتوان میزان همکاری آنها افزایش یافته و احتمال درمانهای دندانپزشکی به شکل روتین برای آنها میسر است.
علیرغم بهبود شاخص DTI باز میزان پوسیدگیهای اولیه و مجدد در دهان این کودکان بالاست که مرتبط با بیماریهای آنها، نوع داروهای مصرفی و عوارض جانبی آنها، عدم رعایت بهداشت دهان و دندان و عدم همکاری والدین در انجام درمانهای به موقع این گروه میباشد. این نتایج با نتایج مطالعه بوریس وایس و لویکا(11)، در آمریکا که میزان پوسیدگی دندانی مرتبط با عدم مراقبتهای اولیه بهداشت دهان و دندان را در گروه کمتوان بالا گزارش کردند هم خوانی دارد.
براساس تحقیقات دیگری که در امریکا، انجام شده است پوسیدگی به عنوان مهمترین علت از دست دادن دندان در افراد کمتوان شناخته شده است. این مطالعات نشاندهنده درجات بالاتر پوسیدگی و میزان کمتر مراقبت و درمان در گروه کمتوان نسبت به جمعیت عادی بود که با مطالعه ما هم سو میباشد.(18)
Wolff و همکارانش در آمریکا، بیان کردند میزان سرویسدهی درمانی به این گروه از بیماران از طرف دندانپزشکان و گروههای متخصص به دلیل عدم اطلاع کافی از طرز رفتار با این گروه بسیار پایین بوده است.(19)
طبق بررسیهای انجام شده، ایندکس پلاک سیلنس و لو قبل از مسواک زدن در دو گروه کمتوان و عادی تفاوت آماری معناداری نداشت؛ حال آن که ایندکس پلاک سیلنس و لو بعد از مسواک زدن تفاوت آماری معنیدار داشته است. با توجه به این که میزان پلاک بعد از مسواک زدن در گروه کمتوان بیشتر از افراد عادی بود این امر نشاندهنده اهمیت بیش از پیش آموزش مهارت و کمک کردن جهت انجام مراقبتهای بهداشتی در گروه کمتوان ذهنی میباشد. هرچند میانگین پلاک ایندکس بعد از مسواک زدن در گروه کمتوان (56/0) و در گروه عادی (41/0) هر دو خوب بوده است.
تحقیقی که توسط میتسا و همکارانش(13) در یونان روی افراد کمتوان انجام شد، نتایج مشابهی با مطالعه حاضر داشته است. میتسا مشاهده کرد که نیازهای درمانی مرتبط با هر دو وضعیت دندانی (دندانهای شیری و دائمی) در همه گروههای کمتوان بسیار بالا است و وضعیت بهداشت دهان در این گروهها متوسط رو به پایین است.
Jeng و همکارانش در تایوان(14)، تحقیقی در مورد استراتژی مراقبتهای دهان و دندان برای گروه کمتوان انجام دادند و مشاهده کردند که این گروه با توجه به نیازهایشان سرویس نمیگیرند و مورد حمایت کامل از طرف سیاستگزاران بیمه قرار نمیگیرند. مطالعه حاضر نیز کمک خانواده و سیاست گزاران و پرسنل سلامت دهان و دندان را در انجام مراقبتهای بهداشتی به این کودکان حائز اهمیت میداند. Thornton و همکارانش در امریکا هم مشاهده شد که وضعیت بهداشت دهان و دندان گروههای کمتوان بسیار ضعیف بوده و برنامههای پیشگیرانه دندانی برای بهبود وضعیت بهداشت دهان و دندان این گروه الزامی میباشد.(20)
معنی دار بودن پلاک ایندکس در گروه کمتوان، قبل و بعد از مسواک زدن، نشانگر آموزشهای مناسب و تاثیرگذار اخیر و اهمیت کمک کردن به این کودکان جهت رعایت بهداشت دهان و دندان آنها میباشد. از طرفی چون ایندکس پلاک قبل و بعد از مسواک زدن در هر دو گروه به طور معنیداری کاهش یافته است، لذا شاید روش چرخشی تغییر یافته بتواند به عنوان یک روش مناسب جهت حذف پلاک در این گروه سنی توصیه گردد. انجمن پریودنتولوژی امریکا (American Academy of Periodontology) هم این روش را مورد تایید و کارآمد میداند(21) طبق مطالعات کنترل شدهای که میزان تاثیر متداولترین تکنیکهای مسواک زدن را ارزیابی میکنند هیچ برتری واضحی در مورد هیچ یک از روشها نشان داده نشده است.(22)
نتیجه گیری
سلامت دهان و دندان کودکان کم توان ذهنی در مقایسه با کودکان سالم وضعیت بدتری دارند. لذا به واسطه چندفاکتوری بودن علت وضعیت نیاز هست که در جهت بهبود و ارتقاء آن والدین کودکان دندانپزشکان و سیاستگذاران سلامت دهان و دندان همیاری و همکاری داشته باشند.
تشکر و قدردانی
با تشکر از مسئولین آموزش و پرورش، دبستان شهید برهانی، شهید بهشتی و هم چنین دانشکده دندانپزشکی خوراسگان که در انجام هر چه بهتر این تحقیق به ما یاری رسانیدند.