نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
2 دستیار تخصصی گروه رادیولوژی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
3 دندانپزشک
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: In the maxillofacial region, cysts and tumors relatively have high prevalence and during a current study of radiography, the dentists may incidentally encounter them. According to the wide usage of the conventional panoramic radiography in routine study of dentoalveolar structure and the availability and cheapness of this technique, it seems necessary to determine the accuracy of conventional radiography in diagnosis of benign and malignant lesions.
Materials & Methods: In this descriptive study, all the cases with intraosseous lesions of maxillofacial region over a six-year period (2002-2008) from the archives of the radiography, surgery and oral health departments at Mashhad school of dentistry were collected. Then radiographic images were studied by one maxillofacial radiologist as an observer and according to the radiographic features, the state of being malignant or benign and then the type of lesions were diagnosed. Finally the findings of radiographic and histopathologic studies were compared using McNemar test.
Results: From 136 intraosseous lesions, 116 lesions were benign and 20 lesions were malignant. From 20 malignant lesions, in 19 cases the radiographic and histopathologic diagnosis was the same and from the 116 benign lesions, 107 cases were diagnosed benign in radiography. A significant relationship was also detected among radiographic and histopathologic features (P=0.021).
Conclusion: In this study diagnosis of conventional radiographies, in 92% of cases, with histopathologic results (benignity or malignancy of lesions) was adapted.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
بعضی از علائم و یا یافته هایی از تاریخچه بیمار لزوم انجام رادیوگرافی را تأیید می کند. رادیوگرافی تنها زمانی باید تجویز شود که دندانپزشک از فراهم شدن اطلاعات تشخیصی مؤثر بر روند درمان اطمینان حاصل کند. اطلاعات کلینیکی بدست آمده از بیمار، اصولاً برای انتخاب نوع رادیوگرافی و سپس برای انجام تفسیر کمککننده است.(1)
ارزش هر تکنیک تشخیصی، توسط اعتبار اطلاعات بدست آمده از آن قضاوت می شود. بطور مثال رادیوگرافی پانورامیک یک تصویری از ساختار کلی فکین و دندان ها به ما می دهد که میتواند اطلاعات باارزشی را که از دیگر منابع تشخیصی بطور مشکلی بدست می آیند فراهم کند. رادیوگرافی داخل دهانی رایج قادر به تعیین وجود یا گسترش ضایعاتی که در ساختارهای دنتوآلوئولر رخ می دهند یا گسترش مییابند نمی باشد. قسمت های قابل ملاحظهای در ارتباط با ضایعه، توسط محیط محدود فیلم حذف می شوند.(2)
با توجه به اینکه رادیوگرافیهای معمولی تصاویری دوبعدی ایجاد می کنند، در بعضی موارد داشتن نمایی با زاویه عمود بر پلان اولیه فیلم سودمند است. هنگامی که تشخیص اولیه دندانپزشک در رادیوگرافی پانورامیک وجود تومور را مطرح می کند، یکسری معاینات رادیوگرافیک کامل برای جمعآوری اطلاعات گسترش و مشخصات تومور باید انجام شود که شامل فیلمهای اضافه مثل پریآپیکال و اکلوزال میباشد.(1)
در ناحیه فک و صورت، تومورها و کیستها نسبتاً شیوع بالای داشته و دندانپزشکان در طی یک بررسی معمول رادیوگرافی، ممکن است با آنها برخورد کنند. گاهگاهی این رادیوگرافی ها منجر به کشف تصادفی ضایعاتی میشوند که جزء شکایت اصلی بیمار نمیباشند. این موضوع خصوصاً وقتی اهمیت می یابد که تشخیص دیرهنگام یک ضایعه باعث رشد آن در طی این مدت شده و در نتیجه درمان را مشکل میسازد؛ بدنبال آن بدشکلی های ناحیه ماگزیلوفاسیال و مشکلات روانی ناشی از آن هم می تواند حاصل شود.(3) تشخیص زودهنگام یک تومور بدخیم مسلماً بروی پروگنوز بیماری و نحوه درمان مؤثر می باشد. عدم توجه به احتمال وجود بدخیمی ممکن است منجر به تشخیص و درمان با تأخیر، نیاز بیشتر به درمان های تهاجمی و در بدترین حالت، مرگ زودهنگام شود.(1) در بیشتر موارد گزارش شده، فاصله بین علائم اولیه و تشخیص نهایی تقریباً سه ماه می باشد. بسیار گزارش شده که در مراحل اولیه، به علت تشخیص نادرست دندانپزشک عمومی، دندان ها کشیده میشوند که این می تواند به گسترش ضایعه در استخوان کمک کرده و در نتیجه خارج کردن تومور را در جراحی مشکل کند. لذا دانش و فهم بهتر از یافته های رادیولوژیک می تواند منجر به تشخیص اولیه، کوتاه شدن هرگونه تأخیر و در نتیجه بهبود پروگنوز بیماری گردد.(4) با نظر به اینکه تاکنون در زمینه ارزیابی رادیوگرافیهای معمولی در تشخیص ضایعات خوشخیم و بدخیم هیچگونه مطالعهای صورت نگرفته و همچنین با توجه به استفاده گسترده از تکنیک پانورامیک معمولی در بررسی غربالگری ساختارکلی فکین و دندان ها در مراکز دندانپزشکی مختلف(5) و نیز ارزانی و در دسترس بودن این تکنیک ها نسبت به انواع اختصاصی، این مطالعه با هدف ارزیابی صحت تشخیص رادیوگرافی های معمولی در تشخیص و افتراق ضایعات خوشخیم از بدخیم ناحیه فک و صورت انجام شد.
مواد و روش ها
در این مطالعه توصیفی، تمامی پرونده های مرتبط با ضایعات داخل استخوانی فک و صورت (از سال 1380 تا 1387) که در بخش های مختلف (رادیولوژی، بیماری های دهان، جراحی) دانشکده دندانپزشکی مشهد موجود بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. از این میان، پرونده هایی که دارای تصاویر رادیوگرافی مناسب و نیز نتایج بیوپسی دال بر تأیید ضایعه بودند و یا اینکه نتیجه بیوپسی نداشته ولی در پیگیری رادیوگرافی و کلینیکی بیمار، تشخیص آن محرز گردیده بود، انتخاب شدند. تکنیک های رادیوگرافی استفاده شده شامل پانورامیک و رادیوگرافیهای داخل دهانی (پری آپیکال و اکلوزال) بوده اند.
سپس تصاویر رادیوگرافی موجود در پرونده ها توسط یک نفر متخصص رادیولوژی فک و صورت و یک نفر مشاهده گر بررسی شده و با توجه به علائم رادیوگرافی، در مرحله اول خوشخیم (شامل کیستها، ضایعات التهابی و عفونی، دیسپلازی ها و تومورهای خوش خیم) و یا بدخیم بودن ضایعه مشخص گردید. معیارهای بررسی شده شامل شکل، حدود، ساختار داخلی، محل آناتومیک و تأثیر بر ساختمانهای اطراف بوده است.
حدود ضایعات وقتی که با یک مداد فرضی قابل ترسیم باشند به عنوان حدود مشخص و چنانچه خط مشخصی دور یک ضایعه نتوان ترسیم کرد به عنوان حدود نامشخص در نظر گرفته میشوند.نمای داخلی ضایعه در سه طبقهبندی اصلی کاملاً رادیولوسنت، کاملاً رادیواپک و یا مختلط (رادیولوسنت-رادیواپک) گنجانیده می شود.(1) دیگر یافتههای رادیوگرافی نیز، از جمله اثر بر ساختمان های اطراف، در صورتی که در رادیوگرافیهای موجود در پروندههای بیماران قابل مشاهده بودند بررسی شدند؛ اما با توجه به اینکه رادیوگرافیهای تکمیلی در برخی از پرونده ها وجود نداشت، از آوردن این اطلاعات صرفنظر کردیم.
در مرحله دوم، نوع ضایعه (کیست، تومور، ضایعه التهابی، دیسپلازی استخوانی) مشخص شده و سپس با استفاده از آزمون McNemar نتایج حاصل از بررسی رادیوگرافی و هیستوپاتولوژی با هم مقایسه شدند. همچنین حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی رادیوگرافیهای معمولی در تشخیص ضایعات خوشخیم و بدخیم ناحیه فک و صورت محاسبه گردید.
یافته ها
از میان پرونده های بررسی شده،136 پرونده با معیارهای ذکر شده، انتخاب شدند. با توجه به نتایج هیستوپاتولوژی نهایی و یا پیگیری رادیوگرافی و کلینیکی بیمار، مشخص شد که 85% (116) ضایعات، خوشخیم بوده (شامل کیستها، ضایعات التهابی و عفونی، دیسپلازی ها و تومورهای خوشخیم) و 15% (20) بدخیم بودند (جدول 1).
نسبت درگیری خانم ها به آقایان در رابطه با تومورهای بدخیم 3/2 به 1 بوده است.
تومورهای خوشخیم در 71%(27) خانم ها و 29%(11) آقایان را درگیر کردند. کیست ها، 54% در آقایان و 46% درخانم ها دیده شدند.
بیماران از نظر سن درگیری به 4 گروه تقسیمبندی شدند: (زیر 15 سال، 25-15، 45-26 و بالای 45 سال) که در این میان تومورهای بدخیم در 75% موارد گروه سنی بالای 45 سال را درگیر کردند. بیشترین گروه سنی درگیر در تومورهای خوشخیم (50%) و کیست ها (37%) گروه سنی 25-16 سال بودند.
در رابطه با نحوه توزیع آناتومیک ضایعات، 95% تومورهای بدخیم در فک پایین و 5% آنها در فک بالا (سینوس ماگزیلاری) دیده شدند. تومورهای خوشخیم 60% فک پایین و 34% فک بالا و دو ضایعه (ژانت سل گرانولومای مرکزی) نیز بصورت متعدد هر دو فک را درگیر کردند.
39% از کیست ها در فک بالا و 59% از آنها در فک پایین وجود داشتند. یک کراتوسیست ادونتوژنیک هم بطور متعدد هر دو فک را درگیر کرده بود. دیسپلازیهای فیبرواسئوس در تمام موارد در مندیبل و ناحیه پرمولر-مولر بوده و 5 ضایعه چروبیسم بررسی شده نیز بصورت یکطرفه یا دوطرفه درخلف مندیبل دیده شدند. ضایعات التهابی و عفونی نیز 64% موارد در فک پایین و 36% در فک بالا بودند. در قسمتی از اطلاعات مربوط به یافته های رادیوگرافی ضایعات (حدود و ساختار داخلی ضایعه) در جدول 2 آورده شده است.
با استفاده از یافتههای رادیوگرافی، خوشخیم یا بدخیم بودن ضایعه و در نهایت نوع آن تشخیص داده شد. در مقایسه نتایج حاصله از بررسی رادیوگرافی و هیستوپاتولوژی، که هدف اصلی در این مطالعه بوده است، مشخص شد از 54 کیست تأیید شده در بررسی هیستوپاتولوژیک، 44 مورد تشخیص رادیوگرافی صحیحی داشتند (81%). 32 تومور از 38 تومور خوشخیم، تشخیص رادیوگرافی صحیحی داشتند (84%). از 11 ضایعه عفونی تأیید شده در بررسی هیستوپاتولوژی، به استثناء دو ضایعه، تشخیص رادیوگرافی با هیستوپاتولوژی تطابق داشت (82%). در بررسی تومورهای بدخیم، از 20 ضایعه بررسی شده، 19 مورد در رادیوگرافی، بدخیم بودنشان تشخیص داده شد (95%) و سرانجام 13 دیسپلازی استخوانی که یا در بررسی هیستوپاتولوژی و یا در پیگیری رادیوگرافی و کلینیکی بیمار تشخیص آنها تأیید شده بود، بغیر از دو مورد، مابقی تشخیص صحیحی داشتند (85%). با استفاده از آزمون McNemar ارتباط معنی داری بین یافتههای هیستوپاتولوژی و رادیوگرافی پیدا شد (021/0P=) (جدول 3).
همچنین جهت بررسی روایی روش تشخیصی بکار رفته، حساسیت، ویژگی و ارزش اخباری مثبت و منفی رادیوگرافیهای معمولی در تشخیص ضایعات خوشخیم و بدخیم ناحیه فک و صورت محاسبه شدند که در جدول 4 آمده است.
جدول 1 : فراوانی انواع ضایعات بررسی شده به تفکیک
کیستها |
تعداد (درصد) |
تومورهای بدخیم |
تعداد (درصد) |
تومورهای خوشخیم |
تعداد (درصد) |
دیسپلازی های استخوانی |
تعداد (درصد) |
ضایعات التهابی |
تعداد (درصد) |
کراتوسیست ادونتوژنیک |
24 (44%) |
کارسینوم سلول سنگفرشی |
8 40% |
ژانت سل گرانولومای مرکزی |
23 60% |
فیبروز دیسپلازی |
4 31% |
آبسه مزمن |
8 72% |
کیست ادونتوژنیک کلسیفیه |
9 (17%) |
لنفوما |
2 (10%) |
سمنتواسیفایینگ فیبروما |
6 (16%) |
سمنتواسئوس دیسپلازی |
4 (31%) |
استئومیلیت |
3 (28%) |
کیست استفنه |
1 (2%) |
استئوژنیک سارکوم |
1 (5%) |
آملوبلاستوما |
3 (7%) |
چروبیسم |
5 (38%) |
- |
|
کیست گلندولار ادونتوژنیک |
1 (2%) |
تومور متاستاتیک |
2 (10%) |
پلئومورفیک آدنوما |
2 |
- |
|
- |
|
کیست دنتی ژروس |
6 (11%( |
کارسینوم سلول آسینی |
1 (5%) |
آملوبلاستیک فیبروما |
1 (3%) |
- |
|
- |
|
کیست رادیکولر |
5 (9%) |
سارکوم اوینگ |
2 (10%) |
میگزوفیبروم ادونتوژنیک مرکزی |
1 (3%) |
- |
|
- |
|
کیست باکال بای فورکیشن |
1 (2%) |
موکواپی درموئید کارسینوما |
1 (5%) |
استئوما |
1 (3%) |
- |
|
- |
|
کیست تروماتیک استخوان |
5 (9%) |
مالتیپل میلوما |
2 (10%) |
تومور پیندبورگ |
1 (3%) |
- |
|
- |
|
کیست آنوریسمال استخوانی |
2 (4%) |
کارسینوم سلول بازال |
1 (5%) |
- |
|
- |
|
- |
|
کل |
54 (0/100) |
|
20 (0/100) |
|
38 (0/100) |
|
13 (0/100) |
|
11 (0/100) |
جدول 2 : حدود و ساختار داخلی ضایعات بررسی شده
انواع ضایعات بررسی شده |
حدود ضایعه |
|
ساختار داخلی |
کل |
||||
حدود مشخص |
حدود نامشخص |
|
رادیولوسنت |
رادیولوسنت-رادیواپک |
رادیواپک |
|||
کیستها |
تعداد درصد |
52 96% |
2 4% |
|
52 96% |
2 4% |
0 0/0% |
54 0/39% |
تومورهای خوشخیم |
تعداد درصد |
34 90% |
4 10% |
|
27 71% |
7 18% |
4 11% |
38 0/28% |
تومورهای بدخیم |
تعداد درصد |
1 5% |
19 95% |
|
17 85% |
3 15% |
0 0/0% |
20 0/15% |
ضایعات التهابی |
تعداد درصد |
- 0/0% |
11 100% |
|
9 82% |
2 18% |
0 0/0% |
11 0/8% |
ضایعات فیبرواسئوس |
تعداد درصد |
6 75% |
2 25% |
|
1 5/12% |
1 5/12% |
6 75% |
8 0/6% |
چروبیسم |
تعداد درصد |
5 100% |
0 0/0% |
|
5 100% |
0 0/0% |
0 0/0% |
5 0/4% |
جدول 3 : توزیع فراوانی نتایج حاصل از بررسی هیستوپاتولوژی و رادیوگرافی
تشخیص هیستوپاتولوژی |
|
|||
جمع 108 28 |
بدخیم 1 19 |
خوشخیم 107 9 |
|
|
خوشخیم بدخیم |
تشخیص رادیوگرافی |
|||
136 |
20 |
116 |
جمع |
|
001/0P< 76/0j= |
ضریب توافق j:
جدول 4 : حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی رادیوگرافیهای معمولی در تشخیص ضایعات خوش خیم و بدخیم
|
مقدار |
فاصله اطمینان 95% |
حساسیت |
95% |
(1،85/0) |
ویژگی |
92% |
(97/0،87/0) |
ارزش اخباری مثبت |
67% |
(85/0،5/0) |
ارزش اخباری منفی |
99% |
(1،97/0) |
بحث
حاشیه ضایعه یک یافته مهم رادیوگرافی در تشخیص افتراقی بین ضایعات خوشخیم و بدخیم میباشد. در بین ضایعات خوشخیم، فیبروز دیسپلازی(7و6) همچنین ضایعات عفونی و التهابی(8) دارای حدود نامشخصی میباشند که علت آن تغییر تدریجی بین ترابکول های استخوانی با ظاهر طبیعی و ترابکول های با ظاهر غیرطبیعی در ضایعه است.(1) در مطالعه حاضر تمامی ضایعات التهابی دارای حدود نامشخصی بودند، ولی در بین 4 ضایعه فیبروز دیسپلازی، 2 مورد حدود مشخصی داشتند که یکی در فک بالا و دیگری در فک پایین رخ داده بود. در میان ضایعات بدخیم بررسی شده در این مطالعه جز یک مورد که مربوط به یک پلاسماسیتوما با حدود مشخص و غیرکورتیکالی بود، مابقی دارای حدود نامشخص بودند. گفته میشود که حدود ضایعات مالتیپل میلوما مشخص است اما دارای کورتکس نبوده و فاقد هرگونه علامت واکنش استخوانی میباشند اما در موارد پیشرفته بصورت نامنظم و حتی نفوذپذیر به نظر می رسند.(9) تومورهای خوشخیم معمولاً دارای حدود مشخصی هستند؛ البته در استخوان فک بالا تومورهایی مانند ژانت سل گرانولومای مرکزی، آملوبلاستوما معمولاً بیشتر با حدود نامشخص دیده میشوند.(1) در این مطالعه از 38 تومور خوشخیم بررسی شده 6 ضایعه دارای حدود نامشخصی بودند که در این میان 4 تومور ژانت سل گرانولومای مرکزی بودند که 3 تا از آنها در فک بالا و یکی در فک پایین بود، همچنین یک آملوبلاستوما و فیبرومیگزوم ادونتوژنیک که در فک بالا واقع شده بودند دارای حدود نامشخصی بودند. Rao و همکارانش(10) در گزارش خود بیان کردند که رادیوگرافی پانورامیک در ارزیابی ضایعات ناحیه سمفیز دارای نقص میباشد. همچنین Van cann(11) بیان کرد که رادیوگرافی پانورامیک به علت سوپرایموپوزیشن ستونمهرهها در تفسیر ضایعات ناحیه قدامی دچار مشکل است. در مطالعه ما یک مورد ژانت سل گرانولومای مرکزی که در ناحیه قدام فک پایین رخ داده بود، به صورت حاشیه نامشخص تظاهر یافت در حالیکه در رادیوگرافی پریآپیکال و اکلوزال تکمیلی، مارژین ضایعه کاملاً مشخص دیده شد. کیستهای داخل استخوانی معمولاً دارای حدود مشخص و کورتیکال میباشند. در صورت وقوع عفونت ثانویه ممکن است در بعضی نواحی این حدود مشخص از بین رفته و یا اینکه باعث حدود ضخیمتر و اسکلروتیک شود.(1) از 54 کیست بررسی شده در مطالعه حاضر، 2 کیست که هر دو دچار عفونت ثانویه شده بودند حدود نامشخصی داشتند (کیست باکال بایفورکیشن و کراتوسیست ادونتوژنیک). همچنین در این بررسی کیست استفنه در بین سایر کیستها دارای ضخیمترین حاشیه بوده و بصورت اسکلروتیک تظاهر پیدا نمود که این یافته موافق با مطالعه Jordana(12) و Philipsen(13) می باشد.
از نظر دانسیته داخلی، کیستها معمولاً رادیولوسنت هستند، مگر اینکه مدت زمان طولانی از ایجاد آنها گذشته باشد که باعث تشکیل کلسیفیکاسیون دیستروفیک در آنها شود.(1) همچنین کیست ادونتوژنیک کلسیفیه به علت این که ممکن است عناصر کلسیفیهای شبیه به عاج دیسپلاستیک تولید کند می تواند با ظاهر رادیولوسنت- رادیواپک نیز دیده شود.(14و1) این کلسیفیکاسیون هادر صورت ظریف بودن، ممکن است در رادیوگرافی پانورامیک، و حتی اکلوزال و پریآپیکال هم دیده نشوند که در این صورت CT تکنیک انتخابی است که قادر به نمایش آنهاست.(14و4) در مطالعه حاضر از 9 کیست ادونتوژنیک کلسیفیه، 2 کیست با نمای داخلی رادیولوسنت-رادیواپک تظاهر یافتند و سایر کیستها نیز رادیولوسنت بودند. نمای شایع استئومیلیت مزمن و استئورادیونکروز بصورت رادیولوسنت –رادیواپک است(8) که در مطالعه ما نیز دومورد از 3 استئومیلیت بررسی شده دارای نمای رادیولوسنت-رادیواپک بودند. تومورهای خوشخیمی مثل میگزوم(15) ژانت سل گرانولومای مرکزی(16)، آملوبلاستیک فیبروما(17) وآملوبلاستوما(1) تنها بصورت ساختار داخلی رادیولوسنت تظاهر می یابند که با نتایج مطالعه ما نیز موافق میباشد. سمنتواسیفایینگ فیبروما یکی از انواع ضایعات فیبرواسئوس با رفتار تومورال است که دارای مراحل بلوغ از رادیولوسنت تا اپک کامل می باشد(18) در مطالعه حاضر از 6 تومور COF، 2 تا کاملاً لوسنت، یک مورد کاملاً رادیواپک و مابقی دارای نمای رادیولوسنت-رادیواپک بودند. از آنجایی که بیشتر بدخیمیها استخوان تولید نکرده یا تشکیل آن را تحریک نمیکنند نمای درونی آنها در اکثر موارد رادیولوسنت است(1) بدخیمیهایی مثل استئوسارکوم که توانایی استخوان سازی دارد(6) و کندروسارکوم که تشکیل کلسیفیکاسیون میدهد(1) همچنین بعضیاز تومورهای متاستاتیک که تشکیل استخوان را القاء میکنند مثل متاستاتیک پروستات و پستان(19و1) میتوانند بصورت نمای رادیولوسنت-رادیواپک و کاملاً اپک نیز دیده شوند. در این مطالعه دو تا از کارسینومهای سلول سنگفرشی که در سینوس فک بالا اتفاق افتادند و یک تومور متاستاتیک دارای نمای رادیولوسنت–رادیواپک بودند.
این مطالعه با هدف اصلی ارزیابی صحت تشخیص رادیوگرافیهای معمولی در تشخیص و افتراق ضایعات خوشخیم و بدخیم از یکدیگر انجام شد و بدین منظور نتایج بررسی رادیوگرافی و هیستوپاتولوژی با هم مقایسه شدند.
از بین 116 ضایعه خوشخیم، تعدادی که تشخیص رادیوگرافی بدخیم داشتند شامل 9 مورد بوده است؛ که از این 9 ضایعه، 3 ضایعه ژانت سل گرانولومای مرکزی، 3 کیست که دو تا از آنها عفونی بودند (کیست آنوریسمال استخوانی، کیست باکال بای فورکیشن عفونی، کراتوسیست ادونتوژنیک عفونی)، یک ضایعه فیبرواسئوس و 2 ضایعه التهابی (استئومیلیت) بودند و 107 ضایعه دیگر بدرستی خوشخیم تشخیص داده شدند. اما در مقابل، از بین 20 ضایعه بدخیم، تعدادی که تشخیص رادیوگرافی خوشخیم داشته اند فقط یک ضایعه بود که در بررسی رادیوگرافی استئورادیونکروز تشخیص داده شد (بیمار سابقه کارسینوم سلول آسینی داشته است) ولی بررسی هیستوپاتولوژی عود ضایعه را نشان داد و 19 ضایعه دیگر تشخیص رادیوگرافی موافق با نتیجه بیوپسی داشتند.
لازم بذکر است که در این مطالعه در طبقهبندی ضایعات، قسمتی به نام دیسپلازی های استخوانی مشخص شد که شامل ضایعات فیبرواسئوس و چروبیسم بود. چروبیسم از این جهت در قسمت دیسپلازیها گذارده شد که نحوه برخورد با آن، مشابه ضایعات فیبرواسئوس است، زیرا نیاز به درمان نداشته و با گذشت زمان به حالت اول بر می گردد. در این مطالعه ما 5 بیمار چروبیسمی داشتیم که همگی در بررسی رادیوگرافی بدرستی تشخیص داده شدند و با پیگیری رادیوگرافی و کلینیکی بیمار، تشخیص شان تأیید شد و از 8 ضایعه فیبرواسئوس یک مورد در بررسی رادیوگرافی بعنوان ضایعه بدخیم و دیگری تومور خوشخیم تشخیص داده شدند و از بین 38 تومور خوشخیم نیز یکی از آنها تشخیص رادیوگرافیک دیسپلازی استخوانی داشت. بنابراین می توان اینطور بیان کرد که از میان 136 پرونده بررسی شده در این مطالعه، در 12 مورد (08/0%) تشخیص نادرست رادیوگرافی - تشخیص بدخیمی برای ضایعهای خوشخیم (9 مورد)، تشخیص عفونت برای ضایعهای بدخیم (1 مورد)، تشخیص دیسپلازی برای تومور خوشخیم (1 مورد) و تشخیص تومور خوشخیم برای دیسپلازی استخوانی (1 مورد)- می توانست بر روی پروگنوز بیماری و یا روند درمان تأثیرگذار باشد.
در رادیوگرافیهای معمولی یافتههایی مانند گشادی فضای لیگامان پریودنتال که در رادیوگرافی داخل دهانی پری آپیکال بخوبی دیده می شود و یا تأثیر بر کانال آلوئولار که رادیوگرافی پانورامیک تکنیک بهتری در بررسی آن است، همچنین تشکیل واکنش پریوستال که کلیشه اکلوزال توانایی بیشتری در نمایش آن دارد(4)، مواردی هستند که در تشخیص افتراقی باید به آنها توجه شود. در رابطه با ضایعات بدخیم و یا تومورهای خوشخیمی که رفتار مهاجمی دارند مانند آملوبلاستوما، به خصوص وقتی که در فک بالا رخ میدهند به علت اینکه امکان تهاجم به سینوس و حفره بینی و ساختارهای حیاتی جمجمه وجود دارد، تکنیکهای اختصاصی مانند CT و MRI روشهای ارجح هستند.
نتیجه گیری
در این مطالعه رادیوگرافیهای معمولی در تشخیص ضایعات خوشخیم و بدخیم ناحیه فک و صورت دقتی برابر با 92% را نشان دادند (126 ضایعه از کل ضایعات بررسی شده، نتیجه موافق با هیستوپاتولوژی داشتند). ولی با نظر به اینکه جهت تعیین حدود و دسترسی آسانتر به ضایعه در جراحی به تکنیکهای تکمیلی مانند CT و MRI نیاز است، پیشنهاد میشود جهت تشخیص دقیقتر ضایعات از این تکنیکها نیز بهره حداکثر گرفته شود.
تشکر و قدردانی
از حمایت مادی و معنوی معاونت محترم پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد جناب آقای دکتر جلیل توکلی افشار تقدیر و تشکر می گردد.