نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار مرکز تحقیقات پیشگیری پوسیدگی دندان، پژوهشکده علوم دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران دانشیار گروه سلامت دهان و دندان پزشکی اجتماعی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
2 استادیار گروه اندودانتیکس، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی سمنان، سمنان، ایران
3 دندانپزشک، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: The present study aimed to determine the level of clinical competency and the influential factors in senior dentistry students at dental schools type one, two, and three using the self-assessment method.
Materials and Methods: This cross-sectional study was conducted on 131 senior dentistry students at dental schools type one, two, and three in 2017. Data were collected using a checklist consisting of 135 items and two sections, including demographic characteristics and clinical competency in dentistry based on the dental curriculum of the past year and the influential factors in clinical competency. Data analysis was performed using descriptive and analytical tests, including Spearman's correlation-coefficient, Chi-square, Mann–Whitney U test, and independent t-test at the significance level of pResults: Comparison of the similar departments in the selected dental schools indicated statistically significant differences in the prosthetic, endodontic, and orthodontic departments (P<0.05). In general, community oral health department students were the most competent, while the students in the orthodontic department were the least competent. However, age and average university scores had no effects on the competency skills of the students. According to regression analysis, the differences between the dental schools and competency of the students in the periodontology, endodontic, and oral medicine departments were statistically significant (P<0.05).
Conclusion: Considering that the average scores of the dentistry students were close to medium, it is strongly recommended that the educational method and curriculum of dentistry be reviewed and revised in the clinical section.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
دانشجویان، مشتریان اصلی سیستم آموزش در دانشگاه ها هستند. دانشجویان علوم پزشکی نیز به علت طول مدت آموزش آنها و اهمیت فراگیری مطالب آموخته شده در آینده شغلی، بیشتر به یک سیستم آموزشی مناسب و کارآمد احتیاج دارند که توجه به نظرات آنها بتواند کیفیت آموزش بالینی را ارتقا بخشد.(1)
با توجه به پیشرفتهای مداومی که در زمینه تکنولوژی دندان پزشکی و مراقبت از بیماران به وجود آمده است، امروزه دندان پزشکی را به صورت یک حرفه پیچیده، پرچالش و مطرح قلمداد میکنند. دندان پزشک کارآمد نیازمند مهارتهایی نظیر حل مساله و توانایی جهت تصمیم گیری بالینی میباشد. امروزه اکثر دانشگاههای دنیا در پی یافتن روش های آموزشی هستند که بتوانند موجب گسترش و ارتقاء ظرفیت های تصمیمگیری بالینی و یادگیری مداوم و خود محور دانشجویان گردند. این در حالی است که اغلب در کشور ما تدریس، بیشتر به معنای انتقال معلومات از ذهن استاد به دانشجواست و ذهن فراگیران انباشته از مطالبی میشود که با نیاز و فکر آنها متناسب نیست و زمینه رکود علمی و دلزدگی از فعالیتهای علمی و عملی را فراهم میسازد.(2)
در همین راستا، بررسی نظرات دانشجویان در جهت کسب مهارت های بالینی را می توان یکی از فعالیت های تسهیل کننده یادگیری در محیط بالینی دانست.(3)
متاسفانه اغلب دانشکده های دندانپزشکی کشور برای بررسی کارایی علمی و عملی دانشجویان بر نمرات امتحانات آنان تکیه می کنند و نظرات دانشجویان را در مورد کیفیت تجربیات آموزشی کمتر بررسی می کنند. در ارتباط با تغییر شیوه های سنتی آموزش دندانپزشکی و بهبود آن بحث های فراوانی در بین اعضای هیات علمی دانشگاه، دندانپزشکان و متخصصان مطرح شده است، ولی در اغلب موارد نظرات دانشجویان نادیده گرفته می شود.(4)
چگونگی روش آموزش در فراگیری دانشجویان از اهمیت بالائی برخوردار است. مقالات متعددی به اهمیت یک سیستم آموزشی ایده آل در دندانپزشکی پرداخته اند. مطالعه حاضر به بررسی دیدگاه دانشجویان سال آخر ورودی سال تحصیلی 1391 دندانپزشکی از مهارتهای کسب شده بالینی در بخشهای مختلف دانشکده دندانپزشکی دانشگاه های علوم پزشکی تیپ 1، 2 و 3 بر اساس آخرین برنامه آموزشی میپردازد.
مواد و روش ها
این مطالعه توصیفی مقطعی، بر روی 131 دانشجوی دندانپزشکی سال آخر ورودی سال تحصیلی1391 انجام گرفت. انتخاب دانشکده های دندانپزشکی دانشگاه های علوم پزشکی تیپ 1، 2 و 3 ( علوم پزشکی تهران، قزوین، سمنان و قم) از طریق تمام شماری صورت گرفت. معیارهای ورود به مطالعه دانشجویان سال آخر، تمایل به شرکت در مطالعه بود. تیپ 1 دانشکده های تاسیس شده قبل از سال 1370، دانشکده های تیپ 2 دانشکده های تاسیس شده بین سال 1380-1370 و تیپ 3 دانشکده های تاسیس شده بعد از سال 1380 بودند. معیار های خروج از مطالعه، شامل دانشجویان بهداشت کار دهان و دندان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی که مهارت های عملی را در گذشته فرا گرفته بودند، بود.
ابزار گردآوری داده ها چک لیستی بود که در سه بخش اصلی تهیه شده بود. بخش اول در مورد مشخصات فردی شامل، سن، جنس، میانگین معدل ترم های قبل و دانشگاه محل تحصیل بود. بخش دوم، سوالات خودارزیابی تعیین توانمندی حرفه ای و عملی در بخش های مختلف دانشکده بر اساس عناوین سرفصل های واحد های درسی بالینی برنامه آموزشی دوره دندانپزشکی عمومی بود که شامل 120 سوال از دروس اختصاصی اندودانتیکس (15 سوال با حداقل امتیاز 15 و حداکثر امتیاز 75)، بیماری های دهان و دندان (13 سوال با حداقل امتیاز 13 و حداکثر امتیاز 65)، پریودنتولوژی (14 سوال با حداقل امتیاز 14 و حداکثر امتیاز 70)، پروتز ( 17 سوال با حداقل امتیاز 17 و حداکثر امتیاز 85)، جراحی دهان و فک و صورت (15 سوال با حداقل امتیاز 15 و حداکثر امتیاز 75)، دندان پزشکی ترمیمی (11 سوال با حداقل امتیاز 11 و حداکثر امتیاز 55)، ارتودنسی (9 سوال با حداقل امتیاز 9 و حداکثر امتیاز 45)، دندان پزشکی کودکان (8 سوال با حداقل امتیاز 8 و حداکثر امتیاز 40)، رادیولوژی (10 سوال با حداقل امتیاز 10 و حداکثر امتیاز 50 ) و سلامت دهان ( 8 سوال با حداقل امتیاز 8 و حداکثر امتیاز 40) می باشد. جهت ارزیابی توانمندی حرفه ای در سوالات از مقیاس پنج تایی لیکرت
(خیلی ضعیف=1، ضعیف=2، متوسط=3، خوب=4 و
خیلی خوب=5) استفاده شد. بخش سوم پرسشنامه به بررسی عوامل موثر بر توانمندی حرفه ای دانشجویان در بخش های مختلف می پرداخت و شامل 10 سوال بود. امتیاز 1 برای کاملا بی اثر، 2 برای بی اثر، 3 برای تاثیر متوسط، 4 برای موثر و 5 برای کاملا موثر در نظر گرفته می شد. در مجموع 116 سوال در پرسشنامه وجود داشت.
روایی محتوایی و صوری چک لیست با استفاده از نظرات 10 نفر از اساتید محترم هیئت علمی گروه های آموزشی دندانپزشکی مورد تایید قرار گرفت. با توجه به اینکه توانمندی های دانشجویان در هر بخش از برنامه آموزشی دوره دندانپزشکی عمومی برای سوالات چک لیست مطالعه تهیه شده و همه اساتید با تمامی موارد بخش خود موافق بودند، CVR و CVI مساوی با عدد یک بود. پایایی آن از طریق آزمون مجدد پس از 15 روز از طریق پرکردن چک لیست توسط 20 نفر از دانشجویان مورد ارزیابی قرارگرفت (8/0=r).
جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آزمون های آمار استنباطی، ضریب اسپیرمن، کای اسکور، من ویتنی و تی تست مستقل در سطح معنی داری کمتر از 05/0 استفاده گردید.
یافته ها
پژوهش بر روی 131 دانشجوی دندان پزشکی انجام گرفت و مهارت عملی این دانشجویان در زمینه ی دروس مختلف در دانشکده های تیپ 1، 2 و 3 به صورت خوداظهاری مورد ارزیابی قرار گرفت. در بین تمامی دانشجویان شرکت کننده میانگین و انحراف معیار سن 54/1±24 و میانگین و انحراف معیار معدل در بین تمامی دانشجویان 95/0±01/16 بود. (جدول 1)
جدول 1 : توزیع فراوانی جنسیت و میانگین و انحراف معیار سن و معدل دانشجویان در دانشکده های مورد مطالعه
انحراف معیار |
میانگین معدل |
انحراف معیار |
میانگین سن |
مرد |
زن |
|
38/1 |
55/15 |
07/1 |
85/23 |
24(0/40) |
36(0/60) |
تیپ 1 |
85/0 |
80/15 |
99/0 |
03/24 |
21(7/46) |
26(3/55) |
تیپ 2 |
88/0 |
32/16 |
53/1 |
79/23 |
10(7/41) |
14(3/58) |
تیپ 3 |
95/0 |
01/16 |
54/1 |
00/24 |
55(0/42) |
76(0/58) |
کل |
بیشترین میزان نمره در دانشگاه های تیپ 1، نمره اطفال (3/66) و کمترین میزان نمره در ارتودنسی (8/48) گزارش شد. در دانشگاه های تیپ 2، نمره ی بخش سلامت دهان (3/66) بیشترین نمره و در بخش پروتز کمترین نمره (8/51) بود. در دانشگاه های تیپ 3 بخش ارتودنسی بیشترین نمره (8/68) بخش جراحی کمترین نمره (8/56) را دارا بود.
در تمام دانشکده ها، بیشترین مهارت دانشجویان در بخش سلامت دهان (8/65) و کمترین نمره در بخش ارتودنسی (5/52) بود. با توجه به متفاوت بودن سوالات در هر بخش بالینی امکان مقایسه آماری مهارت دانشجویان در بخش ها با همدیگر در یک تیپ دانشکده نبود. ولی در مقایسه بخش های مشابه در دانشکده های تیپ های مختلف تفاوت ها در بخش های پروتز، اندو و ارتودنسی از نظر آماری معنی دار بود (05/0P<). تقاوت بخش اندو در دانشکده تیپ 2و 3 (27/0P=)، و تفاوت بخش ارتدونسی تیپ 3 با تیپ 1 (48/0P=) و تیپ 2 (001/0P<) و تفاوت بخش پروتز تیپ 2 با تیپ 1 (047/0P=) و 3 (001/0P<) از نظر آماری معنی دار بودند. که در جدول زیر تمام امتیازات در سه تیپ دانشگاه ها آمده است. (جدول 2)
جدول 2 : میانگین و انحراف معیار خوداظهاری دانشجویان در دانشکده های تیپ 1و 2و 3 در بخشهای مختلف بالینی
بخش |
تیپ 1 |
تیپ2 |
تیپ3 |
کل |
آزمون |
پریودانتیکس |
6/11±3/60 |
34/11±4/64 |
78/10±66 |
27/11±5/63 |
587/0P= |
جراحی |
8/14±3/57 |
12±5/57 |
85/11±8/56 |
7/12±2/57 |
869/0P= |
اندودانتیکس |
9/12±1/62 |
75/12±2/55 |
7/11±3/68 |
45/12±1/39 |
007/0P= |
ترمیمی |
14/8±3/57 |
24/9±5/59 |
02/9±6/60 |
8/8±1/59 |
890/0P= |
پروتز |
79/14±3/60 |
96/14±8/51 |
13/15±16/65 |
96/14±08/59 |
004/0P= |
ارتودنسی |
52/7±8/48 |
74/7±5/52 |
28/8±8/68 |
84/7±7/56 |
001/0P< |
اطفال |
5/6±3/66 |
14/6±61 |
41/5±6/64 |
01/6±96/63 |
219/0P= |
بیماری های دهان |
34/11±66 |
05/10±1/63 |
83/10±6/61 |
89/10±56/63 |
370/0P= |
رادیولوژی |
76/7±5/62 |
21/7±7/63 |
57/7±3/65 |
51/7±83/63 |
807/0P= |
سلامت دهان |
81/7±1/63 |
22/7±7/63 |
87/5±64 |
96/6±6/63 |
947/0P= |
One-way ANOVA
نتایج نشان داد که در دو دانشگاه تیپ 1 و2، میانگین میزان مهارت در تمام بخش های مورد مطالعه، در زنان و مردان تفاوت معنی داری نداشت. بنابراین می توان این گونه اظهار نمود که در دو دانشگاه مذکور میزان مهارت در هر کدام از بخش های دندانپزشکی ارتباطی با جنسیت نداشته است. نتایج برای دانشگاه های تیپ 3 نشان داد که به غیر از بخش جراحی، در بقیه بخش ها میزان مهارت زنان و مردان برابر بود. در این دانشگاه ها میزان مهارت در بخش جراحی در مردان (6/54) بیشتر از زنان (71/48) بود (005/0P=) مقایسه میانگین نمره کلی با جنسیت در هر سه دانشگاه مورد مطالعه نشان داد که در کل، میزان مهارت زنان و مردان در همه بخش های مورد مطالعه با هم برابر بود.
در بررسی ارتباط توانمندی حرفه ای با افزایش سن در مجموع دانشکده ها، هیچ ارتباط معنی داری بین افزایش سن و تاثیر آن بر میزان توانمندی افراد یافت نشد. نتایج نشان داد که به غیراز یک ضریب همبستگی، مابقی ضرایب معنی دار نبودند. همانگونه که ملاحظه می گردد، ضریب همبستگی بین معدل و مهارت در درس پریودانتیکس در دانشجویان دانشگاه تیپ 1 منفی و معنی دار (048/0P=) بود که نشان می دهد معدل رابطه معکوس و معنی داری با مهارت در درس پریودانتیکس دارد و افراد با مهارت کمتر در پریودانتیکس معدل بهتری دارند.
ضریب همبستگی بین سن و مهارت در درس پریودانتیکس در دانشجویان دانشگاه تیپ 3 مثبت و معنی دار (041/0P=) بود که نشان می دهد سن رابطه مستقیم و معنی داری با مهارت در درس پریودانتیکس در دانشگاه تیپ 3 دارد و افراد با سن بیشتر مهارت بیشتری در این درس داشته اند.
به منظور آزمون رابطه بین معدل و مهارت در هر درس بین دانشجویان دانشگاه های مختلف، از ضریب همبستگی پیرسون بین معدل و مهارت استفاده شد. نتایج نشان داد که ضرایب معنی دار نبودند.
با توجه به ضرایب رگرسیونی بین متغیر های سن، جنس و معدل و نمره امتیاز توانمندی حرفه ای بخش پریودنتولوژی با استفاده از مدل رگرسیونی رابطه معنی داری وجود نداشت. بین متغیر دانشگاه محل تحصیل و نمره ی مهارت بالینی از نظر رگرسیونی رابطه ی معنی داری وجود داشت. به طوری که به ازای توانایی هر فرد در دانشگاه تیپ 3 افزایش و در دانشگاه تیپ 2 کاهش توانایی را داشتیم.
با توجه به ضرایب رگرسیونی بین متغیر های سن، جنس و معدل و نمره امتیاز توانمندی حرفه ای بخش اندودانتیکس با استفاده از مدل رگرسیونی رابطه معنی داری وجود نداشت. بین متغیر دانشگاه محل تحصیل و نمره ی مهارت بالینی از نظر رگرسیونی رابطه ی معنی داری وجود داشت. به طوریکه به ازای توانایی هر فرد در دانشگاه تیپ 1 واحد افزایش و در دانشگاه تیپ 2 کاهش توانایی را داشتیم.
با توجه به یافته های این جدول بین متغیر های سن، جنس و معدل و نمره امتیاز توانمندی حرفه ای بخش بیماری های دهان و فک و صورت با استفاده از مدل رگرسیونی رابطه معنی داری وجود نداشت.
بین متغیر دانشگاه محل تحصیل و نمره ی مهارت بالینی از نظر رگرسیونی رابطه ی معنی داری وجود داشت. به طوری که به ازای توانایی هر فرد در دانشگاه تیپ 2 افزایش و در دانشگاه تیپ 1 کاهش نمره توانایی را داشتیم.
در بررسی نظرات دانشجویان در عوامل موثر بر افزایش میزان مهارت حرفه ای آنها، مهم ترین عوامل موثر بر توانمندی حرفه ای دانشجویان در بخش های بالینی، به ترتیب برخورد مناسب اساتید در بالین بیمارو میزان علاقه مندی به رشته ی دندان پزشکی و کم اثرترین عوامل، ارائه ی توضیحات در داخل بخش و داشتن پیش مطالعه در مورد موضوع بخش بالینی ذکر شد.
بحث
اﺳﺘﻔﺎده از ارزﺷﻴﺎﺑﻲ در ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی آﻣﻮزﺷﻲ ﺑﻪ اﻧﺪازه ﺧﻮد ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎی آﻣﻮزﺷﻲ ﻗﺪﻣﺖ دارد؛ ﺑﻪﻛﺎرﮔﺮﻓﺘﻦ ارزﺷﻴﺎﺑﻲ آﻣﻮزﺷﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﺎزﺧﻮردی ﺟﻬﺖ ﺑﻬﺒﻮد ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎی آﻣﻮزﺷﻲ اﻣﺮی ضروری و ارزشمند است که می تواند سبب ارتقاء کیفیت رشته ی دندان پزشکی در پیشرفت وضعیت سلامت دهان و دندان افراد جامعه گردد. این مطالعه برای اولین بار همزمان در تمام بخش های بالینی دندانپزشکی برای ارزیابی آخرین کوریکولوم دوره دندانپزشکی عمومی انجام شده است که مقایسه با مطالعات محدود گذشته را مشکل می کند. نتایج این مطالعه می تواند مقدمه ای برای مطالعات آینده باشد.
در خود ارزشیابی ها، به نظر می رسد ویژگی های شخصیتی از جمله اعتماد به نفس، تاثیرگذار بوده و میزان صحت و سقم آن را زیر سوال می برد. ولی اعتماد به نفس در اکثریت افراد در نتیجه ی آگاهی، توانایی، تجربه و تمرین، بالا می رود. از طرفی هدف نهایی از آموزش مهارت ها نیز باید کسب درجه ی قابل قبولی از توانمندی و اعتماد به نفس در دانشجو باشد. لذا یکی از راه های ارزشمند در ارزیابی های آموزشی می تواند از طریق خود ارزشیابی ها، حاصل شود. هدف اصلی این مطالعه توصیف وضعیت در تیپ های مختلف دانشکد های دندانپزشکی بصورت جداگانه بود. مقایسه کامل زمانی امکان پذیر می باشد که تمام جزئیات موثر در مهارت مورد ارزیابی قرار گیرد.
به نظر می رسد در دانشکده هایی مثل دانشکده های تیپ 3 که دستیار تخصصی ندارند، دانشجویان دوره عمومی بیشتر بیمار می بینند و مهارت بیشتری کسب می کنند. همچنین دانشجویان در دانشکده های تیپ 1 انتظارات بیشتری از آموزش های عملی خود دارند؛ بنابرین مهارت های خود را کمتر ارزیابی می کنند. در کل دانشجویان بخش سلامت دهان، بیشترین میزان مهارت و اورتودنسی کمترین میزان مهارت را داشتند. در همین راستا Wanigasooriya(5) بیشترین مهارت را مربوط به مراقبت های پریودنتال و پوسیدگی و ذاکر جعفری(6) نیز بیشترین مهارت را در بخش پریودانتیکس و کمترین مهارت را در بخش ارتودنسی داشتند. مجابی(7) در قزوین کارایی بخش پریودنتولوژی، اندودانتیکس و جراحی را متوسط و کارایی بخش ارتودنسی را ضعیف به دست اوردند.این در حالی است که مطلب نژاد و همکاران(8) بیشترین مهارت را در بخش پروتز و کمترین مهارت را در بخش پریودنتولوژی، صنعت خانی و همکاران(9) بیشترین مهارت را در بخش ارتودنسی و کمترین مهارت را در بخش پریودنتولوژی به دست آوردند. بدیهی است میزان مهارت دانشجویان به عواملی چون استاد، دانشجو، بیمار و روش های ارزشیابی و یادگیری بستگی دارد. هر کدام از این عوامل اگر دچار کمبود و نقص باشند بر روی مهارت دانشجویان تاثیر می گذارد. کمبود بیمار از عواملی است که جدا از تیپ دانشکده ها و سوابق آنها می تواند بر کیفیت آموزش و مهارت اموزی بسیار موثر باشد. بدیهی است علت یابی دقیق میزان مهارت خود اظهار دانشجویان به بررسی همه جانبه و درنظر گرفتن تمام عوامل موثر نیاز دارد.
نتایج این مطالعه نشان داده است که با افزایش سن در هیچ بخشی در هیچ کدام از دانشگاه ها تغییری در میزان مهارت دانشجویان مشاهده نشد. در مطالعه ی صنعت خانی و همکاران(9)، شادمان و همکاران(11) و مطلب نژاد و همکاران(8) رابطه معنی داری بین سن با نمره دروس دندان پزشکی یافت نشد که با مطالعه ی ما همخوانی داشت. عدم تطابق در این مطالعه و برخی مطالعات می تواند به این علت باشد که در مطالعه ی حاضر تمامی بخش ها مورد بررسی قرار گرفته اند.
در مطالعه ی حاضر، جنس در کل دانشجویان، تاثیری در میزان مهارت نداشت. در مطالعه جباری فر تفاوتی بین مرد و زن در نمره خودارزیابی مشاهده نشد.(12) در مطالعه حقانی فر و همکاران(13)، مردان نمره بالاتری در زمینه مکان قرار دادن فیلم برای رادیوگرافیهای داخل دهان کسب کردند. Karaharju-Suvanto و همکاران(14) در فنلاند نشان دادند تفاوتهایی بین مردان و زنان در مهارتهای دندانپزشکی وجود دارد و مردان اعتماد به نفس بیشتری در اکثر اقدامات نسبت به زنان برخوردار بودند.
در مطالعه ی حاضر، میزان معدل تاثیری در مهارت دانشجویان نداشت. در مطالعه ی مطلب نژاد و همکاران(8) رابطه ی مستقیم و معنی داری بین نمره ی معدل و میانگین امتیاز توانمندی حرفه ای وجود داشت. در مطالعه ی نعمت اللهی و همکاران(10)، رابطه ی معکوسی بین پاره ای از مهارت ها با معدل دانشجویان نشان داده شد. در مطالعه ی سوداگر و همکاران(15) رابطه ای بین معدل و توانمندی حرفه ای دانشجویان یافت نشد.در دندانپزشکی، توانمندی های عملی دانشجویان و تعداد بیماران دیده شده می تواند نقش موثری در مهارت آنها داشته باشد. به این دلیل دانشجویانی هستند که معدل خوبی ندارند ولی مهارت دستی خوبی برای انجام خدمات دندانپزشکی دارند.
رفتار حرفه ای و درست با دانشجویان توسط اساتید در بخش های آموزشی می تواند در علاقه مندی دانشجویان و کاهش استرس کاری آنها موثر باشد. بدیهی است دانشجویانی که به رشته تحصیلی خود با علاقه وارد شده اند در یادگیری مباحث تحصیلی خود نیز موفق تر هستند. اخلاق حرفه ای و آموزشی اساتید در علاقه مندی دانشجویان نقش بسیار مهمی دارد. دانشجویان معمولا به بخش هایی که با اساتید آنها ارتباط آموزشی قابل قبولی دارند، علاقه مندی بیشتری نشان می دهند و میزان یادگیری آنها بیشتر است.
نتیجه گیری
در مطالعه ی حاضر، میزان مهارت دانشجویان در بیشتر بخش ها در حد متوسط و کمی بالاتر بود. در این خصوص باید از تناسب و سازگاری روش های ارزشیابی با اهداف آموزشی اطمینان حاصل گردد. لازم است دانشکده های دندان پزشکی تغییرات مثبت و سازنده ای مطابق دیدگاه دانشجویان در یادگیری اعمال کنند تا با تشویق و رغبت بیشتر، منجر به یادگیری پایدار و مستمر گردد.
تشکر و قدردانی
با تشکر از تمامی دانشجویان و مسوولین دانشکده های دندانپزشکی که در این مطالعه همکاری نموده اند. این مقاله بخشی از پایان نامه دوره دندانپزشکی عمومی در دانشگاه علوم پزشکی تهران به شماره 4076 می باشد.