نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: Alveolar osteitis (dry socket) is the most common complication following permanent tooth extraction. The cause of alveolar osteitis has not yet to be firmly defined. However, clot fibrinolysis as a result of bacterial invasion is likely a major etiologic factor. Considering the effect of oral irrigation on reducing bacterial contamination and the impact of antiseptics on the count of bacteria, therefore; we intended to assess the effect of chlorhexidine mouth rinse and normal saline separately on the incidence of alveolar osteitis following tooth extraction.
Materials &Methods: This randomized single-blind clinical trial was conducted among 300 patients who referred to oral and maxillofacial surgery department of Babol school of Dentistry for their permanent tooth extraction. Patients' ages ranged from 15 to 45 years with the average age 34.7±8.4 years. Patients were randomly assigned into two groups. Patients in the first group were given 15ml of chlorhexidine mouth rinse to rinse their mouth for 30 seconds, 15 minutes prior to extraction. They were instructed to rinse twice daily from the following day with 15 ml of chlorhexidine mouth rinse for 30 seconds for one week after extraction. In the second group the whole procedure was done with normal saline. After extraction, patients were instructed to return to oral and maxillofacial surgery department in one week or sooner, if bothersome pain was present and increased. At this time the extraction sites were evaluated for abnormal healing, presence of necrotic tissue, exposed bone, and absence of clot.
Results: The results of this survey indicated that normal saline group and chlorhexidine group were not statistically different in the incidence of alveolar osteitis.
Conclusions: It seems that the use of chlorhexidine mouth rinse has no significant effect on the reduction of alveolar osteitis and the use of normal saline mouth rinse is adequate.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
استئیت آلوئولار شایعترین عارضه پس از خارج ساختن دندان می باشد و علایم آن به طور معمول 3-1 روز پس از خارج ساختن دندان آغاز میگردد.(1)
طول دوره آن نیز بین 10-5 روز متغیر میباشد. این عارضه با درد شدید ضرباندار در داخل و اطراف حفره دندان خارج شده شناخته می شود و ممکن است همراه با بو و مزه بد دهان باشد.(1) ولی علایم عفونت از قبیل تب، تورم، قرمزی و چرک وجود ندارد.(2)
در معاینه حفره دندان، تجزیه نسبی یا کامل لخته خون، دیوارههای استخوانی اکسپوز و در مواردی دبریهای نکروتیک مشاهده می شود.(3و1)
ریسک فاکتورهای مختلفی در ایجاد استئیت آلوئولار موثر شناخته شدهاند از قبیل جنس، سن، تروما، استعمال سیگار، پری کرونیت، شستشوی ناکافی پس از عمل، محل خارج ساختن دندان، وضعیت عمومی بیمار، استفاده از ماده بیحسی موضعی.(6-4و2و1)
در مطالعه Nusair و Younis(5)، تفاوتی در میزان بروز استئیت آلوئولار بین مردان و زنان مشاهده نشد. Caso و همکارانش(7) در مطالعه خود دریافتند که شستشو با کلرهگزیدین در روز جراحی میتواند باعث کاهش بروز استئیت آلوئولار شود. Delilbasi و همکاران(8) به بررسی تاثیر کلرهگزیدین و آموکسی سیلین همراه با کلاوولانیک اسید پس از خارج کردن مولر سوم مندیبل پرداختندو در نهایت تفاوت بارزی نیافتند.
علت ایجاد استئیت آلوئولار هنوز به طور قطعی مشخص نشده است. با این وجود، فیبرینولیز لخته خون در اثر تهاجم باکتریال به عنوان یک فاکتور اتیولوژیک مهم مطرح می باشد.(10و9) از آنجایی که شستشوی حفره دهان در کاهش آلودگی باکتریایی مؤثر است(4) و با توجه به نقشی که آنتی سپتیکها در کاهش تعداد باکتریها دارند، در این مطالعه بر آن شدیم تا تأثیر کاربرد جداگانه کلرهگزیدین 2/0% و نرمال سالین را بر میزان بروز استئیت آلوئولار به دنبال خارج نمودن دندان مورد بررسی قرار دهیم.
مواد و روشها
این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 300 بیمار (150 مرد و 150 زن) در محدوده سنی 45-15 سال و متوسط سن 4/8±7/34 سال انجام شد. تمامی بیماران در بخش جراحی دانشکده دندانپزشکی بابل تحت عمل ساده خارج ساختن دندان (Simple extraction) قرار گرفتند. حجم نمونه، با توجه به مطالعه مشابه(11) تعیین گردید.
در این بررسی، از دهان شویه کلرهگزیدین 2/0 درصد و نرمال سالین استفاده گردید. این محلولها در بستههای کد دار و با حجم لازم در اختیار بیماران قرار گرفتند.
نمونهگیری به صورت تصادفی انجام گرفت. مواردی که سبب خروج نمونهها از مطالعه شد شامل مصرف دخانیات (سیگار)، مصرف قرصهای ضدبارداری خوراکی، داروهای آنتیبیوتیک و ابتلا به عفونت حاد (پری کرونیت حاد) و شرایطی که تغذیه خونی استخوان دچار اختلال میشود هم چون رادیوتراپی، وجود بیماریهای پاژت، استئوپتروز، دیابت، Fibroma cemento ossifying بود. از تمام بیماران رضایت نامه کتبی گرفته شد.
افراد به هنگام مراجعه به صورت تصادفی در دو گروه نرمال سالین و کلرهگزیدین با توزیع برابر سن و جنس قرار گرفتند. از میان 150 بیمار زن (به طور تصادفی)، 75 بیمار در گروه کلرهگزیدین و 75 بیمار در گروه کنترل قرار گرفتند و از میان 150 بیمار مرد هم به طور تصادفی 75 بیمار در گروه کلرهگزیدین و 75 بیمار در گروه کنترل قرار گرفتند. در گروه کلرهگزیدین، 15 دقیقه قبل از خارج کردن دندان به بیماران 15 میلیلیتر دهانشویه کلرهگزیدین جهت شستشوی دهان به مدت 30 ثانیه داده میشد و از آنها خواسته شد که از روز بعد از خارج ساختن دندان استفاده آن را به صورت روزانه 2 بار، هر بار 30 ثانیه به مدت 1 هفته ادامه دهند. در گروه کنترل تمامی این مراحل با نرمال سالین انجام گردید. پس از اتمام کار از بیماران خواسته شد 1 هفته بعد و یا زودتر، در صورت وجود درد آزاردهندهای که به مرور زمان بدتر میشد، به بخش جراحی دانشکده دندانپزشکی بابل مراجعه کنند. در این زمان، ناحیه حفره دندان (خارج شده) از لحاظ ترمیم غیرطبیعی، حضور بافت نکروتیک، استخوان برهنه و عدم حضور لخته خون مورد بررسی قرار گرفت. تشخیص استئیت آلوئولار براساس یافتههای کلینیکی و Subjective صورت گرفت. یافتههای بالینی شامل وجود یک یا چند مورد از موارد: ترمیم غیرطبیعی، عدم وجود لخته بافت نکروتیک، استخوان اکسپوز و یافتههای Subjective شامل گزارش وجود درد افزایش یا پایداری است که 3-1 روز پس از عمل ایجاد شده و با ضد دردهای خفیف نیز تسکین نمییابد، بود.
دادهها توسط آزمونهای آماری Fisher's Exact test و t-test مورد آنالیز قرار گرفتند و مقادیر 05/0P< معنیدار تلقی گردید.
یافتهها
در این مطالعه تعداد کل افراد شرکت کننده، 300 نفر بود (با محدوده سنی 45-15 سال) که به نسبت مساوی در دو گروه نرمال سالین و کلرهگزیدین توزیع شدند. میانگین سنی کل افراد شرکت کننده در دو گروه 4/8±7/34 سال بود که به تفکیک در گروه نرمال سالین1/8±6/34 سال و در گروه کلرهگزیدین 8/8±8/34 سال بود.
بررسی موارد استئیت آلوئولار در گروههای مورد مطالعه نشان داد که در گروه نرمال سالین 6 مورد (0/4 درصد)و در گروه کلرهگزیدین تنها 2 مورد (3/1 درصد) از آن یافت شد. آنالیز آماری Fisher's Exact test نشان داد که بین دو گروه در میزان بروز استئیت آلوئولار تفاوت معنی داری وجود نداشت. (05/0P>) میانگین سنی در افراد مبتلا شده در هر دو از نظر جنسی هم تفاوت معنیداری بین مبتلایان دو گروه دیده نشد. بیشتر موارد استئیت آلوئولار در نواحی خلفی فک پایین مشاهده شد و تنها در یک مورد، استئیت آلوئولار در فک بالا رخ داد.
بحث
در این مطالعه میزان بروز استئیت آلوئولار در گروهی که از کلر هگزیدین استفاده کرده بودند 3/1% و در گروهی که از نرمال سالین استفاده شده بود 4% بود. با وجود اینکه میزان بروز استئیت آلوئولار با استفاده از کلر هگزیدین کمتر بود اما از لحاظ آماری اختلاف بین دو گروه معنیدار نبود.
در مطالعه Berwick و Lessin(12) در مورد تأثیر دهانشویه کلرهگزیدین بر بروز استئیت آلوئولار پس از جراحی مولرسوم مندیبل، بین دهانشویه کلر هگزیدین 12/0% و نرمال سالین تفاوتی از لحاظ آماری به دست نیامد که نتیجه حاصل از مطالعه ما را تأیید میکند.
در مطالعه Tjernberg(13)، تأثیر انجام اعمال بهداشت دهان بر بروز استئیت آلوئولار پس از خارج ساختن مولر سوم مندیبل به روش جراحی مورد بررسی قرار گرفت و علی رغم کاهش قابل ملاحظه در میزان بروز استئیت آلوئولار به دنبال استفاده از کلر هگزیدین 2/0%، تفاوت معنیداری بین دو گروه کلر هگزیدین و پلاسبو به دست نیامد که با مطالعه ما همخوانی دارد.
Hedstrom و Sjogren(14) در مطالعهای پیرامون پیشگیری از استئیت آلوئولار دریافتند که درمان موضعی با تتراسایکلین و همچنین دهانشویه کردن با کلرهگزیدین 12/0% قبل از عمل و 7 روز پس از جراحی مولر سوم فک پایین، اثر پیشگیری کننده آشکاری بر بروز استئیت آلوئولار داشت که با مطالعه ما مطابقت ندارد.
همچنین، Field و همکاران(11) طی مطالعهای به این نتیجه رسیدند که شستشوی شیار لثهای دندان با کلرهگزیدین 2/0% همراه با دهانشویه این ماده، تعداد موارد استئیت آلوئولار را به طور قابل ملاحظهای کاهش میدهد.
مورد دیگری که با مطالعه ما همخوانی ندارد مطالعهای است که توسط Bonine(15) به انجام رسید و نشان داد استفاده از کلر هگزیدین به مدت 2 هفته پس از خارج ساختن مولر سوم مندیبل به روش جراحی، در کاهش شیوع استئیت آلوئولار مؤثر است.
در مطالعه ما این احتمال وجود داشت که در صورت افزایش تعداد نمونهها تفاوت معنیداری بین دو گروه کلرهگزیدین و نرمال سالین در کاهش میزان بروز استئیت آلوئولار ایجاد شود.
در این مطالعه تفاوتی در میزان بروز استئیت آلوئولار بین بیماران زن و مرد مشاهده نگردید.
در مطالعهای که توسط Hermesch و همکاران(10) به انجام رسید بین خانمهایی که از قرصهای ضدبارداری استفاده نمیکردند و آقایان، در میزان بروز استئیت آلوئولار تفاوت معنیداری وجود نداشت که این با مطالعه ما همخوانی دارد.
در مطالعه Nusair و Younis(5) نیز، تفاوتی در میزان بروز استئیت آلوئولار بین مردان و زنان مشاهده نشد.
همچنین در مطالعه Bonine و همکارانش(15)، میزان بروز استئیت آلوئولار در زنانی که از قرصهای ضدبارداری استفاده می کردند نسبت به آنهایی که از این قرصها استفاده نمیکردند بیشتر بود ولی تفاوتی در میزان بروز استئیت آلوئولار بین زنانی که از این قرصها استفاده نمی کردند و مردان وجود نداشت.(15) نتیجه حاصل از مطالعه Oginni(16) نشان داد که بروز استئیت آلوئولار در خانمها بیشتر بوده است که ممکن است به دلیل مصرف داروهای متفاوت (از جمله داروهای ضدبارداری خوراکی) با مطالعه حاضر باشد.
در این مطالعه اکثر موارد استئیت آلوئولار در نواحی پر مولرها و مولرهای فک پایین رخ داد و تنها در یکی از موارد در ناحیه پرمولرهای فک بالا مشاهده شد. مطالعه Ogunlewe و همکاران(17) در مورد میزان بروز و الگوی ایجاد استئیت آلوئولار پس از خارج ساختن دندان به روش غیر جراحی، حاکی از آن بود که دندانهای پر مولر به میزان زیادی تحت تأثیر قرار گرفتند ولی دو فک به میزان یکسانی مبتلا شدند.
در مطالعهای که توسط Jaafar و Nor(18) صورت گرفت، شایعترین دندانهایی که استئیت آلوئولار را بروز دادند مولرها وپرمولرهای فک پایین بودند. در این مطالعه میانگین سنی بیماران مبتلا از میانگین سنی کل بیماران بیشتر بود ولی باز هم اختلاف آماری معنیداری بین دو گروه مورد مطالعه در این مورد وجود نداشت.
در مطالعه Hita- Iglesias(19) از لحاظ بروز استئیت آلوئولار هیچ اختلاف معنیداری بین دو گروه مورد مطالعه از نظر سن و جنس وجود نداشت که با مطالعه ما همخوانی دارد.
در مطالعه Torres-Lagares نیز دو گروه مورد مطالعه، از لحاظ سنی تفاوتی در میزان بروز استئیت آلوئولار نشان ندادند.(20)
نتیجه گیری
به نظر میرسد کاربرد دهانشویه کلرهگزیدین تأثیر چندانی در کاهش میزان بروز استئیت آلوئولار ندارد و مصرف دهانشویه نرمال سالین کافی میباشد.
تشکر و قدردانی
این مقاله برگرفته از پایان نامه دوره دکتری عمومی دندانپزشکی دکتر محبوبه خراشادی زاده به شماره ثبت 362 در کتابخانه دانشکده دندانپزشکی بابل میباشد. بدین وسیله از حمایت معاونت محترم پژوهشی و پرسنل بخش جراحی فک و صورت تقدیر و تشکر میگردد.