نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
2 دانشیار گروه آسیب شناسی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
3 استادیار گروه بیماری های دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی و مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
4 دندانپزشک
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: Oral cancer is one of the most prevalent cancers and one of the 10 most Familiar causes of death in the whole world. Most oral cancers are diagnosed at late stages. Since dentists play a critical role in early detection of oral cancers, they should be knowledgeable and skillful in oral cancer diagnosis. The aim of this study was to evaluate the knowledge of general dentists about oral cancer in Mashhad.
Materials & Methods: This descriptive cross-sectional study was done on 100 general dentists who had private offices in Mashhad in 2008. A questionnaire including demographic information and 13 questions regarding oral cancer was prepared. The questionnaires were delivered to dentists at their offices and then gathered. The data were analyzed via SPSS software by student’s t-test, Pearson and Spearman correlation coefficients.
Results: There were 65 male and 35 female dentists with the mean age of 41.84±7.49 years (P=0.66). The mean score of total dentists’ knowledge was 6.42±1.74 out of 13. The mean score of knowledge was 6.26±1.75 and 6.72±1.7, for males and females respectively. There was no significant difference between them (P=0.2). Ninety-One percent of dentists knew the most common type of oral cancer, but only 35% of them knew the most common sites of oral cancer.
Conclusion: The results of this study indicated that knowledge of dentists in Mashhad about oral cancer was not sufficient.Because of the importance of the issue, application of strategies to increase the knowledge of dentists regarding oral cancer is necessary.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
سرطان دهان (Oral cancer) یکی از سرطانهای شایع و جزء 10 علت مرگ در سرتاسر جهان است. در ایالات متحده سرطان دهان و حلق تقریباً 3% کل سرطانها را تشکیل میدهد.(1) در بیشتر قسمت های آسیای جنوبی و نیز بخشهایی از قسمت های مرکزی و جنوبی اروپا سرطان دهان انسیدانس بالایی دارد.(2) در ایران در سال 1384 میزان بروز سرطان دهان 3923 مورد گزارش شد.(3)
سرطان دهان در مردان دو برابر شایعتر از زنان است و در ایجاد آن عوامل اتیولوژیک متعددی دخیل هستند که مهمترین آنها مصرف دخانیات و الکل می باشد.(1) از آن جا که سرطان دهانی در مراحل اولیه نماهای کلینیکی متغیری دارد و میتواند از یک ناحیه بدون علامت تا تغییرات قوام و رنگ ناحیه متغیر باشد و غالباً در این مرحله تغییرات کلینیکی مرتبط با بدخیمی را نیز نشان نمیدهد درنتیجه در این مرحله تشخیص داده نمیشود.(4) تشخیص زودهنگام و به موقع ضایعات بدخیم و دیسپلاستیک لازمه دستیابی به یک پیش آگهی خوب است و تاخیر در تشخیص درمان را عموماً مشکل یا غیرممکن می سازد.(5) با شناسایی زودهنگام بیمار ضمن افزایش طول عمر وی، کیفیت زندگی بیمار نیز بهتر شده و از ضربه های روحی جبران ناپذیر به بیمار و اطرافیان وی و تحمل هزینه های بالا برای او و دولت جلوگیری میشود.(6)
دندانپزشکان باید آگاهی کافی در رابطه با سرطان دهان داشته باشند تا نقش مهمی در تشخیص به موقع آن ایفا نمایند. سطح آگاهی ناکافی دندانپزشک یکی از فاکتورهای مهم در عدم تشخیص صحیح و به موقع سرطان دهان در مراحل اولیه آن می باشد.(7) مطالعه Nicotera نشان داد که میزان آگاهی دندانپزشکان از سرطان دهان محدود است.(8) همچنین در مطالعه زارعی در کرمان آگاهی دندانپزشکان از سرطان دهان مطلوب نبود.(9) مطلب نژاد نیز در مطالعه خود دریافت که سطح آگاهی دندانپزشکان عمومی شهر بابل در ارتباط با سرطان دهان کافی نمی باشد.(6)
هدف از این مطالعه تعیین میزان آگاهی دندانپزشکان عمومی در شهر مشهد در رابطه با سرطان دهان بود.
مواد و روش ها
این مطالعه به صورت توصیفی و به روش مقطعی در بهار سال 1387 در سطح شهر مشهد انجام شد. دندانپزشکان عمومی شاغل در مطب در سطح شهر مشهد جامعه آماری این مطالعه را تشکیل می دادند. با استفاده از مطالعات مطلبنژاد(6) و Nicotera(8) و Syme(10) پرسش نامهای مشتمل بر دو بخش (ویژگی های دموگرافیک دندانپزشکان و 13 پرسش در رابطه با سرطان دهان (ضمیمه)) تهیه شد. این پرسش نامه محقق ساخته بوده و روایی (Validity) و پایایی (Reability) آن مورد بررسی قرار گرفت. جهت مشخص کردن روایی سؤالات پرسشنامه، از روش دلفی استفاده شد. یعنی از چندین نفر از اساتید دانشکده دندانپزشکی در این خصوص سؤال به عمل آمد و نتیجه نظرات آنان به عنوان سؤالاتی که روایی لازم را دارد در نظر گرفته شد. سپس برای مشخص کردن پایایی پرسشنامه از روش آزمون – آزمون مجدد (Test-retest) استفاده شد. یعنی پرسش نامه در اختیار 15 نفر از افراد جامعه مورد پژوهش قرار گرفت. پس از پاسخدهی آنان دوباره بعد از دو هفته مجدداً آنها مورد پرسش قرار گرفتند و با روش آماری ضریب همبستگی میزان توافق بین پاسخ های اولیه و ثانویه سنجیده شد و سؤال هایی که پاسخ آنها قدرت افتراق لازم را برای پاسخدهنده نداشت شناسایی و در طراحی این سؤالات دقت بیشتری به عمل آمد. حجم نمونه این مطالعه بر طبق محاسبات آماری با درجه اطمینان 95% با دقت 10 درصد بیشترین حجم نمونه به تعداد 96 نفر محاسبه شد که در این مطالعه تعداد آنها به 100 نفر افزایش یافت. برای نمونهگیری از روش نمونهگیری سیستماتیک استفاده شد. بدین ترتیب که بر اساس اطلاعات موجود در کامپیوتر مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی دانشگاه، تعداد دندانپزشکان عمومی دارای مطب در سطح شهر مشهد 997 نفر بودند و برای انتخاب 100 نفر از بین آنها فاصله بین نمونه ها برابر 10 در نظر گرفته شد و یک عدد تصادفی بین 1 تا خود 10 انتخاب شده و دندانپزشکی که در کامپیوتر با این شماره ذخیره شده بود انتخاب و اسامی افرادی که با فاصله 10 نفر بعد از وی بودند لیست گردید و به این ترتیب دندانپزشکانی که باید مورد پرسش قرار میگرفتند مشخص شد. با مراجعه حضوری به مطب آنان پرسشنامه در اختیارشان قرار گرفت و از آنها خواسته شد طی زمان معین و یکسانی به پرسشها پاسخ دهند. سپس پرسشنامهها جمعآوری و تصحیح گردید. برای هر پاسخ صحیح یک امتیاز مثبت و برای هر پاسخ غلط 33/0- امتیاز منفی منظور گردید و برای هر پاسخ نمیدانم امتیاز صفر در نظر گرفته شد. از طرفی چون ارزش سوالات یکسان تشخیص داده شد بنابراین سوالات دسته بندی نشد و میزان آگاهی هر دندانپزشک مورد مطالعه بدین شیوه تعیین گردید و میزان آگاهی کلی آنها به دست آمد. سپس رابطه بین میزان آگاهی دندانپزشکان و ویژگیهای دموگرافیک آنها (جنس، سن، مدت فارغالتحصیلی، مدت تأسیس مطب، متوسط تعداد ساعات کار روزانه در مطب، متوسط تعداد بیمار مورد معاینه در روز، تعداد دفعات شرکت در دورههای بازآموزی پاتولوژی و بیماریهای دهان) توسط آزمونهای آماری مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه داده ها پس از جمعآوری کدبندیشده و در کامپیوتر با نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. ابتدا آزمون نرمال بودن داده های کمی توسط آزمون کلمگروف- اسمیرنوف انجام شد و سپس از آزمون های t-student و ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. 05/0P< معنیدار تلقی شد.
یافته ها
تعداد شرکت کنندگان در این مطالعه 100 نفر از بین 997 دندانپزشک عمومی دارای مطب در شهر مشهد بود. از این تعداد دندانپزشک 65 نفر مرد و 35 نفر زن بودند. میانگین سنی دندانپزشکان این مطالعه 49/7±84/41 سال بود که مسنترین آنها 62 سال و جوان ترین آنها 27 سال سن داشت. در این مطالعه حداکثر نمره ای که دندانپزشکان می توانستند کسب کنند عدد 13 بود که میانگین نمرات آنها 74/1±42/6 بود. حداکثر میزان آگاهی آنها 67/11 و حداقل آن 36/1 بود. در مردان و زنان میانگین میزان آگاهی به ترتیب 75/1±26/6 و 7/1±72/6 بود که این میزان اختلاف از لحاظ آماری معنیدار نبود (2/0P=) (جدول 1). ارتباط معنیداری بین سن دندانپزشکان و میزان آگاهی آنها نیز وجود نداشت (66/0P= و ضریب همبستگی پیرسون=046/0-). همچنین ارتباط معنیداری بین میانگین هایمدت فراغت از تحصیل، مدت تاسیس مطب، تعداد ساعات کار روزانه، تعداد بیماران مورد معاینه در روز و تعداد دفعات شرکت در دوره های آموزش مداوم با میزان آگاهی افراد مورد مطالعه برقرار نبود (جدول 2).
از میان دندانپزشکان این مطالعه 3/64% مایل به شرکت مجدد در دورههای بازآموزی در مورد سرطان دهان بودند و 7/35% مایل به شرکت در این دوره ها نبودند ولی از لحاظ آماری میزان آگاهی این دو گروه تفاوت معنیداری نداشت (جدول 3).
جدول 1 : میانگین و انحراف معیار آگاهی دندانپزشکان به تفکیک جنسیت
جنس |
تعداد |
نمره میانگین آگاهی |
انحراف معیار |
مرد |
65 |
26/6 |
75/1 |
زن |
35 |
72/6 |
7/1 |
2/0P= 3/1t=
جدول 2 : میانگین و انحراف معیار ویژگی های فردی و همبستگی آن با نمره آگاهی در دندانپزشکان مورد مطالعه
ویژگی فردی |
میانگین |
انحراف معیار |
دامنه |
حداقل |
حداکثر |
P-value |
ضریب همبستگی پیرسون |
مدت فراغت از تحصیل |
10/15 |
0/8 |
36 |
1 |
38 |
786/0 |
028/0- |
مدت تاسیس مطب |
54/12 |
7/7 |
31 |
2 |
32 |
41/0 |
084/0- |
تعداد ساعات کار روزانه |
25/6 |
632/2 |
17 |
3 |
20 |
564/0 |
059/0- |
تعداد بیماران مورد معاینه در روز |
15/8 |
82/5 |
29 |
1 |
30 |
464/0 |
077/0- |
تعداد دفعات شرکت در دورههای آموزش مداوم |
38/1 |
07/1 |
6 |
0 |
6 |
937/0 |
008/0- |
جدول 3 : مقایسه آگاهی دندانپزشکان بر حسب تمایل به شرکت در دوره های باز آموزی
تمایل به شرکت در دوره های بازآموزی |
درصد |
نمره میانگین آگاهی |
انحراف معیار |
مایل |
3/64 |
35/6 |
62/1 |
غیر مایل |
7/35 |
5/6 |
78/1 |
نتیجه آزمون |
701/0P= 385/0t= |
|
جدول 4 : توزیع فراوانی مطلق نحوه پاسخگویی دندانپزشکان مورد مطالعه به سوالات پرسشنامه
پرسش ها |
پاسخ ها |
||
درست |
غلط |
نمی دانم |
|
یکی از شایعترین بدخیمی های حفره دهان SCC ا ست. |
91 |
6 |
3 |
Oral cancer با سن بیمار وابستگی دارد. |
89 |
8 |
3 |
شایع ترین نمای بالینی برای Oral cancer زخم غیر قابل ترمیم است. |
90 |
8 |
2 |
یکی از مهمترین عوامل اتیولوژیک برای ایجاد Oral cancer مصرف دخانیات است |
94 |
2 |
4 |
پروتز با تطابق ضعیف می تواند یک فاکتور اتیولوژیک برای Oral cancer باشد. |
16 |
82 |
2 |
داشتن سابقه بدخیمی قبلی، ریسک ابتلا به یک بدخیمی جدید را افزایش میدهد. |
73 |
13 |
14 |
Oral cancer اولیه غالباً بصورت یک ناحیه کوچک، قرمز رنگ و بدون درد ایجاد میشود. |
25 |
49 |
26 |
برای یک زخم دهانی اولین اقدام درمانی برداشت بیوپسی است. |
57 |
39 |
4 |
SCC دهانی همیشه با تغییرات رادیوگرافیک همراه است. |
75 |
15 |
10 |
درمان لکوپلاکیا به تشخیص هیستولوژیک آن بستگی دارد. |
54 |
20 |
26 |
اریتروپلاکیا در چند درصد موارد همراه با دیسپلازی یا SCC است؟ |
12 |
25 |
63 |
شایعترین جایگاه داخل دهانی برای Oral cancer کدام است؟ |
35 |
57 |
8 |
کدام گروه سنی بایستی بطور سالیانه از لحاظ ابتلا به Oral cancer معاینه شوند؟ |
50 |
36 |
14 |
در جدول 4 توزیع فراوانی مطلق پاسخهای افراد مورد مطالعه به سوالات آورده شده است. با توجه به این جدول بیشترین پاسخ صحیح (94%) مربوط به مهمترین عامل اتیولوژیک ایجاد سرطان دهانی و کمترین پاسخ صحیح (12%) در ارتباط با اطلاع از رابطه اریتروپلاکیا با بدخیمی در حفره دهان بود و بدنبال آن کمترین پاسخ صحیح (16%) مربوط به مطرح نبودن پروتز با تطابق ضعیف به عنوان یک عامل اتیولوژیک سرطان دهان بود. 91% دندانپزشکان شایعترین نوع سرطان دهان را می شناختند. تنها 25% دندانپزشکان نمای اولیه سرطان دهان و 35% شایعترین جایگاه آن را میشناختند. 89% دندانپزشکان می دانستند که وقوع سرطان دهان با سن بیمار ارتباط دارد.
بحث
سرطان دهان یک مشکل جهانی است که میزان بروز مرگ و میر ناشی از آن در حال افزایش است. تخمین زده میشود که بیش از 000/500 بیمار در کل دنیا به این بیماری مبتلا هستند.(7) چنانچه ضایعات زمانی که هنوز کوچک و لوکالیزه هستند تشخیص داده شوند و سریعاً درمان گردند، میزان بقا 70% تا 90% قابل دسترسی است. میزان بقای 5 ساله بیمارانی که ضایعات آنها موضعی باقی مانده است از کسانی که ضایعه در آنها متاستاز دور دست داده است، 4 برابر بیشتر است.(11) دندانپزشکان نقش مهمی در شناسایی زودهنگام سرطان دهان دارند. آنان بایستی یک نئوپلاسم دهانی را با معاینه صحیح و اطلاع از علائم و خصوصیات بالینی آن تشخیص دهند و ناهنجاریهایی که دلالت بر بدخیمی یا تغییرات پیش بدخیم دارند را بشناسند و پس از تشخیص، بیمار را به جراح متخصص و مراکز درمانی ذیصلاح ارجاع دهند. آگاهی از سن شایع ابتلاء به سرطان دهانی، جایگاه شایع، نماهای بالینی، عوامل اتیولوژیک و روش های تشخیصی و درمانی سادهترین مطالب علمی است که دندانپزشکان عمومی باید بدانند و با مطالعه ممتد و پیوسته منابع جدید علمی اطلاعات خود را به روز درآورند.
در این مطالعه میزان آگاهی دندانپزشکان عمومی در ارتباط با سرطان دهان برای اولین بار در سطح شهر مشهد مورد مطالعه قرار گرفت و نقطه ضعفهایی در تشخیص سرطان دهان و ریسک فاکتورهای آن مشاهده شد. ما در این مطالعه بین میزان آگاهی دندانپزشکان از سرطان دهان و اطلاعات دموگرافیک آنها (شامل سن، جنس، مدت فراغت از تحصیل، مدت تأسیس مطب، تعداد بیمار مورد معاینه در روز، تعداد ساعات کار روزانه در مطب، اینکه آیا تا به حال در دورههای بازآموزی شرکت کردهاند و تعداد دفعات شرکت در دورههای بازآموزی) هیچ ارتباط معنیداری نیافتیم.
Yellowitz طی مطالعهای در آمریکا گزارش کرد که میزان آگاهی دندانپزشکان در مورد روش های پیشگیری و تشخیص سریع سرطان دهان در حد مطلوب نمی باشد.(12) Leao طی مطالعهای در برزیل نشان داد که میزان آگاهی دندانپزشکان از سرطان دهان از حد بهینه کمتر است.(13)
Gajendra گزارش کرد که میزان آگاهی دندانپزشکان از بهداشت کاران به میزان معنیداری بالاتر بوده است اما آگاهی هر دو گروه از ریسک فاکتورها و روشهای بررسی کلینیکی برای سرطان دهان دارای نقایصی بود.(14)
Seoane در مطالعه انجام گرفته در مورد آگاهی و توانایی دندانپزشکان در تشخیص سرطان دهان در شمال غرب اسپانیا نیز نشان داد که لازم است توانایی دندانپزشکان در تشخیص سرطان دهان از طریق معاینات کلینیکی، افزایش یابد.(15)
کارسینوم سلول سنگفرشی (SCC) شایعترین سرطان حفره دهان است و بیش از 90% موارد را تشکیل میدهد.(16) در مطالعه حاضر 91% دندانپزشکان SCC را به عنوان شایعترین بدخیمی حفره دهان می شناختند. درحالی که در مطالعه Nicotera 1/53% افراد مورد مطالعه از این مطلب آگاهی داشتند.(8) در مطالعه مطلبنژاد، 87% (6) و در مطالعه Canto 80% افراد مورد مطالعه، SCC را شایعترین بدخیمی حفره دهان میدانستند(17) که نتایج این مطالعات به نتیجه مطالعه ما نزدیکتر بود.
استفاده از تنباکو و الکل مهمترین عوامل اتیولوژیک ایجاد سرطان دهان می باشند.(1) در این مطالعه 94% افراد نسبت به این مطلب آگاهی داشتند. در مطالعه Nicotera میزان آگاهی دندانپزشکان در مورد دخانیات به عنوان ریسک فاکتور سرطان دهان 5/99%(8)، و در مطالعه Syme 7/99% گزارش شد.(10) Gajendra نیز این میزان را 90% گزارش کرد(14) که هر سه نزدیک به نتایج ما در این مطالعه بوده است.
داشتن سابقه ابتلا به یک بدخیمی ریسک ابتلا به یک بدخیمی جدید را افزایش می دهد.(18) در مطالعه Syme 97% افراد مورد مطالعه سابقه داشتن یک بدخیمی قبلی را افزاینده ریسک ابتلا به یک بدخیمی جدید میدانستند(10) در حالی که در مطالعه Clovisمیزان آگاهی بیش از 70% گزارش گردید(19) که با یافته ما در این مطالعه یعنی73% نزدیک است.
سرطان دهان با سن بیمار وابستگی دارد به طوری که با افزایش سن، بروز سرطان دهان در تمام نقاط دنیا افزایش مییابد.(18) مطلبنژاد گزارش کرد 6/77% افراد مورد مطالعه آنها بروز سرطان را با سن بیماران وابسته میدانستند.(6) این میزان در مطالعه Syme 64% بود(10)، هر چند Nicotera آن را 3/49% یافت(8) که فاصله زیادی با مطالعه ما یعنی 89% داشت.
پروتز با تطابق ضعیف به عنوان یک فاکتور اتیولوژیک برای سرطان دهان مطرح نمیباشد اما زخم مزمن ناشی از یک اپلاینس با تطابق غیررضایتبخش میتواند باعث ایجاد یک نئوپلاسم جدید در حضور سایر فاکتورها گردد.(18) در مطالعه Clovis کمتر از 50% افراد مورد مطالعه سرطان دهان را به یک پروتز دارای تطابق ضعیف مرتبط می دانستند.(19) در مطالعه Yellowitz نیز، کمتر از 40% افراد مورد مطالعه میدانستند که دنچر با تطابق بد، یک ریسک فاکتور برای سرطان دهان نیست(12) اما این میزان، در مطالعه Syme بیش از 18% گزارش گردید(10) که با یافتههای ما در این مطالعه یعنی 16% مطابقت داشت. شاید از دلایل چنین تصوری بتوان به افزایش شیوع سرطان دهان و استفاده از دنچر با افزایش سن و وجود زخمهای معمول ناشی از زدگی در دهان بیماران دارای دندان مصنوعی نام برد.
شایعترین جایگاه داخل دهانی برای سرطان دهانی زبان و دومین جایگاه شایع کف دهان است.(1) در تحقیق Nicotera 8/88% افراد مورد مطالعه میدانستند که زبان، یکی از دو جایگاه شایع سرطان داخل دهانی است ولی فقط 5/13% آنها، کف دهان را به عنوان جایگاه شایع دوم میشناختند.(8) در مطالعه Clovis 56% افراد مورد مطالعه هر 2 جایگاه شایع سرطان دهان را میشناختند.(19) در مطالعه مطلبنژاد نیز، 5/34% افراد مورد مطالعه، جایگاه های شایع بروز سرطان دهان را میشناختند(6) که این با نتیجه مطالعه ما که 35% بود تطبیق داشت.
سرطان اولیه دهانی معمولاً به صورت یک ناحیه کوچک،قرمز رنگ و بدون درد ظاهر میشود(19و8) در حالی که شایعترین نمای بالینی برای سرطان دهان یک زخم غیرقابل ترمیم است.(18) در مطالعه Nicotera 8/42% افراد سرطان اولیه دهانی را معمولاً به شکل ضایعه ای کوچک، بدون درد و قرمز میدانستند(8) این در حالی است که در مطالعه ما تنها 25% افراد نسبت به این مطلب آگاهی داشتند اما 90% افراد شرکتکننده در مطالعه ما، شایعترین نمای بالینی برای سرطان دهان را یک زخم غیر قابل ترمیم میدانستند.
90% ضایعات اریتروپلاکیایی از لحاظ هیستولوژیک نمایانگر دیسپلازی شدید اپی تلیال، کارسینوم درجا یا کارسینوم سلول سنگفرشی مهاجم میباشد.(1) در مطالعه حاضر تنها 12% افراد به این مطلب آگاهی داشتند در حالی که در مطالعه Nicotera 4/48% افراد مورد مطالعه اریتروپلاکیا را به عنوان یک ضایعه پیشبدخیم میشناختند.(8)
سرطان دهان در 95% موارد در افراد بالای 40 سال ایجاد می شود.(4و2) Nicotera گزارش کرد که 5/74% دندانپزشکان، بیماران بالای 40 سال خود را برای سرطان دهان مورد معاینه قرار میدادند. در مطالعه ما، 50% دندانپزشکان معتقد بودند بیماران بالای 40 سال، باید برای سرطان دهان مورد معاینه قرار گیرند.
در نتایج این مطالعه بین سن، زمان فراغت از تحصیل، سال تأسیس مطب و میزان آگاهی رابطه معناداری برقرار نبود. شاید یکی از دلایل آن، عدم آگاهی کافی دندانپزشکان از سرطان دهان حتی در زمان فارغ التحصیلی باشد. تعداد دفعات شرکت دندانپزشکان در دورههای بازآموزی نیز با میزان آگاهی دندانپزشکان نیز رابطه معنیداری نداشت. از میان دندانپزشکان این مطالعه 3/64% مایل به شرکت در دورههای بازآموزی در مورد سرطان دهان بودند. در مطالعه مطلبنژاد 88% و در مطالعه زارعی 94% دندانپزشکان تمایل به شرکت در این سمینارها را داشتند.(9و6)
نتیجه گیری
نتایج حاصل از این تحقیق را نمی توان به کل دندانپزشکان ایران نسبت داد اما بررسی نتایج این مطالعه نشان داد که سطح آگاهی دندانپزشکان عمومی شهر مشهد در ارتباط با سرطان دهان کافی نمیباشد. در این مطالعه اکثریت دندانپزشکان از شایعترین سرطان دهان و استفاده از دخانیات به عنوان یکی از مهمترین عوامل ایجادکننده آن آگاه بودند. اما حدود یک سوم دندانپزشکان مورد مطالعه ما شایعترین جایگاههای ایجاد سرطان دهان را میشناختند و یک چهارم آنان از نمای بالینی سرطان اولیه دهان آگاه بودند. از طرفی فقط نیمی از آنها میدانستند که باید بیماران بالای 40 سال خود را در مورد سرطان دهان مورد معاینه قرار دهند. این اطلاعات نیاز به تدوین برنامه های آموزش مدون جامعی در ارتباط با سرطان دهان را جهت دندانپزشکان عمومی مورد تاکید قرار می دهد. نبودن انگیزه لازم و یا نداشتن باور بر اهمیتی که دندانپزشکان در شناسایی زودهنگام ضایعات پیشسرطانی یا سرطان در ناحیه دهان می توانند داشته باشند را می توان از جمله علل کافی نبودن سطح آگاهی دندانپزشکان تحقیق حاضر دانست.
تشکر و قدردانی
در پایان از زحمات جناب آقای مهندس معروضی سپاسگزاری می گردد.